پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.
واگرایی در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، اکثر اندیکاتورها می توانند سه نوع سیگنال معاملاتی مختلف ارائه دهند: عبور از یک خط سیگنال اصلی، عبور از خط مرکزی و واگرایی اندیکاتور. این مطلب درخصوص مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال است که علاوه بر توضیح واگرایی، در مورد واگرایی مثبت و منفی نیز صحبت خواهیم کرد.
اما به طور خلاصه باید گفت از بین این سه سیگنال، واگرایی برای معامله گر تازه کار قطعا پیچیده ترین است. واگرایی زمانی رخ می دهد که شاخص و قیمت یک دارایی در جهت مخالف قرار گیرند. واگرایی منفی زمانی اتفاق میافتد که قیمت اوراق بهادار در یک روند صعودی باشد و یک شاخص اصلی، مانند میانگین متحرک (آیا واگرایی معاملات سودآور است؟ MACD)، نرخ تغییر قیمت (ROC) یا شاخص قدرت نسبی (RSI)، به سمت پایین حرکت کند. برعکس، واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت در یک روند نزولی قرار می گیرد اما یک اندیکاتور شروع به افزایش می کند. اینها معمولاً نشانه های قابل اعتمادی هستند که نشان می دهد قیمت یک دارایی ممکن است معکوس شود.
هنگام استفاده از واگرایی برای کمک به تصمیم گیری معاملات، باید توجه داشت که واگرایی اندیکاتور می تواند در بازه های زمانی طولانی رخ دهد، بنابراین ابزارهایی مانند خط روند و سطوح حمایت و مقاومت نیز باید برای کمک به تایید برگشت استفاده شوند.
واگرایی چیست؟
واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک نوسانساز حرکت کرده یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
انواع واگرایی
دو نوع واگرایی عبارتند از:
مثبت: واگرایی مثبت نشانه حرکت بالاتر قیمت در دارایی است.
منفی: واگرایی منفی نشان می دهد که قیمت دارایی ممکن است کاهش یابد.
همانطور که گفته شد واگرایی در دو نوع مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در قیمت دارایی امکان پذیر است.
واگرایی در مقابل همگرایی
همگرایی پدیده ای است که دو جزء در یک جهت حرکت می کنند. در دنیای تجارت، همگرایی نشان می دهد که جهت، توسط عوامل ثانویه (شاخص های فنی یا مطالعات مبتنی بر قیمت مانند میانگین متحرک، ایچیموکوو . ) پشتیبانی می شود. به عنوان مثال، اگر قیمت شاخص به سمت بالا در حال افزایش باشد و شاخص هایی مانند میانگین متحرک یا شاخص قدرت نسبی (RSI) در یک جهت حرکت کنند، گفته می شود که ساختار در حال همگرایی است.
اما همانطور که گفتیم واگرایی دقیقا برعکس است. در اینجا، جزء دیگر در جهت مخالف جزء اصلی (قیمت) معامله می شود که یعنی قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی حرکت می کند.
واگرایی به شما چه می گوید؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال (technical analysis) ممکن است یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را نشان دهد. واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که شاخصی مانند جریان پول شروع به صعود می کند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد جدید برسد اما اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد برسد.
معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال، برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت استفاده می کنند. به عنوان مثال، سرمایه گذاران می توانند نوسانگرها و شاخص هایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال افزایش است و به اوج های جدید می رسد، در حالت ایده آل RSI نیز در حال رسیدن به اوج های جدید است. اگر سهام در حال رسیدن به اوج های جدید باشد اما RSI شروع به رسیدن به حدهای پایین تر کند، این موضوع هشدار می دهد که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی از نوع واگرایی منفی است. سپس معاملهگر میتواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج شود یا در صورتی که قیمت شروع به کاهش کند، یک توقف ضرر (stop loss) تعیین کند.
در واگرایی مثبت، وضعیت مخالف است. تصور کنید که قیمت یک سهم در حال کاهش در سطوح جدید است، در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت سهام، پایینترین قیمتها را افزایش میدهد. سرمایه گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت سهام در حال از دست دادن حرکت نزولی خود است و ممکن است به زودی روند معکوس شود.
نمودار زیر نمونه ای از واگرایی را نشان می دهد:
این نمودار در حال تجربه یک روند صعودی طولانی مدت است. یک معامله گر باتجربه و دقیق، متوجه می شود که ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه می دهد. این نوع واگرایی منفی می تواند نشانه اولیه ای باشد که قیمت اوراق بهادار اساسی ممکن است معکوس شود. اگر قیمت اوراق بهادار به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر، تأیید را تکمیل می کند و معامله گر یک موقعیت شورت (short position) خواهد داشت.
پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.
با این حال، درک واگرایی در تحلیل تکنیکال می تواند منجر به سودآورترین معاملات شود، زیرا به معامله گر کمک می کند تا تغییرات در پرایس اکشن را تشخیص داده و به آن واکنش نشان دهد. این موضوع نشان میدهد که چیزی در حال تغییر است و معاملهگر باید گزینههای خود را در نظر بگیرد، فروش یا حد ضرر. مشکل زمانی پیش میآید که ضمیر شخص مانع انجام یک تجارت سودآور میشود. شما باید بر اساس آنچه واگرایی قیمت واقعاً انجام میدهد، اقدام صحیح را انجام دهید، نه آنچه فکر میکنید در آینده ممکن است انجام دهد.
واگرایی در تحلیل تکنیکال، یا صعودی است یا نزولی و بر اساس قدرت طبقه بندی می شود. واگرایی کلاس A قوی تر از کلاس B است و واگرایی کلاس C ضعیف ترین آنهاست. معامله گران باتجربه تمایل دارند واگرایی های کلاس B و کلاس C را صرفاً به عنوان شاخص های بازار متلاطم نادیده بگیرند و فقط در دوره های واگرایی کلاس A برای محافظت از سود اقدام کنند.
واگرایی در طول تحلیل تکنیکال
در طول تحلیل تکنیکال، واگرایی نشانگر حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین ترین حد جدید کاهش می یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را دنبال می کند، الگوهای صعود را نشان می دهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین حد جدید صعود می کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز (oscillator)، یک اوج پایین تر را تشکیل می دهد یا نشانه هایی از کند شدن را نشان می دهد، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال برای دو منظور استفاده می کنند:
اگر قیمت سهام و ابزار تحلیل تکنیکال، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش حرکت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش است اما RSI کندتر افزایش می یابد (واگرایی منفی) این سیگنالی است که روند صعودی شروع به تضعیف، همراه با پتانسیل معکوس می کند.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالاً تعیین میکند که چه زمانی استاپ لاس یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را نشان دهد. از چنین نقطه ای، معامله گران احتمالا تصمیم می گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه مومنتوم شروع به رشد کند.
حرکت قیمت (Price Momentum) چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه گیری می شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می شود که می تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه (مومنتوم) قوی با یک شیب تند در مدت طولانی مشخص می شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه تر نشان داده شود.
نوسانات طولانی تر به سمت بالا نشان می دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه تر به سمت بالا نشانه حرکت و قدرت ضعیف تر است.
انواع اندیکاتورهای مومنتوم
شاخص های رایج حرکت عبارتند از:
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- استوکاستیک (Stochastics): اندیکاتوری که سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص می کند.
- نرخ تغییر (ROC)
تفاوت بین واگرایی و تثبیت
واگرایی در تحلیل تکنیکال، زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای مختلفی را به معامله گر می گویند اما تثبیت زمانی است که اندیکاتور و قیمت، یا اندیکاتورهای متعدد، یک چیز را به معاملهگر میگویند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات تأیید می خواهند. اگر قیمت در حال حرکت به سمت بالا باشد، آنها میخواهند اندیکاتورهایشان نشان دهد که احتمالا حرکت قیمت به سمت بالا ادامه دارد.
محدودیت های استفاده از واگرایی
همانطور که در مورد تمام انواع تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید قبل از هر اقدامی بر اساس واگرایی، از ترکیبی از شاخص ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تایید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی برای همه روندهای معکوس قیمتی وجود نخواهد داشت، بنابراین، باید از نوعی دیگر از کنترل یا تحلیل ریسک همراه با واگرایی استفاده شود.
همچنین، زمانی که واگرایی اتفاق می افتد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی معکوس قیمت رخ می دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد، عمل به آن به تنهایی می تواند به معنای زیان قابل توجهی باشد.
هنگام تعیین یک روندمعکوس، استفاده از واگرایی در تحلیل تکنیکال، به عنوان یک شاخص مستقل پیشنهاد نمی شود. تکمیل شاخصها با سایر تکنیکهای تحلیلی برای تأیید مجدد الگوهای یک روند معکوس مهم است. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، تضمین نمی کند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی می تواند در یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش بینی موقعیت خروج یا ورود می تواند (اگر قیمت دارایی طبق پیش بینی حرکت نکند)، منجر به بسیاری از فرصت های از دست رفته و زیان های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
ابزارهای دیگر در کنار واگرایی
فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم گیری معاملاتی، شما باید از موارد زیر برای تایید برگشت استفاده کنید:
آموزش رایگان و کامل واگرایی زمانی و نحوه معامله با آن
تصور کنید در کابین خلبان هواپیما نشستهاید و ناگهان هشداری روی مانیتور میبینید که میگوید هواپیما در حال سقوط است. از پنجره به بیرون نگاه میکنید و میبینید همهچیز مرتب و هواپیما در حال اوج گرفتن است! اینجاست که واگرایی زمانی رخ میدهد. این مفهوم در بازار ارزها معنای مشابهی دارد و زمانی رخ میدهد که حرکت قیمت در دو یا چند منبع داده (مثل نمودار قیمت و نمودار اندیکاتور) متفاوت باشد.
اگرچه اندیکاتورها مثل پرایس اکشن تا حدی تاخیر (Lag) دارند، وقتی از واگرایی حرف میزنیم، همین تاخیر کمک میکند ورودیهای بهتر و قابل اعتمادتری را پیدا کنیم. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا مفصل درباره واگرایی زمانی و نحوه معامله آیا واگرایی معاملات سودآور است؟ با آن صحبت کنیم.
فهرست عناوین مقاله :
واگرایی چیست؟
واگرایی رخ میدهد که قیمت در نمودار نسبت به کندل قبلی سقف بالاتری بزند، اما روی اندیکاتور کف پایینتری ثبت کند. ناهماهنگی میان عملکرد اندیکاتور و قیمت به معاملهگر هشدار میدهد اتفاق مهمی در حال رخ دادن است. قیمت یا آماده برگشت است یا تکانه فعلی جواب داده و در حال رشد است
واگرایی معمولا در اندیکاتورهای نوسانی (آنهایی که حول یک محور حرکت میکنند) مثل MACD، RSI، Stochastic، CCI رخ میدهد؛ اما در اندیکاتورهای حجم هم شاهدش هستیم. در هر صورت اصول معاملهگری برای همه انواع اندیکاتورها مشابه است.
بهعنوان یک معاملهگر موفق به یاد داشته باشید واگرایی به خودی خود سیگنالی برای ورود به بازار نیست و باید در ترکیب با سایر ابزارها و مفاهیم معاملاتی و به عنوان تایید سیگنال بهکار گرفته شود.
پیشنهاد میکنیم مقاله ریسک فری چیست؟ را مطالعه کنید.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
هست، اما نه همیشه! فراموش نکنید که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند تا روی اتفاقات مهم تمرکز کنیم و از دستشان ندهیم. مزیت سودآور این مفهوم بهعنوان سیگنال معاملاتی این است که قبل از تغییر روند سیگنال میدهد. این سیگنال اولیه قیمت ورودی بهتری در اختیار معاملهگر میگذارد.
البته گاهی ممکن است سیگنالهای واگرایی اشتباه از آب درآیند. ممکن است تشکیل این فرم بهخاطر اشباع خرید یا اشباع فروش در آن نقطه باشد. در این شرایط حرکت روند ضعیف میشود، اما جهت روند تغییر نمیکند.
تشکیل واگرایی زمانی را چطور تایید کنیم؟
معاملهگران برای آنکه سیگنالهای غلط را به حداقل برسانند و معاملات سودآور را بهینه کنند، از تکنیکهای مختلفی استفاده میکنند. از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- فقط سیگنالهای واگرایی که در جهت روندهای بلندمدت یا بازار رنج رخ میدهد را در نظر بگیرید. برای مثال در یک بازار نزولی، فقط به سیگنالهای نزولی (فروش) توجه کنید و در بازار صعودی فقط به سیگنالهای صعودی (خرید).
- همیشه تا بستهشدن کندل تایید واگرایی منتظر بمانید. اندیکاتور با توجه به وضعیت فعلی کندل سیگنال میدهد. این یعنی اگر کندل یکباره تغییر کند و طور دیگری بسته شود، سیگنال معاملاتی هم به همان سرعت ناپدید میشود.
- از مفاهیم دیگر مثل سطوح حمایت و مقاومت، نقاط محوری یا الگوهای پرایس اکشن برای تأیید سیگنال واگرایی زمانی استفاده کنید.
انواع واگرایی در بازار فارکس
انواع مختلفی از واگرایی در فارکس هست که برای ورود دقیقتر به بازار باید بتوان آنها را در بازههای زمانی مختلف دید و تشخیص داد. در ادامه هر یک را بهطور مجزا توضیح میدهیم.
۱. واگرایی معمولی (Regular Divergence)
این واگرایی اختلاف رفتار قیمت و اندیکاتور را نشان میدهد. به کمک این نوع واگرایی میتوان بازگشت روند را رصد کرد و برای باز کردن موقعیتهای لانگ (خرید) و شورت (فروش) به موقع تصمیم گرفت. اگر واگرایی نزولی باشد، قیمت برای حرکت نزولی آماده میشود و معاملهگران باید آماده فروش باشند، اگر واگرایی صعودی مشاهده شود معاملهگران باید آماده خرید باشند، چون بازار رو به رشد است.
واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی معمولی مثبت (RD+) و واگرایی معمولی منفی (RD-) تقسیم میشود:
- واگرایی معمولی مثبت: دو سقف قیمتی را در انتهای یک روند صعودی نشان میدهد و احتمال دارد پس از آن بازار نزولی شود.
- واگرایی معمولی منفی: دو سقف کف را در انتهای یک روند نزولی نشان میدهد و احتمال دارد پس از آن بازار صعودی شود.
۲. واگرایی گسترده (Extended Divergence)
واگرایی گسترده تا حدودی شبیه به واگرایی کلاسیک معمولی است؛ با این تفاوت که اینجا قیمت الگویی شبیه کف دو قلو یا سقف دو قلو تشکیل میدهد. هر زمان چنین الگویی روی نمودار قیمت مشاهده شود، به این معنی است که قیمت دارایی بر حرکت در جهت قبلی ادامه خواهد داد. در واقع این واگرایی زمانی رخ میدهد که بازار قصد کاهش سرعت داشته باشد، اما به جای تغییر جهت، به حرکت خود در جهت قبلی ادامه میدهد.
۳. واگرایی پنهان در فارکس (Hidden Divergence)
واگرایی پنهان نیز در بازار فارکس از ادامه روند خبر میدهد. اگرچه تشخیص این الگو در بازار دشوار است، سیگنالهای واضحی برای باز کردن موقعیت خرید یا فروش به معاملهگر میدهد. هرگاه یک واگرایی نزولی پنهان در بازار وجود داشته باشد، میتوان انتظار داشت که نمودار قیمت به حرکت نزولی خود ادامه دهد و اگر یک واگرایی صعودی پنهان در نمودار وجود داشته باشد، قیمت افزایش خواهد یافت.
۲. واگرایی زمانی (Time Divergence)
تعاریفی که تا به اینجای مقاله در ارتباط با مفهوم واگرایی ارائه کردیم، همگی به اختلاف حرکت قیمت و اندیکاتور اشاره داشتند. در واگرایی زمانی اما بحث اندیکاتور مطرح نیست. اینجا معاملهگر برای بررسی وضعیت بازار، حرکت قیمت را نسبت به زمان مورد بررسی قرار میدهد. واگرایی زمانی را اینطور میتوان تعریف کرد که قیمت برای اصلاح نسبت به حرکت قبلی از خود ضعف نشان داده است.
در بازارهای مالی واگرایی زمانی را به دو دسته معمولی و هوشمند تقسیم میکنند:
واگرایی زمانی معمولی (RTD) چیست؟
برای توضیح واگرایی زمانی از تعداد کندلهای اصلاحی استفاده میکنید. در RTD معاملهگر با نگاهی به کندلهای حرکت قبلی درمییابد که تعداد آنها کمتر از کندلهای فاز اصلاحی است. این اتفاق نشان میدهد که بازار تمایلی به چرخش و بازگشت روند ندارد و در نتیجه به حرکت در جهت قبل ادامه میدهد. معاملهگران نیز با مشاهده RTD روی نمودار در جهت روند وارد معاملات میشوند.
واگرایی زمانی هوشمند (STD) چیست؟
تفاوت این واگرایی با واگرایی زمانی معمولی در این است که اینجا تعداد کندلهای روند قبلی بیشتر از کندلهای فاز اصلاح است. در این شرایط معاملهگران در جهت روند اصلی معامله باز میکنند و قدرت بازار در اصلاح قیمت بسیار کم است. نتیجه این نوع واگرایی نیز ادامه روند قبلی است و خبری از بازگشت روند نخواهد بود.
9 قانون برای معامله واگرایی ها
معامله گران از واگرایی استفاده می کنند تا تعیین کنند آیا روند در حال ضعیف شدن است یا خیر ، به عبارتی آیا برگشت روند قریب الوقوع است یا روند فعلی ادامه دارد.
قبل از اینکه بحث را باز کنیم و دنبال واگرایی های احتمالی بگردیم ، در زیر 9 قانون کاربردی برای معامله واگرایی ها ارائه می شود.
این قوانین را یاد بگیرید ، بخاطر بسپارید (یا هر چند بار شده به سایت ما برگردید تا آنها را مرور کنید) ، آنها را بکار بندید تا بتوانید تصمیم گیری بهتری در زمینه معاملات ، داشته باشید.
می توانید هم آنها را نادیده بگیرید و ورشکست شوید.
1. اطمینان حاصل کنید که عینک شما تمیز است!
برای بوجود آمدن واگرایی ، قیمت باید حتما یکی از موارد زیر را تشکیل داده باشد:
- سقف بالاتر از از سقف قبلی
- کف پایین تر از کف قبلی
- سقف دوقلو
- کف دوقلو
حتی اگر یکی از این چهار سناریو قیمتی اتفاق نیفتاده است ، به خود زحمت نداده و به اندیکاتور نگاه نکنید.
در این صورت ، بدانید شما یک واگرایی را معامله نمی کنید ، دوستان.
شما فقط چیزهایی را در تخیلات خود تصور می کنید. فوراً به بینایی سنجی مراجعه کرده و عینک جدیدی برای خود تهیه کنید.
2. روی سقف ها و کف های متوالی خطوط را بکشید
بسیار خوب ، حال که تکانی خورده اید (منظور تکان قیمتی) ، به ادامه بحث برویم. به یاد داشته باشید ، شما فقط یکی از چهار مورد زیر را مشاهده خواهید کرد: سقف بالاتر ، سقف فلت ، کف پایین تر یا کف فلت.
حالا از آن سقف یا کف به سقف یا کف قبلی یک خط رو به عقب بکشید. خط باید روی کف ها یا سقف های متوالی مهم (ماژور) قرار داشته باشد.
اگر بین دو سقف و یا کف اصلی ، برجستگی یا فرو رفتگی کوچکی مشاهده کردید ، مهم نیست ، کار خود را انجام داده و آن را نادیده بگیرید.
3. فقط سقف ها و کف ها را وصل کنید
اگر دیدید دو قله تشکیل شده اند ، سقف ها را وصل کنید.
اگر دو دره ایجاد شده اند ، کف ها را به هم متصل کنید.
4. چشم شما به قیمت باشد
پس شما دو سقف یا دو کف را با یک خط روند به هم متصل می کنید. حال به اندیکاتور تکنیکال مورد نظر خود نگاه کرده و آن را با نمودار قیمت مقایسه کنید.
از هر اندیکاتوری که استفاده می کنید ، به یاد داشته باشید که شما در حال مقایسه سقف ها یا کف های آن هستید.
برخی از اندیکاتور ها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط مضاعف روی هم هستند مثل هورمون های خشم جوانان. نگران کاری که این بچه ها می کنند نباشید.
5. خطوط را کاملا مطابق با دره ها و قله های خود ترسیم کنید
اگر خطی می کشید که دو سقف روی نمودار قیمتی را به هم وصل می کند ، باید یک خط را نیز بکشید که آن دو سقف را روی اندیکاتور به هم وصل کند. ایضا برای کف ها نیز چنین است.
اگر خطی می کشید که دو کف روی نمودار قیمتی را به هم وصل می کند ، باید خطی نیز بکشید که آن دو کف را روی اندیکاتور به هم وصل کند!
6. نوسانات قیمت و اندیکاتور را بصورت عمودی در یکراستا حفظ کنید
سقف ها و کف هایی که شما در اندیکاتور شناسایی می کنید باید آنهایی باشند که به طور کامل بصورت عمودی همراستا با کف ها و سقف های نمودار قیمتی هستند.
درست مثل وقتی که می خواهید به باشگاه بروید و باید انتخاب کنید چه بپوشید ، شما باید چیزی بپوشید که به آنجا بخورد!
هم راستایی عمودی نوسانات کف و سقف روی نمودار قیمتی را با نوسانات کف و سقف روی اندیکاتور بررسی کرده و حفظ کنید.
7. تمایلات و شیب ها را رصد کنید
واگرایی فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال کف و سقف های اندیکاتور با شیب خط اتصال کف و سقف های قیمتی متفاوت باشد.
شیب یا باید: صعودی (افزایشی) یا نزولی (کاهشی) یا تخت (فلت) باشد.
8. اگر کشتی حرکت کرده است ، کشتی بعدی را سوار شوید.
اگر واگرایی را شناسایی کردید اما قیمت پیش از این برگشته است و مدتی در یک جهت حرکت کرده است ، واگرایی را باید منقضی در نظر گرفت.
بله ، این بار قایق شما را جا گذاشت! حال تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک قله / دره دیگری شکل بگیرد و جستجو برای واگرایی را از ابتدا شروع کنید.
9. یک گام به عقب بازگردید
معمولا سیگنال های واگرایی در بازه های بلند مدت تر صحیح تر می باشند. بعبارتی در اینگونه موارد سیگنال های کاذب یا جعلی کمتری دریافت می کنید.
گرچه این به معنای انجام معاملات کمتر است اما اگر ساختار معاملاتی خود را به درستی پی ریزی کنید ، در اینصورت پتانسیل سود آوری شما می تواند بسیار زیاد باشد.
واگرایی ها در بازه های زمانی کوتاه مدت گرچه بمراتب بیشتر رخ می دهند اما چندان مورد اعتماد نیستند.
توصیه ما اینست که فقط در نمودارهای 1 ساعته به بالا به دنبال واگرایی باشید.
برخی معامله گران از نمودارهای 15 دقیقه یا حتی کمتر استفاده می کنند. در چنین بازه های زمانی ، نویز (موارد کاذب) زیادی وجود دارد ، بنابراین بهتر است از این موارد چشم پوشی کنیم.
خب.. اینم خدمت شما!
9 قانونی که باید رعایت کنید ، اگر می خواهید معامله با استفاده از واگرایی ها را به طور جدی دنبال کنید.
به ما اعتماد کنید ، نباید این قوانین را نادیده بگیرید. در غیر اینصورت حساب معاملاتی شما بارها و بارها آسیب های جدی خواهد دید.
این قوانین را رعایت کنید ، تا شانس رسیدن به یک آرایش واگرایی منجر به معامله سودآور را به طور چشمگیری برای خود افزایش دهید.
حالا بروید نمودارها را به دقت بررسی کنید و ببینید آیا می توانید واگرایی هایی که در گذشته اتفاق افتاده اند را شناسایی کنید؟! این می تواند یک روش عالی برای بهبود مهارت واگرایی شناسی شما باشد!
خلاصه ای از آموزش واگرایی ها:چگونه با واگرایی ها معامله کنید
بیایید مطالبی را که در مورد واگرایی آموختهاید، با هم مرور کنیم.
دو نوع واگرایی وجود دارد:
- واگرایی معمولی
- واگرایی مخفی
هر نوع واگرایی شامل دو جهتگیری صعودی و نزولی میباشد.
از آنجاییکه شما به سختی مطالعه کردهاید و در تمام کلاسها حضور داشتهاید، تصمیم گرفتهایم تا با ارایه یک راهنمای سریع، به همه شما کمک کنیم که بتوانید به سرعت واگراییهای معمولی و مخفی را شناسایی کنید.
لطفا به خاطر بسپارید که ما از واگرایی به عنوان یک اندیکاتور استفاده میکنیم نه نشانهای برای ورود به معامله!
معامله کردن صرفا بر اساس واگراییها کار عاقلانهای نیست چرا که نشانههای اشتباه خیلی زیادی داده میشود. واگرایی به صورت 100% عاری از خطا و شکست نیست اما وقتی به عنوان شرایط راهاندازی استفاده شود و با ابزارهای تاییدی بیشتر ترکیب گردد، معاملات شما احتمال بالای سودآوری و ریسک نسبتا کمی خواهند داشت.
روشهای مختلفی برای بهره بردن از واگراییها وجود دارد.
یک روش نگاه کردن به خطهای روند یا تشکیل الگوهای شمعی است تا تایید شود که آیا یک برگشت قیمت یا ادامه آن در جریان است.
روش دیگر استفاده از ترفندهای اندازه حرکت است به این صورت که مراقب یک همگذری واقعی باشید یا منتظر بمانید تا اسیلاتور از ناحیه اشباع خرید/اشباع فروش خارج شود. همچنین میتوانید خطوط روند را روی اسیلاتور نیز رسم کنید.
با این ترفندهای موثر میتوانید از خودتان در مقابل نشانههای غلط محافظت کنید و صرفا آنهایی را جدا کنید که خیلی سودآور خواهند بود.
آن روی سکه، خطرناک بودن معامله کردن در مقابل این اندیکاتور است.
اگر مطمئن نیستید که در کدام جهت معامله کنید، آرامش خود را حفظ کرده و معامله نکنید.
به یاد داشته باشید که وارد معامله نشدن در نوع خود یک تصمیم معاملاتی است و بهتر است که صبر کرده و پولهای خود را که با زحمت فراوان به دست آوردهاید حفظ کنید تا اینکه آنها را در یک ایده متزلزل معاملاتی از دست بدهید.
واگراییها به دفعات زیاد ظاهر نمیشوند اما وقتی که پدیدار میشوند، واجب است که به آنها توجه کنید.
واگراییهای معمولی میتوانند به شما کمک کنند تا سود بسیار زیادی را به دست آورید زیرا میتوانید هنگام تغییر یک روند در زمان مناسب وارد معامله شوید.
واگراییهای مخفی میتوانند به شما کمک کنند که یک معامله را به مدت طولانیتری ادامه داده و در نتیجه با حفظ شما در سمت صحیح یک روند، سودی بیشتر از حد انتظار نصیب شما نمایند.
نکته این است که چشمهای خود را آموزش دهید تا واگراییها را هنگام پدیدار شدن آنها کشف کنند و واگراییهای مناسب را برای معامله انتخاب کنید.
صرف دیدن یک واگرایی، لزوما به این معنا نیست که باید به صورت خودکار وارد یک معامله شوید. بهترین مقدمات را برای معامله انتخاب کنید تا معامله خوبی داشته باشید.
شما تنها دو قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) آیا واگرایی معاملات سودآور است؟ – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
دیدگاه شما