آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟


چاکرای چشم سوم مرکز فرماندهی بر دیگر چاکراها و مسئول نظارت بر ذهن است. این چاکرا پل ارتباطی بین بعد فیزیکی و متافیزکی انسان است. شناخت چشم سوم از دیرباز در میان اقوام مرسوم بوده است، و در برخی از مذاهب مثل هندوها، جزیی از آیین مذهبی شان به شمار می رود که روزانه حداقل یکبار پودری نیلی رنگ را به صورت نقطه ای برای فعال سازی و تحریک چشم سوم در این قسمت می گذاشتند. مسلمانان نیز در هر شبانه روز 17 رکعت نماز بجا می آورند و در هر رکعت دوبار پیشانی را به سجده می گذارند و چشم سوم را تحریک و فعال می کند. در اسلام خواندن نماز معراج مؤمن و سجده یعنی عروج به عالم معنا می باشد. پس مطمئناً فعال سازی این چاکرا بسیار ارزشمند و مهم بوده است و خداوندی که همه انسان ها را دوست دارد، این اعمال عبادی را توصیه کرده آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ است تا به این وسیله انسان تعالی یابد و به بصیرت و آگاهی معنوی دست پیدا کند.

۲۰ دلیل که چرا ثروتمند نیستید

به راحتی می‌توان به دیگران گفت که چه کاری باید انجام بدهند، اما احتمالاً آنها تغییر نخواهند کرد تا زمانی که ریشه‌ی حقیقی مشکل را تشخیص بدهند.

به راحتی می‌توان به دیگران گفت که چه کاری باید انجام بدهند، اما احتمالاً آنها تغییر نخواهند کرد تا زمانی که ریشه‌ی حقیقی مشکل را تشخیص بدهند.

در این نوشتار ۲۰ دلیل می‌بینید برای اینکه چرا ثروتمند نیستید:

۱. شما باورهای طبقه‌ی متوسط را درباره‌ی پول دارید.

به عبارت دیگر، هر چه‌قدر باهوش باشید یا خدمات و کالایی که ارائه می‌دهید خوب باشد، اگر پول را یک فرصت، آزادی و وفور نعمت ندانید، و در عوض نگاهی حاکی از ترس به پول داشته باشید یا آن را نایاب بدانید، یا تمرکز خود را به جای کسب پول روی پس‌انداز کردن پول آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ بگذارید، هرگز پله‌های ثروت را بالا نخواهید رفت.

۲. فکر می‌کنید آدم‌های ثروتمند شیاد هستند.

از کودکی در سر آدم‌‌های معمولی فرو کرده‌اند که آدم‌های ثروتمند مال و ثروت خود را از طریق دغلکاری و فریب به‌دست آورده‌اند. حقیقت این است که ثروت غالباً از طریق جاه‌طلبی، تلاش، و بصیرت به‌دست می‌آید.

۳. شما از موفقیت می‌ترسید.

شاید عجیب به نظرتان برسد ولی برخی از آدم‌ها به شدت از موفقیت هراس دارند. در اعماق وجودشان آن را دوست دارند، اما از پیامدهای نامعلوم آن می‌ترسند، حتی اگر کاملاً مثبت باشد.

دیگر اجازه ندهید ترس شما را کنترل کند! درست مانند ماربازی که یک شاه‌کبرای سمی را دور گردن خود نگه می‌دارد، آن را در آغوش بگیرید. آدم‌های بزرگ انرژی و قدرت ترس را برای رسیدن به اوج استفاده می‌کنند.

۴. باور ندارید که شما هم سزاوار ثروتمند بودن هستید.

آدم‌های معمولی معتقد هستند ثروتمند بودن امتیازی است که تنها به آدم‌های خوش‌شانس داده شده‌است. حقیقت این است که در یک کشور سرمایه‌داری، شما حق ثروتمند شدن را دارید اگر خواهان خلق ارزش زیاد برای دیگران باشید.
۵. فکر می‌کنید پول عامل شر است.

در نتیجه‌ی راهنمایی ضعیف و جهل، بسیاری از آدم‌ها روی نداشتن و محدودیت تمرکز دارند، زمانی که پای پول وسط باشد. واقعیت این است که پول داشتن خوشبختی را تضمین نمی‌کند، اما زندگی را آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند.

۶. اعتقاد دارید فقیر بودن شرافتمندانه است.

بسیاری از ما به غلط فکر می‌کنیم که بیش‌تر خواستن اشتباه است. قلب این ایدئولوژی این است که شما باید به خاطر هرچه که دارید شکرگزار و شاد باشید، و جاه‌طلبی حرص و طمع صرف است.

اما ذهن بشر طوری سیم‌کشی شده‌است که بیش‌تر می‌خواهد. این ویژگی، موتور محرک همه‌ی نوآوری‌ها در طول تاریخ است. جاه‌طلبی گناه نیست. جاه‌طلبی یک فضیلت است.

۷. می‌ترسید دوستان طبقه‌ی متوسط خود را از دست بدهید.

اگر واقعاً دوستان‌تان را به این دلیل که به خانه‌ی بزرگ‌تری نقل مکان کرده‌اید، از دست بدهید، این سوال پیش می‌آید که، "آیا آنها از همان آغاز دوستان حقیقی شما بوده‌اند؟”احتمالاً دوستانی دارید که سال‌ها است آنها را می‌شناسید، و میزان ثروت آنها هیچ‌گاه برای شما اهمیت نداشته‌است.

۸. فکر می‌کنید برای ثروتمند شدن به اندازه‌ی کافی باهوش نیستید.

بسیاری از بهترین ثروت‌سازان جهان تحصیلات رسمی اندکی دارند، و ثروت خود را از طریق اکتساب و فروش متعاقب دانشی خاص اندوخته‌اند.

تحصیلات رسمی برای شما یک زندگی می‌سازند. خودآموزی برای شما کامیابی به بار می‌آورد. همین امروز تصمیم بگیرید که در تمام طول حیات خود یک محصل باشید و کنترل آموزش خود را در دست بگیرید.

۹. گمان می‌کنید باید خانواده‌ی خود را قربانی کنید.

غالب آدم‌ها گمان می‌کنند که باید بین موفقیت در سطح جهان و داشتن یک زندگی خانوادگی شاد یکی را انتخاب کنند. این‌که درحال‌حاضر راهی برای رسیدن به موفقیت ندارید دلیل نمی‌شود که واقعا راهی وجود نداشته باشد. به جای استفاده از خانواده‌تان به عنوان یک بهانه، از آنها به عنوان انگیزه‌ی اصلی خود برای تحقق بخشیدن به اهداف‌تان استفاده کنید.

۱۰. فکر می‌کنید به اندازه‌ی کافی جاه‌طلب نیستید.

یکی از چندین تصور نادرست طبقه‌ی متوسط این است که آنها گمان می‌کنند آدم‌های ثروتمند بیش‌تر از آنها تمایل به پولدار شدن دارند. این موضوع به ندرت درست است. غالب آدم‌ها خواهان ثروتمند شدن هستند-آن‌ها فقط به توانایی‌های خود باور ندارند. شما در وجود خود همه چیز برای ثروتمند شدن دارید. فقط باید کم‌کم به آنها ایمان بیاورید.

۱۱. از سوراخ سوزن رد می‌شوید ولی از در دروازه رد نمی‌شوید.

آیا در زندگی برای چیزهای کوچک خساست به خرج می‌دهید و برای چیزهای بزرگ غیرضروری هزینه می‌کنید؟ مشخص کنید که برای داشتن زندگی که واقعاً دلخواه‌تان است، چه‌قدر در سال باید درآمد داشته باشید. درباره‌ی میزان پولی که نهایتاً دوست دارید سالانه خرج کنید، پس‌انداز کنید، و سرمایه‌گذاری کنید تصمیم بگیرید، و برنامه‌ریزی کنید و برای تحقق این برنامه ضرب‌العجلی تعیین کنید.

۱۲. برای به‌دست آوردن پول تجارت زمان می‌کنید.

اغلب آدم‌ها گمان می‌کنند که پول‌سازی یک فرآیند خطیِ گره خورده با زمان است. آنها تصور می‌کنند با بیش‌تر کار کردن پول بیش‌تری به‌دست می‌آورند. پول درآوردن را یک فرآیند غیرخطی ببینید که در آن پول‌سازی به معنای پیدا کردن راه‌حل برای مشکلات است.

شیوه‌ی خطی آشکار است. شیوه‌ی غیرخطی، غیرآشکار است.

۱۳. شما پول را یک شیطان مسلم می‌دانید.

بیش‌تر آدم‌ها پول را یک شیطان مسلم می‌دانند که باید همیشه کنترل شود و نباید روی آن تمرکزی داشت. برای آدم‌های معمولی، ایده‌ی ثروت‌سازی سطحی و مانند کارهای دیگر به نظر می‌رسد. ثروتمندان پول را یک ابزار مثبت می‌بینند که قدرت خلق آزادی و فرصت را برای خودشان و خانواده‌های‌شان دارد. پول به آنها توانایی می‌دهد که آن‌چه را می‌خواهند، در هر زمانی که می‌خواهند، با هر کسی که می‌خواهند و تا هر مدتی که می‌خواهند و بدون محدودیت انجام دهند.

۱۴. سخت کار کردن را بر اهرم‌ها ترجیح می‌دهید.

اگر سخت کار کردن رمز موفقیت مالی بود، کارگرهای ساختمانی و پیش‌خدمت‌های کافه‌ها باید الان ثروتمند بودند. پولدارها تمرکز خود را به طور استراتژیک روی سودآورترین حوزه‌های کسب‌وکارشان می‌گذارند و در عین حال از ارتباطات، اعتبار و منابع‌شان به عنوان اهرمی برای به حداکثر رساندن نتایج هر فعالیتی که دارند، استفاده می‌کنند.

۱۵. گمان می‌کنید ثروتمندان سنگ‌دل هستند.

به طور کلی، عامه‌ی مردم فکر می‌کنند که ثروتمندان آدم‌هایی بی‌توجه و خودشیفتگانی غرق در خود هستند که فقط به خاطر منافع مالیاتی که مؤسسات خیریه و کارهای بشردوستانه دارند، به سراغ آنها می‌روند. اغلب ثروتمندان بذل و بخشش می‌کنند چون این کار برای‌شان مقدور است. ثروتمندان از بخشنده‌ترین‌های سیاره‌ی ما هستند، که سالانه میلیون‌ها دلار برای دلایل ارزشمند صرف می‌کنند.

۱۶. شما از شکست هراس دارید.

غالب مردم آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ معتقد هستند شکست دردناک است و باید برای حفظ غرور و شایستگی از آن جلوگیری کرد. آنها در تلاش برای حفاظت از غرورشان، تنها به سراغ کارهایی می‌روند که می‌دانند توانایی انجام‌اش را دارند. حقیقت این است که شکست سنگ بنای لازم موفقیت‌های عظیم است، و باید مانند یک معلم با آن رفتار شود. تمرکز خود را روی یادگیری، رشد و فرآیند رسیدن به هدف‌تان بگذارید.

۱۷. اهمیت پول را انکار می‌کنید.

برخی آدم‌ها با افتخار اهمیت پول را انکار می‌کنند و این باور را مثل یک مدال افتخار بر گردن می‌دانند. آنها اعتقاد دارند که عدم علاقه‌ی آنها به پول به دنیا نشان می‌دهد که آنها برتر از آن هستند که ماده‌باور باشند. آنها اهمیت پول را انکار می‌کنند چون نیاز دارند خود به لحاظ اخلاقی برتر نشان بدهند، در حالی که همزمان با ترس و وحشت که همراه بی‌پولی می‌آید، دست و پنجه نرم می‌کنند.

وقت آن رسیده که بیدار آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ شویم و واقعیت را ببینیم: پول یکی از عناصر حیاتی زندگی است.

۱۸. شما با آدم‌های بی‌پول ارتباط دارید.

اینشتین گفت که آگاهی مسری است. این بدان معنا نیست که دوستان خود را خیلی راحت به دلیل دارایی کمی که دارند، کنار بگذارید. اما اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، لازم است که ارتباط با دیگر آدم‌های ثروتمند را آغاز کنید. اگر می‌خواهید اندامی متناسب داشته باشید باید با آد‌م‌های متناسب در باشگاه رابطه داشته باشید. اگر به مذهب علاقه دارید، باید با آدم‌هایی که به کلیسا می‌روند رابطه‌ی بیش‌تری داشته باشید. بنابراین اگر می‌خواهید پولدار شوید، با آدم‌های پولدار بشد و از آنها یاد بگیرید.

۱۹. بیش از حد راحت هستید.

بیش‌تر آدم‌ها برای داشتن راحتی فیزیکی، روانی، و عاطفی تقلا می‌کنند. اما میلیونر شدن کار راحتی نیست و میل به راحتی می‌تواند ویران‌کننده باشد. باید یاد بگیرید که در هنگام فعالیت در یک حالت عدم قطعیت دائمی، راحت باشید. ثروتمند شدن آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ قیمت دارد، اما اگر برای تحمل رنج موقت به لحاظ روانی قوی باشید می‌توانید ثروت فراوانی را شخم بزنید.

۲۰. شما برای سرگرمی بیش‌تر ارزش قائل هستید تا آموزش

غالب مردم میزان قابل توجهی از زمان خود را صرف سرگرم کردن خودشان با فعالیت‌های مختلف می‌کنند. آنها با ذهنیتی زندگی می‌کنند که بر اساس آن تلاش حداقل است و لذت پادشاهی!

آدم‌های ثروتمند بیش‌تر توجه خود را روی فعالیت‌هایی می‌گذارند که هم پول‌ساز هستند و هم لذت‌بخش. آنها از عشق و علاقه‌ای که به املاک و مستغلات دارند حداکثر استفاده را می‌کنند و دست سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز می‌زنند، به خاطر شور و شوقی که نسبت به نقاشی‌های زیبا دارند در هنر سرمایه‌گذاری می‌کنند، یا از استعداد خود در زمینه‌ی اعداد برای خرید و فروش سهام سود می‌برند. بنابراین در حالی ه به نظر می‌رسد مشغول به کار هستند، از سرگرمی‌های خود لذت می‌برند و در کنار آنها پول زیادی نیز به جیب می‌زنند

چشم سوم را چگونه فعال کنیم؟

چشم سوم

چشم سوم یکی از هفت چاکرای اصلی در بدن است، یعنی چاکرای ششم. از چشم سر برای دید عادی استفاده می شود و از چشم سوم برای بیداری معنوی و ارتباط با کائنات استفاده می شود. رنگ این چاکرا ، نیلی رنگ می باشد و در فاصله بین دو ابرو و کمی بالاتر قرار دارد. در حین انجام مراقبه نیز از این چاکرای چشم سوم برای تمرکز استفاده می شود.

همچنین برای تصویرسازی و تجسم اهداف نیز چشم سوم مورد استفاده قرار می گیرد. چشم سوم مرکز اتصال سه کانال انرژی آیدا، پینگالا، سوشومنا می باشد که با ادغام انرژی کیهانی و قمری و خورشیدی در فرد بیداری روحی ایجاد می کند و در هنگام بیداری این فرد، قدرت روشن بینی، روشن شنوی، تله پاتی و پیشگویی پدیدار می گردد.

چاکرای ششم را به نام های آجنا چاکرا ، چاکرای پیشانی، چاکرای نور، چاکرای بصیرت، چشم دل، چشم درون ،دیده ی دریا و…. می نامند. چشم سوم در کالبد اثیری ما قرار دارد و نسبت به کالبد فیزیکی لطیف تر و رقیق تر می باشد. چشم سوم وجود خارجی دارد، اما فیزیکی و مادی نیست، بلکه متافیزیکی و اثری می باشد ، پس نمی توان گفت چون کیفیت فیزیکی ندارد، پس وجود هم ندارد.

پیشنهاد می کنیم همین حالا برای بازکردن و فعال سازی چاکراها روی لینک زیر بزنید.

لینک محصول پاکسازی چاکراها

چاکرای چشم سوم مرکز فرماندهی بر دیگر چاکراها و مسئول نظارت بر ذهن است. این چاکرا پل ارتباطی بین بعد فیزیکی و متافیزکی انسان است. شناخت چشم سوم از دیرباز در میان اقوام مرسوم بوده است، و در برخی از مذاهب مثل هندوها، جزیی از آیین مذهبی شان به شمار می رود که روزانه حداقل یکبار پودری نیلی رنگ را به صورت نقطه ای برای فعال سازی و تحریک چشم سوم در این قسمت می گذاشتند. مسلمانان نیز در هر شبانه روز 17 رکعت نماز بجا می آورند و در هر رکعت دوبار پیشانی را به سجده می گذارند و چشم سوم را تحریک و فعال می کند. در اسلام خواندن نماز معراج مؤمن و سجده یعنی عروج به عالم معنا می باشد. پس مطمئناً فعال سازی این چاکرا بسیار ارزشمند و مهم بوده است و خداوندی که همه انسان ها را دوست دارد، این اعمال عبادی را توصیه کرده است تا به این وسیله انسان تعالی یابد و به بصیرت و آگاهی معنوی دست پیدا کند.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: آن گاه که خداوند خیر بنده اش را بخواهد، چشم دل بنده اش را می گشاید تا ببینید آن چه که با چشم سر نمی توان دید و غایب است.

کاربرد چشم سوم چیست؟

همان طور که گفته شده، چشم سوم پلی ارتباطی بین ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه، مغز و ذهن و فیزیک و متافیزیک می باشد. چشم سوم شاه راهی برای رفتن به فراسوی مکان و زمان می باشد. یعنی اینکه زمانی که جسم ما در لحظه حال است نمی تواند همزمان در گذشته و یا آینده هم حضور داشته باشد و یا لحظه ای که در یک مکان است نمی تواند در همان لحظه در یک مکان دیگر نیز حضور داشته باشد. اما این وضعیت در مورد کالبد متافیزکی انسان صدق نمی کند.

چشم سوم

پس در واقع با چشم سوم می توان به تمام مکان ها و زمان های عالم مادی و ماورایی سفر کرد. به عبارت دیگر چشم سوم دریچه ورود انسان به دنیای معنویت است. چشم سوم همچنین ابزاری برای تله پاتی می باشد. تله پاتی یعنی دور آگاهی و ایجاد ارتباط از طریق افکار بدون استفاده از حواس پنجگانه و فعل و انفعالات فیزیکی. اگر چشم سوم فعال باشد می توان از طریق تله پاتی ارتباط برقرار کرد. مثل احساسی که از بین عشاق واقعی وجود دارد و ممکن است از فرسنگ ها دورتر با هم در ارتباطند و این دلیلی به جز امواج مغزی هماهنگ و یکسان در آن ها نیست که عاملش عشق است.

با این توضیحات شما می توانید برای هر شخصی پیام بفرستید. البته باید بتوانید بر روی چشم سوم خود تمرکز کنید و در این هنگام تصویر شخص مورد نظر را در ذهن خود تجسم کنید و با تجسم خلاق خود او را در حال دریافت پیام ببینید.

چشم سوم کانال ارتباطی با ضمیر ناخودآگاه و مرکز نیروی درونی ماست، بهمین علت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ضمیر ناخودآگاه عاملی است که می تواند ما را به اهداف مان برساند و با برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه می توان به تمام خواسته ها دست پیدا کرد. از طریق چشم سوم می توان با خود برتر ارتباط برقرار کرد. قدرت ذهن، خرد، عقل، درک شهودی و بصیرت در چشم سوم نهفته است.

جالب است بدانید که تمام افکار و احساساتی که ما به چشم سوم می فرستیم، انرژی جذب می کنند تا در نهایت از طریق قانون جذب به واقعیتی در دنیای مادی تبدیل شوند. ممکن است فوراً اتفاق بیفتند و یا شاید کمی طول بکشد، اما بالاخره چیزی که تصور و تجسم کرده ایم دوباره ظاهر و نمایان می شوند و در واقع خلق می شوند.

پس با این تفاسیر چشم سوم همه چیز را خلق می کند، در نتیجه بهتر است همیشه برای خودمان و دیگران چیزهای خوب طلب کنیم، آرزوی خوب و خیر داشتن برای دیگران به ما آرامش می دهد و همچنین بدخواهی برای دیگران حس ناخوشایندی در ما ایجاد می کند، پس برای آرامش خودمان هم که شده برای تمام موجودات چیزی جز خیر و آرامش نخواهیم و مراقب کارما ی اعمال خود باشیم.

چشم سوم

آیا باز شدن چشم سوم خطر دارد؟!

همان طور که در مقاله های پیشین در مورد چاکراها صحبت شد، هر چاکرا با رنگ مخصوصی در ارتباط است و یکی از راه های ساده برای فعال سازی و باز کردن هر چاکرا ، نگاه کردن به رنگ همان چاکراست، برای مثال به طور مستمر نگاه کردن به رنگ نیلی باعث فعال سازی چاکرای ششم یا چشم سوم می شود. البته قابل به ذکر است که با انجام مراقبه مخصوص هر چاکرا به خوبی می توان چاکرای موردنظر را پاکسازی و فعال نمود.

اما بابد بدانید که فعال سازی چاکرای ششم نیاز به سال ها تمرین و ممارست دارد و یک شبه اتفاق نمی افتد. چشم سوم بسته، مانند دیواری بتنی است که باید کم کم و به آهستگی روزنه ای در آن گشود تا کاملا باز شود. گاهی ممکن است با سال ها تمرین هم باز نشود. چشم سوم در ابتدای تولد در نوزادان باز است و با افزایش سن کم کم بسته و غیر فعال می شود. با مراقبه بر روی چاکرای چشم سوم یا آجنا می توان آن چنان قدرتمند شد که به همه خواسته های خود رسید، چون دستوری که در چشم سوم صادر می شود باید که به اجرا درآید؛ آجنا به معنای «دستور» می باشد.

فعال سازی چشم سوم نیاز به آگاهی و خرد فراوانی دارد. هیچ زمان برای باز کردن این چاکرا به زور و سماجت متوسل نشوید و تا هماهنگی کاملی بین چاکرا های تان برقرار نکرده اید آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ تمرینات مضاعفی بر روی این چاکرا انجام ندهید. چون این فشار مضاعف ممکن است بر غده پینه آل مغز اثر سوء گذاشته و فعالیت های فیزیکی جسم و از جمله خواب و بیدار فرد را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین ممکن است تعادل چاکرای بالایی را نیز بر هم بزند و شاید دچار سردردهای شدید و یا میگرن و یا خستگی مفرط شوید.

شاید از خطرات باز شدن چشم سوم چیزهایی شنیده باشید! نگران نباشید منظور از خطر ،این نیست که ممکن است چیزهای عجیب و غریب و یا موجودات غیرارگانیک را ببینید! چون رسیدن به چنین درجه ای از فعال بودن، شاید پس از سالها تمرین و ریاضت هم امکان پذیر نباشد.

چشم سوم

البته سعی نکنید بدون هماهنگی و تعادل در همه چاکراها، بر روی چشم سوم تمرکز کنید، چون اگر صبر و تحمل نداشته و متوسل به زور شوید ممکن است چیزهایی را در کائنات ببینید که اصلاً تمایلی به دیدنشان ندارید.

باید قبل از تقویت چاکرای ششم تمامی چاکراها را به ترتیب از اول و با صبر و حوصله پاکسازی کنید، چون در غیر اینصورت تمامی انرژی های منفی و راکد موجود در این چاکرا (مانند لیوانی که از آب و گل انباشته شده و با تکان دادن گل آلودتر می شود) به جنبش درآمده و شاید مسائلی را تجربه کنید که اصلاً میلی به مشاهده آن ها ندارید. پس این توصیه را جدی بگیرید و ابتدا هفت چاکرا را پاکسازی کنید.

برای تهیه پاکسازی کامل هفت چاکرا به لینک زیر مراجعه کنید:

لینک محصول پاکسازی چاکراهاتاثير کریستالها بر چاکرای ششم

کریستالها عوامل نیرومند دگرگونی و شِفا هستند. کریستالی که به رنگ چاکرای مربوطه باشد در درمان چاکراها بسیار مؤثر است. دراز بکشید و کریستال را در ناحیه ی چاکرای مربوطه قرار بدهید.
در مورد تقویت چشم سوم می توانید از کریستال های کوارتز شفاف، سنگ ماه،یاقوت کبود استفاده کنید.
حس ارتعاشات ظریف و حساس کریستالها هر نوع انرژی منفی را از چاکرا پاکسازی میکند. اگر نفس عمیق بکشید و به این چاکرا آگاه باشید ، میتوانید ارتعاشات کریستالها را حس کنید.
حتی میتوانید کریستالها را زیر بالش یا در محلی که میخوابید یا زیر تخت بگذارید تا چاکراها در هنگام خواب هم پاکسازی شود. حتی می توانید که در آبی که کریستال در آن قرار داده شده حمام کنید.

چشم سوم وسیله ای برای تله‌ پاتی

چشم سوم وسیله‌ای برای تله ‌پاتی است. تله ‌پاتی به معنی ایجاد ارتباط از طریق افکار و بدون استفاده از ابزار فیزیکی و حواس پنج ‌گانه و کلام می‌باشد.

همه انسان ها بالقوه دارای استعداد تله پاتی می‌باشند. این پدیده در انسان‌های اولیه یک راه ارتباطی معمول بوده است.

در صورتی که چشم سوم فعال و باز باشد، انسان‌ها می‌توانند به راحتی از طریق تله ‌پاتی با یکدیگر در ارتباط باشند.

دو معشوق در هنگام دوری از طریق فکر با هم ارتباط برقرار می‌کنند، در این موارد، علت این است که عشق، امواج مغزی را با هم هماهنگ می‌کند. مادران هرگاه فرزندانشان در خطر باشند، آگاه می‌شوند، حتی اگر هزاران کیلومتر از آنها دور باشند.

چشم سوم

روش هایی برای فعال سازی چشم سوم

برای پاکسازی و فعال سازی چشم سوم باید از یک استاد کمک گرفت، اما اگر خودتان این کار را انجام می دهید به یاد داشته باشید که باید از چاکرای اول شروع به پاکسازی کرده و پله پله مراحل را انجام دهید و باز هم تأکید می کنم که از تمرینات مضاعف خودداری نمایید.

1- چشم سوم با سینوس ها در ارتباط است. پس برای فعال سازی چشم سوم می توان از شست و شوی سینوس ها و حفره های کمک گرفت.

2- ماساژ و ضربه های آرام به چاکرای ششم باعث تحریک این چاکرا می شود. البته در ابتدا به صورت فیزیکی و در ادامه بصورت ذهنی. این تمرین باید در حین مراقبه و آرامش و خلسه انجام بگیرد. در وضعیت آلفا می توانید این تمرین را انجام دهید.

3- تمرین تراتاکا که با تمرکز بر چشم سوم همراه است هم می تواند به فعال سازی این چاکرا کمک کند.

پیشنهاد می کنیم جهت خرید آموزش جامع و کامل مراقبه و مدیتیشن به لینک زیر مراجعه کنید

مراقبه و مدیتیشن

4- در حالت مراقبه تجسم کنید که نقطه ای در وسط پیشانی وجود دارد که کم کم به صورت دایره ای بزرگ و بزرگتر شده و به قطر حدود 20 سانتی متر رسیده است.

5- هر چیز زائد و اضافی را از اطراف خود دور کنید. چه وسایل اضافی در محیط کار و زندگی ، و چه افکار مزاحم و منفی را از درون و ذهن خود.

6- با آگاهی کامل در وضعیت سجده قرار گرفتن بسیار سودمند است، چون چاکرای ششم را تحریک کرده و فعال می کند. خواندن نماز با آگاهی کامل و تمرکز یکی آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ از راه های فعالسازی چشم سوم است.

7- در حالت مراقبه و یا وضعیت آلفا، تکرار و تمرکز بر مانترای (ذکر) «اووووومممممممم» داشته باشید، که در پکیج پاکسازی چاکراها به صورت کامل توضیح داده شده است.

یادتان باشد پس از باز کردن هر چاکرایی، به طور موقت آن را ببندید تا از خروج انرژی و به هدر رفتن آن جلوگیری کنید، همچنین مانع از ورود انرژهای زائد و منفی و همچنین دزدی انرژی شوید.

بیشتر بخوانید : تست میزان فعالیت چاکراها

علائم و نشانه های باز شدن چشم سوم

1- از نشانه های باز شدن چشم سوم این است که درک شهودی بالایی برخوردار می شوید. با خود برتر راحت تر ارتباط برقرار می کنید. جواب سؤالات خود را به راحتی از شهود خود دریافت می کنید.

2- گاهی اوقات رویدادی را از قبل پیش بینی می کنید.

3- فقط از دید ظاهری به ماجرایی نگاه نمی کنید و عمق آن مسئله را درک خواهید کرد.

4- ممکن است به نور حساس شده و نورهای درخشان چشم شما را آزار دهند.

5- ممکن است دچار سردرد شوید، نگران نباشد بهترین راه برای کم کردن این فشار قدم زدن می باشد.

6- ممکن است در نقطه آجنا دچار فشار و یا درد شوید، در هنگام باز شدن چشم سوم این فشارها عادی هستند.

7- قدرت تله پاتی در شما افزایش می یابد، به بیداری درونی و معنوی می رسید و دارای قدرت روشن بینی و روشن شنوی و … می شوید.

شما در این حال، مسیر درستی برای زندگی خود به عنوان هدف قرار داده و افسانه شخصی خود را به خوبی درک کرده اید و دیگر دلیلی برای کارهای نامناسب نمی بینید.

با چشمی باز و آگاهی کامل نشانه ها را دنبال کنید و بدون کمترین فشار به آن چیزی که می خواهید دست پیدا کنید. یادتان باشد هر چیزی در زمان خودش اتفاق می افتد. تمرین و تکرار کنید، اما به زور متوسل نشوید.

چشم سوم

محافظت از چشم سوم

پس از پاکسازی چاکرای ششم نیاز است که مراقب آن باشید، وقتی دو نفر انرژي‌هاي چاكراي چشم سومشان را ترکیب كنند، قدرت روشن‎بيني آنها افزايش مي‎يابد. اگر هر دو در یک زمان انرژي‌هايشان را خالصانه ادغام كنند و واقعاً در مركز چشم سوم قرار بگيرند، قدرت درک آنها براي شناخت پديده‎هاي مختلف بسيار افزايش پيدا مي‎كند.

در اين وضعیت يك نور بسيار زيبا و درخشان سبز رنگ در اطراف آنها ديده مي‎شود، اين بيشتر در مردمان پاك و خوب اتفاق مي‎افتد. تركيب انرژي‌هاي چشم سوم از طريق ارتباط فيزيكي، عاطفي و يا فكري صورت مي‌گيرد. ارتباط عاطفي و فكري از راه دور نيز امكان پذير مي‌باشد، به همين دليل افراد از راه دور (تله پاتی) نيز مي‌توانند بر چشم سوم يكديگر تأثیر بگذارند.

در اين روابط اگر يكي از آن دو شخص، يا هر دو نفرشان داراي چشم سوم پاکسازی نشده باشند، آن رنگ سبز درخشان، كدر، مات و تيره مي‎شود. اين افراد اشراف شان به ابعاد ماورائي كاهش پيدا مي‎كند و محدود مي‎شود. افرادي كه با هم ارتباط نزديك فيزيكي و متافيزيكي دارند و يا آنهايي كه با هم ازدواج مي‎كنند، بايد خيلي مراقب اين پديده باشند.

در اين حالت‎ها اگر فقط چشم سوم يكي از دو نفر داراي مشكل است، نفر مقابل بايد خيلي مواظب باشد. اين بدان معنا نيست كه مردم از هم جدا شده يا بدور از هم زندگي كنند، بلكه بايد مراقب چشم سومشان باشند و از آن محافظت كنند. اين كار بسيار آسان است، ما مي‎توانيم يك حلقه‌ي محافظ كامل و هميشگي براي چشم سوم خود ايجاد كنيم. در بعضي افراد نيز چشم سوم به محافظت اختصاصي نياز دارد.

مطمئن‎ترين و بهترین راه براي حفاظت از ابعاد فيزيكي و متافيزيكي خود ـ حفاظت از هاله، چاكراها ـ توسل به حضرت حق‎تعالي مي‎باشد. همچنين به نظر مي‌رسد كه غسل و وضو با ايجاد حصاري از نور ماورايي پيرامون هاله‌ي انسان، از هاله، چاكراها و چشم سوم مواظبت مي‌كنند و از ورود عوامل منفي و مخرب به هاله و اثرگذاري آن بر چشم سوم جلوگيري مي‌كنند. به نظر مي‌رسد با مطالب ديني ما هماهنگي داشته باشد.

لینک محصول پاکسازی چاکراها

در احاديث بسیار زیادی وضو را نور، و وضو روي وضو را نور روي نور معرفي نموده‌اند. پيامبر گرامي اسلام (ص) فرموده‌اند: « (روز قيامت) بر اثر وضو، آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ با پيشاني و دست و پاي سفيد بر من وارد مي‌شويد و هيچ كس جز شما اين خصوصيت را نخواهد داشت.»

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.

مشکلات مالی خود را حل کنید

منتظر می مانید تا کسی پولی را که می خواهید به شما بدهد
البته هیچ کدام از این راه ها برای بدست آوردن پول بیشتر به شما کمکی نمی کند.
هر چند این راه حل موثر است.

“من مشکلات مالی را با مقدار زیادی پول پاسخ می دهم، نه با نگرانی یا غم یا امید واهی”

شما مشکلات مالی خود را با کار کردن و پول در آوردن می توانید حل کنید. هیچ راه دیگری نمی تواند راه حل مناسبی باشد. مقدار کافی پول می تواند مشکل شما را حل کند.

توصیه ها

-مشخص نمایید چه مقدار پول نیاز دارید. مقدار پول را در بالای صفحه بنویسید. ” من باید ۱۰۰۰۰ دلار در ماه بدست آورم”

-تمام دارایی های خود را و روش هایی که می توانید به کمک آن پول در بیاورید از ملک و جواهرات گرفته تا توانایی ها مهارت ها دانش و روابطی که دارید همه را لیست کنید سعی کنید تا حد ممکن لیست خود را تکمیل نمایید.

مثال:
شما یک وانت، یک دوربین، یک تخت خواب خالی و ۱۱۲۲۵ دلار دارید. آیا سازماندهی، گوش کردن یا صحبت کردن شما خوب است. آیا می توانید کاری کنید که مخاطب شما احساس مهم بودن بکند؟ آیا در باره اسب ها، ساخت لوازم منزل و دکور سازی، اماکن تاریخی، فروش اینترنتی و… اطلاعات و مهارتی دارید؟ شما جنیفر رابرت، تیم، راث، استیو و… را می شناسید. شما برای کمک به دیگران علاقه و شور و شوق دارید. می توانید ماکت بسازید؟ مسائل پیچیده را حل کنید؟ چیز آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ های جدید بیاموزید و بسیاری چیز های دیگر؟

– هر موقعیتی را که برای پول در آوردن دارید استفاده کنید. لیستی از همه آنها داشته باشید. روش های سنتی و مدرن هر راهی که با داشته های شما قابل انجام است لیست کنید ببینید با ترکیبی از مهارت ها و دانش و دارایی هایتان چه کار هایی می توانید راه بیندازید.

مثال: در اتاق خود می توانید با کامپیوتر خود کار کنید می توانید نقشه بکشید، تایپ کنید، ترجمه کنید بدون اینکه به مکان خاصی نیاز داشته باشید در آمد داشته باشید. بیاموزید چگونه می توانید سرمایه را باز یابید. به شرکت خود کمک کنید در بازاریابی پیشرفت کند.

– روشی را انتخاب کنید که درآمد زایی آن ثابت شده است. آیا دیگران به این روش پول در می آورند؟

اگر چنین است پس نامزد خوبی برای کار بعدی شماست.

اگر دیگران نتوانسته اند به این روش پولی در بیاورند به فکر راه دیگری برای پول در آوردن باشید. به عنوان اولین انتخاب کاری را که امتحان شده است و درآمد زاست انتخاب کنید و به عنوان سرگرمی می توانید روی رویای خود کار کنید.

-مطمئن شوید دیگران برای کالا یا خدمات مورد نظر شما پول می دهند.

به عنوان مثال می توانید به رئیس خود پیشنهاد کنید” آیا می دانید ۱۵۰ مالک اسب نیاز به اصطبل دارند می خواهید من بروم و با آنها صحبت کنم ببینم این بازار چگونه است آیا آنها حاضرند ما برای آنها اصطبل بسازیم” اگر این کار انجام شود احتمالاً شما بخش جدید را اداره خواهید کرد.

یا به عنوان مثالی دیگر می خواهید عکس بگیرید و از این راه پول در بیاورید. بنابراین احتمالاً با عکاسان حرفه ای ملاقات خواهید کرد تا بفهمید آنها چقدر پول در می آورند.

– اگر همه نشانه ها خوب است در دنیای واقعی نظر خود را امتحان کنید و بیش از این وقت و انرژی خود را هدر ندهید. به عنوان مثال می توانید کاری نیمه وقت راه بیندازید تا وقتی که این کار رونق گرفته آنرا توسعه دهید. کالا یا خدمات خود را به تعداد کم در اختیار دیگران قرار دهید ببینید رقبتی به خرید آن دارند. در روزنامه ای کوچک یا محلی سفارش تبلیغات بدهید. قبل از هر حرکت بزرگ کاملاً آنرا بسنجید به خصوص اگر کسب و کاری جدید را آغاز کرده اید.

– وقتی که از درآمد زایی کسب و کار خود اطمینان حاصل کردید می توانید وقت و پول بیشتری روی آن سرمایه گذاری کنید.

– اگر نمی توانید منبع درآمد مناسبی برای خود پیدا کنید. بهتر است برای خود برنامه ای بریزید. اگر گوهر اصیل را بدست آورید می توانید منابع درآمدی جدیدی بیابید.

مثلا ممکن است به آموزش های جدید یا ویژه ای نیاز داشته باشید، شاید قبل از اینکه بتوانید پول بیشتری بدست آورید باید مدتی شاگردی کنید تا تجربه بیشتری کسب کنید. ممکن است به مسئولیت پذیری بیشتری نیاز داشته باشید. احتمالا باید آشنایی خود را با حرفه خود بیشتر کنید. و احتمالا به ارتباطات بیشتر و روابط عمومی قوی تری نیاز خواهید داشت. برای همه این کار ها می توانید برنامه و نقشه داشته باشید پله های ترقی را مشخص کنید و مطابق آن قدم به قدم پیش بروید.

-همین که برنامه ای ریختید که از کارکرد آن مطمئن شدید باید روی آن سخت کار کنید و مدت طولانی به آن پایبند باشید تا رویای شما به حقیقت بپیوندد. شما مشکلات مالی خود را با بدست آوردن پول بیشتر رفع خواهید کرد.

-این آخرین مرحله برای بدست آوردن رفاه است اما به ندرت کسی به آن عمل می کند.

“من هیچگاه به کمک کسی دل نمی بندم. و همیشه سعی می کنم کل پولی را که نیاز دارم خودم فراهم کنم. از هر کدام از سه یا چهار منبع درآمد یا راه های پول در آوردن که می شناسم”
_ ال. رن هوبارد

هر گاه که یک منبع درآمد مطمئن یافتید آنگاه به دنبال منبع درآمد بعدی باشید و برای آن هم همین مراحل را دنبال کنید.

دروغ‌های بزرگ درباره کسب و کارهای بزرگ

وقتی واژه کارآفرینی را بر زبان بیاوریم برای بعضی‌ها تداعی‌کننده زیبایی، قدرت، آزادی و کمال است و شیرینی این واژه می‌تواند به حدی باشد که شخص را برای چند دقیقه به فکر فروبرد، زیرا کارآفرینی جایگاهی ویژه‌ و بالایی را برای شخص کارآفرین می‌سازد که باعث می‌شود دیگران به او نگاه و برخورد ویژه‌ای داشته باشند و شخص کارآفرین را یک شخص خاص به‌حساب بیاورند. کارآفرین با ایده‌های خلاقانه خود می‌تواند تأثیر بزرگی بر زندگی خود و دیگران بگذارد و شرایط ویژه‌ای را در زندگی خود تجربه کند. تمامی این گفته‌ها زمانی تحقق پیدا می‌کند که خیلی از ترس‌ها را پشت سر بگذاریم. شاید شما بارها به این فکر افتاده باشید که بخواهید کارآفرین شوید، ولی چه چیزهایی باعث شده است که دست به چنین کاری نزنید؟ ترس از شکست یا عدم موفقیت می‌تواند بزرگ‌ترین مانع برای هر فردی باشد که بخواهد کسب‌وکاری را راه‌اندازی کند و همچنین ممکن است موقعیت کنونی‌اش را هم از دست بدهد. موضوعی که در این مقاله به بررسی آن می‌پردازیم، این است که آیا برای راه‌اندازی کسب‌وکار باید دست به قمار بزرگی بزنیم؟

235562335152346234513156326261353151362

ماری‌کی تصمیمی جدی برای راه‌اندازی کسب‌وکاری گرفت و پس‌ از آن با سختی و دشواری‌های فراوانی توانست شرکتی تاسیس و فعالیت خود را شروع کند. خیلی از افراد این کار او را یک دیوانگی محض می‌دانستند. بیشتر اوقات شانس با او یار نبود و مجبور بود که مشکلات متعددی را برطرف کند. باوجود تمام سختی‌ها و مشکلات بسیاری که با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کرد، توانست به موفقیت دست پیدا کند. شرکت آرایشی و بهداشتی ماری‌کی در این روزها یک شرکت با سرمایه تقریبا 3 میلیارد دلار است. حتما شما افراد موفقی را می‌شناسید یا زندگی‌نامه آنها را مطالعه کرده‌اید. داستان شروع و فعالیت همگی آنها حدودا شبیه به یکدیگر است. همه ما به چنین داستان‌های الهام‌بخشی علاقه‌مند هستیم، ولی همین داستان‌ها می‌تواند برای کارآفرینان تازه‌کار بسیار گمراه‌کننده باشد، حتی ممکن است به نابودی تمام سرمایه زندگی آنها منجر شود. در چنین داستان‌هایی آمده است که افراد موفق همه‌چیزهایی که داشته‌اند اعم از سرمایه، اعتبار و حتی روابط خانوادگی نزدیک را به خطر انداخته‌اند تا به موفقیت بزرگ دست پیدا کردند. ولی همیشه برای تمام کارآفرینان چنین داستان‌هایی صحت ندارد. حقیقت امر این است که بسیاری از کارآفرینان موفق با روش محتاطانه و محافظه‌کارانه به موفقیت رسیده‌اند.

ریسکی که ریسک نیست!

بسیاری از افراد بر این عقیده هستند که بیل گیتس مؤسس شرکت مایکروسافت برای راه‌اندازی کسب‌وکارش از دانشگاه انصراف داد و همه پل‌های پشت سرش را خراب کرد تا شرکت خود را تاسیس کند، اما این داستان افسانه‌ای بیش نیست. ریک اسمیت، نویسنده به‌تازگی رازی را در این زمینه فاش کرد. بیل گیتس از دانشگاه انصراف نداده بود، بلکه مرخصی‌ترمی گرفته بود تا مهارت‌های خود را در زمینه برنامه‌نویسی ارتقا دهد و در صورت شکست دوباره می‌توانست به دانشگاه برگردد، این در حالی بود که از حمایت مالی خانواده‌اش نیز برخوردار بود.

علاوه بر این، گیتس دارای طرح دومی به‌غیراز حمایت مالی خانواده‌اش نیز بود که در صورت شکست به آن بپردازد. اجازه دهید افراد دیگری را برای‌تان مثال بزنم. بن و جری تصمیم به تولید نان و شیرینی گرفته بودند. ایده اصلی آنها برای کسب‌وکار همین بود اما زمانی که به قیمت بالای ابزارآلات پی بردند، ایده اولیه خود را کنار گذاشتند و سراغ ایده دیگری رفتند. آنها پس از بررسی و تحقیقات به این نتیجه رسیده بودند که تولید بستنی بسیار ارزان‌تر خواهد بود، بنابراین یک پمپ‌بنزین خالی را اجاره کردند و شروع به ساخت بستنی‌های دست‌ساز و فروش آن به افراد محلی و مسافران کردند. در اوایل کار با مشکلاتی روبه‌رو شدند و درآمد نسبتا کمی داشتند، ولی ازآنجاکه به کیفیت محصول خود ایمان داشتند، توانستند پیشرفت کنند. پس از دو سال شروع به پخش بستنی‌های خود به عمده‌فروشان کردند و این پیشرفت‌های روزافزون آنها را به فکر گسترش کسب‌وکارشان انداخت. ابتدا توانستند در یک ایالت محصولات خود را پخش کنند و سپس در کل کشورشان و در انتها در سطح بین‌المللی این کار را انجام دادند.

شرکت‌های بزرگی مانند گوگل، اپل و دل از نمونه موفق‌ترین کسب‌وکارها در سالیان نه‌چندان دور هستند که کار خود را با ایده‌های بزرگ ولی با سرمایه‌ای کم شروع کردند. آنها ابتدا از گاراژ، خوابگاه و با پول بسیار کم شروع کردند. تنها پس از پیشرفت کسب‌وکارشان به سرمایه‌گذاری روی آوردند. این افراد باهوش و معقول هستند که به خود و کارشان ایمان و باور داشتند. آنان بیشتر روی وقت خود سرمایه‌گذاری کردند و با پول شخصی‌شان کار را شروع کردند و بسیار مراقب سرمایه‌های خود بودند. درست است که آنها بازهم ریسک کردند اما ریسکی حساب‌شده بود.

کارآفرینان واقعی

کارآفرینان واقعی افراد معقول و شجاعی هستند، ولی شجاعت بدین معنا نیست که تمام سرمایه خود را به مخاطره انداخته باشند، خیر. آنها ماه‌ها و حتی سال‌ها در کنار شغل اصلی خود، کسب‌وکار شخصی‌شان را راه‌اندازی کردند و بخشی از پول خود را در این کسب‌وکارشان سرمایه‌گذاری می‌کردند. آنها باوجود ترس و اضطراب فراوان حرکت کردند ولی بارها تصمیم به ترک شغل خودشان گرفتند، ولی پشیمان شدند زیرا هنوز موقعیت مناسبی برای راه‌اندازی کسب‌وکارشان به‌صورت کامل مهیا نشده بود.

شجاعت می‌تواند معنای دیگری هم داشته باشد. دونالد ترامپ یکی از ثروتمندترین مردان دنیا بر این باور است که شجاعت یعنی استمرار، سماجت کردن و تسلیم نشدن در برابر سختی‌ها و مشکلات موجود در کسب‌وکار و ادامه دادن مسیر تا رسیدن به خواسته خود و جایگاهی که قرار بوده است به آنجا دست پیدا کنید.

۲۰ دلیل که چرا ثروتمند نیستید

به راحتی می‌توان به دیگران گفت که چه کاری باید انجام بدهند، اما احتمالاً آنها تغییر نخواهند کرد تا زمانی که ریشه‌ی حقیقی مشکل را تشخیص بدهند.

به راحتی می‌توان به دیگران گفت که چه کاری باید انجام بدهند، اما احتمالاً آنها تغییر نخواهند کرد تا زمانی که ریشه‌ی حقیقی مشکل را تشخیص بدهند.

در این نوشتار ۲۰ دلیل می‌بینید برای اینکه چرا ثروتمند نیستید:

۱. شما باورهای طبقه‌ی متوسط را درباره‌ی پول دارید.

به عبارت دیگر، هر چه‌قدر باهوش باشید یا خدمات و کالایی که ارائه می‌دهید خوب باشد، اگر پول را یک فرصت، آزادی و وفور نعمت ندانید، و در عوض نگاهی حاکی از ترس به پول داشته باشید یا آن را نایاب بدانید، یا تمرکز خود را به جای کسب پول روی آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ پس‌انداز کردن پول بگذارید، هرگز پله‌های ثروت را بالا نخواهید رفت.

۲. فکر می‌کنید آدم‌های ثروتمند شیاد هستند.

از کودکی در سر آدم‌‌های معمولی فرو کرده‌اند که آدم‌های ثروتمند مال و ثروت خود را از طریق دغلکاری و فریب به‌دست آورده‌اند. حقیقت این است که ثروت غالباً از طریق جاه‌طلبی، تلاش، و بصیرت به‌دست می‌آید.

۳. شما از موفقیت می‌ترسید.

شاید عجیب به نظرتان برسد ولی برخی از آدم‌ها به شدت از موفقیت هراس دارند. در اعماق وجودشان آن را دوست دارند، اما از پیامدهای نامعلوم آن می‌ترسند، حتی اگر کاملاً مثبت باشد.

دیگر اجازه ندهید ترس شما را کنترل کند! درست مانند ماربازی که یک شاه‌کبرای سمی را دور گردن خود نگه می‌دارد، آن را در آغوش بگیرید. آدم‌های بزرگ انرژی و قدرت ترس را برای رسیدن به اوج استفاده می‌کنند.

۴. باور ندارید که شما هم سزاوار ثروتمند بودن هستید.

آدم‌های معمولی معتقد هستند ثروتمند بودن امتیازی است که تنها به آدم‌های خوش‌شانس داده شده‌است. حقیقت این است که در یک کشور سرمایه‌داری، شما حق ثروتمند شدن را دارید اگر خواهان خلق ارزش زیاد برای دیگران باشید.
۵. فکر می‌کنید پول عامل شر است.

در نتیجه‌ی راهنمایی ضعیف و جهل، بسیاری از آدم‌ها روی نداشتن و محدودیت تمرکز دارند، زمانی که پای پول وسط باشد. واقعیت این است که پول داشتن خوشبختی را تضمین نمی‌کند، اما زندگی را آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند.

۶. اعتقاد دارید فقیر بودن شرافتمندانه است.

بسیاری از ما به غلط فکر می‌کنیم که بیش‌تر خواستن اشتباه است. قلب این ایدئولوژی این است که شما باید به خاطر هرچه که دارید شکرگزار و شاد باشید، و جاه‌طلبی حرص و طمع صرف است.

اما ذهن بشر طوری سیم‌کشی شده‌است که بیش‌تر می‌خواهد. این ویژگی، موتور محرک همه‌ی نوآوری‌ها در طول تاریخ است. جاه‌طلبی گناه نیست. جاه‌طلبی یک فضیلت است.

۷. می‌ترسید دوستان طبقه‌ی متوسط خود را از دست بدهید.

اگر واقعاً دوستان‌تان را به این دلیل که به خانه‌ی بزرگ‌تری نقل مکان کرده‌اید، از دست بدهید، این سوال پیش می‌آید که، "آیا آنها از همان آغاز دوستان حقیقی شما بوده‌اند؟”احتمالاً دوستانی دارید که سال‌ها است آنها را می‌شناسید، و میزان ثروت آنها هیچ‌گاه برای شما اهمیت نداشته‌است.

۸. فکر می‌کنید برای ثروتمند شدن به اندازه‌ی کافی باهوش نیستید.

بسیاری از بهترین ثروت‌سازان جهان تحصیلات رسمی اندکی دارند، و ثروت خود را از طریق اکتساب و فروش متعاقب دانشی خاص اندوخته‌اند.

تحصیلات رسمی برای شما یک زندگی می‌سازند. خودآموزی برای شما کامیابی به بار می‌آورد. همین امروز تصمیم بگیرید که در تمام طول حیات خود یک محصل باشید و کنترل آموزش خود را در دست بگیرید.

۹. گمان می‌کنید باید خانواده‌ی خود را قربانی کنید.

غالب آدم‌ها گمان می‌کنند که باید بین موفقیت در سطح جهان و داشتن یک زندگی خانوادگی شاد یکی را انتخاب کنند. این‌که درحال‌حاضر راهی برای رسیدن به موفقیت ندارید دلیل نمی‌شود که واقعا راهی وجود نداشته باشد. به جای استفاده از خانواده‌تان به عنوان یک بهانه، از آنها به عنوان انگیزه‌ی اصلی خود برای تحقق بخشیدن به اهداف‌تان استفاده کنید.

۱۰. فکر می‌کنید به اندازه‌ی کافی جاه‌طلب نیستید.

یکی از چندین تصور نادرست طبقه‌ی متوسط این است که آنها گمان می‌کنند آدم‌های ثروتمند بیش‌تر از آنها تمایل به پولدار شدن دارند. این موضوع به ندرت درست است. غالب آدم‌ها خواهان ثروتمند شدن هستند-آن‌ها فقط به توانایی‌های خود باور ندارند. شما در وجود خود همه چیز برای ثروتمند شدن دارید. فقط باید کم‌کم به آنها ایمان بیاورید.

۱۱. از سوراخ سوزن رد می‌شوید ولی از در دروازه رد نمی‌شوید.

آیا در زندگی برای چیزهای کوچک خساست به خرج می‌دهید و برای چیزهای بزرگ غیرضروری هزینه می‌کنید؟ مشخص کنید که برای داشتن زندگی که واقعاً دلخواه‌تان است، چه‌قدر در سال باید درآمد داشته باشید. درباره‌ی میزان پولی که نهایتاً دوست دارید سالانه خرج کنید، پس‌انداز کنید، و سرمایه‌گذاری کنید تصمیم بگیرید، و برنامه‌ریزی کنید و برای تحقق این برنامه ضرب‌العجلی تعیین کنید.

۱۲. برای به‌دست آوردن پول تجارت زمان می‌کنید.

اغلب آدم‌ها گمان می‌کنند که پول‌سازی یک فرآیند خطیِ گره خورده با زمان است. آنها تصور می‌کنند با بیش‌تر کار کردن پول بیش‌تری به‌دست می‌آورند. پول درآوردن را یک فرآیند غیرخطی ببینید که در آن پول‌سازی به معنای پیدا کردن راه‌حل برای مشکلات است.

شیوه‌ی خطی آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ آشکار است. شیوه‌ی غیرخطی، غیرآشکار است.

۱۳. شما پول را یک شیطان مسلم می‌دانید.

بیش‌تر آدم‌ها پول را یک شیطان مسلم می‌دانند که باید همیشه کنترل شود و نباید روی آن تمرکزی داشت. برای آدم‌های معمولی، ایده‌ی ثروت‌سازی سطحی و مانند کارهای دیگر به نظر می‌رسد. ثروتمندان پول را یک ابزار مثبت می‌بینند که قدرت خلق آزادی و فرصت را برای خودشان و خانواده‌های‌شان دارد. پول به آنها توانایی می‌دهد که آن‌چه را می‌خواهند، در هر زمانی که می‌خواهند، با هر کسی که می‌خواهند و تا هر مدتی که می‌خواهند و بدون محدودیت انجام دهند.

۱۴. سخت کار کردن را بر اهرم‌ها ترجیح می‌دهید.

اگر سخت کار کردن رمز موفقیت مالی بود، کارگرهای ساختمانی و پیش‌خدمت‌های کافه‌ها باید الان ثروتمند بودند. پولدارها تمرکز خود را به طور استراتژیک روی سودآورترین حوزه‌های کسب‌وکارشان می‌گذارند و در عین حال از ارتباطات، اعتبار و منابع‌شان به عنوان اهرمی برای به حداکثر رساندن نتایج هر فعالیتی که دارند، استفاده می‌کنند.

۱۵. گمان می‌کنید ثروتمندان سنگ‌دل هستند.

به طور کلی، عامه‌ی مردم فکر می‌کنند که ثروتمندان آدم‌هایی بی‌توجه و خودشیفتگانی غرق در خود هستند که فقط به خاطر منافع مالیاتی که مؤسسات خیریه و کارهای بشردوستانه دارند، به سراغ آنها می‌روند. اغلب ثروتمندان بذل و بخشش می‌کنند چون این کار برای‌شان مقدور است. ثروتمندان از بخشنده‌ترین‌های سیاره‌ی ما هستند، که سالانه میلیون‌ها دلار برای دلایل ارزشمند صرف می‌کنند.

۱۶. شما از شکست هراس دارید.

غالب مردم معتقد هستند شکست دردناک است و باید برای حفظ غرور و شایستگی از آن جلوگیری کرد. آنها در تلاش برای حفاظت از غرورشان، تنها به سراغ کارهایی می‌روند که می‌دانند توانایی انجام‌اش را دارند. حقیقت این است که شکست سنگ بنای لازم موفقیت‌های عظیم است، و باید مانند یک معلم با آن رفتار شود. تمرکز خود را روی یادگیری، رشد و فرآیند رسیدن به هدف‌تان بگذارید.

۱۷. اهمیت پول را انکار می‌کنید.

برخی آدم‌ها با افتخار اهمیت پول را انکار می‌کنند و این باور را مثل یک مدال افتخار بر گردن می‌دانند. آنها اعتقاد دارند که عدم علاقه‌ی آنها به پول به دنیا نشان می‌دهد که آنها برتر از آن هستند که ماده‌باور باشند. آنها اهمیت پول را انکار می‌کنند چون نیاز دارند خود به لحاظ اخلاقی برتر نشان بدهند، در حالی که همزمان با ترس و وحشت که همراه بی‌پولی می‌آید، دست و پنجه نرم می‌کنند.

وقت آن رسیده که بیدار شویم و واقعیت را ببینیم: پول یکی از عناصر حیاتی زندگی است.

۱۸. شما با آدم‌های بی‌پول ارتباط دارید.

اینشتین گفت که آگاهی مسری است. این بدان معنا نیست که دوستان خود را خیلی راحت به دلیل دارایی کمی که دارند، کنار بگذارید. اما اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، لازم است که ارتباط با دیگر آدم‌های ثروتمند را آغاز کنید. اگر می‌خواهید اندامی متناسب داشته باشید باید با آد‌م‌های متناسب در باشگاه رابطه داشته آیا پله‌های موفقیت مالی را میشناسید؟ باشید. اگر به مذهب علاقه دارید، باید با آدم‌هایی که به کلیسا می‌روند رابطه‌ی بیش‌تری داشته باشید. بنابراین اگر می‌خواهید پولدار شوید، با آدم‌های پولدار بشد و از آنها یاد بگیرید.

۱۹. بیش از حد راحت هستید.

بیش‌تر آدم‌ها برای داشتن راحتی فیزیکی، روانی، و عاطفی تقلا می‌کنند. اما میلیونر شدن کار راحتی نیست و میل به راحتی می‌تواند ویران‌کننده باشد. باید یاد بگیرید که در هنگام فعالیت در یک حالت عدم قطعیت دائمی، راحت باشید. ثروتمند شدن قیمت دارد، اما اگر برای تحمل رنج موقت به لحاظ روانی قوی باشید می‌توانید ثروت فراوانی را شخم بزنید.

۲۰. شما برای سرگرمی بیش‌تر ارزش قائل هستید تا آموزش

غالب مردم میزان قابل توجهی از زمان خود را صرف سرگرم کردن خودشان با فعالیت‌های مختلف می‌کنند. آنها با ذهنیتی زندگی می‌کنند که بر اساس آن تلاش حداقل است و لذت پادشاهی!

آدم‌های ثروتمند بیش‌تر توجه خود را روی فعالیت‌هایی می‌گذارند که هم پول‌ساز هستند و هم لذت‌بخش. آنها از عشق و علاقه‌ای که به املاک و مستغلات دارند حداکثر استفاده را می‌کنند و دست سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز می‌زنند، به خاطر شور و شوقی که نسبت به نقاشی‌های زیبا دارند در هنر سرمایه‌گذاری می‌کنند، یا از استعداد خود در زمینه‌ی اعداد برای خرید و فروش سهام سود می‌برند. بنابراین در حالی ه به نظر می‌رسد مشغول به کار هستند، از سرگرمی‌های خود لذت می‌برند و در کنار آنها پول زیادی نیز به جیب می‌زنند



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.