حسابداری
معیاری است که از آن برای سنجش توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدت استفاده میشود، هدف از سرمایه در گردش این است که عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی شناخته شده و موجبات افزایش یا کاهش وجه نقد مورد نیاز در فعالیتهای جاری واحد تجاری تعیین گردد.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
2-نسبتهای نقدینگی :
نسبتهای نقدینگی توانایی یک واحد تجاری را در واریز تعهدات کوتاه مدت نشان میدهد. این نسبتها از مقایسهی دارایی جاری یا اقلام تشکیل دهندهی آن با بدهیهای جاری به دست میآیند و به صورت عدد یا درصد نشان داده میشود. اهم نسبتهای نقدینگی عبارتاند از: 1- نسبت جاری 2- نسبت آنی (سریع)
الف: نسبت جاری:
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
نسبت جاری نشان میدهد که در مقابل هر یک ريال بدهی جاری چند ريال دارایی جاری وجود دارد و از نظر بستانکاران (اعتبار دهندگان) کوتاه مدت و مدیران واحد تجاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
ب: نسبت آنی (سریع):
بدهی جاری / (مطالبات + سرمایه گذاری های کوتاه مدت + وجوه نقد ) = نسبت سریع
نسبت سریع توانایی انجام تعهدات جاری واحد تجاری را در شرایطی که فروش موجودی کالا به سهولت امکانپذیر نمیباشد، نشان میدهد. بسیاری از تحلیلگران مالی معتقدند که نسبت سریع 1 مطلوب میباشد.
زیرا بیانگر آن است که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری یک ریال دارایی جاری به صورت نقد و یا دارایی قابل تبدیل به وجه نقد در مدتی کوتاه وجود دارد.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
3- نسبتهای فعالیت:
نسبتهای فعالیت کارایی مدیران را در استفاده از داراییها (منابع مالی در اختیار مدیران) نشان میدهد و با بررسی آنها میتوان حد کفایت واحد سرمایهگذاری واحد تجاری در داراییهای جاری و بلند مدت را به دست آورد. مهمترین نسبتهای فعایلت عبارتاند از:
1- نسبت گردش داراییها 2- دوره وصول مطالبات 3- دوره گردش کالا 4- دوره گردش عملیات 5- نسبت کالا به سرمایه در گردش 6- گردش سرمایه جاری 7- دوره واریز بستانکاران
1- نسبت گردش داراییها:
جمع داراییها/ فروش خالص = نسبت گردش داراییها
نسبت گردش داراییها کارایی مدیریت را در اداره داراییها جهت ایجاد فروش نشان ماده بالا بودن نسبت گردش داراییها بیانگر کارایی بیشتر مدیریت در بکارگیری داراییها است و پایین بودن آن نشاندهنده سرمایه گذاری زیاد در داراییها یا پایین بودن فروش و یا هر دو مورد میباشد.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
2- نسبت دوره وصول مطالبات:
دوره وصول مطالبات برای ارزیابی سیاستهای اعتباری مورد استفاده قرار میگیرد و نشان میدهد که چند روز طول میکشد تا مطالبات ناشی از فروش، وصول گردد. برای تعیین دوره وصول مطالبات ابندا باید دفعات گردش مطالبات را با استفاده از رابطه زیر تعیین نمود.
متوسط مطالبات/ فروش سالیانه (نسیه)= دفعات گردش مطالبات
دفعات گردش مطالبات نشان میدهد که به طور متوسط در طول یک سال چند مرتبه مطالبات وصول میشوند.
در رابطه فوق متوسط مطالبات به شرح زیر محاسبه میشود:
2/مطالبات پایان دوره+ مطالبات اول دوره= متوسط مطالبات
پس از محاسبه دفعات گردش مطالبات، دوره وصول مطالبات با استفاده از رابطه زیر تعیین میشود:
دفعات گردش مطالبات/360= دوره وصول مطالبات
دوره وصول مطالبات را مستقیماً با استفاده از رابطه زیر نیز میتوان به دست آورد:
فروش سالیانه (نسیه)/360×متوسط مطالبات= دوره وصول مطالبات
3- دوره گردش کالا:
بهای تمام شده کالای فروش رفته/360×متوسط موجودی کالا= دوره گردش کالا
2/موجودی کالای پایان دوره+موجودی کالای اول دوره= متوسط موجودی کالا
دوره گردش کالا مدت زمانی را نشان میدهد که طول میکشد تا کالا فروخته شود.
متوسط صنعت پايين باشد بهتر است.
4- نسبت دوره گردش عمليات:
دوره وصول مطالبات+دوره گردش كالا=دوره گردش عمليات
در مؤسسات توليدي دوره گردش عمليات از رابطه زير به دست ميآيد.
دوره وصول مطالبات+دوره گردش كالا=دوره گردش عمليات
متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.
5- نسبت کالا به سرمایه در گردش:
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش
نسبت کالا به سرمایه در گردش توانایی مالی واحد تجاری را از نقطه نظر سرمایه گذاری در کالا نشان میدهد.
چنانچه این نسبت بزرگتر از یک باشد حاکی از آن است که موجودی کالا در مقایسه با منابع مالی واحد تجاری رقم بزرگی را تشکیل میدهد، به عبارت دیگر افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی واحد تجاری نیست.
6- گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش / فروش خالص = گردش سرمایه جاری
نسبت گردش سرمایه جاری نشان میدهد که سرمایه در گردش چگونه در مسیر فروش به کار گرفته شده است و هدف از محاسبه آن، این است که تعیین شود که آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت واحد تجاری میباشد یا خیر.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
7- دوره واریز بستانکاران:
دوره واریز بستانکاران نشاندهنده این است که طول میکشد تا بدهی به بستانکاران پرداخت گردد و هدف از محاسبه آن، یکی برنامهریزی برای پرداختها و تهیه بودجه نقدی و دیگری مقایسه آن با مهلتهای تعیین شده توسط فروشندگان مواد و کالا برای دریافت مطالبات خود ما باشد.دوره واریز بستانکاران با استفاده از رابطه زیر محاسبه میشود:
خرید سالانه (نسیه) / 360× متوسط حساب بستانکاران = دوره واریز بستانکاران
2 / مانده حساب بستانکاران در پایان دوره + مانده حساب بستانکاران در اول دوره = متوسط حساب
بستانکاران
4- نسبتهای سرمایه گذاری:
نسبتهای سرمایه گذاری طرز ترکیب سرمایه واحد تجاری را به معنی اعم آن که کلیه منابع مالی را در بر میگیرد نشان میدهند. به عبارت دیگر نسبتهای سرمایهگذاری آنچه را که به صاحبان سرمایه تعلق دارد با سرمایه گذاریهای دیگران در واحد تجاری میسنجند.
مهمترین نسبتهای سرمایه گذاری عبارتاند از:
1- نسبت بدهی 2- نسبت مالکانه 3- نسبت پوشش بهره 4- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه 5- نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه 6- نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه 7- نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه
1- نسبت بدهی:
نسبت بدهی نشان میدهد که چند درصد از داراییهای واحد تجاری از طریق بدهی تأمین مالی گردیده است و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
جمع داراییها / جمع بدهیها = نسبت بدهی
هرچه نسبت بدهی کوچکتر باشد بهتر است زیرا صاحبان سرمایه مشارکت بیشتری در تأمین مالی واحد تجاری داشتهاند.
متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.
2- نسبت مالکانه:
نسبت مالکانه که نسبت حقوق صاحبان سرمایه به جمع دارایی نیز نامیده میشود نشان میدهد که چند درصد از داراییهای واحد تجاری از محل حقوق صاحبان سرمایه تأمین گردیده است و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
جمع داراییها / جمع حقوق صاحبان سرمایه = نسبت مالکانه
نسیبت مالکانه قدرت مالی واحد تجاری را از نظر طلبکاران (به خصوص بستانکاران و اعتباردهندگان بلند مدت) مشخص میکند و هرچقدر بالاتر باشد بیانگر آن است که واحد تجاری از استحکام بیشتری برخوردار است. حاصل جمع نسبت مالکانه و نسبت بدهی همواره برابر با یک است یعنی اگر نسبت مالکانه 70 درست باشد میتوان نتیجه گرفت که نسبت بدهی 30 درصد است.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
3- نسبت پوشش هزینه بهره:
نسبت پوشش هزینه بهره واحد تجاری را در تأمین نمودن پرداختهای هزینه بهره از محل سود عملیاتی نشان میدهد و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات = هزینه بهره / سود عملیاتی = نسبت پوشش هزینه بهره
بالا بودن نسبت پوشش بهره نشان دهنده آن است که واحد تجاری در پرداخت هزینه بهره مشکل ندارد و پایین بودن آن بیانگر آن است که اعتباردهندگان در دریافت بهره در سررسید با ریسک بیشتری مواجه خواهند بود،
در نتیجه واحد تجاری ممکن است برای دریافت واحدهای جدید با مشکلاتی مواجه گردد.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.نحوه محاسبه سودآوری در سهام گذاری
4- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه رابطه بدهیها (اعم از جاری و بلندمدت) را با حقوق صاحبان سرمایه نشان میدهد و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
حقوق صاحبان سرمایه / بدهیها = نسبت بدهی به حقوق صاحبان سرمایه
هرچقدر این نسبت بزرگتر باشد، طلبکاران اطمینان کمتری برای وصول مطالبات خود خواهند داشت و معمولاً هنگامی که نسبت مذکور از یک تجاوز کند وضع غیرعادی تلقی میشود زیرا مفهوم آن این است که در صورت ورشکستگی و انحلال واحد تجاری، طلبکاران به تمامی مطالباتشان نمیرسند.
متوسط صنعت: پایین باشد بهتر است.
5- نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه:
نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه نشان میدهد که حقوق صاحبان سرمایه تا چه میزان در دارایی ثابت سرمایهگذاری شده است و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
حقوق صاحبان سرمایه / دارایی ثابت = نسبت دارایی ثابت به حقوق صاحبان سرمایه
هرچقدر این نسبت بزرگتر باشد مفهوم آن این است که درصد بیشتری از داراییهای ثابت از طریق منابعی غیر از حقوق صاحبان سرمایه از قبیل خریدهای نسیه و یا دریافت وام تحمیل شده است. تحلیلگران مالی معتقدند که نسبت حقوق نباید از یک بیشتر باشد. چرا که تجاوز این نسبت از یک، حاکی از آن است که قسمتی از مطالبات اشخاص و شرکتها از واحد تجاری در داراییهای ثابت سرمایهگذاری شده و اینچنین وضعی مسلماً مطلوب نمیباشد.
وضعیت صنعت: زیر یک مطلوب است. (پایینتر باشد بهتر است.)
6- نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه:
هدف از کاربرد این نسبت، تعیین سرمایه وضع شده مطالبات بستانکاران کوتاه مدت است که درصورت بروز خطر چه پوششی برای تأمین مطالباتشان از لحاظ حقوق صاحبان سرمایه پیدا میکنند. این نسبت با استفاده از رابطه زیر تعیین میگردد:
حقوق صاحبان سرمایه / بدهی جاری = نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سرمایه
هرقدر این نسبت پایینتر باشد مفهوم آن این است که تضمین حقوق بستانکاران بیشتر است.
متوسط صنعت: پایینتر باشد بهتر است.
7- نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه
نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه یکی از نسبتهای مهم از نظر ترکیب سرمایهای یک واحد تجاری و بیانگر قدرت پرداخت نحوه محاسبه سودآوری در سهام گذاری بدهیهای آن در بلند مدت است. این نسبت نشان میدهد که بدهیهای بلند مدت چه سهمی از حقوق صاحبان سرمایه را در بر میگیرد و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
حقوق صاحبان سرمایه / بدهیهای بلند مدت = نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سرمایه
هرچقدر این نسبت پایینتر باشد بهتر است زیرا بیانگر آن است که واحد تجاری از وضعیت بهتری برخوردار است، مشروط به این که فروش و یا سرمایه گذاریهای بلند مدت واحد تجاری مطلوب باشد.
متوسط صنعت: پایینتر باشد بهتر است.
5- نسبتهای سودآوری:
نسبتهای سودآوری میزان موفقیت واحد تجاری را در تحصیل سود نشان میدهند و با استفاده از آنها میتوان اثربخشی مدیریت واحد تجاری را مورد ارزیابی قرار داد.
مهمترین نسبتهای سودآوری عبارتاند از:
1- نسبت سود ناخالص 2- نسبت سود عملیاتی 3- نسبت سود خالص 4- بازده حقوق صاحبان سرمایه
5- بازده دارایی 6- بازده سرمایه در گردش
1- نسبت سود ناخالص:
نسبت سود ناخالص اثر بخشی مدیریت را در قیمت گذاری، ایجاد فروش و کنترل هزینههای تولید نشان میدهد و با استفاده از فرمول زیر به دست میآید:
100× فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
این نسبت نشان میدهد که از هر یک ریال فروش، چند درصد سود ناخالص ایجاد شده است، به عبارت دیگر،
از هر یک ریال فروش پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته، چند درصد باقی مانده است.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
2- نسبت سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی به عنوان یک معیار کلی کارایی عملیاتی مورد استفاده قرار میگیرد و نشان دهنده توانایی مدیریت در کنترل هزینههای عملیاتی میباشد.
100× فروش خالص / سود قبل از بهره و مالیات = 100× فروش خالص / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
این نسبت نشان میدهد که از هر یک ریال فروش پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینههای عملیاتی چند درصد باقی مانده است.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
3- نسبت سود خالص:
نسبت سود خالص که بازده فروش نیز نامیده میشود نشان میدهد که از هر یک ریال فروش، چند درصد سود خالص تحصیل گردیده است.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
4- بازده حقوق صاحبان سهام:
بازده حقوق صاحبان سرمایه، رابطه بین سود خالص و سرمایه گذاری صاحبان سرمایه را نشان میدهد.
100× متوسط حقوق صاحبان سرمایه در طی دوره / سود خالص = بازده حقوق صاحبان سرمایه
این نسبت نشان میدهد که از هر یک ریال سرمایه گذاری انجام شده توسط صاحبان سرمایه، چند درصد سود تحصیل گردیده است.
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
5- بازده داراییها:
نسبت بازده دارایی میزان موفقیت مدیریت در استفاده از داراییها جهت تحصیل سود را نشان میدهد و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
100× متوسط داراییها / سود خالص = بازده داراییها
متوسط صنعت: بالا باشد بهتر است.
6- بازده سرمایه در گردش:
بازده سرمایه در گردش، رابطه بین سود خالص و سرمایه در گردش را نشان میدهد. در صورتی که این نسبت بالا باشد نشان دهنده آن است که واحد تجاری با کمبود سرمایه در گردش مواجه میباشد.
EPS چیست؟ فرمول + انواع EPS در بورس
EPS به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم بورس در تجزیه و تحلیل شرکتهای بورسی کاربرد دارد. صورتهای مالی شرکتها شامل سطری به اسم “سود خالص” در انتهای دوره مالی موردنظر است. با تقسیم این عدد بر تعداد کل برگههای سهام شرکت EPS محاسبه میشود. در واقع EPS به معنی سود هر برگه سهام و شامل دو نوع پیشبینی شده (Forward) و محقق شده (Trailing) است. تحلیلگران بنیادی از چندین پارامتر مثل سود محقق شده و سود پیشبینی شده برای ارزیابی ارزش سهام شرکت استفاده میکنند. در این آموزش بورس به بررسی مفهوم EPS، فرمول محاسبه به روش TTM و نحوه اطلاع از سود شرکتهای بورسی با استفاده از سایت کدال و Fipiran میپردازیم.
منظور از EPS در بورس چیست؟
EPS مخفف عبارت انگلیسی Earnings Per Share به معنی سود هر برگه سهام است. یکی از کاربردهای اصلی آن در محاسبه نسبت P/E در بورس است. در مقاله قبلی گفتیم که P/E از تقسیم Price (قیمت) به EPS (سود هر برگه سهم) بدست میآید. همچنین با بررسی سود شرکت در دورههای مالی گذشته براحتی میتوانید عملکرد شرکت را ارزیابی کنید. برای مثال شرکتی که در 10 سال گذشته یک روند صعودی در سودسازی خود داشته از اعتبار بالایی برخوردار است.
فرمول نحوه محاسبه
هر شرکت بورسی موظف به ارائه صورتهای مالی در پایان سال مالی خود است. تمامی هزینه و درآمد شرکت (چه سود و چه زیان) در صورت مالی درج میشود. با بررسی صورتهای مالی شرکت، سطری به اسم “سود خالص” را مشاهده خواهید کرد. با تقسیم این عدد به تعداد کل برگههای سهام شرکت، مقدار سود هر برگه سهم یا همان EPS محاسبه میشود. دقت بفرمایید که سهامداران نیاز به محاسبه خاصی ندارد. در واقع مقدار EPS به عنوان یک سطر جداگانه در صورتهای مالی شرکت محاسبه و درج میشود.
انواع EPS در بورس
با توجه به نوع “سود خالص شرکت” 2 نوع EPS داریم:
- فوروارد یا پیشبینی شده (Forward)
- محقق شده (Trailing)
نحوه محاسبه EPS پیشبینی شده و محقق شده با یکدیگر متفاوت است. در سایت TSETMC مقدار EPS از نوع محقق شده و بر اساس روش TTM محاسبه و درج میشود. در ادامه فرمول و نحوه محاسبه به روش TTM بصورت کامل آموزش داده میشود.
EPS پیشبینی شده (Forward)
EPS پیشبینی شده (فوروارد) بر اساس سود پیشبینی شده شرکت محاسبه میشود. شرکتهای در ابتدای سال مالی خود اقدام به پیشبینی سود در انتهای سال مالی میکند. حال با تقسیم این سودِ پیشبینی شده بر تعداد سهم شرکت، مقدار EPS فوروارد محاسبه میشود.
EPS محقق شده (Trailing)
EPS محقق شده بر اساس سود محقق شده شرکت در انتهای سال مالی اخیر محاسبه میشود. EPS مورد استفاده در سایت TSETMC بر اساس این نوع است که با روش TTM بدست میآید.
تا قبل از بهمن 1396، شرکتها اقدام به انتشار EPS پیشبینی شده میکردند اما در حال حاضر مبنای محاسبه بر اساس سود و زیان 12 ماهه اخیر است. تمامی شرکتهای بورسی موظف به انتشار صورتهای مالی 3 ماهه در سایت کدال هستند. در واقع هر شرکت علاوه بر انتشار صورتهای مالی سالیانه، باید سود و زیان خود را در پایان دورههای سه ماهه نیز منتشر کند.
نحوه محاسبه EPS به روش TTM در بورس
با مراجعه به صفحه هر نماد بورسی در سایت TSETMC عبارت “EPS بر مبنای سود و زیان 12 ماهه اخیر (TTM) محاسبه شده است” را مشاهده میکنید. عبارت TTM مخفف عبارت انگلیسی Trailing Twelve Months به معنی 12 ماه اخیر است. بنابراین محاسبه به روش TTM همان “EPS بر مبنای سود و زیان 12 ماهه اخیر” است.
همانطور که گفتیم سود و زیان شرکت در دورههای 3 ماهه منتشر میشود. بنابراین معیار 12 ماه اخیر، صورتهای مالی 3 ماهه منتشر شده در 4 دوره اخیر است. برای مثال مطابق شکل زیر آخرین گزارش 3 ماهه مربوط به “اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای دوره 3 ماهه منتهی به 1399/03/31” است. بنابراین برای محاسبه EPS باید سود و زیان مربوط به 3 ماهه اول سال 1399 و 9 ماه آخر سال 1398 ملاک قرار گیرد.
نکته: روش TTM معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد شرکتهای زیانده همراه با چشمانداز مثبت نیست! همچنین برای صنعتی مثل خودروسازی که نحوه محاسبه سودآوری در سهام گذاری با نوسان شدید در سودسازی همراه است روش TTM کارایی مطلوبی ندارد.
نحوه محاسبه سود از کدال
ابتدا به سایت کدال مراجعه کنید و در قسمت جستجوی اطلاعیهها، نماد بورسی موردنظرتان را وارد کنید. سپس از قسمت “گروه اطلاعیه” گزینه “اطلاعات و صورت مالی سالیانه” و از قسمت “نوع اطلاعیه”، گزینه “اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای” را انتخاب و روی گزینه “جستجو” کلیک کنید.
حال برای اطلاع از سود و زیان هر کدام از دورههای مالی روی آن کلیک کنید. در صفحه مربوطه سطری با نام “سود (زیان) خالص هر سهم– ریال” وجود دارد. مقدار این سطر بیانگر مقدار سود یا ضرر شرکت در انتهای این دوره مالی است. با بررسی صورتهای مالی 3 ماه در 4 دوره اخیر و “جمع کردن سود خالص این 4 دوره” مقدار EPS به روش TTM محاسبه میشود.
نحوه محاسبه سود از طریق سایت Fipiran
برای اطلاع از سود و زیان شرکتهای بورسی کافی است ابتدا وارد سایت fipiran.com شوید و در بالای صفحه، “نماد بورسی” مدنظرتان را جستجو کنید. سپس از منو سمت راست روی گزینه “سود واقعی در یک نگاه” کلیک کنید. همانطور که مشاهده میکنید تاریخچه سود شرکت از سال 1381 در این صفحه درج شده است.
EPS بالا بهتر است یا پایین؟
به نظر شما اگر دو شرکت EPS مشابهای داشته باشند آیا با این مقایسه میتوانیم بگویم هر دو شرکت عملکرد یکسانی داشتهاند؟
فرض کنید شخصی با 100 میلیون تومان سرمایهگذاری در 1 سال، 20 میلیون تومان سود کرده است. شخص دیگری با 500 میلیون تومان سرمایهگذاری در همان سال، به همان سود 20 میلیونی دست یافته است. کار کدام یک از آنها ارزشمندتر است؟ قطعا شخصی که با سرمایه کمتری به سود 20 میلیونی رسیده است. برای شرکتهای بورسی نیز داستانی مشابه همین مثال است! در نتیجه برای مقایسه EPS شرکتهای بورسی باید تمامی پارامترها (میزان سرمایه شرکت، نوع صنعت، نوع فعالیت و…) را مدنظر قرار داد. بنابراین EPS بالاتر لزومی بر ارزندهتر بودن یک شرکت نیست!
EPS و افزایش سرمایه
شرکتهای بورسی عموما پس از افزایش سرمایه، با کاهش EPS مواجه میشوند. چرا که با افزایش تعداد کل برگههای سهام شرکت، مقدار سود اختصاص یافته به هر برگه سهم کاهش مییابد. البته شرکتهایی که با افزایش سرمایه و جذب نقدینگی اقدام به اجرای طرحهای توسعه و تولیدی میکنند احتمالا در آینده با افزایش سودآوری، این کاهش “سود هر برگه سهم” را جبران خواهند کرد. بنابراین پایین بودن EPS یک شرکت بورسی، دلیلی بر عملکرد ضعیف و ارزنده نبودن آن نیست. توجه به دورنمای شرکت میتواند در این موارد کارساز باشد.
تذکر: EPS یکی از چندین پارامتر اولیه جهت تحلیل شرکتهای بورسی است و نباید به تنهایی معیار ارزیابی باشد. مواردی مثل تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند که باید مورد واکاوی قرار گیرد.
تفاوت DPS و EPS
وقتی به صفحه یک شرکت بورسی در سایت TSETMC مراجعه میکنید کنار EPS عبارت DPS را نیز مشاهده میکنید. مفهوم DPS به معنی “سود نقدی تخصیص داده شده به هر برگه سهام در پایان سال مالی شرکت” است. در واقع شرکتها میتوانند قسمتی از سود را بین سهامداران شرکت پرداخت کنند و مابقی را ذخیره کنند! در مجمع عمومی عادی سالیانه مقدار DPS تعیین و بعد از مجمع به حساب سهامداران واریز میشود. در مقاله بعدی به بررسی کامل DPS پرداختیم.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
سود مرکب
سود مرکب (Compound Interest)، سودی ترکیبشده و مضاعف است. به عبارت دیگر، در محاسبه سود مرکب علاوه بر محاسبه سودی که به اصل سرمایه تعلق میگیرد، سودی که به خود سودها تعلق میگیرد هم در نظر گرفته میشود.
در محاسبه سود ساده، فقط اصل سرمایه و سودی که به آن تعلق میگیرد مهم است. مرکب کردن بهره، یعنی دریافت بهره از محل بهره؛ نتیجه این کار، بهره مرکب نامیده میشود.
در بهره ساده، بهره دریافتی سرمایهگذاری نمیشود و بنابراین بهرهای که در هر دوره دریافت میشود، فقط از محل سرمایهگذاری اولیه خواهد بود.
اثر، مرکب کردن در بلندمدت واضحتر است و سرمایه رشد زیادی خواهد کرد. برای آنکه تعریف دقیقتری ارائه دهم میتوانم بگویم که سود مرکب یا بهره مرکب به نوعی از سود گفته میشود که برای محاسبه آن علاوه بر اصل سرمایه، میزان سود حاصل از بهرههای جمع شده از دورههای قبل سپرده یا وام نیز اضافه میگردد.
سود مرکب در مقایسه با انواع سود
سود یا بازدهی پاداشی است که بر روی سرمایه گذاری خود در مدت زمان مشخص به دست میآوریم. به عبارت دیگر بهره، مقدار پولی است که شخص وامگیرنده به عنوان هزینه قرض به شخص وام دهنده پرداخت میکند.
بهره همچنین بازدهی برای سرمایه گذاری بر روی دارایی های مالی مختلف است. با توجه به وجود ابزارهای مالی متعدد در بازار سرمایه، انواع بهره نیز وجود دارد.
رابطه ریسک و بازده چیست؟
از نظر نوع محاسبه بهره، دو نوع بهره ساده و بهره مرکب در بازار وجود دارد. در صورتی که سود، تنها بازدهی بر روی اصل سرمایه باشد، سود یا بهره ساده به آن میگویند. در روش سود ساده، بهره دریافتی سرمایه گذاری نمیشود و تنها بهرهی دریافتی از همان سرمایه اولیه پرداخت میشود. اما هنگامی که بازدهی بر روی اصل سرمایه به اضافه سودهای گذشته حساب شود، سود یا بهره مرکب است.
سود مرکب سود ترکیب شده یا مضاعف است. مرکب شدن بهره به این معنی است که بر روی بهره و اصل پول، بهره دریافت شود.
بنابراین سود رشد سریعتر و بیشتری خواهد داشت. در بلند مدت بهره مرکب خود را بیشتر نشان میدهد و بازدهی بر اصل مبلغ و سود نسبت به حالت سود ساده، بسیار بیشتر خواهد شد.
به عبارت دیگر سود مرکب اصل سرمایه را به صورت نمایی افزایش میدهد. بهره مرکب را بهره بر سود نیز میتوان دانست.
روش محاسبه سود مرکب
با استفاده از فرمول زیر، میتوانید سود مرکب را محاسبه کنید.
Compound Interest = [ P (1+i)^n ]-P
Compound Interest = P [ (1+i)^n-1 ]
P : اصل سرمایه
i : درصد نرخ بهره
n : تعداد دوره دریافت سود
سود مرکب برابر است با مجموع مبلغ سپرده و سود آن در پایان دوره زمانی مشخص منهای مبلغ سپرده در حال حاضر.
عبارت داخل کروشه، همان مبلغ نهایی است که در پایان دوره دریافت میکنید. هرچه n عدد بزرگتری باشد یا دوره دریافت سود بیشتر شود، این سود نیز عدد بزرگتری خواهد شد.
مثلا اگر دوره دریافت سود از یکبار پرداخت سالانه به دوبار پرداخت هر شش ماه یکبار، تغییر کند، n افزایش مییابد و سود مرکب نیز به نسبت بزرگتر میشود.
به همین دلیل، اگرچه بازه زمانی هر دو مورد یک سال است اما مقدار بهره مرکب که به یک وام یک میلیون تومانی به صورت سالانه و با نرخ ۱۰% تعلق میگیرد کمتر از مقدار بهره مرکبی خواهد بود که به همان وام یک میلیون تومانی ولی با نرخ ۵% و به صورت ششماهه تعلق میگیرد.
در واقع، محاسبه سود مرکب به صورت تصاعدی است و اینگونه سرمایهگذاری در بانک سبب افزایش سرعت سود نسبت به سودهای معمولی میشود.
در فرمول بالا اگر دوره دریافت سود سالیانه است باید نرخ بهره هم سالیانه لحاظ شود و اگر دوره دریافت سود ماهیانه است باید نرخ بهره هم ماهیانه لحاظ شود؛ یعنی باید نرخ سود سالیانه را بخش بر دوازده کنید.
بین دو گزینه زیر کدام یک را انتخاب میکنید؟
- دریافت یک میلیون تومان پول نقد همین امروز
- پسانداز کردن روزی ۱۰۰۰ تومان به مدت یک ماه با این شرط که هر روز پسانداز دو برابر شود.
سرمایه گذاری هوشمند چیست؟
شاید تا قبل از آشنایی با مفهوم سود مرکب، درک درستی از گزینه دو نداشتید. اما اکنون میتوانید با یک حسابوکتاب ساده متوجه شوید که، سودی که از گزینه ۲ بدست میآورید با توجه به مرکب شدن سود، بزرگتر است.
محاسبه سود ساده
در روش سود ساده فرض بر این است که سودهای کسب شده در برهههای زمانی مختلف به سرمایه اضافه نمیشود و بازده سودهای حاصل محاسبه نمیشود. در محاسبه سود به روش ساده تنها از اصل سرمایه استفاده میشود.
معادله بهره ساده به شکل زیر است:
Simple Interest=P × i × n
P : اصل سرمایه
i : نرخ بهره سالانه
n : مدت زمان
مثال و توضیح بیشتر درباره سود مرکب
برای درک بهتر موضوع در این قسمت از دو روش محاسبه سود ساده و سود مرکب بازدهی یک سرمایه گذاری را محاسبه میکنم.
فرض کنید که شما 100 میلیون تومان را در حساب بانکی خود سپرده گذاری کردهاید. شما پول خود را برای سه سال با سود سالانه ۲۰ درصد سرمایه گذاری کردهاید. بازدهی کسب شده برای شمادر بازه سه ساله برابر است با:
۱۰۰۰۰۰۰۰۰ × ۲۰% × ۳ = سود = ۲۰۰۰۰۰۰۰
در سال دوم بازدهی فرد برابر خواهد شد با:
سود =۱۲۰۰۰۰۰۰۰ [ (۱+۲۰٪)-۱] =۲۴۰۰۰۰۰۰
سود =۱۴۴۰۰۰۰۰۰ [ (۱+۲۰٪)-۱]=۲۸۸۰۰۰۰۰
که در مجموع کل سود فرد در این سه سال برابر خواهد بود با:
مجموع سود = ۲۰۰۰۰۰۰۰ + ۲۴۰۰۰۰۰۰+۲۸۸۰۰۰۰۰ = ۷۲۸۰۰۰۰۰
یا می توان محاسبه بازدهی را به صورت زیر انجام داد:
سود =۱۰۰۰۰۰۰۰۰ [ (۱+۲۰٪)^۳-۱ ]= ۷۲۸۰۰۰۰۰
چرا سود مرکب اهمیت دارد؟
استفاده از این سود، سرمایه ما را نسبت به سود ساده، چندین برابر میکند. نکته مهم این است که تنها در صورت وجود درآمد پایدار میتوانیم از بهره مرکب استفاده کرده و سرمایه خود را چندین برابر افزایش دهیم. به عبارت دیگر، برای درآمدهای مقطعی کاربردی ندارد. دو اصل در سود مرکب مهم هستند؛ نخست آنکه به اصل و سود سرمایهگذاری خود دست نزنید و به آن اجازه رشد بدهید و نکته دوم داشتن صبر است.
برای استفاده و سودبردن از این مفهوم نخست باید تعریف مشخصی از دارایی داشته باشید.
دارایی به هر چیز با ارزش مادی گفته میشود که با واحد پول، قابل اندازهگیری باشد؛ مانند پول، سکه، خانه، ماشین و… . این دارایی میتواند برای مرکب شدن در حساب بانکی یا کسب و کار به کار گرفته شود.
پس شما هم باید سعی کنید کسب و کاری داشته باشید که حتی وقتی در خواب هستید نیز برایتان سودآوری کند و سود آن را نیز بتوانید دوباره در کسب و کار فعلی یا سایر کسب و کارها سرمایه گذاری کنید تا منجر به پیشرفت فوقالعاده شما در کسب ثروت شود.
یکی از سادهترین روشها برای ایجاد سود مرکب، توجه به سرمایههای کوچک است. در واقع، با به کارگیری سرمایههای اندک و قرار دادن آن در مسیر درست سرمایهگذاری، شما میتوانید اندوخته خود را چند برابر کنید.
ازجمله راههایی که میتواند شما را به این هدف برساند، سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه است.
سود بانکها بر اساس سود مرکب نیست. بنابراین نمیتوانید با پسانداز سرمایه در بانک به سود مرکب برسید. اما اگر شما از دانش و تخصص کافی بهرهمند باشید میتوانید با سرمایهگذاری و خرید و فروش اوراق و سهام خود در زمان مشخص، به بهره مرکب برسید.
اگر هم دانش، تخصص، تجربه و زمان کافی اینکار را در اختیار ندارید میتوانید به کمک مربی مالی خود اینکار را انجام دهید. بامبو در سرمایه گذاری و کسب سود مرکب همراه شما خواهد بود.
سود مرکب در بورس
سود مرکب در بورس و بازارهای دیگر حاصل این است که شما سرمایه در گردش خود را بزرگتر میکنید و هرچه این سرمایه در گردش بزرگتر شود درواقع سود شما بیشتر میشود.
یک مثال ساده از سود مرکب در بورس این است که اگر شما بدانید که سرمایهگذاری در بازاری ۲۰ درصد سود خواهد داشت و این سود فرضاً یک سود قطعی است. آیا با ۱۰ میلیون تومان بیشتر سود خواهید کرد یا با ۲۰ میلیون تومان؟ مسلماً جواب ساده و روشن است.
در محاسبه سود مرکب نیز همین اتفاق ساده رخ میدهد؛ یعنی شما در هر دوره برداشت (پرداخت) سود، اگر آن را به اصل پول خود اضافه کنید، سود دوره بعدی بیشتر خواهد شد و این روند تصاعدی یا گلوله برفی بزرگ و بزرگتر میشود و درنهایت به عددی میرسد که میتوان آن را معجزه سود مرکب در بورس (هر بازار دیگر) نامید؛ اما معجزهای شدنی و امکانپذیر به شرطی که به قدرت زمان ایمان بیاورید و بگذارید پول شما خودش برای شما کار کند و این زمان باشد که با سود مرکب در بورس برای شما ثروت ایجاد میکند.
سخن پایانی در مورد سود مرکب
در انتهای این مطلب دریافتهاید که نحوه محاسبه سود در بازدهی کسب شده در سرمایه گذاری بسیار تاثیرگذار است.
بسیاری از ثروتمندان با سرمایه گذاری سرمایه خود در بخشهای مختلف، ثروت خود را افزایش دادهاند.
آنها بازدهی کسب شده بر روی سرمایه خود را در گزینههایی قرار میدهند که به نسبت سایر گزینهها سود بیشتری بدهد و یا اینکه سود کسبشده خود را مجدد سرمایه گذاری میکنند تا سرمایه بیشتری داشته باشند.
سرمایه گذاری مجدد بر روی اصل سرمایه و نگهداری سود بر روی اصل پول، همان استفاده از سود مرکب است.
EPS چیست؟
دراین مقاله قصد داریم به اصطلاح EPS در بورس بپردازیم.
در بازار بورس از کلمه EPS زیاده استفاده می شود و معامله گران تازه کار و حرفه ای از برای بررسی یک شرکت از این اصطلاح زیاد استفاده می کنند. زیرا EPS اهمیت زیادی برای تحلیلگران بازار بورس دارد.
چنانچه شما تازه وارد بازار بورس شده باشید از این اصطلاحات چیزی نمی دانید وبا عث می شو د تا برای سرمایه گذاری دراین بازار سردر گم شوید و یا ترس از ندانسته ها برشما قالب شود.
به همین دلیل قصداریم که با یکی از پرکاربردترین اصطلاحات بورسی یعنی EPS شمارا آشنا کنیم.
مفهوم EPS را اینگونه می توان تعریف کرد که EPS هر شرکتی برابر است با مقدار سودی که برای هر عدد سهم بدست می آید.
کلمه EPS مخفف شده کلمه Earnings Per Share است که به معنی سود هریک سهم است. درزمانیکه شما درآمد کل(سود بعد از کسرمالیات) یک شرکت را در پایان سال مالی بر تعداد کل سهام تقسیم کنید EPS را محاسبه کرده اید.
دانلودنرم افزاردایره طلایی سهام با ۴۸ ساعت تست رایگان
فرمول محاسبه EPS
حال با یک مثال این فرمول را محاسبه میکنم، اگر شرکتی درپایان سال مالی ۲۰۰ میلیون ریال سود کسب کرده باشد و تعداد سهام آن شرکت ۱ میلیون سهم باشد. بنابراین EPS شرکت برابر است با ۲۰۰ = ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ ÷ ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰
درنتیجه بعد از محاسبه می توانید به سودی که شرکت به ازای هر یک عدد سهم در پایان سال مالی به دست آورده برسید.
بنابراین EPS شرکت فوق برابر است با ۲۰۰ ریال به ازای هریک عدد سهم. پس درنتیجه به این نکته توجه داشته باشید که عدد ثبت شده EPSدر سایت tsetmc فقط پیش بینی سود است که شرکت در یک سال آینده به دست خواهد آورد و هیچ قطعیت و تضمینی وجود ندارد که در انتهای سال مال EPS پیش بینی شده محقق شود.
در پایان شما می توانید با استفاده از نرم افزاردایره طلایی سهام و کلیک بر روی گزینه اطلاعات شرکت EPS تمامی شرکتهای بازار سرمایه را مشاهده کنید.
نحوه محاسبه سودآوری در سهام گذاری
آموزش تابع PV در اکسل – محاسبه ارزش فعلی سرمایه گذاری
اگر قصد سرمایهگذاری دارید و از سودآوری آن آگاه نیستید، از تابع PV در اکسل استفاده کنید. این تابع به شما کمک میکند تا ببینید سرمایهگذاری شما سودآور است یا نه! تابع PV یکی از توابع دسته مالی (Financial) اکسل است و ارزش فعلی سرمایه را بر اساس دوره پرداخت با نرخ بهره ثابت محاسبه میکند. تابع PV در اکسل مبتنی بر مفهوم ارزش زمانی پول است. ارزش زمانی پول به این معناست که دریافت مبلغی در امروز، ارزش بیشتری از مبلغی مشابه در آینده داشته باشد. این تابع در اکسل دارای طیف گستردهای از کاربردهاست.
معمولاً این تابع برای موارد مختلف سرمایهگذاری مانند ارزیابی سهام، قیمتگذاری اوراق بهادار، مدلسازی مالی، بیمه، وامهای بانکی و غیره استفاده میشود. جدا از حوزههای مختلف مالی که از تجزیه و تحلیل ارزش فعلی (PV) استفاده میکنند، این فرمول به عنوان جزئی از فرمولهای مالی دیگر نیز استفاده میشود. در این آموزش من با دو مثال ساده عملکرد این تابع را توضیح خواهم داد.
PV مخفف “Present Value” به معنی ارزش فعلی است.
ساختار تابع PV در اکسل
ساختار تابع PV در اکسل به شکل زیر است:
- Rate: عدد مربوط به نرخ بهره را در این قسمت وارد کنید.
- Nper: تعداد دورههای پرداخت را در این قسمت وارد کنید.
- Pmt: مبلغ کل قابل پرداخت برای هر قسط را در این قسمت وارد کنید.
- Fv: مقدار مانده نقدی است که میخواهید بعد از آخرین پرداخت، پرداخت کنید. در صورت وارد نکردن مقداری در این قسمت، مقدار (۰) فرض میشود.
- Type: زمان پرداخت وام را در این قسمت تعیین کنید.
- اگر عدد ۰ را در این قسمت وارد کنید یا هیچ عددی وارد نکنید. پرداخت در پایان هر دوره انجام میشود.
- اگر عدد ۱ را وارد کنید، پرداخت در ابتدای هر دوره انجام میشود.
نکته: ۳ آرگومان اول ضروری و ۲ آرگومان آخر اختیاری هستند.
مثال ۱: عملکرد تابع PV در اکسل
فرض کنید شما یک حساب پسانداز باز کردهاید و میخواهید هر ماه مبلغ ۱۰۰۰۰۰۰ ریال به آن واریز کنید. سالانه ۱۴% سود به پرداختی شما تعلق میگیرد. حالا میخواهید بدانید ارزش فعلی این سرمایهگذاری در ۱۰ سال آینده با پرداختهایی که در هر ماه انجام خواهید داد، چقدر خواهد بود؟ ابتدا دادههای خود را در یک فایل اکسل وارد کنید.
یک سلول را به عنوان سلول نتیجه (D2) در نظر بگیرید. سپس در نوار فرمول نرمافزار روی Fx کلیک کنید. (یا اینکه کلیدهای Shift+F3 را فشار دهید.)
پنجره Inert Function باز میشود. از دسته توابع مالی (Financial) تابع PV را انتخاب کنید و روی OK کلیک کنید.
پنجره Function Argumentes باز میشود. در کادر Rate کلیک کرده و B1/12 را تایپ کنید (هر سال ۱۲ ماه دارد.) سپس در کادر Nper کلیک کرده و سلول B3 را انتخاب کنید (هر سال ۱۲ ماه دارد برای ۱۰ سال ۱۲ را در ۱۰ ضرب میکنیم.) حالا در کادر Pmt کلیک کرده و سلول B2 را انتخاب کنید (عدد این قسمت را با علامت منفی در فرمول وارد کنید.) در نهایت روی OK کلیک کنید.
مثال ۲: استفاده از آرگومان Fv در تابع PV
فرض کنید یک سهام خریداری کردهاید که ارزش آن در ۵ سال آینده ۵۰۰۰۰۰۰۰۰ خواهد شد و بهره سالانهای که به این سهام تعلق گرفته ۱۰% است. حالا شما میخواهید بدانید ارزش فعلی این سهام چقدر است؟
برای این کار در پنجره Function Arguments در کادر Rate کلیک کرده و سلول B1 را انتخاب کنید. سپس در کادر Nper کلیک کرده و سلول B2 را انتخاب کنید. در نهایت در کادر Fv کلیک کرده و سلول B3 را وارد کنید.
چند نکته درباره تابع PV
- به علامتهای مقادیر آرگومانهای تابع دقت کنید. اگر مقداری را باید واریز کنید (یعنی از حساب شما کم میشود.) علامت منفی را حتما بگذارید.
- اگر هریک از مقادیر آرگومانها عددی نباشند تابع PV خطای #VALUE! را برمیگرداند.
جمعبندی
در این آموزش تابع PV و برخی نکات مربوط به آن را توضیح دادیم. در آموزش بعدی تابع FV ارزش آتی سرمایهگذاری را توضیح خواهیم داد و دو تابع PV و FV را با هم مقایسه میکنیم.
نرمافزار خوندم و عاشق نویسندگی و تولید محتوا هستم. دوست دارم آموختههام رو اینجا با شما به اشتراک بذارم.
دیدگاه شما