تضمین موفقیت در بازار اصلی

موفقیت خود را در بازاریابی و فروش تضمین کنید.

کاربر گرامی ،‌توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.

موفقیت خود را در بازاریابی و فروش تضمین کنید

تاکنون پیش آمده، به این موضوع فکر کنید که با بکارگیری روشها و شیوه های جدید و به‌ روز می ‌توانید در زمینه بازاریابی و فروش بهترعمل کنید.اگر نگاهی کوتاه به آگهی ‌های استخدام بزنید، همیشه با تعداد زیادی آگهی درخواست بازاریاب و فروشنده مواجه می ‌شوید. ممکن است در ابتدا به نظر برسد که تفاوتی بین فروش و بازاریابی وجود دارد اما ماهیت وجودی هر دو معرفی بهتر محصولات و افزایش آمار فروش در کسب و کارها است، با این تفاوت که در فروش بیشتر تمرکز افراد بر زمان حال است. معمولا افراد فروش خود را بر یک هفته، یک ماه یا نهایتا یک فصل محدود می ‌کنند. در حالی که بازاریابی تمرکزش بر حال و آینده است. هدف در بازاریابی این است که مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات خود علاقه‌ مند کنید به گونه ای که به فروش ختم شود. در حقیقت فعالیت ها در روند بازاریابی به این موارد می رسند.
حال ممکن است با خود بگویید، پس منظور از MBA بازریابی و فروش چیست؟ و دوره مدیریت حرفه ای بازریابی و فروش چیست و شرکت در آن چه مزایایی دارد؟ برای پاسخ به این سوال ها و اطلاع بیشتر از فروش و بازریابی، ما را تا پایان این مقاله همراهی کنید.ما به شما می گوییم که چگونه در این دوره شرکت کنید تا مدرکی معتبر دریافت نمایید.

آشنایی با بازریابی

اکثر افراد در مورد اصطلاح بازاریابی اشتباه می کنند، آن را معادل فروش و یا تبلیغات تجاری که باعث افزایش فروش می شود، می دانند. ممکن است برای برخی عجیب باشد اگر به این واقعیت پی ببرند که فروش بخش کوچکی از عملیات بازاریابی است.اگر کل بازاریابی را به کوه یخی تشبیه کنیم، فروش بخش کوچک بالایی آن است و حدود 90 درصد مابقی در زیر آب مخفی است. فروش تنها جزیی از عملیات بازاریابی است و مهمترین آن نیست.اگر مدیر بازاریابی نیازهای مشتریان را به درستی تشخیص دهد و بر اساس آن ها، کالاها را طراحی و تولید کند و همراه با آن، قیمت گذاری و بسته بندی مناسب کالا را انجام دهد و همچنین در اجرای برنامه های توسعه فروش و توزیع کالا موفق باشد، فروش کار ساده ای خواهد بود و کالا به راحتی به فروش خواهد رسید.
در اصل در بازاریابی، هدف این است که یک برند به سمت بخش‌ هایی از بازار و گروه‌ هایی از مشتریان هدایت شوند که شرکت بتواند در آن ها رقابت کند و سود کسب کند. نقش بازاریاب در یک شرکت کمک به برند در انتخاب پیشنهادات، قیمت گذاری، روابط، جلب تضمین موفقیت در بازار اصلی تضمین موفقیت در بازار اصلی رضایت مشتری و … برای این که نیازهای مشتری برآورده شود و نهایتا فروش افزایش یابد، است. در واقع اگر بازاریابی نباشد فروش هم نیست.

آشنایی با فروش

فروش در تعریفی ساده به معنای کمک به فردی است که تمایل دارد کالا یا خدمات شما را بخرد. اما در یک تعریف کا مل و حرفه ای تر به معنی یک نماینده (بازاریاب، ویزیتور) است که با داشتن یک سری مهارت های فروش می تواند یک تعامل سازنده بین مشتری و شرکت برقرار کند که به آن فروش می گویند.معنای فروش برای کسب و کار ها در ابتدای قرن بیستم، فقط کسب درآمد بود و از این دیدگاه فروشنده ها آموزش می دیدند.اما با تغییر بازارها این روند عوض شد و دیدگاه فروش به دیدگاه مشتری بیشتر نزدیک شد.علت اصلی این امر هم موفقیت در فروش بود. فروشنده های موفق فهمیدند اگر بخواهند یک فروش عالی و حرفه ای داشته باشند باید دیدگاه های مشتری را درک کنند و در آن مسیر گام برداند در غیر این صورت شکست می خورند.

منظور از دوره MBA بازریابی و فروش چیست؟

دوره MBA بازاریابی و فروش، دوره ای است که برای افرادی طراحی شده است که به دنبال مدیریت حرفه ای کسب و کار خود در بحث بازاریابی و فروش هستند و شیوه های برنامه ریزی، توسعه و پیاده سازی استراتژی های بازاریابی جدید را یاد بگیرند. علاوه بر این، فراگیران با یادگیری مهارت ها و دانش لازم، کسب و کار خود را تجزیه و تحلیل می کنند. MBA بازاریابی و فروش به بررسی موضوعاتی همچون آشنایی با بازاریابی و هدف از فعالیت های بازاریابی، آشنایی با مفهوم اندازه گیری تقاضا، شناسایی ابزار تبلیغات، آشنایی با مفهوم فروش، شناسایی اصول سیستم بازرگانی بین ‌المللی و مباحثی از این قبیل می پردازد.
در این دوره با استفاده از شیوه ها و فرآیندهای بازاریابی اثبات شده، رفتار مصرف کننده و وفاداری مشتری و تقسیم بندی بازار می توانید به کسب و کار خود رونق دهید.اگر به مباحث بازاریابی، عرضه و تقاضا، شناسایی روش ‌ها و استراتژی قیمت گذاری، بازارهای بین المللی، و مباحثی از این قبیل علاقه مند باشید، این دوره برای شما می تواند گزینه ی مناسبی باشد. در سال های اخیر MBA بازاریابی و فروش، یکی از معتبر ترین مدارک در زمینه کسب و کار بوده است. در این روزها با افزایش رونق بازاریابی دیجیتال و کسب و کار آنلاین، بیشتر کسب و کارها دارای تیم های بازاریابی و فروش قوی هستند که متخصص استخراج و تحلیل داده های مربوط به مشتریان هستند و این نیاز به مدرک MBA بازاریابی تضمین موفقیت در بازار اصلی و فروش را بیشتر می کند.

چرا باید در دوره MBA بازریابی و فروش شرکت کنیم؟

جالب است بدانید که در دنیای کسب و کار امروز، اهمیت مدیریت بازاریابی به طور چشمگیری افزایش یافته است و به یکی از ارکان اساسی و اجتناب ناپذیر تبدیل شده است، زیرا با رشد و توسعه دنیای تجارت و کسب و کار و رونق گرفتن تجارت جهانی که منجر به از بین رفتن مرزهای موجود برای تجارت و کسب و کار شده است، استفاده از راه های مختلف بازاریابی با توجه به شرایط و موقعیت های زمانی یکی از مهم ترین فاکتورهای کسب موفقیت به حساب می آید. به همین علت اگر فردی هستید که مهارت های قوی بین فردی، شخصیت جذاب و یک ذهنیت خوب و آینده نگر برای کسب و کار دارید می توانید در دوره مدیریت حرفه ای کسب و کار بازاریابی و فروش شرکت کنید.
در حقیقت آموزش MBA بازریابی و فروش، فرصتی است برای کسب مهارت های لازم جهت ارتقای شغلی و یا راه اندازی کسب و کاری جدید در این زمینه. بسیاری از علاقه مندان این نوع از دوره های آموزشی، افرادی هستند که تحصیلات دانشگاهی ندارند. شاید بپرسید چطور ممکن است بدون تحصیلات دانشگاهی وارد این عرصه شد؟ بهتر است بدانید برای شروع کار جدید در این حوزه مدرک تحصیلی نمی تواند تضمین کننده ی موفقیت افراد باشد. مهم ترین عاملی که به پیشرفت و موفقیت در این زمینه کمک می کند، داشتن مهارت و دانش کافی است. موسسات معتبر نیز با هدف آموزش مهارت های مدیریت فروش و بازاریابی به دانش پذیران، دوره های آموزشی را برگزار می کنند. یکی از این موسسات معتبر، موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان است که با همکاری اساتید برتر، به آموزش مباحث بازاریابی و فروش می پردازد.
افراد با شرکت در این دوره ، از مزایای بسیاری بهره می برند. گواهینامه ای که دانش پذیران در پایان دوره MBA بازاریابی و فروش دریافت می کنند مورد تایید وزارت علوم تحقیقات و فناوری است. به همین علت در هر دوره تعداد بسیاری زیادی از علاقه مندان به بحث بازاریابی و فروش ثبت نام می کنند و با در دست داشتن مدرک MBA بازریابی و فروش وارد دنیای جدیدی از کسب و کار می شوند.
اما مزایای این دوره آموزشی به همین جا ختم نمی شود. شاید شما یکی از متقاضیان تحصیل در کشورهای خارجی هستید اما نمی دانید چگونه گواهینامه ای معتبر دریافت کنید. باید این خبر خوب را به شما بدهیم که گواهینامه MBA بازاریابی و فروش که توسط موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان ارائه می شود، پس از تأیید سازمان بین المللی ارزیابی مدارک یعنی WES کانادا معادل مدرک فوق لیسانس است که این خود یک ویژگی فوق العاده است.همچنین امکان ترجمه رسمی مدارک با مهر وزارت امور خارجه نیز از دیگر مزایای مدارک ارائه شده توسط این موسسه است که به شما این امکان را می دهد تا به راحتی به سایر کشورها مهاجرت کرده و برای استخدام یا ایجاد کسب و کاری جدید از این گواهینامه استفاده کنید.

تضمین موفقیت در کسب و کارهای جدید و پر سود

در حال حاضر در جهانی زندگی زندگی می کنیم که به سرعت در حال تغییر است.

امروزه شاهد اتفاقات جدیدی هستیم. کسب و کارها در روزگار حال حاضر نسبت به کسب و کارهای سنتی اندکی متفاوت شده اند. از اینرو لازم است تا ما نسبت به این کسب و کارها اطلاعات خودمان را بالا ببریم و به دقت بدانیم که کسب و کارهای جدید و پرسود چه نام دارند و رمز موفقیت در آنها چیست.

چنانچه در فکر راه اندازی کسب و کار جدیدی هستید و سودآوری نیز برایتان اهمیت دارد لازم است تا با روند این جریان آشناتر شوید. به همین مناسبت ما در این مقاله تلاش کرده ایم تا با ارائه نکاتی از این قبیل شما را با این موضوع آشناتر سازیم.

تضمین موفقیت در کسب و کارهای جدید و پر سود

موفقیت اتفاقی نیست و فرد موفق در خلال یک شب به هدفش نرسیده است. افراد برای دستیابی به اهداف باید اطلاعات خودشان را بالا ببرند. از اینرو اگر به کارآفرینی و موضوعات مرتبط با آن علاقه مند هستید توصیه میکنم حتما سری به وب‌سایت‌هایی مانند فورچون، فوربز، دانشگاه کسب و کار، بیزینس اینسایدر و هاروارد بیزینس ریویو بزنید و اطلاعات خودتان را در موضوعات کارآفرینی، استارتاپ، سرمایه‌گذاری و توسعه فردی بالا ببرید.

راه اندازی و موفقیت در کسب و کارهای جدید و پر سود به چه فاکتورهایی وابسته است؟

امکان دارد در نگاه اول پیچیده به نظر برسد. احتمالا فکر می کنید که راه اندازی کسب و کارهای جدید و پر سود دشوار است. شاید فکر کنید که هر کسی از پس انجام آن بر نمی آید. اگر چنین تفکری دارید لازم است بدانید که شروع یک کسب و کار به هیچ عنوان سخت نیست. تنها کافی است تا بعضی از فاکتور ها را به عنوان معیار لحاظ کنید.

فاکتورهای مهم در موفقیت کسب و کارهای جدید و پر سود

برای شروع کسب و کار شما باید محصول و یا خدماتی برای ارائه داشته باشید.

شما باید افرادی را به عنوان مشتری پیدا کنید که طالب خرید محصولات و یا استفاده از خدمات شما باشند.

بایستی از روش های کارآمد و مفیدی برای رساندن کالا و یا ارائه خدمات به مشتری استفاده کنید.

آیا راه اندازی کسب و کار دشوار است؟

با ذکر یک مثال برایتان شرح می دهیم که راه اندازی کسب و کار به هیچ عنوان سخت نیست.

فرض کنید که دوستان و یا آشنایانتان برای حل نمودن مشکلات کامپیوترشان به شما مراجعه می کنند. شما در زمینه کامپیوتر و مسائل مرتبط با آن سررشته دارید و به خوبی می توانید مشکل را عیب یابی نموده و آن را رفع و رجوع کنید. بهتر است تا زمان را تلف نکرده و با این مهارت یک کسب و کار هر چند کوچک راه اندازی کنید.

یا احتمال دارد شما علاوه بر شغلی که از آن کسب درآمد می کنید صاحب مهارت دیگری نیز باشید. می توانید از این مهارت استفاده نموده و در تایم غیر کاری بصورت خصوصی پروژه بگیرید و اینچنین درآمدتان را افزایش دهید.

بطور کلی با در نظر گرفتن سه فاکتور اصلی که قبل تر بیان شد و با برخورداری از هر مهارت و یا استعدادی می توانید کسب و کاری هر چند کوچک را برای خودتان دست و پا نموده و در طول زمان آن را گسترش دهید. یادتان باشد که موفقیت در کسب و کار به تلاش و استمرار در آن بستگی دارد و در طول یک شب حاصل نمی شود.

معرفی چند مورد از کسب و کارهای جدید و پر سود

پیش از هر چیز باید به شما بگوییم که به منظور یادگیری و افزایش آگاهی در رابطه با کسب و کارهای جدید و پر سود می توانید بر روی کمک اساتید مجرب دانشگاه کسب و کار حساب باز کنید. دانشگاه کسب و کار رسانه‌ای تخصصی در حوزه کارآفرینی است که تمامی موضوعات مرتبط با کارآفرینی را پوشش می‌دهد.

در ادامه بعضی از جدید ترین و پرسودترین کسب و کارها را به شما معرفی می کنیم:

کسب و کارهای جدید و پر سود

ترجمه: اگر جزو افرادی هستید که به جز زبان مادری به یک الی چند زبان دیگر نیز تسلط دارید لازم است تا این مهارت را جدی بگیرید و به عنوان یک کسب و کار روی آن حساب باز کنید.

کیترینگ: این روزها کم نیستند افرادی که به پخت تضمین موفقیت در بازار اصلی و فروش غذا مشغول هستند. شما نیز اگر در آشپزی حرفی برای گفتن دارید می توانید بر روی آن حساب باز کنید.

تولید محتوا در فضای مجازی: مهارت نوشتن، تولید محتوای صوتی، تولید محتوای بصری، گرافیک و. از جمله مهارت هایی هستند که می توان به عنوان کسب و کار به آنها نگاه کرد.

فروش آنلاین: اگر در فروشندگی سرآمد هستید اما سرمایه اندکی دارید می توانید از این مهارت در فضای مجازی استفاده کرده و درآمد زایی نمایید.

مواردی که ذکر شدند تنها بخشی از مهارت هایی هستند که می توان با ایجاد شغل از آنها درآمد زایی نمود.

جمع بندی و نتیجه گیری

شروع کسب و کار سخت نیست تنها کافی است تا فاکتورهایی را به عنوان معیار لحاظ نمایید.

چنانچه مهارت یا استعدادی دارید به هیچ عنوان ساده از کنار آن عبور نکنید. شما می توانید از آن مهارت یا استعداد به نحو احسن استفاده کرده و به درآمد زایی برسید.

شروع کسب و کارهای جدید و پرسود به ملزوماتی نیاز دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این موضوع شما می توانید به وب سایت دانشگاه کسب و کار http://businessuni.net مراجعه نمایید.

تولید محتوای بخش "وب گردی" توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست

راه هایی برای تضمین موفقیت شرکت

برای یک کار آفرین هیچ چیز در این دنیا نمی تواند مهم تر از تضمین موفقیت شرکت یا کسب و کاری باشد که سرمایه ی خود را بر روی آن سرمایه گذاری کرده است، و برای شروع آن از خیلی چیز ها گذشته است. همچنین طبق گفته ی افرادی که برای مشاوره ی کسب و کار به ما مراجعه می کنند، یکی از اصلی ترین دلایلی که تصمیمی برای شروع یا گسترش یک کسب و کار ندارند ترس از عدم موفقیت کسب و کارشان است.

در این مقاله ما قصد داریم تا راه هایی را که بسیاری از افراد برای رسیدن به موفقیت خود پیش گرفته اند را به شما عزیزان معرفی کنیم. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.

یک برنامه ی مشخص بنویسید

رسیدن به موفقیت بدون داشتن برنامه ریزی رویایی بیش نیست. لازم نیست که برنامه ریزی شما بسیار گسترده و به اندازه ی یک کتاب باشد، اما لازم است که چند صفحه ای برای مشخص کردن اهداف خاص و مشخص، استراتژی ها، امور مالی، امور فروش و بازاریابی و همچنین میزان سرمایه ی مورد نیاز برای انجام این امور نوشته باشید. به یاد داشته باشید که نوشتن این مسائل اولین و مهم ترین قدم شماست.

ترسی از تغییر برنامه نداشته باشید

همه ی فرمانده های نظامی بزرگ در تاریخ می دانستند که ممکن است مجبور شوند بهترین برنامه ها را نیز هنگامی که گلوله ی اول شکیل می شود در آتش بی اندازند، و یک برنامه ی جدید بنویسند.

به یاد داشته باشید که تعصب داشتن روی برنامه ی اولیه همیشه سد راه شما برای تطابق با شرایط خواهد بود. بنا بر این بهتر است همانند یک فرمانده ی جنگی شرایط را درک کرده، با آن رو به رو شوید و آن را تحت تسلط خود قرار دهید.

غرور را کنار گذاشته و مشورت کنید

بسیاری از افراد استفاده از تجربیات دیگران را پایین آوردن ارزش خود می دانند که این باور می تواند شما را تا مرز نابودی پیش ببرد. مشاوران و افراد با تجربه کسانی هستند که راه های مختلف را امتحان کرده، شکست را تجربه کرده اند و در نهایت راه درست را شناخته اند.

استفاده از این افراد بسیار حیاتی است، چرا که شما به افرادی نیاز دارید که درباره ایده های خود با او صحبت کنید، به او اجازه دهید کار های شما را بررسی کند، شما را به سوی دستاورد های بزرگتر راهنمایی کند و مسئولیت کاری که شروع کرده اید و آن را ادامه می دهید را به شما یادآوری نماید.

به یاد داشته باشید که هر چقدر هم سخت و چالش بر انگیز باشد، شما باید به حرف هایی که می زنید عمل کنید، و به کار ها و ارزش هایی که تعیین کرده اید پایبند بمانید. هنگامی که قصد راه اندازی یک کسب و کار را دارید، دیگر صرفا شما نیستید که اهمیت دارید، بلکه کسب و کار شما نیز اهمیت پیدا می کند.

احساسات را درگیر کارهایتان نکنید و از مسائل شخصی در کارتان پرهیز کنید. به هیچ وجه اجازه ندهید غرور و احساسات بر شما چیره شده و کنترل شما را در دست بگیرند.

همه چیز را مدیریت کرده و آمار همه چیز را داشته باشید

سعی کنید همه چیز را به صورت مکتوب در دست داشته باشید، این امر بعد ها می تواند مزایای بسیاری برای شما داشته باشد. آمار و ارقام امور مهم را به صورت دقیق داشته باشید و آنها را به صورت روزانه بررسی کنید و تمامی تصمیمات خود را بر اساس همین آمار و ارقام بگیرید.

یکی از مهم ترین محاسباتی که باید انجام دهید جریان مالی است. با استفاده از آمار تصمیم بگیرید که چه میزان سرمایه برای انجام امور مختلف نیاز دارید، و هرگز بدون برنامه ریزی مالی اقدام به انجام کاری نکنید.

به کارمندان خود اعتماد کنید

اساسا کار یک مدیر شرکت این است که به کارمندان خود اعتماد کند، به آنها اختیارات لازم را داده و روند پیشرفت کار آنها را بررسی نماید. بنا بر این لازم نیست که در امور سرکشی و نظارت بر کارکنان بیش از حد حساسیت به خرج دهید و به اصطلاح آنها را بیش از حد زیر ذره بین نگذارید.

اگر اختیارات و وظایف هر کارمند را به طور مناسبی شرح دهید، نتایجی به دست می آورید که فراتر از انتظارات شماست. بهترین کار این است که یک برنامه ی کتبی و مشخص برای کارکنان خود داشته باشید تا کارکنان شما بدانند که چه انتظاراتی از آنها دارید.

از اینترنت استفاده کنید

اینترنت امروزه یکی از اصلی ترین و قدرتمند ترین ابزاری است که کسب و کار ها از آن استفاده می کنند. استفاده از این ابزار نه تنها موثر بلکه بسیار کم هزینه است، و تنها نکته این است که به کمی توانایی نیاز دارد.

استفاده از اینترنت شامل ساخت یک اجتماع با استفاده از شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام، linkedin و . است که این امر به شما کمک می کند تا به بازار کاری خود نزدیک تر شوید. اگر چه بسیاری از افراد با استفاده از این ابزار مخالف هستند، اما شما باید سوار این قطار شده و به آن همراه شوید، چرا که تقریبا تمامی رقبای شما اینکار را می کنند.

متفاوت باشید

یکی از مهم ترین کار هایی که باید برای کسب و کار خود انجام دهید این است که از رقبای خود متفاوت باشید. یکی از کار هایی که می توانید انجام دهید این است که اطلاعات مختلفی درباره آنها به دست آورده، وبسایت آنها را بررسی کنید، روش های پشتیبانی از مشتریان و خدمات پس از فروش آنها را بررسی کنید، آنها را در شبکه های اجتماعی رصد کرده، و سعی کنید روش های خاص خود را داشته باشید تا متفاوت از آنها عمل کنید.

مهم تر از همه ی این نکات این است که از کاری که انجام می دهید لذت ببرید. فراموش نکنید که تبدیل شدن به یک کارآفرین انتخاب شخصی شماست، پس بهتر است انجام امور مورد نیاز و مربوط به آن را با لذت انجام دهید.

به یاد داشته باشید که انجام این کار و موفق شدن در آن غیر ممکن نیست، شما نیز می توانید همانند بسیاری از افراد دیگر در آن موفق شوید؛ تنها کاری که باید انجام دهید این است که راه درست را انتخاب کنید.

از شما عزیزان متشکریم که وقت خود را برای خواندن این مطلب مفید در اختیار ما قرار دادید. امیدواریم توانسته باشیم در این مسیر پر پیچ خم راهنمایی اندکی به شما خوانندگان گرامی ارائه کرده باشیم.

۳ عامل برای تضمین موفقیت در بازاریابی شبکه ای

در این نوشتار ۳ عامل برای تضمین موفقیت در بازاریابی شبکه ای را با هم بررسی خواهیم کرد. عامل موفقیت شماره ۱: F.O.C.U.S. F: FOLLOW O: ONE C: COURSE U: UNTIL S: SUCCESSFUL چیزی که تقریباً از هر رهبر و منتور می شنوید این است که “یک استراتژی را انتخاب کنید و بر آن مسلط […]

در این نوشتار ۳ عامل برای تضمین موفقیت در بازاریابی شبکه ای را با هم بررسی خواهیم کرد.

عامل موفقیت شماره ۱: F.O.C.U.S.

چیزی که تقریباً از هر رهبر و منتور می شنوید این است که “یک استراتژی را انتخاب کنید و بر آن مسلط شوید!” چرا؟ زیرا اطلاعات و استراتژی های اضافه باعث می‌شود که تجارت شما با مشکل مواجه شود.

چرا وقتی می توانید یک استراتژی را انتخاب کنید، بر آن مسلط شوید، خود را گمراه کنید؟

همیشه می‌توانید استراتژی‌های بیشتری را بعداً اضافه کنید. با این حال، برخی از رهبران وجود دارند که به عنوان مثال از فیس بوک شروع می کنند، و در آن بسیار خوب عمل می کنند و حتی نیازی به اضافه کردن استراتژی های بیشتری ندارند.

عامل موفقیت شماره ۲: بازخورد

به عنوان یک کارآفرین، شما قادر نیستید که کسب و کار خود را از منظر بیرونی ببینید. به این دلیل که آنقدر مشغول کار از درون هستید که نمای بیرونی مشخص نیست.

عدم دریافت بازخورد در طول مسیر می تواند هزینه زیادی برای شما داشته باشد.

بازخورد از یک دیدگاه خارجی به تمرکز بر نقاط قوت و ضعف استراتژی شما کمک می کند. تا به حال شده است که کسی به اشتباه تایپی آشکارا در مورد چیزی که نوشته اید و بارها و بارها خوانده اید و هرگز آن را ندیده اید، اشاره کند؟ شما تعجب می کنید “چطور من آن را ندیدم؟” این به این دلیل است که شما آن را با دانستن آنچه قرار است وجود داشته باشد خوانده اید، بنابراین ذهن شما به سادگی جاهای خالی را پر کرده است.

به همین دلیل است که شما نیاز به بازخورد مداوم از شخصی خارج از کسب و کار خود دارید.

به عبارت ساده، بازخورد از یک دیدگاه خارجی کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف استراتژی شما در کانون توجه قرار گیرد. این در واقع همان جایی است که به یک شریک یا یک مربی نیاز خواهید داشت تا نگاهی عینی به تجارت شما بیندازد و ببیند چه چیزی را باید حذف کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید!

عامل موفقیت شماره ۳: مسئولیت پذیری

از قضا یکی از بزرگترین مشکلات نداشتن رئیس، نداشتن رئیس است. یعنی نداشتن کسی که ما را مسئول انجام کاری کند.

۲ شکل مسئولیت‌پذیری وجود دارد:

مسئولیت‌پذیری داخلی شخصی و مسئولیت‌پذیری خارجی.

مسئولیت پذیری داخلی شخصی به این معناست که ما مسئولیت کامل رفتارها، اعمال، عادات و نتایج خود را می پذیریم.

پاسخگویی خارجی به این معناست که ما در مورد موارد فوق توسط شرکا و مربیان خود پاسخگو هستیم.

مسئولیت پذیر نگه داشتن خود، یا کمک گرفتن از دیگران برای پاسخگویی به شما، مطمئناً نتیجه را می بینید. این شما را ثابت نگه می دارد و به شما فشار می‌آورد تا از منطقه امن خود خارج شوید و کارهایی را که باید انجام دهید را حتی زمانی که نمی خواهید انجام دهید!تضمین موفقیت در بازار اصلی

تضمین موفقیت در بازار اصلی

[email protected]

آخرین مقالات

اهمیت شناخت بازار در موفقیت استارت‌آپ‌ها

مقدمه

دنیای امروز، دنیای نوآوری و فناوری است. ایده‌پروری، تفکر خلاق و عرضه یک محصول نوآورانه برای پاسخ به یک نیاز بازار، کلید موفقیت در کسب‌وکارها محسوب می‌شود. اما آیا همیشه و در هر شرایطی می‌توان به موفقیت محصول امید بست؟ آیا هر محصول جدید و نوآورانه به موفقیت ختم می‌شود؟ چرا بیشتر کسب‌وکارهای استارت‌آپی در تجاری‌سازی ایده‌های خلاقانه و ناب خود شکست می‌خورند؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، تلاش‌های کارآفرینانه با شکست مواجه می‌شوند. بنیان‌گذاران استارت‌آپی، اغلب نمی‌توانند نیازهای بازار را به درستی تشخیص داده و حتی در صورت عبور از این مرحله، نمی‌توانند هدف محصول و کارکردهای اصلی مورد انتظار آن را با توجه به خواست و نیاز مشتری تعیین کنند. این‌که چرا استارت‌آپ‌ها نمی‌توانند نیازهای بازار را برآورده نمایند، دلایل مشخص و متعددی دارد که آشکارترین آن‌ها، خود محصول و تناسب آن با بازار تقاضا است!

برای تضمین موفقیت، بایستی بازار تقاضا را به خوبی شناخت تا بتوان ایده، فناوری و محصول نهایی را دقیقاً در جهت رفع نیاز شناسایی شده توسعه تضمین موفقیت در بازار اصلی داد. در این حالت، تناسب بین محصول و بازار اتفاق افتاده و عملاً نوآوری به یک تلاش موفق تجاری مبدل می‌گردد. سؤال اینجا است که منظور از شناخت بازار چیست و چگونه می‌توان آن را شناخت؟

در این مقاله، مروری اجمالی بر این موضوع مهم داشته و در سعی شده تا مهم‌ترین ابعاد شناخت بازار، برای کارآفرینان و استارت‌آپ‌ها تشریح گردد.

چرا کارآفرینان قبل از ورود به بازار، باید آن را به خوبی بشناسند؟

اساس و بنیان کسب‌وکارهای استارت‌آپی، بر ایجاد یک ایده نوآورانه و تلاش برای تجاری‌سازی آن در یک فضای پویا و به دور از ساختارهای سلسله مراتبی و خشک سازمان‌های بزرگ است. بدیهی است که این ویژگی، مجموعه‌ای از ملاحظات و محدودیت‌ها، اعم از مالی، منابع انسانی و . را پدید می‌آورد. اما مهم‌تر از همه این‌ها، ریسک ناشی از عدم قطعیت است که می‌تواند شکست بسیاری از ایده‌های فنی جالب‌توجه را رقم بزند.

صاحب‌نظران در ارتباط با نرخ بالای شکست‌های استارت‌آپی، عوامل متعددی را یادآور می‌شوند که در میان آن‌ها، بازار و مشتری در زمره مهم‌ترین فاکتورها قرار دارند. به مبحث بازار، از چند نظر می‌توان نگریست. اول این‌که آیا ایده مطرح شده، از کیفیت فنی لازم برای برآورده ساختن نیاز بازار برخوردار است؟ شاید حتی نیاز بازار به‌درستی تشخیص داده شده باشد، اما توانمندی لازم برای رفع آن وجود ندارد. اغلب کارآفرینان و صاحبان ایده، بر روی همین مشکل متمرکز می‌شوند و به دلیل سابقه فنی خود و ناآشنایی با سایر جنبه‌های کسب‌وکار، فکر می‌کنند که اگر محصولشان از کیفیت فنی مناسبی برخوردار باشد، دیگر همه چیز تمام است. این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد، کیفیت فنی قابل‌قبول، تنها یکی از شروط موفقیت کسب‌وکار بوده و در کنار آن، باید به موارد دیگری هم توجه داشت. مسئله دوم، این است که آیا شناخت دقیق بازار و مشخصه‌های اصلی آن وجود دارد؟ اگر شناخت کافی وجود نداشته باشد، یک گام عقب‌تر از قبل هستیم و فارغ از این‌که ایده و محصول در چه شرایط کیفی قرار دارد، بازار هیچ استقبالی از محصول به عمل نمی‌آورد.

یک ربات همه فن حریف برای پخت غذا یا یک محلول شیمیایی ضدویروس و تمیزکننده را در نظر بگیرید. احتمالاً به‌عنوان توسعه‌دهنده و صاحب فناوری، احساس می‌کنید که یک محصول شاهکار خلق کرده‌اید. تا حدی درست فکر می‌کنید، اما در کمال تعجب، هیچ استقبالی از محصولتان نمی‌شود. با خود می‌گویید که اشکال در کجا است و شروع به بررسی چندباره محصول و عملکرد فنی آن می‌کنید. این در حالی است که شاید مشکل در جای دیگری نهفته باشد. مثلاً ربات خود را در منطقه‌ای عرضه کرده‌اید که فرهنگ تغذیه و ذائقه مردم، مبتنی بر پخت غذای شخصی است. آن‌ها غذا پختن را یک کار مفرح می‌دانند و طبیعتاً زیر بار یک ربات برای این کار نخواهند رفت. کافی است ربات خود را در شهری صنعتی که زن و مرد در کنار هم به کار و فعالیت مشغولند، عرضه کنید. محدودیت زمانی برای پخت غذا، باعث می‌شود که این محصول، توجه تضمین موفقیت در بازار اصلی همه را به خود جلب کند. در مثال دوم، شاید این محلول در دوران کووید-19 با استقبال شدید مواجه شود، اما دو قرن پیش که کسی با ویروس و باکتری آشنایی نداشت و از آن مهم‌تر، مردم اصلاً اهمیتی برای این پدیده قائل نبودند، احتمالاً یک شکست واقعی برای تولیدکننده رقم می‌زد.

ربات آشپز و محلول ضدعفونی را می‌توان دو مثال انتزاعی از عدم توجه به بازار و ویژگی‌های آن دانست. هنگامی‌که یک کارآفرین، روند توسعه یک مفهوم و مدل تجاری برای راه‌اندازی کسب‌وکار را آغاز می‌کند، در وهله نخست، باید بازاری را که در آستانه ورود به آن است، در نظر بگیرد. رمز موفقیت، صرف وقت برای درک کامل چشم‌انداز بازار است که این امر، به معنای سرمایه‌گذاری در تحقیقات بازار برای تجزیه‌وتحلیل همه جوانب بازار می‌باشد.

موارد زیر به شما کمک می‌کند تا در مورد بازار بالقوه خود بیشتر بدانید و قبل از ورود به آن، استراتژی مناسبی اتخاذ کنید.

1. نقاط ورود به بازار را شناسایی کرده و استراتژی ورود را تدوین نمایید.

یکی از عناصر اصلی در موفقیت یک ایده جدید و تجاری‌سازی آن، درک بازار و مجموعه بازیگرانی است که با آن درگیر هستند . در ابتدا، شما باید به روشنی مشخص کنید که قصد فروش چه چیزی را به چه کسانی دارید. همچنین، مهم است که تشخیص دهید لزوماً نباید بر یک سهم بزرگ از بازار تمرکز نمود. برخی مواقع، هدف قرار دادن یک بازار کوچک و تخصصی، بهتر از یک بازار بزرگ و پراکنده خواهد بود.

بعد از این‌که بازار خود را شناسایی کردید، باید نحوه دستیابی به مشتریان بالقوه را تعیین کنید. به عبارت دیگر، مشخص کنید که استراتژی ورود شما به بازار هدف چیست. هنگامی‌که می‌خواهید نقاط مختلف ورود را تعیین کنید، مهم‌ترین نکته انتخاب نقطه ورودی است که منجر به بیشترین فرصت‌های رشد در بازار هدف شما و بازارهای مجاور آن شود. وقت بگذارید و در مورد هر نقطه ورود بالقوه تحقیق کنید تا اطمینان حاصل نمایید که منابع خود را به بهترین موارد تخصیص می‌دهید.

2. عوامل کلیدی بازار را تعیین کنید.

هنگام توسعه استراتژی بازار، مهم است که تمام عوامل بالقوه موجود در بازار را به خوبی درک کنید. هزینه، مشخصات جمعیتی مصرف‌کنندگان و همچنین چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو، بایستی مورد بررسی‌های دقیق قرار گیرند. بررسی این عوامل، به شما کمک می‌کند تا مشخص کنید چطور نیازی به بازاریابی برای مصرف‌کنندگان دارید، با چه رقبا و در چه سطحی از رقابت مواجه می‌شوید و چگونه باید برنامه تجاری خود را توسعه دهید.

بر ای درک بهتر بازار، عوامل زیر را در نظر بگیرید:

الف) هزینه‌ها: از تمام هزینه‌های احتمالی که ممکن است کسب‌وکارتان را تحت تأثیر قرار داده و قیمت تمام شده محصول را افزایش دهد، فهرستی تهیه کنید. این هزینه‌ها، شامل هزینه‌های مستقیم، مانند هزینه مواد اولیه، هزینه تولید و هزینه نگهداری محصول و همچنین، هزینه‌های غیرمستقیم، نظیر مالیات، هزینه‌های واردات و صادرات، استراتژی‌های قیمت‌گذاری و . می‌باشد. بررسی کنید که در صورت بروز هزینه‌های غیرمنتظره، آیا کسب‌وکار شما توانایی پرداخت سریع آن‌ها را دارد؟ تحلیل هزینه‌ها و یافتن درکی دقیق از آن‌ها، به شما اجازه می‌دهد تا قدرت مانور خود در بحث توزیع، بازاریابی و فروش را دریابید. برای مثال، بودجه مرتبط با تاکتیک‌های بازاریابی را واقع‌بینانه‌تر در نظر گرفته و حتی چشم‌انداز کلی شرکت را بهتر ترسیم کنید.

ب) مصرف‌کنندگان: شما قرار است محصول خود را به چه کسی بفروشید؟ بزرگ‌ترین مشکلات آن‌ها چیست و محصولات یا خدمات شما چگونه می‌توانند این مشکلات را برطرف کنند؟ فکر می‌کنید مشتریان و مصرف‌کنندگان چه واکنشی به استراتژی بازاریابی شما نشان خواهند داد؟ نظرشان در مورد رقابت چیست؟ آیا به رقبا هم همانند شما نگاه می‌کنند؟ اگر مصرف‌کنندگان را به خوبی بشناسید، متوجه خواهید شد که انتخاب آن‌ها تنها متمرکز بر قیمت بوده یا عملکرد محصول یا حتی شهرت و اعتبار برند برای آن‌ها مهم‌تر است. هر یک از این گزینه‌ها، می‌تواند تمامی استراتژی‌های بازاریابی شما را به کلی تغییر دهند.

ج) چالش‌ها: این احتمال وجود دارد که چالش‌های جدیدی به وجود آید که شما نمی‌دانید چگونه با آن‌ها روبرو شوید. انعطاف‌پذیری و ذهن باز، به شما این امکان را می‌دهد که هنگام بروز چالش‌ها، واکنش مناسب و به موقعی نشان داده و با ایده‌های جدید و نوآورانه، برای مقابله با آن‌ها آماده باشید.

د) فرصت‌ها: حتی هنگامی‌که فکر می‌کنید در اوج موفقیت هستید، باز هم ممکن است که فرصت جدیدی پیش رویتان قرار گیرد که نسبت به همه آنچه پیش‌تر داشته‌اید، ارزش بیشتری دارد. در طرف دیگر نیز، در اوج ناامیدی و هنگامی‌که فکر می‌کنید همه درب‌ها به رویتان بسته شده، ممکن است فرصتی از راه برسد که همه چیز را دستخوش تغییراتی جدی کند. سعی کنید، بازار را با این نگاه فرصت‌محور و بهره‌برداری حداکثری از آن‌ها در نظر بگیرید تا تغییر و انطباق با فرصت‌های جدید جهت رشد کسب‌وکار، به سادگی رخ دهد.

3. فرصت‌های بازار جهانی را شناسایی کنید.

موفقیت کسب‌وکار، تنها با تمرکز بر بازار اولیه که اغلب در یک مقیاس محلی و نهایتاً ملی است، حاصل نمی‌شود. برخی مواقع، نیاز است کمی بلندپروازانه‌تر نگاه کنید و فرصت‌ها را در یک مقیاس جهانی رصد کنید . این رویکرد، فرصت‌های بین‌المللی و یک بازار بزرگ جهانی را پیش روی شما قرار می‌دهد که طبیعتاً تفاوت‌های بسیاری با رویکرد فعلی شما خواهد داشت. هنگامی‌که قصد گسترش فعالیت‌ها و ورود به بازار جهانی را دارید، برخی الزامات این تحول بنیادین را باید بشناسید.

در ادامه، چند نکته در مورد نحوه آماده‌سازی استارت‌آپ‌ها جهت ورود به تجارت‌های بین‌المللی آورده شده است:

• از آداب و رسوم، فرهنگ و آداب معاشرت رایج در بازار جدید آگاه شوید.
• وضعیت اقتصادی کشور و همچنین نوسانات ارزی، جدول زمانی و مقررات مربوط به واردات و صادرات را حتماً بررسی کنید.
• قوانین و مقررات تجارت در کشور هدف را مدنظر قرار داده و حتی‌الامکان از وکلای مجرب برای راهنمایی و مشاوره استفاده کنید.
• درباره مصرف‌کنندگان و فرهنگ کشور هدف تحقیق کنید تا درک کاملی از واکنش مردم محلی به محصولتان به دست آورید.
• فضای رقابتی در کشور هدف را رصد کرده و مهم‌ترین رقبای بالفعل و بالقوه خود را شناسایی کنید.

علاوه بر موارد بالا، این نکته را در نظر داشته باشید که صرف وجود فرصت‌هایی برای تجارت و کسب‌وکار در یک بازار جدید (در یک کشور خارجی)، به این معنی نیست که باید کورکورانه وارد این بازار شوید. فرصت‌های جدید جهانی، به تحقیقات و صرف زمان مشابه با سرمایه‌گذاری اصلی شما (تحقیقات بازار هنگام راه‌اندازی کسب‌وکار اولیه) نیاز دارند. آماده انجام یک تحقیق و بررسی همه‌جانبه در بازار هدف جدید باشید که شاید از تحقیقات بازار اولیه هم بیشتر به طول انجامیده و پیچیده‌تر باشد!

4. فضای رقابتی فعلی را تحلیل کنید.

درک فضای رقابتی و اطلاع از روند تغییرات در سهم بازیگران از بازار فعلی، یکی از مهم‌ترین الزامات یک کسب‌وکار موفق است. شما باید وقت بگذارید و درباره نزدیک‌ترین رقبای خود تحقیق کنید. محصول یا خدمت آن‌ها چه مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی با محصول یا خدمت شما دارد؟ از چه مزیت رقابتی، اعم از منابع مالی چشمگیر، قابلیت‌های فنی یا تیم کاری قوی برخوردارند؟ سهم بازار هر یک، چه میزان است و روند آن افزایشی یا کاهشی بوده است؟ کلیدی‌ترین موفقیت‌ها و شکست‌هایشان چه در بعد فنی و چه در سایر ابعاد کسب‌وکار چه بوده است؟

دقت کنید، این‌که در چه بازاری باید وارد شوید و از کدام‌یک باید حذر کنید، کاملاً وابسته به سطح رقابت‌ها است. شاید دانستن این‌که در یک بازار مشخص، رقبای متعددی به کار مشغولند، شما را به صرافت اجتناب از تلاش برای ورود به آن بازار بیندازد، ولو این‌که بازار جذاب و بزرگی به نظر آید. حتی ممکن است رقبای زیادی شناسایی نکنید، اما متوجه شوید که بازار به دلایلی از جمله حضور محصولات مشابه در سال‌های اخیر، عملاً اشباع شده و شانس چندانی برای موفقیت محصول شما وجود نداشته باشد.

5. استراتژی خروج را تعریف کنید.

مهم نیست که کسب‌وکار و تجارت شما چگونه گسترش می‌یابد. تحت هر شرایطی، شما باید یک استراتژی خروج هم برنامه‌ریزی کنید تا برای هر احتمالی در آینده آماده باشید. با خود فکر کنید که اگر موفقیت فوق‌العاده‌ای کسب کنید، برنامه بعدی چیست و اگر شکست خوردید، قرار است ادامه دهید یا خیر. یک مثال بارز، کارآفرینان موفقی هستند که پس از راه‌اندازی یک استارت‌آپ و رساندن محصول به بازار، آن را به شرکت دیگری واگذار کرده و تمرکز خود را روی یک ایده جدید می‌گذارند. در این حالت، کارآفرینان سریالی تنها بر تجاری‌سازی محصول متمرکزند، نه ساختن یک امپراتوری رؤیایی که تا آخر عمر در آن به فعالیت مشغولند. این در حالی است که برخی صاحبان ایده، هیچ تصمیمی به واگذاری کسب‌وکار خود نداشته و هر موفقیت کوچکی در تجاری‌سازی محصول، عزم آن‌ها را برای تلاش‌های بعدی و ارائه محصولات نوآورانه جدید، راسخ‌تر می‌سازد. حتماً موافقید که اتخاذ هر یک از این دو رویکرد، تفاوت‌های فراوانی در مسیر حرکتی یک کارآفرین پدید خواهد آورد!