گفتوگوی «فرصت امروز» با امیرعباس کریمزاده، مدرس تحلیل بنیادی / عدم توافق هستهای برای بازار سهام انتهای خط نیست
بازار سرمایه یک سال تلخ و سیاه را پشت سر گذاشته است. سالی که در آن 440هزار میلیارد تومان ارزش بازار به کمتر از 220هزار میلیارد تومان رسیده است و نمودار شاخص کل همچنان وضعیتی بیثبات را نشان میدهد. باامیرعباس کریمزاده، مدرس تحلیل بنیادی در اینباره به گفتوگو نشستیم.
بازار سرمایه یک سال است که درگیر ریزشی سنگین است. برای شروع بحث از نگاه فاندامنتال به تحلیل این ریزش میپردازیم.
نخستین عامل در ریزش بازار سرمایه این بود که بانک مرکزی شروع به انتشار اوراق مشارکت با نرخ 23 درصد کرد و پس از آن در عمل بانکها هم شروع به جذب سپرده با نرخهای بالاتر کردند. ماجرا از این قرار بود که بانکها بدهیهایی با نرخ 28 درصد به بانک مرکزی داشتند و به واسطه تاخیر در پرداخت این بدهی به بانک مرکزی، شش درصد هم جریمه به آن تعلق میگرفت و از این بابت تحت فشار بودند. وقتی بانک مرکزی شروع به انتشار اوراق مشارکت با نرخ 23 درصد کرد بانکها هم زمینه را برای جذب سپردهها با نرخهای بالاتر مهیا دیدند. بانکها شروع کردند به جذب سپرده با نرخ 24 و 25 درصد که در عمل برای سرمایهگذار نرخ سود موثری در حدود 27درصد را به دنبال داشت.
بانکها برای جذب این سپردهها با یکدیگر به رقابت برخاستند و سرمایههای زیادی از بازار بورس به سمت بانکها سرازیر شد. این رقابت بانکها به این دلیل بود که استقراض آنها با نرخ 28 درصد و جریمه دیرکرد ششدرصد آنها را تحت فشار گذاشته بود، بنابراین جذب سپردهها باتوجه به نرخ دیرکرد کاملا برای آنها بهصرفه بود. در این میان رقابت موسسات مالی و اعتباری با بانکها شرایط را سختتر کرد چراکه بانکها دیدند در پرداخت سود از این موسسات عقب ماندهاند و آنها هم شروع به پرداخت سودهای بالاتر کردند. از طرف دیگر پرداخت نرخ سودهای بالا این سیگنال را به سرمایههای سرگردان میداد که سفتهبازی در اقتصاد کشور شروع شده است و سرمایهها از بورس راهی بازار پول شدند.
عامل دوم مصوبات غیرکارشناسی مجلس درباره سه برابر کردن نرخ بهره مالکانه معادن و افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها از هفت سنت به سیزده سنت بود که تاثیر زیادی در ریزش بازار داشت. شرکتهای پتروشیمی هم نمادهای شاخصسازی هستند و کاهش قیمت سهام آنها تاثیر بسیار زیادی روی بازار گذاشت. عامل سوم تمدید مذاکرات بود. بازار انتظار نداشت که مذاکرات هستهای به تمدید برسد و برداشت این بود که مذاکرات به وضعیت پرابهام و پرریسکی رسیده است.
عامل بعدی سیاستهای انقباضی و ضد تورمی دولت بود. همانطور که میدانید اقتصاد ما یک اقتصاد تورممحور است. رشدی که در سال گذشته در بازار سرمایه شاهد بودیم به خاطر رشد قیمت ارز بود. بسیاری از شرکتهای بزرگ بهخصوص پتروشیمیها از قبل رشد نرخ ارز و نرخ تسعیر آن سود خوبی بردند و به دنبال آن بازار سرمایه رشد خوبی را تجربه کرد. اما در دوره دولت یازدهم اجازه رشد قیمت محصولات به شرکتها داده نشد در حالی که میزان هزینههای تولید شرکتها افزایش یافته بود. بنابراین سودسازی شرکتها با چالش مواجه شد. عامل بعدی این بود که از شهریور سال گذشته نفت ایران از 100دلار به زیر 50 دلار رسید که البته اکنون دوباره نفت برنت به محدوده 62 دلار رسیده است. اقتصاد ما هم که اقتصاد نفتمحوری است. وقتی درآمد دولت کاهش مییابد همه بخشهای اقتصادی با مشکل مواجه میشوند. حتی برخی شرکتها پیشبینی کردند که قیمت نفت ممکن است به 20دلار هم برسد که چشمانداز ترسناکی برای اقتصاد ایران است.
فکر میکنید سایه این چشمانداز در سال 94 هم ادامه داشته باشد؟
ما تا پایان سال یک ماه بیشتر فرصت نداریم و در این یک ماه شرکتها باید شروع به انتشار پیشبینیهایشان کنند. متاسفانه EPSهایی که اعلام میشود نسبت به سال 93 بسیار پایین است. بنابراین P/E بازار هم باید کاهش پیدا کند. در حال حاضر P/E بازار از 8.8 درصد در آبانماه به کمتر از پنج درصد رسیده است. برای پیشبینی بازار در سال آینده باید هر کدام از این عوامل را در جای خودش بررسی کنیم. در میان همه این عوامل مذاکرات هستهای بسیار تاثیرگذار است.
تلقیهای متفاوتی در بازار سرمایه از میزان تاثیر رفع تحریم بر اقتصاد کشور وجود دارد. برخی مذاکرات را حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین در حد شکوفایی همهجانبه اقتصاد تلقی میکنند و برخی تاثیرهای چهار یا پنج درصدی بر اقتصاد برای آن قائل هستند. شما فکر میکنید ابعاد این تاثیر چقدر باشد؟
تاثیر رفع تحریمها قطعا قابل توجه است. مثلا پس از وضع تحریمها هزینه حملونقل از 60 دلار به 120 دلار رسید و دوباره به 70 دلار برگشت درحالیکه هزینه حملونقل در این شرکت معادل 20درصد هزینه فروش آن شرکت و رقم قابل توجهی است.
کدام شرکتهای بورسی بیشتر از تحریم تاثیر گرفتهاند؟
علاوهبر پتروشیمیها صنایع خودروسازی و قطعهسازی بیشترین آسیب را از تحریم دیدهاند. در چند سال گذشته این شرکتها زیان داشتهاند. صنعت دارو هم مشکلات زیادی را از تحریم تحمل کرد و هزینههایش بسیار افزایش یافت. بعدا به خاطر مجوز افزایش قیمتی که به آنها دادند زیانشان پوشش داده شد و سهمهای این گروه رشدی را تجربه کرد. البته تحریم برای یکسری از صنایع فرصتی را ایجاد کرد که رشد بیشتری داشتند مثلا صنایع کاشی و لاستیکسازی توانستند در دوران تحریم میزان بیشتری از محصولاتشان را در بازار به فروش برسانند و به سود بیشتری رسیدند اما در کلیت بیشتر گروههای بورسی از تحریم آسیب دیدند. در بحث فاینانس و سوئیفت بانکی هم هزینه مالی شرکتها دو تا سه برابر شده است.
اگر توافق اتفاق بیفتد تحریمها احتمالا در تیرماه برداشته میشوند. تاثیر این رفع تحریمها (بهجز تاثیر عامل روانیاش) در نیمه دوم 94 خواهد بود یا در سال 95؟
در صورت توافق مثبت راه سرمایهگذاری خارجی بسیار هموار میشود. توافق مثبت بازار سرمایه را حداقل تا سال 95 در مدار صعود قرار خواهد داد و بورس را از این رکود نجات میدهد. ارزش بازار در دیماه سال گذشته 440 هزار میلیاردتومان بوده که در حال حاضر به زیر 291 هزار میلیارد تومان رسیده است.
در یک سال گذشته که بازار دچار این سقوط سهمگین بوده، بسیاری از سهمها به P/Eهای جذاب و پایینی رسیدهاند. درصورتیکه توافق اتفاق نیفتد و بازار شروع به ریزش کند P/Eاین سهمها به چند خواهد رسید؟
در آن صورت هم یکسری از ارگانها همچنان حضورشان را در بازار حفظ خواهند کرد. ممکن است سرمایههای خرد از بازار خارج شوند اما سرمایههای کلان در بازار باقی میمانند. این سرمایههای کلان به سمت سهمهایی که از نظر بنیادی جذابیت بیشتری دارند حرکت خواهند کرد. در صورت سقوط بیشتر بازار سرمایه ممکن است بازده برخی سهمها از بازده شبکه بانکی هم بیشتر شود و سرمایهها به طرف آن سهم حرکت کنند. بههرحال بازار همیشه فرصت سودسازی از طریق نوسان را میدهد.
پس در صورت عدم توافق در بازار سرمایه فاجعهای رقم نمیخورد؟
مطمئنا شرکتها با مشکل مواجه میشوند. ولی قرار نیست جنگی اتفاق بیفتد. این را هم در نظر داشته باشید که در صورت عدم توافق دلار گران میشود و به دنبال آن شرکتهایی مثل پتروشیمی از گران شدن دلار منتفع میشوند. من در مجموع برای شاخص کل، پایینی بیشتر از 57 هزار واحد قائل نیستم و فکر نمیکنم بازار بیشتر از این کاهش یابد.
من با توجه به اینکه شما مدرس تحلیل بنیادی هستید در بخش بعدی مصاحبه میخواهم به وضعیت آموزش دانش بازار سرمایه در ایران بپردازم. ارزیابی شما از سطح دانش فعالان بازار چیست؟
متاسفانه فعالان بازار سرمایه آن سطح از دانش و تحلیلی را که باید ندارند و بیشتر براساس خبر به خریدوفروش سهم میپردازند. درصورتیکه باید حداقل حسابداری را بلد باشند و اصول مدیریت مالی جلد یک و دو را مطالعه کرده باشند و بعد به یادگیری مباحث مربوط به گروههای بورسی بپردازند چون هر کدام از این شرکتها مسائل مخصوص به خودشان را دارند. در حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین صورتی که هنوز این سطح از تحلیل شرکتها را یاد نگرفتهاند بهتر است به سایتهای تحلیلی مراجعه کنند و از تحلیلهای بنیادی آنها که عموما رایگان هم هستند استفاده کنند و ببینند که آنها چطور سهمها را تحلیل میکنند و آنگاه اطلاعات آنها را در محیط اکسل بریزند و شروع به یادگیری کنند. رفتهرفته میتوانند شروع به آنالیز سهمها و محاسبه EPS آنها کنند.
یکی از مسائلی که تازهواردهای بازار سرمایه با آن مواجه هستند این است که نمیدانند میان تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال کدام را انتخاب کنند. این دو روش تحلیلی تضادهایی با هم دارند و هر کدام به نفی دیگری میپردازند. فکر میکنید کدام روش در معامله به افراد بیشتر کمک میکند؟
مطمئنا تحلیل بنیادی. در روش فاندامنتال میتوان در Epsهایی که از یک شرکت تحلیل میکنیم دریابیم که آیا بالا یا پایین رفتن مواد اولیه یک شرکت موجب افزایش یا کاهش Eps آن شرکت میشود و پس از آن برای معامله آن سهم تصمیم بگیریم. ولی در تحلیل تکنیکال با یک تاخیر زمانی روبهرو هستیم و معاملهگر خیلی دیر متوجه افزایش قیمت سهم میشود.
اگر بازدهی یک سهم را 100درصد بگیریم، تکنیکالیستها چند درصد آن را میتوانند کسب کنند و فاندامنتالیستها چند درصد؟
از نظر درصدی نمیتوانم صحبت کنم. برای نوسان گرفتن میتوان با تحلیل تکنیکال معامله کرد ولی وقتی پرتفوی شما چند میلیارد تومان است دیگر نمیتوانید با تحلیل تکنیکال تصمیم به معامله بگیرید. شما در آن صورت حتما باید به Eps شرکت دست بیابید.
چرا تحلیل تکنیکال نمیتواند برای یک پرتفوی میلیاردی مبنای عمل باشد؟
چون با تاخیر تحلیل میکند. فاندامنتالیستها میآیند و Eps را تحلیل میکنند و براساس آن سرمایهگذاران اقدام به خرید میکنند و تازه پس از آن است که تحلیلگران تکنیکال سیگنال خرید یا فروش میگیرند. در تحلیل بنیادی مثلا شما نگاه میکنید و میبینید که قیمت سنگآهن جهانی بالا رفته یا پایین آمده و سپس اقدام به خرید سهم معدنی میکنید اما تکنیکالیستها بعد از آنکه سرمایهگذارها وارد سهم شدند اقدام به تحلیل و معامله آن میکنند. به خاطر همین فاندامنتالیستها جلوتر از تکنیکالیستها هستند. به نظر من تکنیکالیستی که فقط براساس نمودار سهم را تحلیل میکند بر لبه پرتگاه قرار دارد چراکه هر لحظه ممکن است یک اطلاعیه بیاید که تعدیل منفی اعلام کند و سهم با سقوط مواجه شود.
در تحلیل تکنیکال چند درصد احتمال خطا وجود دارد؟
خیلی از دوستانی که تحلیل تکنیکال میکنند متغیرها را خوشبینانه در نظر میگیرند. مثلا وقتی قیمت اوره را تحلیل میکنند میگویند که فلان درصد افزایش مییابد اما گزینه بدبینانه را در نظر نمیگیرند. این دسته از تحلیلها معمولا با درصدی از خطا روبهرو هستند. اکثر کسانی که در تالار حافظ هستند و ادعای فاندامنتالیست بودن دارند، اصلا به این شکل حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین عمیق سهم را تحلیل نمیکنند. به نظر میرسد که آنها یک لایه نازک از تحلیل بنیادی را آموختهاند و با خواندن صورت سود و زیان مالی و چند خبر سهم میخرند. این یک آسیب است. آنها خودشان را بنیادیکار میدانند اما معمولا با تاخیر بهاطلاعات دست مییابند. اکثر تحلیلگران بنیادی با وارد کردن اطلاعات شرکتها در محیط اکسل به تحلیل عمیق صورتهای مالی شرکتها میپردازند.
با توجه به اینکه اکثر کسانی که در تالار حافظ فعالیت میکنند با سرمایه خرد فعالیت میکنند، فکر میکنید با توجه به گستردگی دانش تحلیل بنیادی و سختیهای یادگیری آن برای افراد تازهوارد در بازار سرمایه، تحلیل بنیادی به درد آنها بخورد؟
این افراد برای اینکه بتوانند با ریسک پایین از بازار سرمایه سود کسب کنند بهتر است در صندوقها سرمایهگذاری و در کنار آن رفتهرفته شروع به یادگیری تحلیل بنیادی کنند. 95 درصد مردم آمریکا سهامدار هستند اما بالای 90 درصد آنها در این صندوقها سرمایهگذاری میکنند. این فرهنگ باید در میان مردم ما جا بیفتد که به صندوقها روی بیاورند و از خریدو فروش سهام براساس خبر خودداری کنند.
سهمهای بنیادی، کاندیدای رشد در بازار
بازار، حرکت تازه خود به سمت منطقگرایی را آغاز کرده است و تصور میرود اگر مشکل نقدینگی در این روزهای آخر سال حل شود به مدار مثبت خود باز خواهد گشت. سعید شیرزادی، عضو هیاتمدیره بیمه دانا با بیان این مطلب به سنا گفت: بررسی رفتار شاخص و حرکت سهمها در دو سه روز اخیر نشان میدهد، رفتهرفته سهمهای بزرگ هم سیگنالهای خرید از خود نشان میدهند؛ مخصوصا شرکتها و صنایعی که به قیمتهای جهانی متصل هستند. به گفته این کارشناس بازار سرمایه، با افزایش قیمت جهانی فلزات، افزایش نسبی رونق اقتصادی در چین و آمریکا، افزایش قیمتها همچنان ادامه پیدا میکند و حتی انتظار میرود قیمت نفت هم در چند ماه آینده افزایش پیدا کند. وی افزود: سهمهای بنیادی مثل معدنیها، فولادیها، مس، سهام شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمی، همه کاندیداهای رشد در بازار هستند. وی در ادامه اظهار داشت: اگر قانون تجدید ارزیابی داراییها مجددا ابقا و امسال هم شامل حال خودروسازان شود، خودروسازان هم پتانسیل رشد را دارند. وی در عین حال افزود: سهمهای کوچک آن حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین قدر فراتر از ارزش واقعی خود معامله شدهاند که دیگر خیلی انگیزه ورود به آن وجود ندارد. بانکها هم چون مشکلات عدیدهای دارند به این سرعت امید چندانی در خصوص آنها وجود ندارد.
آشنایی با اصول بنیادی سرمايه گذاری در بازار سهام
تحليل بنيادي را مي توان مطالعه و بررسي نيروهای بنيادی اثرگذار بر اقتصاد، صنعت و شركت ها جهت تعيين ارزش ذاتی سهام تعريف كرد. اگر ارزش ذاتي برآورد شده با قيمت جاري سهم برابر نباشد، تحليلگران بنيادي معتقدند كـه قيمت سهم بالاتر يا پايينتر از ارزش واقعي قيمت گذاري شده اند وقيمت بازار نهايتا به سمت ارزش مذكور حركت خواهد كرد. هدف اين روش تحليلگري همچون تحليل تكنيكي استخراج پيشبيني حركت قيمتهاي آتـي سـهم اسـت.
مراحل پيشنهادي استفاده از تحليل بنيادي شامل موارد زیر است :
بررسي و پيشبيني های اقتصادی - تحليل صنعت - تحليل شركت -ارزشيابي قيمت سهم
بازار سرمايه بخشي از بازارهاي مالي است که در مقابل بازار پول، جايگاه تامين بلندمدت سرمايه شركت هاست. بازار سرمايه زيربناي فعاليت هاي تجاري، صنعتي، دولتي و خصوصي است. در واقع واسطه اي براي تخصيص وجوه بلندمدت به منظور تشكيل دارايي هاي سرمايه اي است. وجوه اين بازار از سرمايه گذاران انفرادي، شركت هاي سرمايه گذاري، صندوق ها، بانك ها و ديگر دارندگان وجوه بدست مي آيد. وجوه مذكور جهت تامين مالي طرح هاي كسب وكار و توسعه اي حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین شركت هاي پذيرفتـه شـده در بورس اوراق بهادار مورد استفاده قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، بازار سرمايه، وجوه را از بخش های دارای مازاد جمع آوری مـی كنـد و آن را به سمت كسانی كه نيازمند تامين مالی هستند، هدايت مي كند.
- بازار سرمايه دارای عملكردهای زير است:
- نيازهاي سرمايهاي شركت ها و نهادها را تامين مي نمايد.
- به نهادهاي مالي امكان مي دهد تا از وجوه خود در دوره هاي بلندمدت استفاده سودآور كنند.
- موجب امنيت دارايي هاي مالي مي گردد.
- با هدايت پس اندازهاي مردم به سمت سرمايه گذاري هاي مولد ضمن كمك به افزايش توليد كالا و خدمات و تعادل عرضـه و تقاضاي وجوه، موجب جلوگيري از افزايش نرخ تورم مي گردد.
- تامين مالي پروژه طرح ها و هاي سودآور را تسهيل مي نمايد.
- باعث شفافيت ارائه اطلاعات و اطلاع رساني اثربخش مي گردد.
- با فراهم كردن زمينه استقراض بلندمدت براي دولت باعث تامين مالي طرحهاي توسعه اي در بخش عمومي مي گردد.
جزوه آموزشی حاضر با عنوان روانشناسى تحلیل بنیادى ، توسط کورش شمس ، در فرمت فایل pdf و در 49 صفحه ، تهیه و تنظیم شده است.
جزئیات خبر
زمزمه های احتمال توافق سهم های گروه خودرویی و بانکی را مورد اقبال بازار قرار داده است. عده ای هم در فضای مجازی وعده شاخص ۳ میلیون واحدی تا پایان سال می دهند. باید دید توافق احتمالی چه تاثیری روی بازار سرمایه خواهد داشت و آیا گروه هایی که بطور سنتی با اخبار مثبت برجام رشد می کنند، واقعا از توافق احتمالی منتفع خواهند شد یا نه.
حمید مرتضی کوشکی، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: توافق احتمالی، بازارهای ما را وارد فاز رکودی خواهد کرد. کما اینکه بعد از خبر امضای برجام در سال ۱۳۹۴ نیز، روی سهم های گروه بانکی و خودرویی تحرک مثبتی ایجاد کرد؛ ولی این اثرگذاری بیشتر هیجانی بود و در صورت های مالی، محرک رشد سودآوری چندانی مشاهده نشد.
وی اضافه کرد: با توجه به توافق قبلی، به نظر می رسد توافقی که احتمالا حاصل خواهد شد، توافق جامعی نخواهد بود. اما در مجموع معتقدم تاثیر منفی عدم توافق بر اقتصاد ما، زودتر از تاثیر مثبت توافق نمایان خواهد شد. به هر حال قیمت سهم ها در بازار سرمایه، اصلاح سنگینی داشته و بخشی از تاثیر منفی احتمال عدم توافق در این بازار پیشخور شده است. بنابراین اگر توافقی صورت بگیرد، این بازار پتانسیل یک رشد هیجانی و بعد از آن ورود به فاز ثبات و رشد سهم ها بر اساس گزارشات شرکت ها را خواهد داشت. شاید دلیل خوشبینی مفرط برخی فعالان بازار سرمایه به رشد این بازار، از بین رفتن ریسک دست اندازی دولت در سود شرکت ها تحت تاثیر توافق باشد. به هر حال تصمیمات دولت بزرگترین ریسک بازار سرمایه در یکی دو سال اخیر بوده و اگر فشار کسری بودجه دولت کاهش یابد، بازار سرمایه از برزخ تصمیمات دولت خارج شده و پتانسیل رشد خواهد داشت؛ ولی این اتفاق هم یک رشد شارپ و غیر طبیعی در این بازار را توجیه نمی کند و به رغم ارزندگی اکثر سهم ها در قیمت های فعلی و جذابیت بازار سرمایه برای یک سرمایه گذاری بلندمدت، با مفروضات کنونی(دلار تقریبا ۳۰ هزار تومانی و قیمت های جهانی) نباید انتظار داشت توافق احتمالی، جهش عجیب سال ۹۹ را دوباره تکرار کند. بصورت خلاصه می توان گفت بازار سرمایه با فرض توافق، گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری بلندمدت روی سهم های بنیادی خواهد بود.
وی ضمن تاکید بر ضرورت انتخاب سهم با تکیه بر تحلیل، گفت: با وجود ریزش سنگین بازار سرمایه در دو سال اخیر، اما سهم های زیادی هم در چند سال گذشته بازدهی خیره کننده ای برای سهامداران به ارمغان حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین آورده اند. بعنوان مثال سهم یکی از اوره سازان در سال ۹۷ حدود ۸۲۰ تومان بوده؛ ولی این شرکت سال گذشته بالغ بر ۱۲۰۰ تومان سود نقدی تقسیم کرد و در مجموع در این ۴ سال سهم بازدهی تقریبا ۲۴۰۰ درصدی داشته است. خیلی از سهم های بازار سرمایه شرایط مشابهی داشته اند و با این تفاسیر، تردیدی وجود ندارد که بازار سرمایه گزینه بسیار مناسبی برای سرمایه گذاری های بلندمدت خواهد بود.
این کارشناس بازار سرمایه در تحلیل وضعیت خودرویی ها و بانکی ها با فرض توافق عنوان کرد: اگرچه اخبار مثبت مذاکرات همواره تاثیر مثبتی روی سهم های خودرویی و بانکی داشته؛ اما معتقدم این دو گروه تحت تاثیر اخبار مذاکرات فقط برای نوسان گیری کوتاه مدت جذاب است. واقعیت این است که مشکلات صنعت خودرو با توافق مرتفع نخواهد شد و مادامی که سایه قیمت گذاری دستوری و مداخله های بیرونی بر سر خودروسازان سنگینی کند، خودروسازان از بار فشار زیان انباشته خلاصی نخواهند داشت. بانک ها هم بدون پذیرش FATF ، گشایشی تجربه نخواهند کرد. فراموش نکنید بانک ها در چند سال اخیر از محل درآمد سرمایه گذاری ها و نیز تسعیر ارز، سود خوبی شناسایی کرده اند و اگر اقتصاد ما شرایط پایدارتر و با ثبات تری داشته باشد، شناسایی این سودها معنا ندارد. به نگاه تحلیلی، برای سرمایه گذاری بلندمدت سهم های مناسب تر از خودرویی و بانکی در بازار سرمایه ما وجود دارد.
چگونه پول هوشمند را شناسایی کنیم؟
روش های تابلوخوانی و فیلتر نویسی در بازار بورس به شما کمک می کند زمان ورود و خروج پول هوشمند را تشخیص دهید.
پول هوشمند یکی از اصطلاحات رایج در بازار بورس می باشد. اسمارت مانی قابلیت تغییر در روند بازار بورس را دارد. این پول در اختیار تعداد اندکی از سرمایه گذاران بزرگ بورس قرار دارد که رفتار سرمایه گذاران خرد را پیش بینی می کنند. ویژگی اصلی اسمارت مانی تاثیر گذاری بر روی قیمت نمادها می باشد. سرمایه گذاران با استفاده از اسمارت مانی می توانند روند بازار را به سمت و سوی مد نظر خود سوق دهند. این پول به تدریج وارد بازار بورس می شود و حجم و ارزش معاملات را افزایش می دهد. برای یک سرمایه گذاری موفق باید به نحوه ی ورود پول به بازار بورس توجه کنید.
روند حرکتی پول هوشمند ( خاموشی )
در مرحله خاموشی ، پول هوشمند تمام دارایی های سرمایه گذاران فعال بازار را می گیرد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که بازار در رکود است و جذابیتی برای سرمایه گذاران خرد ندارد. روند بازار به این صورت است که شرکت ها ارزهای زیادی را وارد بازار بورس می کنند اما هیچ شخص حقیقی یا حقوقی این ارزها را خریداری نمی کند. بدین ترتیب سرمایه گذاران اسمارت مانی وارد بازار بورس می شوند و سهم های زیادی را به قیمت کف بازار خریداری می کنند. برای جلوگیری از افزایش قیمت سهم ها، سرمایه گذاران در چندین مرحله اقدام به خرید می کنند. در برخی مواقع صاحبان و کارفرمایان شرکت ها از این روش برای نگه داشتن ارزش سهام در قیمت منفی استفاده می کنند.
پیش بینی روند قیمت سهام
روند حرکتی پول هوشمند ( آگاهی )
در این مرحله سرمایه گذاران تلاش می کنند تا سهام خود را در آیند با قیمت بالایی به فروش برسانند. از این رو مقدار زیادی پول هوشمند وارد بازار بورس می کنند. بدین ترتیب یک سرمایه گذار اقدام به خرید مقدار زیادی سهام در یک مرحله می کند که موجب افزایش قیمت سهام می شود. در واقع اسمارت مانی روند بازار را از حالت رکود خارج می کند. بدین ترتیب تقاضا برای خرید سهام افزایش پیدا می کند. گاهی اوقات برخی از سرمایه گذاران تحت تاثیر احساسات حرکات هیجانی در بازار بورس انجام می دهند این نوع از فعالیت ها موجب افزایش قیمت سهام و رونق گرفتن بازار بورس می شود.
افزایش قیمت سهام
روند حرکتی اسمارت مانی ( شیدایی )
در این مرحله سرمایه گذارانی که پول هوشمند را وارد بازار کردند و موجب افزایش قیمت سهام شدند موفق به جلب اعتماد سایر سرمایه گذاران می شوند. مردم برای خرید سهام هجوم می آورند و قیمت سهام افزایش پیدا می کند. سرمایه گذاران مبتدی بازار بورس سعی می کنند سهام رشد یافته را به هر قیمتی خریداری کنند زیرا تصور می کنند این سهام مجددا رشد خواهد کرد. این تصور کاملا اشتباه است اگر سرمایه گذاران در بازار بورس بی محابا عمل کنند ممکن است متحمل ضرر و زیان شدیدی شوند. سرمایه گذاران بزرگ بازار بورس به تدریج از چرخه ی معاملات خارج می شوند و سهام خود را به سرمایه گذاران خرد واگذار می کنند. صاحبان اسمارت مانی فروش سهام خود را به صورت متناوب انجام می دهند زیرا اگر یکباره سهام خود را بفروشند بازار دچار شوک می شود. بدین ترتیب با دقت نمودار قیمتی سهم را رصد کنید زمانی که سهم در یک نقطه ساکن باقی می ماند باید در آن زمان سهام خود را بفروشید.
روند حرکتی اسمارت مانی ( سقوط )
در این مرحله سرمایه گذاران پول هوشمند اقدام به فروش بخش اعظمی از سهام خود می کنند بدین ترتیب قیمت سهام به میزان زیادی کاهش پیدا می کند. تنها برخی از افراد هوشیار می توانند بلافاصله قبل از افت زیاد قیمت سهام از بازار خارج شوند. عده ی زیادی از سرمایه گذاران خرد صبر می کنند تا شاید قیمت ها تغییر جهت دهد و دوباره افزایش پیدا کند. برخی دیگر از سرمایه گذاران نیز در بازار عملکرد احساسی دارند و تلاش میکنند تا به هر قیمتی که می شود سهم خود را بفروشند.
تشخیص زمان ورود و خروج پول هوشمند
چگونه متوجه ورود و خروج پول هوشمند می شویم؟
با روش تابلوخوانی بازار بورس می توانید از ورود و خروج پول هوشمند آگاه شوید. بدین ترتیب می توانید قیمت آینده ی یک سهام را پیش بینی کرده و از ضررهای مالی جلوگیری کنید. برخی از نشانه های ورود و خروج اسمارت مانی عبارتند از:
- افزایش ناگهانی میزان معاملات: گاهی اوقات تحلیل گران با بررسی نمودارها متوجه می شوند که میزان و حجم معاملات یک سهم نسبت به هفته ی گذشته تا 4 برابر افزایش پیدا کرده است. هر چقدر حجم معاملات افزایش پیدا کند به همان نسبت نیز تغییرات بزرگی اتفاق می افتد.
- کاهش توان خریدار نسبت به توان فروشنده: چنانچه معاملات سهم هایی که در بازار بورس عرضه می شوند بیشتر از عدد 2 باشند به منزله ی ورود پول هوشمند می باشد. در مقابل اگر عدد نسبت خریدار به فروشنده از 5/0 کمتر باشد به منزله ی خروج اسمارت مانی می باشد. برای فهمیدن زمان خروج و ورود اسمارت مانی می توان از روش تابلوخوانی و فیلتر نویسی استفاده کرد.
آشنایی با روش فیلتر نویسی
یکی دیگر از روش های تشخیص ورود و خروج پول هوشمند استفاده از روش فیلتر نویسی می باشد. در این روش شما یک فیلتر برای سیستم خود تعریف می کنید. سیستم براساس آن فیلتر تمام نمودارهای موجود در بازارهای مالی را به صورت پیوسته بررسی می کند آن گاه سهمی که ویژگی های مد نظر را دارد به شما معرفی می کند. فیلتر نویسی شرایط مساعدی را فراهم می کند تا سرمایه گذار در مدت زمان کوتاهی بتواند نتیجه ی مد نظر خود را دریافت کند.
از چه فیلترهایی می توان در بازار بورس استفاده کرد؟
فیلتر حجم، یکی از حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین فیلترهای کاربردی می باشد که توسط آن می توانید زمان ورود و خروج پول هوشمند را تشخیص دهید. این ابزار به کاربران بورس کمک می کند تا سهمی سودآور را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند. نکته ای که در بررسی و تحلیل نمودارهای بازار بورس وجود دارد این است که نمودار های قیمت مبنای کافی برای روند تغییرات یک سهم در بورس نمی باشد. به همین جهت فیلتر حجم شرایط مساعدی را فراهم می کند تا بتوانید علاوه بر قیمت، حجم معاملات را نیز بررسی کنید. اگر قیمت های یک سهم روند رو به رشدی داشته باشد حجم معاملات نیز باید به همان نسبت رشد پیدا کند. فیلتر خوانی ، تحلیل های بنیادی و … به شما کمک می کنند تا زمان ورود و خروج اسمارت مانی را به آسانی تشخیص دهید.
استراتژی معاملاتی مبتنی بر اسمارت مانی
یکی از استراتژی های معاملاتی پول هوشمند تمرکز بر حجم معاملات می باشد. این استراتژی یکی از مناسب ترین روش ها در بازار سهام و بورس ایران می باشد. شاخص Chaikin در اندیکاتور CMF یک تکنیک قدرتمند در استراتژی حجم محسوب می شود. این تکنیک موجب صرفه جویی در زمان می شود و راهکارهایی در قالب معاملات دفاعی را به شما ارائه می دهد. در این استراتژی شما می توانید سودهایی که در بازار سهام بدست آوردید را حفظ کنید.
سخن آخر
برای این که بتوانید ورود پول هوشمند به بازار بورس را تشخیص دهید باید آموزش های لازم در این زمینه را بگذرانید. تابلو خوانی، فیلتر نویسی، تحلیل های بنیادی و … به شما کمک می کنند تا زمان ورود اسمارت مانی را تشخیص دهید. برای انتخاب یک سهم سود آور در بازار بورس باید هوشیار عمل کنید در هیچ شرایطی احساسی تصمیم گیری نکنید. یکی از روش های اصلی تشخیص زمان ورود و خروج اسمارت مانی افزایش حجم معاملات و افزایش میزان خریدار به فروشنده می باشد.
دیدگاه شما