بیست دلیل برای ثروتمند نبودندلایل اینکه چرا ثروتمند نیستید:
مرتضی گرانسایه یکی از معدود توسعه دهندگان وب پارسی
در بخش دوم از سری مصاحبههای ماندگار وب با توسعه دهندگان برتر وب و سیستم مدیریت محتوای وردپرس هستیم. به سراغ یکی دیگر از این متخصصین میروم تا با کنکاشی کنجکاوانه مصاحبهای داشته باشم با فردی که او را با لبخند و برخوردی شاد و تخصصی کمیاب میشناسند. نام او مرتضی گرانسایه و از متخصصین و توسعه دهندگان وب در گروه وردپرس پارسی است. در ادامه با ما همراه باشید….
ضمن سلام و درود خدمت شما و عرض تشکر بابت پذیرش این دعوت، خود را برای خوانندگانی که شما را کم و بیش میشناسند و آنان که قصد شناخت شما را دارند معرفی نمایید.
درود به شما و همه خوانندگان عزیز
مرتضی گرانسایه لیسانسیه از دانشگاه آزاد در رشتهای نامرتبط با علوم رایانه و در اواخر دهه سوم زندگیم هستم. تقریبا همه جا به همین شکل خودم رو معرفی می کنم، مختصر و مفید!
به عنوان فردی که امروزه بسیاری از وبمسترهای ایرانی او را میشناسند، در شروع این مسیر آیا چنین روزی را پیش بینی میکردید؟ چگونه با مسائلی مانند دلسردی و شکست و عدم موفقیت در ادامه مسیر برخورد کردید و چه مدتی طول کشید تا به اینجا که هستید برسید و آیا جایگاهی که امروز در دنیای وب فارسی دارید را رضایت بخش میدانید؟
شخصا هیچ وقت به اینکه چقدر قرار هست شناخته بشم فکر نمی کنم بیشتر به این فکر می کنم که چقدر قرار هست مفید واقع بشم و اگر بخوام روراست باشم، بله پیش بینی چنین روزهای رو میکردم چون با برنامه ریزی و با هدفی مشخص استارت کارها زده شده بود. شاید برای خیلی ها قابل باور نباشه اما چیزی به نام دلسردی و نا امیدی در گروه ما جایی نداره و ناشناخته هست! ولی شکست جزئی جدا ناپذیر از هر پروژه کاری هست و شما رو برای موفقیت آماده میکنه.
حداقل برای شخص من زمان و جایگاه اهمیتی نداره و مهم این هست که هر روز مفیدتر از دیروز باشم و همین ایجاد رضایت در کاربر نهایی باعث خوشحالی و رضایت من میشه.
همه انسانها در اجتماع دارای دوستانی هستند که گاه با آنان تعارف دارند، آیا این تعارفات دوستانه تاکنون باعث شده است که شما خدمات خود را که بسیار وقت گیر و تخصصی و غیر رایگان است برای افرادی رایگان انجام دهید یا اگر به افرادی برخورد کنید که در آنان استعداد و خلاقیت ببینید و عدم توانایی در پرداخت کارمزد کار شما، آیا پیش آمده است که خدمات غیر رایگان خود را به رایگان در اختیارشان بگذارید؟
جواب چند سوال بالا همگی بله است! اگر فشارهای روزمره گی نبود تقریبا همه کارهای شخصی و پروژه های کاری رو برای اشخاص عادی بصورت کاملا رایگان انجام میدادم و کار برای شرکت ها و سازمان های که توان مالی مناسبی دارن رو بصورت پرمیوم انجام میدادم. کلا به کمک رسانی و توسعه رایگان و باز اعتقاد زیادی دارم.
میخواهم از شما در مورد پروژه هایی که به اتمام رساندید بپرسم، این پروژه ها چه بود و چه نقشی در معرفی شما به دنیای وب فارسی و موفقیت شما در این عرصه داشت؟
بجز پروژه بسته پارسی ساز تقریبا بیشتر پروژه های باز من غیرفارسی بودن و تاثیر چندانی در وب فارسی نداشتن.
شما یک طراح وب هستید و از آنجا که امروزه به عقیده بسیاری طراحی وبسایت با گسترش بسته های آماده و اسکریپت های سایت ساز به حالت نصب به جای طراحی درآمده است سوال میشود که آیا در این بین میتوان فرقی میان سایت هایی که آماده نصب هستند (مانند بسته های وردپرس یا نیوک و جوملا) با سایت های استاتیک و سایت های داینامیک برنامه نویسی شده قائل شد و این فرق در کجاست؟
مشخصا تفاوت های زیادی هست. وقتی پروژه ای گسترده با زیر بخشهای متنوع تعریف بشه و نیاز به کاستومایز و بعضاً بومی سازی در پروسه ها باشه مشخصاً سیستم های آماده و بسته های مورد نظر به هیچ وجه کارایی نخواهند داشت و پاسخگوی نیاز مشتری نیستند.
بی شک همه افرادی که برای اهداف مختلف قصد تاسیس یک وبسایت را دارند به سراغ طراح ها و یا شرکتهای طراحی میروند و اغلب آنها با قیمتهایی از 30 میلیون تومان و پایین تر تا 50 و 100 هزار تومان مواجه میشوند. این آشفتگی در بازار طراحی سیستم های اطلاع رسانی و کاربری مجازی در ایران کاملا مشهود است، علت این موضوع از نظر شما چیست؟ آیا قیمتها بر حسب کیفیت کار تا بدین حد میتواند تغییر پذیر باشد و آیا یک تعرفه قیمت گذاری مشخص در این امر وجود دارد، تعرفه قیمتی که شما مد نظر دارید و آن را معقول و منطقی میدانید چیست؟
در کشوری هستیم که آی تی بی برنامه ترین و بی نظم ترین بخش اون هست. مشخصاً بحث طراحی وب که زیر بخشی از آی تی کشور هست از این مورد مُستثنی نیست. بازاری آشفته و بی برنامه و بدون سندیکا! که هر شخصی ساز خودش رو میزنه.
متاسفانه دزدی و کلاهبرداری هم در این حوزه زیاد شده و باعث مشکلات بیشتری شده و اصلا نمیشه به هرکسی اعتماد کرد حتی خود ماها هم بعضاً دچار سردرگمی و حیرت میشیم.
تمامی موارد بالا باعث این میشه که نرخ مشخصی برای هزینه ها و دستمزدها وجود نداشته باشه. بعضی افراد بصورت فله ای هزینه میدن! بعضی ها براساس عادت! بعضی ها براساس جیب طرف مقابل و….
اما بهترین مورد به نظر من عرف جهانی اون هست که براساس کیفیت مجری برای زمانی که صرف میشه هزینه ای مشخص اعلام میشه و کار با عقد یک قرارداد توافقی انجام میشه که خود ما هم برهمین اساس کار می کنیم.
آیا به فعالیت خود در زمینه طراحی و توسعه وب به دید یک شغل نگاه میکنید و یا یک کار عام المنفعه در اوقات فراغت، آیا میتوان طراحی وب را یک شغل با درآمد معقول در ایران نامید؟
تا این لحظه شغل اصلی و البته علاقه شخصی بوده و البته در این بین دید عام المنفعه من توی کار بیشتر بوده! در مورد بخش دوم سوال هم باید بگم اگر آشنا و پارتی مناسب دارید، بله شما یک شغل با درآمد معقول دارید….
شما به عنوان یک طراح، آیا مراحل و دوره های آموزشی خاصی را گذرانده اید؟ آیا عرصه وب و برنامه نویسی وب را موفق تر و اجرایی تر و جذاب تر و درآمدزا تر میدانید و یا عرصه دیجیتال و طراحی مدار و ساخت دستگاه؟
خیر، هیچ دوره و آموزش آکادمیکی نداشتم اما به جرات میتونم بگم کتاب و مقالاتی که مطالعه کردم اگر از یک تحصیل کرده در رده عالی بالاتر نباشه کمتر هم نیست. و در مورد بخش دوم مشخصا وب برای من از همه چیز جذاب تر و خواستنی تر هست و درآمد در الویت بعدی قرار میگیره پس 100% وب.
مطمئناً شما محافل مجازی زیادی را میشناسید، سوال از شما این است که در طی حضور خود در این فضا به چه سایت ها و مجامع و انجمن هایی سر میزنید و در کدام یک از آنها فعال هستید و خدمات خود را ارائه میدهید، آیا خدمات شما در این مجامع رایگان است و یا به صورت پرمیوم و با دریافت کارمزد؟ چه خدماتی را رایگان ارائه میدهید و چه خدماتی را غیر رایگان؟
بیشترین مراجعه من به سایت های مثل Smashing Magazine و گروه سایت های Stackexchange هست و چون از این سایت ها و سایت های مشابه، به رایگان یاد میگیرم پس به رایگان یاد می دهم. متاسفانه سایت های فارسی زیادی نیستن که برای شخص من جالب و جذاب باشن و برای همین اکثر علاقمندی های بنده در سایت های غیر فارسی هست.
آیا میتوان در حوزه طراحی وب به صورت انفرادی کار و فعالیت داشت و موفق بود و یا پیش نیاز موفقیت در این عرصه، حضور و تشکیل گروه کاری است؟
کلاً موافق کارهای انفرادی نیستم و شدیداً طرفدار کارهای گروهی هستم. در هر حوزه و شغلی همکاری رمز اصلی موفقیت هست.
آیا شما و یا تیم شما و سایر متخصصین ایرانی در این حوزه در صورتی که هسته مادر، دیگر به فارسی زبانان خدمات ارائه ندهد و یا کلا ورشکسته شده و یا منحل شود، قادر به گسترش این حوزه است و یا تمامی فعالیت ها در این عرصه وابسته به هسته مادر و شرکت آمریکایی آن است؟
برای نوشتن بسته پارسی ساز ما 2 ماه روی هسته وردپرس کار کردیم. حتی چند باگ و چند مشکل در توابع وردپرس رو پچ کردیم و به جرات میتونم بگم براحتی میتونیم گسترش رو ادامه بدیم اما چیزی که مهم هست اینه که تیم اصلی وردپرس با برنامه ریزی عالی و تیمورک فوق العاده در حال کار هست و البته از لحاظ مالی هم مشکلی ندارن و اینها باعث میشه هیچوقت هیچ گروهی نتونه به مانند گروه اصلی کارهای توسعه رو انجام بده و کار سختی هست.
به نظر شما چه دلایلی مانع از رشد وب پارسی نسبت به سایر کشورها شده؟
اینکه چرا ایران جایگاه خوبی نداره همون تکروی و عدم کار گروهی در ایران هست و اینکه خیلی از ایرانی های فعال در وردپرس به اسم ایران کارهاشون رو بیرون نمیدن. نکته مهم بعدی عدم شاخت بسیاری از کاربران و فعالان این عرضه با قوانین مختلف کپی رایت و کپی لفت و اوپن سورس هست که باعث عدم پیشرفت کسانی شده که کارهای باز و یا پرمیوم انجام میدن. که این مورد بحث مفصلی داره که به جای خودش در این مورد هم صحبت خواهیم کرد.
دلیل اصلی برگزاری همایش وردپرس در ایران توسط گروه وردپرس پارسی چیست و چه اهدافی در این مسیر دنبال می شوند؟
دلایل زیادی برای این همایش وجود داره مثل آشنایی بیشتر افراد فعال در حوزه وب با سیستم وردپرس، آشنایی فعالان وردپرس با همدیگر، صحبت در مورد وردپرس اما در ادامه اینها مهمترین هدفی که دنبالش هستیم بالا بردن آگاهی افراد و کمک برای حذف افراد سودجو هست که با توجه به موراد قبلی مسلماً قابل دسترسی هست.
به عنوان آخرین سوال میخواهم از شما بپرسم که در آینده برنامه و هدف و طرح شما برای گسترش وب فارسی در ایران چیست؟
وردپرس یک بخش از پروژه ها و کارهای ما هست. خیلی ها ما رو با وردپرس میشناسند اما از کارهای دیگه ما در حوزه وب اطلاعی ندارن. کارهای خوبی در حال اجرا داریم که برای اولین با در ایران و حتی در سطح بین الملل اجرا میشه اما فعلا ترجیح میدم در مورد اونها صحبتی نکنم تا طبق برنامه ریزی هایی که انجام شده در وقت مناسب تک به تک رونمایی بشن.
در پایان، ضمن تشکر از شما بابت شرکت در این مصاحبه اگر توصیه و یا پیشنهاد و صحبتی با خوانندگان دارید بفرمایید :
بنده فقط یک خواهش دارم که بسیار ساده هست. لطفاً به حقوق افراد دیگر احترام بگذاریم. مخصوصاً حقوق پدید آورندگان. کپی رایت برای خیلی ها حکم مرگ و زندگی رو داره شاید برای خیلی ها این جمله خنده دار باشه اما یک واقعیت هست که در ایران به اون اهمیتی داده نمیشه. وقتی یک دولوپر نتونه از کارهاش پولی دربیاره خیلی زود به آخر کارش در این حوزه میرسه و میشه گفت در کارش یک مرده به حساب میاد.
چرا ما ثروتمند نیستیم ؟
متاسفانه امروزه اکثر افراد، زمین و زمان و وضعیت سیاسی و اقتصادی و نداشت سرمایه و . را دلیل ثروتمند نشدن خود می دانند. ولی خبر بد برای این افراد این است که:
ثروتمند نشدن شما نه به خاطر وضعیت سیاسی کشور است و نه به خاطر وضعیت اقتصاد کشور و نه حتی نداشتن سرمایه و نه هیچ دلیل بیرونی دیگر.
این مطلب به شما کمک می کند تا ریشه های ثروتمند نبودن خود را به خوبی شناسایی کنید.
به راحتی می توان به دیگران گفت که چه کاری باید انجام بدهند، اما احتمالاً آنها تغییر نخواهند کرد تا زمانی که ریشه ی حقیقی مشکل را تشخیص بدهند.
بیست دلیل برای ثروتمند نبودندلایل اینکه چرا ثروتمند نیستید:
1. شما باورهای طبقه ی متوسط را درباره ی پول دارید.
به عبارت دیگر، هر چه قدر باهوش باشید یا خدمات و کالایی که ارائه می دهید خوب باشد، اگر پول را یک فرصت، آزادی و آیا پلههای موفقیت مالی را میشناسید؟ وفور نعمت ندانید، و در عوض نگاهی حاکی از ترس به پول داشته باشید یا آن را نایاب بدانید، یا تمرکز خود را به جای کسب پول روی پس انداز کردن پول بگذارید، هرگز پله های ثروت را بالا نخواهید رفت.
2. فکر می کنید آدم های ثروتمند شیاد هستند.
از کودکی در سر آدم های معمولی فرو کرده اند که آدم های ثروتمند مال و ثروت خود را از طریق دغلکاری و فریب به دست آورده اند. حقیقت این است که ثروت غالباً از طریق جاه طلبی، تلاش، و بصیرت به دست می آید.
3. شما از موفقیت می ترسید.
شاید عجیب به نظرتان برسد ولی برخی از آدم ها به شدت از موفقیت هراس دارند. در اعماق وجودشان آن را دوست دارند، اما از پیامدهای نامعلوم آن می ترسند، حتی اگر کاملاً مثبت باشد.
دیگر اجازه ندهید ترس شما را کنترل کند! درست مانند ماربازی که یک شاه کبرای سمی را دور گردن خود نگه می دارد، آن را در آغوش بگیرید. آدم های بزرگ انرژی و قدرت ترس را برای رسیدن به اوج استفاده می کنند.
3. باور ندارید که شما هم سزاوار ثروتمند بودن هستید.
آدم های معمولی معتقد هستند ثروتمند بودن امتیازی است که تنها به آدم های خوش شانس داده شده است. حقیقت این است که در یک کشور سرمایه داری، شما حق ثروتمند شدن را دارید اگر خواهان خلق ارزش زیاد برای دیگران باشید.
4. فکر می کنید پول عامل شر است.
نقل قولی در کتاب مقدس که می گوید عشق به پول ریشه ی تمام کارهای شریرانه است، توسط بسیاری به غلط بازگو شده است:“خود پول ریشه ی شر است.”
در نتیجه ی راهنمایی ضعیف و جهل، بسیاری از آدم ها روی نداشتن و محدودیت تمرکز دارند زمانی که پای پول وسط باشد. واقعیت این است که پول داشتن خوشبختی را تضمین نمی کند، اما زندگی را آسان تر و لذت بخش تر می کند.
5. اعتقاد دارید فقیر بودن شرافتمندانه است.
بسیاری از ما به غلط فکر می کنیم که بیش تر خواستن اشتباه است. قلب این ایدئولوژی این است که شما باید به خاطر هرچه که دارید شکرگزار و شاد باشید، و جاه طلبی حرص و طمع صرف است.
اما ذهن بشر طوری سیم کشی شده است که بیش تر می خواهد. این ویژگی، موتور محرک همه ی نوآوری ها در طول تاریخ است. جاه طلبی گناه نیست. جاه طلبی یک فضیلت است.
6. می ترسید دوستان طبقه ی متوسط خود را از دست بدهید.
اگر واقعاً دوستان تان را به این دلیل که به خانه ی بزرگ تری نقل مکان کرده اید، از دست بدهید، این سوال پیش می آید که، “آیا آنها از همان آغاز دوستان حقیقی شما بوده اند؟”احتمالاً دوستانی دارید که سال ها است آنها را می شناسید، و میزان ثروت آنها هیچ گاه برای شما اهمیت نداشته است.
7. فکر می کنید برای ثروتمند شدن به اندازه ی کافی باهوش نیستید.
بسیاری از بهترین ثروت سازان جهان تحصیلات رسمی اندکی دارند، و ثروت خود را از طریق اکتساب و فروش متعاقب دانشی خاص اندوخته اند.
تحصیلات رسمی برای شما یک زندگی می سازند. خودآموزی برای شما کامیابی به بار می آورد. همین امروز تصمیم بگیرید که در تمام طول حیات خود یک محصل باشید و کنترل آموزش خود را در دست بگیرید.
8. گمان می کنید باید خانواده ی خود را قربانی کنید.
غالب آدم ها گمان می کنند که باید بین موفقیت در سطح جهان و داشتن یک زندگی خانوادگی شاد یکی را انتخاب کنند. این که درحال حاضر راهی برای رسیدن به موفقیت ندارید دلیل نمی شود که واقعا راهی وجود نداشته باشد. به جای استفاده از خانواده تان به عنوان یک بهانه، از آنها به عنوان انگیزه ی اصلی خود برای تحقق بخشیدن به اهداف تان استفاده کنید
9. فکر می کنید به اندازه ی کافی جاه طلب نیستید.
یکی از چندین تصور نادرست طبقه ی متوسط این است که آنها گمان می کنند آدم های ثروتمند بیش تر از آنها تمایل به پولدار شدن دارند. این موضوع به ندرت درست است. غالب آدم ها خواهان ثروتمند شدن هستند-آن ها فقط به توانایی های خود باور ندارند. شما در وجود خود همه چیز برای ثروتمند شدن دارید. فقط باید کم کم به آنها ایمان بیاورید.
10. از سوراخ سوزن رد می شوید ولی از در دروازه رد نمی شوید.
آیا در زندگی برای چیزهای کوچک خساست به خرج می دهید و برای چیزهای بزرگ غیرضروری هزینه می کنید؟ مشخص کنید که برای داشتن زندگی که واقعاً دلخواه تان است، چه قدر در سال باید درآمد داشته باشید. درباره ی میزان پولی که نهایتاً دوست دارید سالانه خرج کنید، پس انداز کنید، و سرمایه گذاری کنید تصمیم بگیرید، و برنامه ریزی کنید و برای تحقق این برنامه ضرب العجلی تعیین کنید.
20دلیل برای ثروتمند نبودن
11. برای به دست آوردن پول تجارت زمان می کنید.
اغلب آدم ها گمان می کنند که پول سازی یک فرآیند خطیِ گره خورده با زمان است. آنها تصور می کنند با بیش تر کار کردن پول بیش تری به دست می آورند. پول درآوردن را یک فرآیند غیرخطی ببینید که در آن پول سازی به معنای پیدا کردن راه حل برای مشکلات است.
شیوه ی خطی آشکار است. شیوه ی غیرخطی، غیرآشکار است.
12. شما پول را یک شیطان مسلم می دانید.
بیش تر آدم ها پول را یک شیطان مسلم می دانند که باید همیشه کنترل شود و نباید روی آن تمرکزی داشت. برای آدم های معمولی، ایده ی ثروت سازی سطحی و مانند کارهای دیگر به نظر می رسد. ثروتمندان پول را یک ابزار مثبت می بینند که قدرت خلق آزادی و فرصت را برای خودشان و خانواده های شان دارد. پول به آنها توانایی می دهد که آن چه را می خواهند، در هر زمانی که می خواهند، با هر کسی که می خواهند و تا هر مدتی که می خواهند و بدون محدودیت انجام دهند.
13. سخت کار کردن را بر اهرم ها ترجیح می دهید.
اگر سخت کار کردن رمز موفقیت مالی بود، کارگرهای ساختمانی و پیش خدمت های کافه ها باید الان ثروتمند بودند. پولدارها تمرکز خود را به طور استراتژیک روی سودآورترین حوزه های کسب وکارشان می گذارند و در عین حال از ارتباطات، اعتبار و منابع شان به عنوان اهرمی برای به حداکثر رساندن نتایج هر فعالیتی که دارند، استفاده می کنند.
14. گمان می کنید ثروتمندان سنگدل هستند.
به طور کلی، عامه ی مردم فکر می کنند که ثروتمندان آدم هایی بی توجه و خودشیفتگانی غرق در خود هستند که فقط به خاطر منافع مالیاتی که مؤسسات خیریه و کارهای بشردوستانه دارند، به سراغ آنها می روند. اغلب ثروتمندان بذل و بخشش می کنند چون این کار برای شان مقدور است. ثروتمندان از بخشنده ترین های سیاره ی ما هستند، که سالانه میلیون ها دلار برای دلایل ارزشمند صرف می کنند.
15. شما یک ذهنیت لاتاری محور دارید.
آدم های معمولی عاشق لاتاری هستند زیرا عمیقاً معتقد هستند که تنها شانس آنها برای کسب ثروت همین است. حقیقت این است که، احتمالاً حق با آنها است. نه به این دلیل که قابلیت اش را ندارند، بلکه موضوع این است که آنها به توانایی های خود ایمان ندارند، و اعتقادات آنها راجع به پول، موفقیت مالی شان را محدود می کند.
16. شما از شکست هراس دارید.
غالب مردم معتقد هستند شکست دردناک است و باید برای حفظ غرور و شایستگی از آن جلوگیری کرد. آنها در تلاش برای حفاظت از غرورشان، تنها به سراغ کارهایی می روند که می دانند توانایی انجام اش را دارند. حقیقت این است که شکست سنگ بنای لازم موفقیت های عظیم است، و باید مانند یک معلم با آن رفتار شود. تمرکز خود را روی یادگیری، رشد و فرآیند رسیدن به هدف تان بگذارید.
17. اهمیت پول را انکار می کنید.
برخی آدم ها با افتخار اهمیت پول را انکار می کنند و این باور را مثل یک مدال افتخار بر آیا پلههای موفقیت مالی را میشناسید؟ گردن می دانند. آنها اعتقاد دارند که عدم علاقه ی آنها به پول به دنیا نشان می دهد که آنها برتر از آن هستند که ماده باور باشند. آنها اهمیت پول را انکار می کنند چون نیاز دارند خود به لحاظ اخلاقی برتر نشان بدهند، در حالی که همزمان با ترس و وحشت که همراه بی پولی می آید، دست و پنجه نرم می کنند.
وقت آن رسیده که بیدار شویم و واقعیت را ببینیم:پول یکی از عناصر حیاتی زندگی است.
18. شما با آدم های بی پول ارتباط دارید.
اینشتین گفت که آگاهی مسری است. این بدان معنا نیست که دوستان خود را خیلی راحت به دلیل دارایی کمی که دارند، کنار بگذارید. اما اگر می خواهید ثروتمند شوید، لازم است که ارتباط با دیگر آدم های ثروتمند را آغاز کنید. اگر می خواهید اندامی متناسب داشته باشید باید با آد م های متناسب در باشگاه رابطه داشته باشید. اگر به مذهب علاقه دارید، باید با آدم هایی که به کلیسا می روند رابطه ی بیش تری داشته باشید. بنابراین اگر می خواهید پولدار شوید، با آدم های پولدار بشد و از آنها یاد بگیرید.
19. بیش از حد راحت هستید.
بیش تر آدم ها برای داشتن راحتی فیزیکی، روانی، و عاطفی تقلا می کنند. اما میلیونر شدن کار راحتی نیست و میل به راحتی می تواند ویران کننده باشد. باید یاد بگیرید که در هنگام فعالیت در یک حالت عدم قطعیت دائمی، راحت باشید. ثروتمند شدن قیمت دارد، اما اگر برای تحمل رنج موقت به لحاظ روانی قوی باشید می توانید ثروت فراوانی را شخم بزنید.
20. شما برای سرگرمی بیش تر ارزش قائل هستید تا آموزش
غالب مردم میزان قابل توجهی از زمان خود را صرف سرگرم کردن خودشان با فعالیت های مختلف می کنند. آنها با ذهنیتی زندگی می کنند که بر اساس آن تلاش حداقل است و لذت پادشاهی!
آدم های ثروتمند بیش تر توجه خود را روی فعالیت هایی می گذارند که هم پول ساز هستند و هم لذت بخش. آنها از عشق و علاقه ای که به املاک و مستغلات دارند حداکثر استفاده را می کنند و دست سرمایه گذاری مخاطره آمیز می زنند، به خاطر شور و شوقی که نسبت به نقاشی های زیبا دارند در هنر سرمایه گذاری می کنند، یا از استعداد خود در زمینه ی اعداد برای خرید و فروش سهام سود می برند. بنابراین در حالی ه به نظر می رسد مشغول به کار هستند، از سرگرمی های خود لذت می برند و در کنار آنها پول زیادی نیز به جیب می زنند.
آیا بزرگترین مرجع تعمیرات موبایل در ایران را می شناسید؟
موبایل را می توان یکی از نزدیک ترین دوستان هر کاربری دانست. کاربران تلفن های هوشمند، گوشی های خود را همه جا در دست دارند.
موبایلی که همواره در دست کاربران است، مستعد صدمه دیدن و آسیب فیزیکی است. تعمیرات موبایل کاری پیچیده و در عین حال لذت بخش است و شما در صورتی که یک مرکز تعمیرات موبایل معتبر را بیابید، میتوانید با صرف هزینه کم و با اطمینان بالا گوشی یا تبلت خود را تعمیر کنید. هر تلفن همراهی ممکن است به دلیل ضربه خوردن، آب خوردگی، اتصال به پاوربانک یا شارژر غیر اورجینال و موارد دیگر دچار مشکلات مربوط به سخت افزار (لاجیک برد به انضمام تمامی بخشهای مکانیکی و الکترونیکی گوشی) شود. در این صورت، بهترین گزینه برای تعمیرات گوشیهای هوشمند، مراجعه به یکی از مراکز تخصصی تعمیرات موبایل است.
تعمیر صفحه نمایش (ال سی دی) و تعویض گلس موبایل
- شرط اول: ال سی دی تصویر داشته باشد و هیچ یک از قسمتهای ال سی دی پیکسل نسوزانده باشند.
- شرط دوم: تاچ ال سی دی لگ و تاخیر نداشته باشد و بتوانید به درستی تمام صفحه را لمس کنید.
اگر هر دو شرط بالا به صورت همزمان صادق باشد، میتوانید بدون تعویض تاچ و ال سی دی اورجینال گوشی و تنها با تعویض گلس گوشی، تاچ و ال سی دی را تعمیر کنید.
کوک موبایل با توجه به اهمیت دانش و دانشگاهیان، قیمتهای تعویض ال سی دی گلس شکسته آیفون را برای این عزیزان همراه با تخفیف در نظر گرفته است . برای مثال میتوانید با کلیک روی تعویض گلس، قیمتهای مربوط به تعویض گلس (ال سی دی گلس شکسته) محصولات اپل را ببینید.
آموزش تعمیرات موبایل
تعمیرات سخت افزار و نرم افزاری موبایل ، یکی از پر درآمدترین شغلهای حوزه الکترونیک و تکنولوژی است. تعداد بسیار زیادی از تعمیرات موبایل مربوط به تعمیرات سخت افزار موبایل است. دپارتمان تعمیرات و آموزش کوک موبایل مفتخر است که آموزش تخصصی تعمیرات موبایل با محوریت آموزش سخت افزار موبایل را برای اولین بار در تهران و به صورت فوق تخصصی ارایه نماید. بدیهی است کارآموزانی که آموزش ها را فرا میگیرند میتوانند انواع و اقسام موبایلها را عیبیابی و تعمیر نمایند و از این راه منبع درآمدی عالی را برای خود ایجاد نمایند.
آنچه در کوک موبایل و تحت نظر اساتید مجرب و شناخته شده تعمیرات سخت افزار موبایل میآموزید :
8 مدل درآمد؛ آشنایی با مدل های درآمدی کمپانی های معروف دنیا
تصور کنید به تازگی کسب و کار یا استارتاپ خود را راهاندازی کرده اید. چه برنامههایی برای رشد و توسعه کسب و کار دارید؟ احتمالاً بزرگترین آرزوی شما برای کسب و کارتان این است که مانند شرکت بزرگی مثل والمارت به رشدی بینظیر برسید و رقبایتان را پشت سر بگذارید.
ممکن است فکر کنید چنین شرکتهایی چگونه در موفقیت زبانزد شدند؟ و از آن مهمتر آیا کسب و کار شما میتواند به چنین موفقیتهای چشمگیری برسد؟ چرا که نه! شرکتهای زیادی نیستند که بتوانند از صفر به عرش برسند؛ اما شما میتوانید. اگر امیدی ندارید و فکر میکنید غیرممکن است این سخن استیو جابز را به خاطر بسپارید: «هر رویایی که رها میکنید، بخشی از آیندهتان است که از بین میرود.»
در این مطلب شما را با انواع مدل درآمدی آشنا میکنیم که سبب میشوند زحمات شما برای رشد کسب و کار شما ثمربخش باشد.
اهمیت مدل درآمدی
همه کمپانیهای بزرگ و موفق، بدون استثنا، مدل رشد دارند. مدل رشد در کسب و کار مفهوم نسبتاً جدیدی است؛ اما نقش آن در توسعه کسب و کارها غیرقابل چشمپوشی است. بگذارید ابتدا به چیستی مدل درآمدی بپردازیم. مدل رشد کسب و کار نمایانگر معیارهای بیزینس است و میتواند شاخصههای کلیدی رشد کسب و کار شما را مشخص کند. با کمک این مدل، متغیرهای اساسی برای آینده کسب و کارتان را برنامهریزی خواهید کرد. به عبارت دیگر، مدل کسب و کار طرحی کلی از برنامههای یک کمپانی برای کسب درآمد بیشتر است.
اگر کسب و کاری کوچک و نوپا را اداره میکنید یا اگر میخواهید به رشدی قابل اتکا برسید، به طور ویژه با مدل رشد سر و کار خواهید داشت. یک مدل رشد کسب و کار کوچک خوب میتواند رشد مصرفکنندگان، هزینهها و دیگر شاخصههای کسب و کار را مشخص کند. به علاوه، فرصت بررسی پیشفرضها و مقایسه گزینههای مختلف را برای شما فراهم میکند.
اگر کارآفرین یا صاحب استارتآپ باشید، متوجه میشوید شما تنها کسی نیستید که با مشکلات مختلف روبرو میشوید. در حقیقت بسیاری از کسب و کارها پیش از رسیدن به جایگاه فعلی شما شکست خوردهاند و بسیاری در آینده شکست میخورند. مدل رشد کسب و کار چیزی است که شما را از سرنوشتی مشابه نجات خواهد داد. مدل درآمدی را میتوان به ابزاری تشبیه کرد که دیدی از بالا به شما میدهند.
۲۰ دلیل که چرا ثروتمند نیستیم
چرا ثروتمند نیستیم ولی دیگران هستند ؟ مگر نه این که همه دوست دارند ثروتمند باشند. پس چرا من و شما نباشیم. مطمئناً توصیههای زیادی برای کسب پول بیشتر وجود دارد. اما دربارهی دلایل ثروتمند نبودن چه؟ واقعاً چه چیزی مانع ما میشود و جواب اصلی اینکه چرا ثروتمند نیستیم چیست؟
به گزارش «بهداشت نیوز» به راحتی میتوان به دیگران گفت که چه کاری باید انجام بدهند، اما احتمالاً آنها تغییر نخواهند کرد تا زمانی که ریشهی حقیقی مشکل را تشخیص بدهند.
در این نوشتار ۲۰ دلیل میبینید برای اینکه چرا ثروتمند نیستیم :
۱. ما باورهای طبقهی متوسط را دربارهی پول داریم.
به عبارت دیگر، هر چهقدر باهوش باشید یا خدمات و کالایی که ارائه میدهید خوب باشد، اگر پول را یک فرصت، آزادی و وفور نعمت ندانید، و در عوض نگاهی حاکی از ترس به پول داشته باشید یا آن را نایاب بدانید، یا تمرکز خود را به جای کسب پول روی پسانداز کردن پول بگذارید، هرگز پلههای ثروت را بالا نخواهید رفت.
۲. فکر میکنیم آدمهای ثروتمند شیاد هستند.
این هم یک دلیل دیگر که چرا ثروتمند نیستید از کودکی در سر آدمهای معمولی فرو کردهاند که آدمهای ثروتمند مال و ثروت خود را از طریق دغلکاری و فریب بهدست آوردهاند. حقیقت این است که ثروت غالباً از طریق جاهطلبی، تلاش، و بصیرت بهدست میآید.
۳. ما از موفقیت میترسیم.
شاید عجیب به نظرتان برسد ولی برخی از آدمها به شدت از موفقیت هراس دارند. در اعماق وجودشان آن را دوست دارند، اما از پیامدهای نامعلوم آن میترسند، حتی اگر کاملاً مثبت باشد.
دیگر اجازه ندهید ترس شما را کنترل کند! درست مانند ماربازی که یک شاهکبرای سمی را دور گردن خود نگه میدارد، آن را در آغوش بگیرید. آدمهای بزرگ انرژی و قدرت ترس را برای رسیدن به اوج استفاده میکنند.
۳. باور نداریم که ما هم سزاوار ثروتمند بودن هستیم.
آدمهای معمولی معتقد هستند ثروتمند بودن امتیازی است که تنها به آدمهای خوششانس داده شدهاست. حقیقت این است که در یک کشور سرمایهداری، شما حق ثروتمند شدن را دارید اگر خواهان خلق ارزش زیاد برای دیگران باشید.
۴. فکر میکنیم پول عامل شر است.
نقلقولی در کتاب مقدس که میگوید عشق به پول ریشهی تمام کارهای شریرانه است، توسط بسیاری به غلط بازگو شدهاست: “خود پول ریشهی شر است.”
در نتیجهی راهنمایی ضعیف و جهل، بسیاری از آدمها روی نداشتن و محدودیت تمرکز دارند زمانی که پای پول وسط باشد. واقعیت این است که پول داشتن خوشبختی را تضمین نمیکند، اما زندگی را آسانتر و لذتبخشتر میکند.
۵. اعتقاد داریم فقیر بودن شرافتمندانه است.
باور به فقر بی چون و چرا دلیلی است که چرا ثروتمند نیستید. بسیاری از ما به غلط فکر میکنیم که بیشتر خواستن اشتباه است. قلب این ایدئولوژی این است که شما باید به خاطر هرچه که دارید شکرگزار و شاد باشید، و جاهطلبی حرص و طمع صرف است.
اما ذهن بشر طوری سیمکشی شدهاست که بیشتر میخواهد. این ویژگی، موتور محرک همهی نوآوریها در طول تاریخ است. جاهطلبی گناه نیست. جاهطلبی یک فضیلت است.
۶. میترسیم دوستان طبقهی متوسط خود را از دست بدهیم.
اگر واقعاً دوستانتان را به این دلیل که به خانهی بزرگتری نقل مکان کردهاید، از دست بدهید، این سوال پیش میآید که، “آیا آنها از همان آغاز دوستان حقیقی شما بودهاند؟”احتمالاً دوستانی دارید که سالها است آنها را میشناسید، و میزان ثروت آنها هیچگاه برای شما اهمیت نداشتهاست.
۷. فکر میکنیم برای ثروتمند شدن به اندازهی کافی باهوش نیستیم.
بسیاری از بهترین ثروتسازان جهان تحصیلات رسمی اندکی دارند، و ثروت خود را از طریق اکتساب و فروش متعاقب دانشی خاص اندوختهاند.
تحصیلات رسمی برای شما یک زندگی میسازند. خودآموزی برای شما کامیابی به بار میآورد. همین امروز تصمیم بگیرید که در تمام طول حیات خود یک محصل باشید و کنترل آموزش خود را در دست بگیرید.
۸. گمان میکنیم باید خانوادهی خود را قربانی کنیم.
چرا ثروتمند نیستیم ؟ چون تفکرمان غلط است. غالب آدمها گمان میکنند که باید بین موفقیت در سطح جهان و داشتن یک زندگی خانوادگی شاد یکی را انتخاب کنند. اینکه درحالحاضر راهی برای رسیدن به موفقیت ندارید دلیل نمیشود که واقعا راهی وجود نداشته باشد. به جای استفاده از خانوادهتان به عنوان یک بهانه، از آنها به عنوان انگیزهی اصلی خود برای تحقق بخشیدن به اهدافتان استفاده کنید
۹. فکر میکنیم به اندازهی کافی جاهطلب نیستیم.
یکی از چندین تصور نادرست طبقهی متوسط این است که آنها گمان میکنند آدمهای ثروتمند بیشتر از آنها تمایل به پولدار شدن دارند. این موضوع به ندرت درست است. غالب آدمها خواهان ثروتمند شدن هستند-آنها فقط به تواناییهای خود باور ندارند. شما در وجود خود همه چیز برای ثروتمند شدن دارید. فقط باید کمکم به آنها ایمان بیاورید. حالا آیا پلههای موفقیت مالی را میشناسید؟ فهمیدید چرا ثروتمند نیستیم ؟.
۱۰. از سوراخ سوزن رد میشویم ولی از در دروازه رد نمیشویم.
آیا در زندگی برای چیزهای کوچک خساست به خرج میدهید و برای چیزهای بزرگ غیرضروری هزینه میکنید؟ مشخص کنید که برای داشتن زندگی که واقعاً دلخواهتان است، چهقدر در سال باید درآمد داشته باشید. دربارهی میزان پولی که نهایتاً دوست دارید سالانه خرج کنید، پسانداز کنید، و سرمایهگذاری کنید تصمیم بگیرید، و برنامهریزی کنید و برای تحقق این برنامه ضربالعجلی تعیین کنید.
۱۱. برای بهدست آوردن پول تجارت زمان میکنیم.
اغلب آدمها گمان میکنند که پولسازی یک فرآیند خطیِ گره خورده با زمان است. آنها تصور میکنند با بیشتر کار کردن پول بیشتری بهدست میآورند. پول درآوردن را یک فرآیند غیرخطی ببینید که در آن آیا پلههای موفقیت مالی را میشناسید؟ پولسازی به معنای پیدا کردن راهحل برای مشکلات است.
شیوهی خطی آشکار است. شیوهی غیرخطی، غیرآشکار است.
۱۲. ما پول را یک شیطان مسلم میدانیم.
بیشتر آدمها پول را یک شیطان مسلم میدانند که باید همیشه کنترل شود و نباید روی آن تمرکزی داشت. برای آدمهای معمولی، ایدهی ثروتسازی سطحی و مانند کارهای دیگر به نظر میرسد. ثروتمندان پول را یک ابزار مثبت میبینند که قدرت خلق آزادی و فرصت را برای خودشان و خانوادههایشان دارد. پول به آنها توانایی میدهد که آنچه را میخواهند، در هر زمانی که میخواهند، با هر کسی که میخواهند و تا هر مدتی که میخواهند و بدون محدودیت انجام دهند.
۱۳. سخت کار کردن را بر اهرمها ترجیح میدهیم.
اگر سخت کار کردن رمز موفقیت مالی بود، کارگرهای ساختمانی و پیشخدمتهای کافهها باید الان ثروتمند بودند. پولدارها تمرکز خود را به طور استراتژیک روی سودآورترین حوزههای کسبوکارشان میگذارند و در عین حال از ارتباطات، اعتبار و منابعشان به عنوان اهرمی برای به حداکثر رساندن نتایج هر فعالیتی که دارند، استفاده میکنند.
۱۴. گمان میکنیم ثروتمندان سنگدل هستنم.
به طور کلی، عامهی مردم فکر میکنند که ثروتمندان آدمهایی بیتوجه و خودشیفتگانی غرق در خود هستند که فقط به خاطر منافع مالیاتی که مؤسسات خیریه و کارهای بشردوستانه دارند، به سراغ آنها میروند. اغلب ثروتمندان بذل و بخشش میکنند چون این کار برایشان مقدور است. ثروتمندان از بخشندهترینهای سیارهی ما هستند، که سالانه میلیونها دلار برای دلایل ارزشمند صرف میکنند.
۱۵. ما یک ذهنیت لاتاری محور داریم.
آدمهای معمولی عاشق لاتاری هستند زیرا عمیقاً معتقد هستند که تنها شانس آنها برای کسب ثروت همین است. حقیقت این است که، احتمالاً حق با آنها است. نه به این دلیل که قابلیتاش را ندارند، بلکه موضوع این است که آنها به تواناییهای خود ایمان ندارند، و اعتقادات آنها راجع به پول، موفقیت مالیشان را محدود میکند.
۱۶. ما از شکست هراس داریم.
ترس از شکست دلیل مجکمی است که چرا ثروتمند نیستیم / غالب مردم معتقد هستند شکست دردناک است و باید برای حفظ غرور و شایستگی از آن جلوگیری کرد. آنها در تلاش برای حفاظت از غرورشان، تنها به سراغ کارهایی میروند که میدانند توانایی انجاماش را دارند. حقیقت این است که شکست سنگ بنای لازم موفقیتهای عظیم است، و باید مانند یک معلم با آن رفتار شود. تمرکز خود را روی یادگیری، رشد و فرآیند رسیدن به هدفتان بگذارید.
۱۷. اهمیت پول را انکار میکنیم.
برخی آدمها با افتخار اهمیت پول را انکار میکنند و این باور را مثل یک مدال افتخار بر گردن میدانند. آنها اعتقاد دارند که عدم علاقهی آنها به پول به دنیا نشان میدهد که آنها برتر از آن هستند که مادهباور باشند. آنها اهمیت پول را انکار میکنند چون نیاز دارند خود به لحاظ اخلاقی برتر نشان بدهند، در حالی که همزمان با ترس و وحشت که همراه بیپولی میآید، دست و پنجه نرم میکنند.
وقت آن رسیده که بیدار شویم و واقعیت را ببینیم: پول یکی از عناصر حیاتی زندگی است.
۱۸. ما با آدمهای بیپول ارتباط داریم.
چرا ثروتمند نیستیم ؟ چون با ثروتمندان نشست و برخاست ندارید. اینشتین گفت که آگاهی مسری است. این بدان معنا نیست که دوستان خود را خیلی راحت به دلیل دارایی کمی که دارند، کنار بگذارید. اما اگر میخواهید ثروتمند شوید، لازم است که ارتباط با دیگر آدمهای ثروتمند را آغاز کنید. اگر میخواهید اندامی متناسب داشته باشید باید با آدمهای متناسب در باشگاه رابطه داشته باشید. اگر به مذهب علاقه دارید، باید با آدمهایی که به کلیسا میروند رابطهی بیشتری داشته باشید. بنابراین اگر میخواهید پولدار شوید، با آدمهای پولدار بشد و از آنها یاد بگیرید.
۱۹. بیش از حد راحت هستیم.
بیشتر آدمها برای داشتن راحتی فیزیکی، روانی، و عاطفی تقلا میکنند. اما میلیونر شدن کار راحتی نیست و میل به راحتی میتواند ویرانکننده باشد. باید یاد بگیرید که در هنگام فعالیت در یک حالت عدم قطعیت دائمی، راحت باشید. ثروتمند شدن قیمت دارد، اما اگر برای تحمل رنج موقت به لحاظ روانی قوی باشید میتوانید ثروت فراوانی را شخم بزنید.
۲۰. برای سرگرمی بیشتر ارزش قائل هستیم تا آموزش
و دلیل آخر برای ای که چرا ثروتمند نیستیم این است که به آموزش بها نمی دهید. غالب آیا پلههای موفقیت مالی را میشناسید؟ مردم میزان قابل توجهی از زمان خود را صرف سرگرم کردن خودشان با فعالیتهای مختلف میکنند. آنها با ذهنیتی زندگی میکنند که بر اساس آن تلاش حداقل است و لذت پادشاهی!
آدمهای ثروتمند بیشتر توجه خود را روی فعالیتهایی میگذارند که هم پولساز هستند و هم لذتبخش. آنها از عشق و علاقهای که به املاک و مستغلات دارند حداکثر استفاده را میکنند و دست سرمایهگذاری مخاطرهآمیز میزنند، به خاطر شور و شوقی که نسبت به نقاشیهای زیبا دارند در هنر سرمایهگذاری میکنند، یا از استعداد خود در زمینهی اعداد برای خرید و فروش سهام سود میبرند. بنابراین در حالی که به نظر میرسد مشغول به کار هستند، از سرگرمیهای خود لذت میبرند و در کنار آنها پول زیادی نیز به جیب میزنند.
دیدگاه شما