شاخص قدرت نسبی (RSI) برای اندازهگیری تغییرات یک دارایی دیجیتال در مارکت در 14 بازه زمانی، مورد استفاده قرار میگیرد. این 14 دوره میتواند روز، ساعت و هفته باشد. شاخص RSI توسط دو فرمول کلی اندازهگیری میشود.این فرمولها میانگین سود و زیان را در این 14 بازه زمانی از هم جدا میکند. برای استفاده از این شاخص باید ابزارهای کمکی در این زمینه و نحوه تحلیل شاخص قدرت نسبی را به درستی بررسی کرد.
تحلیل تکنیکال شاخص کل بورس
کف شاخص در محدوده ۱.۶۴۰ الی ۱.۶۷۰ میلیون واحد بسته شده است. شاخص کل بورس تهران طی چند روز اخیر حدود ١۵ درصد اصلاح کرده و حالا شرایط به گونه ای شده که پیش بینی می شود دوباره شاخص رو به بالا برگردد.
بورس24 : شاخص کل بورس تهران طی چند روز اخیر حدود 15 درصد اصلاح کرده و حالا شرایط به گونه ای شده که پیش بینی می شود دوباره شاخص رو به بالا برگردد.
پرویز خالقی کارشناس بازار سرمایه درخصوص وضعیت شاخص کل بورس گفت: شاخص بورس اوراق بهادار تهران پس از ثبت قله ۲۰۹۰۰۰۰ واحدی تحت تاثیری اخباری همچون آزادی سازی ۳۰ درصد دوم از سهام عدالت ، کش و قوس های در خصوص عرضه یا عدم عرضه ETF پالایشی ها ، کاهش ضریب اعتبار کارگزاری ، زمانبندی تایم معاملات و عواملی از این دست شروع به اصلاح کرد. از طرف دیگر عرضه های سنگین شرکت های حقوقی در کنار کاهش حد نصاب سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری موجب بر هم خوردن تعادل کفه عرضه و تقاضا در بازار شد. همچنین شتاب بالای اصلاح بازار مجموع ترس سهامدار خرد و ایجاد فشار فروش مضاعف به بازار شد.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم نماگر بازار بورس را از منظر نموداری بررسی کنیم ، بنظر می رسد شاخص کل در قالب یک ۵ موجی صعودی در حال پیشروی است.
خالقی گفت: ریزش اخیر شاخص کل را می توان در قالب موج ۴ الیوتی تفسیر کرد. بنظر می رسد کف شاخص در محدوده ۱.۶۴۰ الی ۱.۶۷۰ میلیون واحد بسته شده است و هر چه بیشتر به این ناحیه نزدیکتر شویم شاهد تعادل بیشتر در بازار خواهیم بود. احتمال شکل گیری واگرایی مخفی مثبت بین قیمت و اندیکاتور RSI از اهمیت بالای سطح مذکور بعنوان کف شاخص خبر می دهد. با این حال با توجه به اینکه موج اصلاحی اخیر ساختار واضحی نداشته است ممکن است برای مدتی شاخص حالت رنج به خود گیرد.
این کارشناس بازار سرمایه در پایان گفت: با این حال انتظار می رود پس از پایان موج ۴ قیمت در قالب موج ۵ حداقل تا حوالی ۲.۳۸۰ میلیون واحد پیشروی کند.
اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
امروز دیگر افراد واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI ترجیح میدهند به جای سخت کارکردن هوشمندانه کار کنند چرا که براساس تجربه آموختهاند که میتوان با انتخاب یک سرمایهگذاری هوشمندانه بدون نیاز به فعالیتهای سخت جسمی و یا تحمل فشارهای کاری درآمدی به مراتب بهتر از آن مشاغل داشت. اینجاست که بازارهای مالی همچون فارکس با ویژگیها و قابلیتهای مختلف ظاهر شده و توجه طیف وسیعی از افراد را به خود معطوف میکنند.
تحلیل این بازارها با استفاده ار ابزارها و شاخصهای گوناگون از جمله اندیکاتور MFI میتواند احتمال موفقیت و کسب درآمد مورد نظرتان را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد. پیش از آن که در مورد کاربرد و نحوه محاسبه سیگنال و تفاوت این اندیکاتور با RSI بحث کنیم، ابتدا بیایید به سراغ مفهوم آن برویم.
اندیکاتور MFI چیست؟
بازارهای مالی این فرصت را برای افراد به وجود میآورند که با سرمایهگذاری هرچند اندک در صورت انتخاب موقعیتهای مناسب به درآمدی فوقالعاده برسند. البته این واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI بازار همچون تمامی مشاغل دیگر دارای مفاهیم و اصطلاحات مختص به خود است. یکی از مهمترین آنها تحلیل تکنیکال است در واقع بسیاری معتقدند که اگر به شخصه بتوانید براساس ابزارها و اندیکاتورهای مختلف عملکرد بازار را تحلیل کنید شانس موفقیتتان در فارکس چندین برابر خواهد شد.
این تحلیل تکنیکال نیز براساس ابزارهای مشخصی همچون نمودارهای مختلف و اندیکاتورهای متفاوت قابل انجام است که یکی از مهمترین اندیکاتورهای این بازار اندیکاتور MFI یا Money واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI Flow Index است که میتواند فشار خریدوفروش روی یک ابزار مالی را محاسبه کرده و سیگنالهایی برای حجم انجام معاملات به معاملهگران ارسال کند.
به بیانی دیگر، شاخص جریان پول نوسان سازی است که به واسطه قیمت و حجم فشار معاملات را اندازهگیری کرده و سیگنالهایی از خط روند حرکتی بازار در آینده به معاملهگران میفرستد. این شاخص که توسط Avrum Soudack و Gene Quong ایجاد شده نزد تحلیلگران و فعالان بازارها بهعنوان شاخص قدرت نسبی یا RSI دارای وزن یا حجمی نیز شناخته میشود.
این شاخص با قیمت معمولی برای هر بازهی زمانی آغاز شده و زمانی که این قیمت افزایش مییابد فشار خرید مثبت و هنگامی که کاهش مییابد فشار فروش منفی خواهد بود. حال نسبتی از این جریان به فرمول RSI متصل شده و با ایجاد نوسان سازی ارقامی بین صفر تا صد به نمایش گذاشته میشود.
ناگفته نماند که اندیکاتور MFI به منظور شناسایی معکوسها و زیادهرویهای قیمت با انواع سیگنالها کارایی دارد. البته باید توجه داشت که ارقام بالای ۸۰ بهعنوان اشباع خرید و زیر ۲۰ به عنوان اشباع فروش در نظر گرفتهشده و برای استحکام سیگنال میتوان آن را با اندیکاتورهای دیگر ترکیب کرد.
کاربرد اندیکاتور MFI چیست؟
یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور MFI ایجاد نسبت پول است. در واقع این شاخص به وسیله جمع کردن مقادیر جریان پول مثبت و منفی و محاسبه آنها واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI میتواند یک نسبت پول ایجاد کند که در عرصههای مختلف کارایی دارد. یکی دیگر از کاربردهای آن تشخیص واگرایی در بازارهای مالی است.
گفتنی است شاخص MFI یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی است. لازم به ذکر است که دو نوع واگرایی مثبت و منفی که هر دو برای اهداف تجاری از اهمیت بالایی برخوردار هستند نشان دهنده فرصت خرید یا فرصت فروش خواهند بود از این رو تشخیص آنها میتواند به شدت حائز اهمیت باشد. اما اهمیت اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال بههمین جا خلاصه نمیشود و باید به وابستگی نوسانات شکست معاملات به این اندیکاتور هم اشاره کرد.
نوساناتی که به صورت صعودی یا فرصت خرید و نزولی یا فرصت فروش در نظر گرفتهشده و میتواند منجر به بازگشت قیمتها شود. بد نیست بدانید شکست نوسانات در شرایط بالاتر از بالاترین حد قبلی خود سیگنال بسیار خوبی برای خرید و کاهش در شرایط کمتر از پایینترین سطح قبلی خود سیگنال مهمی برای فروش به حساب میآید. در کل استفاده از اندیکاتور MFI در فارکس برای به حد اکثر رساندن شانس موفقیت خود در این بازارهای یکی از بهترین ابزارها به شمر میرود که در صورت ترکیب با دیگر شاخصها میتواند به مراتب موثرتر باشد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
یکی از مهمترین مواردی که درباره اندیکاتور MFIباید بدانید، نحوه محاسبه و آگاهی از سری محاسبات خاص آن است که کوچکترین اشتباهی در آن میتواند در نتیجه نهایی و تحلیل شما از بازار اثر گذاشته و موجب زیانهای گاها جبران ناپذیری شود. ابتدا لازم است بدانید که چندین مرحله به منظور محاسبه اندیکاتور شاخص جریان نقدی وجود دارد. در گام اول با مجموع سطوح بالا و پایین و بسته و تقسیم آن بر عدد ۳، قیمت معمولی بدست میآید و پس از آن از حاصلضرب این قیمت در حجم، جریان پول محاسبه خواهد شد.
حال میتوانیم با تحلیل قیمت معمولی چنان چه قیمت امروز نسبت به دیروز افزایش داشت جریان پول را مثبت در نظر گرفته و چنان چه کاهش داشت جریان پول را منفی در نظر بگیریم؛ حال نسبت پول از طریق تقسیم جریان مثبت پول بر جریان منفی آن محاسبه خواهد شد که در نهایت پس از طی این مراحل شاخص جریان پول یا Money Flow Index محاسبه خواهد شد.
سیگنال اندیکاتور MFI
توسعهدهندگان اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال به وسیله آن ۳ سیگنال اصلی را شناسایی کردند؛ نخست سطوح بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد، پس از آن تشخیص واگرایی صعودی و نزولی به منظور پیشبینی تغییرات روند بازار و سوم هم نوسانات شکست در محدوده ۸۰ یا ۲۰ به منظور شناسایی معکوسهای بالقوه قیمت!
سطوح خرید یا فروش بیش از حد را میتوان به منظور شناسایی افراطهای قیمتی مورد استفاده قرار داد؛ غالبا MFI بالای ۸۰ را به عنوان خرید بیشتر از حد و MFI زیر ۲۰ را به عنوان فروش بیش از حد به حساب میآورند اما لازم به ذکر است که روند های پرقدرت میتواند برای این سطوح کلاسیک چالشهای نسبتا جدیای را ایجاد نمایند. اما نوسانات شکست واگراییها را اگر با هم ترکیب کنیم میتوانیم سیگنالهایی به مراتب قویتری را ایجاد کنیم. تصور کنید یک نوسان شکست صعودی هنگامی که اندیکاتور MFI زیر ۲۰ و بیش از حد فروخته شود اکنون به بالای ۲۰ رسیده و در آن جا باقی میماند و در ادامه بالاتر از واکنش قبلی خود را به نمایش میگذارد.
این واگرایی صعودی درست در آن هنگام شکل میگیرد که قیمتها به سوی پایین حرکت کرده اما شاخص به منظور نشان دادن بهبود جریان پول پایینترین مقدار را تشکیل خواهد داد؛ یا نوسان شکست نزولی و خرید بیش از حد در آن هنگام اتفاق میافتد که این شاخص ۸۰ باشد اما پس از ترکیب به زیر ۸۰ سقوط کرده و در یک جهش از این رقم فراتر نرود و در ادامه به پایینتر از واکنش قبلی شکسته شود.
این واگرایی نزولی درست در آن هنگام شکل میگیرد که سهام به بیشترین حد خود رسیده و اندیکاتور شاخص جریان نقدی بدتر شدن جریان یا حرکت پول را نشان دهد.
تفاوت های بین اندیکاتور RSI و اندیکاتور mfi چیست؟
همان طور که پیشتر نیز گفته شد اندیکاتور MFI در فارکس شباهتهای بسیاری به اندیکاتور RSI داشته و حتی بسیاری آن را یک نسخهای وزنی از شاخص RSI تفسیر میکنند اما وجود تفاوتهایی باعث شده تا عملکرد و سیگنالهای این اندیکاتورها تفاوتهای چشمگیری داشته باشند.
بزرگترین تفاوت این دو در حجم خلاصه میشود؛ در واقع با اضافه شدن حجم به اندیکاتور MFI و فرمولهای آن، شاهد عملکرد متفاوتی از اندیکاتور RSI که فاقد این فاکتور است خواهیم بود. به زبان سادهتر که با وجود شباهتهای ساختاری، شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی تفاوتهای بسیاری به خاطر وجود یا عدم وجود حجم دارند.
MFI سیگنالهای سرب را ارائه داده و معکوس های احتمالی را در زمانهای قبلتر از عرضه و به موقع در اختیار معاملهگران قرار میدهد و از این نظر به شدت کارآمد خواهد بود؛ البته ناگفته نماند که MFI نیز درست مانند RSI مقداری بین صفر تا صد بوده و از تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره در فرمولها و فرایندهای محاسباتی آن استفاده میشود.
سخن پایانی
در پایان باید اشاره کرد که شاخص جریان پول یا اندیکاتور MFI یک ابزار منحصربهفرد بوده که دو معیار حرکت و حجم را با فرمول RSI ترکیب کرده و سیگنالهای مهمی از بازار به معاملهگران ارسال میکنند. استفاده از این اندیکاتور به منظور شناسایی معکوس های بالقوه به همراه تعیین سطوح خرید یا فروش بیش از حد و تعیین واگرایی صعودی یا نزولی و همچنین نوسانات شکست صعودی یا نزولی به شدت کاربرد دارد.
البته ناگفته نماند که اندیکاتور MFI مانند تمامی شاخصها در صورتی که با یک نوسانساز یا آنالیز الگو ترکیب شود سیگنالهای بسیار مستحکمتری ارائه خواهند داد؛ از این رو برای افزایش دقت شاخص و جلب اعتماد معاملهگران، نباید بهتنهایی مورد استفاده قرار بگیرد.
واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معاملهگران موفق معمولا با بهرهمندی از این اطلاعات و تکنیکهای معاملاتی، سودهای خوبی را به دست میآورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیلگران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهمهای مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص میدهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.
واگرایی چیست؟
واگرایی نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شدهاند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود میآید. به عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند اندیکاتور RSI ، اندیکاتور cci و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره کردیم، واگراییها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند و تحلیلگران با استفاده از این ابزار، میتوانند ادامه روند سهم را در آینده پیشبینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارتاند از:
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
۱/ واگرایی معمولی ( Regural Divergence)
واگرایی زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت میکند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. زمانی که این واگرایی به وجود میآید، قیمت از ادامه حرکت باز میایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
به طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت یک کف را پایینتر از کف قبلی ایجاد میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت میکند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت میکند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان میدهد که فروشندگان ضعیف شدهاند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ میدهد. به این صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد میکند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت میکند و سقفی پایینتر از سقف قبلی به وجود میآورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI یک روند صعودی اتفاق میافتد، به عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته میشود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
مثال: در تصاویر زیر، میتوانید مثالهایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشاهده میکنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.
۲/ واگرایی مخفی
واگرایی مخفی زمانی به وجود میآید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشاندهنده ادامهدار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن میتوان در روند نزولی سهم با قلهها و در روند نزولی سهم با درهها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش میدهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیمبندی میشود.
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد میشود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایینتر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، میتوانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی مخفی منفی(HD-)
واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامهدار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقفها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایینتر از سقف قبلی تشکیل میشود به صورت همزمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد میشود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۳/ واگرایی زمانی
در این نوع واگرایی، به راحتی میتوان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگراییها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:
انواع واگرایی زمانی | ویژگی واگرایی | نکات مهم | نوع پیشبینی |
واگرایی زمانی معمولی | تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد | ادامه روند قبلی |
واگرایی زمانی هوشمند | تعداد کندلهای فاز اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است | ادامه روند قبلی |
فیلتر واگرایی در بازار بورس
همانطور که میدانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معاملهگران با استفاده از این تکنیک میتوانند به صورت لحظهای به سهمهای با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معاملهگران برای شناسایی و بررسی سهمهایی که درگیر فیلتر واگرایی هستند، میتوانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.
فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر میکند که درهها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش میدهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که درهها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقفها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی
با استفاده از ابزارهای مختلف برای دریافت مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال ، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامیکه نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، میتواند کاملا فریبدهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.
نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید و فروش بود.
سخن آخر
در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معاملهگران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیکهای تحلیلی، میتوانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگراییها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت همزمان به وجود میآید. واگراییها یکی از بهترین موقعیتها برای پیش بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معاملهگرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، میتوانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟
شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از رایجترین شاخصها در تحلیل تکنیکال واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI بازار ارزهای دیجیتال است. در مارکت رمزارزهایی مانند بیت کوین و اتریوم، شاخص RSI از اطلاعات خروجی در جهت گرفتن تصمیمهای آگاهانهتر در ارتباط با زمان خرید و فروش رمزارز، استفاده میکند. بسیاری از سرمایهگذاران برای تحلیل و آنالیز بازار ارزهای دیجیتال، از ابزارهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
در این مقاله به بررسی دقیق این شاخص و نحوه استفاده از آن میپردازیم.
آنچه در این مقاله میخوانید :
مفهوم شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص RSI در واقع یک شاخص حرکتی برای تحلیلات تکنیکال در اندازهگیری میزان تغییرات قیمت است. از شاخص قدرت نسبی در جهت ارزیابی شرایط قیمتی یک دارایی دیجیتال و یا سهام در زمان خرید و یا فروش بیش از حد آن، استفاده میشود.
شاخص RSI به صورت یک نوسانساز در نمودارها نمایش دادهمیشود و اعداد بین 0 تا 100 را پوشش میدهد.
این شاخص نخستین بار توسط J. Welles Wilder در کتابی در سال 1978 به نام “محتواهای جدید در سیستم ترید تکنیکال” معرفی شد.
تفاسیر و استفادههای قبلی از RSI که اعداد 70 به بالا را نمایش میدهند، بیانگر خرید و ارزش بیش از حد یک دارایی دیجیتال در مارکت هستند. در واقع این اعداد نمایانگر یک عقب نشینی اصلاحی در قیمت دارایی مورد نظر در بازار دیجیتال هستد.
همچنین، اعداد 30 به پایین در این شاخص، نمایانگر شرایط فروش بیش از حد و ارزش بیش از حد یک دارایی در مارکت هستند.
فرمول شاخص RSI
شاخص قدرت نسبی از دو مرحله محاسبات تشکیل شدهاست که با فرمول زیر شروع میشوند:
RSIstep one=100−[1+Average lossAverage gain100]
میانگین سود و زیان در این محاسبات، در واقع میانگین درصد سود و زیان در یک بازه زمانی است. این فرمول از یک ارزش مثبت برای ماینگین زیان استفاده میکند. دورههایی با زیان قیمتی در میانگین سود محاسبات، با 0 نمایش دادهمیشوند. همچنین دورهها در زمان افزایش قیمت در مینگین زیان، 0 در نظر گرفته میشوند.
استاندارد محاسبات اولیه ارزش RSI استفاده از 14 دوره زمانی است.
برای مثال، میانگین سود در 7 روز اول دوره 14 روزه 1 درصد بودهاست. در این صورت، 7 روز مابقی دارای میانگین زیان -0.8 درصد هستند. در نتیجه فرمول اولیه برای محاسبات به صورت زیر خواهد بود:
هنگامی که کل اطلاعت مربوط به 14 روز دوره تکمیل شود، مرحله دوم محاسبات RSI انجام میشود. مرحله دوم این فرمول نتیجه نهایی را نمایش میدهد.
RSIstep two=100−[1+((Previous Average Loss×13) + Current Loss)(Previous Average Gain×13) + Current Gain100]
محاسبات شاخص قدرت نسبی (RSI)
با استفاده از فرمولهای بالا، شاخص قدرت نسبی اندارهگیری میشود و قابل نمایش در قسمت پایینی قیمت یک دارایی دیجیتال است.
این شاخص با افزایش عدد و سایز پوزیشنهای بسته شده، بالا میرود و برعکس. فرمول دوم نتیجه نهایی RSI را نمایش میدهد، در نتیجه این عدد در بازار قوی رمزارزها بین 0 و 100 خواهد بود.
در دوره ترند شدن یک ارز دیجیتال در مارکت، شاخص قدرت نسبی در منطقه خرید بیش از حد قرار میگیرد. همچنین، اگر ارز دیجیتال مورد نظر جزو ترندهای بازار نباشد، این شاخص در منطقه فروش بش از حد باقی میماند.
شاخص RSI نمایانگر چیست؟
روند اولیه یک دارایی دیجیتال در مارکت برای فهم بهتر شاخص قدرت نسبی (RSI)، یکی از بهترین ابزار است. برای مثال، مارکت تکنیکال معروفی به اسم CMT بیان کرد که RSI مربوط به فروش بیش از حد در منطقه بالاتر از 30 درصد و RSI مربوط به خرید بیش از حد در سطح پایینتر از 70 درصد قرار دارد.
در یک نمودار، هنگامی که شاخص قدرت نسبی به نزدیکی 50 درصد برسد، در واقع در زمان روند نزولی دارایی دیجیتال در مارکت، زمان مناسبی برای سرمایهگذاران در جهت سیگنال دادن بازار نزولی فراهم میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران در شاخص بین 30 و 70 درصد، یک خط روند افقی را در برای تشخیص بهتر زمان افزایش قیمتها، در پیش میگیرند. شناسایی سطحهای فروش و خرید بیش از حد مربوط به یک دارایی دیجیتال مشخص، در یک کانال افقی طولانی مدت ضرورتی ندارد.
یک موضوع مرتبط با استفاده از شاخص RSI، تمرکز در روند سیگنالها و تکنیکهای پیادهشده در روند است. به بیانی دیگر، استفاده از سیگنالهای نزولی در زمان روند کاهشی و همچنین، استفاده از سیگنالهای صعودی در زمان روند افزایشی مارکت، باعث جلوگیری از اشتباهات احتمالی شاخص قدرت نسبی (RSI) میشود.
تفسیر RSI و طیفهای آن
عموما، زمانی که شاخص RSI خط افقی 30 را رد کند، نشانه یک صعود و در زمان افت به زیر 70 درصد، نمایانگر یک نزول است.
به تفسیری دیگر، اگر شاخص قدرت نسبی به 70 و بالاتر از آن برسد، آن دارایی دیجیتال در حال خرید و ارزش بیش از حد قرار میگیرد. به علاوه در این شرایط احتمالا دارایی مورد نظر برای یک عقب نشینی اصلاحی در قیمت آماده میشود.
همچنین، شاخص RSI 30 به پایین نمایانگر فروش و یا ارزش بیش از حد است.
در روندهای صعودی، شاخص قدرت نسبی (RSI) تمایل به بالا رفتن از 30 و رسیدن به 70 درصد را دارد. همچنین در روندهای نزولی امکان بالا رفتن شاخص از 70 واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI درصد بسیار پایین است و RSI به 30 و پایینتر از آن میرسد.
برای مثال، اگر شاخص قدرت نسبی در یک روند صعودی و نوسانات قیمتی متوالی، نمیتواند به 70 برسد ولی به سرعت به پایین 30 میرود، احتمالا روند در حال تضعیف و نزول است.
برعکس این اتفاق برای روندهای نزولی نیز میافتد. اگر روندی نزولی به زیر 30 درصد نمیرود و در یک افزایش ناگهانی به بالای 70 میرسد، احتمالا آن روند در حال تضعیف و حرکت صعودی است.
استفاده از خطهای روندها و میانگین حرکات در زمان کار با شاخص RSI پیشنهاد میشود.
واگرایی RSI
یک واگرایی صعودی در زمان ایجاد یک موقعیت فروش بیش از حد توسط شاخص قدرت نسبی با توجه به تطابق کف بالاتر با کف پایینتر، اتفاق میافتد. این اتفاق نمایانگر حرکتی صعودی و یک شکست بالای منطقه فروش بیش از حد است.
یک واگرایی نزولی در زمان ایجاد یک موقعیت خرید بیش از حد توسط شاخص RSI، با توجه به تطابق سقف بالا با سقف پایین، اتفاق میافتد.
واگراییها در زمان روند ثابت یک دارایی دیجیتال در بلند مدت، به ندرت اتفاق میافتند.
استفاده از حدود خرید و فروش بیش از حد برای شناسایی سیگنالهای کاربردیتر، مناسب است.
تفاوت شاخص قدرت نسبی (RSI) و MACD
MACD یک شاخص حرکت دیگر برای نمایش ارتباط بین دو مانگین قیمت یک دارایی دیجیتال است. شاخص MACD با استفاده از کم کردن 26 دوره زمانی EMA (میانگین متحرک نمایی) از 12 دوره EMA به دست میآید.
یک دوره 9 روزه EMA از شاخص MACD خط سیگنال نام دارد. سرمایهگذاران احتمالا در زمان بالا رفتن شاخص MACD از خط سیگنال اقدام به خرید دارایی دیجیتال مورد نظر میکنند. همچنین، در زمان افت این شاخص نسبت به خط سیگنال، اقدام به فروش دارایی خود میکنند.
شاخص قدرت نسبی برای نمایش خرید و یا فروش بیش از حد یک دارایی در ارتباط با قیمتهای کنونی آن، طراحی شدهاست. این شاخص با استفاده از میانگین سود و زیان در 14 دوره زمانی بین 0 تا 100 محاسبه میشود.
شاخص MACD برای اندازهگیری ارتباط بین دو EMA، همزمان با اندازهگیری تغییرات قیمت بالا و پایین RSI، مورد استفاده قرار میگیرد. این دو شاخص اکثرا برای ارائه آنالیزها توسط یک تصویر تکنیکی از بازار ارزهای دیجیتال، در کنار هم مورد استفاده قرار میگیرند.
محدودیتهای RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) حرکات صعودی و نزولی قیمت را مقایسه و نتایج را با یک نوسان ساز در نمودار قیمت نمایش میدهد. مانند بیشتر شاخصهای تکنیکال، RSI نیز در بلند مدت، قابل اعتمادتر است.
سیگنالهای معکوس درست، به ندرت دیده شده و جدا کردن آنها از انواع غلط دشوار است.
از آنجایی که شاخص RSI برای نمایش حرکات است، زمانی که یک دارایی دیجیتال برای مدتی طولانی در حالت خرید یا فروش بیش از حد باقی میماند، این شاخص نیز میتواند طولانی مدت در این حالات باشد.
در نتیجه، شاخص RSI برای نمایش نوسانات مارکت بین قیمتهای نزولی و صعودی، کاربردیتر است.
کلام آخر
شاخص قدرت نسبی (RSI) برای اندازهگیری تغییرات یک دارایی دیجیتال در مارکت در 14 بازه زمانی، مورد استفاده قرار میگیرد. این 14 دوره میتواند روز، ساعت و هفته باشد. شاخص RSI توسط دو فرمول کلی اندازهگیری میشود.
این فرمولها میانگین سود و زیان را در این 14 بازه زمانی از هم جدا میکند. برای استفاده از این شاخص باید ابزارهای کمکی در این زمینه و نحوه تحلیل شاخص قدرت نسبی را به درستی بررسی کرد.
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ | آموزش نحوه استفاده از مکدی در معاملات
اگر شما نیز از فعالان حوزههای مالی و طرفداران تحلیل تکنیکال باشید، بدون شک نام اندیکاتور مکدی به گوشتان خورده است. این اندیکاتور را میتوان یکی از برجستهترین و پرکاربردترینهای این حوزه به حساب آورد که طرفداران زیادی نیز دارد. مکدی در دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم قرار دارد که اندازه و قدرت یک روند را به ما نشان میدهد. اگر شما نیز میخواهید از جزئیات این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن در معاملات آشنا شوید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
اندیکاتور MACD چیست؟
اندیکاتور مکدی، مخفف عبارت "Moving Average Convergence Divergence"، به معنای "میانگین متحرک همگرایی-واگرایی" است که به اختصار MACD گفته میشود. این اندیکاتور در سال 1970 توسط یک فیزیکدان و محقق آمریکایی با نام «جرالد اپل» طراحی شد. MACD در خانواده اسیلاتورها قرار داشته و از محبوبترین اندیکاتورها در بین معاملهگران تکنیکال کار به شمار میرود.
همانطور که از اسم آن نیز پیداست، در محاسبات این اندیکاتور از میانگینهای متحرک استفاده شده و فرمول محاسباتی پیچیدهای ندارد. MACD شامل 3 میانگین متحرک بوده که به سرمایهگذاران کمک میکند تا جهت، قدرت و شدت روند را شناسایی کنند. میانگینهای متحرک استفاده شده در این اندیکاتور، شامل میانگینهای 9، 12 و 26 روزه میباشند که پر کاربردترین زمانها در MACD هستند.
- اسیلاتورها که با نام نوسانگر نماها نیز شناخته میشوند، دستهای از اندیکاتورها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک میکنند.
آشنایی با اجزای اندیکاتور مکدی (MACD)
پیش از شروع آموزش کار با اندیکاتور MACD، لازم است تا با اجزای آن نیز آشنا شویم. به طور کلی، این اندیکاتور در نمایش نموداری از سه جز اساسی تشکیل شده است که عبارتند از:
- خط MACD: خط مکدی از تفاضل دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 26 دوره ای و 12 دورهای بدست آمده که به طور پیش فرض با رنگ آبی نمایش داده میشود. نوسانات این خط بسیار بالا و تند میباشد.
- خط سیگنال: این خط در اصل همان میانگین متحرک نمایی (EMA) 9 دورهای میباشد که تحت عنوان «خط سیگنال» شناخته میشود. به طور پیش فرض، خط سیگنال با رنگ قرمز نمایش داده شده و نوسانات آن نیز در مقایسه با خط مکدی، بسیار کند میباشد. دلیل این امر، تفاوت میانگینگیری خط سیگنال با خط مکدی است. خط سیگنال بر روی خط MACD ترسیم شده و در نتیجه آن، سیگنالهای خرید و فروش صادر میگردد.
- میلههای هیستوگرام: هیستوگرام را میتوان نشاندهنده اختلاف بین دو خط مکدی و خط سیگنال دانست که در قالب خطوطی عمودی ترسیم میگردد. به این صورت که، زمانی که خط مکدی و سیگنال، اختلاف زیادی داشته باشند، هیستوگرام بزرگتر و چنانچه اختلاف آنها کم باشد، هیستوگرام کوچکتر خواهد شد. باید اشاره کرد که هیستوگرام، خط صفر مخصوص به خودش را دارد.
تنظیمات اندیکاتور مکدی
همانطور که گفته شده، اندیکاتور مکدی به طور پیش فرض با سه عدد 12، 9 و 26 مورد استفاده قرار می گیرد. این اعداد با توجه به روش معاملاتی معاملهگر قابلیت تغییر نیز دارند. برای این کار کافیست از منوی تنطیمات، اعداد مورد نظر خود را در قسمتهای مربوط به هر یک وارد نمایید.
توجه داشته باشید که چنانچه معاملهگر به دنبال کاهش حساسیت در این اندیکاتور باشد، میبایست اعداد بزرگتری را برای EMA ها در نظر بگیرد. به عنوان نمونه، اعداد (5،35،5) برای شما مناسب خواهد بود که در تایم فریمهای طولانیتر، مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار میگیرد. در این حالت، مکدی همچنان نوسانات خود را داشته، اما دره ها و قله های کمتری شکل می گیرد. از طرف دیگر، چنانچه معامله گر به دنبال افزایش حساسیت باشد، می بایست از اعداد کوچکتری استفاده نماید.
اندیکاتور مکدی کلاسیک و تفاوت آن با مکدی جدید
اندیکاتور MACD به طور پیش فرض، در دو حالت مکدی و مکدی کلاسیک مورد استفاده قرار میگیرد. باید بدانید عملکرد این دو اندیکاتور چندان متفاوت نبوده و تنها مربوط به شکل ظاهری آنهاست. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی کلاسیک دارای دو خط (MACD و سیگنال) و هیستوگرام میباشد. در حالیکه اندیکاتور مکدی تنها یک خط (خط MACD) و هیستوگرام را دارا میباشد.
در واقع، خط سیگنال در اندیکاتور مکدی حذف شده و به نوعی هیستوگرام، نشان دهنده این خط نیز میباشد. همین امر سبب شده است تا برخی صاحب نظران، اندیکاتور مکدی جدید را در مقایسه با مکدی کلاسیک ناقص بدانند. البته باید اشاره کرد که به جز این یک مورد، بین این دو اندیکاتور هیچ تفاوت دیگری وجود ندارد.
مکدی و شناسایی روندهای آن
در اندیکاتور مکدی، دو فاز مثبت و منفی را میتوانیم در نظر داشته باشیم. این فازها در نتیجه حرکت خطوط مکدی در بازه زمانی چند روزه و یا چند ماهه شکل خواهند گرفت. چنانچه حرکت بازار در یک جهت قدرت بیشتری داشته باشد، مدت زمان باقی ماندن روند نیز بیشتر خواهد بود. به طور کلی فاز مثبت و منفی به روشهای زیر شناسایی میشود:
- فاز منفی مکدی، حالتی است که خط EMA سریع (شامل دوره های کمتر)، از خط EMA کند، پایینتر قرار گرفته باشد. علاوه بر این، در روند نزولی، میله های هیستوگرام نیز در زیر خط صفر قرار خواهند گرفت.
- فاز مثبت مکدی، حالتی است که خط EMA کند در زیر خط EMA سریع قرار گرفته است. به علاوه، میلههای هیستوگرام نیز در بالای خط صفر قرار خوهند داشت.
نکته: توجه داشته باشید که هر چه روند قدرتمندتر باشد، خطوط مکدی نیز ارتفاع بیشتری خواهند داشت.
تغییر روند در اندیکاتور مکدی
در قسمت قبل، با روندهای اندیکاتور مکدی آشنا شدیم. حال باید بدانید که تغییر در این روندها، با چه نشانههایی قابل شناسایی است. چنانچه یک روند صعودی یا نزولی در این اندیکاتور قصد تغییر داشته باشد، نشانههای زیر ظاهر خواهد شد:
- کاهش یافتن ارتفاع میلههای هیستوگرام
- خارج شدن خط سیگنال از هیستوگرام مکدی
توجه داشته باشید که برای درک بهتر از روندهای این اندیکاتور، لازم است تا تایم فریم آن را کاهش دهید. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که با شروع روند جدید، EMA سریع زودتر از EMA کند واکنش نشان داده و به نوعی آن را قطع خواهد کرد.
آموزش تصویری اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
مکدی شاخصی بسیار مهم جهت شناسایی فاز منفی یا مثبت سهم، شاخص کل و. میباشد. همانطور که گفتیم، اندیکاتور مکدی، از دو خط سیگنال و MACD استفاده کرده که هر دو میانگینهای متحرک نمایی هستند. تحلیل این دو خط به صورت زیر انجام میگیرد:
دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD
هرگاه خط MACD در بالای صفر قرار گرفته باشد و از سمت بالا به پایین خط سیگنال را قطع نماید، دو حالت زیر متصور خواهد بود. حالت اول آن است که یک حرکت اصلاحی برای سهم در پیش خواهد بود و حالت دوم آنکه، ممکن است یک روند منفی در حال شکلگیری باشد که منجر به شکسته شدن روند مثبت خواهد گردید. این مورد را میتوان به عنوان سیگنالی برای فروش سهم در نظر گرفت.
علاوه بر این، چنانچه میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود، سیگنالی برای فروش خواهد بود. البته در صورتی که میلههای هیستوگرام در پایین خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میلههای هیستوگرام شود، نیز سیگنال فروش صادر میگردد.
دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD
چنانچه، خط مکدی در ناحیه زیر صفر قرار داشته و از خط سیگنال به سمت بالا عبور نماید، نشانه شروع روندی مثبت و یا افزایشی موقت برای موج کاهشی است. این وضعیت را میتوان سیگنالی برای ورود به سهم دانست.
به علاوه، اگر میلههای هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته و خط سیگنال از آنها خارج شود، سیگنالی برای خرید صادر شده است. البته چنانچه میلههای هیستوگرام بالای خط صفر بوده و خط سیگنال داخل میلههای هیستوگرام شود نیز سیگنال خرید صادر خواهد شد.
در تصویر زیر، سیگنال خرید در سهم وسپه را مشاهده مینمایید:
واگرایی چیست؟
واگرایی را میتوان وضعیتی تعریف کرد که بین قیمت و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، اختلاف و تضاد وجود داشته باشد. به عبارتی، حرکت اندیکاتور و قیمت در خلاف جهت یکدیگر بوده و میتوان آن را نشانه و هشداری دانست که روند فعلی قیمت ضعیف بوده و در آینده، تغییر جهت خواهد داد. واگرایی را میتوان به عنوان سیگنالی بسیار پرکاربرد و قدرتمند در بین طرفداران تحلیل تکنیکال به شمار آورد.
واگرایی در مکدی (MACD)
همانطور که گفته شد، واگرایی را میتوان سیگنالی قوی در تحلیل یک سهم به حساب آورد. این سیگنال به کمک اندیکاتور مکدی نیز قابل تشخیص میباشد. در واقع یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور مکدی، استفاده از آن در شناسایی واگراییها بوده که ارائه سیگنالهای آن با بالاترین کیفیت ممکن صورت میگیرد. به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مکدی یک از بهترینها جهت بررسی قدرت روند میباشد. معاملهگران نیز باید در زمان وقوع سیگنالهای واگرایی، انتظار تغییر روند را داشته و هوشیار باشند. در ادامه با انواع واگراییهای این اندیکاتور به همراه تصاویر هر یک آشنا خواهیم شد.
گریزی بر انواع واگرایی با اندیکاتور مکدی
به طور کلی، واگراییها را میتوان در دو دسته معمولی و مخفی دستهبندی کرد که هر کدام انواع خود را خواهند داشت:
1. واگرایی معمولی (Regular Divergence)
واگرایی معمولی به دوسته واگرایی مثبت و منفی قابل تقسیم بوده که به اختصار با عبارت RD نیز از آنها یاد میشود:
- واگرایی معمولی منفی: در صورتی که قیمت سقف جدیدی تشکیل دهد اما اندیکاتور موفق به تشکیل سقفی بالاتر از سقف قبلی خود نشود، واگرایی معمولی منفی رخ خواهد داد. این وضعیت را میتوان به عنوان هشداری برای نزول قیمت، قلمداد نمود. از این رو، لازم است تا معاملهگران توجه و دقت کافی به خرج دهند.
- واگرایی معمولی مثبت: چنانچه قیمت کفی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل دهد اما کف جدید اندیکاتور بالاتر از کف پیشین آن باشد، واگرایی معمولی مثبت رخ داده است. در این حالت، میتوانیم انتظار افزایش و رشد قیمت سهم را داشته باشیم
2. واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
به طور کلی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمت در حال اصلاح باشد و به اختصار به آن HD نیز گفته میشود. این واگرایی نیز به دو دسته مثبت و منفی قابل تقسیم میباشد:
- واگرایی مخفی منفی: در HD منفی، قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود زده، در حالیکه اندیکاتور موفق به ثبت سقفی بالاتر از سقف پیشین خود شده است. پس از وقوع این حالت، میتوان انتظار داشت که قیمت افت و ریزش خواهد داشت.
- واگرایی مخفی مثبت: در حالتی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل دهد، اما اندیکاتور کفی پایینتر کف قبلی خود داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. در این حالت، میتوان انتظار داشت که سهم با افزایش تقاضا و قیمت رو به رو خواهد شد.
4 مزیت اساسی اندیکاتور MACD
مکدی از اندیکاتورهای بسیار محبوب در میان تحلیلگران تکنیکال میباشد. از مهمترین مزایای استفاده از این اندیکاتور، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مکدی علاوه بر تحلیل روند بازار، قدرت روند را نیز به ما نشان خواهد داد. این امر، به معاملهگران کمک میکند تا روندها و سیگنالهای قوی را شناسایی کرده و معاملات سودآورتری داشته باشند. قدرت روند در MACD، با استفاده از میلههای هیستوگرام مشخص میشود.
- مکدی تا حد زیادی اشتباهات تحلیلی ما را کاهش خواهد داد. در واقع این اندیکاتور، سیگنالهای خود را در مقایسه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون moving average بسیار زودتر ارائه میدهد. از این رو، میتوان ورود به موقعی به بازار داشت.
- اندیکاتور مکدی قابلیت اجرا بر روی هر تایم فریمی، از یک دقیقه تا یک ماه را دارد.
- سیگنالهایی که این اندیکاتور ارائه میدهد به راحتی قابل تفسیر بوده و میتوان بهترین زمان ورود و خروج را بر اساس آنها شناسایی کرد.
ترکیب مکدی و RSI برای دست یابی به بازدهی بیشتر
بسیاری از معاملهگران به دنبال این هستند که با ترکیب تعداد زیادی از اندیکاتورها به بازدهی بیشتری در تحلیلهای خود دست یابند. اما باید توجه داشته باشید که نباید خود را درگیر اندیکاتورهای فراوان سازید. چرا که این کار، تمرکز شما را سلب کرده و از چهارچوب اصلی معاملات خود خارج خواهید شد. البته استفاده از چندین ابزار تحلیل تکنیکال در کنار هم به شرط رعایت اعتدال، برای شما کمک کننده خواهد بود.
با این حال، چنانچه به دنبال تقویت اعتبار سیگنالهای دریافتی خود از اندیکاتور مکدی هستید، ترکیب آن با RSI، به شما کمک شایانی خواهد کرد. بر اساس تستهایی که صورت گرفته است، استفاده همزمان از این دو اندیکاتور مومنتوم، سیگنالهای قویتری داده و میتوانید با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهید.
دانلود اندیکاتور مکدی
باید توجه داشته باشید که بر خلاف باور بسیاری از تازهواردان، اندیکاتور مکدی نیاز به دانلود نداشته و در تمامی سامانههای معاملاتی قابل دسترس میباشد. جهت اجرای اندیکاتور مکدی در سامانههای معاملاتی (برای نمونه متاتریدر)، کافی است پس از ورود، بر روی گزینه اندیکاتور (indicator) کلیک نمایید. در صفحه باز شده، عبارت "MACD" را وارد و انتخاب نمایید. جهت ایجاد تغییراتی در تنظیمات این اندیکاتور نیز تنها کافی است بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه فرمت را برگزینید.
سیگنال های اشتباه و نقاط ضعف اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی علیرغم اینکه بسیار پر کاربرد می باشد اما محدودیتهایی را نیز می توان برای آن در نظر گرفت. یکی از اساسیترین مواردی که میتوان به آن اشاره کرد، مشکلات مربوط به واگرایی این اندیکاتور است. به این صورت که مکدی، سیگنال بازگشتی صادر کرده اما در واقعیت بازگشتی اتفاق نمیافتد. به عبارتی، سبب ایجاد یک واگرایی مثبت کاذب میشود. علاوه بر این، واگرایی قادر واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI واگرایی مثبت بین شاخصکل و RSI نیست تمامی بازگشتها را پیشبینی کند. به عبارتی، مکدی، برای بازگشتهای واقعی سیگنالی به ما نداده و در عین حال، بازگشت های زیادی را پیشبینی کرده که در عمل اتفاق نمیافتند. این امر در جریان تحلیلها مشکل ساز خواهد بود.
برای غلبه نمودن بر بروز چنین اشتباهاتی در معاملات، لازم است تا فیلترهای بیشتری را جهت ورود برای خود تعریف نماییم. به عنوان مثال در زمان خرید، چنانچه سیگنال خرید را از واگرایی دریافت نمودیم، تقاطع خط سیگنال و مکدی را نیز بررسی نماییم. در صورتی که هر دو، مورد تایید بودند، اقدام به معامله نماییم. با این کار اگرچه احتمال کاهش معاملات و کاهش سود متصور خواهد بود، اما در مقابل، سیگنالهای اشتباه و گمراه کننده نیز به حداقل خواهند رسید.
- واگرایی مثبت خطا، زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک طرفه حرکت کند، مانند زمانی که سهم یک الگوی مثلثی روی نمودار ایجاد کرده یا در حال رنج زدن باشد. این حرکت یک طرفه یا آهسته قیمت، سبب میشود که MACD از کف و سقفهای قیمتی خود فاصله گرفته و به سمت صفر برود.
اندیکاتور مکدی در یک پاراگراف
اندیکاتور مکدی را میتوان یکی از پرکاربردترین و محبوبترین اندیکاتورها در بین طرفداران تحلیل تکنیکال معرفی نمود. همانطور که گفته شد مکدی از دسته اندیکاتورهای پیرو یا مومنتوم بوده که پس از شروع یک روند، سیگنالهایی در خصوص اندازه آن میدهد. این اندیکاتور علیرغم محدودیتهای اندکی که برای آن اعلام شد، در تشخیص روندها و قدرت آنها بسیار کمک کننده خواهد بود. اگر شما نیز از تازهواردان بازار هستید، توصیه میکنیم استفاده از این اندیکاتور را در روند تحلیلهای خود، از یاد نبرید.
این مقاله به کوشش فاطمه محمدجانی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
دیدگاه شما