استراتژی هجینگ در بازار سهام


تسهیل کارکرد بخش کشاورزی، مزیت پنجم قراردادهای آتی

پس از بررسی ادبیات موجود در بازارهای مالی دنیا، ٦ کارکرد بالقوه قراردادهای آتی کالا شناسایی شدند. سه کارکرد نخست را می توان کارکردهای اصلی نامید که معاملات آتی کالا انجام می دهند: کشف قیمت، مدیریت ریسک قیمت (پوشش ریسک یا هجینگ) و مکانی برای سرمایه گذاری. در این شماره از سری گزارش های «بورس کالا و اقتصاد» در خصوص پنجمین مزیت بازار آتی یعنی تسهیل کارکرد بخش کشاورزی در بورس های کالایی اشاره می کنیم.

به گزارش اختصاصی گروه مطالعات «کالاخبر»، عدم دسترسی به منابع تامین مالی یکی از محدودیت های چشمگیری است که در برابر بسیاری از نهادهای کشورهای درحال توسعه قرار دارد.

تامین کنندگان مالی اغلب بخش کشاورزی را برای شیوه های استاندارد وام های بانکی، بسیار پر خطر و کم سود می دانند. این بدان معناست که کشاورزان و سایر فعالان بخش کشاورزی معمولا برای دریافت وام از مجاری رسمی و غیر رسمی، بهره سنگینی پرداخت می کنند. از سوی دیگر، آنها استراتژی هجینگ در بازار سهام ممکن است کاملا از دریافت وام خودداری کنند و در چرخه سرمایه گذاری پایین و سود ناچیز گرفتار شوند.

کاهش ریسک کشاورزان به کمک ابزارهای تامین مالی

با وجود این، شکل هایی از تامین مالی کالا ایجاد شده اند که می توانند با مرتبط ساختن ابزارهای سنتی تامین مالی با خدمات بورس های کالا، ریسک ها و هزینه های تحویل تامین کنندگان مالی را کاهش دهند. کاهش ریسک ها و هزینه های ناشی از استفاده از این خدمات، بانکداران را متقاعد می کند که نرخ های بهره ای را که از وام گیرندگان دریافت می کنند کاهش دهند.

"قبض انبار" ساده ترین مدل تامین مالی برای کشاورز

شاید ساده ترین مدل، تامین مالی موجودی یا قبض انبار باشد که از رسیدهای انبار به عنوان وثیقه استفاده می کند. رسید انبار وثیقه مطمئنی را در اختیار تامین کننده مالی قرار می دهد و درصورت نکول وام گیرنده، به راحتی قابلیت نقد شوندگی دارد.

بورس برای محافظت در برابر تغییر ارزش کالا و نقد کردن وثیقه درصورت نکول وام گیرنده، راهکار ارزیابی وثیقه را در اختیار تامین کنندگان مالی قرار می دهد. همچنین بورس ممکن است با ارزیابی و تایید انبارهایی که محل انبارش کالای فیزیکی هستند امنیت این فرایند را افزایش دهد. عوامل اصلی که این مدل به آن وابسته است عبارتند از: قابلیت ردگیری رسید انبار، سیستم مطمئن انبار و بنگاه های مدیریت تضامین و مجوز بانک ها برای مشارکت در بازار آتی های کالا.

"موافقتنامه خرید مجدد کشاورزان" دومین راهکار بورس

مکانیزم دیگری نیز هست که براساس آن، بورس خود می تواند دسترسی مستقیم تولیدکنندگان را به منابع مالی کالا و سرمایه گذاران بازار سرمایه کالا فراهم کند. این ابزار، موافقتنامه های خرید مجدد کشاورزان هستند که در بورس معامله می شوند و به نام ریپوز معروفند.

ساختار این موافقتنامه ها را می توان براساس موجودی انبار و یا کالاهای قابل دریافت در آینده ایجاد کرد. برای کالاهایی که تولید شده اند، رسید انبار به کارگزار بورس منتقل می شود و مالک کالا موافقتنامه ای را امضا می کند که براساس آن، پس از دوره ای مشخص (مثلا سه ماه) کالا را با قیمت مشخصی (مثلا ۱۰۰۰ دلار) مجددا خریداری می کند. کارگزار این بسته را در شبکه بورس منتشر می کند و سرمایه گذاران می توانند برای خرید آن پیشنهاد دهند. سرمایه گذاران می دانند که پس از سه ماه، آنها ۱۰۰۰ دلار استراتژی هجینگ در بازار سهام دریافت می کنند. هرچه قیمت پیشنهادی بالاتر باشد، نرخ بهره موثری که دریافت می کنند کمتر خواهد بود.

در مواردی که قراردادهای خرید مجدد به جای محصول تولید شده، پیرامون کالاهای قابل دریافت در آینده ساختار بیابند، برای کاهش ریسک مالی و فیزیکی سازماندهی بیشتری باید صورت پذیرد. ولی در هرصورت، بورس نقش واسطه ای بانک ها را حذف می کند و بدین ترتیب، دسترسی وام گیرنده را افزایش و هزینه تامین مالی را برای او کاهش می دهد.

"آربیتراژ نقد و حمل" سومین راهکار

سومین امکان برای دسترسی نسبتا ساده فعالان بخش کالا به منابع تامین مالی، اجرای "آربیتراژ نقد و حمل" است. قیمت قراردادهای آتی یک کالا باید برابر با قیمت نقدی آن کالا به علاوه هزینه ی حمل (یعنی هزینه های انبارداری و بهره ی مرتبط با نگهداری کالا تا زمان تحویل به بورس در سررسید مقرر قرارداد اتی ها) باشد.

وقتی قیمت های قرارداد آتی بیش از هزینه واقعی حمل افزایش می یابد، فعال بازار می تواند با خرید کالا در بازار نقدی و همزمان فروش آن در بازار آتی سود خود را تثبیت کند. در سررسید قرارداد، کالا در بورس تحویل می شود تا سود وی تحقق یابد (برعکس این حالت زمانی است که قیمت آتی به زیر هزینه واقعی حمل کاهش می یابد).

این یک منبع نسبتا ساده تامین نقدینگی برای یک فعال بازار است که به کالای فیزیکی دسترسی دارد. مهم این است که این استراتژی به عنوان کنترلی بر سوداگران نیز عمل می کند که فعالیت های آنها، ممکن است قیمت ها را از سطوحی که با مبانی عرضه و یا تقاضا توجیه پذیر است منحرف کند. در این موقعیت، آربیتراژ نقد و حمل، قیمت ها را به سطحی که براساس عوامل فاندامنتال بازار قابل توجیه است باز می گرداند.

پیوند تامین مالی و مدیریت ریسک قیمت

آخر اینکه برای ایجاد پیوندهایی میان تامین مالی و مدیریت ریسک قیمت در موافقتنامه های تامین مالی و همچنین در قراردادهای تحویل فیزیکی راه های متعددی هست. نخستین راه، مرتبط ساختن شرایط بازپرداخت وام تولید کننده به قیمت کالای مورد نظر با استفاده از ابزارهای مشتقات است: اگر قیمت ها کاهش بیابند، تولید کننده بهره کمتری پرداخت می کند و بالعکس.

دومین شیوه، در حالتی به کار می رود که یک صادر کننده و یک خریدار بر سر قیمت ثابتی برای حجم معینی از یک کالا توافق می کنند. آنگاه خریدار خط اعتباری را برای صادرکننده ایجاد می کند که بعد از انجام صادرات به اتمام می رسد. در مقابل، خریدار کالا را برای تحویل در آینده می فروشد یا ریسک قیمت را در بازار قراردادهای اختیار معامله پوشش می دهد.

استراتژی هجینگ در بازار سهام

همه چیز درمورد بلاکچین Blockchain

مکان بازار فارکس

کتاب آموزش فارکس

newyear

ارتقای مهارت معامله

دیدگاه خود را بنویسید

سلام خیلی مقاله مفیدی بود بسیار باارزش و مهم بود از زحمات شما سپاسگزارم.
یک سوال آیا بروکر می تواند به استراتژی ما دست پیدا کند و در معاملات تقلب کند؟

سلام ممنون از نظر لطف شما

بله به لحاظ فنی این امکان وجود دارد. معمولا بروکرهایی که اعتبار حداقلی را دارند فقط با روش‌های متقلبانه و ممنوع مقابله می‌کنند. اما بروکرهای اسکم یا با اعتبار پایین‌تر ممکن است برای یک تریدر سالم و سود‌ده نیز مشکل ایجاد نمایند.

یو اس جی

روبوفارکس

ارانته

آمارکتس

آلپاری

اچ وای سی ام

کوکوین

کوینکس

نوبیتکس

بینگ ایکس

اکسیر

والکس

«ایران بروکر» به معامله‌گران محترم کمک می‌کند بتوانند توانایی‌های معاملاتی خود را ارتقا دهند و پس از بررسی و مقایسه انتخاب‌ صحیحی در رابطه با سرمایه‌گذاری داشته باشند و بتوانند بستر مناسبی را برای معاملات خود انتخاب نمایند.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. اکثر افراد در بازارهای مالی سرمایه‌ی خود را از دست می‌دهند. مسئولیت سود و ضرر هرکس با خود اوست. ما هیچ صرافی یا بروکری را تأیید کامل نمی‌کنیم. تمامی کارگزاری‌ها اشکالات و نواقصی دارند. مراقب سرمایه‌ی خود باشید.

این وبسایت در راستای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کند.

سلب مسئولیت: کلیه مطالب، مقالات، آموزش‌ها، تحلیل‌های ارائه شده در وبسایت “ایران بروکر” متضمن هیچ پیشنهاد معاملاتی‌ای نیست و صرفا جنبه‌ی مطالعاتی و اطلاع‌رسانی دارد. این وبسایت نسبت به ضرر و زیان احتمالی افراد هیچگونه مسئولیتی را نمی‌پذیرد. افراد باید نسبت به ریسک‌های ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایه‌گذاری مطمئن شوند که تجربه و دانش کافی را دارند. بیشتر بخوانید

© انتشار و کپی‌برداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و لینک‌دهی ممنوع است. کلیه مطالب منتشر شده در استراتژی هجینگ در بازار سهام وبسایت متعلق به “ایران بروکر” است.

استراتژی هجینگ در بازار سهام

از آنجا که مبادلات بین‌المللی به پیشبرد تجارت قراردادهای آهنی ادامه می‌دهد، در این مقاله نظرات متخصصان بازار در مورد پیشرفت در مدیریت ریسک قیمت فولاد در سال گذشته و چشم‌انداز سال ۲۰۲۰ بیان می‌شود.

ماهنامه پردازش-یک سال پیش در گفتگو با مجله متال مارکت، فیلیپ پرایس، متخصص مشتقه فولاد واز آن زمان بنیانگذار شرکت مشاورهPool گفت کهوی شاهد دریایی از تغییر در نگرش بخش فولاد نسبت به مدیریت ریسک قیمت، خرید و فروش تامینی (هجینگ) و مشتقه، با تعدادی ازدست‌اندرکاران جدید انجام دهندهآزمایش‌های تجاری، از جمله یک یا دو کارخانه فولاد، بوده است.

یک سال بعد، در ژانویه سال ۲۰۲۰ وی گفت که این روند و شتاب ادامه یافته است: مشارکت‌های حتی گسترده‌تری از سراسر زنجیره تأمین وجود دارند که ابزارهای مدیریت ریسک قیمت را در تجارت خود تلفیق می‌کنند. شرکت Pool اکنون در حال کار با چند شرکت فولادسازبرای کمک به آنها در اجرای استراتژی است. کارخانه‌های فولاد به عنوان یک بخش، درحال نشان دادن بزرگترین رشد این گرایش جدید هستند.

این گرایش به‌ویژه از سوی کارخانه‌‎های فولاد بر پایه کوره EAF می‌آید. آنها نه تنها در حال استفاده از مشتقهقراضه در خوراک فرآیند کسب‌وکار خود، بلکه در حال ایجاد نقدینگی بیشتر در قرارداد میلگرد آجدار بورس فلزات لندن (LME) نیز هستند.

تیم استیونسون، بنیانگذار شرکت مشاوره کامودیتی Metal Edge استراتژی هجینگ در بازار سهام Partners، گفت: اولین قدم برداشته شده توسط شرکت وی برای کمک به مشتریان در مورد مدیریت ریسک قیمت، انجام یک ارزیابی ریسک کامل از کسب‌وکار آنها است. ما باید ریسک‌ها و فرصت‌های آنها را، آنچه را که می‌خواهند از مدیریت ریسک قیمت به دست آورند، به صورت مکفی بشناسیم و سپس کمیت آنها را تعیین کنیم.

در مورد فولاد، شرکت Metal Edge عمدتا با بخش نورد تخت در آمریکای شمالی کار می‌کند، که اغلب از قرارداد کلاف نورد گرم CME Midwest استفاده می‌نماید،اما می‌تواند با هر یک ازقراردادهای قابل دسترس گستره مشتقه آهنی نیز کار کند.

مشتریان از کل زنجیره تأمین فولاد، از جمله مراکز خدمات، توزیع‌کنندگان و OEM‌ها، می‌آیند. استیونسون با اقرار به سکوت جاری برخی از دست‌اندرکاران در زنجیره تامین فولاد برای پذیرش استفاده از مشتقه آهنی به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک قیمت،عدم تمایل مشابهشرکت‌های بزرگ آلومینیوم اولیه در سال‌ها پیش رابه یاد آورد که اکنون به استفاده ازقیمت آلومینیوم LME به عنوانبخش جدایی‌ناپذیری از تجارت خود می‌نگرند.

وی تأیید كرد كه برخی از فولادسازان آمریكا اکنون مدیریت ریسك قیمت را پذیرفته‌اند و در نتیجه مقادیر تجارت در قراردادهای آهنی آتی افزایش یافته است. او با بیان اینکه فولادساز نوآور “شرکت بیگ ریور استیل” یکی از تولیدکنندگان فولاد آمریکا پیشتاز در این مسیر بوده است، گفت:فقط زمان لازم است تا شناخته و پذیرفته شود.

برخی از فولادسازان استراتژی هجینگ در بازار سهام بر مدیریت ریسک قیمت در تامین مواداولیه خودتمرکز می‌کنند، اما استیونسون گفت: پذیرش اینفرآیند در سمت درآمد کسب و کار آنها یعنی فروش محصولات فولادینیز رخ خواهد داد. برخی از بانك‌ها ایشانرا تشویق خواهند کرد. زیراكاهش ریسك قیمت باعث ریسک‌زدائی از سیمای وام‌دهی می‌شود.

آموزش همچنان لازم است

مرکز خدمات فولاد Priefert Steel در آمریکا سابقه موفقی از فراهم کردن قیمت‌های ثابت برای برخی از مشتریان خود در قراردادهای بلندمدت با استقرار مدیریت ریسک قیمت دارد، و به این مشتریان کمک کرده تا شایستگی‌های خود را درک کنند.

اما، کریس شیپ، معاونت زنجیره‌تأمین آن شرکت گفت: شرایط بازار در سال گذشته برای انجام چنین ترتیباتی خیلی پیش‌برنده نبود. سال ۲۰۱۹ چالشی برای تجارت فولاد بود: هنگامی که در سراسر سال گذشته مشتریان شاهد تداوم سقوط قیمت فولاد، به‌غیر از یک افزایش مختصر در ماه آگوست بودند، آنها خیلی نگران قفل شدن در قیمت‌ها نبودند. قيمت فولاد آمريكا به مدت ۱۴ ماه تقريباً به‌طور پیوسته افت كرد.

وی توضیح داد: تامین آموزش مدیریت ریسک قیمت برای مشتریان در بازار در حال سقوط یک چالش است، زیرا مشتریان در انتظار قیمت کمتر، از خرید خودداری می‌کنند. تا پایان سال گذشته، با واردات فولاد ممانعت‌شده توسط تعرفه‌ها، کارخانه‌های فولاد آمریکا به دنبال افزایش قیمت بودند. پس خواستار آن هستند. به این امید كه در آینده از ماه نوامبر به بعد اندکی صعود كند.

از آنجا که تقاضا برای قراردادهای قیمت ثابت تحت تأثیر شرایط بازار فولاد آمریکا در سال ۲۰۱۹ قرار گرفته است، حس کریس شیپ این است که عمق و وسعت آگاهی در مورد مدیریت ریسک قیمت در بخش فولاد آمریکا شبیه به سطح ابتدای سال گذشته است.

این واقعیت که مدیریت ریسک قیمت استراتژیک بلندمدت واقعاً در مورد قفل شدن در حاشیه سود، بدون در نظر گرفتن جهت قیمت است، نشان می‌دهد که هنوز هم نیاز به نوعی از آموزش وجود دارد که Priefert Steel بتواند به مشتریان خود ارایه دهد. این شرکت یک استفاده کننده فعال قراردادهای آتی کلاف نورد گرم شرکت فولاد Midwest US است چیزی که این شرکت باوجود شرایط بازار طی سال گذشته،به کمک به برخی از مشتریان خود ادامه داده است.

رویکردهای اتخاذ شده

پرایس گفت: مدت‌هاست که مفهوم “کارخانه فولاد مجازی” وجود دارد. در این مفهوم، مراحل اصلی در زنجیره تأمین از ورودی‌های مواداولیه، کل محصولات نیمه‌تمام تا محصولات نهایی توسط محصولات مشتقه متناظر ارایه می‌شوند، که می‌توانند برای خرید و فروش تامینی (هجینگ) استفاده شوند.

بر خلاف فلزات پایه، بخش فولاد از نظر چگونگی عملکرد زنجیره تأمین پیچیده‌تر است. هیچ تک ابزاری به تنهایی برای دستیابی به مدیریت موثر ریسک قیمت کافی نیست. آنچه لازم است یک زنجیره تامین مجازی فولاد از معدن تا مصرف‌کننده نهایی به منظور مصونیت (هجینگ) کامل است.

آنگاه داوری در مورد ارزش نسبی بین قیمت‌ها در امتداد زنجیره تأمین به تسهیل مدیریت جامع ریسکقیمت کمک می‌کند.یک نمونه قراردادهای قراضهو میلگرد LME،و نمونه دیگر قراردادهای قراضهبوشلینگ و کلاف نورد گرم CME آمریکا است، گستره جغرافیایی تجارت، از جمله بین قیمت کلاف نورد گرم در اروپا، آمریکا و آسیا فرصت‌های بیشتری را ارایه می‌دهند. قراردادهای HRC ومیلگرد ارایه‌شده در شانگهای می‌توانند برایهجینگ بازار فیزیکی در بازارهای ساحلی چین نیز استفاده شوند.

هج‌کنندگان صنعتی نیز علاقه‌مند شده‌اند، هجینگ موجود در مواداولیه شامل زغال‌سنگ کک‌سازی و سنگ‌آهن و نیز قراضه را به محصولات با نوسانات قیمت مشابه در پایین‌دست گسترش می‌دهند. به عنوان یک فولادساز، امتیاز زیادی در هجینگ صرفاً مواداولیه وجود ندارد، مگر اینکه در حال تثبیت قیمت محصولاتنیز باشید.

شركت‌های جدید در زمینههجینگ به مشاوره در مورد انتخاب محلتجارت، پایاپای کردن، تعامل با بانک‌ها وشایستگی‌های نسبی تجارت بصورت الکترونیکی، از طریق تلفن یا فرابورس و بازار خارج از بورس نیز نیاز دارند.

استیونسون گفت کهشرکت‌ها می‌توانندمعامله‌گران،تحلیلگران با تجربه ریسک ویک مدیر ریسک را وارد شرکت کنند، یا گاهیاوقات مدیر ارشد مالی (CFO) می‌تواندمقداری از وقت خود را به مدیریت ریسک قیمت اختصاص دهد.

پیشنهاد با ارزش ما این است که می‌توانیم تعدادی یا تمام این مجموعه سه مهارت را با قیمت مناسب‌تری جایگزین کنیم. شرکت Metal Edge می‌تواند کارمندان فروش، مالی و بازرگانی را آموزشداده وتجارتفرابورس (OTC) را تسهیل کند.

ما به آنها كمك می‌كنیمتا شروع‌کنند، برای مثالبا تهیهبیانیه موقعیتو بیانیه ارزش ریسک.همه مشتریان ما در زمان اولین جلسه ما با آنها هیچمعامله‌گری نداشتند. پس از شروع کار، مشتریان باتجزیه و تحلیل جاری داده های عرضه، تقاضا و تولید پشتیبانی می‌شوند تا به آنها زمینه تصویر بازار بزرگ تجارت خاص ایشان را بدهد.برای مشتریانی که خواهان آن باشند، Metal Edge اجرای تجارت را نیز ارائه می‌دهد.

شیپپ اظهار داشت: Priefert Steel هم مرکز خدمات و هم سازنده محصولات از فولاد است، بنابراین ما مشتریخود هستیم. به این معنی که آموزشجاری کارکنان خود این شرکت در مورد چگونگی انطباقمدیریت ریسکقیمت دراستراتژی کسب و کار شرکتارزیابی می‌شود.

ما در سال گذشته این کار را برای خود بیشتر از سایرین انجام دادیم. استراتژی خرید و فروش تامینی (هجینگ) خودشرکتآن‌را قادر می‌سازد قیمتمحصولات خود را برای یک سال یا بیشترتثبیت کند.توانایی ما درترویج قیمت‌های ثابت برای موجودی، به ما مزیت رقابتی می‌دهد.

پرایس گفتکه وی شاهد تغییر به سمت هج‌کنندگان صنعتیبا گرفتن افراد مناسب برای دستیابی بهمدیریت ریسک قیمت است.صراحت بیشتری نسبت به استفاده از مشتقه وجود دارد. او تمایل شرکت‌های فولاد به آموزش کارکنان خود در زمینه مدیریت ریسک بجای آوردن افراد از بخش‌های دیگر را مشاهده می‌کند.

وی گرایش رو به رشد شرکت‌های بازرگانی کامودیتی که قبلاً بر فلزات غیرآهنی و انرژی متمرکز شده بودند به مشتقهآهنی رانیز بیان کرد،گرچه برخی از این شرکت‌هاهنوز همگامی با آن فاصله دارند.از نظر پرایس شرکت‌های فولاد، با توجه به الزام مقابله با ریسک‌های فیزیکی قیمت خود، اکنون در حال پیشرفت بیشتری هستند.

شکاف در بازارهای مشتقه

آیا مشتقه فولادی بیشتری برای تقویت مدیریت ریسک قیمت لازم است؟

بازارهای در حال تحول و تغییرات ساختاری در صنعت فولاد آسیا بحث‌هایی را در مورد رشد تهیه ابزارهای مشتقه مورد نیاز بویژه برای خرید و فروش تامینی (هجینگ) مواداولیه تولید فولاد برانگیخته است.

پرایس، بازار رو به رشد حمل کانتینری قراضه به جنوب و جنوب‌شرقی آسیا را به عنوان موردی جا افتاده برای قراردادهای جدید مشتقه می‌داند: تقاضاي متراکم شده‌ای برای کاهش ریسک و هجینگ در آنجا وجود دارد. این مورد بزرگی است. چنین قراردادی همچنین امکان آربیتراژ (خرید و فروش همزمان) بین بازارهای قراضه حمل دریایی و قراضه حمل‌شده در کانتینر و برقراری پیش ارزش برای قراضه‌های حمل کانتینری را می‌دهد.

یکی دیگر از زمینه های بالقوه برای افزودن ارزش، تفاوت بین کلاف نورد گرم و کلاف گالوانیزه است. پرایس گفت: بهترین راه برای انجام این کار از طریق تفاوت قابل معامله است. قراردادهای بر پایه چنین تفاوت‌هایی می‌توانند از طریق جامعهبانکی برای کالاهاییدر طول زنجیره تامین اصلی فولاد شامل قراضه، سنگ‌آهن، زغال‌سنگ کک‌سازی، میلگرد و کلاف نورد گرمارایه شوند.وی استنتاج مشابهی را در مورد قراردادهای آتی که قبلاً برای اضافه قیمت (پرمیوم) آلومینیوم ارایه شده بودند انجام داد، و افزود که ابزارهای [معامله] آهنیدر صورت عرضه در فرابورس (OTC)، لزوما نیازی نیستپایاپای شوند.

استیونسون: علاوه‌برتکمیل قراردادهای کلاف نورد گرم که از قبل در دسترس هستند، روشی برایمدیریت کلاف نورد سردو یا فولاد گالوانیزه و پوشش‌شدهمورد نیاز است.او چیزی مانند قراردادهایاضافه قیمت آلومینیوم Midwest که از قبل در دسترس هستند و امکان می‌دهند ریسک قیمت منطقه‌ای بالاتر از مصونیت (هجینگ) قیمت پایه برای فلز مصون (هج) شود را در نظر دارد.

برای فولاد، یک قرارداد اضافه قیمت مشابه برای فولاد نورد سرد، گالوانیزه یا پوشش پلیمری، نمی‌بایستی از نقدینگی خوب موجود در قراردادهای کلاف نورد گرم بگذرد.

استیونسون به قابلیتقرارداد میلگرد آجدار آمریکای شمالی نیز توجه کرد و گفت: این قرارداد هرگز به بزرگی قرارداد کلاف گرم نخواهد بود، اما تقاضا نیز برای آن وجود خواهد داشت.

شیپ قبول داشت که یک قرارداد جدید مشتقه بر اساس تفاوت قیمت بین کلاف نورد گرم و محصولات فولادی تخت نورد سرد، گالوانیزه و پوشش پلیمری شده مورد استقبال قرار می‌گیرد.او گفت:دامنه تفاوت بین HRC و CRC نسبتا زیاد شده است. ما مقدار زیادی فولادنورد سرد شده و گالوانیزه می‌خریم، اما فقط می‌توانیم کلاف نورد گرم را مصون (هج) کنیم. یک قرارداد جدید اضافه قیمت دوباره کشش می‌گیرد.

چشم انداز رشد

پرایس انتظار دارد که مقدار تجارت در بازارهای قراضه و میلگرد آجدار LME طی سال آینده رشد کند زیرا تجارت در بازار حمل دریایی برای قراضه صعود خواهد کرد. او همچنین رشد گرایش صنعت ساخت‌وساز به مدیریت ریسک قیمت برای میلگرد آجدار را پیش‌بینی می‌کند، اما توجه داد که یک حد باز گرایش برای قرارداد میلگرد آجدار LMEبه صورت سرپوشی بر مقادیر در آن بازار عمل می‌کند. او می‌گوید پس از رسیدن به راه‌حل برای آن، مقدار تجارت رشد می‌کند که همچنین باید از طریق مقادیر تجارت در قرارداد قراضه LME تغذیه شود.

پرایس همچنین رشد در بخش EAF آمریکا را پیش‌بینی می‌کند، اما به نظر وی بند ۲۳۲ تعرفه ها آن‌را به تولیدکنندگان داخلی محدود می‌سازد. وی اظهار داشت: اگر این تعرفه‌ها بازنگری می‌شدند، بازار آمریکا دوباره به موضوع بیشتر مورد علاقه بین‌المللی بدل می‌شد. با توجه به شروع بکارگیری قراردادها برای قراضه‌های کانتینر شده تبادلات باید تا پایان امسال [۲۰۲۰] پیشرفت داشته باشند.

شیپ گفت: Priefert Steel با توانایی ارائه قیمت‌های ثابت، مشتریانی را در بخش‌های خودرو و هوافضا به دست آورده است، اما بازار برجسته رشد در سال گذشته در حال تهیه چارچوب فولاد لوله برای پشتیبانی از پنل‌های خورشیدی به‌ویژه در تگزاس بود.

قراردادهای بلندمدت، ۶ ماهه، با OEM‌های بزرگتر به شرکت مذکور این امکان را داد که سود خود را به آن قفل کند و سهم بازار را حتی در شرایط بازار نسبتاً راکد سال ۲۰۱۹ بدست آورد.

انرژی خورشیدی یکی از بزرگترین بازارهای در حال رشد برای این شرکت در سال ۲۰۱۹ بود و آن بخش برای سال ۲۰۲۰ همچنانقوی به نظر می‌رسد.

ما سال ۲۰۲۰را با کمی خوش‌بینی بیشتر از سال ۲۰۱۹ آغاز کرده‌ایم، اما هنوز کمی نگران تقاضا هستیم. شاخص تولید ISM تقریباً یک سال در حال نزول بوده و این یکی از دلایل نگرانی هنگام تلاش برای پیش‌بینی تقاضا است.

در حالی که ممکن است در سه ماهه اول کمی ضربه وجود داشته باشد، شیپ نسبت به سه‌ماهه دوم تا سه‌ماهه چهارم نسبتاً خوش‌بین است، اگرچه ما هنوز درست آماده نیستیم که بگوییماوضاع خیلی بهتر شده است. عدم قطعیت‌های سال انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا عامل دیگری است که باعث می‌شود شرکت مذکور نسبت به آنچه انجام می‌دهد بسیار محتاط باشد.

شیپ اظهار داشت: بسیاری از مراکز خدماتی، موجودی خود را با قیمت‌های پایین قابل دسترس در پایان سال گذشته خریداری کرده‌اند که همین امر سطح موجودی آنها را بالا نگه‌داشته است. برخی از کارخانه‌های فولاد آمریکا برای حمایت از قیمت‌های فولاد، در حال کاهش تولید هستند و واردات به آمریکا همچناندر وضعیت تدافعی نگه‌داشته می‌شود.

وی قیمت قراضهرا نشانه‌ای از اتفاقات آینده می‌داند و می‌گوید اگر قیمت قراضه‌های آهنی در ماه فوریه مسطح باشد این نشانگر تداوم بازار چالشی فولاد در سه‌ماهه دوم تا سه‌ماهه چهارم آینده است.

استیونسون گفت: مدیریت ریسک قیمت بهترین راهکار به عنوان یک استراتژی بلندمدت می‌باشد و خوب است وقتی شروع شود که نوسانات کم است و بازارها باتغییرات چشمگیر قیمت مواجه نیستند در نظر داشته باشید که راه‌اندازی این کارزمان می‌برد.

این روش برای همه افراد نیست، و نتیجه‌گیری کرد: چنانچه در کسب‌وکاری هستید که در آن می‌توانید قیمت خود را افزایش دهید(و بنابراین ریسک قیمت را به مشتریان خود منتقل کنید)، ولی بسیاری از مشتریان قیمت‌های ثابت را می‌خواهند.

استراتژی معاملاتی MPM

در گذشته استراتژیهای متفاوتی را آموزش دادیم و هر کدام را با پلتفرم آسان بورس کیفیت‌سنجی کردیم و گرازش آن را ارائه دادیم.

در آسان بورس پیش از آموزش یک استراتژی ابتدا کیفیت آن توسط تیم تحلیلگری ارزیابی می‌گردد تا در نهایت محتوایی ارائه گردد که کاربرد لازم را برای کاربر داشته باشد. در ادامه نیز با بررسی و تحلیلی که بر روی استراتژی MPM انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که این استراتژی جذابیت لازم را برای استفاده در بازار سرمایه دارد.

این استراتژی بر پایه روند می‌باشد و جوری طراحی شده است که تا حد امکان بتواند یک روند صعودی را شناسایی و آن را شکار کند.

ابزار مورد نیاز در این استراتژی عبارتند از:

  • اندیکاتور میانگین متحرک ساده
  • اندیکاتور پارابولیک سار
  • اندیکاتور مکدی

شروط ورود به معامله در استراتژی MPM:

برای ورود به این استراتژی سه شرط وجود دارد و تا زمانی که این سه شرط تحقق نیابد اجازه ورود به معامله از طریق این استراتژی را نداریم.

  1. شرط اول: در این استراتژی از دو میانگین متحرک ۱۴ روزه ( کوتاه مدت ) و ۴۲ روزه ( بلند مدت ) استفاده میکنیم. زمانی که از میانگین کوتاه مدت از پایین به بالا میانگین بلند مدت را قطع کند یا اصطلاحا کراس کند؛ شرط اول ما برای ورود به معامله برقرار می‌گردد.
  2. شرط دوم: دومین ابزار مورد نیاز در این استراتژی، اندیکاتور پارابورلیک سار می‌باشد که یک اندیکاتور روندی و از دسته ابزارهایی هست که طرفداران زیادی در بین فعالین بازارهای سرمایه دارد. دومین شرط زمانی تایید می‌گردد که نمودار قیمت بالای پارابولیک سار باشد.
  3. شرط سوم: به نقل از بسیاری از اساتید حوزه تحلیل تکنیکال، مکدی به عنوان یک لیدر در بین اندیکاتورها شناخته می‌شود و شرط سوم زمانی برقرار می‌باشد که خط مکدی بالای خط سیگنال باشد.

شروط خروج از معامله در استراتژی MPM:

یکی از رموز موفقیت بزرگان بورس، پایبندی به استراتژی خود می‌باشد. لذا تا زمانی که استراتژی ما سیگنال قطعی خروج را صادر نکرده است به آن پایبند خواهیم بود.

  1. شرط اول: میانگین متحرک کوتاه مدت از بالا به پایین میانگین بلند مدت را قطع کند.
  2. شرط دوم: پارابولیک سار در بالای نمودار قیمت قرار گیرد.
  3. شرط سوم: خط مکدی در زیر خط سیگنال قرار بگیرد.

حد سود و حد ضرر استراتژی MPM:

در این استراتژی از حد سود و حد ضرر شناور استفاده می‌شود که اصطلاحا به آن تریلینگ می‌گویند.

حد سود / ضرر شناور به این معنی است مه با حرکت نمودار قیمت حد سود و حد ضرر نیز جا به جا می‌شود تا رمانی که سیگنال خروج از معامله طبق دستورات استراتژی صادر گردد.

ریاض در خدمت «سلطه انرژی» امریکا

اوایل سال 96 بود که برای نخستین ‌بار خبرگزاری رویترز تصمیم شرکت ملی نفت عربستان سعودی برای تغییر فرمول فروش قیمت نفت خام خود به پالایشگاه‌های اروپایی را فاش کرد.

ریاض در خدمت «سلطه انرژی» امریکا

گروه انرژی حمید مظفر

اوایل سال 96 بود که برای نخستین ‌بار خبرگزاری رویترز تصمیم شرکت ملی نفت عربستان سعودی برای تغییر فرمول فروش قیمت نفت خام خود به پالایشگاه‌های اروپایی را فاش کرد. آرامکو تا پیش از این در معامله با مشتریان اروپایی، نفت خام خود را بر مبنای میانگین وزنی قیمت برنت(Bwave) به فروش می‌رساند اما از ماه جولای، این شرکت قیمت تسویه نفت برنت در پایان روز (Settlement Price) را جایگزین کرد.

آرامکو در تشریح علت این تصمیم خود به درخواست پالایشگاه‌های اروپایی استناد کرد. در آن تاریخ رویترز در تشریح علت تصمیم عربستان نوشته‌ بود که سعودی‌ها به این دلیل به استفاده از قیمت تسویه روی آوردند که هجینگ «میانگین وزنی» نفت برنت برای خریداران دشوار بوده است. براساس برخی خبرها، پالایشگاه‌های اروپایی برای مدت طولانی شکایت داشتند که استفاده از میانگین وزنی برای قیمت‌گذاری، هجینگ ریسک‌های نفت برنت را دشوار کرده و آنها را وادار می‌کند که در طول روز چندین بار خرید و فروش را انجام دهند تا تغییرات در حجم معاملات را منعکس کند. در بیانیه رسمی‌ شرکت ملی نفت عربستان نیز عنوان شده بود:«با این تغییر انتظار می‌رود که منافع واقعی به وجود بیاید که شامل هجینگ بدون وقفه خرید نفت خام است».

اما نگاهی عمیق‌تر به این تصمیم عربستان سعودی نشان می‌دهد که این کشور با حرکت اخیر خود به طور مستقیم در خدمت منافع انرژی امریکا و رودررویی با روسیه در اروپا رفته است. آن ‌هم در زمانی که این دو کشور به عنوان رهبران اصلی توافق کاهش تولید نفت خام به حساب می‌آیند. تغییر مبنای قیمت‌گذاری فروش نفت به معنای جذاب‌تر شدن نفت عربستان سعودی در بازار اروپایی است. بازاری که بیش از یک‌سوم آن تحت سلطه مستقیم انرژی روسیه است.

پس از اعلام رسمی تغییر فرمول فروش نفت عربستان کیرل ویدرزهاون، استاد دانشگاه و تحلیلگر بازار نفت در یادداشتی در پایگاه اویل‌پرایس، تصمیم عربستان را آغاز جنگ قیمتی جدید «توصیف» کرد. ویدرزهاون به تلاش‌های عربستان سعودی برای بازپس‌گیری سهم خود در اروپا به عنوان یکی از بازارهای کلیدی پیشین این کشور اشاره می‌کند و قیمت‌گذاری جدید را در همین راستا می‌داند.

در روزهای اخیر نیز اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه عربستان صادرات خود به بازارهای آسیایی در ماه ژانویه 2018 را به میزان 100هزار بشکه در روز نسبت به ماه دسامبر کاهش خواهد داد اما صادرات نفت به اروپا و امریکا را ثابت نگه خواهد داشت.

عربستان، پیاده ‌نظام سلطه انرژی امریکا

کریس کوک، کارشناس بازار نفت و رییس سابق بورس لندن از زاویه دیگری به تصمیم عربستان سعودی در تغییر فرمول فروش نفت نگاه می‌کند. وی در یادداشتی که برای «تعادل» ارسال کرده است، فاصله 48ساعته تصمیم عربستان برای تغییر فرمول فروش نفت خام و رونمایی از دکترین انرژی دولت جمهوری‌خواه امریکا را بی‌ارتباط نمی‌داند. کوک در این باره نوشته است:«عربستان از ماه جولای 2017 تصمیم گرفت که مبنای قیمت‌گذاری نفت خود را از میانگین وزنی قیمت برنت

(Brent weighted average) به قیمت تسویه برنت (ICE Brent Settlement) تغییر دهد. پس از این تصمیم عربستان، صندوق‌های پوشش ریسک با استفاده از معاملات پربسامد

(High frequency trading)، در بازار تورم ایجاد کرده و قیمت‌ها را بالا بردند. (معاملات پربسامد زیرمجموعه معاملات الگوریتمی هستند و از طریق رایانه سفارش‌هایی را برای سرمایه‌گذاران بدون دخالت عامل انسانی ایجاد می‌کنند) بدین‌ترتیب با این افزایش قیمت، تامین مالی در بازار نفت خام صورت گرفت و اساسا از عواید آن برای استفاده از مقاصد ژئوپلیتیک استفاده شد. همزمان با اعلام عربستان مبنی بر تغییر فرمول قیمت‌گذاری فروش نفت خود، صندوق‌های سرمایه‌گذاری بورس لندن، خریدهای گسترده‌یی از قراردادهای آتی نفت خام برنت کردند و به سرعت قیمت را بالا بردند تا جایی که قیمت‌ها به سطح فعلی رسیده که حدود 40درصد نسبت به ماه جولای بیشتر شده است». این کارشناس نفتی بریتانیایی در ادامه یادداشت خود بیان کرده است:«این تغییر دقیقا 48ساعت پس از آن اتفاق افتاد که دونالد ترامپ دکترین جدید بازار انرژی خود تحت عنوان «سلطه انرژی» (Energy Dominance) را اعلام کرد. این دکترین و استراتژی توسط «گری کان»(رییس شورای ملی اقتصاد ایالات متحده) طراحی شده است.‌ گری کان همان شخصی است که در سال 2000معمار پلتفرم مسلط بازار نفت در بورس لندن بود». اما استراتژی سلطه انرژی چیست؟ رووسای جمهوری ایالات‌متحده در دهه‌های اخیر همواره به دنبال عدم وابستگی و استقلال انرژی در این کشور بودند. اما اکنون دونالد ترامپ هدف متفاوت و جاه‌طلبانه‌تری را معرفی کرده و آن سلطه بر بازار جهانی انرژی است. اواخر ماه ژوئن و در رویداد «هفته انرژی» امریکا، دونالد ترامپ در یک سخنرانی از آغاز عصر طلایی در انرژی امریکا خبر داد که با افزایش صادرات گاز طبیعی، زغال‌سنگ و نفت همراه خواهد بود. البته بررسی استراتژی جدید امریکایی‌ها نشان می‌دهد که «سلطه انرژی» تفاوت چندانی با «استقلال انرژی» ندارد. ترامپ در سخنرانی خود در مورد این استراتژی جدید به افزایش صادرات ال‌ان‌جی به بازارهای آسیا و شرق اروپا خبر داد که در دوران باراک اوباما آغاز شده بود. به گزارش «تعادل» به نقل از سی‌ان‌بی‌سی، ریک پری وزیر انرژی امریکا در تشریح دکترین انرژی جدید این کشور گفته است:«یک امریکای مسلط به انرژی به معنای امریکایی خود اتکاست. بدین معنی که امریکا یک کشور ایمن و آزاد از آشفتگی‌های ژئوپلیتیکی منبعث از دیگر کشورها شود که از انرژی به عنوان یک سلاح اقتصادی استفاده کند یک امریکای مسلط بر انرژی به تمامی بازارها در نقاط مختلف جهان صادرات خواهد داشت و رهبری جهانی و تاثیرگذاری‌ ما را افزایش خواهد داد». از این رو کریس کوک افزایش اخیر قیمت نفت خام را زمینه‌سازی برای افزایش صادرات ایالات‌متحده عنوان کرد و گفت:«از آنجا که طراحی و ظرفیت پالایشگاه‌های ایالات متحده برای استفاده از نفت سبک تولید شده از ذخایر شیل طراحی و پیکربندی نشده‌اند، این کشور صادرات نفت خام خود به مشتریان خارجی را قانونی کرده است.

در چنین شرایطی رشد قیمت نفت برنت منجر به (افزایش) صادرات نفت خام (امریکا) می‌شود. بالاتر رفتن قیمت نفت به معنای ورود حجم بیشتری از نفت خام ایالات متحده به بازار است. اثر این موضوع این است که امریکا نقش یک تولیدکننده تنظیم‌کننده (Swing Producer) را به خود می‌گیرد، قیمت جهانی نفت خام را کنترل کرده تا سقفی برای افزایش قیمت جهانی ایجاد کند.

توافق‌های اوپک، بزک کردن انتظارات

«توافق‌هایی که اعضای اوپک و تولیدکنندگان غیراوپکی به آن دست پیدا می‌کنند چیزی جز مدیریت بزک کردن انتظارات نیست.» این واکنش کریس کوک به توافق اخیر برای تمدید کاهش تولید است. این کارشناس نفتی اظهار کرد:«در واقع پرسش این نیست که آیا اعضای اوپک در اجرای این توافق تقلب کنند یا خیر بلکه مساله این است که چگونه این کار را می‌کنند؟»

کوک معتقد است که قیمت جهانی نفت از ابتدای سال 2005 متاثر از دستکاری در قیمت‌گذاری نفت مرجع برنت بوده است و این روند قیمتی نفت خام کماکان(با اقداماتی همچون تغییر فرمول قیمت‌گذاری فروش نفت عربستان) ادامه دارد و آنچه که اخیرا و برای نخستین ‌بار در 15سال اخیر اتفاق افتاده، تغییر متدی است که صورت پذیرفته است».

وی از تشدید حمایت‌های امریکا از تولید نفت در این کشور و حمایتی که عربستان سعودی از آن دارد سخن گفته و بیان کرد: «مکانیسم تامین مالی حمایت از قیمت نفت نیز تغییر پیدا کرده و درحال حاضر ایالات متحده با فراهم کردن جریان نقدی دلار مورد نیاز برای توسعه تولید نفت، مستقیما به تبدیل کردن ذخایر شیل به پول نقد ورود کرده است. در همین زمان، ذخایر نفت عربستان سعودی در خاک امریکا دست نخورده باقی مانده است. عربستان سعودی از طریق موافقت‌نامه‌های لیزینگ(فروش و خرید مجدد) در یکی از تاسیسات ذخایر استراتژیک قدیمی امریکا، ذخایر خود را در خاک این کشور نگه داشته است. حمایت عربستان تنها به ذخیره نفت خام محدود نمی‌شود و دلارهای این کشور(در قالب اوراق خزانه امریکایی) نیز نشان‌دهنده سرمایه‌یی است که احتمالا برای حمایت از بازار نفت به آن نیاز باشد».

کریس کوک معتقد است که امریکا با این استراتژی، مشتریان نفت را به دو دسته دلخواه و غیردلخواه خود تقسیم کرده و بدین‌ترتیب تنها کشورهای نزدیک به واشنگتن می‌توانند به گروه اول نفت بفروشند. وی در این باره توضیح داد:«به طور خلاصه استراتژی «سلطه انرژی» کاخ سفید یک بازار دو لایه و تحت کنترل ایالات متحده ایجاد می‌کند. جایی ‌که تولیدکنندگان بیرون از دایره منافع امریکا تنها امکان فروش به مشتریانی همچون چین و هند را پیدا خواهند کرد که در انتهای لیست قرار دارند.

وی افزود:«رشد تقاضای مالی که به صورت مصنوعی اتفاق افتاده شرایط بازار را به بک‌واردیشن(قیمت روز از قیمت قراردادهای آتی در تاریخ سررسید بیشتر بشود) تغییر داده و نگه‌داری نفت در انبارهای ذخیره‌سازی تجاری را غیرسودآور کرده است در نتیجه ذخایر نفت به سمت شرق و خریدارانی نظیر چین منتقل شده‌اند».

این کارشناس بین‌المللی نفتی رشد قیمت نفت خام از ماه جولای تا به امروز را مصنوعی و شکننده می‌داند و معتقد است، علت اصلی این رشد قیمتی از دیدگاه کارشناسان و مردم مغفول مانده است. کوک اعتقاد دارد:«از نظر بنده درحال حاضر قیمت‌ها به صورت مصنوعی افزایش پیدا کرده‌اند بنابراین شکننده‌اند اما این واقعیت با مجموعه‌یی از افسانه‌ها و دروغ‌ها پوشانده شده است. شما این پرسش ساده را از خود بکنید: اگر سعودی‌ها به این درک برسند که قیمت حتی در میان‌مدت افزایش پیدا خواهد کرد، آیا سهام خود را به فروش خواهند رساند؟ و آیا صندوق رفاه ملی نروژ سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز را کاهش خواهد داد؟»



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.