خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟


کمپلکس پولبک

آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کرده‌ایم.

تصمیم‌گیری در بازار بورس برای سرمایه‌گذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست می‌آید. بنابراین، پیش از هر سرمایه‌گذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از ساده‌ترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایه‌گذاران بورس قرار دارد.

دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمی‌کرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته می‌شود.

این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آن‌ها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساخته‌شده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمون‌وخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز می‌پردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.

چنگال اندروز چیست؟

در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده می‌شود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آن‌ها به شمار می‌آید. این نحوه نام‌گذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیش‌بینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.

نتایج تحقیقات نشان می‌دادند که کاربرد خطوط روند که از پیوت‌ها و نقاط بیشتری می‌گذرند، بیشتر است .

همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانال‌هایی برای روند قیمت ایجاد می‌کنند را بررسی کرد.

اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکس‌العمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافته‌های خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.

نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که به‌پاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته می‌شود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیل‌شده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد می‌شود.

چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیل‌شده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکست‌های مختلف است.

بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بال‌های پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوت‌های انتخاب‌شده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.

انواع چنگال اندروز

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار می‌آید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟

چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداع‌شده، همان ابزار ساخته‌شده به دست دکتر آلن اندروز است.

چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روش‌هایی ازجمله T که در میان شناخته‌شده‌ترین روش‌های تحلیل روند در میان سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.

چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم می‌شود. چنگال

ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل می‌شود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام می‌گیرد.

اصول چنگال اندروز

کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص می‌شود. این اصول به شما می‌آموزند که از چه استراتژی‌هایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.

به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، به‌راحتی می‌توانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.

بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق می‌افتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.

با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته می‌شود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده می‌کنیم.

در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس می‌کند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.

اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش می‌یابد.

زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.

تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت می‌دهد. برای مثال، نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید می‌دهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه می‌شوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.

شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید به‌طور کامل از سهم خروج پیدا کنید.

نحوه رسم چنگال اندروز

با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون می‌دانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل می‌شود. بنابراین، می‌توانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را به‌صورت گام‌به‌گام توضیح می‌دهیم.

پیوت‌ها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده می‌شود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، می‌توانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوت‌ها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوت‌های انتخابی شما به‌طور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخاب‌شده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) به‌موازات خط میانی هستند.

پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.

از پیوت 1 شروع به‌رسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل می‌کند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل می‌دهد.

از پیوت‌های 2 و 3 دو خط را به‌موازات خط میانی رسم کنید. اکنون بال‌های چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شده‌اند.

چگونه از شکست‌ها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟

استفاده از شکست‌ها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.

در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال می‌شود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارج‌شده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت می‌گیرند که قیمت از چنگال خارج‌شده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل می‌شوند:

در مرحله اول، شکست تشخیص داده می‌شود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.

پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد می‌شود.

در این وهله، به‌احتمال‌زیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.

سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین می‌آید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایه‌گذاران و معامله گران ارسال می‌شود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.

حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید می‌توان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار می‌گیرد.

تعیین حد سود در این معاملات می‌تواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را می‌توان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.

ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال

امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچ‌کس پوشیده نیست و تسهیل این امر می‌تواند به تحلیل‌گران و سهام‌داران کمک کند تا انتخاب‌ها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.

با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرم‌های مختلف و بدون نیاز به ‌رسم دستی چنگال می‌توانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.

با استفاده از این پلتفرم‌ها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم می‌زنند، می‌توانید چنگال را ترسیم کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.

ویژگی‌های یک چنگال ایده آل

چنگال‌های رسم شده می‌تواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن برای تحلیل بازار و خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ روند قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند. بنابراین، با دانستن ویژگی‌های یک ابزار اندروز ایده آل می‌توانید تحلیل و بررسی‌های خود را صحیح‌تر انجام داده و به معاملات اطمینانی‌تر وارد شوید.

این ویژگی‌ها شامل موارد زیر هستند:

هر چه تعداد واکنش‌هایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده می‌بخشد.

به‌طور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.

دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهره‌گیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو می‌توانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.

در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام داده‌های قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار می‌گیرند.

در این مطلب به‌طورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشان‌دهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته می‌شود که دیدی آینده‌نگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار می‌دهد.

روند این چنگال می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق می‌افتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژی‌های جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد می‌شوند که اگرچه ریسک آن‌ها بالا است، اما در برخی موارد می‌تواند سود بالایی را برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به وجود بیاورد.

به‌طورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه می‌دهد تحلیل دقیق‌تری از قیمت‌ها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های مختلفی که در اختیار شما قرار می‌گیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب می‌توانید تحلیل دقیقی از داده‌ها را به دست آورید.

خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

خط روند چیست؟

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آن‌ها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند و سپس ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمت‌ها در آینده عمل کند.

خطوط روند (Trend Lines)

ما می‌توانیم بسیاری از اصول قابل اجرا در مورد سطوح حمایت خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ و مقاومت را درباره‌ی خطوط روند نیز به کار ببریم. مهم است که قبل از ادامه، مفاهیم ارائه شده در مقاله حمایت و مقاومت را در ذهن داشته باشید.

خط روند صعودی

یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل می‌شود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.

خط روند صعودی

خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ شدید صعودی می‌شود و عزم شدید خریداران را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی می‌مانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه می‌دهد. شکسته شدن روند صعودی نشان می‌‍دهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.

خط روند نزولی

یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل می‌شود. اوج دوم باید پایین‌تر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظر بگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.

خط روند نزولی

خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت می‌شود و عزم قوی فروشندگان را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند نزولی باقی می‌مانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان می‌دهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ است اتفاق بیافتد.

تنظیمات مقیاس

هنگامی که قیمت‌ها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده می‌شوند، به نظر می‌رسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار می‌گیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم می‌کنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشن‌های بررسی نمودار به کاربران اجازه می‌دهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.

یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش می‌دهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان می‌دهد که آن‌ها در محور y به سمت بالا حرکت می‌کنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر می‌رسد بسیار بزرگتر از حرکت ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.

در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس می‌کند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.

 مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی)

در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرم‌تر به نظر می‌رسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.

مقایسه مقیاس نیمه لاگ با مقیاس حسابی

اعتبار سنجی

برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده می‌شود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمی‌توان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعر‌ها یا اوج‌ها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید می‌کند.

اعتبار سنجی

نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان می‌دهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.

فاصله بین نقاط

سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده می‌شوند و اوج‌هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده می‌شوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب‌ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوج‌ها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه می‌تواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده‌آل از قعرها (یا اوج‌های) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط آبی در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.

فاصله بین نقاط

در مثال وال مارت (WMT)، به نظر می‌رسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع می‌شود و تا اوج واکنش فوریه ادامه می‌یابد، امکان پذیر است.

زاویه

با افزایش شیب خط، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش می‌یابد. یک خط روند شیب‌دار ناشی از افزایش یا کاهش شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید به نظر می‌رسد که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تندی، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد؛ حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.

زاویه

ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر می‌رسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمان‌بندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار داده‌های نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز می‌تواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.

خطوط روند داخلی

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. ممکن است اوج یا قعر خارج از محدوده خط باشد، زاویه خیلی تند باشد یا نقاط خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، می‌توان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمت‌ها می‌توانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهش‌هایی ایجاد کنند که اوج‌ها و قعرها را مخدوش می‌کنند. یکی از روش‌های مقابله با واکنش‌های بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهش‌های قیمت را تا حد معقولی نادیده می‌گیرند.

خطوط روند داخلی

خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور می‌کند. این قعرها با اوج‌گیری‌های فروش شکل گرفتند و نشان‌دهنده حرکات شدید قیمت‌ها بودند که از زیر خط روند بیرون زده‌اند. با ترسیم خط روند از طریق قعرها، به نظر می‌رسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایین‌ترین سطح‌ها به خوبی با هم مطابقت دارند.

خط روند بلندمدت

گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقه‌ای است که در آن قیمت‌ها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی می‌شوند. از خوشه قیمت می‌توان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و می‌توان از لبه‌ها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان می‌دهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت خط مقاومت به ما چه می‌گوید؟ و در عوض استفاده از خوشه‌های قیمتی شکل می‌گیرد.

در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده می‌شد، آنگاه شیب منفی‌تر بود و به نظر می‌رسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ می‌داد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطه‌ای خواهد بود، زیرا اوج‌های می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلش‌های سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، می‌توان یک روند داخلی را بر اساس خوشه‌های قیمت در اطراف قله‌های اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰ (پیکان آبی) پیش‌بینی می‌کند.

نتیجه گیری

خطوط روند می‌توانند به معامله‌گر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، می‌توانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معامله‌گر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.

 معامله‌گر بینشی عالی معامله‌گر

در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شده‌اند، آن‌ها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار بالا VeriSign (VRSN) چهار بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین‌ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنی تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.

شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه‌گذاران و معامله‌گران می‌توانند به سیگنال‌های تاییدکننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.

سوالات متدوال

سوالات متداول


خط روند (Trend Lines) چیست؟

از خطوط روند برای شناسایی و تایید روندهای صعودی و نزولی استفاده می‌شود.

خط روند صعودی چیست؟

یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل می‌شود.

خط روند نزولی چیست؟

یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل می‌شود.

مناسب‌ترین فاصله بین نقاط یک خط روند، به چه مواردی بستگی دارد؟

مناسب‌ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

پولبک چیست (pullback)؟ پیش بینی قیمت سهام به کمک پولبک

دو نوع پول بک که هر معامله‌گر باید آن ها را بشناسد و چهار مرحله برای تائید آن جهت ورود به معامله در آن ها

تمام هدف هر معامله‌گری در هر نوع بازار سرمایه‌ای یک چیز بیشتر نیست. این که او می‌خواهد از معامله خود سودآوری داشته باشد. در بازارهای مختلف دو روش کلی برای سودآوری وجود دارد. اول این که از طریق افزایش / قیمت دست به خرید و فروش بزنیم و این‌گونه سودآوری خود را تضمین کنیم. روش دوم که بسیار مهم‌تر است ولی کمتر معامله‌گری به آن توجه می‌کند، مسئله کاهش ریسک است. پولبک یک ابزار اساسی برای کاهش ریسک معاملات محسوب می شود.

همان‌طور که گفتیم بسیاری از معامله گران هنگام معامله خود تنها به روند مثبت سهم فکر می‌کنند و هیچ درصد ریسکی را برای آن در نظر نمی‌گیرند. معمولاً این افراد بسیار هیجانی عمل می‌کنند و فکر می‌کنند که اگر الان سهم را نخرند دیگر هیچ‌وقت سودآوری نخواهند داشت و تمام فرصت‌های بازار تمام‌شده است؛ اما این تفکر یک نوع فریب بازار محسوب می شود. همین‌جا با قدرت می‌گوییم که هیچ‌گاه فرصت‌های بازار تمام نمی‌شود. پولبک یکی از نشانه‌های فرصت دوباره در بازار است.

مفهوم و فلسفه پولبک در واقع بر اساس شکست یک روند است. در ساده‌ترین انواع پولبک وقتی یک روند مقاومتی یا حمایتی با قدرت شکسته می شود بنا به دلایل مختلفی که در ادامه از آن خواهیم گفت قیمت برای آخرین بار به سطح شکسته شده باز می‌گردد و اصطلاحا “بوسه خداحافظی” رخ می‌دهد.

در این حالت می توان نسبت به ورود یا خروج سهم اقدام کرد. انواع پولبک به ما کمک می‌کند که نقطه ورود یا خروج مناسبی در سهم پیدا کنیم؛ اما یادتان باشد که پولبک به تنهایی کارایی ندارد و باید آن را در اندیکاتورها و سایر شاخص‌های تکنیکال مورد بررسی قرار دهیم. این موضوع را در ادامه مورد بررسی قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید.

فلسفه پولبک چیست؟

فلسفه پولبک چیست؟

بیایید فارغ از هر مبحث سخت اقتصادی و از دید روانی و رفتاری به بازار پولبک را نگاه کنیم. فلسفه پولبک بسیار نزدیک به فلسفه مقاومت و حمایت دارد.
حمایت و مقاومت خط‌های فرضی هستند که بر اساس روند قبلی نمودار قیمتی سهم ایجاد می شود؛ اما فلسفه این مسئله، ریشه روانی دارد.

قیمت از نظر معامله گران حد و ضرر خاصی دارد و این نوع حد و ضرر ذهنی یک جو روانی در بازار ایجاد می‌کند به طور مثال قیمت ۳۰ هزار تومانی دلار در بازار ایران یک قیمت روانی و یک خط مقاومت روانی محسوب می‌شد. در این قیمت‌ها معامله گران از حد سود خود راضی می‌شوند و کم‌کم دست به فروش می‌زنند.(در ادامه مقاله حمایت و مقاومت در فارکس را هم بخوانید)

از طرفی دیگر خریدارها دیگر متقاعد نمی‌شوند که قیمت افزایش داشته باشد و کمتر دست به خرید می‌زنند. این گونه در یک خط مقاومت با افزایش عرضه و کاهش تقاضا و در نهایت با کاهش قیمت روبه‌رو می‌شویم. همین موضوع درباره خط حمایت و تغییر روند قیمتی شاهد هستیم؛ اما در برخی مواقع شاهدیم که جو هیجانی یا به هر علتی دیگر خط مقاومت یا خط حمایت شکسته می شود. مثلاً در همان مثال ارزی خط مقاومت ۲۵ هزار تومانی به راحتی با حجم بالا و قاطعیت شکسته شد و تبدیل به یک خط حمایتی برای قیمت ارز شد که امروز شاهد این هستیم که در این قیمت ارز رنج می‌خورد.

خط حمایت و یا مقاومت

کمپلکس پولبک

بنابراین یک خط حمایت و یا مقاومت بر اثر تفکر ذهنی و جو روانی شکل می‌گیرد، گرچه روند گذشته سهم نیز بر این خط حمایت و مقاومت تأکید می‌کند اما عامل اصلی تعیین کننده همان تفکر و رفتار عمومی معامله گران است. همین فلسفه در پولبک نیز به وضوح قابل مشاهده است.

وقتی یک سهم خط مقاومتی خود را می‌شکند، از آنجایی که برخی سهامداران نسبت به حد سود خود راضی هستند شروع به خروج از سهم می‌کنند. این گونه عرضه بیشتر و تقاضا کمتر می شود؛ بنابراین قیمت سیر کاهشی پیدا می‌کند؛ اما شکسته شدن خط مقاومت خریداران را دلگرم به ادامه مسیر می‌کند.

از این رو کم‌کم عرضه و تقاضا در حوالی خط مقاومت شکست شده یا همان خط حمایتی جدید متعادل می شود. سپس با افزایش تقاضا قیمت دوباره به روند صعودی خود ادامه می‌دهد. این روند برگشت به خط شکسته شده و ادامه مسیر قبلی را پولبک می‌گویند. همین مثال را می توان در سیر نزولی نیز زد.

پولبک و چند نکته بسیار مهم

پولبک و چند نکته بسیار مهم

اولین نکته مهمی که در پول بک می توان آن را مورد بررسی قرار داد این است که آیا پولبک همیشه اتفاق می‌افتد؟ پولبک یک روند یا یک اندیکاتور نیست که همیشه حضور داشته باشد. به هر حال شرایط سهم و سهامداران و بازی نهنگ ها و حقوقی‌های آن می‌تواند تأثیر مستقیم در این موضوع داشته باشد؛ بنابراین عملاً نمی‌توان انتظار داشت که پولبک در تمامی روندهای شکست صعودی یا نزولی اتفاق بیفتد.

طبق یک آمار می توان گفت که به صورت تجربی در بیش از ۵۰ درصد روندها ما شاهد پولبک هستیم؛ یعنی تقریباً می‌توانیم هنگام ورودهای خود در سهام‌های مختلف منتظر پولبک باشیم؛ اما در مورد خروج باید سایر موارد و اندیکاتورها را مورد بررسی قرار دهیم. در این صورت پولبک به تنهایی کارایی ندارد.

نکته مهم دیگر در مورد پولبک، تفاوت آن با اصلاح است. برخی پولبک را اصلاح یا استراحت سهم می‌دانند و فکر می‌کنند که یک نمودار با زدن پولبک وارد فاز اصلاحی خود شده و آن را به اتمام رسانده است؛ اما واقعیت این است که اولاً پول بک بسیار سریع‌تر از اصلاح رخ می‌دهد. معمولاً پولبک در ۳ تا ۵ روز کاری کارش را تمام می‌کند اما اصلاح از نظر زمانی و قیمتی طولانی‌تر می‌باشد. به جز این، اصلاح جز امواجی است که یک سهم ایجاد می‌کند و در موج شماری را مورد محاسبه قرار می‌گیرد در حالی که پولبک جز امواج نیست و نهایتاً بتوان از آن به عنوان ریزموج نام برد.

نکته مهم دیگر در مورد تفاوت پولبک با اصلاح سهم این است که در یک روند شکست خطوط حمایتی و یا مقاومتی، ممکن است پولبک های ناموفقی ایجاد شود، یعنی به جای این که پولبک نقش بوسه خداحافظی را داشته باشد دوباره به زیر خط مقاومتی یا روی خط حمایتی خودش برگردد.

از این رو معمولاً گفته می شود بهترین حالت و کم ریسک ترین نقطه ورود در یک سهم زمانی اتفاق می‌افتد که شما بگذارید پولبک تمام شود و حرکت جدید شروع شود. بعد از شروع حرکت جدید اقدام به ورود کنید. البته شکست قوی که یکی از نشانه‌های آن شکست با حجم بالای معامله است از نیازهای اطمینان به پولبک است.

در خط مقدم: اگر خارکیف سقوط کند، تمام اوکراین سقوط می‌کند

اوکراین

در روزهای اولیه تهاجم، شهر خارکیف در شرق اوکراین با یک ستون زرهی روسی مقابله کرد. از آن زمان تاکنون، این شهر زیر حملات هوایی و گلوله‌باران‌های شبانه روسیه بوده و ده‌ها غیرنظامی کشته و صدها نفر مجروح شده‌اند. کوئنتین سامرویل، خبرنگار بی‌بی‌سی و دارن کانوی، فیلمبردار، این هفته را با نیروهای اوکراینی گذرانده‌اند که برای متوقف کردن پیشروی بیشتر روسیه مبارزه می‌کنند.

این گزارش حاوی مطالبی است که برای برخی بینندگان آزاردهنده است.

اولین قربانی جنگ زمان است. از سرباز جوان در جبهه بپرسید که حمله چه زمانی رخ داده است یا از زن مسن روی تخت بیمارستان بپرسید که خانه‌اش چه زمانی گلوله‌باران شده است، آنها گیج به شما نگاه می‌کنند. ۲۴ ساعت پیش بود یا ۴۸ ساعت؟ می‌گویند روزها یکی شده‌اند.

در خارکیف، دومین شهر بزرگ اوکراین، زمان کش می‌آید. این شهر نزدیک به مرز روسیه است و گلوله‌باران شبانه توپخانه و حمله هواپیماهای جنگی روسیه آرام نمی‌گیرد. دو هفته گذشته به اندازه یک عمر طول کشیده است، اما می‌توان به یاد آورد که آرامش و صلح گویی همین دیروز بوده است.

بیشتر بخوانید:

در منظره‌ای یخ‌زده در حاشیه شمال شرقی شهر، ستوان ۲۱ ساله یوگن گرومادسکی در حالی که دستانش را دراز کرده ایستاده است. در نزدیکی اينجا سنگرهایی حفر شده است.

می‌گوید: "آتش خودی" و دست راستش را بلند می‌کند تا صدای آتش خودی را از مواضعش همراهی کند. می‌گوید: "آتش دشمن" و دست چپش بالا می‌رود. گلوله‌های روسی با صدای بلند از مواضع‌شان در فاصله ۹۰۰ متری در میان زمین‌های پوشیده از برف شلیک می‌شوند.

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

گلوله‌باران منظم و بی‌وقفه در حاشیه این روستای بمباران شده ادامه دارد - ستوان گرومادسکی با هر گزارشی دست‌های خود را تکان می‌دهد: "آتش خودی، آتش دشمن، آتش خودی، آتش دشمن".

ما همین امروز بعدازظهر ملاقات کردیم، اما حالا می‌دانم که هفته گذشته، پدرش اولگ در دفاع از شهر کشته شده و ستوان گرومادسکی هفتمین نسل از نظامیان خانواده او است. او برای نسل هشتم، در اوکراینی آزاد برنامه ریزی می‌کند.

او تا این‌جای درگیری را این گونه توصیف می‌کند: "گروه‌های خرابکار در حال تفحص در خطوط ما هستند، ما با تانک‌ها درگیری مستقیم داریم. آنها ابتدا با خمپاره شلیک می‌کنند و سپس تانک‌ها به سمت مواضع ما شلیک می‌کنند."

ما در امتداد خطوط مقدم از موقعیتی به موقعیت دیگر حرکت می‌کنیم. در داخل خودروی زرهی او، یک کلاه ارتش روسیه - غنیمتی از اولین دستگیری آنها - از سقف آویزان است، او ادامه می‌دهد: "ما با موشک‌های هدایت شونده ضد تانک و همچنین سلاح‌های کوچک معمولی در جواب شلیک می‌کنیم. آنها پیاده و متفرق می‌شوند، همیشه تعدادشان زیاد است."

داخل خودرو خوشبو کننده‌های هوای "روز مردگان مکزیکی" دارد. جمجمه‌های پوزخندزنان از هر گوشه‌ای آویزان‌اند و ما در امتداد جاده خاکی شیاردار بالا و پایین می‌رویم. کف خودرو، آرپی‌جی‌ها غلت می‌‌خورند.

ستوان گرومادسکی از روی صندلی سرنشین جلو می‌گوید: "گاهی اوقات آنها از این تاکتیک استفاده می‌کنند - ابتدا یک پرچم سفید را بالای تجهیزات خود می‌زنند، سپس به مواضع ما نزدیک می‌شوند. وقتی ما بیرون می‌آییم تا آنها را به عنوان اسیر جنگی بگیریم، شروع به شلیک به سربازان ما می‌کنند."

این موضع روز دوشنبه (یا شاید روز قبل آن، مطمئن نيست)، مورد حمله دو تانک روسی و یک خودروی زرهی قرار گرفت. او به انبوهی از موشک‌های ضد تانک هدایت شونده جاولین ساخت آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید: "نگران نباش، دفاع خوبی داریم". روی بدنه آنها نوشته شده است "لاکهید مارتین، تگزاس". در همان کنار، پشته‌ای از موشک‌های NLAW بریتانیا قرار دارد. شرکت سازنده آن، Saab، در وب‌سایت خود وعده داده است "حتی پیشرفته‌ترین تانک‌ها را نابود می‌کند."

هوا به شدت سرد است و دو توله سگ کنار پاهای ستوان گرومادسکی بازی می‌کنند. کفش‌های او یک جفت کفش ورزشی سفید پوما هستند - او می‌گوید: "باید در اینجا سریع باشید."

اوکراینی‌ها در این جنگ بداهه‌پردازی می‌کنند. از دولت آنها به دلیل آمادگی ناکافی مورد انتقاد شده است و اکنون برای به جبهه آوردن مردان عجله وجود دارد. ارتش عادی در حال ادغام با نیروهای دفاع غیرنظامی است. در نقطه اعزام در حاشیه شرقی شهر، به اتوبوس‌هایی نگاه می‌کنم که با صدها سرباز تازه مجهز شده از راه می‌رسند. یکی می‌پرسد "زره من کجاست؟" افسری فریاد می‌زند "در جبهه آن را می‌گیری" و لحظاتی بعد آنها رفته‌اند.

برخی به واحد ستوان گرومادسکی خواهند پیوست و در کنار امدادگری که به نام دروگر (Reaper) یا ريپر شناخته می‌شود کار خواهند کرد. می‌پرسد "چيزی در مورد دروگر مرگ شنیده‌اید، نه؟" او همچنین فرماندهی این خط دفاعی در حاشیه یک روستا را برعهده دارد. بسیاری از خانه‌های آنجا در اثر گلوله‌باران روسیه نابود شده یا آسیب دیده‌اند.

می‌پرسم روس‌ها چطور می‌جنگند؟ ریپر می‌گوید: "آن‌ها مثل حیوانات احمق می‌جنگند. طوری می‌جنگند انگار سال ۱۹۴۱ است - قدرت مانور ندارند، فقط به جبهه می‌آیند و بس. افراد زیادی دارند، تانک‌های زیادی دارند، وسایل نقلیه زیادی دارند، اما ما برای سرزمین خود می‌جنگیم، و ما از خانواده‌هایمان محافظت می‌کنیم. مهم نیست آن‌ها چگونه می‌جنگند، چون ما مثل شیر می‌جنگیم و آن‌ها پیروز نخواهند شد."

در پشت جبهه، آشپزخانه صحرایی در یک کافی شاپ است. آشپز ارتشی با کلاه بافتنی روی سرش آدم عظيم‌الجثه‌ای است. او کاسه‌هایی از سوپ بُرش داغ را تعارف می‌کند - اصرار می‌کند "با آن خامه ترش بخور". انبوهی از کیک و بیسکویت وجود دارد که کارخانه‌های محلی برای سربازان درست می‌کنند.

کنار سرگی، فرمانده گردان ۳۰ ساله می‌نشینم. می‌گوید: "دشمن را می‌بینیم، دشمن را می‌کشیم، گفتگویی نیست، همین." می‌خواهد بداند من اهل کجا هستم. به او می‌گویم و او می‌پرسد راست است که داوطلبان انگلیسی آمده‌اند برای اوکراین بجنگند؟ در حالی که سوپ‌اش را تمام می‌کند، می‌گوید: "چه هواپیمایی به ما دادین."

اتریوم باعبور از مقاومت، اوج‌ قیمتی بالاتری را هدف می‌گیرد

اتریوم

پس از آنکه اتریوم موفق شد خطوط مقاومت خود را بشکند، داده‌های آن‌چین این رمز ارز حاکی از شکل‌گیری یک روند گاوی باهدف اوج‌ قیمتی بالاتر است. اتریوم که دومین دارایی‌ دیجیتال ازلحاظ ارزش بازار است طی 5 روز گذشته تا 15.7 درصد افزایش قیمتی داشته است.

Luke Martin، تحلیلگر تکنیکال بازار، معتقد است که این رفتار قیمت صعودی موجب عبور از یک مقاومت سرسخت شد که از آغاز سال میلادی جدید مانع پیشرفت اتریوم شده بود. با تداوم این روند می‌توان شاهد عبور قیمت هرواحد از ETH بیش از سطح مقاومت روانی 3000 دلاری بود.

داده‌های ارائه‌شده ازسوی IntoTheBlock خبر از وجود مقاوت‌های بسیار ضعیف و ناچیزی در ادامه‌ی روند ETH می‌دهند. مهم‌ترین دیوار عرضه‌ی فعلی سطح قیمتی 2860 دلاری بود که باحضور تقریبا 800 هزار آدرس کیف‌پول روبه‌رو و شکسته شد و اکنون به‌عنوان خط حمایتی جدیدی برای دست‌یابی به سطح 3300 دلاری عمل می‌کند.

اتریوم باعبور از مقاومت، اوج‌ قیمتی بالاتری را هدف می‌گیرد

برداشت ETH از صرافی‌ها به‌این رویکرد گاوی اعتبار بیشتری می‌بخشد. در روز گذشته بیش از 180 هزار واحد ETH از کیف‌پول صرافی‌های شناخته‌شده برداشت شده است. به‌گفته‌ی IntoTheBlock این بزرگترین جریان خروج دارایی از صرافی‌های متمرکز از آغاز سال 2022 بوده است. رکورد پیشین اتریوم به اکتبر 2021 مربوط می‌شود که درپی آن قیمت این رمز ارز 15 درصد جهش یافت.

علاوه‌بر پیشرفت فوق، به‌نظر می‌رسد که جفت معاملاتی ETH/BTC نیز درحال آماده‌سازی برای یک روند صعودی است. جفت ETH/BTC از می 2021 در یک کانال موازی قرار گرفته است که با هر بار نزول به کف‌های پایینی تا 40 درصد افزایش قیمت را تجربه کرده است، اما پس از برخورد با خطوط مقاومتی مجددا مجبور به عقب‌نشینی شده است.

اتریوم باعبور از مقاومت، اوج‌ قیمتی بالاتری را هدف می‌گیرد

با تداوم چنین روندی باید شاهد آن بود که نسبت اتریوم به بیت‌کوین تا 0.078 یا حتی 0.098 افزایش یابد، به‌بیان دیگر، نسبت 0.078 نشانگر آن است که ارزش بازار اتریوم معادل با نصف بیت‌کوین خواهد بود. براساس پیش‌بینی اغلب متخصصین، اتریوم برای اینکه بتواند جایگاه بیت‌کوین را تصاحب و پدیده‌ی فیلیپینگ را اجرا کند، نیازمند یک ضریب نسبی 0.159 خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.