شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت میگذرانید.
بهترین روش مدیریت معاملات
موفقیت یک تجارت، منحصر به محصولات و خدمات آن نیست. بخش بزرگی از موفقیت شرکتها به نحوه مدیریت تجارت آنها بستگی دارد. اگـر شـرکت هـا افـراد کارآمـد را استخدام نکنند، اگر به درستی بر کار آنها نظارت نکنند، اگر فهرست موجودی را بررسی نکنند و به بودجه پایبند نمانند، حتی با ارائـه بهترین محصولات و خـدمات، در به دست آوردن سود شکست خواهند خورد. این موضوع در حرفه معاملـه گـری نیـز صـادق است. بهترین معامله گرانی که میشناسم در مدیریت معاملات خود بسیار ماهرانه عمل می کنند. مدیریت معامله کاملاً متفاوت از تولید ایده معاملاتی و اجرای آن است و مربوط به کارهایی است که باید بعد از ورود به معامله و قبل از خروج از آن انجام دهید. ممکن است اولین عکس العمل شما در مورد مدیریت معامله این باشد که من کاری انجام نمی دهم. ممکن است بعد از ورود به معامله منتظر بمانید تا قیمت به حد سود یا حد ضرر معامله شما برسد؛ این نوع برخورد، ناکارآمد است. این کار مانند این است که در تمام شعبه ها، ترکیب مشابه ای از محصولات را برای فروش بگذارید، درحالی که در هر محله برخی محصولات بهتر و برخی دیگر بدتر به فروش می رسند.
برای درک اهمیت این موضوع، لحظه ای را در نظر بگیرید که یک معاملـه انـجـام داده اید. در لحظه ورود، اطلاعات کمی در مورد صحت ایده خود دارید؛ اما با ادامه حرکت بازار، اطلاعات تازه ای به دست می آورید که ممکن است از دلایل انجام معاملـه شما حمایت کند یا نکند. فرض کنید که با انتظار کاهش نرخ بهره، معامله ای انجام می دهید و در همان زمان اوراق قرضه، رنج قیمتی خـود را می شکند، این اتفـاق صحت ایده معاملاتی شما را تایید می کند؛ یا فرض کنید که انتظار دارید در بازار سهام یک رو به بالا اتفاق بیفتد، افزایش حجم معاملات و حرکت نمودار به سمت اعداد بالاتر، هر دو از انتظار شما حمایت می کننـد. می توانیـد احتمال موفقیت یا شکست معامله فعال خود را با پیگیری موضوعات و اتفاقات بازار بررسی کنید.
مدیریت معامله، همان تصمیماتی هستند که در حین یک معاملـه فعـال و بر اساس اطلاعات جدید به دست آمده، گرفته میشوند .
یکی از کاربردهای این اطلاعات برای اضافه کردن حجـم بـه معاملـه فعـال اسـت. حجم معاملاتی اولیه ممکن است کوچک باشد اما با به دست آوردن اطلاعات جدید و تائید ایده معاملاتی می توان به حجـم معاملـه افـزود. بـرای هـر ایـده معاملاتی، سرمایه خود را به شش واحد تقسیم کنید. بـه طور معمـول، با یک یا دو واحـد از سرمایه خود وارد معامله شوید و اگر بازار، ایده معاملاتی را تایید کرد، سه یا چهار واحد دیگر به حجم معامله اضافه کنید. به تجربه در خواهید یافت که در صورت اشتباه بودن ایده معاملاتی، عموماً از همان ابتدای ورود به معامله متوجه می شوید که اشتباه کرده اید؛ بدین ترتیب افت سرمایه کوچکی را تجربه می کنید. از طرف دیگر، با تائید ایده معاملاتی و افزایش حجم معامله، سـود خـود را از معاملات خـوب بـه حـداکثر می رسانید. مدیریت معامله به اندازه کیفیت ایده اولیه در عملکرد معاملـه گـران نقـش دارد. نوع مدیریت معامله توسط معاملـه گـر باعـث تفـاوت در میزان سـود معاملانش می شود.
مدیریت معامله بدین معناست که در طول معامله فعال خود اطلاعات را پردازش کنید، نه این که منفعلانه به تماشای معامله خـود بنشینید. مدیریت صحیح معاملـه متفاوت از دنبال کردن بازار است، حتی اگر بازار در جهت مـورد نظر شـما حرکت کند. مدیریت معامله، خود یک روند اجرایی مجزاست، در طی این روند در سطوح مناسب و در اصلاحیها به حجم معامله خود می افزاییم. به عنوان مثال، اگر معاملـه خریـد انـجـام داده اید و بازار در یک حرکت صعودی است، اصلاحیهـا بایـد در ترازهـای بالاتر اتفـاق بیفتند. برای اضافه کردن به حجم معامله در اصلاحی بازار باید مطمئن شوید که نسبت ریسک به سود برای این معامله جدید مناسب است.
پیش از اضافه کردن هر حجمی به معامله فعلی، باید نسبت ریسک به سـود را بـه طـور مجزا برای این معامله جدید ارزیابی کنید.
زمانی که معامله ای کوتاه مدت انجام میدهم، تمایلات میان روزی را به دقت زیر نظر می گیرم و به دنبال نشانه هایی از حضور خریداران یا فروشندگان فعال در بازار هستم. نمودار و مارکت دلتا را نیز پیگیری می کنم. این بررسـی هـا نشـان می دهند که آیا تمایلات بازار در جهت معامله من است؟ اگر تمایلات بـازار در خـلاف جهت معامله من باشد ممکن است برای احتیاط، قبل از رسیدن قیمت به حـد ضـرر از معامله خارج شوم. این نیز بخشی از مدیریت معامله من است. مثلاً اگر در بازار آتی شاخص اس اند پی ۵۰۰ موقعیت خرید داشته باشم و شکستی رو به پایین در بازار آتی راسل ۲۰۰۰ یا حرکتی در جهت ثبت قیمتهای پایین تر در بخش کلیـدی بـازار اتفـاق بیفتد، احتمال صعود شاخص کمتر می شود. با خروج پیش از موعد از معامله، سرمایه خود را حفظ می کنم و برای معامله بعد آماده می شوم.
گرفتن تصمیم معاملاتی درست در بازار مهم است اما مهم تر از آن باید بدانیـد چـه زمانی تصمیم معاملاتی درست گرفته اید. بسیاری از معامله گران موفق بـه خـوبی متوجـه این موضوع می شوند و وقتی حق با آنهاست بر برتری خود پافشاری می کنند. چه بازار در جهت معامله آنها حرکت کند و چه در خلاف جهت آن، توانایی ارزیابی ایده ها و فرضیه های معاملاتی خود را دارند. آنها به این دلیـل معاملـه گـران خـوبی هستند که مدیریت معاملاتشان را به خوبی انجام می دهند.
وظیفه شما برای این درس این است که شیوه مدیریت معامله خود را بـه عنـوان یک منبع سودآوری مجزا ارزیابی کنید. آیا به حجم معاملات خود می افزایید؟ آیا بهترین ایده ها و تصمیمات معاملاتی خـود را فعالانـه اجـرا مـی کـنیـد؟ اگر مانند بسیاری از معامله گران باشید این مورد یکی از بخش های توسعه نیافته از تجـارت معاملـه گـری شماست. شاید مجبور شوید برای تمرین مهارتهای مربوط به مدیریت معاملـه و اضـافه کردن حجم، به معامله گری شبیه سازی بازگردید. باید بتوانید در طـول یک معاملـه فعال، زمان را سازماندهی کنید و اطلاعاتی که با مدیریت ایده شما بیشترین ارتبـاط را دارند مشخص کنید. در کل باید نسبت به موقعیتهایی که تصمیم معاملاتی درست گرفته اید یک ذهنیت تهاجمی داشته باشید.
بسیاری از معامله گران بابت از دست دادن سرمایه خـود از این تجارت خارج می شوند؛ اما معامله گرانی نیز هستند که به دلیل عدم توانایی در استفاده از ایـده هـای معاملاتی برنده و پتانسیل های خود، این کار را رها می کنند. به عنوان مربی معامله گـری خود باید بیشترین استفاده را از دارایی خود ببرید. یک تمـرین خـوب ایـن اسـت که هم زمان با حساب اصلی خود، یک معامله در حساب مجازی باز کنید و حداقل یک بار به حجم معامله در حساب مجازی اضافه کنید. سپس آمار مربوط به معامله ای که با اضافه کردن حجم انجام دادید را بررسی کنیـد، اعـم از میـزان سـود و هیجـانی کـه بـرای آن پذیرفتید و غیره. به طور خلاصه، نحوه مدیریت معامله را مانند معامله گـری یـک بـازار جدید یاد بگیرید. این فرآیند یادگیری شامل منحنی آموزش، تمـرین هـا و بازخوردهای منحصر به خودش می شود. قرار نیست همیشه تصمیمات درستی بگیرید؛ اما باید بدانیـد چه زمان تصمیم درست گرفته اید تا بیشترین بهره را از آن فرصت ببرید.
اگر قبل از رسیدن قیمت به حد زیان، از معامله خارج شدید آن را بررسی کنید. آیا ایـن مدیریت محتاطانه معامله، به حفظ سرمایه شما کمک کرد یا برای شما هزینه داشـت؟ باید تمرینهای مربوط به مدیریت معامله را درک کنید و این که آیا ارزشی برای تجـارت معامله گری شما داشته است یا نه.
خصوصیات معامله گر برنده
معامله گر برنده باید منظم باشد. شاید این امر به نظر عده ای بسیار بدیهی به نظر بیاید. اما واقعیت این است که نظم و ترتیب سبب موفقیت واقعی یک معامله گر می باشد. قبول کردن مسئولیت زندگی از مهم ترین ویژگی های یک معامله گر است. معامله گر قبل از هر چیز باید مسئولیت اتفاقات پیش آمده را بپذیرد. در این صورت میتواند در این مسیر موفق باشد.
معامله گر برنده
معامله گر برنده باید استوار و محکم باشد. قدم های او در این مسیر باید محکم برداشته شود. در این صورت احتمال موفقیت او بالاتر می رود. معامله گر هیچ وقت تحت تاثیر افکار دیگران قرار نمی گیرد. یک معامله گر حرفه ای به شکست فکر نمی کند. با هر شکست او به پیروزی امیدوارتر می شود. شکست برای او راهی برای رسیدن به پیروزی است. زمانی که یک معامله گر پس از شکست دلایل شکست را متوجه شود، خود را به پیروزی نزدیک تر خواهد کرد. تغییر دادن استراتژی معاملاتی نیز از نکاتی است که یک معامله گر حرفه ای باید به آن توجه داشته باشد.
آیا تغییر استراتژی معاملاتی برای تبدیل شدن به معامله گر برنده سودمند است؟
تغییر استراتژی معاملاتی برای یک معامله گر برنده به طور کلی سودمند نیست. تغییر استراتژی معاملاتی میتواند مسیر یک معامله گر را تغییر دهد. استفاده از یک روش سبب ثبات در مسیر معاملاتی و سوددهی بیشتر خواهد شد.
معامله گر برنده
معامله گر موفق، اصول مدیریت خاصی برای معامله دارد. نوسان های شدیدی در این بازار موجود نمی باشد. یک روال مشخص برای تحلیل بازارهای مالی در این نوع معاملات دنبال می شود. در نتیجه بازارهای حرفه ای نیاز به ثبات دارد و تغییر استراتژی روش چندان جالبی برای این بازارها نمی باشد. یک استراتژی ثابت ممکن است ریسک های خاصی داشته باشد. واقعیت این است که یک حرفه ای ریسک های خود را نیز میتواند کنترل کند. این توانایی فوق العاده یک معامله گر را حرفه ای تر از قبل می کند.
معامله گر برنده
نحوه عملکرد معامله گر برنده
معامله گر برنده همواره برای رسیدن به موفقیت باید مسیر طولانی را بپیماید. در این مسیر اتفاقات مختلفی بر سر راه او قرار دارد. اما یک معامله گر حرفه ای از این اتفاقات درس های تازه ای می گیرد. در این مسیر کار سخت و علاقه وافر است که سبب موفقیت یک معامله گر حرفه ای می شود. راه رسیدن به موفقیت در هر مسیری یکسان است. تلاش صادقانه و پشتکار زیاد در کنار تکنیک های کاربردی هر فردی را به مقصد مورد نظر خواهد رساند. معامله گران حرفه ای مسیر مشخصی را برای رسیدن به یک جایگاه ثابت باید طی کنند. این روند در همه افراد یکسان نمی باشد.
معامله گر برنده
انجام یک معامله حرفه ای فقط به معنای دریافت ورودی ها نیست. همه جنبه های معامله باید توسط معامله گر حرفه ای مورد توجه قرار گیرد. در این صورت رسیدن به موفقیت اصلا کار سخت و پیچیده ای نخواهد بود. داشتن نظم و ترتیب اولین ابزار یک معامله گر برای رسیدن به موفقیت است. یک روند کاری ثابت بیش از هر چیز در موفقیت معامله گران تاثیر دارد. انجام هر کار در زمان مشخص و اولین فرصت سبب می شود که فرد فعال در این عرصه نسبت به روند کاری خود پایبند باشد. این تعهد در نهایت به موفقیت ختم می شود.
9 اصل برای رسیدن به مقام یک معامله گر موفق
رسیدن به جایگاه یک معامله گر برنده در دنیای امروز میتواند کار ساده ای باشد. به شرط این که شما به 9 اصل زیر توجه کافی داشته باشید.
- یک معامله گر حرفه ای هیچگاه عقب نشینی نمی کند. نباید با هر اتفاق ناگواری سهام و ارز خود را از بورس خارج کند. در غیر این صورت در همان گام اول شکست سنگینی خورده است.
- صبور و واقع بین بودن نیز از راه های مهم برای رسیدن به جایگاه معامله گر برنده می باشد. باید برای رسیدن به یک مسیر حرفه ای صبور باشید. افراد زیادی ممکن است برای رسیدن به موفقیت های بیشتر مسیر معقولی را انتخاب نکنند. در این صورت مشکلات زیادی در مسیر حرفه ای برای آن ها ایجاد می شود.
- ادامه دادن مسیر حرفه ای گذشته پس از هر بار شکست نیز از دیگر رموز خاص موفقیت است. برخی افراد تمایل دارند که از چندین استراتژی مالی به صورت همزمان استفاده کنند. در این صورت مشکلات زیادی برای آن ها ایجاد خواهد شد.
- اجرای قوانین ثابت و شخصی نیز میتواند در این مسیر یاری گر شما باشد. اگر قوانین ثابتی را برای یک معامله حرفه ای نداشته باشید، موفقیت چندانی را کسب نخواهید کرد.
- تبعیت کردن از یک فرد به صورت کورکورانه میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد. در این مسیر باید صبر زیادی داشته باشید. شما باید مسیر صحیح خود را پیدا کنید. الگو برداری از روش دیگران تا اندازه به معامله گر برنده کمک می کند. اما نباید کاملا از روش دیگران پیروی کنید.
- برخی از افراد در این عرصه اعتماد به نفس کاری خود را پس از شکست از دست می دهند. شکست قرار است پلی برای رسیدن به پیروزی باشد. پس نباید در این زمان امید و انگیزه خود را از دست بدهید. علت مشکل را پیدا و سعی کنید آن را برطرف کنید. در این صورت رسیدن به موفقیت بسیار ساده تر از قبل خواهد بود. باید بپذیرید که یک سر بازی همیشه شکست است. در صورتی که شکست ادامه دار باشد، امید کاهش پیدا می کند اما این به معنای ابدی بودن شکست نیست.
- ثبت همه معاملات برای یک معامله گر برنده واجب است. این کار باید دقیقا هر بار تکرار شود. لازم است جزئیات معامله را نیز ثبت کنید. در این صورت طرح های بسیار حرفه ای تری ایجاد می شود.
- تبعیت از یک روند کاری ثابت نیز از دیگر رموز موفقیت در این کار است. باید زمان دقیق تحلیل بازارهای مالی را بشناسید. حتی شناخت نوع مناسب تحلیل نیز از نکات مهمی است که یک معامله گر برنده باید به آن توجه داشته باشد. طراحی معاملات به شما کمک می کند که به این روند پایدار برسید.
- نوشتن اصولی طرح های معامله نیز از دیگر اصول مهم رسیدن به مقام یک معامله گر برنده است. فرد برنده از بهترین ابزار و افراد برای آماده سازی نقشه راه خود استفاده می کند. طرح های معامله نیز نقشه راه شما هستند. پس باید از بهترین ها برای رسیدن به یک نقشه خوب کمک بگیرید.
اگر میخواهید تبدیل به یک معامله گر برنده شوید آکادمی استاد ترید دوره روانشناسی معامله گری و تدریس خصوصی ارز دیجیتال را به شما پیشنهاد میکند
راهنمای موفقیت در فروش B2B
همه میدانیم که فروش کالا و خدمات به مشاغل دیگر کار ساده ای نیست و اگر با ویژگیهای خاص فروش B2B آشنا نباشید در این کار موفق نخواهید بود. فروش B2B یک فرایند فروش پر دردسر اما در عین حال پر سود است که نیاز به اتخاذ یک رویکرد کاملاً متفاوت از فروش مستقیم به مصرف کننده دارد.
چرا مصرف کنندگان تصمیم میگیرند خرید نهایی خود را انجام دهند؟ چه چیزی است که آنها را وادار میکند کالا یا خدماتی را در مقایسه با کالای دیگر انتخاب کنند؟ دلیل را در تفاوت بین قیمت یا خدمات دانستن کمی ساده انگارانه است. دلایل زیادی وجود دارد که بر اساس آنها مصرف کنندگان تصمیم نهایی خرید خود را میگیرند. قصد داریم نگاهی به انگیزه های برتر خرید و راه هایی که یک پایگاه داده CRM می تواند در این زمینه اثر گذار باشد بیاندازیم. ابتدا، تفاوت های انگیزه های خریدار B2C و B2B را بررسی می کنیم.
قبل از اینکه به ارائه نکات کاربردی بپردازیم، اجازه دهید کمی در مورد معنای فروش B2B صحبت کنیم.
فروش B2B چیست؟
اصطلاح فروش B2B به فروش تجارت به تجارت اشاره دارد: معامله کالاها یا خدمات از یک تجارت به تجارت دیگر به جای از تجارت به مصرف کننده. فروش B2B اگر به درستی انجام شود، در مقایسه با فروش به مصرف کنندگان، میتواند بسیار سودآور باشد. به عنوان یک متخصص فروش B2B، ایجاد یک فرآیند فروش که برای کسب و کار، فرصتهای فروش و اهداف کلی شما مناسب باشد، مهم است. در ادامه میتوانید مراحل کلیدی که لازم است در روند فروش B2B خود بگنجانید را مشاهده کنید.
1- تحقیقات بازار را انجام دهید
فرایند فروش B2B را با انجام تحقیقات دقیق بازار برای درک وضعیت تقاضای فعلی در مورد محصولات و خدمات خود آغاز کنید. درمورد اینکه رقبای شما چه کسانی هستند تحقیق کرده و با تکنیکها و استراتژیهای آنها آشنا شوید تا متوجه شوید مشتریان احتمالی شما از منابع دیگر چه پیامها و پیشنهاداتی دریافت میکنند.
2- برای فروش B2B موفق پرسونای خریدار ایده آل خود را تعیین کنید
برای مشخص کردن اینکه چه شرکتهایی با پرسونای خریدار ایده آل شما مطابقت دارند وقت بگذارید. علاوه بر در نظر گرفتن آنچه فرصتهای فروش شما میفروشند یا ارائه میدهد، به دنبال اطلاعات زمینهای در مورد وضعیت پیشرفت تجارت آنها نیز باشید. آیا آنها اخیراً محصول جدیدی را به بازار عرضه کردهاند؟ اگر فروش به استارتاپ ها هدف شماست، تحقیق کنید تا متوجه شوید آیا آنها اخیراً کمک مالی دریافت کردهاند. آیا مشتریان احتمالی شما در شش ماه گذشته تغییراتی در مدیریت داشتهاند؟ اینگونه اطلاعات میتواند در تعیین اینکه آیا شرکت ها آماده سرمایه گذاری در مورد پیشنهادات شما هستند یا خیر و همچنین تکمیل اطلاعات مربوط به پرسونای خریدار به شما کمک کند.
3- نقشه سفر خریدار را ترسیم کنید
اکنون که درمورد دلایل موفقیت در معاملات مخاطبان خود و نحوه ارائه خدماتتان دید روشنتری دارید، وقت آن است که نحوه خرید مشتری را مشخص کنید. برای انجام این کار، مراحلی را که یک مشتری بالقوه برای رسیدن به محصول یا خدمات شما طی می کند در نظر بگیرید. به طور معمول، مشتریان احتمالی برای خرید مراحل زیر را طی میکنند:
آگاهی – خریدار متوجه میشود که یک مشکل یا نیاز دارد که باید برطرف شود.
بررسی – خریدار تعیین میکند دلایل موفقیت در معاملات که مشکل چگونه حل میشود و در حال تحقیق درباره محصولات یا پیشنهادات مختلفی است که میتوانند به او کمک کند.
تصمیم – خریدار در حال مقایسه گزینههای موجود و تصمیم گیری برای اتخاد راهکار مناسب است.
به عنوان بخشی از فرآیند فروش خود، شما باید بتوانید محل قرار گیری مشتریان احتمالی در مسیر خرید را شناسایی و ردیابی کنید. انجام این کار شما را قادر میسازد تا استراتژی های خود را طوری تنظیم کنید که دقیقا برای محل قرار گیری آنها در سفر مشتری مناسب باشند. به عنوان مثال، اگر شرکتی در مرحله آگاهی باشد، بمباران کردن آنها با لیست قیمتها یا اطلاعات خاص و جزئی در مورد محصول یا خدمات پیشنهادی کار درستی نیست زیرا آنها هنوز برای حل مشکل تصمیم به خرید نگرفتهاند و تازه متوجه وجود مشکل شدهاند.
4- سرنخ ها را ارزیابی کنید
یک سرنخ واجد شرایط برای فروش، سرنخی است که برای مرحله فروش مستقیم آماده است. هر کسی که به پیشنهاد شما علاقه نشان دهد لزوما به یک سرنخ واجد شرایط تبدیل نخواهد شد. برای تعیین اینکه آیا یک سرنخ B2B واجد شرایط فروش است یا خیر، میتوانید سوالات زیر را از آنها بپرسید:
- مشکلی که قصد حل آن را دارید چیست؟ – پاسخ این سوال به شما کمک میکند تا متوجه شوید با پیشرفت روند فروش، بهتر است کدام محصول یا پیشنهاد را ارائه دهید.
- آیا قبلاً برای حل این مشکل تلاش کردهاید؟ اگر چنین است، چرا راه حلهای قبلی راهگشا نبودهاند؟ – این سوال اطلاعات مهمی در مورد اینکه کدام راهکارها برای حل مشکل مناسب یا نا مناسب هستند در اختیار شما میگذارد. علاوه بر این، خواهید دانست که محصول مناسب را دقیقا برای برطرف کردن کدام مشکلات به مشتری پیشنهاد میکنید.
- تصمیم گیرنده نهایی کیست؟ – در فروش B2B چون کالا یا خدمات را مستقیماً به مصرف کننده نمیفروشید، ممکن است مجبور باشید برای به سر انجام رساندن معامله با چندین مخاطب ارتباط داشته باشید. دانستن اینکه چه کسی باید برای تصمیم گیری نهایی درگیر شود، نحوه انجام این کار چگونه خواهد بود و میزان بودجه در نظر گرفته شده چقدر است، استراتژی فروش شما را شکل میدهد.
5- برای فروش B2B موفق ملاقات حضوری داشته باشید
اگر به این نتیجه رسیدید که نیازهای مشتری با محصولات یا خدمات شما مطابقت دارند، سعی کنید تا آنجا که ممکن است ارتباط چهره به چهره برقرار کنید. همانطور که اشاره شد، میزان سود و ریسک در فروش B2B بسیار بالا است و غالباً به گفتگو و مذاکرات بیشتری نیاز دارد. با ملاقات حضوری (یا از طریق ویدئو) با مشتری و پاسخگویی به سوالات و برطرف کردن نگرانی های او، میتوانید سطحی از اعتماد را در مشتری ایجاد کنید که همیشه نمیتوان از طریق ایمیل یا مکالمه تلفنی به آن رسید.
6- معامله را انجام دهید
به خاطر داشته باشید که هدف شما فروش نهایی است و نه نزدیک شدن به آن. پس اگر نتیجه نهایی فروش است، اکنون زمان تهیه توافق نامهای است که در آن شرایط پرداختی برای محصول مشخص شده است. بعلاوه، ممکن است لازم باشد با بخش خدمات شرکت خود هماهنگ باشید تا اطمینان حاصل کنید که مشتری با استفاده از محصول شما پشتیبانی لازم را دریافت میکند.
و اگر تلاشهای شما به فروش ختم نشد، از مشتری احتمالی بابت وقتی که گذاشته است تشکر کرده و پیشنهاد دهید تا برای حل مشکلات احتمالی در آینده با آنها همچنان در تماس باشید. بسیاری از اوقات پاسخ “نه” مشتری در واقع به معنای “در حال حاضر نه” است و شما با برقراری ارتباط و صرف زمان برای مشتری احتمالی، بینش ارزشمندی کسب میکنید که میتواند در آینده منجر به فروش شود.
۹ راز درباره ذهنیت معاملهگری که قبل از شروع ترید باید بدانید
اکثر معاملهگرها اهمیت روانشناسی معاملهگری را درک نمیکنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض میکنند و از زیانهای مداوم ناامید شده و مجبور میشوند به امتحان کردن سیستمهای دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی میبرند روانشناسی معاملهگری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ دست میکشند.
بنابراین، اگر میخواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفهجویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته را در خصوص روانشناسی معاملهگری با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیلگر برجسته بازار فارکس برای وبسایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱) تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
شکستها را قبول کنید
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکستخورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکستخورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری میکنید؟ آیا بهشدت عصبانی میشوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی میکنید نکاتی را از این شکستها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت میدهید؟ آیا دلیل این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس میکنید هوش و ذکاوتتان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکستهای خود در معاملهگری روبهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی میداند، شاید شما بیدلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات میدانید. ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خوردهاید، معاملات باکیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شدهاند.
۲) از خود بپرسید که چرا به معاملهگری مشغول هستید
افراد زیادی با دلایل موفقیت در معاملات انگیزه کسب درآمدِ سریع به این کار روی میآورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شدهاید، تریدینگ نمیتواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شدهاید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد، روانشناسی لازم برای موفقیت در معاملهگری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژیهای جدید تریدینگ موردنیاز است، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر میکنید با تریدینگ یکشبه سود مالی سرشاری نصیبتان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیریهای بزرگی روبهرو خواهید شد؛ چرا که تریدینگ میتواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معاملهگری میکنید؟ چرا میخواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳) بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت میگذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیتهایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی میکنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق میکنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب میکنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست میآورند؛ اما ازآنجاکه شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کردهاید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، بهدقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری را با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواسگونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشتهاید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴) آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکلگرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵) به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایهگذاری که سالیانه میلیونها دلار درآمد دارند، درصد سود شگفتانگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گامهای کوچک آغاز میشود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج میکنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارتهایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگهای دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیمگیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد میدهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سؤال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راهحلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را بهتنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها بهخصوص در برخی حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود، اما ما باید بهصورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کمرنگ کردن نتایجی که به دست میآورید، توانایی خود را زیر سؤال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سودده نبوده است، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود دلایل موفقیت در معاملات مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶) نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر میکنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمانهای گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش میکرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمانی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگرانبودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری میشویم، شروع به گفتن حرفهای منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکستخوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب میآید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید بهطور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا میتوانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاهی میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازهای خوشبین هستید که ممکن است این خوشبینی قضاوت شما را تحتتأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سؤالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جوابها کمکم ظاهر میشوند.
۷) عادت و فرایند مهمتر از سیستمهای معاملهگری است
تریدرهای تازهکار فکر میکنند استراتژی معاملهگری بهتنهایی آنها را ثروتمند میکند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژیهای ترید بهطور فریبندهای ساده به نظر میرسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد دلایل موفقیت در معاملات مهمتری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرایندهای شما برای معاملهگری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع بهطور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیهای معاملهگری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش دادن یک عادت کار سادهای نیست؛ اما یکی از نیازمندیهای مهم برای موفقیت است. در این زمینه، میتوانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گامبهگام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعیتان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی میخواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گامها در معاملهگری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تستها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آنها را در یک فلوچارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸) اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به تریدینگ اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سؤال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزههای خود برای کسب موفقیت در معاملهگری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیکهای انباشتهشده در محیط زیست اشتیاق داشته باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمیتوانید پول زیادی بهدست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن بهعنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد میتوانید فعالیت بهتر و مؤثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما میتوانید در تأمین بخشی از هزینههای سازمانهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، کمک کنید.
انگیزه و اشتیاق از مهمترین مسائل در معاملهگری است
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامهدادن داشته باشید.
۹) استرسهای غیرضروری را در معاملهگری کنار بگذارید
بسیاری از افراد بهدلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معاملهگری روی میآورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفا میدهند، تحت فشار قرار میگیرند. عدهای دیگر نیز فکر میکنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامهریزی مشخص، میتوانید در مدتزمان منطقی و قابل پیشبینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در تریدینگ به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشدهایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک میکنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع میتواند به افزایش شدت جنبههای منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایهگذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمعبندی
این ۹ راز در خصوص روانشناسی معاملهگری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا میکند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیتآمیز بودن معاملهگری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید بهعنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معاملهگری بهعنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که میتواند درآمد اصلی شما باشد.
۱۵ راز موفقیت در شغل مشاور املاک
در این مطلب می خواهیم از چند عامل جدید و رازهای موفقیت مشاوران املاک و چگونگی روش های جذب مشتری برای فروش بیشتر با شما صحبت کنیم و اینکه چگونه می توان در اوایل کار خود به یک مشاور املاک موفق و خوب تبدیل شد.
تعداد زیادی از آژانس های املاک و حتی مشاوران املاک در سال های ابتدایی حرفه خود توجهی به راز موفقیت مشاوران املاک نمی کنند. برخی از مشاوران هزینه ها را دست کم می گیرند و درآمد را بیش از حد ارزیابی می کنند، این برابر است با یک ترکیب کشنده. برخی دیگر از مشاوران نیز بیش از حد به شیوه های سنتی وابسته اند این امر در دنیای املاک و مستغلات که امروزه با تکنولوژی و اینترنت در هم آمیخته شده، مغایرت زیادی دارد. دانستن این موضوع که چه زمانی باید از تکتیک های جدید پیروی کنید، شما را در همان ابتدای کار به یک مشاور املاک موفق و حرفه ای تبدیل خواهد کرد.
۱. با وبسایت آقای املاک آشنا شوید
بدون ارتباطات ، هرگز یک مشاور املاک موفق نخواهید بود. شما باید با دلایل موفقیت در معاملات جدیدترین ابزارهای آنلاین ملکی آشنا باشید . دانستن اینکه می توانید در وبسایت ها آگهی بگذارید ، فقط کافی نیست ، بلکه یک امر ضروری است. شما باید وبسایت تخصصی ملکی را پیدا کنید که صفر تا صد نیاز شما را برآورده می کند و به صراحت علاقه مند به موفقیت آژانس های املاک و مشاوران املاک می باشد.
شما کافیست به وبسایت آقای املاک مراجعه کنید . آقای املاک علاوه بر ثبت آگهی رایگان ملکی دلایل موفقیت در معاملات توانسته صفر تا صد نیازهای ساختمانی را با ابزارهای مختلف در جهت تسهیل و تسریع معاملات ملکی برطرف کند. شما در وبسایت آقای املاک فرصت های بیشماری برای اشتراک گذاشتن تخصص خود پیدا خواهید کرد.
۲. همیشه روی فروش تمرکز نکنید
اگر چه دانستن تکنیک های بازاریابی فروش ملک برای آژانس های املاک همیشه مفید بوده، اما به این معنا نیست که همیشه نیازی به فروش های سخت و پر از چالش داشته باشید. در حقیقت، برخلاف برخی از باورها در بسیاری از مواقع کناره گیری از یک معامله سخت و طاقت فرسا شما را در این حرفه کمک خواهد کرد. بهتر است در اوایل کارتان، مهارت هایی مانند عکاسی و توانایی نوشتن توضیحات جذاب در مورد لیست ها داشته باشید آگاهی از این مهارت ها بسیار فراتر از مهارت های فروش است.
حتی اگر تشنه معامله هستید ، برای نتیجه بهتر؛ خود را به جای فروشنده، به عنوان یک مشاور در نظر بگیرید. اگر می خواهید بر مهارت های خود تمرکز کنید ، باید بر روی انگیزه شخصی و حل مسئله که از توانایی های برتر آژانس های املاک می باشند توجه ویژه ای داشته باشید.
۳. شغل خود را به عنوان یک تجارت کوچک در نظر گیرید
اکثر کارگزاران املاک و مستغلات پیمانکاران مستقل هستند. موفقیت در مقام یک پیمانکار مستقل و کنترل رشد شما به معنای تفکر مانند یک کار کوچک خواهد بود، نه کارمندی. بنابراین در روابط سرمایه گذاری کنید، برای رسیدن به اهداف بلند مدت تلاش کنید و تا جایی که می توانید در مورد بازاریابی تحقیق و بررسی های لازم را انجام دهید . از ابتدای کار خود ، مشاغلی را ایجاد کنید که قابل حمل ، انعطاف پذیر و قادر به رشد و حرکت با شما باشد. شما قادر خواهید بود نسبت به کسی که مانند صاحب مشاغل فکر نمی کند ، تغییرات آب و هوایی را در بازار ایجاد کنید.
۴. مهارت های لازم برای مذاکره
یکی دیگر از رازهای موفقیت مشاوران املاک این است که باید بدانید بخش بزرگی از شغل شما به مهارت مذاکره نیاز دارد. مذاکره در املاک مهم است زیرا شما باید حداقل در سه مورد چانه بزنید:
۱.قیمت فهرست ۲.قیمت فروش ۳.تعهد
شما باید بلافاصله پس از ورود به شغل مشاور املاک ، هنر دلایل موفقیت در معاملات مذاکره را بیاموزید. با تنظیم کمیسیون خود شروع کنید ، زیرا این سخت ترین کار است. اگر بتوانید یک کمیسیون خوب برای خود تهیه کنید ، توانایی ذاتی شما برای مذاکره در مورد سایر مسائل مربوط به املاک و مستغلات افزایش پیدا می کند.
برای اطلاعات بیشتر بر روی مقاله مهارت های مذاکره ضروری کلیک کنید.
۵. یک برنامه تجاری تهیه کنید
وقتی مانند یک مدیر فکر می کنید ، موفقیت طولانی مدت شما به موارد زیادی بستگی پیدا می کند. شروع یک طرح تجاری خوب یکی از مهمترین آنهاست. اگر جزو مشاوران املاک تازه کار هستید ،اجازه ندهید اشتیاق شما برای گرفتن مشتری فوراً شما را از سازماندهی و برنامه ریزی های مهم باز دارد. برای درک بازار و مشتریان خود وقت بگذارید. مشخص کنید که چه چیزی شما را از سایر بنگاه های املاک متمایز می کند
ابزار و مهارت های مناسبی را برای اطمینان از رشد تجارت خود ایجاد کنید و در مورد مهارت های مهمی که در حال حاضر در اختیار ندارید خود را آموزش دهید. در حالی که در حال افزایش پایه های چشم انداز خود هستید ، فراتر از گرفتن اولین مشتری فکر کنید و یک برنامه مشخص برای چگونگی رشد تجارت خود داشته باشید.
۶. عزمی راسخ، بی امان و سرسخت داشته باشید
اگر از یکی از دوستان شما بخواهیم سه کلمه برای توصیف شما به ما بدهد ، آیا یکی از آن کلمات "مصمم" خواهد بود؟ به عنوان یک مشاور املاک و مستغلات ، شما باید برای موفقیت مصمم باشید. شکست هرگز نمی تواند یک گزینه باشد. هر معامله ای باید برای شما مهم باشد. هر مشتری باید به آنچه می خواهد برسد. اما این به طور تصادفی اتفاق نمی افتد. به عنوان مشاور املاک مشتری ، شما باید عزمی راسخ ، بی امان و سرسخت داشته باشید تا مطمئن شوید که مشتری برنده است.
اگر این در طبیعت شما نیست ، یک مشاور موفق در املاک ممکن است در آینده شما نباشد. با این حال ، اگر به دنبال پیروزی باشید ، مهم نیست که چقدر موانع بر سر راه شما قرار می گیرد (و برخی از این موانع از طرف مشتریان شما خواهد آمد) ، در شغل املاک همیشه به خوبی عمل خواهید کرد.
۷. بودجه کافی داشته باشید
بسیاری از مشاوران املاک در اوایل کار خود ، انرژی و زمان زیادی را برای گرفتن مشتری اول یا فروش اول خرج می کنند. در حالیکه راز موفقیت مشاوران املاک در این است که برای این کار باید هزینه های خود را چک کنید. شروع کار در زمینه املاک و مستغلات بسیار وسوسه انگیز است، اگر مراقب جریان نقدینگی خود باشید ، مدت طولانی تری در این تجارت خواهید بود. در حالی که برای خود کار می کنید ، بسیار مهم است که نه تنها هزینه های شغلی بلکه هزینه های شخصی خود را بپردازید.
در اوایل کار خود یا حتی قبل از شروع کار یک صفحه گسترده از هزینه های زندگی شخصی خود ایجاد کنید ، هم هزینه های اجباری مانند اجاره و هم هزینه های روزمره خود . اهداف درآمد شما باید این هزینه ها را علاوه بر هزینه های کسب و کار ، برای رشد و شرایط اضطراری ، پوشش دهد.
۸. اگر لیست نکنید، دوام نخواهید آورد
یک جمله رایج در مورد املاک و مستغلات این است: "اگر لیست نکنید ، دوام نخواهید آورد." اما لزوماً درست نیست. شما می توانید در کار فقط با خریداران و لیست نکردن املاک به عنوان نماینده فروشنده یا یک آژانس املاک و مستغلات یا حتی در کل حرفه خود موفق باشید. همچنین می توانید هر دو را در مقاطع مختلف شغلی خود انجام دهید. ایجاد هر دو مهارت ،از طرفی درآمد کسب و کار شما را متنوع می کند و به شما امکان می دهد تا بسته به نیاز بازار و حرفه خود در هر سال ، چندین استراتژی برای کسب درآمد را دنبال کنید.
۹. از فرضیات به عنوان یک عامل موفق در فروش خودداری کنید
پیش فرض هایی در مورد چگونگی رشد کسب و کار شما یا موفقیت در این زمینه ، مشکلی است که هر صاحب مشاغل جدید باید از آن اجتناب کنند ، از جمله آژانس های املاک و مستغلات. به عنوان مثال تصور نکنید که گفتن شغل جدید خود به خانواده و دوستانتان به این معنی است که از تجارت ارجاع زیادی دریافت خواهید کرد. همچنین نباید بیش از حد به رابطه جدید با یک کارگزار اعتماد کنید.
از طرف دیگر ، هنگامی که در دفتر کار خود هستید، این فرصت برای شما فراهم می شود تا چشم اندازهای بیشتری را برآورده کنید. شیفت گرفتن از دیگران را در نظر بگیرید. هر پیاده روی یک کمیسیون بالقوه است. شما قطعا می خواهید روی حضور آنلاین خود تمرکز کنید ، زیرا امروزه ۵۰ درصد از معاملات ملکی از طریق اینترنت انجام می شوند.
۱۰.به جزئیات توجه کنید
شما به عنوان یک مشاور املاک ، زمان زیادی را صرف جزئیات خواهید کرد. چه قیمت مسکن را مقایسه کنید ، چه قراردادها را بررسی کنید ، چه لیست خواسته های مشتری خود را در نظر بگیرید ، باید با "مسائل و جزئیات کوچک" راحت باشید. موارد کوچک چیزی است که تصویر بزرگ را ممکن می سازد.
۱۱.یک شریک تجاری پیدا کنید
برای یافتن یک شریک مفید و با تجربه، باید توانایی ها و نقاط ضعف خود را درک کنید تا ارزیابی کنید که چگونه شخص دیگری می تواند از شما تعریف کند.
۱۲.انرژی منفی اطراف خود را کاهش دهید
گذراندن وقت با افراد شادتر، هدف گرا، موفق و تحصیل کرده تر می تواند به شما انگیزه و الهام بخشد.
۱۳.برنامه های خود را بنویسید
در حالی که باید در تمام هفته اهداف خود را مشخص کنید، روزهای شما باید برای انطباق و تغییر انعطاف پذیر باشند. برای پایان هر هفته یک هدف واضح و قابل توجه داشته باشید. علاوه بر برنامه ریزی برای فعالیت ها و اهداف هفته آینده خود، آنچه را که در هفته گذشته موثر بوده و شکست خورده است را مرور کنید.
۱۴. آینده خود را تجسم کنید
خود را به عنوان فردی که می خواهید باشید تصور کنید. صداها، احساسات، قیافه ها، بوها و تعاملات اجتماعی ایده آل خود را تجسم کنید.
۱۵. شروع به لبخند زدن کنید
در طول روز به دنبال موضوعات و مسائل کوچک باشید تا شما را خوشحال و بخندانند. انرژی های منفی را به مثبت تبدیل کنید و همیشه بر احساسات خود مسلط باشید.
حرف آخر
قبولی در آزمون املاک و مستغلات ، دریافت مجوز و شروع کار جدید گام بلندی است. بسیاری از املاک و مستغلات تازه کار در یکی دو سال اول خود شکست می خورند. کسانی که موفق می شوند فقط آماده کار سخت نیستند. آنها همچنین از پیش فرض هایی در مورد چگونگی پیشرفت شغلی خود یا موقعیت های ناشی از آن اجتناب می کنند.
دیدگاه شما