میانگین صنعتی داو جونز چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / شاخص داو جونز (Dow Jones) چیست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟
شاخص داو جونز (Dow Jones) چیست و نحوه محاسبه آن چگونه است؟
شاخص داو جونز میانگین وضعیت و عملکرد سهام ۳۰ شرکت بزرگ در ایالات متحده می باشد و به واسطه تحلیل حرکت آن میتوان اطلاعات مفید و سودمندی در رابطه با رشد شرکت های بزرگ دنیا و بالطبع خروج از حالت رکود و بسیاری اطلاعات مفید دیگر را به دست آورد. در این پست خواهیم گفت شاخص داوجونز چیست و نحوه محاسبه شاخص داو جونز، کاربردهای شاخص داو جونز، سهام موجود در شاخص داو جونز و دلایل اهمیت این شاخص را برخواهیم شمرد.
شاخص داو جونز چیست و نحوه محاسبه آن
نحوه محاسبه شاخص داو جونز چگونه است؟ شاخص داو جونز در میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ واقع میانگین وضعیت و عملکرد سهام ۳۰ شرکت بزرگ از بزرگترین اقتصاد دنیا یعنی ایالات متحده می باشد. به واسطه تحلیل شاخص داو جونز و پیش بینی حرکت آن میتوان تاثیری که این بازار بر بازارهای جهانی دارد را پیش بینی کرد.
داو جونز یک شاخص اقتصادی می باشد که عمری بیش از ۱۳۰ سال دارد و تاریخچه تاسیس آن در سال ۱۸۸۵ می باشد. داوجونز یکی از شاخص هایی بود که به دست افرادی به نامهای چارلز داو، ادوارد جونز و چارلز برگستریستر ایجاد شد. داو ناشر نشریه وال استریت بود، جونز متخصص آمار بود و برگستریستر یک روزنامه نگار معروف بود.
شاخص داوجونز شاخص وزنی قیمت می باشد و به این معنی است که سهم هایی که قیمت بالاتری دارند سنگین تر هستند و تاثیر بیشتری بر شاخص دارند.
سهام موجود در شاخص داو جونز
این شرکت شامل ۳۰ سهام از بخش های مختلف از جمله مواد، کالا های مصرفی، امور مالی، مراقبت های بهداشتی، صنعت، نفت و گاز، فنآوری، مخابرات و خدمات عمومی است.
شرکت ها در داخل DJIA به طور مرتب تغییر می کنند. در حقیقت هیچ یک از ۱۲ نسخه اصلی هنوز نمایش داده نشده است. آخرین شرکتی که اضافه شد، شرکت سیسکو در ژوئن ۲۰۰۹ بود
علاوه بر سیسکو، تنها شش شرکت در ده سال گذشته اضافه شده اند: بانک آمریکا (۲۰۰۸)، چورون (۲۰۰۸)، کرفت (۲۰۰۸)، پفیزر (۲۰۰۴)، وریزون (۲۰۰۴) و ترولز اینشورنس (۲۰۰۹).جنرال موتورز از سال ۱۹۰۷ یکی از طولانی ترین شرکت ها از نظر فعالیت بوده است.
با این حال، این دوره زمانی به پایان رسید که در طول بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ حذف شد. ویراستاران ژورنال وال استریت مسئول انتخاب و مرور شرکت های DJIA برای ارایه دیدگاه گسترده از محیط شرکت های آمریکایی هستند.
توجه: سه ابر کمپانی آلفابت (گوگل)، آمازون و فیسبوک در این لیست حضور ندارند چون در صورت وجود به دلیل وزن بالا کل شاخص روی این سه سهم خواهد چرخید و وزن بالای تراکنش مالیشان امکان ادغامشان درون میانگین داوجونز نیست.
توجه: برخی منتقدان به داوجونز این ایراد را وارد میکنند که این شاخص خیلی کوچک است و فقط ۳۰ سهم را شاهد میشود. به همین دلیل بسیاری از تریدرها شاخص های دیگری مانند (s&p500) را ترجیح میدهند که دایره بزرگتری را شامل میشود
نکته: برخی انتقادات به داوجونز وارد است اما در هر صورت نمیتوان این شاخص را نادیده گرفت. داوجونز همیشه مهم بوده و با همین میانگین کم نقش کلیدی در حرکت فارکس داشته
در واقع شاخص داو جونز به عنوان یک شاخص میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ پیشرو که نشان دهنده چشم انداز اقتصادی یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان است در سراسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد.
چرا بررسی شاخص داو جونز مهم است؟
اهمیت بررسی این شاخص اقتصادی بر آن است به به واسطه تحلیل حرکت آن میتوان اطلاعات مفید و سودمندی در رابطه با رشد شرکت های بزرگ دنیا و بالطبع خروج از حالت رکود و بسیاری اطلاعات مفید به دست آورد.
در واقع تغییرات در این شاخص باعث به وجود آمدن تغییرات در بسیاری از کالاهای اساسی مانند نفت خام، طلا و تغییر در ارزش دلار آمریکا میشود که میتوان تاثیر خود را بر بسیاری بورس های کشورهای دیگر نشان دهد.
کاربردهای شاخص داو جونز (DJIA)
شاخص داو جونز (DJIA) کاربردهای متفاوتی دارد و چند مورد از آنها به شرح زیر می باشد:
🔷 DJIA مهم ترین شاخص اندازه گیری سلامت بازار سهام
DJIA مهم ترین شاخص برای اندازه گیری سلامت بازار سهام می باشد. این شاخص ها به دلیل اینکه روند کلی به راحتی در آن قابل شناسایی است درک سریع از بازار سهام به طور کلی فراهم می کند
🔷 DJIA عملکرد میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ آینده سهام فردی، وجوه متقابل و ETF های مربوط به عملکرد DJIA را نمایش میدهد
DJIA عملکرد آینده سهام فردی، وجوه متقابل و ETF های مربوط به عملکرد DJIA را نمایش میدهد. به عنوان مثال:
-با نگاه به ضریب بتا، این امکان وجود دارد که یک ایده از این که چقدر ارزش بازار یک شرکت می تواند در رابطه با حرکت DJIA افزایش یا کاهش یابد، بدست آید. اگر DJIA تا ۱۰ % افزایش یابد و ضریب بتا یک سهام معین ۰.۵ باشد، به احتمال زیاد بازده آن ۵ درصد خواهد بود. بدیهی است، مانند هر استراتژی یا روش سرمایهگذاری، استفاده از ضریب بتا برای پیشبینی بازده آتی یک روش حساب شده نیست.
🔷 شاخص داو جونز یکی از قدیمی ترین شاخص هاست
شاخص داو جونز یکی از قدیمی ترین شاخص ها می باشد. با توجه به سابقه طولانی مدت آن سرمایه گذاران می توانند بر عملکرد خود در طول سال ها نظارت داشته باشند تا همبستگی را در طول زمان با چندین عامل، مانند دیگر شاخص ها، رویداد های فرهنگی قابل توجه و حتی نقاط خورشیدی مورد مطالعه قرار دهند.
🔷 با خرید شاخص داو جونز میتوانید ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهید.
برای کاهش ریسک سرمایه گذاری به افراد توصیه میشود سرمایه گذاری خود را متنوع کنند و افراد میتوانند به جای خریدن هر یک از ۳۰ شرکت به صورت جدا، اقدام به خرید این شاخص کنند.
– با استفاده از این استراتژی می توانید موقعیت های متعددی را بدون پرداخت حق معامله و یا هزینه های مدیریت سرمایه متقابل و سرمایهگذاری در تعدادی از شرکت های با نفوذ و مهم ایالات متحده خریداری کنید.
🔷 DJIA می تواند یک نقطه موثر برای ارزیابی عملکرد پورتفولیو و سرمایهگذاری های فردی باشد
DJIA می تواند برای ارزیابی عملکرد پورتفولیو و سرمایهگذاری های فردی موثر واقع شود. به عنوان مثال:
اگر سبد سهام شما از DJIA بهتر بازدهی ایجاد کند، استراتژی شما یک استراتژی برنده است.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
معرفی انواع شاخص های بورس به زبان ساده
اگر با بورس و بازار سرمایه آشنایی داشته باشید، احتمالا بارها و بارها از اخبار، دوستان و آشنایان واژهی شاخصهای بورس را شنیدهاید. این شاخصها معیاری برای اندازهگیری وضعیت بورس و میزان رشد یا افت بازار هستند؛ بنابراین برای اینکه بتوانید نوسانات بازار را به خوبی اندازهگیری کنید و تحلیل درستی از بازار سرمایه و بورس داشته باشید، باید همیشه شاخص های بورس را در نظر میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ بگیرید. چون شاخص بورس، نشاندهنده تغییرات قیمت سهام شرکتهاست. شاخصها انواع مختلفی دارند که ما در این مطلب از بلاگ لندو ،آنها را معرفی و بررسی کردهایم.
۳ مورد از شاخص های مهم بورس دنیا کدامند؟
برای سرمایهگذاری موفق در هر کجای این جهان (به ویژه سرمایهگذاری در بورس)، نیازمند اطلاعات مختلفی هستیم تا با این دادهها، به نتیجه مطلوبی دست پیدا کنیم. یکی از این دادههای پر اهمیت در بورس، اندازهگیری شاخص های بورس است. شما میتوانید درباره ۳ مورد از معروفترین شاخصهای بورس جهانی در این بخش بخوانید و سطح آگاهی خود را افزایش دهید.
شاخص نزدک (Nasdaq)
این شاخص یکی از مهمترین شاخصهای کشور آمریکا و معیاری برای سنجش ارزش سهامهای موجود در بازار نزدک است. به صورت وزنی محاسبه میشود و بزرگترین شاخص بازار الکترونیک جهانی است. این شاخص از لحاظ سطح سرمایهگذاری به سه سطح سرمایه، جهانی و منتخب جهانی تقسیم میشود. همچنین جالب است بدانید که بیشترین سهام فروخته شده در روز بین تمام بازارهای بورس جهانی، متعلق به نزدک است. پس میتوان گفت رقیبی ندارد.
شاخص داوجونز (Dow Jones)
داو جونز یکی از شاخص های بورس آمریکاست. سهام شرکتهای معروف آمریکا که در زمینههای امور مالی، نفت و گاز، خدمات عمومی، کالاهای مصرفی، فناوری و مخابرات و مراقبتهای پوستی فعالیت میکنند، شاخص داو جونز را تشکیل میدهند. جالب است بدانید که شرکتهایی مثل گوگل، آمازون و فیسبوک به علت گردش مالی زیاد، نمیتوانند در تشکیل این شاخص نقش و حضور داشته باشند.
شاخص اس اند پی ۵۰۰ (S&P 500)
این شاخص از ۵۰۰ سهام شرکتهای برتر بورس نیویورک و نزدک تشکیل شده است که قیمت سهام شرکتهای بزرگ آمریکا را دنبال میکند. شرکتهای حاضر در این شاخص، به عنوان نماینده هر صنعت عمده انتخاب میشوند و مجموع شرکتها سازنده نام دارند. این شاخص هم مثل شاخصهای فوق، برای اندازهگیری و درک عملکرد بازار بورس، قابل استفاده است.
علاوه بر مطالب فوق، شاخصهای جهانی دیگری هم وجود دارد که ما ۳ مورد از مهمترینها را بررسی کردهایم. همچنین در ایران هم ۸ شاخص وجود دارد که برای تحلیلگران، سرمایه گذاران و… اهمیت زیادی دارد. ضمن اینکه لازم است علاقهمندان بورس و بازار سرمایه بهطور کامل با آنها آشنا شوند. ما این شاخصها را مفصل تشریح کردهایم و درباره هریک صحبت کردهایم. شما با کدام یک از این شاخصها آشنایی داشتید و دارید؟ ممنون میشویم نظر خود را در کامنتهای همین مطلب، با سایرین به اشتراک بگذارید.
انواع شاخص های بورس ایران کدامند؟
فعالان حوزه اقتصادی در کشور با بررسی شاخص های بورس، روند بازار سرمایه را نسبت به گذشته و همچنین برای آینده پیشبینی میکنند. هر کدام از این شاخصها ویژگیها و روش اندازهگیری مربوط به خود را دارند. برای آشنایی با شاخص های بورس ایران، خواندن این مطلب را از دست ندهید.
- شاخص کل بورس : این شاخص از وزن دهی و ارزش سهامهای فعال در بازار بورس به دست میآید. ضمن اینکه تغییرات آن، نشانه میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ تغییر در میانگین وزنی ارزش این شرکتهاست.
- شاخص فرابورس: این شاخص دقیقا مثل شاخص بورس است، با این تفاوت که با وزندهی و ارزش شرکتهای فرابورسی محاسبه میشود.
بهتر است با جزئیات بازار فرابورس بیشتر آشنا شوید و درباره این موضوع اطلاعات جامع و کاملی به دست آورید. پس همین حالا با ورود به صفحه فرابورس چیست؟ از تمامی ویژگیها و شرایط فرابورس مطلع شوید.
- شاخص کل هم وزن: این شاخص از وزن یکسان تمام شرکتهای بورسی تشکیل شده است. یعنی بزرگی و کوچکی شرکت در نظر گرفته نمیشود. فقط تغییرات قیمتی این شرکتها باعث بالا و پایین شدن شاخص کل هم وزن میشود.
- شاخص قیمت و بازده نقدی: این شاخص، بازدهی کل بازار بورس اوراق بهادار را بیان میکند. از آنجایی که بازدهی در بورس از دو بخش بازدهی نقدی (سود نقدی پرداخت شده توسط شرکتها) و بازدهی قیمتی ( ناشی از تغییرات قیمت) حاصل میشود، شاخص قیمت و بازده نقدی کل این بازدهی را بهصورت یکجا نشان میدهد.
- شاخص بازده نقدی: یکی از شاخص های بورس، شاخص بازده نقدی است که صرفا بازدهی ناشی از پرداخت سود شرکتها را محاسبه میکند و نشان میدهد.
- شاخص صنعت: هر شرکتی که در بورس فعالیت میکند، با توجه به نوع فعالیت تولیدی یا خدماتی خود در یک صنعت مشخص، مثلا پتروشیمی، بانکی، فولادی و یا … قرار میگیرد. پس برای هر صنعت بهصورت میانگین یک شاخص جدا محاسبه میشود که نمایشدهنده عملکرد کلی آن صنعت است.
- شاخص سهام آزاد شناور: یکی دیگر از شاخص های بورس، شاخص سهام آزاد شناور است. در این شاخص، بخشی از کل سهام شرکتها در اختیار عموم مردم قرار دارد و بهصورت روزانه معامله میشود. همچنین صاحبان شرکت روی آن بخش هیچگونه کنترلی ندارند. هر شرکت در بورس موظف است درصدی از کل سهام خود را شناور کند؛ بنابراین روش محاسبه این شاخص، مثل شاخص کل است. هدف اصلی این شاخص، پیگیری آن قسمت از بازار است که قدرت نقدشوندگی بیشتری دارد.
- شاخص ۵۰ شرکت برتر: روش محاسبه این شاخص مانند شاخص کل است. اما روی ۵۰ شرکت برتر بورس اعمال میشود و نشاندهنده تغییرات وزنی ارزشی در این شرکتهاست.
- شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: روش محاسبه این شاخص مثل شاخص کل است. اما روی ۳۰ شرکت بزرگ بورس اعمال میشود و نشاندهنده تغییرات وزنی ارزشی در این شرکتهاست.
حالا که با انواع شاخص های بورس در ایران آشنا شدید، بهتر است با یکی از نکات حائز اهمیت در این حوزه هم آشنا شوید؛ حتما به دردتان میخورد.
نکات مهم درباره شاخص های بورس
با وجود اینکه شاخص بورس یک نمای کلی از وضعیت بورس را نشان میدهد، اما مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه نشاندهنده مثبت و منفی بودن کل بورس نیست. چرا که شرکتهای بزرگ تاثیر زیادی در وضعیت بورس دارند و میتوانند وضعیت شاخص را به سمت منفی و مثبت حرکت دهند. در چنین شرایطی وضعیت کل بورس مثبت یا منفی نیست، بلکه شاخص بورس، تحت تاثیر این شرکتهای بزرگ مثبت یا منفی شده است.
حتما حواستان باشد که شاخص هموزن قیمت و شاخص کل هموزن نمای بهتر و کاملتری از کل بازار ارائه میدهند. چون در شاخص هموزن تمام شرکتهای بورسی به صورت یکسان درنظر گرفته میشوند و شرکتهای بزرگ به تنهایی کل بازار را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
در نهایت اگر به سرمایهگذاری علاقه زیادی دارید اما ترجیح میدهید وارد حوزههای کم ریسکتری از سرمایهگذاری شوید، همچنین از بورس و بازار سرمایه گریزان هستید، میتوانید به خرید طلا، سکه، مسکن، دریافت وام و… فکر کنید. شما از چه طریقی سرمایه خود را افزایش میدهید؟ لطفا نظر خود را برای مخاطبان ما به اشتراک بگذارید.
تئوری داو (Dow Theory) چیست؟
تئوری داو چیست؟
تئوری داو (Dow Theory) چیست؟
تئوری داو یک رویکرد برای توسعه معاملهگری است که توسط چارلز داو تهیه شده است. چارلز داو و شریک تجاریاش ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ شرکت داوجونز را تأسیس کردند. اکثر تکنسینها و دانشجویان بازار معتقدند بیشتر آنچه که ما امروزه تحلیل تکنیکال مینامیم، منشا آن در نظریههایی است که برای اولین بار توسط داو مطرح شده است. بیشتر تحلیلگران ایدههای اصلی داو را می شناسند و آنها را به کار میگیرند.
در ۳ ژوئیه ۱۸۸۴، داو اولین میانگین سهام بورس را که متشکل از قيمت نهایی یازده شرکت بود را منتشر کرد؛ این یازده شرکت از ۹ شرکت راه آهن و دو شرکت تولیدی تشکیل میشدند. داو احساس کرد که این یازده سهام نشانهی خوبی از سلامت اقتصادی کشور است.
در سال ۱۸۹۷، داو تعیین کرد که دو شاخص جداگانه بهتر می توانند این سلامت را نشان دهند: یکی شاخص دوازدهگانهی شرکتهای صنعتی که به شاخص میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) معروف است و دیگری شاخص بیست شرکت راه آهن که به شاخص میانگین حمل و نقل داوجونز (DJIT) معروف است. سال بعد در سال ۱۹۲۸ تعداد شرکتهای مؤثر در شاخص صنعت به عدد ۳۰ رسیدند. سردبیران وال استریت ژورنال این لیست را در سالهای بعد چندین بار به روز کردند.
داو در سال ۱۹۰۲ درگذشت و پیش از مرگش کتابی در مورد تئوری خود ننوشت. اما، چندین نفر از پیروان ایدههای وی اقدام به گرداوری و انتشار سرمقالههای وی کردند که از این میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«فشارسنج بازار سهام» از ویلیام.پی.همیلتون (۱۹۲۲)
«تئوری داو» از رابرت رنا (۱۹۲۳)
«چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایهگذار در سودآوری سهام کمک کردم» جورج شفر (۱۹۶۰)
«تئوری داو امروز» ریچارد راسل (۱۹۶۱)
داو معتقد بود که بورس اوراق بهادار به عنوان یک کل، معیار قابل اعتمادی برای شرایط کلی تجارت در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کلیت بازار، میتوان شرایط آن را به دقت ارزیابی کرد. البته این نظریه در تاریخ بیش از ۱۰۰ ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است اما همچنان زیربنا و پایه اصلی نظریات تجزیه و تحلیل بازار است.
در اینجا شش اصل اساسی تئوری داو شرح داده خواهد شد:
۱-همه چیز در بازار (قیمت) لحاظ شده است
نظریه داو شبیه نظریه بازار کارآمد (EMH) عمل میکند زیرا بیان میکند که قیمت داراییها، تمام اطلاعات موجود در بازار را دربرمیگیرد. این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است.
بر اساس این نظریه پتانسیل درآمد ، مزیت رقابتی ، صلاحیت مدیران وتمام عوامل و موارد دیگر در بازار قیمت گذاری شده است ، حتی اگر همه افراد از همه یا هر یک از این جزئیات اطلاع نداشته باشند. در یک برداشت دقیقتر حتی میتوان گفت تمام رویدادهای آینده نیز در قیمت لحاظ شدهاند.
۲- در بازار سه روند اصلی وجود دارد
روند صعودی از دیدگاه داو این گونه تعریف می شود: هرگاه قیمت در یک موج صعودی بالاتر از موج صعودی پیش از خودش قرار گیرد یا قیمت در یک موج نزولی بالاتر از موج نزولی پیش از آن قرار گیرد یا به عبارت سادهتر کفها بالاتر از کفهای قبلی و سقفها بالاتر از سقفهای قبلی قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت. در واقع روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و برعکس این حالت مجموعهای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی مینامیم. در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. این تعریف داو، اساس تحلیل روندهاست.
از نظر داو یک روند شامل سه روند دیگر است: روند اولیه؛ روند ثانویه؛ روند کوچک که میتوان آنها را به: جریان، موج و سطح ناهموار دریا تشبیه کرد.
روند صعودی بههمراه شناسایی ریزموجها
روند اولیه نشاندهندهی جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل میکنند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند. هر جریان که بتواند روند خود را به قیمتها تحمیل کند به عنوان روند غالب در نظر گرفته میشود. به عقیده داو روندهای اولیه میتوانند تا سالها ادامه پیدا کنند. اما قیمتها نمیتوانند یک مسیر را به صورت خطی طی کنند و هر چند مدت یکبار نیاز به اصلاح دارند. اصلاح قیمتها در روند ثانویه رخ میدهد. این اصلاحهای قیمتی معمولا به اندازه یک سوم تا دوسوم جریان اصلی صورت میگیرد و بین ۳ هفته تا ۳ ماه به طول میانجامند. روندهای کوچک نیز نشان دهنده نوسانات در روند ثانویه هستند که معمولا کمتر از ۳ هفته به طول میانجامند.
٣. روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند
داو توجه خود را به روندهای اصلی یا عمده متمرکز کرد. وی معتقد بود این روند معمولا در میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ سه مرحلهی مجزا صورت می گیرد، مرحلهی انباشت (جمع کردن سهم در بازار)، مرحلهی ورود عموم مردم و مرحلهی توزیع (فروش سهم توسط سرمایهگذاران بزرگ).
مرحله انباشت بیانگر خرید آگاهانه از سوی سرمایهگذاران مستعد است. اگر روند قبلی رو به کاهش بود، در این مرحله این سرمایهگذاران میدانند که بازار اخبار «بد» را جذب کرده است و چیزی تا شروع صعود بعدی نمانده است.
مرحله ی مشارکت عمومی، جایی که اکثر تحلیلگران تکنیکال شروع به مشارکت و خرید سهام می کنند. این مرحله هنگامی اتفاق میافتد که قیمتها به سرعت در حال افزایش هستند و وضعیت تجاری بهبود مییابد.
مرحله ی توزیع یا فروش توسط سرمایهگذارن حرفه ای زمانی اتفاق میافتد که روزنامهها شروع به چاپ داستانهایی میکنند که به طور فزاینده به سیر صعودی بازار کمک میکند. وقتی اخبار اقتصادی بهتر از همیشه است؛ و هنگامی که حجم سفته بازی و مشارکت عمومی افزایش می یابد.
در پایان، همان سرمایهگذاران آگاه که اواخر رکود بازار شروع به جمع آوری سهام از بازار کردند (هنگامی که هیچ کس قصد خرید نداشت) قبل از اینکه کس دیگری شروع به فروش کند، شروع به عرضه می کنند. در واقع این اصل از تئوری داو بنیان و شالوده تئوری امواج الیوت است.
۴-شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند
داو اعتقاد داشت که هیچ سیگنال مهمی از بازار نمیتوان گرفت مگر اینکه دو شاخص، این سیگنال را تایید کنند. برای همین دو شاخص حمل و نقل و صنعت را جداگانه در نظر گرفت. وی معتقد بود تا زمانی که این دو میانگین یکدیگر را تایید نکردهاند نمیتوان تغییر روند را تایید شده دانست. البته داو اعتقاد نداشت که سیگنالها باید همزمان رخ دهند اما دریافت که هرچه زمان بین دو سیگنال تایید کوتاهتر باشد، به معنای تایید قویتر است.
۵-حجم باید روند را تأیید کند
داو حجم را به عنوان عاملی ثانویه اما مهم در تأیید سیگنالهای قیمت به رسمیت می شناسد. به عبارت ساده، حجم باید در جهت روند اصلی افزایش یابد. در روند صعودی اصلی، با افزایش قیمت ها، حجم معاملات افزایش می یابد و در اصلاحها با کاهش قیمت ها حجم کاهش مییابد. در روند نزولی، با کاهش قیمت و ادامه روند نزولی، باید حجم آن افزایش یابد.
۶-یک روند تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکند ادامه مییابد
داو این ایده را نیز از قوانین فیزیک گرفته است که میگوید یک شی تا زمانی که توسط نیروهای خارجی مجبور به تغییر جهت نشود، تمایل به ادامه حرکت در همان مسیر اولیه را دارد. به عبارت دیگر تا زمانی که اندیکاتورها و میانگینها تغییر جهت روند را به طور قطعی تایید نکردهاند، فرض بر این است که روند فعلی ادامه پیدا خواهد کرد.
چند تبصره خاص:
قیمتهای پایانی و خطوط دامنه
داو صرفا به قیمتهای پایانی اعتماد داشت و هیچ ارزشی برای نوسانات روزانه شاخص قائل نبود. وی معتقد بود تنها قیمتهای پایانی میتوانند روند را تایید کنند، نه نوسانات قیمتی.
سیگنالها و شناسایی روندها
یکی از جنبههای دشوار پیادهسازی نظریه داو، شناسایی دقیق روند است. به یاد داشته باشید که یک دنبال کنندهی نظریه داو صرفا با جهت کلی بازار معامله میکند، بنابراین بسیار مهم است که نقاطی را که در آن جهت تغییر میکند، شناسایی کند.
از دیگر جنبه های نظریه داو این است که قیمت گاهی در یک محدودی افقی با روندی خنثی حرکت میکند و اصطلاحا در حال تثبیت قیمت یا کفسازی است؛ این حرکت تا زمانی که یکی از دو خط روند صعودی یا نزولی را بشکند ادامه خواهد یافت و پس از آن قیمتها با توجه به اینکه کدام خط روند را شکسته اند در همان جهت حرکت میکنند. برای مثال اگر پس از مدتی نوسان قیمت در یک محدوده با دامنه ی کم (اصطلاحا محدوده رینج) قیمت خط روند صعودی را بشکند احتمالا در آستانه یک روند نزولی هستیم. (دقت شود که برای رسم خطوط روند صعودی، کف ها را به هم وصل میکنیم و برای روند نزولی سقف ها را)
بازگشت روند
برگشت و تغییر در روند اولیه زمانی رخ میدهد که بازار نتواند دو قله پیاپی را در جهت روند اصلی ایجاد کند. برای یک روند صعودی، هنگامی که قیمت نتواند از قله پیشین خود فراتر روند و سپس نتواند بالاتر از کف پیشین خود متوقف شود و از کف پیشین پایینتر برود ، برگشت روند رخ میدهد. همچنین برای یک روند نزولی، هنگامی که بازار دیگر نتواند از پایینترین کف خود، پایینتر رود و سپس از سقف قبلی خود نیز فراتر برود، روند نزولی معکوس شده است.
نظریه داو (تحلیل تکنیکال_قسمت سوم)
چارلز داو به هماره شریکش ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ کمپانی داو جونز را تأسیس کردند. پس از گذشت سالها اغلب تحلیل گران تکنیکی و محققان بازار سرمایه عقیده دارند آنچه امروز بهعنوان تحلیل تکنیکال شناخته میشود، بر پایه نظریه داو در آن سالها بوده است. در سال ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت ۱۱ شرکت در بازار سرمایه بهدستآمده بود توسط داو منتشر شد. از این یازده شرکت، نه شرکت مربوط به صنعت راهآهن بود و دو شرکت مربوط به کارخانه جات تولیدی.
داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی این ۱۱ شرکت میتواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصاد کشور باشد.
صدسال پس از انتشار نخستین نظريه داو، انجمن تحلیل گران تکنیکال، جام نقرهای را به نام گورهام را بهپاس خدمات چارلز داو، به شرکت داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارائه کرد به عنوانی دماسنجی برای تشخیص وضعیت بازار سرمایه به کار میرود و باگذشت حدود ۱۲۰ سال از مرگ وی، این شاخص (شاخص داو جونز)همچنان بهعنوان یک ابزار ضروری توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده میشود.
اصول مقدماتی نظریه داو:
نظریه داو جونز شش فرض مقدماتی دارد که در زیر به توضیح آنها میپردازم:
۱٫ همهچیز در شاخصها خلاصه میشود.
حاصل جمع تمام اخبار اقتصادی و سیاسی و …در شاخص بازار خلاصه میشود و همهچیز تأثیر خود را در این شاخص میگذارد.
جمله بالا آشنا نیست؟
۳ اصل اساسی تحلیل تکنیکال را به یاد میآورید؟ (لینک مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ )اصل اول میگفت که همهچیز در قیمت خلاصه میشود)(همچنین مقاله نرم افزار تحلیل تکنیکال را هم مطالعه کنید)
۲٫ بازارها ۳ نوع روند دارند
ازنظر داو، روندی صعودی است که قیمت در یک قله صعودی بالاتر قله صعودی پیش از خود قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره نزولی، بالاتر از حفره نزولی خود قرار گیرد.
قله به محلی از قیمت گفته میشود که نقطهای از قیمت از قیمتهای قبل و بعد از خود بزرگتر باشد.
حفره به محلی از قیمت گفته میشود که نقطهای از قیمت از قیمتهای قبل و بعد از خود کوچکتر باشد.
در شکل میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ زیر مثالی از یک روند صعودی را میبینید. همانطور که مشاهده میکنید، قله و حفره جدید بالاتر از قله و حفره قدیم تشکیلشده است.
در یکروند صعودی قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین حرکت کند ولی درنهایت برآیند کل صعودی است.
داو معتقد بود وقتی قیمت سهمی تا حد زیادی صعود میکند، سهم قیمت خود را تعدیل میکند (افت میکند) و سپس دوباره به محدوده آخرین قله خود برمیگردد و از آن عبور میکند (در شرایط رالی صعودی)
ازنظر داو روند خود متشکل از ۳ روند دیگر است:
الف. روند اولیه
ب. روند ثانویه
ث. روندهای کوچک.
روند اولیه نشاندهنده جریان حاکم بر کل روند است، روندهای ثانویه اندازهای کوچکتری از روند اولیه دارند ولی در خلاف جهت روند اصلی هستند و به آنها امواج اصلاحی میگویند. قیمت میتواند در یکروند صعودی یکسوم تا دوسوم موج قبلی خود اصلاح داشته باشند. روندهای کوچک روندهایی هستند که در جریان روند ثانویه به وجودمیآیند.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)
۳٫ روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند:
• مرحله تراکم یا تجمیع
• مرحله مشارکت عمومی
• مرحله توزیع
در مرحله تراکم، سرمایهگذاران آگاه و کسانی که به اطلاعات مهم و دست اول دسترسی دارند وارد معامله میشوند. به اطلاعاتی که آنها دسترسی دارند بقیه سرمایهگذاران دسترسی ندارند. آنها متوجه میشوند دلایلی که تا الآن باعث ریزش قیمت میشده کمرنگ شدهاند.
در مرحله مشارکت عمومی، تحلیلگران تکنیکال که شرایط ورود را بر روی نمودار قیمت میبینند وارد معامله میشوند در این مرحله قیمت رشد سریعتری پیدا میکند و خبرهای اقتصادی بهبود مییابند.
مرحله توزیع، زمانی است که عموم جامعه از رشد قبلی مطلع میشوند در این مرحله همهجا اخبار صعود بازارها پیچیده است. در این مرحله هم رشد سریع است و حجم معاملات افزایش مییابد.
در مرحله آخر خریدارانی که در مرحله اول وارد بازار شده بودند (زمانی که کسی هنوز خبر نداشت) از بازار با سود خوبی خارج میشوند و پشت سر آنها تحلیل گران تکنیکال که با تأخیر از افت قیمت مطلع میشوند با سود کمتری نسبت به گروه اول خارج میشوند و در آخر هم گروه سوم با زیان (یا سود خیلی کم) از بازار خارج خواهند شد و این چرخه مجدداً ادامه میابد. (مقاله خرید سهام قبل از مجمع را بخوانید)
۴٫ شاخصها باید یکدیگر را تائید کنند.
طبق نظریه داو در بورس بیان شاخصهای صنعت و راهآهن، هر نشانهای از افت یا رشد زمانی اهمیت دارد که روی هر دو شاخص اتفاق بیافتد. البته لزومی ندارد که همزمان این اتفاق بیافتد ولی هر چه ازنظر زمانی بیشتر به هم نزدیک باشند، اهمیت آن بالاتر است.
۵٫ حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.
ازنظر داو حجم معاملات عاملی ثانویه ولی بسیار مهم در تائید روند قیمتی است. توجه کنید در روندهای پرقدرت صعودی و نزولی حجم معاملات باید متناسب با رشد یا افت قیمت، رشد کند؛ یعنی هم در روند صعودی پرقدرت حجم رشد میکند و هم در روند نزولی پرقدرت حجم رشد میکند.
۶٫ روندها تا زمانی که اخطار بازگشت قطعی را دریافت نکنند، به حرکت خود ادامه میدهند
همانطور که در قسمت اول سری مقالات تحلیل تکنیکال گفتم، قیمت تا زمانی که عامل خارجی باعث توقف یا تغییر روند نشود به حرکت خود در جهت قبلی ادامه میدهد.
یکی از سختترین کارها برای تحلیل گران تکنیکال تشخیص این مورد است که آیا قیمت در حال اصلاح است یا جهت قیمت تغییر کرده. ابزارهای و اندیکاتورهای هم برای تشخیص این موضوع هست که در قسمتهای آینده به آنها میپردازم. برای مطالعه مقاله تکنیکال یا فاندمنتال بروی لینک کلیک کنید!
در این مقاله اصول و اساس نظریه داو را بیان کردم و قسمتهای بعدی مطالب بیشتری در این مورد برای شما بیان خواهم کرد.
انگشتان بزرگ
چارلز داو یکی از بنیانگذاران شرکت داوجونز در سال 1896 شاخصی را خلق کرد که به نام خود او مشهور شد.
چارلز داو یکی از بنیانگذاران شرکت داوجونز در سال 1896 شاخصی را خلق کرد که به نام خود او مشهور شد. امروزه شاخصهایی از قبیل میانگین صنعتی داوجونز میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ و S&P500 (برای سهام بورس نیویورک) و 100FTSE (برای لندن) در میان شناختهشدهترین برندهای بازارهای مالی هستند. در سالهای اخیر نقش این شاخصها بسیار بیشتر شده است. شاخصسازان به سلاطین جدید امور مالی تبدیل شدهاند و واسطههایی هستند که بیان میکنند سرمایهگذاران پولشان را کجا ببرند.
شاخصهای بازار بورس مقیاسی از کل بازار هستند که معاملهگران سهام میتوانند عملکرد هر سهم را با آنها مقایسه کنند. این شاخصها در ابتدا از طریق مطبوعات یا خود بازار بورس منتشر میشدند. بانکهای معاملهکننده اوراق قرضه وظیفه تهیه شاخصهای بازار اوراق را بر عهده داشتند. بهجز چند شاخص اولیه از قبیل داو که بر اساس بهای سهمها وزندهی میشود تقریباً تمام شاخصهای دیگر بر اساس سرمایه بازار و شاخصهای اوراق بر مبنای حجم بدهیهای در راه وزندهی میشوند. سه بنگاه بزرگ یعنی FTSE راسل، MSCI و S&P داوجونز قلمرو شاخصسازی برای سهام مالکانه را زیر سلطه خود گرفتهاند. آنها بر حجم بسیار خیرهکنندهای از پولها تاثیر میگذارند. S&P داوجونز بیان میکند که 2 /4 تریلیون دلار در داراییهای صندوقهای غیرفعال سرمایهگذاری میشود که از این میزان سه تریلیون دلار فقط میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ با S&P500 ارتباط دارد. 5 /7 تریلیون دلار سرمایهگذاری در داراییهای فعال نیز با شاخصهای داوجونز محک زده میشود بدان معنا که عملکرد آن داراییها در مقایسه با این شاخصها اندازهگیری میشود. دو بنگاه بزرگ دیگر شاخصساز نیز ارقام مشابهی ارائه میدهند: 15 تریلیون دلار پول فعال و غیرفعال از شاخصهای FTSE راسل و 11 تریلیون دلار از شاخصهای MSCI میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ پیروی میکنند.
شاخصسازان اصرار دارند قدرتشان از آنچه به نظر میرسد کمتر است. الکس متوری رئیس S&P داوجونز اشاره میکند که داراییهای صندوقهای مبادلات بورسی (ETFS) در سطح جهان به چهار تریلیون دلار رسیده است اما این میزان فقط بخش کوچکی از کل داراییهای قابل سرمایهگذاری در جهان است که حدود 300 تریلیون دلار برآورد میشود. آقای متوری بر شفافیت و رویکرد قانونمدار ساختار و حاکمیت شاخص تاکید میکند و اصرار دارد که تغییرات بزرگ فقط پس از مشاوره با بازار صورت میگیرند.
علاوه بر این، طبق گفته آقای مارک میکپیس (Makepeace) مدیرعامل FTSE راسل، شاخصسازی موضوعی رقابتی است. برخی از شاخصسازان کوچک از قبیل مورنینگ استار (Morning star) دادههای شاخصها از جمله اوزان مولفهها را افشا میکنند. آنها فقط در صورتی کارمزد میگیرند که یک صندوق غیرفعال بخواهد شاخصی را رهگیری و از برند آنها استفاده کند. سه بنگاه بزرگ دیگر شاخصسازی هم برای دسترسی به دادهها و هم برای استفاده از شاخصهایشان در صندوقهای غیرفعال کارمزد مطالبه میکنند.
مقررات نیز بنگاهها را محدود میسازند. شاخصسازان اروپا از ژانویه 2018 مستقیماً تحت «مقررات محک» قرار میگیرند. طبق این مقررات الزاماتی مانند حسابرسی بیرونی سالانه و نظارت مستقیم مقام ناظر اتحادیه اروپا اموری حیاتی هستند. با وجود این شاخصسازان هنوز توان قابل توجهی دارند. افزایش سرمایهگذاریهای غیرفعال بر توان آنها میافزاید. به عنوان مثال، در آمریکا 3 /0 از داراییها هماکنون در صندوقهای غیرفعال هستند و بهرغم حضور برخی رقبای کوچک شاخص صنعتی روزبهروز متمرکزتر میشود. بسیاری از بانکها برندهایشان را فروخته و از تجارت شاخص اوراق خارج شدهاند. سال گذشته بلومبرگ شاخصهای بارکلی را تملک کرد و FTSE راسل خرید شاخصهای سیتی گروپ را به اتمام رساند.
با وجود عینیت و شفافیت مقررات بسیاری از تصمیماتی که شاخصسازان میگیرند درنهایت انتزاعی هستند. به عنوان مثال میتوان به تصمیم ماه ژوئن MSCI برای گنجاندن سهام چینی در شاخص سهام مالکانه بازارهای نوظهور اشاره کرد. به دلیل ابهامآلودبودن بازارهای سرمایه چین و محدودیتهایی که خارجیان با آنها مواجه میشوند سهام بورسی در سرزمین اصلی چین کنار گذاشته شدند. اهرمهای کنترل سرمایه چین همچنان برقرار هستند اما MSCI پس از مشورت با فعالان بازار تصمیم گرفت سهام را (هرچند با وزن 73 /0 درصد و در میانگین صنعتی داو جونز چیست؟ دو مرحله) در شاخص لحاظ کند. به این ترتیب ترکیب شاخص بلافاصله دچار تغییر و اخلال نمیشد.
سیلی برگونه اسنپ
به همین ترتیب، هر دو بنگاه FTSE راسل و S&P داوجونز در همان اوایل ثبت اسنپ (Snap) در بازار بورس نیویورک در ماه مارس تصمیم گرفتند مقرراتشان را عوض کنند تا بتوانند شرکتهایی را که سهام بدون حق رای را به بورس میآورند از شاخص حذف کنند. این قاعده شامل این بنگاه فناوری میشد. بخشی از دلیل اتخاذ این تصمیم به فشار سرمایهگذارانی از قبیل صندوق ثروت ملی نروژ مربوط میشود. بنگاه FTSE راسل اعلام کرد بسیاری از مدیران دارایی که مورد مشورت قرار گرفته بودند بیان کردند که سهام یک شرکت در صورتی در شاخص قرار گیرد که حق رای سرمایهگذاران بازار بورس در آن از 25 درصد فراتر رود. بنگاه شاخصساز عقیده داشت این سطح آستانه باید پنج درصد باشد و سپس بهتدریج افزایش یابد تا از هرگونه اختلال اجتناب شود.
ترکیب شاخصهای اوراق قرضه موضوع دیگری است که مورد توجه دقیق قرار گرفته است. اوایل امسال از بنگاه جیپی مورگان خواسته شد تا اوراق قرضه ونزوئلا را از شاخص اوراق قرضه بازارهای نوظهور (EMBI) حذف کند. این درخواست در اعتراض به اقدامات ناشایست دولت ونزوئلا در کاراکاس مطرح شد. اما شاخصسازان در عالم درآمدهای ثابت قدرت کمتری دارند. سرمایهگذاری منفعل در اوراق قرضه به نسبت سهام مالکانه کمتر است. علاوه بر این به خاطر فراوانی و تعداد زیاد اوراق قرضه، مدیران صندوق میتوانند شاخصها را تکرار کنند در حالی که در انتخاب دقیق داراییها انعطاف بیشتری به خرج میدهند. نگرانی بزرگتر در مورد شاخص اوراق وزندهی آنها بر اساس حجم است. افرادی که این شاخصها را رهگیری میکنند درنهایت در معرض وامگیرندگانی قرار میگیرند که بیشترین بدهیها را دارند.
شاخصسازان از شهرتی که بهعنوان بهترین محک بازار به دست میآورند لذت میبرند. همزمان آنها بیشتر علاقهمند میشوند که برنامههای توسعه انواع جدید و مختلف شاخصها بهویژه برای طبقات دیگر داراییها را به بحث و مشاوره بگذارند. بهعنوان مثال هماکنون تعداد اندکی از شاخصها هستند که میتوانند در مورد گروههای دارایی ابهامآلود از قبیل سهام مالکانه خصوصی محک ارائه دهند.
برخی شاخصهای جدید دنیا سهام و اوراق قرضه را به روشهای گوناگونی دستهبندی و تفکیک میکنند؛ مثلاً بیان میکنند که آیا ارزش سهام کمتر از میزان واقعی تعیین شده است، آیا بنگاهها مسوولیت اجتماعی دارند یا آیا آنها در معرض مخاطرات خاص قرار دارند یا خیر. بنگاه نوپای کنشو (Kensho) شاخصهای سهام را بر اساس موضوعات پرطرفداری همانند فناوری نانو یا پهپادها گردآوری میکند. برخی از محصولات جدید هیچ شباهتی به شاخصهای متعارف ندارند. شاخص جدید S&P داوجونز به نام استراید (Stride) طبقههای مختلفی از داراییها را دربر میگیرد که اوزانشان با گذشت زمان تغییر میکند. این کار برای آن گروه از کارکنانی مفید است که برای بازنشستگی آماده میشوند. تعداد اندکی از شاخصها نیز عجیبوغریب هستند. S&P هفته گذشته شاخصی را معرفی کرد که فقط شامل شرکتهایی میشود که دولت هند قصد دارد سرمایهاش را از آنها بیرون بکشد. تا زمانی که شاخصها مسیر کوتاهی برای رسیدن به بازارها باشند شاخصسازان اهمیت دارند. اهمیت آنها با رشد سبد داراییهایشان بیشتر میشود. هنگامی که آنها به «راهنمای اصلی» در مورد یک طبقه از دارایی تبدیل شوند مسوولیتهای جدیدی پیدا میکنند. شاخصسازان باید عادت کنند که روزبهروز دقت خود را افزایش دهند.
دیدگاه شما