مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران


مالی اسلامی میانه (نظریه و عمل)

هدف اصلی این کتاب، درک بهتر ماهیت مالی اسلامی و مباحث مرتبط با آن است. فصل نخست این کتاب، نوعی تحلیل معرفت‌شناختی از مالی متعارف و مالی اسلامی است. هدف این فصل، پرداختن به موضوع «شکست بازار» است - جایی‌که تقاضا برای محصولات منطبق بر شریعت، از طریق خدمات مالی متعارف برآورده نمی‌گردد. در فصل دوم، نوعی بسط طبیعی از تحلیل‌های معرفت‌شناختی، ارائه شده است که با توجه به بنیان مالی اسلامی و براساس فضیلت‌های اسلامی در نظام‌های اخلاقی متکی بر رؤیای اقتصاد رقابتی «آدام اسمیت»، شکل گرفته است. فصل سوم، از نقطه ‌نظر فنی، چالشی‌تر است و بر تجزیه‌وتحلیل امور مالی، با تمرکز بر نظریه بهره، مفهوم ارزش زمانی، نظریه مطلوبیت، مصرف بهینه و گزینه‌های سرمایه‌گذاری و همچنین کارایی بازار متمرکز شده است. فصل چهارم، براساس دانش و درک حاصل از فصل پیشين، درخصوص رفتار فعالان اقتصادی در یک اقتصاد رقابتی براساس قوانین حداکثر نمودن مطلوبیت، ساختاردهی شده است. مطالب فصل پنجم، برمبنای تجزیه‌وتحلیل مباحث مالی ارائه‌شده در فصل سوم پایه‌گذاری شده است. فصل ششم، مسئله پوشش ریسک، قلمرو مهندسی مالی و مشتقات در مالی اسلامی را مدنظر قرار می‌دهد. فصل هفتم، فراهم‌کننده تحلیلی از روش‌های تأمین مالی براساس تسهیم ریسک و مفاهیم ضمنی آن برای انتقال مالکیت است. فصل هشتم، شامل آخرین فصل در بخش تحلیلی این کتاب است و به مباحثی نظیر تبدیل دارایی‌ها به اوراق بهادار و تأمین مالی ساختاریافته می‌پردازد و با شرح انتقال ریسک اعتباری خارج از ترازنامه از طریق سوآپ‌های نکول اعتباری، آغاز می‌شود که به بانک‌ها این امکان را می‌دهد تا از مواجه شدن با سخت‌گیری‌های مقرراتی درخصوص نسبت‌ کفایت سرمایه و افزایش نقدینگی اجتناب نمایند. فصل نهم، شامل بررسی مسائل مرتبط با ثبات مالی است. تأکید این فصل، نخست، بر موافق چرخه تجاری بودن نظام مالی است که منعکس‌کننده شکوفایی آن از طریق تشدید تکانه‌ها به اقتصاد واقعی و تشدید نوسانات چرخه تجاری است. در فصل دهم، مقررات مالی در پرتو مباحث فصل نهم پیرامون ویژگی‌های نظام‌ مالی متعارف و اسلامی، بررسی شده است.

خانه کتاب و ادبیات ایران موسسه ای غیرانتفاعی و غیردولتی است که مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران به منظور نشر فرهنگ و تمدن اسلامی و با انگیزه اعتلا و شکوفایی شئون فرهنگ، کتاب و ادبیات ایران تأسیس شده است.

دوره آموزشی تعلیم و تربیت اقتصادی در غرب

امروزه شاید بتوان اصلی‌ترین هدف همه جوامع، را پیشرفت در همۀ ابعاد زندگی فردی و اجتماعی دانست. جهان امروز دریافته است که تعلیم و تربیت آشکار و ضمنی افراد نوعی سرمایه‌گذاری ملی است و هر کشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید، بدون شک از ثمرات آن در آینده برخوردار خواهد شد. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نیز نشان می‌دهد که همه این کشورها از نظام تربیتی توانمند و کارآمدی برخوردار هستند. این کشورها نسبت به هرگونه ضعف در فهم مفاهیم و مهارت‌های مربوط به تصمیم‌گیری و تحلیل اقتصادی حساس بوده و برنامه‌هایی را جهت مقابله با آن از سطح کودکستان تا دانشگاه از طریق برنامه‌های رسمی و غیررسمی تدارک می‌بینند. آن‌گونه که در بررسی اجمالی از مستندات این قبیل برنامه‌ها و اهداف و محتوای آن‌ها به‌دست می‌آید، هدف از این آموزش‌ها، فهم خوب و کافی از دانش اقتصاد برای آحاد آن جامعه است؛ به نحوی که در عرصه مسائل اقتصادی شخصی و مسائل پیچیده‌تر از قبیل سیاست‌های اقتصادی کشور، بتوانند ادراک، قضاوت و رفتارهای مستدل و عقلایی را در یک دنیای پیچیده و متحول از خود نشان دهند.
در غرب با تکیه بر آموزش های مردم مبتنی بر دو حوزه اقتصاد نظری و اقتصاد سیاسی، جوامع را به این جهت سوق دادند که برای پیشرفت و توسعه جزء نظام اقتصاد سرمایه داری، نسخه دیگری وجود ندارد اما باید توجه کرد که اهمیت تعلیم و تربیت اقتصادی در ادبیات دینی به اندازه‌ایی است که آموزه‌های اسلامی با تاکید بر سه دسته عقاید، اخلاق و احکام اقتصادی به دنبال تعلیم و تربیت اقتصادی افراد می‌باشند. در بعد عقاید اقتصادی دین به دنبال آموزش مفاهیم اقتصادی مانند پذیرش مفهوم رزق، برکت و زندگی پس از مرگ است. در بعد اخلاق اقتصادی به دنبال قابلیت های کنترلی مانند نهی از حب مال که از آن به شهوت تعبیر شده است، می‌باشد و در بعد احکام اقتصادی به دنبال آموزش دستورات اقتصادی مشخصی مانند علم به احکام خمس و زکات است.

پایان نامه ارزیابی رابطه‌ بین هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران

هدف از این تحقیق، تعیین رابطه بین هزینه سرمایه ضمنی، بازده مورد انتظار، اهرم مالی و اندازه شرکت بوده است. تحقیق موردنظر از جهت هدف، یک تحقیق کاربردی است. ازلحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیه‌بر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است و روش استنتاج آن استقرایی و از نوع همبستگی می‌باشد .در این راستا از بازده مورد انتظار به‌عنوان متغیر مستقل اصلی و از اندازه شرکت و اهرم مالی به‌عنوان سایر متغیرهای مستقل استفاده شده است. تحقیق حاضر شامل یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می‌باشد. جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی یک دوره پنج ساله (سال‌های 1392-1388) می‌باشد. درنهایت با توجه به محدودیت‌های تحقیق اطلاعات مربوط به 138 شرکت جمع‌ آوری گردید و سپس با بهره گرفتن از جدول مورگان تعداد 101 شرکت به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.

جهت مستندسازی نتایج تجزیه‌وتحلیل آماری و ارائه راه ‌حل ‌های نهایی، محقق از شیوه آماری با بهره گرفتن از نرم‌افزارهای SPSS و Eviews اقدام به تجزیه‌وتحلیل سوالات و فرضیات نموده است.

فرضیه‌های تحقیق با بهره گرفتن از رگرسیون خطی مرکب و آزمون‌های F و t تحلیل‌شده‌اند. تحلیل روابط بین متغیرها نشان داد كه :

  1. بیننرخ بازده مورد انتظاردر شرکت‌های نمونه تصادفی و میزانهزینه سرمایه ضمنیرابطه مستقیمی وجود داشته است.
  2. بیناندازه شرکتدر شرکت‌های نمونه تصادفی و میزانهزینه سرمایه ضمنیرابطه مستقیمی وجود داشته است.
  3. بیناهرم مالیدر شرکت‌های نمونه تصادفی و میزانهزینه سرمایه ضمنیرابطه معکوسی وجود داشته است.

واژه‌های کلیدی: نرخ بازده مورد انتظار، هزینه سرمایه ضمنی، اندازه شرکت، اهرم مالی

فصل اول:

كلیات تحقیق

1-1 مقدمه

سرمایه به‌عنوان یکی از نهادهای مهم تولید در فرایند توسعه کشورها ایفای نقش می کند. وجود بازاری برای سرمایه که شرکت‌ها بتوانند منابع مالی موردنیاز خود را در آنجا به دست آورند و همچنین افراد و سازمان‌ها بتوانند پول خود را سرمایه‌گذاری کنند، لازم است. دو مفهوم بنیادی در هر سرمایه‌گذاری، بازده و ریسک است. بازده، عایدی سرمایه‌گذاری و ریسک، خطر نبود تحقق بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری است. ازجمله اطلاعاتی که استفاده‌ کنندگان از اطلاعات مالی شرکت‌ها در تصمیم‌گیری‌های خود موردتوجه قرار می‌دهند اطلاعات مرتبط با بازده سهام شرکت‌ها است. در این میان هرگونه اطلاعاتی که به نحوی مرتبط با شرکت بوده و با عملکرد و وضعیت مالی شرکت ارتباط داشته باشد بر بازده سهام تأثیرگذار خواهد بود. به همین منظور نیز تحقیقات مختلفی در خصوص تغییرات بازده سهام شرکت‌ها صورت گرفته و با روش‌های مختلف به بررسی رفتار بازده سهام در مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران برابر اطلاعات مرتبط با شرکت پرداخته‌اند، بنابراین خریداران سهام در بورس اوراق بهادار، ریسک و بازده سرمایه‌گذاری را هم‌زمان موردتوجه قرار می‌دهند. به همین علت شناخت ریسک و عوامل مؤثر بر آن برای سرمایه‌گذاران اهمیت ویژه‌ای دارد.

هزینه سرمایه یكی از متغیرهای مؤثر در مدل‌های تصمیم‌گیری است و به‌عنوان بازده مورد انتظار سهامداران تعریف می‌شود. به‌عبارت‌دیگر هزینه سرمایه به حداقل نرخ بازدهی كه شركت باید به دست آورد تا بازده موردنظر سرمایه‌گذاران در شركت تأمین شود گفته می‌شود. درواقع اگر نرخ بازده سرمایه‌گذاری یک شركت از هزینه سرمایه‌اش بیشتر باشد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. بنابراین درصورتی‌که شرکت‌ها هزینه سرمایه پایین‌تری را تجربه كنند، می‌توانند پروژه‌های سرمایه‌گذاری بیشتری را بپذیرند. بدون اطلاع از هزینه سرمایه، شركت نمی‌تواند تصمیم بگیرد كه از چه ابزاری برای گردآوری وجوه لازم برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت استفاده كند و به دلیل محدودیت در منابع، واحدهای اقتصادی باید تركیبی از منابع مالی را انتخاب كنند كه حداقل هزینه سرمایه را دربر داشته باشد. به‌منظور حداكثر كردن ارزش واحد اقتصادی لازم است سرمایه‌گذاری‌هایی انجام گیرد كه نرخ بازده آن‌ ها بیش از نرخ هزینه تأمین مالی آن‌ ها باشد.

هزینه سرمایه در تجزیه‌وتحلیل بودجه‌بندی سرمایه‌ای، ارزش فعلی خالص، شاخص سودآوری، مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران نرخ بازده داخلی طرح‌های سرمایه‌گذاری مورداستفاده واقع می‌شود، همچنین آگاهی از هزینه سرمایه شركت به مدیران مالی برای تعیین ساختار بهینه كمك می‌کند كه این ساختار بهینه می‌تواند بر ارزش شركت و ثروت سهامداران اثر بگذارد، هزینه سرمایه ضمنی مقیاس كلی ریسك پذیرفته‌شده به دست سرمایه‌گذاران سهامدار است سهامداران مالكان شركت تلقی می‌شوند و ازاین‌جهت ترجیح می‌دهند در شرکت‌هایی سرمایه‌گذاری كنند كه بازده بالاتری داشته باشد. به همین دلیل شرکت‌هایی كه هزینه سرمایه ضمنی بالاتر و ریسك سیستماتیک بالاتری دارند سرمایه‌گذاران نرخ بازده بالاتری تقاضا می‌کنند. پس می‌توان نتیجه گرفت شرکت‌هایی كه هزینه سرمایه ضمنی كمتری دارند بهتر می‌توانند نرخ بازده درخواستی سرمایه‌گذاران را فراهم سازند. بدین‌جهت اندازه‌گیری هزینه سرمایه ضمنی و شناسایی علل تغییر آن موردتوجه زیادی قرارگرفته است. (رساپور،1390)

1-2 بیان مسئله تحقیق

هزینه سرمایه ضمنی یكی از مباحث اصلی در ادبیات مالی تصمیم‌گیری و انتخاب راه‌کارهای بهینه در خصوص سرمایه‌گذاری وجوه و ساختار سرمایه به‌منظور افزایش ارزش كلی واحد اقتصادی است در این زمینه موضوع تأمین مالی به‌طور اعم و هزینه سرمایه ضمنی به‌طور اخص در كانون توجه قرار می‌گیرد تأمین مالی در واحدهای اقتصادی به شیوه‌های مختلف و با بهره‌گیری از منابع متعدد صورت می‌گیرد. در خصوص انتخاب بهترین گزینه تأمین مالی عوامل متعددی دخیل هستند كه مهم‌ترین آن‌ ها هزینه یا مخارج تأمین مالی است كه در ادبیات مالی از آن به‌عنوان هزینه سرمایه ضمنی یاد می‌شود. هزینه سرمایه ضمنی به سه دلیل می‌تواند در مدیریت مالی مهم باشد: الف -برای تجزیه‌وتحلیل درستی راجع به تصمیمات مخارج سرمایه‌ای كه مهم‌ترین تصمیماتی هستند كه توسط شركت اتخاذ می‌کند، تخمینی از هزینه سرمایه ضمنی لازم است. ب- چندین تصمیم دیگر مانند اجاره سرمایه‌ای، تأمین مالی بلندمدت و سیاست سرمایه در گردش نیاز به برآوردهایی از هزینه سرمایه ضمنی دارد. ج- به‌منظور بیشینه كردن ارزش شركت، باید هزینه همه داده‌ها كمینه شده و شركت باید در این. زمینه قادر به اندازه‌گیری هزینه سرمایه ضمنی باشد.

در عمل مشكلات زیادی برای تخمین هزینه تأمین مالی به‌عنوان حداقل نرخ بازده مورد انتظار برای تصمیم‌گیری وجود دارد و با توجه به منابع مختلف برای تأمین مالی، ما با هزینه هر یک از این منابع روبرو هستیم. حال اگر نرخ بازده مورد انتظار پروژه‌ای بالاتر از میانگین موزون هزینه سرمایه آن باشد، دارای توجیه اقتصادی است. باید توجه داشت كه هزینه واقعی یک منبع تأمین مالی ممكن است تنها هزینه آشكار نباشد. به‌عنوان نمونه، زمانی كه استفاده از یک بدهی ارزان‌تر افزایش‌یافته در مقابل به علت بالا رفتن ریسك شركت هزینه سهام عادی افزایش‌یافته و افزایش صرف ریسك به‌وسیله سهامداران عادی به‌عنوان هزینه غیر آشكار تأمین مالی از طریق بدهی است. درواقع سرمایه‌گذاران با اطمینان از كسب بازده معقول از انجام سرمایه‌گذاری خود به مشاركت در بورس اوراق بهادار اقدام می‌کنند و ایجاد اطمینان در بین سرمایه‌گذاران درواقع ابزار اصلی فعالیت مستمر بورس است. (خلیلی عراقی و همکاران،1389)

با توجه به اینكه هزینه سرمایه ضمنی، هزینه تأمین مالی بلندمدت شرکت‌ها است شرکت‌ها از طریق بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام، منابع مالی را تأمین می‌کنند و آن‌ ها را در دارایی‌ها به کار می‌گیرند. هزینه‌ای كه شرکت‌ها بابت تأمین مالی از طریق بدهی مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران بلندمدت و حقوق صاحبان سهام متحمل می‌شوند، هزینه سرمایه گویند. هزینه سرمایه ضمنی یكی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین ابزارها در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های مدیریتی است. هزینه سرمایه ضمنی از عوامل متعددی متأثر می‌شود. هزینه سرمایه ضمنی متأثر از عوامل متعددی از قبیل شرایط اقتصادی (ركود و تورم) و شرایط سیاسی می‌باشد. هزینه سرمایه ضمنی هم برای شركت و هم برای طرح قابل‌محاسبه است. بنابراین هزینه سرمایه ضمنی حداقل نرخ بازدهی است كه جریان‌های نقدی آتی طرح با آن تنزیل می‌شوند. درصورتی‌که شركت طرح‌هایی برای اجرا داشته باشد زمانی این طرح‌ها قابل‌اجرا است كه نرخ بازده مورد انتظار هر طرح از هزینه سرمایه آن بیشتر باشد. تعیین و ایجاد ساختار بهینه سرمایه و یا حركت به سمت آن می‌تواند بر ارزش شرکت و ثروت سهامداران تأثیر بگذارد. مدیران به‌عنوان نمایندگان صاحبان سهام باید تلاش نمایند ساختار سرمایه شركت را به‌گونه‌ای تنظیم كنند كه هزینه سرمایه شركت حداقل و درنتیجه ارزش شركت و ثروت سهامداران حداكثر گرد د همچنین مدیران شرکت‌ها باید در هنگام سرمایه‌گذاری بر روی پروژه‌ای خاص، از نرخ بازدهی طرح و نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران آگاهی داشته باشند. یعنی باید بدانند منابع مالی مورداستفاده آن‌ ها با چه هزینه‌ای تأمین می‌شود. یک تركیب كارا از سرمایه، هزینه سرمایه را كاهش می‌دهد. با توجه به این نكته كه پایین آوردن هزینه سرمایه باعث بالا رفتن خالص درآمد اقتصادی می‌شود نهایتاً ارزش شركت را افزایش می‌دهد. بنابراین مدیر مالی می‌تواند از طریق ایجاد تغییر در مواردی مانند سود هر سهم در زمان حال آینده، زمان‌بندی مدت و ریسک سودآوری، خط‌مشی تقسیم سود و انتخاب شیوه تأمین مالی بر ثروت سهامداران اثر بگذارد. (همان مأخذ).

پرسش اصلی تحقیق:

چه رابطه‌ای بین هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار وجود دارد؟

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق

  • برقراری تعادل میان ریسک و بازده: ریسک و بازده ازجمله مفاهیم اساسی در ادبیات مالی بوده که در قالب هزینه سرمایه نمایان می‌شود. درصورتی‌که مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران بازده مورد انتظار از هزینه سرمایه کمتر باشد ارزش واحد اقتصادی کاهش خواهد یافت، بنابراین مدیریت برای حفظ ارزش واحد اقتصادی باید تلاش کند بازده مورد انتظار را حداقل به سطح هزینه سرمایه برساند. در این میان کلید موفقیت کاهش هزینه سرمایه است. ازآنجاکه هزینه سرمایه مبتنی بر نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران است، با میزان ریسك (تغییرات سود) پذیرفته‌شده توسط آنان مرتبط است. شرکت‌ها در تلاش‌اند تا از طریق تهیه اطلاعات باکیفیت توان پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی را افزایش و ریسک اطلاعاتی را کاهش دهند. این پژوهش با بهره گرفتن از فرمول مطروحه و قابلیت کم نمودن درصد خطای پیش‌بینی این امکان را ایجاد می‌کند تا بتوان ریسک سرمایه‌گذاری‌ها را تا حد امکان کاهش داد (عثمانی،1381).
  • اهمیت تغییرات در میزان سود و قیمت سهام: تغییرات در سود و قیمت سهام عناصری تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت شرکت‌ها و مدیران و به‌تبع آن بر تصمیمات سرمایه‌گذاران بالفعل و بالقوه می‌باشد. همچنین موضوعات مربوط به هزینه سرمایه و نیز ساختار سرمایه و بازده در این تحقیق مورد سؤال می‌باشد. عناصر و گروه‌های فوق و دلایل و اهداف آن‌ ها گواه بر اهمیت تحقیق داشته و ارتباط مستقیم با آن دارد. یکی از مهم‌ترین فاکتورهای مؤثر در مدل این تحقیق قیمت سهام و سود می‌باشد که با بهره گرفتن از فرمول تحقیق می‌توان از میران تأثیر تغییرات آن‌ ها آگاه شد.
  • علاوه بر اهمیت موضوع تحقیق که موجب انتخاب آن گردید، علاقه شخصی و مطالعات قبلی پژوهشگر در این امر بی‌تأثیر نبوده است. همچنین در بیان اهمیت موضوع و دلایل انتخاب آن باید به این مهم اشاره کرد که دانشجویان نه‌تنها باید تعاریف بازده مورد انتظار و هزینه سرمایه ضمنی را بیاموزند. بلکه باید به درک ارتباط بین بازده مورد انتظار و هزینه سرمایه ضمنی شرکت به‌منظور کشف فرصت‌های ارزش زا بپردازند.
  • هزینه سرمایه ضمنی یک مقیاس كلی ریسك پذیرفته‌شده به‌وسیله سرمایه‌گذاران است. بدین‌جهت اندازه‌گیری هزینه سرمایه ضمنی و شناسایی علل تغییر آن موردتوجه زیادی قرارگرفته است. با توجه به اینكه هزینه سرمایه ضمنی یک مفهوم ذهنی است و تنها از روی قیمت‌های سهام و انتظارات بیان‌شده آینده می‌تواند استنتاج شود. یک‌راه توضیح معیار اندازه‌گیری هزینه سرمایه ضمنی مطالعه رابطه آن با متغیرهایی است كه بر ریسک‌پذیری شركت تأثیر می‌گذارند.
  • شناخت بهتر عوامل مؤثر بر میزان بازده مورد انتظار سهام شرکت که می‌تواند موجب افزایش کارایی بازار سرمایه شود.
  • هیچ تحقیق داخلی تاکنون ارتباط بین هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار را در بورس اوراق بهادار تهران را نسنجیده است. فلذا این موضوع اولین بار در ایران انجام می‌شود.

1-4 اهداف تحقیق

ارزش و اعتبار قوانین هر علم مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران و تحقیقی به روش‌شناختی که در آن بکار می‌رود بستگی دارد و هدف علمی این تحقیق ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه تحقیق می‌باشد تا این تحقیق بتواند در بالا بردن سطح دانش عمومی موردنیاز استفاده‌ کنندگان مؤثر باشد و همچنین زمینه‌ساز بستر مناسبی برای تحقیق آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی باشد. اهداف این تحقیق به‌صورت به شرح زیر می‌باشد.

اهداف تحقیق حاضر بر اساس تقسیم‌بندی اهداف به اهداف اصلی، فرعی و سایر اهداف به شرح زیر قابل‌طبقه‌بندی می‌باشد:

هدف اصلی:

ارزیابی ارتباط بین هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار در قلمرو تحقیق

اهداف فرعی:

  1. ارزیابی ارتباط بین هزینه سرمایه ضمنی و اندازه شرکت در قلمرو تحقیق
  2. ارزیابی ارتباط بین هزینه سرمایه ضمنی و اهرم مالی در قلمرو تحقیق

سایر اهداف:

بررسی ارتباط هزینه سرمایه ضمنی با بازده مورد انتظار در حوزه مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد که به‌نوبه خود، موضوع جدیدی می‌باشد که در داخل کشور تاکنون مطالعه نشده است. در تحقیقات بین‌المللی و همچنین داخلی پیشین همواره به بررسی ارتباط هزینه سرمایه به‌عنوان معیاری از بازده مورد انتظار با عوامل مختلف موردبررسی و تحقیق قرارگرفته است و همچنین هیچ‌یک موفق به ارائه یک فرم بسته و رابطه معین برای هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار نشده‌اند.

1-5 سؤالات تحقیق

سؤال اصلی:

چه رابطه‌ای بین هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار در قلمرو تحقیق وجود دارد؟

سؤالات فرعی:

  1. چه رابطه‌ای بین هزینه سرمایه ضمنی و اندازه شرکت در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
  2. چه رابطه‌ای بین هزینه سرمایه ضمنی و اهرم مالی در قلمرو تحقیق وجود دارد؟

1-6 فرضیه‌های تحقیق

بین هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار در قلمرو تحقیق رابطه وجود دارد.

فرضیات فرعی:

  1. بین هزینه سرمایه ضمنی و اندازه شرکت رابطه مستقیم وجود دارد.
  2. بین هزینه سرمایه ضمنی و اهرم مالی رابطه مستقیم وجود دارد.

1-7 روش پژوهش

روش تحقیق از جهت هدف: با توجه به اینکه در این تحقیق از مدل‌ها، روش‌ها و نظریه‌های موجود در راستای حل مسئله یا بهبود وضعیت هستیم، بنابراین تحقیق فوق از جهت هدف، کاربردی است.

روش تحقیق از جهت روش استنتاج و گردآوری داده‌ها: با عنایت به اینکه از جامعه آماری (شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران) نمونه علمی انتخاب‌شده است، بنابراین از جهت روش استنتاج استقرایی است.

روش تحقیق از جهت طرح تحقیق: نهایتاً با عنایت به اینکه داده‌های اصلی تحقیق در کار میدانی بر مبنای عملکرد گذشته و داده‌های تاریخی مندرج در صورت‌های مالی به دست خواهد آمد، بنابراین تحقیق فوق از جهت طرح تحقیق، پس رویدادی است.

1-8 قلمرو پژوهش

هر پژوهش باید دامنه مشخص و تعریف‌شده‌ای داشته باشد تا پژوهشگر در تمامی مراحل احاطه کافی بر کار خود داشته باشد و بتواند پیامدهای حاصل از نمونه را به جامعه آماری تعمیم دهد. قلمرو این پژوهش ازلحاظ موضوعی، زمانی و مکانی به شرح زیر بوده است.

1-8-1 قلمرو موضوعی

قلمرو موضوعی پژوهش ارزیابی ارتباط هزینه سرمایه ضمنی و بازده مورد انتظار در بورس اوراق بهادار تهران بوده است.

ارزش بازار

ارزش بازار معمولاً برای اشاره به جذب سرمایه بازار یک شرکت سهامی عام استفاده می شود و با اضافه شدن تعداد سهام موجود آن در قیمت فعلی سهام، محاسبه می شود.

ارزش بازار

ارزش بازار چیست؟

ارزش بازار (همچنین به عنوان «ارزش‌گذاری بازار آزاد» یا (OMV) شناخته می‌شود)، قیمتی است که یک دارایی در بازار طبق آن به فروش می رود، یا ارزشی است که جامعه سرمایه‌گذاری به یک سهام خاص یا کسب‌وکار می‌دهد. ارزش بازار معمولاً برای اشاره به جذب سرمایه بازار یک شرکت سهامی عام استفاده می شود و با اضافه شدن تعداد سهام موجود آن در قیمت فعلی سهام، محاسبه می شود. تعیین ارزش بازار برای ابزارهای قابل معامله در بورس مانند سهام و سهام آتی آسان‌تر است، زیرا قیمت‌های این بازارها مرتبا منتشر می‌شود و به راحتی در دسترس است، اما برای ابزارهای فرابورس مانند اوراق بهادار با درآمد ثابت کمی چالش برانگیزتر است. با این حال، بزرگترین مشکل در تعیین ارزش بازار در تخمین ارزش دارایی‌های غیر نقدی مانند املاک و مستغلات و کسب و کارها است که ممکن است به ترتیب نیاز به استفاده از ارزیاب‌های املاک و کارشناسان ارزش‌گذاری تجاری را ایجاد کند.

درک ارزش بازار

ارزش بازار یک شرکت، نشانه خوبی از درک سرمایه گذاران از چشم انداز تجاری آن شرکت است. طیف ارزش های بازار بسیار زیاد است، از کمتر از 1 میلیون دلار برای کوچکترین شرکت ها شروع می شود و به صدها میلیارد دلار برای بزرگترین و موفق ترین شرکت های جهان می رسد.

ارزش بازار توسط ارزش گذاری هایی توسط سرمایه گذاران، مانند قیمت به فروش (price-to-sales)، قیمت به درآمد (price-to-earnings)، ارزش به درآمد قبل از بهره (value-to-EBITDA) و غیره تعیین می شود. هر چه ارزش گذاری ها بیشتر باشد، ارزش بازار نیز بیشتر می شود.

نکات مهم

  • ارزش بازار قیمتی است که یک دارایی در بازار طبق آن به فروش می رود و معمولاً برای اشاره به جذب سرمایه بازار استفاده می شود.
  • ارزش‌های بازار متغیر متحرک دارند، زیرا به مجموعه‌ای از عوامل، از شرایط عملیاتی فیزیکی گرفته تا جو اقتصادی گرفته تا تغییر تقاضا و عرضه بستگی دارند.

ماهیت متغیر ارزش های بازار

ارزش بازار می تواند در طول دوره های زمانی بسیار نوسان داشته باشد و به طور قابل توجهی تحت تأثیر چرخه تجاری مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران است. ارزش بازار در طول بازارهای نزولی که با رکود همراه هستند، سقوط می کند و در طول بازارهای صعودی که با توسعه اقتصادی همراه هستند، افزایش می یابد.

ارزش بازار همچنین به عوامل متعدد دیگری مانند حوزه ای که شرکت در آن فعالیت می کند، سودآوری آن، بدهی و زمینه متنوع بازار بستگی دارد. به عنوان مثال، شرکت X و شرکت B ممکن است هر دو 100 میلیون دلار فروش سالانه داشته باشند، اما اگر X یک شرکت فناوری درحال توسعه باشد در حالی که B یک خرده‌فروش ضعیف باشد، ارزش بازار X به طور کلی به طور قابل توجهی بالاتر از ارزش شرکت B خواهد بود.

در مثال بالا، شرکت X ممکن است با ضریب فروش 5 معامله کند که ارزش بازار آن 500 میلیون دلار است، در حالی که شرکت B ممکن است با ضریب فروش 2 معامله کند که ارزش بازار آن 200 میلیون دلار است.

ارزش بازار برای یک شرکت ممکن است تفاوت چشمگیری از ارزش دفتری (book value) یا حقوق صاحبان سهام (shareholders’ equity) داشته باشد. اگر ارزش بازار آن بسیار کمتر از ارزش دفتری باشد، معمولاً سهام کم ارزشی تلقی می شود، به این معنی که سهام با ارزش دفتری بسیار کمی بابت هر سهم معامله می شود. این موضوع به این معنی نیست که سهامی که با ارزش دفتری معامله شود بیش از حد ارزش گذاری شده است، زیرا این موضوع باز مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران هم به حوزه و میزان پاداش سهام مشابه بستگی دارد.

ارزش دفتری نیز به عنوان ارزش آشکار شناخته می شود، و می تواند به شدت بر ارزش ضمنی شرکت (یعنی ادراکات شخصی و تحقیقات سرمایه گذاران و تحلیلگران) تأثیر مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران بگذارد، که به نوبه خود بر افزایش یا کاهش قیمت سهام شرکت تأثیر می گذارد.

Metacognition, connotative meaning dimensions and management accountants' decision making: Studying Accounting students' minds

Metacognition, connotative meaning dimensions and management accountants' decision making: Studying Accounting students' minds

2018, Journal management system

Management accountings decision making power is an important factor in the entity's success. The purpose of this study is to determine the contribution of Metacognition on management accountants' decision making by effecting connotative meaning dimensions of management accounting terms. Research in connotative meaning has showed that lexical access of emotion words depends on three dimensions: evaluation, activity, and potency. Data was gathered from 85 graduate students who had studied management accounting in their courses. Factor analysis and path analysis have been used for this study. The findings show that metacognition has an impact on management accountants' decision by effecting connotative meaning dimensions of management accounting terms perceived by management accountants. Metacognition has impact on management accountants' evaluation, activity and potency dimensions. Although the three mentioned dimensions have effect on management accounts' belief of the suitable decision but only evaluation and activity have effect on management accountants' decision in practice.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.