روند برنامه ریزی استراتژیک


ویژگیها و فرآیند مدیریت استراتژیک

تغییرات و دگرگونیهای سریع و پیچیده جامعه و تاثیر آن بر رشد و توسعه شرکت ها موجب شد که مدیران توجه خود را به فرآیند مدیریت استراتژیک، برنامه ریزی بلندمدت، اقتصاد و دیگر مسائل مربوط به محیط سازمان معطوف گردانند. از طرفی، توجه به محیط، آگاهی از تاثیر متغیرهای محیطی و ارائه چشم اندازی از فعالیت آینده برای سازمان ها، لزوم آمادگی برای برخورد با تغییرات مداوم را توجیه می کند.

همان طور که می دانیم، تصمیم گیری موثر در مواجهه با تغییرات مداوم دنیای کسب وکار، دغدغه بسیاری از سازمان هاست. مهم است که همیشه از روند تغییرات مطلع باشید. یکی از ابزارهای مطمئنی که به گرفتن تصمیم های کارآمد و بهنگام در سازمان ها کمک می کند، برنامه ریزی استراتژیک یا راهبردی است.

آینده نگری و مدیریت استراتژیک

علم مدیریت سیر تکوین نظام های مدیریتی و با تلاطم محیط و میزان و پیچیدگی آن، رابطه مستقیم برقرار می نماید. در قرن جدید 4 الگوی مدیریتی قابل طرح می باشد:

الف- مدیریت از طریق نظارت بر عملکرد که متعلق به دوران تغییرات تدریجی و بطنی محیطی است و بعضا به عنوان سیستم مدیریت کنترل نیز معروف می باشد.

ب – مدیریت از طریق روند پذیری که علی رغتم شتاب گرفتن تغییرات آینده را با استفاده از تجربه گذشته قابل پیش بینی می نماید و قابلیت برنامه ریزی را خواهد داشت. لذا سیستم های مدیریت بر مبنای برنامه ریزی بلندمدت امکان پذیر می باشد.

ج- مدیریت از طریق پیش بینی که علی رغم مشاهده اینکه گسستگی شتاب تغییرات کم بوده و پیش بینی و پاسخگویی به موقع را همچنان امکان پذیر می نماید در این حالت امکان استراتژیک وجود دارد.

د- مدیریت از طریق مواجهه انعطاف پذیر اما سریع که در مسیر شکل گیری بوده و آن هم در شرایطی که چالش های مهم و بسیار سریع ظهور می نماید و مجال پاسخگویی به موقع را نمی دهد. در این شرایط است که پیگیری استراتژی ها و چشم اندازهای سازمان ها دچار مشکل می شود و ضرورت مدیریت استراتژیک احساس می شود.

مدیریت استراتژیک و مدیریت غافلگیری استراتژیک مبنی بر برنامه ریزی استراتژیک به عنوان آخرین دستاوردهای دانش مدیریت در سال های کنونی بود.

فرآیند انتخاب استراتژی مناسب

مدیران پس از تجزیه و تحلیل محیط، تعیین جهت گیری سازمانی و تعریف ماموریت، ارزش ها، چشم انداز و اهداف سازمانی آماده تعیین استراتژی های سازمانی می باشند. تعیین استراتژی عبارت است از فرآیند تعیین زمینه های عملکرد مناسب جهت دستیابی به اهداف سازمانی در راستای ماموریت و فلسفه وجودی سازمان.

به عبارت دیگر استراتژی ها می بایست تحیلی های محیطی را منعکس کرده و منتج به رسیدن به ماموریت و اهداف سازمانی شوند. روش ها و مدل های تعیین استراتژی به تبع مدیریت استراتژیک، از یک تکنیک و دستورالعمل خاص پیروی نکرده، هریک حاوی یک مفهوم و یک بینش هستند.

در این راستا مدل های برنامه ریزی استراتژیک فراوانی موجود می باشند که انتخاب آنها با توجه به ماهیت شرکت، وضعیت صنعت مربوطه و شرایط محیطی صورت می پذیرد. بنابراین می توان ادعا کرد که در هر شرکتی که مدیریت استراتژیک پیاده شده است، یک مدل برنامه ریزی استراتژیک منحصر به فرد به کار رفته که می تواند در آن عملا از یک یا چند مدل برنامه ریزی استراتژیک کلاسیک استفاده شده باشد.

مینتزبرگ بیان می کند:

برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرآیندی است که می تواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی تصمیم گیری در شکل معمول آن نیست بلکه مجموعه ای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ شده است که در قالب فرآیند برنامه ریزی تولید می شوند. برنامه ریزی می تواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. برنامه ریزی عبارت است از فرآیند دارای مراحل مشخص و به هم پیوسته، برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات.

برنامه ریزی به آن دسته از اقداماتی گفته می شود که مشتمل بر پیش بینی اهداف و اقدامات برای رویارویی با تغییرات و مواجه شدن با عوامل نامطئن از طریق تنظیم عملیات آینده است. هدف اساسی برنامه ریزی تقلیل میزان قبول خطر نسبت به اتفاقات احتمالی و اتخاد تدابیر هماهنگ برای دستیابی به موفقیت های سازمانی است.

در تعاریفی که از برنامه ریزی به وسیله پژوهشگران مختلف ارائه شده است، سه ویژگی عمده به چشم می خورد که عبارتند از:


۱. برنامه ریزی ماهیتا با پیش بینی همراه است و اصولا پیش از این که عملی انجام شود، باید روند برنامه ریزی استراتژیک نوع کار و چگونگی انجام آن را معلوم کرد.

۲. برنامه ریزی یک نظام تصمیم گیری است که فرآیند اتخاذ تصمیم نسبت به آنچه باید در آینده انجام شود و نیز تنظیم طرح های اجاریی برای دستیابی به هدف ها را در بر میگیرد.

۳. برنامه ریزی بر نتایج مطلوبی تاکید دارد که در آینده به دست می آید. به عبارت دیگر، برنامه ریزی وسیله ای برای حصول اطمینان نسبت به تامین هدف های عمده سازمانی در زمان مورد نظر می باشد.

ویژگیهای یک برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی استراتژیک نگاه به آینده دارد و متمرکز بر آینده پیش بینی شده در سازمان می نماید به گونه ای که در سالهای آینده چه تفاوتی با اکنون خواهد داشت و غالبا در صدد خلق آینده سازمان بر مبنای احتمال ایجاد درخواست های سازمان می باشد. اصولا برنامه ریزی استراتژیک بر مبنای تجزیه و تحلیل اتفاقات پیش بینی شده برای گزینه های آینده استوار بوده و مبنای تجزیه و تحلیل داده های داخلی و خارجی می باشد.

به طور کلی برنامه ریزی استراتژیک دارای انعطاف بوده و متمایل به ایجاد تصویری بزرگ از آینده سازمان می باشد. برنامه ریزی استراتژیک، سازمان را با محیطش تطبیق می دهد و زمینه ای برای دسترسی به اهداف ایجاد می نماید. محیط داخلی و خارجی و پتانسیل های سازمان در آن چارچوب می تواند به مزیت رقابتی دست یابد.

برنامه ریزی استراتزیک فرآیندی نظری و کیفی است و داده های نرم مانند تجربه ها، نیت ها و ایده های موجود روزانه سازمان را ترکیب می کند و در راستای ارائه یک بینش و هدف سازمانی روشن عمل می نماید. از طرفی به سازمان اجازه تمرکز می دهد و فرآیندی پویا و مستمر از فعالیت های خود تحلیلی به وجود می آورد.

دریک جمع بندی ساده یک برنامه ریزی استراتزیک می تواند عملکرد را بهبود بخشد، اعضای یک سازمان را که در کلیه کارهای وظیفه ای ثابت و چالش های روزانه، سردرگم هستند و ممکن است اهداف سازمان را گم نمایند، هماهنگ و هم سو نماید.

در نتیجه همکاری بین اعضای یک سازمان وقتی با مفروضات مشترکی نسبت به اهداف مشترک باشند، بسیار موثر و اثر بخش می شود. درنهایت اینکه یک برنامه ریزی استراتژیک موفقیت آمیز دارای عملکرد بوده و ضمن بینش مشترک بین ارزش ها، یک فرآیند همگانی و مشارکتی را به وجود می آورد که مدیران نسبت به آن احساس مالکیت دارند و به عنوان یک ابزار کلیدی از آن استفاده می نمایند.

برخی نظرات بر این باور بوده که برنامه ریزی استراتژیک چهار ویژگی را دارا می باشد:

فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک

پیشرفت و توسعه‌ی سریع در جهان امروز و تغییرات پرشتاب محیطی، آگاهی از تحولات را ضروری ساخته است.
نیاز به برنامه‌ریزی بر کسی پوشیده نیست. بی‌اعتمادی ناشی از تغییرات محیطی و کسب سود بیش‌تر برنامه‌ریزی را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده است.

برنامه‌ریزی استراتژیک عوامل اساسی خطرآفرین محیطی را تحلیل می‌کند و برای رسیدن به هدف از کوتاه‌ترین راه ممکن، راه‌حل‌های مناسب ارایه می‌دهد. به عبارت دیگر، برنامه‌ریزی استراتژیک فرآیند تعیین اهداف سازمان و تصمیم‌گیری درباره‌ی طرح‌های جامع عملیاتی و اجرایی برای تحقق آن اهداف است. با وجود اهمیت برنامه‌ریزی استراتژیک هنوز در بسیاری از سازمان‌ها تاثیر حیاتی آن در رسیدن به اهداف سازمان به خوبی درک نشده است و حتا در بعضی مواقع مدیران آن را یک امر تجملی و پرهزینه می‌دانند. به عقیده بعضی از اندیشمندان برنامه‌ریزی استراتژیک بیان‌گر قدرت خلاقیت مدیران و ساختن آینده است. به عبارت دیگر، مدیران از طریق برنامه‌ریزی استراتژیک آینده‌سازی می‌کنند. به کار بردن برنامه‌ریزی استراتژیک، نیازمند همراهی سایر بخش‌ها هم‌چون R&D ، MIS و توسعه‌ی منابع انسانی است که خود تحولی در بهبود و توسعه‌ی سازمان به شمار می‌آید. پیش از آشنایی با فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک لازم است که عناصر آن شناخته شوند. این عناصر عبارت‌اند از: تعریف، رسالت و اهداف و .

برنامه‌ریزی استراتژیک در بخش دولتی تاریخی طولانی دارد. واژه‌ی استراتژیک از کلمه‌ی یونانی (STRATEGO) مرکب از (STRATOS) به معنای ارتش و (EGO) به معنای رهبر گرفته شده است. با وجود این، برنامه‌ریزی استراتژیک در بخش خصوصی توسعه یافته است. با آن‌که رویکردهای برنامه‌ریزی استراتژیک در بخش خصوصی تدوین شده‌اند، می‌توانند به سازمان‌-دهی دولتی و غیرانتفاعی و هم‌چنین جوامع و دیگر نهادها کمک کنند. برنامه‌ریزی استراتژیک را می‌توان تلاشی منظم و سازمان‌یافته برای تصمیم‌گیری و مبادرت به اقدامات بنیادین تعریف کرد که به موجب آن‌ها، مشخصاتی از قبیل ماهیت یک سازمان و نوع فعالیت‌های آن مشخص خواهد شد.

تعریف (OLSEN AND EADIE) در تعریفی دیگر برنامه‌ریزی استراتژیک فرآیندی است در تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاش‌های آن برای دست‌یابی به اهداف و رسالت بلندمدت با توجه به امکانات و محدودیت‌های درونی و بیرونی.
در یک تعریف دیگر برنامه‌ریزی استراتژیک به معنای فرآیند بررسی موقعیت فعلی و مسیر آینده‌ی سازمان یا جامعه، تنظیم اهداف، تدوین یک استراتژی برای تحقق آن اهداف و اندازه‌گیری نتایج است.

تعریف (OSBORNE & GAEBLER) و تعریفی دیگر که برنامه‌ریزی استراتژیک را برنامه‌ریزی در مورد هدف‌های بلندمدت سازمان و انتخاب فعالیت لازم برای تحقق آن‌ها بیان می‌دارد.

در این‌جا تفاوت‌های بین برنامه‌ریزی استراتژیک (STRATEGIC PLANNING) و برنامه‌ریزی تاکتیکی
(TACTICAL PLANNING) بیان می‌شود. روشن است که برنامه‌ریزی تاکتیکی و استراتژیکی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند، اما این تفاوت دارای مرزهای روشن نیست، زیرا آن‌چه که برای یک فرد تصمیم تاکتیکی است برای فرد دیگر ممکن است تصمیم استراتژیک باشد. به طوری که تشخیص تفاوت میان آن‌ها یک امر نسبی است و نه مطلق.

با این وجود، بعضی از تفاوت‌ها را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

* برنامه‌ریزی تاکتیکی به طور کلی در سطوح میانی و پایه‌ی سازمان انجام می‌گیرد در حالی که برنامه‌ریزی استراتژیک در سطوح عالی شکل می‌گیرد

* در برنامه‌ریزی تاکتیکی بیش‌تر بر منافع فعلی سازمان تاکید می‌شود در حالی که در برنامه‌ریزی استراتژیک به منافع آینده‌ توجه می‌شود. به بیان دیگر، دید برنامه‌ریزی تاکتیکی کوتاه مدت و دید برنامه‌ریزی استراتژیک بلندمدت است

* در برنامه‌ریزی تاکتیکی بیش‌تر روش‌های کار تجربه شده و متکی به دستاوردهای گذشته مورد استفاده قرار می‌گیرد در حالی که در برنامه‌ریزی جامع روش‌های نو و تجربه نشده نیز پا آزمایش می‌شوند؛

*برنامه‌ریزی تاکتیکی نسبت به برنامه‌ریزی استراتژیکی مخاطره‌ی کم‌تری دارد

*تاکید برنامه‌ریزی تاکتیکی بر کارایی است، در حالی که برنامه‌ریزی استراتژیک به اثربخشی نظر دارد.


برنامه‌ریزی استراتژیک سبب می‌شود که کارکنان در محدوده‌ی زمان حال باقی نمانند و به افق‌های دوردست توجه کنند.
برنامه‌ریزی استراتژیک با محدودیت‌ها و تنگناهایی همراه است ولی کاربرد صحیح آن دستاوردهای مثبتی برای سازمان‌ها به دنبال دارد.


ویژگی‌های برنامه‌ریزی استراتژیک

"راسل اکاف" در مورد برنامه‌ریزی سه ویژگی را بر می‌شمرد:

* برنامه‌ریزی چیزی است که ما بیش از هر کار دیگر به آن مشغول هستیم؛ یعنی تصمیم‌گیری مبتنی بر پیش‌بینی است.

* برنامه‌ریزی هنگامی لازم است که موقعیت مطلوب ما برای آینده، دربرگیرنده‌ی مجموعه‌ای از تصمیمات متکی بر یکدیگر باشد؛

يعنی با یک نظام تصمیم‌گیری مواجه هستیم.

* برنامه‌ریزی فرآیندی است که سازمان را در ایجاد یک یا چند موقعیت دل‌خواه برای آینده که دست‌یابی به آن‌ها دشوار به نظر می‌رسد، یاری می‌دهد.


ویژگی‌های دیگری می‌توان برای برنامه‌ریزی استراتژیک برشمرد که به شرح زیر هستند:

* انعکاس ارزش‌های حاکم بر جامعه
* توجه به سوال اصلی و اساسی سازمان
* تعیین چارچوبی برای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری مدیریت
* دید درازمدت و توجه به افق‌های دورتر سازمان
* ایجاد پیوستگی و انجام در عملیات و اقدام‌های سازمان در دوره‌های زمانی طولانی
* فراگیری برنامه‌ریزی عملیاتی سازمان و جهت‌بخشی به آن.


دو پرسش مهم که سازمان در اجرای برنامه‌ریزی استراتژیک با آن‌ها روبه‌روست عبارت‌اند از:
* فعالیت موسسه چیست؟
* دلیل انجام این فعالیت چیست؟
برای پاسخ به سوال اول باید رسالت موسسه تعریف شود و پرسش دوم با انتخاب و تعیین اهداف موسسه مربوط پاسخ داده می‌شود.

رسالت
تعریف رسالت می‌تواند آن‌قدر کلی و مبهم باشد که در پایان معنای مشخصی را به ذهن نراند و یا تنها جنبه‌ی تبلیغاتی عمومی داشته باشد و از ایده آل‌هایی سخن بگوید که دست‌یابی به آن‌ها نامکن است. به عقیده‌ی "پیتر دراکر" نبود فلسفه وجودی به تنهایی مهم‌ترین علت شکست‌های بازرگانی است. رسالت یا ماموریت شامل تعریف روشنی از دامنه‌ی فعلی و مورد انتظار کسب‌وکار در چند سال آینده است. رسالت یا ماموریت نشان‌دهنده‌ی نوع کسب‌وکاری است که سازمان در آن فعالیت می‌کند. اعضای سازمان بدون داشتن چشم‌انداز موفقیت از چه‌گونگی تحقق رسالت سازمان آگاهی نخواهند داشت. به بیان دیگر رسالت، هدف سازمان و دلیل انجام وظایفی را که سازمان بر عهده دارد، مشخص می‌کند.


اهداف
اهداف خواسته‌های مشخص‌تری هستند که از ماموریت و بررسی محیطی ناشی می‌شوند عناصر استراتژی مدیریت رده بالاتر به اهداف پایین‌تر تبدیل می‌شوند.در مورد اهداف، بیان این نکته ضروری است که چون زمان و منابع محدود است، اولویت بعدی اهداف اهمیت بسیاری می‌یابد. در این زمینه مصالحه (TROD OFF) برای مثال بین سوددهی و سهم بازار یا سایر اهداف باید به طور کامل روشن باشد تا مهم‌ترین اهداف سازمان به دست آید.


رویکرد برنامه‌ریزی استراتژیک

برای طرح یک برنامه‌ریزی استراتژیک می‌توان سه گام اساسی را در نظر گرفت و بر اساس آن طرح استراتژیک را برنامه‌ریزی و اجرا کرد. این سه گام عبارت است از:

* گام اول: جای‌گاه خود را به عنوان یک سازمان مشخص کنیم؛ (کجا هستیم؟)
* گام دوم: برنامه‌ی ما برای آینده‌ی سازمان چیست؛ (به کجا می رویم؟)
* گام سوم: برای رسیدن به هدف یک رویکرد بنا کنیم و آن را به مرحله اجرا درآوریم.


* ویژگی‌های گام اول: در این مرحله 5 تا 10 درصد وقت، صرف‌ برنامه‌ریزی می‌شود. به عبارتی در این گام، برنامه‌ریزی نقش عمده‌ای ندارند. تنها، جای‌گاه و وضعیت کنونی سازمان تعیین می‌شود و مشخص می‌شود که سازمان در ابتدای کار در کجا قرار دارد.


* ویژگی‌های گام دوم: برنامه‌ریزی در این گام نقش مهمی به عده دارد و 40 تا 60 درصد وقت گروه را به خود اختصاص می‌دهد. کیفیت تصمیمات این گام بر کامیابی برنامه‌ریزی استراتژیک تاثیر بسزا دارد.


* ویژگی‌های گام سوم: در این مرحله نیز 49 تا 60 درصد وقت گروه صرف برنامه‌ریزی می‌شود. هم‌گام با این مرحله، گروه، استراتژی‌ها را برای تحقق چشم‌انداز تدوین می‌کند. در طول اجرای گام سوم، گروه طراحی تاکتیکی را آغاز می‌کند که به تحقق طرح استراتژیک کمک خواهد کرد.


فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک

الگوی برنامه‌ریزی استراتژیک که فرآیند آن بررسی می‌شود، دارای 8 مرحله است و این الگو نسبت به الگوهای دیگر فهرستی مناسب از مواردی تهیه کرده است که ارایه‌ی یک برنامه‌ریزی استراتژیک را ممکن می‌کند الگوی (BRYSON).
مراحل فرآیند مورد نظر برایسون عبارت است از:


* آغاز فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک و حصول توافق درباره‌‌ی آن
* تعیین و شناسایی دستور سازمانی
* روش به وجود آوردن رسالت و ارزش‌های سازمانی
* ارزیابی محیط خارجی (فرصت‌ها و تهدیدها)
* ارزیابی محیط داخلی (نقاط ضعف و قوت)
* شناسایی مسایل استراتژیکی که سازمان با آن‌ها روبه‌روست
* تنظیم استراتژی‌ها برای مدیریت مسایل استراتژیک
* برقراری دیدگاه سازمانی کارساز برای آینده


این هشت مرحله باید به اجرا، نتیجه‌گیری و ارزیابی منتهی شود. باید توجه داشت که نتیجه‌گیری و ارزش‌یابی در هر مرحله از فرآیند انجام شود.

مرحله‌ی اول: آغاز فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک و حصول توافق بر سر آن: هدف از این مرحله گفت‌وگو و جلب حمایت تصمیم‌گیرندگان کلیدی و رهبران فکری به منظور موفقیت برنامه‌ریزی از سازمان هستند توافق به دست آمده باید کوشش‌ها، مراحل مرجع در طول فرآیند، شکل و زمان‌بندی گزارش‌ها و نقش و وظایف اعضا را دربرگیرد.

* مدیران با به کارگیری برنامه‌ریزی استراتژیک می‌توانند پویایی سازمان را دو چندان کنند.
* برنامه‌ریزی استراتژیک با تحلیل عوامل خطرساز محیطی راه حل‌هایی را برای رسیدن به هدف ارایه می‌کند.

مرحله‌ی دوم، تعیین و شناسایی دستور سازمانی:

دستورهای رسمی و غیررسمی که بر عهده سازمان گذارده می‌شود، بایدهایی هستند که سازمان با آن‌ها روبه‌روست. سازمان‌های معمولی به طور دقیق می‌دانند که چه کارهایی را باید انجام دهند و چه کارهایی را انجام ندهند.

مرحله‌ی سوم، روشن کردن رسالت و ارزش‌های سازمان:

در این مرحله تعیین ماموریت سازمان و یا به عبارت دیگر علت وجود سازمان مشخص می‌شود؛ بدین معنا که چرا سازمان به وجود آمده است و برای تحقق چه چیزی تلاش می‌کند. تعیین هدف، می‌تواند مقدار قابل توجهی از تضادهای غیرضروری در سازمان را از بین ببرد و به آسان ساختن مذاکرات و بهره‌وری فعالیت‌ها کمک کند. موافقت بر سر اهداف، زمینه‌هایی را که سازمان در آن‌ها با رقابت روبه‌رو خواهد شد، معین می‌کند. سازمان پیش از تدوین شرح رسالت خود باید گروه‌های تاثیرگذار را مورد بررسی و تجزیه و تحلیلی قرار دهد. تاثیرگذار، فرد، گروه یا سازمانی است که می‌تواند بر منابع و یا برون‌داد سازمان تاثیر بگذارد. به عنوان مثال تعدادی از تاثیرگذاران دولت، شهروندان، مالیات‌دهندگان، اتحادیه‌ها، گروه‌های دارای قدرت نفوذ و احزاب و از تاثیرگذاران سازمان غیرانتفاعی ارباب رجوع، کارکنان و تامین‌کنندگان منابع مالی اشاره کرد.


مرحله چهارم، ارزیابی محیط خارجی:

تیم برنامه‌ریزی باید فرصت‌ها و تهدیدها را به خوبی شناسایی و تعیین کند. مطالعه‌ی محیط خارجی و ارزیابی آن برای بهتر شناختن فضایی است که در آن فعالیت می‌شود. روشن است که اگر محیط ثابت بود موضوع تاثیرات محیطی چندان با اهمیت نبود، اما امروزه تغییر به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر قلمداد می‌شود و به همین دلیل شناخت عوامل تاثیرگذار خارجی بسیار مهم است.
هدف اصلی در این مرحله شناخت فرصت‌ها و تهدیدهاست. هر موقعیتی که به حرکت و پیش‌رفت سازمان کمک کند، فرصت و هر موقعیتی که در عملکرد سازمان مانع ایجاد کند، تهدید نامیده می‌شود.


مرحله پنجم: ارزیابی محیط داخلی:

بیش‌تر سازمان‌ها اطلاعات بسیاری در مورد درون‌دادهای خود دارند اما در مورد استراتژی جاری خود چه به صورت کلی و چه بر مبنای کارکرد، نظر مشخصی ندارند. برای شناخت محیط داخلی سازمان باید از مزیت استراتژیک آن آگاه بود. تحلیل و تشخیص مزیت استراتژیک فرآیندی است که توسط آن بازاریابی، تحقیق و توسعه، منابع و کارکنان و سیستم‌های اطلاعات مدیریت سازمان آزمایش می‌شود تا نقاط قوت و ضعف سازمان شناسایی شود.


مرحله ششم، شناسایی مسایل استراتژیکی سازمان:

مسایل و موضوعات استراتژیک باید در نتیجه‌ی فعالیت بررسی محیطی ظاهر شوند. این موضوعات باید با نقاط ضعف داخل سازمان، تهدیدات خارج سازمان و یا فرصت‌های آینده‌ی سازمان در نظر گرفته شوند. سازمان ممکن است خدمات و رویکردهای جدیدی در ارایه‌ی خدمات پیش‌نهاد کند. موضوع‌های استراتژیک باید به نوعی از موضوع‌های روزمره متمایز شوند و فهرست آن‌ها به عنوان تشکیل‌دهنده‌ی پایه‌های استراتژی‌هایی به کار برده شوند که باید تنظیم و اجرا شوند.

مرحله‌ی هفتم، تدوین استراتژی‌ها، برای مدیریت مسایل:

تنظیم و تدوین استراتژی که گاهی طرح اجرایی نامیده می‌شود، مرحله‌ای است که در آن موضوع‌های استراتژیک استنتاج شده از مراحل قبلی به صورت اجرایی در می‌آیند. در این مرحله استراتژی‌هایی برای تحقیق اهداف عینی منتخب تنظیم می‌شوند و می‌توان در عمل آن‌ها را طرح‌های اجرایی که نشان‌دهنده‌ی مراحل اصلی، پاسخ‌گویی‌ها، ضرب‌الاجل‌ها و منابع مورد نیازجهت تحقیق اهداف عینی هستند، دانست.

یک استراتژی کارساز باید با چند معیار مطابقت داشته باشد، از نظر فنی قابل اجرا و از نظر سیاسی مورد قبول گروه‌های تاثیرگذار کلیدی باشد و با فلسفه و ارزش‌های محوری سازمان هماهنگ باشد. افزون بر این، استراتژی کارساز باید مسایل اخلاقی، معنوی و قانونی را نیز رعایت کند.


مزایای برنامه‌ریزی استراتژیک


* یکی از مزایای برنامه‌ریزی استراتژیک های بودن آن است. این نوع برنامه‌ریزی جهت و مسیر فعالیت‌ها و عملیات سازمان را مشخص می‌سازد و به عنوان راهنمای سازمان عمل می‌کند.

* جهت‌گیری آینده، اولویت‌ها را مشخص می‌کند و تصمیم‌های امروز را در پرتو پیامدهای آینده اتخاذ می‌کند.

* برنامه‌ریزی استراتژیک نقش هماهنگ‌کننده بین برنامه‌های عملیاتی سازمان را انجام می‌دهد و اقدامات واحدهای مختلف را در یک مسیر جهت می‌بخشد.

* با اوضاع و شرایطی که به سرعت دست‌خوش تغییر می‌شوند، به روشی کارساز برخورد و کار تیمی و تخصصی کارشناسی ایجاد می‌کند.

* برنامه‌ریزی استراتژیک با نگرش بلندمدت، به پیش‌بینی‌های آینده می‌پردازد و از این رو دارای اطلاعاتی است که برای اقدامات درازمدت مدیران مفید است.

* برنامه‌ریزی و مدیریت استراتژیک خواهان بینش استراتژیک در سراسر واحدهای سازمانی و از جمله همه‌ی سیستم‌های اداری است و به جای این‌که عملی مکانیکی باشد نقش محوری افراد، گروه‌ها و نفوذ فرهنگ سازمان را به رسمیت می‌شناسد.


محدودیت‌ها
با وجود مزایای برشمرده شده برنامه‌ریزی استراتژیک بسیاری از صاحب‌نظران نیز برنامه‌ریزی استراتژیک را ناکارا و گاهی اوقات زاید می‌دانند و محدودیت‌هایی را در جهت کاربرد آن بیان می‌دارند که عبارت است از:


* بالا بودن هزینه‌هایی که برای برنامه‌ریزی مورد نیاز است و بیش‌تر سازمان‌های کوچک امکان استفاده از آن را پیدا نمی‌کنند؛
* از نظر زمانی این نوع برنامه‌ریزی نیاز به زمان طولانی دارد. سازمان‌ها برای برنامه‌ریزی باید مدت‌زمان زیادی وقت صرف کنند و مراحل مختلف این فرآیند را پشت سر نهند تا سیستم برنامه‌ریزی استراتژیک بتواند شروع به کار کند.


* فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک بیش از آن‌چه هست یا می‌تواند باشد، منطقی و تحلیلی ارایه شده است. طرح آن بیش از اندازه ذهنی است و نمی‌تواند پویایی‌های اجتماعی- سیاسی کار در هر سازمان را به شمار آورد؛

*تصمیم‌گیری در مورد ماموریت و اهداف همواره ساده نیست و ممکن است معنایی نداشته باشد؛

*برنامه‌ریزی استراتژیکی از نظر تخصصی نیاز به نیروی انسانی متخصص دارد که در دست‌رس همه‌ی سازمان‌ها نیست؛
*دست‌رسی نداشتن سازمان‌ها برای رسیدن به اطلاعات جامع و به موقع در مورد محیط، تحولات و رویدادهای کلان محیطی؛
*ناآشنایی مدیران با مباحث مدیریت استراتژیک و برنامه‌ریزی استراتژیک و بی‌اعتمادی آن‌ها به برنامه‌ریزی استراتژیک.

*الوانی، سید مهدی، مدیریت عمومی، نشرنی، 1376، چاپ دهم.

* براین کوبین، جیمز و منیزبرگ، هنری و جیمز رابرت، مدیریت استراتژیک، ترجمه محمد صائبی، مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1376، چاپ دوم.

*رضاییان، علی، اصول مدیریت، انتشارات سمت، چاپ ششم، 1371.

*زاهدی، شمس‌السادات و الوانی، سید مهدی و فقیهی، ابوالحسن، فرهنگ جامع مدیریت، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ دهم، 1379.

*صادق‌پور، ابوالفضل و مقدس، جلال، نظریه سازمان مدیریت و علم مدیریت، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ هفتم، 1374.

روند برنامه ریزی استراتژیک

آزمون آنلاین کارگاه نوآوری و کارآفرینی پایه یازدهم | پودمان 1: حل خلاقانه مسئله‌ها

آزمون آنلاین کارگاه نوآوری و کارآفرینی پایه یازدهم | پودمان 1: حل خلاقانه…

تیم مدیریت گاما

آزمون تستی کارگاه نوآوری و کارآفرینی پایه یازدهم | پودمان 2: نوآوری و تجاری سازی محصول

آزمون تستی کارگاه نوآوری و کارآفرینی پایه یازدهم | پودمان 2: نوآوری و…

تیم مدیریت گاما

آزمون تستی کارگاه نوآوری و کارآفرینی پایه یازدهم | پودمان 5: ایجاد کسب و کار نوآورانه

آزمون تستی کارگاه نوآوری و کارآفرینی پایه یازدهم | پودمان 5: ایجاد کسب…

تیم مدیریت گاما

سوالات امتحان کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان | پودمان 1: حل خلاقانه مسئله‌ها

سوالات امتحان کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان | پودمان 1: حل خلاقانه مسئله‌ها

آزمون پودمانی کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم | پودمان 4: بازاریابی و فروش

آزمون پودمانی کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم | پودمان 4: بازاریابی و فروش

آزمون پودمانی کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان فنی و حرفه ای کوثر | پودمان 3: طراحی کسب‌وکار

آزمون پودمانی کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان فنی و حرفه ای کوثر | پودمان…

نمونه طرح کسب و کار درس کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم | ارزيابي سرمايه، بازار كار و اشتغالزائي يك واحد توليدي رب گوجه فرنگي

نمونه طرح کسب و کار درس کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم | ارزيابي سرمايه، بازار…

یداله سالمی نوح

آزمون تستی نوبت اول کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان فنی شهید دیدگانی | پودمان 1 و 2

آزمون تستی نوبت اول کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان فنی شهید دیدگانی |…

آزمون تستی کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان فنی علی | پودمان 1 تا 5

آزمون تستی کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان فنی علی | پودمان 1 تا 5

سوالات آزمون نوبت دوم کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان شهید صدر لاهیجان | خرداد 1400

سوالات آزمون نوبت دوم کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان شهید صدر لاهیجان…

سوالات امتحان کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان | پودمان 5: ایجاد کسب‌وکار نوآورانه

سوالات امتحان کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان | پودمان 5: ایجاد کسب‌وکار…

راهنمای گام به گام کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم | پودمان 5: طراحی برای کسب و کار

راهنمای گام به گام کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم | پودمان 5: طراحی برای کسب و…

سوالات امتحان کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان | پودمان 4: بازاریابی و فروش

سوالات امتحان کارگاه نوآوری و کارآفرینی یازدهم هنرستان | پودمان 4: بازاریابی و فروش

روند تکاملی برنامه ریزی استراتژیک از اقتصاد سنتی به اقتصاد نوآوری

برنامه ریزی استراتژیک در دهه 1950 وارد دنیای مدیریت شد و در طول سال های گذشته طرفداران و منتقدان زیادی داشته است. بنابراین پارادایم ها، مکاتب، روش های متعدد کمی و کیفی و ابزارهای گوناگون برنامه ریزی استراتژیک توسط متخصصین ایجاد شده اند. در مقاله حاضر، برای اولین بار به مروری بر چهار سطح تاثیرگذار در برنامه ریزی استراتژیک و خصوصیات هر یک از این سطوح، پرداخته شده است. این چهار سطح در دو زمینه اصلی طبقه بندی شده اند که عبارت اند از: اقتصاد سنتی و اقتصاد نوآوری. در حقیقت، سه سطح اول پاسخ هایی به بحران های مختلف برخاسته از اقتصاد سنتی و چهار سطح بعدی درمورد ظهور پارادایم های جدید در برنامه ریزی استراتژیک (اقتصاد نوآوری) می باشند. سطح اول با معرفی برنامه ریزی استراتژیک به دنیای مدیریت آغاز شده و اجرای ضعیف استراتژی ها به عنوان بحران موجود در این زمینه در نظر گرفته می شوند. سطح دوم، به ارایه ابزارهای مفیدی (BSC) جهت اجرای موفقیت آمیز استراتژی ها می پردازد. در سطح سوم با معرفی گونه جدیدی از استراتژی روند برنامه ریزی استراتژیک ها (استراتژی تنومند)، تحولات سریع محیطی و عدم اطمینان عمیق، مورد بررسی قرار خواهند گرفت و بالاخره در سطح چهارم، بر ظهور پارادایم جدید در کسب و کار از طریق معرفی استراتژی متوازن، شهادت می دهیم. هدف اصلی این مقاله، تاکید بر تحول برنامه روند برنامه ریزی استراتژیک ریزی استراتژیک در طول زمان، با وجود الزامات و انتقاداتی که علیه آن وجود دارد، می باشد.

شرکت بهبود پژوهان سبز

منظور از برنامه ريزي استراتژيك “تعيين منظم اهداف استراتژيك ، اجرا و كسب آنهاست.“ اين نوع برنامه ها بلند مدت بوده (3تا5سال) و شامل تصميمات اساسي در مورد مسائل عمده سازمان و دستيابي به اهداف كليدي است.

مراحل اصلی برنامه ریزی استراتژیک

  • تعیین ماموریت
  • بررسی عوامل داخلی (شناسایی نقاط قوت و ضعف)
  • بررسی عوامل خارجی (شناسایی فرصت ها و تهدیدات )
  • تعیین هدف های بلند مدت
  • تدوین ،ارزیابی و انتخاب استراتژی ها
  • تعیین اهداف سالیانه و سیاست ها
  • تخصیص منابع
  • محاسبه و ارزیابی عملکرد

مزایای برنامه ریزی استراتژیک

  • قبل از پیش آمدن مشکلات احتمالی از وقوع آنها خبر می‌دهد.
  • تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکس‌العمل در برابر تغییرات را فراهم می‌کند.
  • هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین می‌کند.
  • برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بستر مناسب ایجاد می‌کند.
  • به مدیران کمک می‌کند که درک روشن‌تری از سازمان داشته باشند.
  • شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسان‌تر می‌سازد.
  • قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها ارائه می‌دهد.
  • به مدیران کمک می‌کند که تا در راستای اهداف تعیین شده تصمیمات اساسی را اتخاذ کنند.
  • به نحو مؤثرتری زمان و منابع را به فرصت‌های تعیین شده تخصیص می‌دهد.
  • ترتیب‌دهی اولویتها را در قالب زمانی برنامه فراهم می‌آورد.
  • مزیتی برای سازمان در مقابل رقیبان به دست می‌دهد.
  • بعد کلان نگر این برنامه مانع از ایستایی سازمان می‌شود و آینده سازمان را تضمین می کند

عوامل رقابت از دیدگاه مایکل پورتر

  • هم چشمي بين سازمانهاي رقيب
  • توان بالقوه براي ورود رقباي جديد
  • توان بالقوه براي توسعه محصولات جايگزين
  • توان عرضه‏كنندگان مواد اوليه در چانه‏زدن
  • توان مصرف‏كنندگان در چانه‏زدن

همچنین مايكل پورتر مدل راهبردهاي رقابتي را كه توجه ويژه اي به محيط رقابتي موجود و بالقوه سازمان دارد ، ارائه كرده است. اين استراتژيها با تحليل محيط رقابتي سازمان شروع مي‏شود. از دیدگاه پورتر با توجه به مزیت رقابتی یکی از استراتژی های ذیل را انتخاب نماید:

  • استراتژی رهبری هزینه (Cost Leadership)
  • استراتژی متمایز سازی (differentiation)
  • صرف هزینه بصورت متمرکز Cost Focus
  • متمایز سازی بصورت متمرکز (Focused differentiation)

شرکت بهبود پژوهان سبز با توجه به مهم بودن موضوعات راهبردی سازمان ها یکی از زمینه های اصلی فعالیت خود را چه در موضوع آموزش و چه در بحث مشاوره به برنامه ریزی استراتژیک اختصاص داده و آمادگی کامل دارد که تجربیات خودرا در اختیار مشتریان قرار دهد.

بهبود پژوهان سبز

شرکت بهبود پژوهان سبز در سال 85 با هدف مشاوره و آموزش واحد های صنعتی در حوزه های های مدیریت کیفیت و بهره وری ،مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک ،مدیریت پروژه و نگهداری و تعمیرات و مدیریت دارائی فیزیکی تاسیس گردید. این شرکت از زمان تاسیس تا بحال موفق شده پروژه های متنوعی را در حوزه های مرتبط با تولید و مهندسی صنایع انجام دهد.ازجمله خدمات و پروژه های انجام شده در حیطه مشاوره و پیاده سازی استاندارد های بین المللی ایزو ،امکان سنجی طرح های توجیهی ،پروژه های افزایش ظرفیت و کاهش ضایعات ، اجرا و پیاده سازی سیستم های مختلف نگهداری و تعمیرات (PM&TPM) می باشد.

پیوند های مفید

ارتباط با ما

استان گلستان - گرگان
ویلاشهر - بین ویلای 15 و 17
مجتمع گیتی - واحد 29 - کدپستی : 4916633167



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.