قیمت حبابی سهام در بورس آمریکا


«جرمی گرانتام» (که بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ را پیش‌بینی کرده بود) از بروز چهارمین «ابرحباب» اقتصادی در ۱۰۰ سال اخیر خبر می‌دهد.

سقوط بازارهای مالی و حباب قیمت به چه معنی هستند؟

سقوط بازارهای مالی در نتیجه ضعف سرمایه گذاران در کنترل احساساتشان رخ می‌دهد. حباب قیمت زمانی اتفاق میفتد که سرمایه گذاران تقاضای زیادی برای سهام شرکت دارند که این افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت ورای ارزش واقعی و معقول سهام می‌شود. درواقع فرآیند افزایش قیمت هر سهمی باید به این دلیل باشد که یک اتفاق مثبت یا اثرگذار در شرکت، صنعت، بازار یا اقتصاد رخ داده باشد و این اتفاق موجب تغییر ارزش سهام شرکت و افزایش قیمت آن شود.

اما در پدیده حباب قیمت افزایش قیمت سهام صرفاً به علت اتفاقات بنیادی نیست. بلکه ممکن است سرمایه گذاران به دلایل احساسی و بدون منطق بر اساس شایعات کاذب شروع به خرید یک سهم کنند که این اتفاق منجر به افزایش تقاضا و کمبود عرضه و درنتیجه بالا رفتن نجومی قیمت شود. درست مانند اتفاقی که برای هندوانه در شب یلدای ایرانیان می‌افتد. هندوانه‌ای که مدتی قبل به قیمت واقعی در بازار به فروش می‌رسید، اندکی قبل از آخرین روز پاییز تا ده برابر قیمت خریدوفروش می‌شود.

بنابراین مانند حباب های صابونی که کودکان با دستگاه‌های حباب‌ساز درست می‌کنند، حباب های سرمایه گذاری هم همان‌طور ایجاد شده و بزرگ می‌شوند، اما ازآنجایی‌که منشأ ایجادکننده آن حباب ها یک پدیده غیرواقعی بوده است، درنهایت می‌ترکد و وقتی ترکید پولی که در آن‌ها سرمایه گذاری شده است، به باد می‌رود.

اما سقوط بازارهای مالی، یک کاهش قابل توجّه در ارزش کل بازار است و بدون شک به ترکیدن حباب قیمت مربوط می‌شود و موقعیتی ایجاد می‌کند که بیشتر سرمایه گذاران در تلاش برای فرار از بازار بورس متقبل زیان‌های فراوان می‌شوند.

در دوره‌ای که شاخص بورس مدام در حال کاهش است و قیمت‌ها هر روز با کاهشی چشمگیر همراه هستند، سرمایه گذاران وحشت‌زده برای اینکه کمتر زیان کنند، تلاش می‌کنند تا سهام خود را هر چه سریع‌تر بفروشند و بار سهام در حال کاهش قیمت خود را روی دوش سایر سرمایه گذاران قرار دهند.

هجوم سرمایه گذاران برای فروش سهام یک یا چند شرکت به سقوط شاخص بورس بیشتر دامن زده و درنهایت به سایر شرکت‌ها نیز تسری پیدا می‌کند. معمولاً به دنبال سقوط شاخص، بازار بورس و اقتصاد دچار رکود می‌شوند.

رابطه بین حباب قیمت و سقوط بازارهای مالی مشابه رابطه بین ابرها و باران است. همان‌طور که می‌دانید از آسمان ابری همیشه باران نمی‌بارد، یعنی وجود ابر در آسمان تضمین‌کننده بارندگی نیست، اما بارش باران بدون وجود ابر امکان‌پذیر نیست. با در نظر گرفتن جناس موجود در این مثال، حباب ها شبیه به ابر و بحران های مالی شبیه به باران هستند. ازلحاظ تاریخی، بحران های مالی همیشه از حباب های قیمت ناشی شده‌اند و هرچه حباب ها بزرگ‌تر (ابرها ضخیم و فشرده‌تر) باشد، باران سنگین‌تری خواهد بارید.

در اینجا لازم است تا به تفاوت بین سقوط قیمت و تعدیل (اصلاح) قیمت که می‌تواند بعضی‌اوقات گیج‌کننده باشد، اشاره کنیم. تعدیل یا اصلاح قیمت نوعی مکانیزم بازار بورس برای درس عبرت دادن به سرمایه گذاران بسیار سرمست است. سرمایه گذارانی که بی‌مهابا و بدون تحقیق اقدام به خرید سهامی می‌کنند که بیش‌ازاندازه واقعی قیمت گذاری شده است.

به‌عنوان یک قانون کلی، تعدیل یا اصلاح قیمت نباید از یک ضرر ۲۰ درصدی در بازار فراتر رود؛ یعنی قاعدتاً نباید هیچ سهمی در بازار بیشتر از ۲۰ درصد ارزش واقعی قیمت گذاری و خریدوفروش شود.

یکی از سقوط های بسیار وحشتناک در بورس آمریکا به سال ۱۹۸۷ برمی‌گردد. در آن سال فعالان بازار به‌اشتباه کاهش قیمت سهام را به‌عنوان اصلاح قیمت‌ها تعبیر کردند.

حالا که با تعریف سقوط بازارهای مالی و حباب قیمت آشنا شدیم، می‌توانید نگاهی به بحران های مالی در قرن بیستم بیندازید و درس‌های لازم را از این بحران ها بگیرید. از ستون سمت چپ سایر مقالات مدیر مالی با موضوع بحران های مالی را مطالعه کنید.

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

معرفی 4 غول‌هـای حبـاب‌سـاز در بورس آمریکا

اقتصادنیوز : هیولاهای بورس نزدک آمریکا روز به روز قوی‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند. آمارها نشان می‌دهد ارزش بازار۵ شرکت فعال در حوزه فناوری از تمام ۴۹۵ شرکت دیگر مشارکت‌کننده در شاخص S&P۵۰۰ بیشتر شده است.

معرفی 4 غول‌هـای حبـاب‌سـاز در بورس آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز این ۵ شرکت‌ حاضر در منطقه سیلیکون‌ولی در جنوب شرقی سانفرانسیسکو، که نماد پیشرفت‌های حوزه فناوری است، سایه سنگین خود را روی بزرگ‌ترین اقتصاد بزرگ جهان انداخته‌اند.

غول‌هـای حبـاب‌سـاز در وال‌استـریت

هرچند رکود اقتصادی ناشی از شیوع بیماری کووید-۱۹ اقتصاد آمریکا را فلج کرده؛ اما درست در همین زمان، ۵ غول حوزه فناوری یعنی اپل، آمازون، مایکروسافت، فیس‌بوک و آلفابت به طرز دیوانه‌واری در حال رشد قیمت سهام و افزایش ارزش بازار خود هستند. وزارت تجارت آمریکا روز پنج‌شنبه ۹ مرداد (۳۰ جولای) در گزارش فصلی خود از کاهش بی سابقه تولید ناخالص ملی این کشور در ۳ ماه دوم سال ۲۰۲۰ خبر داد. این آمار اقتصادی منفی، به گفته تحلیلگران، بدتر از دوران رکود بزرگ در دهه ۲۰ میلادی است و به عبارت دیگر، در تمام تاریخ اقتصاد آمریکا بی‌سابقه است.

حباب دات‌کام جدید در بورس آمریکا؟

ارزش بازار اپل، آمازون، مایکروسافت، فیس‌بوک ۴ شرکت بزرگ حوزه فناوری مجموعا در هفته گذشته از ۵ تریلیون دلار عبور کرد. برای درک این عدد خوب است بدانید ارزش بازار این غول‌ها، از کل تولید ناخالص ملی آلمان، به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا، بیشتر است. این اتفاق برای بسیاری از تحلیلگران اقتصادی یادآور دوران «حباب دات‌کام» در حد فاصل سال ۱۹۹۷ تا زمان ترکیدن این حباب در سال ۲۰۰۳ است. در طول آن دوره آینده روشنی برای شرکت‌های اینترنتی، پیش‌بینی می‌شد، همین خوش‌بینی به شکل‌گیری حبابی بزرگ در بازار منجر شد. در این روند سهام شرکت‌های اینترنتی به شکل افسار گسیخته‌ای افزایش قیمت را تجربه کرد. آمازون و مایکروسافت از معدود جان به در بردگان آن حباب هستند. سهام این شرکت‌ها به طرز دیوانه‌واری حجم وسیعی از سرمایه‌گذاری‌ها و نقدینگی بازار را به خود جذب کرد. زمانی که حباب به نهایت ظرفیت خود رسید؛ بازار متوجه شد این شرکت‌ها درآمد بسیار کمی دارند در نتیجه، حباب دات کام ترکید، بازار سهام فرو ریخت و بسیاری از این نوع شرکت‌ها کاملا ورشکست شدند. حالا در سال ۲۰۲۰ نیز طی چند ماه اخیر بسیاری از اقتصاددانان، سیاست‌گذاران مالی و تحلیلگران بازار هشدار می‌دهند رشد حبابی مشابهی در بازارسهام نیویورک شکل گرفته که باز هم بر پایه رشد غول‌های بخش فناوری است. هرچند مخالفان می‌گویند در این الگو، تفاوت‌های بنیادینی با حباب دات کام وجود دارد.

الگوهای تاریخی شکل‌گیری حباب

اقتصاددانان و مورخان برجسته‌ای تلاش کرده‌اند درباره الگوهای تاریخی و اشتراکات و ماهیت تکراری سوداگری دربازارهای مالی نکاتی را به ما گوشزد کنند. چارلز کیندلبرگر، تاریخ‌نگار و اقتصاددان برجسته در کتاب «جنون، هراس و سقوط» در توصیف شرایط لازم برای وجود داشتن حباب ۵ مرحله را توصیف می‌کند: جابه‌جایی (ما آن را نوآوری تکنولوژیک می‌نامیم)، گسترش پولی (ما آن را سیاست نرخ بهره صفر و کاهش کمی می‌نامیم)، معاملات سوداگرانه (ما ‌آن را سفته بازی مشتریان خرد می‌نامیم)، رمیدگی بازار (ما آن ‌را سقوط می‌نامیم) و بی‌اعتباری (ما آن را بازار خرسی سکولار می‌نامیم). مطابق این الگو به نظر می‌رسد بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا در مرحله سوم از پنج مرحله حباب کیندلبرگر است. فدرال رزرو نیز با تثبیت نرخ بهره بانکی در حدود صفر درصد کماکان به تلاش خود برای گسیل هر چه بیشتر پول به بازار ادامه می‌دهد و ارزش دلار را به پایین ترین میزان ۲ ساله رساند. برخی معتقدند این سیاست فدرال رزرو به بورس و کل اقتصاد آمریکا لطمه می‌زند. تحلیلگران نشریه نشنال معتقدند به رغم سپری کردن بهترین دوره سه ماهه بازار سهام در ۲۰ سال اخیر، وضعیت بورس اوراق بهادار در آمریکا ناپایدار، نامشخص و بسیار خطرناک است. بخش بزرگی از این رخداد حاصل سیاست‌های فدرال رزرو آمریکا است که از ماه مارس تریلیون‌ها دلار پول را به بازار پمپاژ کرده تا شاید با رکود اقتصادی مقابله کند، اما این سیاست در عمل تنها به فربه شدن غول‌های فناوری در بورس منجر شده و نقدینگی تزریق شده به بازار نه در بخش‌های واقعی اقتصاد که به سوی بورس و مشخصا بزرگ‌ترین‌ها روانه شده زیرا بسیاری از سرمایه‌گذاران بورس، سهام این شرکت‌ها را پناهگاه‌های امن خود در بازار می‌پندارند.

انفجار ارزش ۵ هیولا

فوربس به تازگی در گزارشی اعلام کرده رشد ۵ شرکت بزرگ فعال در سیلیکون‌ولی در حالی ادامه دارد که قیمت سهام سایر نماد‌های موجود در سبد شاخص S&P۵۰۰ تغییر محسوسی نداشته و حتی در بسیاری موارد کاهشی بوده است.

از سوی دیگر به گزارش مارکت واچ، از ابتدای سال ۲۰۲۰ سهام فیس‌بوک ۵۹/ ۲۳ درصد، سهام اپل ۷۴/ ۴۴ و مایکروسافت ۳۰ درصد و سهام آمازون ۲۶/ ۷۱ درصد افزایش قیمت را تجربه کرده‌‌اند. نشریه بارونز در گزارش اخیر خود درباره غول‌های فناوری اعلام کرد: افزایش ارزش سهام ۵۰ درصدی این شرکت‌ها در حالی رقم خورده که اکثر شرکت‌های حاضر در شاخصS&P۵۰۰ در سطوحی پایین‌تر از قیمت خود در ژانویه قرار دارند و روند آنها منفی است. در واقع سرپا ماندن و حتی رشد دو شاخص S&P۵۰۰ و نزدک-۱۰۰ وابستگی بسیار شدیدی به این شرکت‌ها دارد. به گزارش سی‌ان‌بی‌سی، ۴ شرکت اپل، مایکروسافت، آمازون و فیس‌بوک به‌عنوان شاخص‌سازهای اصلی بازار بیش از یک پنجم کل شاخص S&P۵۰۰ و ۳۴ درصد کل شاخص نزدک-۱۰۰ را نمایندگی می‌کند که آماری حیرت انگیز است. به گزارش فوربس، این نسبت در سال ۲۰۰۰ و در اوج حباب دات‌کام، برای ۵ شرکت بزرگ شاخص S&P یعنی مایکروسافت، سیسکو سیستم، جنرال الکتریک، اینتل و اکسون موبیل ۱۸ درصد بود.

البته باید در نظر داشت که نمی‌توان تمام این رشد را به حباب نسبت داد، بلکه پایه‌های مادی واقعی در این رشد نیز شریک هستند، مثلا گزارش سه ماه دوم ۲۰۲۰ این شرکت‌ها نشانگر افزایش چشمگیر درآمد این شرکت‌ها در دوره رکود اقتصادی بوده که به دلیل رونق کسب و کارهای آنلاین و قرنطینه خانگی است. پس از انتشار همزمان این گزارش‌ها سهام اپل ۱۰ درصد رشد کرد و به بالاترین نرخ در تاریخ خود رسید. فیس‌بوک و آمازون هم هر کدام به ترتیب ۷ و ۷/ ۳ درصد رشد را تجربه کردند و شاخص S&P۵۰۰ تنها در ماه جولای تحت تاثیر رشد این شرکت‌ها توانست ۵/ ۵ درصد دیگر رشد کند.

استراتژی تقسیم سهام اپل و آینده بازار

شرکت اپل نیز روز جمعه تصمیم گرفت تا تقسیم سهام ۱ به ۴ را اجرا کند، آن‌هم در زمانی که ارزش هر سهم این شرکت تا نزدیکی ۴۰۰ دلار رسیده بود و پس از اعلام این تصمیم از سوی شرکت اپل ارزش آن در روز جمعه به ۴۲۵ دلار در هر سهم رسید. تقسیم سهم فرآیندی است که در روز ۲۴ آگوست و پس از بسته شدن بازار هر سهم این شرکت را به ۴ سهم تبدیل و قیمت آن را برای هر سهم نیز تقسیم بر ۴ می‌کند و قیمت سهام را کاهش و توان مشارکت برای سرمایه‌گذاران بیشتر را فراهم می‌کند. جالب است بدانید که فرآیند تقسیم سهم در جریان حباب دات‌کام ابزاری پرطرفدار برای شرکت‌ها بود و با افزایش تعداد و ارزان‌سازی هر سهم مشارکت بیشتری را جذب کردند و با ایجاد صف خریدهای بزرگ قیمت سهام خود را به سرعت چندین برابر می‌کردند. این سیاستی است که اپل نیز اکنون در پیش‌گرفته است. وارن بافت، غول وال استریت و مالک کمپانی برکشایر هاتوی همواره از مخالفان جدی فرآیند تقسیم سهم بوده و معتقد است این کار باعث بی‌ثباتی بیشتر در بازار شرکت‌ها و سرمایه سهامداران می‌شود.

باید دید در آینده نه چندان خوش‌بینانه پیش‌روی بورس نزدک، این بازار وارد فازهای نهایی حباب خود خواهد شد و سقوط می‌کند یا خیر. در قیمت حبابی سهام در بورس آمریکا صورت سقوط این بازار ضربه‌ای جبران ناپذیر به اقتصاد جهانی وارد خواهد شد و می‌تواند بحران‌های دوقلو دهه ۱۹۳۰ و دوران رکود بزرگ را تکرار کند. در جریان بحران‌های دوقلو دوران رکود بزرگ ابتدا بازار سهام سقوط کرد و سپس بروز بحران بانکی تمام اقتصاد آمریکا و جهان را بلعید. حالا هم پس از بحران کرونا و تعطیلی اقتصادهای جهان، ممکن است سقوط بورس در آمریکا بحرانی به مراتب جدی‌تر و خطرناک‌تر را به جان اقتصاد جهانی بیندازد.

بورس آمریکا؛ یادآور حباب دات‌کام

این روزها وال‌استریت به‌رغم رشد چشمگیر و ثبت رکوردهای جدید، در بی‌ثباتی نسبی به سر می‌برد و نوسانات چشمگیر در جلسات معاملاتی کاملاً مشهود است. رشد افسارگسیخته بازار سهام و فرار سرمایه از بخش‌های واقعی اقتصاد به سوی بورس، بسیاری از تحلیلگران را نگران کرده است. هر‌چند برخی معتقدند که بازار در معرض خطر جدی قرار ندارد، اما برخی معامله‌گران، اقتصاددانان و تحلیلگران بر این باورند که الگوهای حباب دات‌کام (که در ابتدای قرن جاری منجر به فروپاشی بازار سهام و ایجاد رکودی بزرگ شد) در حال تکرار است.

رکود ناشی از شیوع بیماری کووید 19 در کنار سیاست پول‌پاشی فدرال‌رزرو و دیگر بانک‌های مرکزی جهان برای تحریک تقاضا در اقتصاد، بیش از آنکه به تحریک تقاضا و بازیابی نسبی اقتصادی منجر شود؛ فرار سرمایه به سوی بازار سهام را رقم زده است. این سرمایه برای حفظ ارزش خود و بازدهی متمایل به سرمایه‌گذاری در بزرگ‌ترین شرکت‌های بورسی و مشخصاً شرکت‌های حوزه فناوری است که به عقیده بسیاری منجر به شکل‌گیری حبابی بی‌سابقه در بازار سرمایه شده است. حبابی که در صورت تخلیه شدن پس از رکود بزرگ ناشی از شیوع کرونا می‌تواند ضربات جبران‌ناپذیری به اقتصاد جهانی وارد کند و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان را با خطراتی چون فقر، بیکاری و نابودی بخش بزرگی از سرمایه روبه‌رو کند.

در حال حاضر فکر سرمایه‌گذاران معطوف به عوامل پر‌شماری از جمله برنامه محرک اقتصادی جو بایدن است که از یک‌سو امیدواری‌ها را افزایش داد و از سوی دیگر با انتقادات قانونگذاران در مجلس نمایندگان به دلیل ایجاد کسری بودجه روبه‌رو شده است. نوسانات حاد روزانه موجود در بازار بسیاری را نگران کرده است، اما مگان هورنمن از وردنس کاپیتال ادوایسرز (Verdence Capital Advisors) معتقد است که این نوسانات چندان نگران‌کننده نیست و به نوعی طبیعی است. او معتقد است که در ۱۰۰ روز اول سرکار آمدن دولت جو بایدن چنین رخدادهایی ناگزیر است، چراکه سرمایه‌گذاران در حال تحلیل میزان پایبندی او به وعده‌های انتخاباتی کارزار او و پیامدهای آن هستند. در این میان زمان انتشار گزارش عملکرد سه ‌ماه پایانی سال ۲۰۲۰ شرکت‌ها نیز فرا رسیده است و احتمال تشدید این نوسانات و ایجاد ضعف‌هایی جدی در بازار وجود دارد.

اما سرکار آمدن دولت جو بایدن و انتصاب جنت یلن، رئیس اسبق فدرال‌رزرو به سمت وزیر خزانه‌داری ایالات متحده می‌تواند بسیاری از معادلات را فراتر از آنچه تصور می‌شد تغییر دهد. رای اعتمادی را که یلن از مجلس سنا گرفت، شاید بتوان آغاز دوران همکاری تنگاتنگ و بی‌سابقه‌ای بین وزارت تحت مدیریت یلن و فدرال‌رزرو تحت مدیریت جی پاول دانست. به نظر می‌رسد فدرال‌رزرو قصد دارد تا زمانی که بیکاری در ایالات متحده به سطح پیش از همه‌گیری بازنگشته، نرخ بهره را در پایین‌ترین سطوح نگه دارد.

نتیجه سیاست‌های تورم‌زای اقتصادی که در برابر رکود ایجاد‌شده ناشی از همه‌گیری اتخاذ شده است بیش از هر چیزی به بازار سهام کمک می‌کند. چراکه با کاهش نرخ بهره و محرک‌های اقتصادی جو بایدن، تقاضا افزایش می‌یابد و با ارزیابی‌های بیش از حد انتظار خوش‌بینانه‌ای که درباره شرکت‌ها صورت گرفته است، احتمالاً شاهد رکوردهای جدید بیشتری در بازار اوراق بهادار باشیم. برای مثال تنها باید به این امر توجه کرد که شاخص اس‌اند‌پی ۵۰۰

(S&P 500) به شکل عجیبی ۱۵ درصد بالاتر از سطوح میانگین ۲۰۰روزه خود قرار دارد. این امر نشانگر ارزیابی‌های مثبت افراطی و تا حدی غیر‌واقعی است، به گونه‌ای که ارزش بازار شرکت‌های شاخص حاضر در این شاخص برابر با ۱۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی است که در تاریخ چنین آماری بی‌سابقه است. به همین دلیل برخی از تحلیلگران معتقدند که بازار سرمایه می‌تواند مستعد اصلاح کوتاه‌مدت باشد اما احتمالاً پس از بازگشایی مجدد اقتصاد حرکت خود را به سوی اوج‌های تازه ادامه خواهد داد. با این حال باید توجه داشت که پس از پایان همه‌گیری و بازگشت اقتصاد به عملکرد عادی خود، هر زمان تورم واقعاً مهار شود (که احتمالاً دو سال یا بیشتر طول خواهد کشید)، بورس‌های آمریکا و حتی سایر نقاط جهان ممکن است با کاهش رونق طولانی‌مدت مواجه شوند. چنین وضعیتی مشابه آن چیزی است که در اواخر دهه ۶۰ میلادی تا اوایل دهه ۷۰ در آمریکا رخ داد و نهایتاً سیاستگذاران مجبور شدند از طریق ابزارهای مالی و پولی برای نجات بازار وارد عمل شوند.

نگرانی بانک‌های سرمایه‌گذاری از وضعیت بازار

به‌رغم آنکه در روز دوشنبه هفته گذشته شاخص‌های عمده سهام در بازار جهانی به اوج جدیدی دست یافتند اما بانک‌های وال‌استریت، دچار تردیدهایی در این مورد هستند که رونق بازار در شرایط کنونی شباهت زیادی به دوران حباب دات‌کام دارد. میسلاو ماتیکا، استراتژیست بازارهای سهام جهانی در بانک جی پی مورگان (JP Morgan) روز دوشنبه در یادداشتی به مشتریان گفت: «ما سوالات زیادی در مورد اینکه آیا حبابی به طور بالقوه در بازارهای مالی شکل می‌گیرد یا خیر، دریافت می‌کنیم.» البته تیم‌های تحقیقاتی در بانک‌های بزرگ کماکان در به صدا درآوردن زنگ خطر مردد هستند چراکه نرخ بهره در پایین‌ترین سطوح تاریخی خود قرار دارد و حجم بسیار زیادی از پول نقد، هنوز توسط بانک‌های مرکزی چاپ و به بازار تزریق می‌شود. در این اوج جدید تاریخی بازار سرمایه تقاضا برای شرکت‌هایی که عرضه اولیه سهام خود را انجام داده‌اند، افزایش می‌یابد.

بانک گلدمن ساکس نیز در هفته گذشته به مشتریان خود گفت: «با در نظر گرفتن بازده اوراق قرضه خزانه‌داری، اعتبار شرکت یا جریان پول نقد، شاخص کل سهام پایین‌تر از سطوح تاریخی معامله می‌شود.» این بانک سرمایه‌گذاری به یادداشت اواخر ماه نوامبر رابرت شیلر، اقتصاددان متخصص در زمینه حباب‌ها که معروف‌ترین روش را برای ارزیابی سهام به وجود آورد، اشاره کرد. شیلر در آنجا گفته بود: «با پایین بودن نرخ بهره و احتمال ماندن در همین سطح، بازار سهام همچنان جذاب به نظر می‌رسد.

خصوصاً در مقایسه با اوراق قرضه این امر بیشتر به چشم می‌آید.» البته این به آن معنا نیست که دلایلی برای احتیاط وجود ندارد. بانک گلدمن ساکس در این‌باره خاطرنشان کرد که به نظر می‌رسد اخیراً رفتار سرمایه‌گذاران در بازار سهام مطابق با احساسات دوران حباب است.

عطش عرضه‌های اولیه

بانک جی پی مورگان در گزارش خود عنوان کرده است که سال ۲۰۲۰ بهترین سال برای عرضه اولیه سهام از زمان اوج حباب دات‌کام است و شرکت‌هایی که اولین حضور سهام خود در بازار را تجربه کرده‌اند، طی بازه زمانی بسیار کوتاهی توانسته‌اند سودهای بی‌سابقه‌ای را ثبت کنند. تحلیلگران این بانک چنین تحرکاتی در بازار را مبهوت‌کننده می‌دانند.

از سوی دیگر می‌توان گفت که کماکان هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که این اشتیاق نسبت به عرضه‌های اولیه در بازار فروکش کند. برای مثال می‌توان به شرکت کوایشو (Kuaishou) که یک بنگاه حوزه فناوری مستقر در چین است اشاره کرد که با توجه به جزئیات منتشر‌شده از عرضه اولیه این شرکت توسط سی‌ان‌ان بیزینس به نقل از یک منبع آگاه، می‌تواند بزرگ‌ترین عرضه اولیه در جهان طی دوران پاندمی کرونا باشد. این شرکت که اپلیکیشنی برای ویدیوهای کوتاه در رقابت با ورژن چینی تیک‌تاک دارد، قرار است در بازار سهام هنگ‌کنگ عرضه شود و احتمالاً حدود ۲ /۶ میلیارد دلار از عرضه اولیه خود جمع‌آوری کند.

آیا در میانه حبابی بی‌سابقه قرار داریم؟

از سوی دیگر می‌توان مشاهده کرد که برخی سرمایه‌گذاران بزرگ و شناخته‌شده در بازار سهام نیز مانند کارل ایکان و جرمی گرانتام به‌شدت درباره وضعیت کنونی بازار ابراز نگرانی می‌کنند.

جرمی گرانتام، بنیانگذار شرکت مدیریت دارایی عظیم جی‌ام‌او (GMO) که به شناخت دقیق و آگاهی بی‌نظیرش در بازار سهام و پیش‌بینی‌هایش درباره حباب‌های مالی معروف است، در مقاله‌ای که ابتدای ماه ژانویه به رشته تحریر درآورد، نوشت: «بازار گاوی طولانی‌مدتی که از سال ۲۰۰۹ [پس از فروپاشی بازارهای مالی طی بحران ۲۰۰۸] رشد خود را آغاز کرد، حالا به حبابی ترسناک تبدیل شده است. با توجه به ارزش‌گذاری‌های بیشتر از سطوح واقعی، افزایش انفجاری قیمت سهام، رفتارهای هیجان‌انگیز و دیوانه‌وار سرمایه‌گذاران معتقدم این رویدادها به یکی از بزرگ‌ترین و حماسی‌ترین حباب‌های تاریخ در بازارهای مالی ختم خواهد شد.»

البته بانک‌های سرمایه‌گذاری با گرانتام هم‌نظر نیستند و به‌رغم آن که در برخی از زمینه‌ها ابراز نگرانی می‌کنند، اما تا این اندازه بدبین نیستند و فکر می‌کنند ریسک‌های سیستماتیک در بازار همچنان محدود است.

اما باید پذیرفت که رقابت‌های پر‌سر‌و‌صدا و گمانه‌زنی‌های عجیب سرمایه‌گذاران آماتور در بورس آمریکا، بسیاری از معامله‌گران باتجربه را ترسانده است و آنها در این شرایط خطر ظهور یک حباب دیگر در بازارهای مالی را به شکلی کاملاً جدی حس کرده‌اند. بازگشت چشمگیر و دراماتیک شاخص‌های بازار پس از سقوط ماه مارس، باعث شد تا ابتدای سال ۲۰۲۱ و در میانه بحران حاد سیاسی در واشنگتن و اوج‌گیری مجدد بیماری کووید ۱۹ تعدادی از رکوردها در بورس شکسته شود. از طرف دیگر سهام محبوبی مانند تسلا نیز همچنان در شرایطی هیجانی به رشد تصاعدی خود ادامه دهد.

ست کلارمن، بنیانگذار صندوق پوشش ریسک باوپوست (Baupost) هشدار داده است که سرمایه‌گذاران تحت تاثیر احساسات گمراه‌کننده‌ای در بازار قرار گرفته‌اند که عملاً مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری را بی‌معنا کرده است. کلارمن معتقد است در چنین شرایطی خطرات جدی در انتظار بازار و سرمایه‌گذاران است.

در چنین شرایطی با شناور شدن بازارها بر روی موج بی‌سابقه‌ای از حمایت‌های پولی و مالی، بازدهی بسیار پایین اوراق قرضه که در نزدیکی کمترین سطوح تاریخی قرار دارد و سرمایه‌گذارانی که تحت تاثیر سیاست‌های پول‌پاشی بانک‌های مرکزی بر روی کوهی از پول نقد نشسته‌اند، الگوهای عجیب حاکم بر بازارهای سهام می‌توانند برای مدتی ادامه پیدا کنند. مدیران صندوق‌ها هم با اینکه به شکل محتاطانه‌ای آماده عقب‌نشینی هستند، تاکید دارند که پایان دادن به این جنون حاکم بر بازار بسیار دشوار است و می‌تواند بیش از آنچه قابل قیمت حبابی سهام در بورس آمریکا تصور است ادامه یابد.

در واقع یکی از فکت‌هایی را که مهر تاییدی بر این بدبینی‌های فزاینده در میان سرمایه‌گذاران است، می‌توان در نمودار خطی نسبت ارزش بازار به کل درآمد شرکت‌های شاخص نزدک ۱۰۰ (Nasdaq 100) یافت. یک بررسی ساده به روشنی نشانگر آن است که ارزش‌گذاری شرکت‌های حوزه فناوری در حال حرکتی پر‌شتاب به سوی سطوح حباب دات‌کام است. البته باید در نظر داشت که شرایط شرکت‌های بخش فناوری در سال ۲۰۲۱ و در اوج همه‌گیری بیماری کووید ۱۹ که به کسب‌و‌کار آنان رونقی صد‌چندان بخشیده است، قابل مقایسه با شرایط این شرکت‌ها در اواخر قرن نوزدهم و سال‌های ابتدایی قرن بیستم نیست. اما رشد انفجاری سهام آنان در بازار، بیش از آن که نتیجه عملکردشان باشد، نتیجه سیاست پایین نگه ‌داشتن نرخ بهره و پول‌پاشی فدرال‌رزرو آمریکا و بانک‌های مرکزی جهان برای تحریک تقاضا در میانه رکود اقتصادی ناشی از کروناست. سیاستی که عملاً منجر به تحریک بخش تقاضا در اقتصاد نشده و سرمایه در گردش ترجیح می‌دهد به جای چرخش در بخش واقعی اقتصاد، به سمت بالاترین رأس هرم در بورس حرکت کند تا شاید این‌گونه بتواند بهره‌وری را برای خود ثبت کند. اتفاقی که باعث رشد حیرت‌انگیز سهام بیگ‌تک (Big Tech) و قدرت‌افزایی آنان شد و حالا در کنار اپل، آمازون، فیس‌بوک، مایکروسافت و آلفابت می‌توان نام تسلا را هم قرار دارد.

چین: پناهگاه جدید سرمایه‌گذاران خارجی

بسیاری از شرکت‌های بزرگ بین‌المللی و غیر‌آمریکایی نیز در شرایط کنونی به اقتصاد آمریکا پشت کرده‌اند و تصمیم به سرمایه‌گذاری و توجه به اقتصاد پررونق چین و اعتماد به مدیریت شاخص آنها در مورد کنترل بیماری همه‌گیر کووید ۱۹ گرفته‌اند. بر اساس گزارشی که هفته گذشته توسط کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد منتشر شد، سرمایه‌گذاری مستقیم شرکت‌های خارجی در ایالات متحده آمریکا طی سال ۲۰۲۰ با ۴۹ درصد افت به ۱۳۴ میلیارد دلار رسیده است. مطابق این گزارش سرمایه‌گذاری مستقیم شرکت‌های خارجی در چین طی مدت زمان مشابه با رشدی چهار‌درصدی به ۱۶۳ میلیارد دلار رسید. سازمان ملل اعلام کرد که طی سال ۲۰۲۰ برای اولین‌بار در تاریخ، میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در چین از ایالات متحده سبقت گرفته است و حالا چین بزرگ‌ترین میزبان سرمایه‌های خارجی در مرزهای خود است. باید به یاد داشت که اقتصاد چین طی سال ۲۰۲۰ و در اوج وحشت و رکودی که در اثر بیماری همه‌گیر کرونا در جهان حاکم شد، توانست رشدی ۳ /۲درصدی را برای خود ثبت کند، در حالی که بقیه اقتصادهای بزرگ جهان با ثبت رشد منفی کوچک‌تر از دوران پیشاهمه‌گیری شده‌اند. بر اساس گزارش سازمان ملل، توانایی این کشور در کنترل سریع زنجیره شیوع ویروس کرونا به ثبات در سرمایه‌گذاری خارجی پس از قرنطینه‌های سختگیرانه ابتدای سال گذشته کمک کرد. البته باید توجه داشت که افت سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایالات متحده تنها به همه‌گیری کرونا مرتبط نیست و این روند از سال‌های قبل آغاز شده بود. طبق آمار وزارت بازرگانی ایالات متحده، پس از آن که در سال ۲۰۱۵ سرمایه‌گذاری خارجی در ایالات متحده به ۴۴۰ میلیارد دلار رسید، روندی معکوس بر این بخش حاکم شد و طی سال‌های بعد افت بسیار شدیدی در حجم سرمایه‌گذاری‌های خارجی رخ داد. اصلی‌ترین دلیل این مساله را می‌توان در سیاست‌های تجاری دولت دونالد ترامپ یافت که به سرمایه‌گذاری خارجی آسیب فراوانی وارد کرد. بخش بزرگی از این ضربه نیز از ناحیه سیاست‌های دولت وی در قبال چین نشأت می‌گیرد که افت چشمگیر سرمایه‌گذاری از سوی شرقی‌ها در آمریکا را به دنبال داشت. عدم اطمینان به رشد اقتصادی جهانی و آمریکا را هم می‌توان یکی دیگر از عوامل موثر بر کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در چین عنوان کرد.

با وجود چنین شرایطی و نگرانی‌های روز‌افزون بسیاری از اقتصاددانان و معامله‌گران معروف درباره خطرات سرمایه‌گذاری در وال‌استریت و امکان ظهور یک حباب مالی بزرگ می‌توان دریافت که نگرانی‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد. عدم اطمینان به اقتصاد آمریکا و رشد افسار‌گسیخته سهام در بورس نیویورک و نزدک حتی بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی را در شرایطی قرار داده که آنها را از ظهور یک بحران مالی بزرگ و رکود پس از آن ترسانده است. به همین دلیل میل و اشتیاق بسیاری از سرمایه‌گذاران و به خصوص چینی‌ها به سوی سرمایه‌گذاری در بازارهای سهام و اوراق بهادار این غول نوظهور اقتصادی متمایل شده است. امری که می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای بازارهای ایالات متحده داشته باشد.

معامله‌گران آماتور؛ خطر مضاعف بازار

یکی از نگرانی‌های فزاینده دیگری که در بازار سهام وجود دارد و امنیت این بازار را در معرض تهدید جدی قرار داده است، رشد چشمگیر میزان معاملات توسط سرمایه‌گذاران آماتور و بی‌تجربه است. این سرمایه‌گذاران به واسطه بی‌تجربگی، عدم شناخت و دمدمی‌مزاج بودن، از سوی مدیران حرفه‌ای صندوق‌ها به عنوان یکی از جدی‌ترین خطرات بازار ارزیابی می‌شوند. آنان خطر این سرمایه‌گذاران را در این یافته‌اند که تحمل ضررهای مقطعی را ندارند و به محض بروز کوچک‌ترین نشانه نزولی، به سرعت سرمایه خود را بیرون می‌کشند. از سوی دیگر نیز ظهور استارت‌آپی همچون رابین‌هود (Robinhood) در دوران محدودیت‌های کرونایی و خانه‌نشینی مردم که بدون اخذ کمیسیون آنها را به معامله از طریق تلفن‌های همراهشان تشویق می‌کند، نگرانی‌ها را چند برابر کرده است.

یکی از مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری چندی پیش به نکته‌ای درباره این دست سرمایه‌گذاران اشاره کرد و گفت آمریکایی‌ها به بازار سهام روی آورده‌اند؛ زیرا کازینوها بسته شده‌اند و برگزاری بسیاری از مسابقات ورزش‌هایی که سرگرمی اصلی آنها بوده در طول ماه‌های اخیر و با شیوع بیماری کووید ۱۹ متوقف شده است. الگوی حاکم بر خرید سهام این سرمایه‌گذاران از همین‌رو تنها به سهم‌هایی توجه دارد که رشد بسیار زیادی داشته‌اند و عملاً ارزیابی واقعی از ارزش این شرکت‌ها وجود ندارد. ریشه بخش بزرگی از رشد ارزش سهام شرکت‌های بخش فناوری و سازندگان وسایل نقلیه برقی مانند تسلا را هم می‌توان در همین امر جست‌وجو کرد.

در چنین شرایطی باید منتظر ماند و دید که بازار سهام نیویورک و نزدک به رشد خود ادامه می‌دهد یا دوران بازار گاوی به پایان خود نزدیک شده و شاهد ترکیدن یکی از بزرگ‌ترین حباب‌های تاریخ بازارهای مالی خواهیم بود؟

«ابرحباب اقتصادی» در کمین ایران/ نابسامانی اقتصاد آمریکا به ایران می‌رسد؟

وضعیت بورس ایران در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ و نیمه نخست سال ۱۳۹۹، حالا در بسیاری دیگر از بازارهای جهانی هم در حال تکرار است: رشد پیوسته قیمت‌ها و نداهایِ هشدار مبنی بر اینکه حبابی تشکیل شده که به زودی خواهد ترکید.

به گزارش تجارت‌نیوز، با این همه، ظاهرا این‌بار وضعیت تا حدی متفاوت است و صحبت از یک «ابرحباب» (superbubble) در میان است. منظور از این عبارت هم این است که وضعیت در چند بازار، به طور موازی و همزمان حبابی می‌شود و قیمت‌ها در این بازارها، ناگهان و همزمان بالا می‌روند.

ماجرا از چه قرار است؟

«جرمی گرانتام» (Jeremy Grantham) یکی از مشهورترین سرمایه‌گذاران بریتانیایی و استراتژیست سرمایه‌گذاری در شرکت GMO، معتقد است که برای نخستین‌بار در آمریکا، تمامی بازارهای دارایی در این کشور دستخوش وضعیت حبابی شده‌اند. («گرانتام» حباب اقتصادی سال ۲۰۰۸ را هم به درستی پیش‌بینی کرده بود.)

این استراتژیست سرمایه‌گذاری، معتقد است که اقتصاد آمریکا در یک قرن گذشته، تاکنون سه «ابرحباب» بزرگ را پشت سر گذاشته است: نخستین مورد، در سال ۱۹۲۹ میلادی رخ داد و به «رکود بزرگ» (Great Depression) منتهی شد؛ مورد دوم (حباب دات‌کام)، در حوالی سال ۲۰۰۰ میلادی به وقوع پیوست و مورد سوم هم حباب بازار مسکن بود که به بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی منتهی شد.

«جرمی گرانتام» (که بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ را پیش‌بینی کرده بود) از بروز چهارمین «ابرحباب» اقتصادی در ۱۰۰ سال اخیر خبر می‌دهد.

اما حالا چهارمین «ابرحباب» در راه است و شاید بتوان گفت که حتی شروع شده است. «ابرحبابِ» اخیر، بنا به تعریف، چندین بازار را در بر خواهد گرفت. نخستین بخش، در بازار مسکن در آمریکا رخ داده و تنها در سال ۲۰۲۱ میلادی، موجب رشد متوسط ۲۰ درصدی قیمت مسکن در آمریکا شده است.

«گرانتام» معتقد است که نشانه دیگر بروز «ابرحبابِ» چهارم، رشد قیمت و همه‌گیریِ «رمزارزها» است. نشانه دیگر هم در بخش‌هایی قابل مشاهده است که سهام آنها در بازار سهام آمریکا رشدی نامعمول را تجربه کرده‌اند. یکی از این حوزه‌ها، سهام شرکت‌های تولیدکننده خودروهای الکتریکی است. (او البته به موارد دیگری هم اشاره می‌کند، اما ما وارد جزئیات نمی‌شویم.)

آیا «رمزارز» و «متاورس» حباب‌های اقتصادی دوران مدرن هستند؟/ چرا سرمایه‌گذاری روی رمزارزها ترسناک است؟

سهام «بلوچیپ» و روندی که باید جدی گرفته می‌شد

در سرمایه‌گذاری روی دارایی‌ها، یک اصل اساسی وجود دارد: «چیزی که زمانی گران می‌شود، باید زمانی هم ارزان شود». اگر بخواهیم مثالی بزنیم که پیوندی هم با علم فیزیک داشته باشد، می‌توانیم بگوییم «چیزی که زمانی داغ می‌شود، باید زمانی هم سرد شود». (در فیزیک، امکان ندارد دما تا بی‌نهایت بالا برود.)

مثال‌ها فراوان هستند. مثلا، امکان ندارد که قیمت طلا همین‌طور بالاتر و بالاتر برود، چرا که در این صورت، بسیاری از دارندگان طلا، فروشنده می‌شوند تا سودی به جیب بزنند و به این ترتیب، با سنگین‌تر شدنِ کفه عرضه، قیمت‌ها متعادل می‌شوند. علاوه بر این، در قیمت‌های بالا، بسیاری از خریداران بازار را ترک می‌کنند. بنابراین، «تعادل» حتمی است.

سهام «اپل» می‌تواند نمونه‌ای از یک سهام «بلوچیپ» باشد.

سومین نشانه از بروز یک «ابرحباب» اقتصادی که «گرانتام» به آن اشاره می‌کند، چیزی شبیه به همین مورد است. کسانی که با بازار سرمایه آمریکا آشنایی دارند، احتمالا اصطلاح «بلوچیپ» (Blue chip) را شنیده‌اند.

«بلوچیپ»، به آن‌دسته از سهم‌هایی گفته می‌شود که آن‌قدر بزرگ و مشهورند که احتمال افت قیمت در آنها کم است و معمولا حتی در زمان نزولی‌شدن بازار هم بازدهی مثبت دارند. این سهم‌ها، معمولا به بزرگ‌ترین، جان‌دار ترین و معروف‌ترین برندها تعلق دارند.

اما اتفاقی که حالا افتاده و می‌تواند نشانه‌ای از بروز حباب باشد، این است: بازار سرمایه آمریکا به دو بخش تقسیم شده، یک بخش سهم‌های «بلوچیپ» که حرفه‌ای‌ها برای خرید آنها هجوم آورده‌اند و بخش دیگر هم سهام پر ریسکی که عموم سرمایه‌گذاران روی آنها سرمایه‌گذاری کرده‌اند و قیمت‌شان به شکل حبابی بالا رفته است.

این روند در بحران‌های سال ۱۹۲۹ و ۲۰۰۰ میلادی هم مشاهده شده بود و به همین دلیل نتیجه را هم شاید بتوان حدس زد. قیمت سهام «بلوچیپ» بالا می‌رود و قیمت سهم‌های پر ریسک می‌ریزد. در قدم بعدی، حرفه‌ای‌ها شروع به فروش سهام «بلوچیپ» می‌کنند تا سودشان محفوظ بماند و قیمت این سهم‌ها هم با یک تاخیر زمانی، می‌ریزد. در نتیجه، کل بازار سهام با ریزش مواجه می‌شود.

شبیه چیزی که ایران تجربه کرد

برخی در آمریکا هشدار می‌دهند که این وضعیت ممکن است بازار دارایی‌ها را در اقتصاد آمریکا در هم بکوبد، اما جالب این است که ما در ایران، طی چند سال اخیر، چند بار این وضعیت را تجربه کرده‌ایم.

البته «حباب‌های اقتصادی» در ایران نترکیدند و علت هم این است که تورم مزمن و ساختاری (چیزی که در اقتصاد آمریکا وجود ندارد)، مسیری یک‌طرفه ایجاد می‌کند. در واقع، قیمت دارایی‌ها در ایران عموما بالاتر و بالاتر می‌رود و به غیر از مواردی معدود، پایین نمی‌آید، چرا که ارزش پول ملی به دلیل تورم ساختاری، دائما نزولی است.

بورس

بورس تهران در فاصله سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹، وارد وضعیت حبابی شد و در نهایت، این حباب ترکید.

با این همه، در یک دهه اخیر، اقتصاد ایران هم دست‌کم دو بار این وضعیت «ابرحبابی» را تجربه کرده است. نخستین‌بار، در فاصله سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ خورشیدی بود که قیمت دلار در قیمت حبابی سهام در بورس آمریکا بازار آزاد ایران، از حدود هزار تومان، ناگهان به حدود ۳ هزار تومان و ۴ هزار تومان جهش کرد.

جرقه «ابرحباب» دوم هم در اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۶ زده شد. بر این اساس، شاخص کل بورس تهران در فاصله اوایل سال ۱۳۹۶ تا نیمه سال ۱۳۹۹، نزدیک به ۴۴ برابر (بیش از ۴۴۰۰ درصد) رشد کرد و حباب بورس در ایران شکل گرفت.

چرا «ابرحباب»ها در اقتصاد ایران نترکیدند؟

بازدهیِ رویایی در بازار سرمایه، مردم ایران را برای ورود به بورس به صف کرد و با تاخیری چند ماهه، بازارهای موازی (همچون بازار مسکن و بازار خودرو) هم عقب‌ماندگی خود در بازدهی را جبران کردند تا از بازار سرمایه عقب نمانند.

تفاوت تجربه ما و تجربه‌ای که شاید آمریکایی‌ها به زودی شاهدش باشند این است که حباب بورس ایران ترکید، اما حباب بازار مسکن و بازار خودرو، فقط و فقط منجمد شدند. شواهد بسیاری نشان می‌دهند که قیمت‌ها در بازار مسکن در ایران اکنون حبابی هستند، اما از آنجا که خرید و فروش در این بازار به شدت کاهش پیدا کرده، حبابی هم نترکیده است.

شواهد متعددی نشان می‌دهند که بازار مسکن در ایران هم حبابی است.

اما حباب‌های اقتصادی عموما تحت تاثیر یک عامل خارجی می‌ترکند و این ممکن است در آینده میان‌مدت برای حباب‌های قیمتی در ایران هم رخ بدهد. به عنوان نمونه، اگر مذاکرات هسته‌ای به سرانجام برسند؛ اگر سرمایه‌گذاری‌های میلیارد دلاریِ چین به ساحل اقتصاد ایران برسند و البته اگر دولت سیزدهم «اراده کند»، ممکن است در ماه‌های آینده یک ریزش سراسری در قیمت‌ها را شاهد باشیم.

اما آیا ما هم باید نگران باشیم؟

اما اقتصاد آمریکا چه ربطی به اقتصاد ایران دارد؟ پاسخ به این پرسش کاملا واضح است: اقتصاد آمریکا به اقتصاد هر جایِ دیگری در جهان ربط دارد. دلیل هم این است که اقتصاد آمریکا به تنهایی نزدیک به ۲۵ درصد از حجم اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهد و اگر نقش دلار به عنوان ارز جهانی را هم وارد معادلات کنیم، این نقش دو چندان می‌شود.

به این ترتیب، ترکیدن هر «ابرحبابی» در اقتصاد آمریکا، دیر یا زود به اقتصاد ایران هم آسیب می‌زند. در این میان، ایران و کشورهایی مانند ونزوئلا، سوریه و کره‌شمالی، که تحت شدیدترین تحریم‌های اقتصادی در جهان هستند، ممکن است کمتر از مثلا ژاپن، چین، آلمان یا ترکیه آسیب ببینند. با این همه، آسیب قطعی به نظر می‌رسد.

معرفی 4 غول‌هـای حبـاب‌سـاز در بورس آمریکا

اقتصادنیوز : هیولاهای بورس نزدک آمریکا روز به روز قوی‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند. آمارها نشان می‌دهد ارزش بازار۵ شرکت فعال در حوزه فناوری از تمام ۴۹۵ شرکت دیگر مشارکت‌کننده در شاخص S&P۵۰۰ بیشتر شده است.

معرفی 4 غول‌هـای حبـاب‌سـاز در بورس آمریکا

به گزارش اقتصادنیوز این ۵ شرکت‌ حاضر در منطقه سیلیکون‌ولی در جنوب شرقی سانفرانسیسکو، که نماد پیشرفت‌های حوزه فناوری است، سایه سنگین خود را روی بزرگ‌ترین اقتصاد بزرگ جهان انداخته‌اند.

غول‌هـای حبـاب‌سـاز در وال‌استـریت

هرچند رکود اقتصادی ناشی از شیوع بیماری کووید-۱۹ اقتصاد آمریکا را فلج کرده؛ اما درست در همین زمان، ۵ غول حوزه فناوری یعنی اپل، آمازون، مایکروسافت، فیس‌بوک و آلفابت به طرز دیوانه‌واری در حال رشد قیمت سهام و افزایش ارزش بازار خود هستند. وزارت تجارت آمریکا روز پنج‌شنبه ۹ مرداد (۳۰ جولای) در گزارش فصلی خود از کاهش بی سابقه تولید ناخالص ملی این کشور در ۳ ماه دوم سال ۲۰۲۰ خبر داد. این آمار اقتصادی منفی، به گفته تحلیلگران، بدتر از دوران رکود بزرگ در دهه ۲۰ میلادی است و به عبارت دیگر، در تمام تاریخ اقتصاد آمریکا بی‌سابقه است.

حباب دات‌کام جدید در بورس آمریکا؟

ارزش بازار اپل، آمازون، مایکروسافت، فیس‌بوک ۴ شرکت بزرگ حوزه فناوری مجموعا در هفته گذشته از ۵ تریلیون دلار عبور کرد. برای درک این عدد خوب است بدانید ارزش بازار این غول‌ها، از کل تولید ناخالص ملی آلمان، به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا، بیشتر است. این اتفاق برای بسیاری از تحلیلگران اقتصادی یادآور دوران «حباب دات‌کام» در حد فاصل سال ۱۹۹۷ تا زمان ترکیدن این حباب در سال ۲۰۰۳ است. در طول آن دوره آینده روشنی برای شرکت‌های اینترنتی، پیش‌بینی می‌شد، همین خوش‌بینی به شکل‌گیری حبابی بزرگ در بازار منجر شد. در این روند سهام شرکت‌های اینترنتی به شکل افسار گسیخته‌ای افزایش قیمت را تجربه کرد. آمازون و مایکروسافت از معدود جان به در بردگان آن حباب هستند. سهام این شرکت‌ها به طرز دیوانه‌واری حجم وسیعی از سرمایه‌گذاری‌ها و نقدینگی بازار را به خود جذب کرد. زمانی که حباب به نهایت ظرفیت خود رسید؛ بازار متوجه شد این شرکت‌ها درآمد بسیار کمی دارند در نتیجه، حباب دات کام ترکید، بازار سهام فرو ریخت و بسیاری از این نوع شرکت‌ها کاملا ورشکست شدند. حالا در سال ۲۰۲۰ نیز طی چند ماه اخیر بسیاری از اقتصاددانان، سیاست‌گذاران مالی و تحلیلگران بازار هشدار می‌دهند رشد حبابی مشابهی در بازارسهام نیویورک شکل گرفته که باز هم بر پایه رشد غول‌های بخش فناوری است. هرچند مخالفان می‌گویند در این الگو، تفاوت‌های بنیادینی با حباب دات کام وجود دارد.

الگوهای تاریخی شکل‌گیری حباب

اقتصاددانان و مورخان برجسته‌ای تلاش کرده‌اند درباره الگوهای تاریخی و اشتراکات و ماهیت تکراری سوداگری دربازارهای مالی نکاتی را به ما گوشزد کنند. چارلز کیندلبرگر، تاریخ‌نگار و اقتصاددان برجسته در کتاب «جنون، هراس و سقوط» در توصیف شرایط لازم برای وجود داشتن حباب ۵ مرحله را توصیف می‌کند: جابه‌جایی (ما آن را نوآوری تکنولوژیک می‌نامیم)، گسترش پولی (ما آن را سیاست نرخ بهره صفر و کاهش کمی می‌نامیم)، معاملات سوداگرانه (ما ‌آن را سفته بازی مشتریان خرد می‌نامیم)، رمیدگی بازار (ما آن ‌را سقوط می‌نامیم) و بی‌اعتباری (ما آن را بازار خرسی سکولار می‌نامیم). مطابق این الگو به نظر می‌رسد بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا در مرحله سوم از پنج مرحله حباب کیندلبرگر است. فدرال رزرو نیز با تثبیت نرخ بهره بانکی در حدود صفر درصد کماکان به تلاش خود برای گسیل هر چه بیشتر پول به بازار ادامه می‌دهد و ارزش دلار را به پایین ترین میزان ۲ ساله رساند. برخی معتقدند این سیاست فدرال رزرو به بورس و کل اقتصاد آمریکا لطمه می‌زند. تحلیلگران نشریه نشنال معتقدند به رغم سپری کردن بهترین دوره سه ماهه بازار سهام در ۲۰ سال اخیر، وضعیت بورس اوراق بهادار در آمریکا ناپایدار، نامشخص و بسیار خطرناک است. بخش بزرگی از این رخداد حاصل سیاست‌های فدرال رزرو آمریکا است که از ماه مارس تریلیون‌ها دلار پول را به بازار پمپاژ کرده تا شاید با رکود اقتصادی مقابله کند، اما این سیاست در عمل تنها به فربه شدن غول‌های فناوری در بورس منجر شده و نقدینگی تزریق شده به بازار نه در بخش‌های واقعی اقتصاد که به سوی بورس و مشخصا بزرگ‌ترین‌ها روانه شده زیرا بسیاری قیمت حبابی سهام در بورس آمریکا از سرمایه‌گذاران بورس، سهام این شرکت‌ها را پناهگاه‌های امن خود در بازار می‌پندارند.

انفجار ارزش ۵ هیولا

فوربس به تازگی در گزارشی اعلام کرده رشد ۵ شرکت بزرگ فعال در سیلیکون‌ولی در حالی ادامه دارد که قیمت سهام سایر نماد‌های موجود در سبد شاخص S&P۵۰۰ تغییر محسوسی نداشته و حتی در بسیاری موارد کاهشی بوده است.

از سوی دیگر به گزارش مارکت واچ، از ابتدای سال ۲۰۲۰ سهام فیس‌بوک ۵۹/ ۲۳ درصد، سهام اپل ۷۴/ ۴۴ و مایکروسافت ۳۰ درصد و سهام آمازون ۲۶/ ۷۱ درصد افزایش قیمت را تجربه کرده‌‌اند. نشریه بارونز در گزارش اخیر خود درباره غول‌های فناوری اعلام کرد: افزایش ارزش سهام ۵۰ درصدی این شرکت‌ها در حالی رقم خورده که اکثر شرکت‌های حاضر در شاخصS&P۵۰۰ در سطوحی پایین‌تر از قیمت خود در ژانویه قرار دارند و روند آنها منفی است. در واقع سرپا ماندن و حتی رشد دو شاخص S&P۵۰۰ و نزدک-۱۰۰ وابستگی بسیار شدیدی به این شرکت‌ها دارد. به گزارش سی‌ان‌بی‌سی، ۴ شرکت اپل، مایکروسافت، آمازون و فیس‌بوک به‌عنوان شاخص‌سازهای اصلی بازار بیش از یک پنجم کل شاخص S&P۵۰۰ و ۳۴ درصد کل شاخص نزدک-۱۰۰ را نمایندگی می‌کند که آماری حیرت انگیز است. به گزارش فوربس، این نسبت در سال ۲۰۰۰ و در اوج حباب دات‌کام، برای ۵ شرکت بزرگ شاخص S&P یعنی مایکروسافت، سیسکو سیستم، جنرال الکتریک، اینتل و اکسون موبیل ۱۸ درصد بود.

البته باید در نظر داشت که نمی‌توان تمام این رشد را به حباب نسبت داد، بلکه پایه‌های مادی واقعی در این رشد نیز شریک هستند، مثلا گزارش سه ماه دوم ۲۰۲۰ این شرکت‌ها نشانگر افزایش چشمگیر درآمد این شرکت‌ها در دوره رکود اقتصادی بوده که به دلیل رونق کسب و کارهای آنلاین و قرنطینه خانگی است. پس از انتشار همزمان این گزارش‌ها سهام اپل ۱۰ درصد رشد کرد و به بالاترین نرخ در تاریخ خود رسید. فیس‌بوک و آمازون هم هر کدام به ترتیب ۷ و ۷/ ۳ درصد رشد را تجربه کردند و شاخص S&P۵۰۰ تنها در ماه جولای تحت تاثیر رشد این شرکت‌ها توانست ۵/ ۵ درصد دیگر رشد کند.

استراتژی تقسیم سهام اپل و آینده بازار

شرکت اپل نیز روز جمعه تصمیم گرفت تا تقسیم سهام ۱ به ۴ را اجرا کند، آن‌هم در زمانی که ارزش هر سهم این شرکت تا نزدیکی ۴۰۰ دلار رسیده بود و پس از اعلام این تصمیم از سوی شرکت اپل ارزش آن در روز جمعه به ۴۲۵ دلار در هر سهم رسید. تقسیم سهم فرآیندی است که در روز ۲۴ آگوست و پس از بسته شدن بازار هر سهم این شرکت را به ۴ سهم تبدیل و قیمت آن را برای هر سهم نیز تقسیم بر ۴ می‌کند و قیمت سهام را کاهش و توان مشارکت برای سرمایه‌گذاران بیشتر را فراهم می‌کند. جالب است بدانید که فرآیند تقسیم سهم در جریان حباب دات‌کام ابزاری پرطرفدار برای شرکت‌ها بود و با افزایش تعداد و ارزان‌سازی هر سهم مشارکت بیشتری را جذب کردند و با ایجاد صف خریدهای بزرگ قیمت سهام خود را به سرعت چندین برابر می‌کردند. این سیاستی است که اپل نیز اکنون در پیش‌گرفته است. وارن بافت، غول وال استریت و مالک کمپانی برکشایر هاتوی همواره از مخالفان جدی فرآیند تقسیم سهم بوده و معتقد است این کار باعث بی‌ثباتی بیشتر در بازار شرکت‌ها و سرمایه سهامداران می‌شود.

باید دید در آینده نه چندان خوش‌بینانه پیش‌روی بورس نزدک، این بازار وارد فازهای نهایی حباب خود خواهد شد و سقوط می‌کند یا خیر. در صورت سقوط این بازار ضربه‌ای جبران ناپذیر به اقتصاد جهانی وارد خواهد شد و می‌تواند بحران‌های دوقلو دهه ۱۹۳۰ و دوران رکود بزرگ را تکرار کند. در جریان بحران‌های دوقلو دوران رکود بزرگ ابتدا بازار سهام سقوط کرد و سپس بروز بحران بانکی تمام اقتصاد آمریکا و جهان را بلعید. حالا هم پس از بحران کرونا و تعطیلی اقتصادهای جهان، ممکن است سقوط بورس در آمریکا بحرانی به مراتب جدی‌تر و خطرناک‌تر را به جان اقتصاد جهانی بیندازد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.