الگوی تقاطع طلایی (golden cross)
در الگوی تقاطع طلایی شاهد سه سطح میباشیم. در سطح اول، نیازمندیم که یک روند نزولی به کف خود برسد و در آن نقطه از نیروی فروش تخلیه شود.
در سطح دوم، میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا میشکند و باعث رخ دادن یک شکست قیمتی شده و همچنین تأییدیهای بر بازگشت روندی میباشد.
تحلیل تکنیکال چیست
در سطح آخر، با حرکتی روبهبالا، قیمت مسیر خود را به سمت اهداف بالاتر ادامه میدهد.
میانگینهای متحرک بهعنوان سطوح حمایتی در حین انجام پولبکها (pull-backs) ایفای نقش میکنند، تا زمانی که میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند که باعث رخ دادن یک تقاطع مرگ (death cross pattern) میشود، که این الگو میتواند سیگنالی از شروع یک روند نزولی احتمالی در بازار باشد.
الگوی تقاطع مرگ در مقابل الگوی تقاطع طلایی قرار میگیرد.
معمولترین میانگینهای متحرک استفاده شده در این الگو، میانگینهای متحرک پنجاهروزه (50days Moving average) و میانگینهای متحرک دویستروزه (200days moving average) میباشند.
این بازههای زمانی نشاندهندهٔ مدتزمان در نظر گرفته شده میباشند. بهطور کلی، هرچه این بازههای زمانی بلندمدتتر باشند، سیگنالی قویتر را صادر میکنند.
برای مثال، گذرکردن میانگینهای متحرک پنجاهروزه به سطحی بالاتر از سطح میانگین متحرک دویستروزه در یک شاخص مانند شاخص S&P500 یکی از معروفترین سیگنالهای شروع روند روبهبالا در بازار میباشد.
شعار معروف ( بالا آمدن آب در جزر و مد همهٔ قایقها را بلند میکند) با ظهور تقاطع طلایی، در بازار اعمال میشود. زمانی که تقاطع طلایی باعث تشدید خرید در تمامی اجزای شاخص یا تمامی بخشهای بازار میگردد.
معاملهگران روزانه (Day traders) معمولاً از بازههای زمانی کوتاهمدتتری برای میانگینهای متحرک، مانند میانگینهای متحرک پنجروزه و میانگینهای متحرک پانزدهروزه بهمنظور تشخیص تقاطعهای طلایی در بازهٔ معاملاتی میانروزی (intra-day) استفاده میکنند.
بازهٔ زمانی در نمودارها میتوانند از یک دقیقه تا هفتهها و ماهها تغییر یابند. همان طور که هرچه بازهٔ زمانی طولانیمدتتر باشد سیگنالهای قویتری نیز صادر میگردند، این مثال در مورد بازههای زمانی در نمودارها نیز صادق است.
هرچه بازهٔ زمانی انتخاب شده در نمودار بزرگتر باشد، در صورت وقوع شکست تقاطع طلایی، سیگنال قویتری صادر میشود.
بهعنوان یک مثال فرضی، میانگینهای متحرک 50 دورهای و میانگینهای متحرک 200 دورهای در یک نمودار ماهانه، سیگنالهایی بهوضوح قویتر را نسبت ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه به میانگینهای متحرک با بازهٔ 50 و 200 دورهای در یک نمودار 15 دقیقهای صادر میکند.
سیگنالهای صادرشده از شکست تقاطع طلایی میتوانند بههمراه انواع مختلفی از مومنتم اسیلاتورها (Momentum oscillators) در بازار مانند (Stochastic) ،(Moving average convergence divergence – MACD) و همچنین شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) استفاده شوند تا مقادیر خرید افراطی (Overbought) و فروش افراطی (Oversold) را در یک روند تشخیص دهند. تشخیص این موارد به ما کمک میکند تا بتوانیم نقاط ایدهآل ورود و خروج را پیدا کنیم.
تفاوت بین یک تقاطع طلایی و یک تقاطع مرگ
الگوی تقاطع طلایی و تقاطع مرگ دقیقاً در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. الگوی تقاطع طلایی نشاندهندهٔ یک بازار صعودی بلندمدت میباشد، در حالی که یک الگوی تقاطع مرگ نشاندهندهٔ احتمال شروع یک بازار بلندمدت نزولی میباشد.
هر دوی آنها نیز تائیدیهشان با حرکت میانگین متحرک کوتاهمدت به سمت بالا یا پایین میانگین متحرک بلندمدت نشان میدهند.
الگوی تقاطع طلایی زمانی رخ میدهد که میانگین متحرک کوتاهمدت به سمت یک میانگین متحرک بلندمدت مهم حرکت کرده و توسط تحلیلگران و معاملهگران بازار بهعنوان سیگنالی قطعی از شروع روند صعودی در بازار در نظر گرفته میشود.
بهطور عکس، همین تقاطع به سمت پایین، الگوی تقاطع مرگ را تشکیل میدهد و بهعنوان سیگنالی جهت شروع حرکت نزولی در بازار در نظر گرفته میشود.
البته بهخاطر داشته باشید که این کراسهای قیمتی زمانی قابلتوجهتر میشوند که با حجم معاملاتی بالا همراه باشند. زمانی که یک تقاطع رخ میدهد، میانگین متحرک بلندمدت بهعنوان یک سطح حمایتی قابلتوجه (major support level) (درمورد تقاطع طلایی) و بهعنوان یک سطح مقاومتی قابلتوجه (major resistence level) (درمورد تقاطع مرگ) محسوب میشود که بازار از آنجا، حرکتش به سمت بالا یا پایین را ادامه میدهد.
هر یک از این تقاطعها میتواند بهعنوان سیگنالی از یک تغییر روند دیده شوند، اما معمولاً زمانی رُخ میدهند که یک تأییدیهٔ قدرتمند از تغییر در روند پیشتر اتفاق افتاده باشد.
محدودیتهای استفاده از الگوی تقاطع طلایی
تمامی اندیکاتورها دارای تأخیر میباشند، و هیچ اندیکاتوری نمیتواند بهدرستی آینده را پیشبینی کند. در بسیاری از دفعات، یک الگوی تقاطع طلایی، سیگنالی غلط را تولید کرده و معاملهگری که با استفاده از این سیگنال وارد موقعیت معاملاتی خرید شده، میتواند خود را در ضرر ببیند.
با وجود قدرت پیشبینی و نشان دادن احتمال رُخ دادن حرکات بزرگ صعودی در بازار، الگوهای تقاطع طلایی در بسیاری از موارد شکست میخورند. بنابراین، یک الگوی تقاطع طلایی باید همواره با استفاده از دیگر سیگنالها یا اندیکاتورها پیش از ورود به یک معامله تأیید شود.
کلید استفادهٔ صحیح از الگوی تقاطع طلایی (با استفاده از فیلترهای اضافه و اندیکاتورها) این است که همواره به پارامترهای ریسک و نسبتهای معاملاتیتان توجه کنید.
به یاد داشته باشید که همیشه نسبت ریسک به سود (risk to reward ratio) خود دقت کرده تا بتوانید معاملهٔ خود را در زمانی مناسب انجام دهید و نتایج بهتری کسب کنید تا کورکورانه از این الگوهای تقاطعی در نمودار پیروی نکنید.
الگوهای کندل استیک
نمایش تغییرات قیمت ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میلهای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناختهشدهترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار میگرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.
صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نامگذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.
استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان میکند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که میتوانست رفتار آینده برنج را پیشبینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار میرفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده میکرده است.” همچنین در این کتاب اشارهای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معاملهگری باید بتوانید همانند یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونهای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.
بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بودهاند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثالهای این نوع به شمار میروند.
در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.
تعریف شمعها یا کندلها
کندلها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف میشوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما میتوانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار سادهای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده میشود و یک کندل صعودی است (البته این رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیطهای مختلف به رنگهای مختلفی نشان داده میشود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده میشود.
همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده میشود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده میشوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل مینامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع میتواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.
دلیل شکلگیری الگوهای شمعی
با توجه به وضعیت قرارگیری این کندلها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل میگیرند میتواند در پیشبینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد.
اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم میتوان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیمبندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریمهای مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل میتوانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.
در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد میشود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.
ردیف | نام الگو | اسم لاتین | نوع الگو | شکل الگو |
1 | چکش | Hammer | تک کندلی | |
2 | چکش معکوس | Inverse Hammer | تک کندلی | |
3 | مرد دارآویز | Hanging man | تک کندلی | |
4 | ستاره ثاقب | Shooting Star | تک کندلی | |
5 | دوجی سنگ قبر | Grave stone | تک کندلی | |
6 | دوجی سنجاقک | Dragon fly | تک کندلی | |
7 | دوجی (دارای انواع مختلفی است) | Doji | تک کندلی | |
8 | الگوی پوشای صعودی و نزولی | Engulfish | دو کندلی | |
9 | الگوی ابر سیاه | Dark cloud cover | دو کندلی | |
10 | الگوی نفوذی | Piercing pattern | دو کندلی | |
11 | ستاره صبحگاهی | Morning star | سه کندلی | |
12 | ستاره شامگاهی | Evening star | سه کندلی | |
13 | الگوی هارامی | Harami | دو کندلی | |
14 | الگوی هارامی کراس | Harami Cross | دو کندلی | |
15 | الگوی سه سرباز سفید | Three white soldiers | سه کندلی | |
16 | الگوی سه کلاغ سیاه | Three black crowns | سه کندلی |
تفسیر الگوهای کندلی
به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم میکنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه توالی کندلها به چه ترتیبی باشد میتوان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت سادهتر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه میدهند که میتوان بر اساس آن وارد موقعیتهای خرید یا فروش شد.
توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا میکند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود.
الگوی چکش و مرد دارآویز
الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایهای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد میتواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.
بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندلهای دیگر ظاهر شود و سایه آن پایینتر از روند کندلهای قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار میگیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازهگیری عمق آب استفاده میشود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه ویژگیهای یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:
- رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
- سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
- سایه پایین حداقل باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.
تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر میشود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا میکند.
الگوی پوشای نزولی و صعودی
الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را میتوان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندلها میدانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل میگیرد و تمام دامنه کندل قبلی را میپوشاند.
اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که میتواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایدهآل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل را تحت پوشش قرار میدهد و کندلی صعودی است.
این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.
در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندلهای اول و دوم نیز متفاوت باشد.
کلام آخر
الگوهای کندلی مبحثی بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندلها میتوان راه تحلیلگری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه میکنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.
آموزش الگوهای کندل استیک (Candle Stick)
یکی از اولین و مشهورترین ژاپنی هایی که با استفاده از گذشته قیمت، حرکت های آتی آن را پیش بینی می کرد، مردی افسانه ای به نام مانهیسا هما بود. او با انجام معاملات برنج در قرن هفدهم به ثروتی عظیم دست یافت. الگوی های شمعی ژاپنی نیز از آن زمان استفاده می شود .
الگو های میله ای چیست؟
رسم نمودار روزانه میله ای احتیاج به قیمت باز شدن ( ابتدایی)، بسـته شـدن (پایانی)، بیشترین (بالایی) و کمترین (پایینی) دارد. خط عمودی در نمودار میله ای، بیشترین و کمترین قیمت آن دوره را نمایش می دهد. خط افقی در سمت چپ خـط عـمـودی، قیمت باز شدن را نمایش می دهد. خط افقی در سمت راست خط عمودی، قیمت بسـته شـدن را نمایش می دهد.
روش شکل گیری الگوهای کندل استیک
هر کندل برای تشکیل نیاز به چند قیمت دارد . قیمتی که آن کندل با آن باز می شود یا open ، بالا ترین قیمت ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه کندل یا high ، پایین ترین قیمت آن کندل یا low و قیمت بسته شدن یا close این قیمت ها برای هر بازه زمانی متفاوت است و ظاهر کندل ها می تواند در تایم فریم های مختلف یکسان نباشد برای مثال در کندل های 5 دقیقه ای ممکن است کاهش قیمت را مشاهده کنیم ولی در کندل های یک ساعته روند صعودی باشد که در ادامه بیشتر آن را بررسی می کنیم.
الگو های بازگشتی
همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، قیمت ها نیز اغلب به آرامی و در سطوح مختلفی تغییر می کنند اخطار بازگشت روند، صرفاً بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ولی به این معنا نیست که الزاما تغییر جهت می دهد و بازگشت می کند. درک و فهـم ایـن مطلب فوق العاده مهم است.
در هر سه تصویر بالا شما مشاهده می کنید که یک روند صعودی و افزایشی قیمت وجود داشته است در همه تصاویر نشانه هایی از بازگشت قیمت دیده می شود ولی در تصویر دومی این اتفاق رخ نداده و قیمت افزایش پیدا کرده است .
الگوی دار آویزان و چکش چیست؟
کندل استیک هایی با سایه های پایینی بلند و بدنه های اصلی کوچکی را نشان می دهد.
ظهور هر دو شمع نشان داده شده در تصویر بالا بعد از یک روند صعودی به شما می گوید که روند قبلی ممکن است به پایان برسد. به علت شـومی ایـن واقعـه بـه آن دار آویز گفته می شود ! ایـن شـمع همانطور که از نامش پیداست، شبیه به مردی به دار آویخته شده، با پاهای آویزان است.
الگوی دار آویزان Hanging Man
گر بعد از یک روند صعودی کندلی ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه مانند کندل زیر مشاهده کردید احتمالا دار آویزان یا مرد آویزان (Hanging Man) است همانطور که از اسم آن مشخص است به شما هشدار تغییر روند را می دهد اگر بخواهیم دقیق تر بررسی کنیم به این کندل مشاهده می کنیم که یک شدو بلند دارد یعنی قیمت برای مدتی بسیار کاهش پیدا کرده است و نشان می دهد فروشندگانی وارد بازار شده اند ولی خریداران مجدد باعث افزایش قیمت شده اند این نمی تواند سیگنال خرید یا فروش باشد بلکه به ما فقط هشدار می دهد.
الگوی دار آویزان Hanging Man
الگوی چکش Hammer
الگوی چکش یا Hammer بر خلاف الگوی hanging man که هشدار کاهش قیمت ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه و ورود فروشندگان را می داد به ما اطلاع می دهد که روند نزولی ممکن است تمام شود چرا که خریداران باعث افزایش قیمت شده اند
الگوی چکش Hammer
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی (Doji) خود نوعی رفتار نامنظم در بازار را نشان می دهد، به همین دلیل است که این نام را دریافت کرده است. این مانند یک علامت ضربدر یا علامت مثبت در نمودار به نظر می رسد و اساساً نشان می دهد که قیمت باز و بسته شدن دقیقاً یکسان بوده است. یا می توان گفت قدرت خریدارن و فروشندگان برابر است زمانی که این کندل را در چارت دیدید بهتر است معامله باز نکنید و منتظر کندل بعدی باشید .
الگوی دوجی (Doji)
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی ماروبزو یک الگوی قدرتمند برای مشخص کردن روند است این الگو نشان می دهد اگر صعودی یا bulish باشد جایی که کندل بسته می شود با بالاترین قیمت آن کندل برابر است .
و اگر نزولی یا bearish باشد کم ترین قیمت با قیمت بسته شدن کندل برابر است . معمولا زمانی قدرت خریداران یا فروشندگان بسیار زیاد باشد این کندل ایجاد می شود .
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی به این صورت است که اگر کندل بزرگ یا کندل مادر قرمز بود کندل فرزند یا کندلی که در بعد از آن وجود دارد مثبت و صعودی است و برعکس اگر کندل مادر مثبت بود کندل فرزند یا کندل بعدی قرمز یا منفی است . واژه هارامی ریشه ژاپنی داشته و به معنای باردار بودن است.
الگوی هارامی (Harami)
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
این الگو در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و و جزو الگو های برگشتی به حساب می آید به صورت کلی شامل یک کندل نزولی سپس یک کندل تقریبا مشابه دوجی البته با شدو یا سایه بلند در در پایین و در نهایت یک کندل صعودی که نشان از برگشت روند دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
این الگو دقیقا برخلاف الگوی ستاره صبح گاهی که نشان از افزایش تقاضا و افزایش قیمت بود نشان از افزایش فروشندگان و همچنین اتمام روند صعودی است برای همین موضوع اسم آن را ستاره عصر گاهی نامیده اند . بعد از یک کندل صعودی یک کندل مانند دوجی که نشان دهنده برابری خریداران و فروشندگان است ایجاد می شود و در نهایت یک کندل قرمز رنگ که تاییدی بر شروع روند نزولی است .
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
الگوی ستاره رها شده (Shooting Star)
الگوی ستاره رها شده یا Shooting Star تقریبا از هر نظر مشابه ستاره عصرگاهی ولی نشان دهنده قدرت بسیار زیاد فروشندگان است و از اهمیت بالا تری برخوردار است و شدو از بالای آن بسیار بیشتر از ستاره عصرگاهی است .
الگوی ستاره رها شده (Shooting Star)
نتیجه گیری الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک انواع زیادی دارند و به عنوان پایه و اساس تحلیل تکنیکال شناخته می شوند یادگیری الگوهای کندل استیک بسیار اهمیت دارد ولی نمی توان فقط با استفاده از الگوهای کندل استیک معامله کنید بلکه برای تحلیل تکنیکال باید از استراتژی و روش خود استفاده کرده ولی هنگام معامله الگوهای کندل استیک را نیز در نظر بگیرید . و به خاطر داشته باشید همه چیز تحلیل تکنیکال نیست و بازار های مالی بخشی های مختلفی دارد که باید حتما از آن ها اطلاع داشته باشید مانند تحلیل سنتیمنتال و تحلیل فاندامنتال .
الگوهای کندل استیک
نمایش تغییرات قیمت از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میلهای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناختهشدهترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار میگرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.
صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نامگذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.
استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان میکند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که میتوانست رفتار آینده برنج را پیشبینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار میرفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده میکرده است.” همچنین در این کتاب اشارهای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معاملهگری باید بتوانید همانند یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونهای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.
بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بودهاند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثالهای این نوع به شمار میروند.
در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.
تعریف شمعها یا کندلها
کندلها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف میشوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما میتوانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار سادهای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده میشود و یک کندل صعودی است (البته این رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیطهای مختلف به رنگهای مختلفی نشان داده میشود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده میشود.
همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده میشود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده میشوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل مینامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع میتواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.
دلیل شکلگیری الگوهای شمعی
با توجه به وضعیت قرارگیری این کندلها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل میگیرند میتواند در پیشبینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد.
اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم میتوان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیمبندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریمهای مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل میتوانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.
در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد میشود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.
ردیف | نام الگو | اسم لاتین | نوع الگو | شکل الگو |
1 | چکش | Hammer | تک کندلی | |
2 | چکش معکوس | Inverse Hammer | تک کندلی | |
3 | مرد دارآویز | Hanging man | تک کندلی | |
4 | ستاره ثاقب | Shooting Star | تک کندلی | |
5 | دوجی سنگ قبر | Grave stone | تک کندلی | |
6 | دوجی سنجاقک | Dragon fly | تک کندلی | |
7 | دوجی (دارای انواع مختلفی است) | Doji | تک کندلی | |
8 | الگوی پوشای صعودی و نزولی | Engulfish | دو کندلی | |
9 | الگوی ابر سیاه | Dark cloud cover | دو کندلی | |
10 | الگوی نفوذی | Piercing pattern | دو کندلی | |
11 | ستاره صبحگاهی | Morning star | سه کندلی | |
12 | ستاره شامگاهی | Evening star | سه کندلی | |
13 | الگوی هارامی | Harami | دو کندلی | |
14 | الگوی هارامی کراس | Harami Cross | دو کندلی | |
15 | الگوی سه سرباز سفید | Three white soldiers | سه کندلی | |
16 | الگوی سه کلاغ سیاه | Three black crowns | سه کندلی |
تفسیر الگوهای کندلی
به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم میکنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه توالی کندلها به چه ترتیبی باشد میتوان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت سادهتر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه میدهند که میتوان بر اساس آن وارد موقعیتهای خرید یا فروش شد.
توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا میکند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود.
الگوی چکش و مرد دارآویز
الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایهای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد میتواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.
بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندلهای دیگر ظاهر شود و سایه آن پایینتر از روند کندلهای قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار میگیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازهگیری عمق آب استفاده میشود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه ویژگیهای یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:
- رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
- سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
- سایه پایین حداقل باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.
تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر میشود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا میکند.
الگوی پوشای نزولی و صعودی
الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را میتوان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندلها میدانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل میگیرد و تمام دامنه کندل قبلی را میپوشاند.
اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که میتواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایدهآل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل را تحت پوشش قرار میدهد و کندلی صعودی است.
این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.
در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندلهای اول و دوم نیز متفاوت باشد.
کلام آخر
الگوهای کندلی مبحثی ظهور یک الگوی نزولی در نمودار روزانه بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندلها میتوان راه تحلیلگری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه میکنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.
پیتر برانت نظر خود را در رابطه با الگوی قیمتی بیتکوین بیان کرد
براساس گزارشات اخیر، پیتر برانت (Peter Brandt) یکی از چارتیستهای بازار دیجیتال، در رابطه با الگوی قیمتی رمزارز محبوب بازار، بیتکوین نظرات خود را بیان کرد. با بیتستان همراه باشید تا از نظرات پیتر برانت در مورد الگوی قیمتی بیت کوین مطلع شوید.
نظرات پیتر برانت در مورد الگوی قیمتی بیت کوین
باتوجه به گزارشات اخیر، قیمت بیتکوین افت کرده و نمودارها روند نزولی دارند. به طوری که این روند نزولی منجر به ظاهر شدن الگوی سروشانه در نمودار بیتکوین در یک روز شده است.
با این حال، پیتر برانت (Peter Brandt)، تریدر با تجربه، نگران افت شدید قیمت بیتکوین نیست. او در توییتر نظرات خود را در رابطه با الگوی قیمتی این رمزارز بیان کرد.
پیتر بیان کرد که بسیاری از نمودارهای کلاسیک در صنعت رمزارزها کار نمیکنند و ادعا کرد که این نمودارها بیش از انداره مورد استفاده قرار میگیرند.
این تریدر باتجربه همچنین به صراحت بیان کرد که کاهش قیمت بیتکوین را پیشبینی نکرده، اما احتمال وقوع آن را نیز رد نمیکند.
بزرگترین رمزارز بازار در تلاش است که در سال ۲۰۲۲ روند صعودی داشته باشد. این رمزارز از سال ۲۰۱۸ در ابتدای هر سال سودهای زیادی را به دست آورده است. در هفته اول ۲۰۲۱، بیتکوین تا ۳۶ درصد رشد داشت.
براساس گزارشات، تسلط بیتکوین در بازار به ۳۹/۳ درصد رسیده که پایینترین سطح از ژوئن ۲۰۱۸ است.
همانطور که توسط u.today گزارش شده، گلدمن ساکس (Goldman Sachs) اخیرا پیشبینی کرده است که اگر طلا را به عنوان ذخیره ارزش استفاده کنند، ارزش بازار بیتکوین به ۱۰۰,۰۰۰ دلار خواهد رسید.
با این حال چون فدرال رزرو حمایتهای پولی خود را برداشته است، بیتکوین روند نزولی دارد. نیل کشکاری (Neel Kashkari)، رئیس بانک فدرال رزرو مینیاپولیس اخیرا پیشبینی کرد که امسال دو نرخ بهره وجود خواهد داشت.
دیدگاه شما