استراتژی فارکس پیوت شناسی
پیوت شناسی جز استراتژی های است که در گذشته و امروزه نفش پر رنگی در تحلیل تکنیکال بازی می کند. بسیاری از تریدر های با این استراتژی فارکس به سادگی به سود های چند صد دلاری رسیده اند .
هر تکنیکالیستی برای شروع تحلیل نیاز دارد تا یک سری نقاط رو به عنوان نقاط مهم شناسایی و بر اساس این نقاط روند ها رو تشخیص و یا ابزار ها رو رسم کنه در علم تکنیکال به این نقاط کلیدی پیوت میگیم. پیوت ها نقاطی هستن که چرخشها و تغییر جهت ها در آنها شکل میگیرد. به عبارت علمی تر پیوت مجموعه سه کندل هم راستاست که در جهت خلاف روند قبلی شکل میگیرند .
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار های تحلیل تکنیکال مانند خط روند ، چنگال اندروز ، الگو ها و … استفاده می کنیم .
پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم و در نهایت در معاملات خود با ضرر و زیان رو برو می شویم .
انواع پیوت در آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست
پیوت ها به دو دسته تقسیم بندی میشن :
۱ - پیوت های مینور
۲ - پیوت های ماژور
پیوت های مینور
پیوت هایی هستن که برگشت قیمتی محدودی رو شاهد هستیم و در اصطلاح عام نوسانات کوچک خطابشان میکنیم که مورد علاقه نوسان گیران است. اصلاح های کوچکی که در آن ها شاهد توقف کوتاه مدت روند اصلی هستیم و از دید تکنیکال ارزش و اعتبار خاصی ندارن و ما نباید این نقاط رو مرجعی برای رسم خط روند یا الگو ها قرار بدیم …
پیوت های ماژور
برگشت های بزرگی هستند که در این نقاط جهت روند عوض میشه و روند های نزولی تبدیل به روند های صعودی و یا بلعکس میشوند و این نقاط مهم باید توسط تکنیکالیست شناسایی و بر اساس انها خط روند ها و کانال ها و یا الگو ها رسم شوند که در دوره تحلیل تکنیکال وبسایت دلفین وست قابل یادگیری است. پس به عبارت ساده تر پیوت های مینور نوسانات کوتاه و بی اعتباری هستن که در تعیین الگو های نموداری نقش موثری ندارن و ما باید از آنها چشم پوشی کنیم همچنین در هنگام ترید کردن باید مراقب باشیم که در تله این نوسانات کوتاه نیفتیم چرا که این نقاط خلاف روند اصلی هستن ولی پیوت های ماژور نقاط با اهمیتی هستن که ما باید حداکثر سعیمان را بکنیم که این نقاط رو شناسایی کنیم چرا که در این نقاط روند ها تغییر جهت میدهند و هدف ما هم ترید کردن در جهت روند های تازه شکل گرفته و رسم الگو و ابزار ها بر روی این نقاط مهم هست .
نکته : پیوت ماژور و مینور نسبتی است و در تایم فریم های مختلف تفاوت می کند. برای انتخاب تایم فریم مناسب باید طبق استراتژی معاملاتی خودتان عمل کنید .
روش شناسایی آن ها
پیوت های ماژور دو ویژگی خاص دارند :
۱ . در این نقاط تغییر فاز مکدی شکل میگیره
۲ . روند جدید شکل گرفته در نقطه ماژور پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی ۳۸ درصد روند قبلی رو اصلاح میکنه
باید توجه داشته باشیم که پیوت های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع میکنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد .
اما من در طی این سالها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیده ام و ان این که برای پیدا کردن پیوت های ماژور علاوه بر مکدی ما میتوانیم از اسیلاتور ها (توجه کنید میگم اسیلاتور و نه اندیکاتور، تفاوت این دو رو بعدا خواهم گفت )کمک بگیریم من خودم از دی تی اسیلاتور استفاده میکنم به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته رو علامت گذاری میکنم معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوت های ماژور معتبر شناسایی میشن ولی خوب باز هم باید فیلترشون کنید ولی بسیار کمکتون میکند
باز هم تاکید میکنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینور ها رسم کنیم حتما باید ابزار ها. واگرایی ها. پترن ها. چنگال ها، فیبو ها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها میتونیم در روند های خنثی مینور ها رو در غالب کانال های کوچک نشان دهیم
توجه داشته باشید که پولبک ها هم به صورت استثنا معمولا مینور هستند و توجه داشته باشید که روش های زیادی برای شناسایی پیوت معرفی شده اما ساده ترین و پر کاربردترین روش روش دیداری هست که امروز معرفی کردیم .
نکته: یک پیوت ماژور باید هر دو شرط بالا را داشته باشد پس برای شناسایی قطعی پیوت های ماژور از هر دو روش بصورت همزمان استفاده کنید .
مکدی و پیوتهای ماژور
یکی از مهمترین مباحثی که از همان نخستین بخشهای دوره مقدماتی مرتبا با آن مواجه بودیم، بحث قلهها و درههای ماژور بود. اینکه کدامیک از قلهها و درههای نمودار، جزو نقاط اصلی مسیر به حساب میآیند و کدامیک مینور و فاقد اهمیت هستند. اینکه الگوهای تکنیکال باید بر روی کدامیک از قلهها و درهها ترسیم بشوند، و کدامیک از قلهها و درهها باید مورد چشمپوشی قرار بگیرند. اینکه کدامیک از قلهها و درهها نشانگر روند اصلی بازار هستند و کدامیک صرفا حرکات اصلاحی و زودگذر را نشان میدهند. اینها سوالاتی بودند که مرتبا مجبور به پاسخگویی به آنها بودیم. در بخش مقدماتی برای تشخیص بهتر قلهها و درههای اصلی نمودار از اندیکاتوری به نام زیگزاگ استفاده کردیم که در آن زمان، نیازهای ما را به عنوان یک تحلیلگر نوآموز تا حد زیادی برطرف مینمود. اما هم اکنون نیاز به تعریف به مراتب دقیقتری برای امواج و ریزموجهای اصلی یک نمودار داریم.
پیوتهای ماژور، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدی یعنی قیمت حداقل به اندازه یک سوم از مسیر رفت خود را مجددا بازگشت نماید. سایر نقاطی که چنین تاثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی مینور و کم اهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند. یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی، صرفا با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کم اهمیت تفکیک نماید. اما فعلا نیاز به تعریف دقیقتری و مدونتری برای پیوتهای ماژور داریم.
تعریف پیوت ماژور:
پیوت ماژور میتواند هر دو مفهوم قله و دره را شامل بشود، و بطور کلی به معنی Reversal Point یا نقطه بازگشت روند است. در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن میتواند انتشار یک خبر، وقوع یک پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
به تمام قلهها و درههای اصلی بر روی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، اصطلاحا پیوت ماژور میگوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجددا بازگشت نماید.
روش تشخیص پیوتهای ماژور:
سه نکته زیر را برای تشخیص بهتر پیوتهای ماژور به خاطر داشته باشید:
- در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل 38% از مسیر قبلی خود را مجددا بازگشت نماید.
- به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه 38% از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
- بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
با استفاده از سه نکته فوق میتوانید بسیاری از قلهها و درههای مینور و فرعی را به سادگی حذف نموده و کنار بگذارید و صرفا پیوتهای ماژور را به عنوان مسیر اصلی قیمت باقی نگه دارید. فرض کنید بازار مطابق تصویر فوق، ابتدا از A به B رفته و سپس تا C بازگشت کرده باشد. در این صورت برای اینکه قله B یک سقف ماژور باشد باید لااقل دو شرط از شروط فوق بطور همزمان برقرار باشند. به عنوان مثال تصویر زیر، مسیر رفت و برگشت قیمت را از A تا B و سپس از B تا C نمایش میدهد. مسیر AB موج رفت و مسیر BC موج برگشت را نشان میدهد.
همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید میزان ریتریس قیمت در موج BC برابربا 38% بوده است. یعنی بازار 38% از سودی را که قبلا به مردم رسانده، مجددا از آنها پس گرفته است! دقت کنید که شیب پاره خط BC هیچ تاثیری در میزان ریتریس قیمت ندارد و صرفا ارتفاع عمودی موجهای BC و AB است که میزان بازگشت قیمت را مشخص میکند. برای اینکه سقفB یک پیوت ماژور باشد باید ارتفاع عمودی موج BC حداقل به اندازه 38% از ارتفاع موج AB باشد. این کمترین مقدار مجاز برای ماژور بودن سقف B است و اندازه BC میتواند هر مقدار بیشتر از این را نیز داشته باشد.
برای اندازهگیری دقیق میزان بازگشت قیمت میتوانید از ابزاری موسوم به فیبوناچی ریتریسمنت[54] استفاده کنید. این ابزار درواقع یک خطکش عمودی است که برای اندازهگیری تغییرات قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. کافیست دو سر ابزار فیبوناچی را بر روی دو انتهای موج AB بگذارید و میزان بازگشت موجBC را به سادگی، برحسب درصدی از اندازه موجAB محاسبه و بیان نمایید. ابزار فیبوناچی یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال برای اندازهگیری نسبتهای بین امواج متوالی است که در تمامی نرمافزارهای تحلیلی میتوانید به راحتی به آن دسترسی داشته باشید. در این کتاب نیز در فصل بعدی، مفصلا به نحوه کار با این ابزار خواهیم پرداخت.
به لحاظ زمانی نیز موج BC باید فرصت کافی برای اصلاح و استراحت داشته باشد. تعداد کندلهای موج BC باید حداقل به اندازه 38% از کندلهای موج AB باشند تا بازار فرصت لازم را در اختیار فروشندگان جهت خروج از بازار و تخلیه کامل فشار عرضه، قرار دهد. این بار نیز میتوانید برای اندازهگیری موجهای AB و BC به لحاظ افقی از ابزار دیگری بنام فیبوناچی زمانی[55] استفاده کنید.
بنابراین یک سقف یا کف ماژور برای تشکیل، نیاز به گذشت مدت زمان کافی دارد و این تایم بستگی به مدت زمانی دارد که موج قبلی سپری کرده است. هرچه مدت زمان موج رفت بیشتر باشد، موج برگشت نیز به مدت زمان بیشتری برای اصلاح و استراحت نیاز خواهد داشت. یک روند صعودی بفرض سه ماهه، حداقل به یکماه اصلاح و استراحت نیاز دارد تا فرصت کافی را به کلیه معاملهگران قبلی بدهد تا درصورت تمایل بتوانند نسبت به خروج از بازار تصمیمگیری نمایند و شرایط بازار مجددا برای صعود جدید مهیا بشود. اگر مدت زمان بازگشت کمتر از این مقدار باشد نشان میدهد صرفا با یک اصلاح موقت و زودگذر مواجه بودهایم که احتمالا ناشی از انتشار یک خبر یا شایعه ناگهانی بوده است.
به عنوان مثال در تصویر زیر، موج BC نتوانسته ظرف زمانی لازم را پر کند و در مدت زمان بسیار کمتر از 38% از موجAB به نقطه پایان خود رسیده است. اما در عوض موج BC بلحاظ ارتفاع عمودی، موفق به اصلاح 38 درصدی قیمت شده است(در تصویر نشان داده نشده) لذا باتوجه به اینکه سقف B حداقل دو شرط از شروط اصلی را برآورده ساخته است (تغییر علامت جبری مکدی بعلاوه اصلاح 38درصدی قیمت) پس میتوان سقف B را به عنوان یک پیوت ماژور درنظر گرفت.
تشخیص دقیق پیوتهای ماژور ازین جهت حاثز اهمیت است که در کلیه مباحث تحلیل تکنیکال، از پترنهای کلاسیک گرفته تا فیبوناچی و هارمونیک و الیوت و غیره، همواره نیاز به تشخیص دقیق پیوتهای ماژور و امواج اصلی داریم. به عنوان مثال پترنهای کلاسیک مانند الگوهای سر و شانه و مثلث و پرچم و غیره همگی باید حتما بر روی پیوتهای ماژور رسم بشوند. حتی الگوهای پیچیدهتر نیز مانند الگوهای هارمونیک صرفا بر روی پیوتهای ماژور قابل تعریف هستند. بزودی در این کتاب میخوانید که هنگام استفاده از ابزار فیبوناچی باید دو انتهای ابزار را بر روی دو پیوت ماژور و متوالی قرار بدهید. و بالاخره در نظریه امواج الیوت نیز برای تشخیص ساختار الیوتی بازار لازم است امواج اصلی و ریزموجها را برمبنای پیوتهای ماژور و مینور از یکدیگر تفکیک نماییم. بنابراین ملاحظه میکنید که تشخیص دقیق و بدون خطای پیوتهای ماژور چقدر در انجام یک تحلیل بینقص موثر خواهد بود.
برمبنای تمام نکاتی که تا اینجا گفته شد، سعی میکنیم روش زیر را به عنوان یک راهنمای گام به گام جهت تشخیص سریع و آسان پیوتهای ماژور ارایه کنیم. این روش مسلما بهترین روشی است که در کل این کتاب، جهت تشخیص صحیح پیوتهای ماژور بیان میگردد.
روش گام به گام تشخیص پیوتهای ماژور:
- برای شروع از اندیکاتور مکدی با تنظیمات رایج استفاده میکنیم. تایمفریم مناسبی را انتخاب کنید که حداقل تعداد کندل لازم را برای تغییر فاز مکدی برروی قلهها و درههای متوالی شامل باشد. اگر تایمفریم مناسبی را انتخاب نکنید، ممکن است مکدی فرصت لازم برای نمایش صحیح پیوتهای ماژور را نداشته باشد.
- به علامت جبری مکدی در نواحی مختلف توجه نموده و آنها را برروی نمودار علامتگذاری کنید.
- با استفاده از علامت جبری مکدی، نقاطی را که میتوانند کاندیدهای مناسبی به عنوان قله و دره ماژور باشند، مشخص نمایید:
- در کل ناحیهای که علامت جبری مکدی مثبت است صرفا یک قله ماژور میتوانیم داشته باشیم که همان بلندترین قله (به لحاظ قیمت) است.
- در کل ناحیهای که علامت جبری مکدی منفی است صرفا یک دره ماژور میتوانیم داشته باشیم که همان پایینترین دره (به لحاظ قیمت) است.
4. برروی مجموعه نقاطی که تا اینجا به عنوان کاندیدهای مناسب برای ماژور بودن بدست آوردیم، شروط ریتریس 38 درصدی زمانی و قیمتی را میآزماییم تا مشخص شود که کدامیک قابلیت ماژور بودن را دارند یا خیر. حداقل یکی از این دو شرط باید برقرار باشند:
- در یک پیوت ماژور باید تغییرات قیمت در موج برگشت حداقل به اندازه 38% از تغییرات قیمت در موج رفت باشد.
- در یک پیوت ماژور باید مدت زمان موج برگشت حداقل به اندازه 38% از مدت زمان موج رفت باشد.
5. به این ترتیب کلیه پیوتهای مینور و فرعی حذف میگردند و صرفا نقاطی باقی خواهند ماند که منجر به چرخشهای جدی و موثر شده باشند. این نقاط را به عنوان پیوتهای ماژور درنظر میگیریم.
روش ساده و آسانی است که حتم دارم از انجام آن بسیار لذت خواهید برد. در ادامه سعی میکنیم این روش را با ذکر چند مثال واقعی روشنتر نماییم. اما قبلا ذکر این نکته لازم است که درخصوص بند چهارم، بسیاری از تحلیلگران معتقدند وجود هر دو شرط فوق، یعنی ریتریس حداقل 38 درصدی هم برای قیمت و هم برای زمان ، به صورت همزمان ضروری بوده و صرفا وجود یکی از این دو شرط کافی نمیباشد. در حالی که برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند صرفا یکی از این دو شرط نیز به تنهایی برای اطمینان از ماژور بودن کفایت میکند. بنده شخصا با نظر گروه دوم موافقتر هستم اما با این شرط اضافی که تغییر فاز مکدی نیز حتما رخ داده باشد.
همچنین بسیاری از تحلیلگران معتقدند شرط تغییر فاز مکدی بین دو پیوت متوالی و مجاور بهم، الزامی میباشد. در حالی که برخی تحلیلگران نیز سختگیری کمتری داشته و صفر شدن مکدی را بین دو پیوت متوالی، کافی میدانند. بازهم نظر شخصی اینجانب به گروه دوم نزدیکتر است. بنابراین ممکن است در ادامه این کتاب احیانا با مثالهایی مواجه شوید که روش سختگیرانه و غالب برای تعیین پیوتهای ماژور در مورد آنها رعایت نشده باشد. دلیل این امر صرفا سلیقه شخصی اینجانب بوده که وقوع عملی چرخش موثر در بازار را مهمتر از برخی شروط ریاضی و نظری میدانم. در ادامه به ذکر چند مثال در خصوص نحوه تعیین پیوتهای ماژور بر روی نمودارهای واقعی میپردازیم.
مثال- در تصویر زیر نمودار زوج ارز یورودلار را در تایمفریم روزانه مشاهده میکنید. با استفاده از روشی که در بالا عنوان شد، پیوتهای ماژور را بر روی نمودار مشخص نمایید.
آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن به همراه تصویر
اندیکاتور rsi که با نام شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) نیز شناخته میشود، یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال و یکی از مهم ترین اندیکاتور ها است. بسیاری از معاملهگران بورس و بازارهای مالی، برای شناسایی قدرت یا ضعف روند قیمت، اندیکاتور rsi را به کار میبرند و از آن سیگنال خرید و فروش دریافت میکنند. در این مقاله به آموزش rsi میپردازیم و کاربردهای آن را برایتان شرح میدهیم.
اندیکاتور rsi چیست؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، مخفف Relative Strength Index است. RSI در تحلیل تکنیکال اندیکاتوری بازگشتی است که برای تأیید و تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار بهکاربرده میشود و به دلیل اینکه در دو سطح بین ۰ تا ۱۰۰ در حال نوسان است. اندیکاتور RSI نشاندهندهی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و از همین حیث، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است. در تنظیمات RSI نیز عموماً از تنظیم ١۴ روزه استفاده میشود. این اندیکاتور همانند اندیکاتور مکدی (MACD) در ردیف اسیلاتورها جای گرفته است که در مقاله آموزش اندیکاتور macd بطور کامل در رابطه با اندیکاتور macd صحبت شدهاست.
آموزش RSI در سامانه آساتریدر آگاه
اندیکاتور RSI در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدرآگاه، در زیر نمودار سهام اصلی نمایش داده میشود. در گذشته محاسبه این اندیکاتور از طریق فرمول، بسیار سخت و پیچیده بوده؛ اما امروزه با چند کلیک در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدر آگاه، به راحتی این اندیکاتور برای تحلیل گران به نمایش درمیآید.
طبق تصویر زیر در پنل تحلیل تکنیکال سامانه معاملاتی آگاه، ابتدا روی آیکون اندیکاتورها کلیک نمایید (شماره ۱)، در مرحله بعدی از لیست اندیکاتورهای نمایش دادهشده، اندیکاتور Relative Strength Index (با جستجو RSI هم اندیکاتور نمایش داده میشود) را جستجو یا انتخاب کنید (شماره ۲)، در مرحله آخر اندیکاتور RSI در قسمت پایین نمودار نمایش داده میشود.
کاربرد اندیکاتور RSI چیست ؟
اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال، یک نمودار خطی در پایین صفحه در اختیار شما قرار میدهد. در این نمودار دو سطح مهم ۳۰ و ۷۰ وجود دارد که بهصورت خطچین بین نوسان ۰ تا ۱۰۰ قرار گرفته است. معمولاً نمودار سهام بین سطوح افقی ۳۰ تا ۷۰ نوسان بسیاری دارد. سطح افقی ۳۰ نقش یک حمایتکننده بسیار معتبر را ایفا میکند و نشاندهنده اشباع فروش است و روزهایی که با فشار فروش، اندیکاتور به سطح ۳۰ یا پایینتر از آن نزدیک میشود، نمودار RSI در روزهای آتی به سمت بالا بر میگردد. در سطح افقی ۷۰ و بالاتر از آن هم معمولاً بحث مقاومت وجود دارد که نمودار به اشباع خرید میرسد و بهنوعی خریداران به حد اشباع و کاهش قدرت خرید رسیدهاند و شاهد فشار فروش و کاهش قیمت در نمودار هستیم.
تا اینجا با توجه به آشنایی نسبت به نوسان در سطح ۳۰ تا ۷۰ در اندیکاتور RSI، نوعی دریافت سیگنال و استراتژی معاملاتی را فرا گرفتیم. البته لازم به ذکر در روندهای ایمپالس (صعودی یا نزولی) معمولاً جهش اصلی نمودار در بالای سطح ۷۰ یا پایین سطح ۳۰ است، اما در روندهای خنثی معمولاً نمودار بین دو سطح ۳۰ و ۷۰ نوسان میکند. شما همینطور میتوانید در نمودار اندیکاتور RSI از ابزار خطوط روند استفاده نمایید. همانطور که در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدرآگاه میتوانیم از خطوط روند در چارت سهام استفاده کنیم، در نمودار RSI هم این فرآیند برای به دست آوردن نقاط خرید و فروش سهام قابل استناد و استفاده است. بهعنوان نمونه طبق تصویر زیر، از نوار ابزار تحلیل تکنیکال در سمت چپ خطوط مورب را انتخاب میکنیم و با رسم یک خط مورب، در قسمت اشاره شده به دلیل شکست خط روند صعودی، سیگنال فروش دریافت میشود.
فرمول محاسبه اندیکاتور RSI
تا این بخش از مقاله با کارکرد و نحوه دریافت سیگنال از اندیکاتور RSI، آشنا شدیم. برای آگاهی از نحوه محاسبه اندیکاتور RSI در فرایند تحلیل سهم، به فرمول زیر دقت کنید:
برای محاسبه «میانگین سود» در ۱۴ روز گذشته، قیمت روزهای مثبت را جمع کرده و نتیجه را بر عدد ۱۴ تقسیم میکنیم. حال برای محاسبه «میانگین ضرر» در ۱۴ روز گذشته، قیمت روزهای منفی را با هم جمع کرده نتیجه را بر ۱۴ تقسیم میکنیم.
۱- قیمت روزهای مثبت:
روزهایی که قیمت آخرین معامله یا قیمت بسته شدن سهم، نسبت به روز قبل رشد داشته باشد.
۲- قیمت روزهای منفی:
روزهایی که قیمت آخرین معامله یا قیمت بسته شدن سهم، نسبت به روز قبل کاهش داشته باشد.
نکته مهم: استفاده از بازه زمانی ۱۴ روز، میزان ریسک و استرس معاملهگران را کاهش میدهد و به این ترتیب میتوان در یک بازه کوتاهمدت، سود خوبی به دست آورد.
دریافت سیگنال خرید و فروش از طریق خطوط روند
یکی دیگر از روشهای نوسان گیری در اندیکاتور آر اس آی، استفاده از خطوط روند است. مطابق تصویر زیر، از نوار ابزار سمت چپ صفحه ابزار «خط روند افقی» را انتخاب کنید. با استفاده از خط روند در نمودار RSI میتوان یک روند صعودی یا نزولی رسم کرد. در مثال زیر ناحیهای مشخص شده که نمودار RSI، با خط روند صعودی رسم شده، برخورد کرده است. درست در همین لحظه، سیگنال فروش صادر میشود. بهتر است دارایی سهام خود را در این شرایط بفروشید. البته دقت داشته باشید که اندیکاتور RSI به تنهایی اعتبار زیادی ندارد و از این اسیلاتور بیشتر برای تایید فرایند تحلیل استفاده میشود. یعنی بهتر است از این ابزار در کنار سایر ابزارهای تحلیل سهم در بازار بورس استفاده شود.
دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی منفی (نمودار اصلی و rsi)
گاهی اوقات در چارت سهام و اندیکاتور شاهد واگرایی هستیم؛ یعنی روی نمودار سهم شاهد قلهای بالاتر از قله قبلی هستیم. اما در اندیکاتور، قلهای پایینتر ثبت میشود. یعنی خطی که قلهها را به هم وصل میکند، روی چارت سهام بهصورت صعودی بوده ولی روی اندیکاتور به شکل نزولی است. بهاصطلاح این نوع واگرایی به واگرایی منفی مشهور بوده و نشاندهندهی انتهای یک روند صعودی است.
نکتهی اصلی اینجاست که باید توجه داشته باشیم که قلهی دومی در چارت سهام حتماً تشکیل شده باشد و بعد از آن چند کندل پایینتر شکل بگیرد تا متوجه شویم که بالاترین نقطه بهعنوان قله تشکیل شده است؛ زیرا در بسیاری از تحلیل ها افراد، واگرایی منفی را به چارتی که هنوز قله ی آن تشکیل نشده است نسبت میدهند، درحالیکه اینگونه نیست. در واقع در اینجا تشخیص پیوت ماژور بسیار مهم است. بهمنظور درک بهتر به تصویر زیر توجه فرمایید:
دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی مثبت (نمودار اصلی و rsi)
حال اگر عکس این موضوع به وجود بیاید، یعنی در انتهای یک روند نزولی ما کفی را ببینیم که پایینتر از کف قبلی در نمودار است، اما در اندیکاتور کفی بالاتر تشکیل شده باشد، واگرایی مثبت را شاهد خواهیم بود، دقیقاً برعکس تصویری که در بالا مشاهده میکنید. این نوع واگرایی نشاندهندهی انتهای یک روند نزولی است. در این حالت هم باید توجه داشته باشید که بعد از آخرین نقطهای که بهعنوان کف تشخیص دادید، چند کندل به سمت بالا تشکیل شده باشد تا بتوانید بهعنوان واگرایی مثبت به آن استناد کنید. بهمنظور درک بهتر به تصویر زیر توجه فرمایید:
فیلتر اندیکاتور RSI
همانور که توضیح داده شد با استفاده از اندیکاتور RSI در ابزار معاملاتی آساتریدر میتوان نمودار یک سهم را تحلیل کرد و نقاط مقاومت و حمایت آن را در بازه ۳۰ و ۷۰ سنجید.
از این اندیکاتور میتوان در سایت www.tsetmc.com نیز بهره برد. در این روش از سه فیلد سفارشی به ترتیب زیر استفاده میکنیم:
(c0)= مقدار اندیکاتور Rsi 14 روزه در موقعیت فعلی
(c1)= سیگنال خرید یا فروش
(c2) = تکرار مقدار اندیکاتور Rsi 14 روزه در موقعیت فعلی
در منوی بالای سایتtsetmc گزینه دیدهبان بازار را انتخاب میکنیم.
در گام بعدی و در صفحه جدید گزینه قالب نمایش را انتخاب میکنید.
در کادر باز شده گزینه جدول و فیلدهای کاربر را انتخاب میکنیم که در نتیجهاش ستونهای C0، C1 و C2 به جدول اضافه میشود. بعد نوبت جایگزینی کد فیلتر اندیکاتور RSI میرسد. کد زیر را در قسمت فیلتر سایت جایگزین میکنید.
var CalculateRSI =function(period)
// Calculate first “average gain” and “average loss”
var gainSum=0;
var lossSum=0;
for (var i = 0; i < period; i++) var rec=[ih][len-1-i];
gainSum += rec.gain;
lossSum += rec.loss;
>
var averageGain=gainSum /period;
var averageLoss=lossSum / period;
// Calculate subsequent “average gain” and “average loss” values
for (var i = period + 1; i < len; i++) var rec=[ih][len-1-i];
averageGain=(averageGain* (period – 1) + rec.gain) / period;
averageLoss=(averageLoss* (period – 1) + rec. loss)/ period;
// Calculate RSI
var RS = 0; // Relative strength
var RSIndex = 0; // Relative strength index
سپس در موقعیت فعلی هر نماد در فیلد C0 و C2 درج شده و سپس با تحلیل رفتار این اندیکاتور سیگنال خرید یا فروش صادره در ستون C1 تکمیل شده و لیست قابل مشاهده محدود به نمادهای دارای سیگنال خرید یا فروش میشود.
آموزش تصویری اندیکاتور rsi
در موقعیت فعلی هر نماد در فیلد C0 و C2 درج شده و سپس با تحلیل رفتار این اندیکاتور سیگنال خرید یا فروش صادره در ستون C1 تکمیل شده و لیست قابل مشاهده محدود به نمادهای دارای سیگنال خرید یا فروش میشود.
برای آشنایی بیشتر با مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال، پیشنهاد میکنیم از مطالب زیر در بآشگاه بلاگ استفاده نمایید:
نتیجه گیری
بهصورت کلی اندیکاتور ها تنها تعقیبکننده روند و ابزاری کمکی برای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. هرگز تنها با استفاده از یک اندیکاتور نمیتوان به موقعیت خرید و فروش اکتفا کرد؛ بلکه این سیگنال ها تنها هشداری برای توجه بیشتر به موقعیت سهام و بررسی بیشتر آن است تا اگر شرایط آن مناسب باشد با کمک این ابزارها مانند اندیکاتور rsi بتوان به تحلیلهای انجامشده استناد کرد.
آموزش چنگال اندروز در ترید و تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
برای مشخص کردن روند صعودی یا نزولی قیمت شاخص در بازار ارزهای دیجیتال از چنگال انروز روی نمودار استفاده میشود. با بهرهگیری از این چنکال به خوبی میتوان زمان مناسب برای ترید را شناسایی کرد. به همین دلیل افرادی که در معاملات ارزهای دیجیتال فعال هستند به چنگال اندروز هم مانند سایر اندیکاتورها توجه میکنند. در این مطلب سعی داریم شما را بیشتر با این چنگال و نحوه استفاده از آن آشنا کنیم. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چنگال اندروز (Andrews Pitchfork) چیست؟
چنگال اندروز در آموزش ترید و تحلیل تکنیکال به عنوان یک شاخص فنی شناخته می شود که برای نمایان ساختن قیمتهای اخیر سهام در بازار مالی، روی نمودار قیمت مورد استفاده قرار می گیرد. اندروز روی نمودار شامل دو خط موازی است که یک خط متوسط هم در وسط آن دو قرار دارد؛ بنابراین تحلیلگران میگویند که اندروز بر روی نمودار دارای سه سطح است.
چنانچه معاملهگر بخواهد واکنش قیمت شاخصی را روی نمودار مورد تحلیل و بررسی قرار دهد از چنگال اندروز استفاده کرده و زمان مناسب برای انجام معامله را پیدا میکند.
پیوت در اندروز چنگال چیست؟
نقاطی که قیمت شاخص بر روی آنها تغییر میکند، همان پیوتها هستند. به عبارت دیگر میتوان گفت روی نمودار تحلیل تکنیکال ، نقاطی را میبینیم که روند صعودی یا نزولی یک سهام در پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی بازار را نشان می دهند، این نقاط پیوتها هستند. به این نقاط، نقطه کف یا سقف قیمت نیز گفته میشود.
پیوتها به نقاط اصلی و فرعی تقسیم میشوند. به نقاط اصلی پیوتهای ماژور میگویند و نقاط فرعی با عنوان پیوتهای مینور معرفی میشوند. زمانی که شاخص روند بازگشت را در پیش میگیرد و قیمت محدودتر میشود، نقاط مینور روی نمودار چنگال اندروز قابل شناسایی هستند.
چنگال اندروز چگونه ترسیم میشود؟
نحوه ترسیم چنگال اندروز برای بهرهمند شدن از داده های این روش بسیار ضروری است. برای ترسیم این چنگال باید 3 گام بردارید که عبارت اند از:
گام اول: انتخاب سه نقطه اصلی روی نمودار
سه نقطه که مهمترین فاکتورهای مورد نیاز برای ترسیم چنگال اندروز در ترید ارز دیجیتال هستند را روی نمودار مشخص کنید. این نقاط در واقع همان سقف و کفهای قیمت (روندهای صعودی و نزولی، روند بازگشت) هستند که باید آنها را شناسایی کنید.
گام دوم: رسم خط میانی چنگال اندروز
زمانی که دو خط موازی چنگال را مشخص کردید، نوبت به ترسیم یک خط مستقیم میان دو نقطه قبلی میرسد. یعنی دو نقطه قبلی را به یکیدیگر وصل کرده و نقطه میانی را به دست میآوریم. نقطه میانی از هر سو با دو نقطه پیشین در ارتباط است.
گام سوم: تکمیل کردن چنگال اندروز
در این مرحله نقطه میانی را به نقطه اخر وصل کرده و به صورت خطوط مستقیم تا انتهای نمودار ادامه میدهیم. به این ترتیب چنگال اندروز روی نمودار ترسیم میشود. در این صورت میتوانید با مشاهده چنگال اندروز کیفیت و میزان واکنشها نسبت به بازار را روی نمودار ببینید. افت و خیزهای قیمت به خوبی قابل بررسی و تحلیل هستند. همچنین میتوانید با کمک این نمودار نقاط حمایت و مقاومت را نیز شناسایی کنید.
ابزارهای مورد نیاز برای ترسیم چنگال اندروز
برای ترسیم نمودار چنگال اندروز باید آموزشهای لازم را کسب کنید. بد نیت بدانید که پلتفرمهایی وجود دارند که در این زمینه کمک میکنند. با استفاده از این پلتفرمها دیگر ضرورتی برای ترسیم دستی نمودار (که کار آسانی نیست) وجود ندارد. استفاده صحیح از این نمودار به کسب موفقیت در بازار مالی کمک شایانی میکند.
انجام معامله با استفاده از چنگال اندروز
با استفاده از این چنگال میتوان از استراتژیهای معاملاتی زیاید برخوردار شد. به همین دلیل باید از اصول انجام معامله به وسیله چنگال اندروز مطلع باشید. مهم ترین بخشهای این اصول شامل:
_ چنانچه مشاهده شود که قیمت شاخص، قیمت میانی چنگال را شکسته است، یعنی ممکن است قیمت شاخص روند بازگشت را در پیش گیرد.
_ تقریبا در 80 درصد از مواقع، میبینیم که قیمت روی چنگال اندروز به سمت خط میانی حرکت میکند.
_ چنانچه مشاهده شود که قیمت شاخص، خود را در مسیر خط میانی نمودار قرار دهد، باید منتظر تغییر جهات باشیم. این تغییر جهت به این شکل است که قیمت با سرعت به سمت نقطه 3 خواهد رفت.
_ گاهی قیمت بعد از رسیدن به خط میانی، تغییر جهت داده و نقطه پیوت را به ما نشان میدهد.
_ گاهی نیز مشاهده میشود که قیمت چند بار با خط نوسان و خط میانی را برخورد میکند.
معاملهگران باید با مشاهده هر یک از این نوسانات و تغییرات روی نمودار، به پیشبینی درستی از وضعیت بازار دسترسی پیدا کنند و زمان درست انجام ترید را شناسایی کنند. در این صورت چنگال اندروز یکی از مناسبترین ابزارهای کمک رسان به معاملهگران است که مستقیما به انجام ترید موفقیتآمیز منجر میشود.
نتیجه گیری
در این مطلب با چنگال اندروز در ترید ارز دیجیتال به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده در نمودار تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. این چنگال برای شناسایی زمان مناسب انجام ترید به معاملهگران کمک میکند. این چنگال یک شاخص فنی است که بای نمایان ساختن قیمتهای اخیر سهام در بازار مالی، روی نمودار تحلیل تکنیکال به کار ببرده میشود. اندروز روی نمودار شامل دو خط موازی است که یک خط متوسط هم در وسط آن است.
پیوتها در اندروز کمک شایانی به معاملهگران می کنند. در واقع روی نمودار تحلیل تکنیکال، نقاطی را میبینیم که روند صعودی یا نزولی یک سهام در بازار را نشان می دهند، این نقاط پیوتها هستند. به این نقاط، نقطه کف یا سقف قیمت نیز گفته میشود. استفاده از چنگال اندروز و ترسیم نمودار آن، نیاز به کسب مهارت و آموزش دقیق دارد. البته پلتفرمهایی نیز وجود دارند که در این زمینه کمک رسان هستند.
کانال صعودی
کانال صعودی
ورود
شماره موبایل یا پست الکترونیکی:
رمز عبور:
ورود
هنوز عضو نشده اید؟ عضویت رایگان
کانال صعودی
کد فعال سازی:
لطفا کدی که برای شما پیامک شده است را وارد کنید و وارد حساب کاربری خود شوید.
تایید حساب کاربری
هنوز کد ارسالی را دریافت نکرده اید؟ ارسال مجدد کد ورود
کانال صعودی یک حرکت قیمت (پرایس اکشنی) بین دو خط موازی صعودی میباشد. قلهها و درههای بالارونده مشخصهٔ این الگوی قیمتی میباشد. تحلیلگران تکنیکال، کانال صعودی را با به هم وصل کردن درههای روند صعودی و رسم خط روند صعودی که میشود کف کانال و سپس متصل کردن قلههای این روند صعودی که میشود سقف کانال، میسازند. معکوس الگوی کانال صعودی، کانال نزولی میباشد.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد کانال قیمتی ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
شکست قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در یک کانال صعودی، قیمت همیشه داخل این دو خط موازی نمیماند و نواحی حمایت و مقاومتی خارج از این خطوط شکل میگیرند که معاملهگرها میتوانند از این حمایتها و مقاومتها برای قرار دادن استاپ لاس و تارگت سود استفاده کنند. شکست خط سقف کانال صعودی میتواند نشانهٔ ادامهٔ روند صعودی باشد و شکست خط کف کانال به پایین میتواند نشانهٔ تغییر روند باشد.
کانال بالاروندهٔ یک روند پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی صعودی واضح را نشان میدهد. تریدرها میتوانند بین سطوح حمایت و مقاومت این کانال سوئینگ ترید کنند یا اینکه در جهت شکستهای به بالا یا به پایین وارد معامله شوند.
کانالهای انولاپ، کانالهای معروف دیگری هستند که میتوانند بهعنوان کانالهای صعودی (مرجع) و نزولی مورد استفاده قرار گیرند. کانالهای انولاپ معمولاً برای بررسی و تحلیل حرکات قیمتی در بازههای طولانیتر استفاده میشوند. خطوط روند میتوانند براساس میانگینهای پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی متحرک یا قلهها و درهها در بازههای مشخص ایجاد شوند.
میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟
در معامله با کانالهای انولاپ میتوان استراتژی مشابهی با استراتژی معاملاتی کانالهای صعودی و نزولی در پیش گرفت. استفاده از کانالهای انولاپ میتواند بازههای زمانی طولانیتری را دربر بگیرد که شامل صعودها و نزولهایی باشد. اما کانالهای صعوی و نزولی بیشتر برای پیشبینی تغییرات قیمتی بعد از معکوس شدن روند استفاده میشوند.
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
بیش از پنج سال است که در زمینه رمز ارزها و بازارهای مالی فعالیت میکنیم. تجربه این سال ها به ما نشان داده است که رمز ارزها و سرمایه گذاری در بازارهای مالی نقش کلیدی در افزایش سرمایه مالی علاقه مندان به این حوزه را داشته است.
هیچ اطلاعات یا اظهار نظری در این سایت نباید به عنوان درخواست یا پیشنهاد برای خرید یا فروش ارز، سهام یا سایر دارایی ها در نظرگرفته شود. نظرات مطرح شده در سایت دیجی کوینر مربوط می شوند به شخص مؤلف و لزوماً نظر رسمی دیجی کوینر یا مدیریت آن نمی باشد.
از ملزومات رسم کانال صعودی، آشنایی کامل با ترسیم خطوط روند صعودی در تحلیل تکنیکال و پیوت در تحلیل تکنیکال است. بدون آشنایی با کامل با موارد ذکر شده، امکان رسم کانال صعودی وجود ندارد. پس در صورتی که آموزش های مربوط به خط روند صعودی و پیوت در تحلیل تکنیکال را مشاهده ننموده اید، توصیه می کنیم قبل از شروع این آموزش، به این مطالب مراجعه کرده و آنها را به طور کامل یاد بگیرید.
برای رسم کانال صعودی، ابتدا لازم است خط روند صعودی را رسم کنید. پس از رسم خط روند صعودی، بین دو پیوتی که با استفاده از آنها خط روند صعودی را رسم کردید (پیوت هایی که در تصویر زیر با رنگ قرمز مشخص شده اند)، پیوت های سقفی (پیوت هایی که در تصویر زیر با رنگ زدر مشخص شده اند) را مشاهده می کنید. از آن پیوت های سقف، بلندترین پیوت را انتخاب کرده و خط روند صعودی را بر روی آن کپی کنید. بدین شکل دو خط موازی شکل میگیرد که این دو خط، کانال صعودی را تشکیل می دهند.
برای درک بهتر این فرایند به تصاویر زیر توجه کنید.
در کانال صعودی، خط بالایی کانال، سقف کانال صعودی یا سطح مقاومت و خط پایینی کانال، کف کانال صعودی یا سطح حمایت نامیده می شوند.کانال صعودی
برای رسم کانال صعودی، به جای استفاده از ابزار خط و کپی کردن آن، شما می توانید از ابزار مخصوص رسم کانال استفاده کنید. این ابزار شبیه به ابزار خط عمل می کند. تفاوت این است که هنگام استفاده از آن برای رسم خط کانال، خطی موازی با خطی که شما رسم می کنید، به صورت خودکار در پایین خط شما رسم می شود و نیاز به کپی کردن خط روند صعودی توسط شما را از بین می برد.
در تصویر زیر آیکون مربوط به این ابزار با رنگ قرمز مشخص شده است.
برای استفاده از این ابزار، بر روی آیکون مربوط به آن در نوار بالا کلیک کنید تا فعال شود. پس از آن، بر روی پیوت اولی که برای رسم خط روند صعودی انتخاب کرده اید، کلیک کنید. در این حالت کلیک خود را نگه داشته و نشانگر ماوس خود را تا پیوت دوم بکشید. این عمل همانند رسم خط روند صعودی است و تنها تفاوت آن، استفاده از ابزار کانال به جای استفاده از ابزار خط برای انجام آن است. در تصویر زیر، خطوط شکل گرفته پس از استفاده از ابزار کانال کشی را مشاهده می کنید.
پس از انجام این مراحل، برای ترسیم کانال صعودی، لازم است که خط پایینی را گرفته و بر روی بالاترین پیوت سقف قرار دهید. در تصویر زیر، خطوط تصویر بالا پس از انتقال خط کف کانال (خط شماره 2) به موقعیت مناسب را مشاهده می کنید.
پس از انجام این اعمال، خطوط کانال را امتداد دهید تا پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی طول مورد نیاز از نمودار قیمت – زمان را پوشش بدهند. برای امتداد خط، کافیست در حالی که کلید شیف را نگه داشته اید بر روی نقطه انتهایی خط کلیک کنید و بکشید.
همانطور که در مطالب قبل گفتیم، در هنگام تحلیل تکنیکال، حرکات و واکنش های آخر بازار مهم تر هستند. در هنگام رسم کانال صعودی نیز این قاعده صدق می کند؛ یعنی پیوت های آخر پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی بازار برای رسم کانال مناسب تر هستند. دلیل این امر آن است که حرکت و واکنش های انتهایی بازار به روند فعلی بازار نزدیک تر بوده و تأثیر بیشتری بر روند فعلی بازار دارند.
توجه داشته باشید که هر کانال صعودی رسم شده قابل استفاده نیست؛ بدین معنی که کانال رسم شده، باید شروطی را رعایت کرده باشد. در زیر به بررسی این مورد می پردازیم.
از مواردی که کانال صعودی باید رعایت کرده باشد این است که نمودار قیمت – زمان، نباید خطوط سقف یا کف کانال را شکسته باشد. در صورتی که نمودار قیمت – زمان، کانال صعودی را در یک یا چند نقطه شکسته باشد، اصطلاحاً گفته می شود که نمودار قیمت نسبت به کانال واکنش مناسب نداشته است. در تصویر زیر، کانال رسم شده بر روی سهم قشرین را مشاهده می کنید. در این تصویر، نمودار قیمت در نقاط مشخص شده، سقف کانال صعودی را شکسته است. بنابراین می توان گفت نمودار نسبت به کانال واکنش خوبی نداشته و این کانال قابل استفاده نیست.
در چنین مواردی باید از پیوت سقفی برای رسم خط سقف کانال صعودی استفاده کنید، که بالاتر از پیوت های سقف دیگر باشد. در تصویر زیر، خط سقف کانال را بعد از اصلاح مشاهده می کنید. همانطور که می بینید برای اصلاح خط سقف، مجبور شده ایم این خط را از روی پیوت مشخص شده با رنگ فرمز، به پیوت مشخص شده با رنگ زرد انتقال دهیم.
در تصویر زیر مورد بالا را در نمودار قیمت – زمان انس جهانی مشاهده می کنید. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، در این سهم نیز نمودار قیمت واکنش مناسبی به کانال نداشته است.
اما در این مورد شکستن کانال توسط نمودار سهم زیاد شدید نیست. در این مواقع، شما می توانید خط روند خود را اندکی اصلاح کنید. در تصویر زیر، خط روند اصلاح شده را مشاهده می کنید.
توجه داشته باشید که امکان اصلاح خط روند در سهم هایی که شکستن خط روند شدید است وجود ندارد و شما نمی توانید خط روند را برای تشکیل کانال اصلاح کنید. در صورت انجام این عمل در نمودارهایی که شکستن خط روند توسط نمودار قیمت فاحش است، خط روند اعتبار خود را از دست داده و امکان استفاده از آن برای تحلیل روند قیمت از بین می رود.
در سهام هایی که قیمت آنها به صورت اصلاحی حرکت می کند، قیمت تمایل دارد که در کانال مشخصی حرکت کند. در مطالب بعدی حرکات اصلاحی و انگیزشی به صورت کامل به شما آموزش داده می شود. تصویر زیر کانال صعودی رسم شده بر روی نمودار قیمت سهام قشرین را نشان می دهد. در این تصویر، محدوده قیمت در یک کانال مشخص کانالیزه شده است.
در تصویر زیر، در صورتی که قسمت مشخص شده با رنگ قرمز از نمودار شکل نگرفته باشد، ما انتظار داریم نمودار روند اصلاحی به خود بگیرد و قیمت ریزش داشته باشد و در مسیری که با رنگ زرد مشخص شده است حرکت کند.
و یا در صورتی که سقف کانال شکسته شود، این نمودار به روند افزایشی خود ادامه داده و در مسیر مشخص شده با رنگ قرمز حرکت کند.
نحوه تشخیص شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت در ویدیوی مفهوم شکست در تحلیل تکنیکال به طور کامل آموزش داده شده است.
دیدگاه شما