بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
ریسک و بازده در بورس و سرمایهگذاری + لیست بازدهی بورس در سالهای گذشته
ریسک و بازده از مفاهیم اصلی در سرمایهگذاریاند. تقریباً تمام افراد با این واژهها آشنا هستند و میدانند که برای سرمایهگذاری در یک بازار خاص، میبایست به ریسک و بازده آن توجه داشته باشند. هرچند بسیاری از افراد، بدون شناخت صحیح ریسک و تنها با سنجش میزان بازدهی آن، وارد سرمایهگذاری در یک زمینهی خاص میشوند؛ این امر میتواند به روحیهی آنها و همچنین سرمایهی در نظر گرفته شده، آسیب و خسارت وارد سازد. در این مطلب، تمام آنچه را که پیرامون مفاهیم ریسک و بازده مطرح میشود بیان خواهیم نمود.
گام ۱ آشنایی با مفهوم ریسک و بازده: ریسک چیست؟
ریسک از ضروریترین مفاهیمی است که سرمایهگذار باید بداند. بدون شناخت و سنجش میزان ریسک، ورود به حوزهی سرمایهگذاری ناممکن یا آسیبزا خواهد بود. «ریسک» به عدم اطمینان در خصوص یک موضوع اشاره میکند. زمانی که شما در یک بازی، تاس را پرتاب میکنید، ریسک بالایی برای به دست آمدن عدد ۶ وجود دارد. یعنی احتمال کمی وجود دارد تا تاس از سمت عدد شش نشان داده شود. ریسک در بازی دارت نیز وجود دارد؛ پرتاب دارت به سمت صفحهی سیبل، با ریسک همراه است، اینکه دارت به نقطهی هدف برخورد کند یا نکند!
در سرمایهگذاری نیز شما یک هدف خاص دارید. بنابراین پیش از حصول نتیجه، شما بهعنوان سرمایهگذار، یک تصویر را بهعنوان بازده هدف ترسیم خواهید کرد؛ اما میدانید که این احتمال نیز وجود دارد که تصویر ترسیمشدهی شما (در چهارچوب مورد انتظار)، به وقوع نپیوندد؛ بهعبارتدیگر، میدانید که ریسک نیز وجود دارد.
ریسک و بازده، میانگین و شاخصهای مرکزی
برای شناخت بهتر مفهوم ریسک، لازم است تا با برخی از شاخصهای آماری مانند میانگین و انحراف معیار آشنا شویم. برای درک سادهتر مطلب، این موضوع را در قالب یک مثال ارائه کردهایم: تصور کنید دو کلاس درسی داریم؛ کلاس «الف» و کلاس «ب». اکنون در نظر بگیرید که نمرات دانشآموزان در این دو کلاس را لیست کردهایم. قیاس این نمرات به صورت دانه به دانه، تقریباً ناممکن است؛ به خصوص اگر تعداد دانشآموزان زیاد باشد. بنابراین باید شاخص دیگری داشته باشیم که بتوانیم مقایسه را انجام دهیم.
یکی از این شاخصها، میانگین است. میانگین از جمله شاخصهای آماری مرکزی است. بهعبارتدیگر، عدد میانگین، بیان میکند که دادهها، حول چه مرکزیتی هستند. داشتن میانگین نمرات برای کلاس «الف» یک عدد خواهد بود که با عدد به دست آمده بهعنوان میانگین نمرات کلاس «ب» کاملاً قابل قیاس خواهند بود. در واقع با داشتن میانگین نمرات، میتوان عملکرد دانشآموزان هر کلاس را بررسی کرد. شاخص آماری مرکزی نظیر میانگین را میتوان برای بررسی بازدهی به کار برد.
ریسک و بازده، انحراف معیار و شاخصهای پراکندگی
انحراف معیار، پارامتر دیگری است که عملکرد دانشجویان یک کلاس را بهتر نشان میدهد. انحراف معیار، یک شاخص پراکندگی است که بیان میکند دادهها چه فاصلهای از مرکزیت اصلی دارند. تصور کنید دامنهی نمرات کلاس «الف» چیزی در محدودهی نمرات ۸ الی ۱۲ باشد. هرچند این نمرات، بهعنوان نمرهی ضعیف شناسایی میشود اما عملکرد دانشآموزان را بسیار نزدیک به هم نشان میدهد؛ این یعنی انحراف معیار در نمرات دانشآموزان این کلاس پایین است، بهعبارتدیگر میتوان گفت نمراتی در این حد فاصل یا نزدیک به آن، از استاندارد خارج نیستند و در سطح بقیهی نمراتاند. شاخص آماری پراکندگی نظیر انحراف معیار را میتوان برای بررسی و سنجش ریسک به کار برد. بدین ترتیب که اگر میزان بازده در یک زمینه از سرمایهگذاری چندان از بازده استاندارد آن صنعت فاصله نداشته باشد، سرمایهگذاری نرمال و کم ریسکی محسوب میشود.
مفهوم بازده در رابطهی ریسک و بازه
مفهوم دیگری که در کنار مفهوم ریسک مطرح میشود، «بازده» است. بازده پاداشی است که با تحمل ریسک، به دست خواهد آمد. همانطور که بیان کردیم، سرمایهگذار با ورود به سرمایهگذاری در یک بازار خاص، اهدافی را ترسیم میکند. در این اهداف، میزان سود مورد انتظار وی مشخص میشود. حال با گذشت زمان، سرمایهگذاری او نتیجه واقعی خود را نشان خواهد داد؛ یعنی در نهایت سرمایهگذاری منجر به سود یا زیان خواهد شد. این سود به دست آمده را بازده واقعی مینامند. بازده واقعی میتواند با بازده مورد انتظار (ترسیم شده و فرض شده توسط سرمایهگذار) یکسان یا مختلف باشد. روشن است که هر سرمایهگذار انتظار دارد که بازده واقعی به دست آمده، حداقل برابر با بازده مورد انتظار وی یا بیش از آن باشد.
برای درک واضحتر، مثالی از سرمایهگذاری در یک بازار خاص میآوریم: تصور کنید با مقدار معینی سرمایه، وارد بازار خرید و فروش سهام میشوید، در این صورت میخواهید در ازای پرداخت سرمایهی خود، سهام بخرید. طبیعتاً به دنبال خرید سهامهایی خواهید بود که سودآوری بالایی داشته باشند. اما باید بدانید که در کنار سودآوری، ریسک نیز بههماننسبت وجود دارد.
حال شما با خرید سهام خاصی، پیشبینی میکنید که بعد از گذشت زمان ۶ ماه، به ۲۰ درصد سود میرسید. این ۶ ماه مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه و این ۲۰ درصد، کاملاً تخمینی است. شما میتوانید این اعداد را برحسب نمودارها و روند رفتاری ارزش آن سهام در گذشته، تخمین بزنید. این عدد، سود مورد انتظار شما را از این سرمایهگذاری بیان میکند. اکنون تصور کنید که ۶ ماه از زمان خرید سهام شما گذشته است. طبیعتاً شما به یک سودآوری میرسید (البته ممکن است سودآوری شما منفی و زیانده نیز باشد)؛ بنابراین رقم سودآوری و بازده واقعی بهدستآمده، میتواند از بازده مورد انتظار شما (که ۶ ماه قبل پیشبینی کرده بودید) کمتر یا بیشتر باشد.
ارتباط بین ریسک و بازده
از مفاهیم بالا، چنین برداشت میشود که «بازده» و «ریسک» دو مفهوم مقابل هم هستند. در بازار سرمایهگذاری، بازده به جنبهی سودآوری و ریسک به جنبهی خطرات یک سرمایهگذاری اشاره میکند. جالب است بدانید که میان این دو مفهوم، ارتباط مستقیمی وجود دارد. یعنی در یک موضوع سرمایهگذاری خاص، ریسک و بازده متناسب با هم رشد میکنند؛ به همین دلیل است که در سرمایهگذاریهای با بازده بالا، احتمالاً مجبور به متحمل شدن ریسک بالایی نیز خواهید شد.
بنابراین با افزایش بازده، ریسک نیز افزایش پیدا میکند؛ به همین دلیل است که معاملاتی که ریسک پایینی دارند، سوددهی چندان بالایی نیز نخواهند داشت. از طرف دیگر معاملاتی میتوانند سوددهی کلانی مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه داشته باشند که سرمایهگذار احتمال زیان بالا (ریسک بالا)ی آن را نیز بپذیرد.
معاملات ریسک -بازده
در قسمت قبلی، به ارتباط مستقیم میان ریسک و بازده در یک سرمایهگذاری اشاره کردیم. در این قسمت، قصد داریم معاملات ریسک–بازده را معرفی کنیم. این معاملات، براساس ارتباط میان ریسک و بازده شکل میگیرند و در حقیقت سبب میشوند تا ریسک بالا به پاداش (بازدهی) بالا پیوند بخورد. بر اساس این مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه قاعده سرمایهگذار باتوجهبه پارامترهای مختلف میتواند تصمیم بگیرد که در کدام زمینه سرمایهگذاری کند. بهعنوان مثال، توان تحمل ریسک، یکی از پارامترهایی است که در سرمایهگذاران مختلف، تفاوت دارد. یکی دیگر از این پارامترها، زمان است. سرمایهگذارانی که قادر به سرمایهگذاریهای بلند مدت هستند، میتوانند از ریسک سرمایهگذاری بازار نزولی و صعودی نجات پیدا کنند. این درحالی است که برای نوسانگیران با سرمایهگذاریهای کوتاه مدت، ریسک بالاتری وجود دارد.
معاملات ریسک -بازده، یکی از مهمترین قواعد برای تصمیمگیری در سرمایهگذاریهای مختلف به شمار میآید. با این نوع معامله، سرمایهگذار قادر است در زمینهی ارزش و اهمیت موضوع مورد نظر برای سرمایهگذاری، تصمیمگیری کند.
چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟
در بازار سرمایهگذاری، آنچه بهعنوان هدف تعیین میشود، سودآوری و کسب بازده بالاتر است؛ بنابراین یک سرمایهگذار باید بازده مورد انتظار خود را تعیین نماید. در حقیقت بدون شناخت مفهوم بازده، سرمایهگذار قادر به تشخیص و انتخاب گزینهی برتر برای سرمایهگذاری نخواهد بود.
البته سرمایهگذار بهتناسب موجودی سرمایهی در گردش، همچنین خلقیات خود، میتواند گزینههای سرمایهگذاری با بازده کمتر را انتخاب کند تا ریسک کمتری را نیز متقبل شود؛ چرا که همانگونه که در قسمتهای قبلی شرح دادیم، ریسک و بازده ارتباط مستقیم دارند.
ریسک و بازده بورس ایران در سالهای گذشته
در بررسی ریسک و بازده بورس ایران، یکی از سادهترین کارها بررسی بازدهی سالانهی این بازار در سالهای گذشته است. در جدول زیر بازدهی بازار سرمایه در ۲۰ سال اخیر آورده شده است. هرچه نوسانات این بازدههای سالانه بیشتر باشد، میتوانیم بگوییم ریسک این بازار هم بیشتر بوده است.
ریسک و بازده بورس ایران در سالهای گذشته
نمودار خطی زمانی شاخص کل بورس در سالهای گذشته هم راه سادهی دیگری برای بررسی بازده شاخص کل بورس خواهد بود. نوسانات این بازار در نمودار به سادگی نمایش داده شده است.
نمودار خطی زمانی شاخص کل بورس طی 20 سال گذشته
مقایسهی ریسک و بازده بازارهای گوناگون سرمایهگذاری در ایران
برای بررسی ریسک و بازده بازارهای سرمایهگذاری در ایران، نگاه مقایسهای به بازدهی سالانهی انواع بازارها در کنار هم یکی از سادهترین امور است.
مقایسهی ریسک و بازده بازارهای گوناگون سرمایهگذاری در مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه ایران
با نگاه به این جدول و نوسانات بازدهی سالانهی بازارهای مختلف، مقایسهی ریسک و بازده انواع سرمایهگذاریها در ایران و تشخیص پربازدهترین و پرریسکترین بازارها امکان پذیر است. برای مثال شما میتوانید بازدهی و نوسانات بازار مسکن را با بازار بیت کوین مقایسه کنید. هرچه بازدهی سالانه نوسان بیشتری داشته باشد میتوانیم بگوییم ریسک سرمایهگذاری یا به زبان سادهتر احتمال ضرر بالاتر خواهد بود.
جمعبندی آکادمی دانایان
ریسک و بازده، دو مفهوم اصلی در تمام ارکانهای زندگی و کارهای روزمرهی ما هستند. در اینکه شما امروز از مسیر «الف» به سمت محل کارتان بروید یا از مسیر«ب»، ریسک و منافع مختلفی وجود دارد. در بازار مالی و سرمایهگذاری نیز ریسک همواره وجود دارد؛ نکتهی قابل توجه میزان ریسکی است که در این موارد با آن روبهرو خواهیم بود. همچنین در پارهای از کارها، ریسکها غیر قابل اجتناب هستند. در برخی از مسائل نیز ریسک مطرحشده به قدری ناچیز است که تقریباً برابر با صفر در نظر گرفته میشود. همچنین مواردی وجود دارد که میتوان ریسک را در آنها مدیریت نمود.
با شناخت مفهوم ریسک و مدیریت آن، در بازار مالی و سرمایهگذاری، میتوان عملکرد بهتری را رقم زد. در غیر این صورت، احتمال شکستهای سنگین مالی وجود دارد؛ شکستهایی که میتواند خسارات سنگین مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه مالی و روحی را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین، برای رسیدن به اهداف مالی و سودآوری مطلوب، باید ریسک و بازده و روشهای مدیریت ریسک را بهتر بشناسیم.
نحوه محاسبه ریسک و بازده
سرمایهگذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکتهای بورسی در هنگام تصمیمگیری درباره معاملات سنجیده میشود و بهطور هم زمان ریسک و بازده آنها محاسبه میگردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معاملهگری است.
ریسک چیست؟
ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری گفته میشود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازهگیری یک سرمایهگذاری را ریسک مینامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.
کل ریسک را میتوان به دو نوع تقسیم نمود:
ریسک سیستماتیک: ریسکی را مینامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز مینامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار میدهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز مینامند. این گونه ریسکها اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.
طبق نظریههای ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین میرود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک میباشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک میباشد که میتوان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.
رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
از ضریب بتا، برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک استفاده میشود.
بازده
به منفعتی که از یک سرمایهگذاری به دست میآید، بازده میگویند. سرمایهگذاری عبارتست از تخصیص منابع به داراییهای واقعی نظیر زمین و خانه و داراییهای مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود به دست میآورد. بازده نرخ به تدریج پایین میآید و ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی با آن محاسبه میگردد.
بازده سهام از دو قسمت تشکیل میشود:
1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام
رابطه بین ریسک و بازده
ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا میکند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا میکند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمیکند.
محاسبه ریسک
با توجه به تعریف ریسک میتوان آن را با انحراف معیار محاسبه کرد:
که در آن با توجه به مفاهیم مالی:
σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازدههای واقعی
r: میانگین بازدهها
n: تعداد دورهها
هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را میتوان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:
ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سالهاي گذشته تاکنون محاسبه میگردد.
ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیشبینیهاي آتی محاسبه میشود. چون اساس محاسبات، ارقام پیشبینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.
بازده سهام چیست؟ | بررسی فرمول محاسبه بازده سهام به زبان ساده
واضح است که هر سرمایهگذار به دنبال کسب درآمد بیشتر از سرمایهگذاری است. اما سرمایهگذاری راه و روش خاص خود را دارد و بهتر است به عنوان سرمایهگذار، حداقل ایده کلی در مورد میزان بازدهی قابل دریافت، قبل از شروع سرمایهگذاری خود را داشته مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه باشید. اما این سوال مطرح میشود که چطور سود سرمایهگذاری در بازارهای مالی به خصوص بازار بورس را محاسبه کنیم؟
پاداشی که سرمایهگذار به دلیل سرمایهگذاری طی دورهای به دست میآورد، بازده سرمایهگذاری نام دارد. در محاسبه بازده سرمایهگذاری برای تمامی گزینههای سرمایهگذاری باید محاسبه کنیم که چه میزان سود در مقابل چه میزان هزینه پرداختی به دست میآوریم. به این ترتیب، میتوانیم میزان بازده سرمایهگذاری را تا حد درستی اندازهگیری کنیم.
با وجود اینکه محاسبه نرخ بازده سرمایهگذاری، قبل از ورود به بازار ضروری است، اما این محاسبه نمیتواند به تنهایی معیار خوبی برای تصمیمگیری باشد. زیرا، درصد بازده سرمایهگذاری فقط بر سود مالی تمرکز دارد و البته از این جهت نیز مشابه بسیاری از معیارهای سودآوری عمل میکند. به این ترتیب، این معیار شرایط جانبی را در نتیجه نهایی در نظر نمیگیرد. تحلیلگران متخصص و مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه سرمایهگذاران با تجربه، برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار از یک سرمایهگذاری مشخص، در کنار بازده سرمایهگذاری از اطلاعات و دادههای اقتصادی نیز استفاده میکنند. در این متن قصد داریم تا به طور اختصاصی به بررسی بازده سهام و کارایی محاسبه آن بپردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف بازده سهام
بازده سهام (Stock returns) معيار با اهميتي در تصميمگيری مالی و به معنای میزان سود و تغییرات قیمتی یک سهام است. در محاسبه بازده سهام تغییرات قیمتی که از مرحله افزایش سرمایه و یا از سود سهمی به وجود میآیند، در فرمول وارد نمیشوند. بازده سهام به شکل درصد بیان میشود. با توجه به درصد بازده سهام میتوانید برای سهام مورد نظرتان تصمیمات درست، که به کسب سود مناسب یا جلوگیری از ضرر و زیان منجر شود، اتخاذ کنید. بنابراین، بازده سودی است که به صورت مستقیم از محل سرمایهگذاری به دست میآورید و یا سودی است که از تغییرات قیمت ناشی میشود.
سرمایهگذار موفق باید بداند که چقدر از سرمایه خود را درگیر سرمایهگذاری کرده و چقدر هزینه برای کسب سود از سرمایهگذاری پرداخت نموده است. این هزینهها باید با سود به دست آمده مقایسه شوند تا ارزشمندی سرمایهگذاری محاسبه شود. در این بین، بازه زمانی درگیری سرمایه نیز بسیار با اهمیت است. اطلاع از بازده سهام یا هر سرمایهگذاری دیگر، نوعی ابزار انگیزشی محسوب میشود.
همانطور که اشاره کردیم، بازده سرمایهگذاری به صورت درصد بیان میشود. گاهی این مسئله ممکن است در محاسبات باعث سردرگمی شود.
به عنوان مثال؛ فرض کنید سرمایهگذار X مبلغی معادل با 100 تومان و سرمایهگذار Y مبلغ 25 هزار تومان سود از یک سرمایهگذاری کسب کرده باشند. در نگاه اول به این اطلاعات ممکن است سرمایهگذار Y را در سرمایهگذاری خود موفقتر بدانید. در صورتی که ممکن است با در نظر گرفتن سرمایه اولیه و هزینههای مربوط، تصورات به کلی بهم بریزد. اگر هزینه سرمایهگذاری فرد X برابر با 500 تومان باشد، او 20 درصد در جریان این سرمایه گذاری بازده دارد. این در حالی است که، در فرد Y اگر هزینه سرمایهگذاری 250 هزار تومان بوده باشد، او 10 درصد بازده کسب کرده است.
همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید، بررسی میزان موفقیت یک سرمایهگذار تنها به درصد سود او اتکا ندارد و درصد بازده اطلاعات کافی برای سرمایهگذاری در اختیار شما قرار نمیدهد.
فرمول محاسبه بازده در بورس
بازده سرمایهگذاری از دو بخش بازده قیمتی و بازده نقدی تشکیل میشود که در ادامه نحوه محاسبه آنها را بررسی میکنیم.
بازده سرمایه یا بازده قیمتی
بازده سرمایه به تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک ورق بهادار یا دارایی خاص گفته میشود و از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید / (قیمت خرید – قیمت فروش) = بازده قیمتی
بازده نقدی سرمایه گذاری
به سودی که به صورت جریانات نقد در دوره به دست سرمایهگذار میرسد، بازده نقدی میگوییم. به عنوان مثال؛ بازده نقدی سهام که به DPS معروف است و سالانه دریافت میشود، جریان نقد دورهای محسوب میشود. البته، گاهی ممکن است طی دوره سرمایهگذاری، جریان نقد دورهای وجود نداشته باشد. در چنین شرایطی بازدهی نقدی صفر در نظر گرفته میشود. بازده نقدی با فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت خرید / جریان نقد = بازده نقدی
محاسبه بازده کل سرمایه گذاری
برای محاسبه بازده کل کافیست تا بازده نقدی و بازده سرمایهای که از فرمولهای بالا به دست آورده شده است را با یکدیگر جمع کنید. پس، فرمول بازده کل نیز به صورت زیر خواهد بود:
بازده نقدی + بازده سرمایهای = بازده کل
همانطور که مشاهده کردید، محاسبه بازده سهام به راحتی انجام میشود. البته، این محاسبات مختص به دست آوردن درصد بازده سهام نیست. سرمایهگذاران دیگر بازارهای مالی نیز با توجه به نوع سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی خود میتوانند بازده سرمایهگذاریهای مختلف را محاسبه کنند.
محاسبه بازده سهام چه کارایی دارد؟
شاید بتوانیم مهمترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معاملهگر میتواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که نتیجه آن میتواند نشان دهد که فرد در معاملات خود بر اساس استراتژی انتخابی تا چه میزان موفق بوده است. در صورت عدم موفقیت، مشخصاً مشکلی وجود دارد که سرمایهگذار باید در اولین زمان ممکن نسبت به حل آن اقدام کند و یا حتی در مواردی استراتژی خود را تغییر دهد.
به همین دلیل، نیاز است تا محاسبه بازده سهام را دورهای و منظم انجام دهید و نتایج را ذخیره کنید. در طول زمان با مقایسه نتایج میتوانید روند صعودی و یا حتی نزولی پیشرفت خود را به خوبی مشاهده کنید. این مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه مسئله میتواند شما را با واقعیت سرمایهگذاری روبهرو کند.
توجه داشته باشید که، محاسبه بازده سهام تنها برای بررسی سهام خریداری شده نیست. حتی اگر سهمی خاص را برای خرید مد نظر دارید، میتوانید در یک بازه زمانی مشخص قیمت و سود نقدی تعلق گرفته به آن را محاسبه کنید. اگر عدد به دست آمده بازده مناسبی را نشان میدهد، باید برای ورود به سهم مورد نظر شرایط را آماده کنید.
عوامل تاثیرگذار در بازده سهام
در خصوص عوامل تاثیرگذار در بازده سهام باید این را بدانیم که، دستیابی به این عوامل نیاز به بررسی پیشینه سهام بازار دارد. بر این اساس، با توجه به مطالعات صورت گرفته در این زمینه، از مهمترین عوامل تاثیرگذار در بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نسبت نقدینگی
- نسبت اهرمی
- نسبت فعالیت
- نسبت سودآوری
- نسبتهای بازار
- نسبت مبتنی بر جریان نقدی
- شاخصهای ریسک
- مدیریت سود
- پیشبینی سود
- سرمایهگذاری واقعی
- ویژگیهای شرکت
- و .
مشکلات موجود در محاسبات بازده سهام
با وجود این که محاسبه بازده سهام برای سرمایهگذاری در بازار بورس کارایی بسیاری دارد، اما نمیتوان از مشکلات آن چشمپوشی کرد. یکی از آشکارترین عیوب محاسبه بازده سهام وارد نكردن هزينههای موثر به محاسبات است. بنابراین، نمیتوان زمان را که مهمترین هزینه موثر در بازده سرمایه است، عملا در محاسبات تاثیر داد.
جهت دستیابی به اهمیت زمان فرض کنید که سهمی را در بازار خریداری کرده و آن را برای مدت زمان 50 سال نگهداری کردهاید. طی مدت 50 سال به سود 100 درصد رسیدهاید. آیا با گذشت مدت زمان طولانی 50 ساله و در نظر گرفتن تورم، دیگر مسائل اقتصادی و ارزش زمانی پول، این سود ارزش قابل قبولی دارد؟ پس، به طور واضح نسبت سود به هزینه به تنهایی اهمیت ندارد. زمان نیز درصد چشمگیری از موفقیت در سرمایهگذاری را درگیر میکند. اما با این وجود، در محاسبه بازده سهام به طور کلی نادیده گرفته میشود.
البته، این مسئله راه حل دارد. برای حل این مشکل باید به نوعی این فاکتور را در بازده سهام وارد کنید. برای مثال؛ میتوانید درصد بازده مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه به دست آمده را بر طول دوره تقسیم کنید. با این کار مشخص میکنید که در طول زمان مشخص، چه اندازه بازدهی وجود داشته است. این اطلاعات را با سودآوری دیگر بازارهای مالی، بانک و … مقایسه کنید. نتیجه این مقایسه شما را برای ادامه حضور و یا ترک بازار متقاعد خواهد کرد.
بازه زمانی طولانیتر برای محاسبه بازده، پاسخ کاملتری ارائه میدهد و نقش نوسانات معمولی و روزمره در سهام، در نتیجه کم رنگتر خواهد شد. محاسبه در بازه زمانی کوتاه بازده را درگیر نوسانات خواهد کرد.
مشکل دیگر در این مفهوم این است که، اگر تمام هزینهها را به درستی محاسبه نکنید، حاصل درستی برای بازده سرمایهگذاری به دست نخواهید آورد. گاهی هزینههای مورد انتظار در یک سرمایهگذاری عمداً یا سهواً به درستی محاسبه نمیشود. به عنوان مثال؛ در ارزیابی نرخ بازده سرمایهگذاری در سهام شرکتهای فعال در بازار سرمایه، کلیه هزینههای مرتبط باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل کارمزد کارگزاریها نیز میشود. این دسته از هزینهها میتوانند به میزان چشمگیری درصد بازده سهام یا دیگر سرمایهگذاریها را کاهش دهند.
ریسک سرمایه گذاری
سرمایهگذاری در تمام بازارهای مالی ریسکهای مربوط به خود را دارد؛ زیرا هر لحظه ممکن است که بازار تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل: نوسانات بازار، تورم، مشکلات اقتصادی، مشکلات تجاری و . قرار بگیرد. تمام این موارد ریسک را به سرمایهگذاری اضافه میکنند. به این ترتیب، هر فرد قبل از ورود به هر بازاری باید به شرایط اقتصادی، روحیات سرمایهگذاری، میزان ریسکپذیری، درجه صبر در شرایط حساس و . توجه کند و متناسب با نتیجه این بررسی، گزینههای مختلف در سرمایهگذاری را انتخاب کند.
در سیستم مالی احتمال اختلاف بازده مورد انتظار و بازده واقعی را ریسک میگوییم. هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، اصطلاحاً ریسک سرمایهگذاری بیشتر میشود. ریسکها انواع مختلفی دارند و افراد نیز از لحاظ درجه ریسکپذیری به گروههای مختلفی تقسیم میشوند.
در تعمیم ریسک به مفهوم بازده سرمایهگذاری میتوانیم بگوییم که، درصد بازده نسبت به ریسک تنظیم نمیشود. با این وجود، طبق اصلی که در دنیای سرمایهگذاری مشهور است، بازده سرمایهگذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد. به این ترتیب، به هر میزان که احتمال بازده سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک احتمالی نیز بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذاری بدون ارزیابی ریسک احتمالی و تنها با اتکا بر درصد بازده سرمایهگذاری، ممکن است نتیجه نهایی را بسیار متفاوت از نتیجه پیشبینی شده کند.
سخن پایانی
امروزه نرمافزارهای بسیاری محاسبات بازده سهام را برای سهام شرکتهای فعال بازار سرمایه انجام میدهند. استفاده از درصد بازده سهام، رفتار و استراتژی معاملاتی معاملهگر را بر اساس یک مقدارِ اندازهگیری به چالش میکشد. این محاسبات امکان مقایسه بین استراتژیهای معاملاتی را برای شما فراهم میکند. این مسئله میتواند برای سرمایهگذاران بازار اهمیت زیادی داشته باشد.
بازده سهام به شما نشان میدهد که تا چه اندازه سرمایهگذاری شما موفقیتآمیز بوده و به سمت اهدافتان پیش میرود. این ارزیابی به شما کمک میکند ترکیب مناسبی از اوراق بهادار و سهام را برای به حداکثر رساندن بازده در افق زمان سرمایهگذاری خود انتخاب کنید.
سوالات متداول
آیا انتخاب بازه زمانی در محاسبه بازده اهمیت دارد؟
به طور کلی فاکتور زمان در محاسبه بازده وارد نشده است؛ اما وارد کردن بازه زمانی به شیوه ذکر شده در مقاله، رفتار شما را بهتر و درستتر نشان خواهد داد.
کارایی محاسبه بازده سهام چیست؟
شاید بتوانیم مهمترین کارکرد درصد بازده سهام را این بدانیم که با این عدد معاملهگر میتواند از این که تا چه اندازه به هدف خود نزدیک شده و بازدهی قابل انتظار خود را کسب کرده است، آگاه شود.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش زهرا هادی زاده و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مفهوم ریسک و بازده در بازار سرمایه مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
دیدگاه شما