7 استراتژى بازار خرسى | بازار خرسی یا نزولی (Bear market) چیست؟
بازار رمز ارزها نزولی شده و هر روز و هر هفته قیمتها پائین میان. توی این بازار چه رفتاری باید داشته باشیم که کمترین صدمه و بیشترین سود رو ببریم؟ این ویدیو رو تا آخر ببین تا یاد بگیری توی بازار نزولی باید چیکار کنی.حتما تا حالا اصطلاح بازار خرسی یا بازار گاوی رو شنیدی یا مثلا میگن زور خرس ها به گاو ها میچربه یا برعکس. سرمایه گذارها به بازارهای صعودی میگن گاوی و به بازاهای نزولی، خرسی میگن.
اصطلاح بازار خرسى و بازار گاوی چیست ؟
اصطلاح بازار خرسى و گاوی، نگرش و احساسات موجود در یک سهم، یک ارز یا حتی کل بازار رو نشون میده. میدونین چرا از اسم این دو تا حیوون استفاده میکنن؟ با اینکه معلوم نیست، اولین بار کی پای این دو تا حیوون زبون بسته رو به تحلیل بازارهای مالی باز کرد، ولی دلیل اصلی استفاده از این دو تا اصطلاح، ویژگی های اخلاقی این دو تا حیوونه. این حیوونا خیلی تهاجمی و غیر قابل پیش بینی هستن.
بازار خرسی به کاهش گسترده قیمت دارایی به میزان حداقل %20 از بالاترین قیمت اشاره دارد. موقعیتی که برای هیچ سرمایه گذاری خوشایند نیست و یک عکس العمل اشتباه می تواند خطرناک باشد. منبع
البته خرس رو که میدونیم هست ولی گاو چرا؟ واقعیت اینه که منظور از گاو، گاو کارتون “حنا دختری در مزرعه” نیست که آروم برا خودش می چره. منظور از گاو اینجا، گاو وحشیه. گاوها موقع حمله، سر و شاخشون رو میارن بالا و اینجوری حالت تهاجمی به خودشون میگیرن. در مقابل، خرس رفتار متفاوتی داره و موقع حمله، سرشو میاره پایین و چنگالهاشو به زمین میکشه . به خاطر همینم به بازار رو به بالا، میگیم گاوی و بازار رو به پایین رو خرسی میگیم.
بازار خرسى
بازارهای مالی در نزول و صعود
گاهی پیش میاد که بازارهای مالی شروع میکنن به نزول و این نزول، هم از نظر مدت زمان و هم از نظر مقدار نزول به میزانی میرسه که نتیجه می گیریم بازار نزولیه. البته که هیچ کس دوست نداره گرفتار بازار خرسی یا نزولی بشه، اما اگه چشماتو باز کردی و دیدی وسط بازار نزولی گیر افتادی باید با واقعیت روبرو بشی. ما می تونیم توی بازارهای نزولی، دو تا واکنش داشته باشیم؛ یا حالت دفاعی بگیریم و بجای تمرکز روی ارزش ریالی سرمایمون، میزان سهام یا رمزارزمونو افزایش بدیم یا حالت تهاجمی داشته باشیم و معامله سل یا شورت برداریم تا از افت قیمت هم، بتونیم سود بگیریم.
بازار خرسى
7 استراتژی و ذهنیت مهم در بازار خرسی یا نزولی
۱- ترست رو کنترل کن
هیچ روند نزولی ای تا ابد ادامه پیدا نمی کنه. برو به گذشته بازار نگاه کن، بارها و بارها بازار نزولی شده ولی بعد از چند سال، واسه دیدن اون نزول بزرگ روی نمودار، باید حتما ذره بین دستت بگیری.
۲- مثل یک سرمایه گذار بلندمدت خرید کن
سرمایه گذارای موفق خیلی تدریجی وارد بازار میشن. وقتی بازار نزولیه، آروم آروم، با نقدینگیت یا درآمدت، شروع کن به خرید کردن. حتی اگه بازار دو سال هم نزولی باشه، تو، هم سرمایه گذاری خودت رو انجام دادی و هم میانگین خریدت رو مدام پائین آوردی. اینطور وقتی بازار صعودی شروع شد، خیلی ها از بازار جاموندن ولی تو قبل از اینکه گاوها بیدار شن، خریدتو کردی و خیلی زودتر از اونها وارد سود میشی.
بازار خرسى
۳- خودتو به مردن بزن
شنیدی که میگن وقتی تو جنگل با یه خرس رودر رو شدی، سعی کن هیچ حرکتی نکنی یا خودتو به مردن بزنی؟ توی بازار نزولی هم باید بدونی که زورت به خرس نمی رسه پس باهاش نجنگ. یکی از بهترین استراتژی ها همینه، خودتو به مردن بزن. یعنی وقتی بازار نزولیه، آرامش خودتو حفظ کن وحرکات ناگهانی و هیجانی انجام نده. مثلا با یه مثبت کوچولو تو بازار، خرید سنگین نکن. توی بازارهای نزولی خیلی مهمه که بخشی از سرمایت نقد باشه یا اوراق باشه یا توی بانک، یا صندوق های درآمد ثابت، یا هر جایی که بشه به سرعت نقدش کرد. این کمک میکنه که در طول بازار نزولی، مجبور نباشی برای تامین نیازهات، سهام یا رمز ارز خودتو بفروشی. بعلاوه می تونی از نقدینگیت برای خرید توی قیمت های پائین تر به صورت پله ای هم استفاده کنی.
۴-سبد سرمایت رو متنوع نگه دار
حتما باید سبد سرمایه گذاری داشته باشی، از ملک و سهام و طلا گرفته تا ارز و رمزارز و سپرده بانکی. این که تو هر کدوم چقدر سرمایه گذاری کنی رو بعدا بهت میگم اما بطور کلی، ترکیب مناسب این سبد دارایی، می تونه وقتی اوضاع یکی از بازارها خراب میشه، از کلیت سرمایت مراقبت کنه.
بازار خرسى
۵-فقط پولی که می تونی از دست بدی رو سرمایه گذاری کن
وقتی خونتو فروختی یا پول قرض گرفتی که باهاش توی بازارهای پرریسکی مثل فارکس، بورس و ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنی، بدون که اگر گیر بازار خرسی بیوفتی کاملا بیچاره میشی و اصولا توی این شرایط هیچ کمکی نمیشه بهت کرد، چون نه می تونی صبر کنی، نه می تونی تو ضرر بفروشی. یه بلاتکلیفی کامل!
۶- دنبال ارزنده ها باش
بازارهای نزولی می تونن موقعیت های باور نکردنی رو برای خرید بعضی سهام یا ارزهای ارزنده به ما بدن. سرمایه گذارای موفق، همشون بهترین خرید هاشون رو تو بدترین شرایط نزولی بازار انجام دادن. تو بازارهای نزولی همه سهام با هم می ریزن ولی وقتی آبا از آسیاب افتاد، این سهام ارزنده هستن که رشد خیلی بیشتری میکنن. وارن بافت معتقده بازارهای نزولی از این جهت عالی هستن که سهام خوب، بیشتر از حقشون مجازات میشن و ما میتونیم با تخفیف ویژه بخریمشون.
بازار خرسى
7- از ریزش بازارم سود بکن
البته که ما در بورس کشورمون نمی تونیم از معاملات شورت یا سل استفاده کنیم، ولی می تونیم توی بازار ارزهای دیجیتال، طلای جهانی و فارکس، با استفاده از معاملات شورت از کاهش قیمت ها هم سود کنیم. توی ارزهای دیجیتال، این معاملات توی بخش فیوچرز صرافی ها انجام میشن. یادتون باشه که حد سود و حد ضرر داشتن، اصل اول معاملات سل هست، چون بازار هر آن، می تونه به کلی تغییر جهت بده.
خب، خیلی خوشحالم به جای اینکه چشمت به دهن فامیل و دوست و آشنا باشه، خودت داری برای آموزش مالی خودت وقت می ذاری. تو دقیقا داری به توصیه بنجامین فرانکلین عمل می کنی که میگه:
سرمایهگذاری روی دانش، بیشترین سود رو داره.
لطفا نظرت رو در مورد این جمله بنجامین فرانکلین برام کامنت کن.
سوالات متداول
وقتی بازار نزولی هست باید چیکار کنیم ؟
ما می تونیم توی بازارهای نزولی، دو تا واکنش داشته باشیم؛ یا حالت دفاعی بگیریم و بجای تمرکز روی ارزش ریالی سرمایمون، میزان سهام یا رمزارزمونو افزایش بدیم یا حالت تهاجمی داشته باشیم و معامله سل یا شورت برداریم تا از افت قیمت هم، بتونیم سود بگیریم.
وقتی بازار نزولی هست خرید کردن کار درستیه ؟
حتی اگه بازار دو سال هم نزولی باشه، تو، هم سرمایه گذاری خودت رو انجام دادی و هم میانگین خریدت رو مدام پائین آوردی. اینطور وقتی بازار صعودی شروع شد، خیلی ها از بازار جاموندن ولی تو قبل از اینکه گاوها بیدار شن، خریدتو کردی و خیلی زودتر از اونها وارد سود میشی.
در ایران میشه از معاملات شورت یا سل در بورس استفاده کرد ؟
ما در بورس کشورمون نمی تونیم از معاملات شورت یا سل استفاده کنیم، ولی می تونیم توی بازار ارزهای دیجیتال، طلای جهانی و فارکس، با استفاده از معاملات شورت از کاهش قیمت ها هم سود کنیم.
کانالیزه کردن نمودار
کانالیزه کردن نمودار یکی از پرکاربردترین و در عین حال ابتداییترین کارهایی است که توسط تحلیلگران تکنیکال انجام میشود. اگر با کانالیزه کردن آشنا نیستید حتما در دروه آموزش پرایس اکشن شرکت کنید.
کانالهای قیمتی زمانی شکل میگیرند که قیمت سهم به دلیل کشمکش بین نیروهای عرضه و تقاضا بین دو خط موازی با یکدیگر در حرکت باشند در این حالتها میتوان با رسم کانال از آنها در تحلیلهای خود استفاده برد.
تحلیلگران تکنیکال همیشه بهدنبال الگوها، تعیین روند و خطوط حمایت و مقاومت در چارتهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها بتوانند آینده سهمها را پیشبینی کرده و بر مبنای آن اقدام به معامله کنند.
یکی از استفادههایی که از این کانالهای قیمتی صورت میگیرد تعیین نقاط شکست و مشخص کردن نقاط ورود و خروج به سهم میباشد.
ترسیم کانالهای قیمتی
کانالهای قیمتی به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند ولی نحوه رسم آنها با یکدیگر تفاوتی ندارد.
برای رسم این کانالها ما به دو خط تقریبا موازی نیاز داریم. یک خط همان خط روند ما میباشد که برای رسم آن نیاز به حداقل دو نقطه داریم ولی برای رسم خط موازی با خط روند تنها وجود یک نقطه به شرح زیر کافی است.
هر چه تعداد برخورد قیمت با این خطوط بیشتر شود اعتبار خط و در نتیجه اعتبار کانال افزایش پیدا میکند. برای رسم کانالهای موازی در ایزیچارت ابزار رسمی به همین نام وجود دارد که میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
خط روند چیست؟
کانال واقعی
زمانی که قیمت در محدوده دو خط موازی به گونه ای نوسان کند که دو تماس در بالای نمودار و دو تماس در پایین نمودار داشته باشیم میتوان گفت که کانال واقعی تشکیل شده است.
در این کانال می توانیم در محدوده کف کانال خریدار سهم و در محدوده سقف کانال فروشنده سهم باشیم.
ساختار کانالیزه صعودی
در ساختار کانالیزه صعودی استراتژی باید خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال باشد. پس از رسم خط روند، نقطهای که در آن بازه نشاندهنده بیشترین قیمت است را در نظر گرفته و خطی موازی خط روند رسم کرده که آن نقطه را نیز در بر بگیرد.
اما باید توجه داشت که چون روند صعودی است امکان بالا رفتن قیمت در بازه میان مدت نیز وجود دارد پس بهتر است حجم های فروش در این محدوده بالا نباشد.
نمودار زیر مربوط به کانال صعودی است.
ساختار کانالیزه نزولی
در ساختار کانالیزه نزولی بهترین استراتژی فروش در سقف کانال می باشد. البته در بازار سرمایه ایران فعلا امکان موقعیت فروش با قصد کسب سود وجود ندارد ولی در سایر بازارهای مالی که دو طرفه هست میتوان اینگونه معاملات را انجام داد.
ا برای رسم آنها ابتدا باید خط روند را رسم کرده و سپس پایینترین نقطه در آن بازه را در نظر گرفته تا خط کانال را رسم کنیم.
در ساختار کانالیزه نزولی بهتر است با احتیاط فراوان به خرید اقدام کنیم هر چند توجیهی برای این کار نیز وجود ندارد.
نمودار زیر مربوط به کانال نزولی است.
ساختار کانالیزه خنثی
در ساختار کانالیزه خنثی بهترین استرانژی برای معامله خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد تا زمانی که نمودار پرقدرت کانال خود را رو به بالا بشکند که پس از آن میتوان به موقعیت معاملاتی جدید در بازار فکر کرد.
در یک کانال خنثی قیمت بین دو خط افقی موازی در نوسان است و استراتژی خرید در کف و فروش در سقف میتواند ایده خوبی باشد تا زمانیکه قیمت، کانال را در یکی از دو طرف شکسته و از حالت خنثی به حالت صعودی و یا نزولی تبدیل شود.
نمودار زیر مربوط به کانال خنثی است.
نکات مربوط به انواع کانالها
در تمامی سه مدل کانال ذکر شده، خط پایین کانال حکم یک حمایت و خط بالایی آن نقش یک مقاومت را برای قیمت بازی میکند.
هیچ کانال یا روندی قرار نیست برای همیشه ادامه داشته باشد و سرانجام در یکی از برخوردهای قیمت با کف یا سقف کانال آن ها شکسته میشوند و قیمت از کانال خارج میگردد.
در هنگام شکست این خطوط ما انتظار حرکت قیمت در مسیر شکست را از سهم داریم پس شکست این کانالها هم میتواند یک استراتژی معاملاتی برای ما باشد و در هنگام شکست با توجه به اینکه خط حمایت شکسته شده یا خط مقاومت در موقعیت معاملاتی صحیح قرار بگیریم.
در یک کانال یکی از حرکتهایی که نشاندهنده شکست آن است عدم نوسان کامل قیمت میباشد، به این معنا که قیمت در نوسانهای خود به صورت کامل به سمت یکی از خطهای کانال حرکت نمیکند و در میانه راه باز میگردد.
این حرکت زنگ هشداری برای شکست خط مقابل خطی میباشد که قیمت در نوسانهای خود آن را لمس نمیکند.
در هنگام شکست کانال انتظار میرود کانال در جهت شکست به اندازه پهنای آن حرکت کند. به شکل زیر توجه کنید:
استفاده از کانالهای قیمتی در کنار سادگی و کارایی، مانند سایر تحلیلها نتیجه قطعی نمیدهند. به این دلیل که در حرکت یک قیمت عوامل متعددی تاثیرگذار هستند.
پس استفاده از چند الگو و یا اندیکاتور همیشه بهتر از استفاده از یک الگو میباشد و ریسک معاملات ما را کاهش و در نتیجه میانگین سودآوری معاملات را بهبود میبخشد.
آموزش نحوه ترسیم یک کانال در پلتفرم تریدینگ ویو
پلتفرم تریدینگ ویو یکی از پلتفرمهای معروف برای مشاهده و تحلیل نمودارهای قیمتی است که تمامی ابزار تحلیل تکنیکال را در خود جای داده است.
برای مشاهده نمودار قیمت سهام بورس ایران میتوانید به سایت رهاورد مراجعه کنید. شما در نرم افزارهای مختلف، کانالها را صرفا با دو خط موازی میتوانید ترسیم کنید و اینکار بسیار راحت است.
اما ابزاری در تریدینگ ویو است که به کمک آن به راحتی میتوانید کانالها را بر روی چارت قیمت رسم کنید. برای این منظور به منوی ابزار سمت چپ مراجعه کنید و گزینه Parallel Channel را انتخاب کنید.
سپس نشانگر موس را در نقطه اول (پیوت ۱) بگذارید و کلیک کنید و آن را از نقطه دوم امتداد دهید و دوباره کلیک کنید و سپس به سمت بالا بکشید تا کانال باز شود. با کمی دستکاری خطوط کانال، میتوانید به راحتی آن را روی نمودار فیکس کنید.پ
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
- هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
- به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
- همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
- اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
- وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است.
- با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که ۱۰۰٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
- یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
- آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
سوالی که در رسم کانال در تحلیل تکنیکال پیش میآید این است که به چند نقطه برای انجام این کار نیازمندیم. زمانی که میخواهیم کانالی معتبر ترسیم کنیم، به پنج نقطه نیاز داریم. به این ترتیب میتوانیم استراتژیهای مختلفی را بر اساس کانال ترسیمی پیاده کنیم.
ا لبته بهتر است به این مطلب هم اشاره کنیم که برخی معتقدند با در دست داشتن چهار نقطه نیز میتوان کانال را ترسیم کرد. اما نکته اینجاست که هر چه تعداد نقاط بیشتر باشد، به اعتبار کانال ترسیمی نیز افزوده خواهد شد.
به عنوان یک نکته دیگر باید به این مسئله هم اشاره کرد که کانالهایی که منظور از استراتژی کلی در روند نزولی شیب کمتری دارند معتبرتر از سایر کانالها هستند. همچنین به طور کلی هرچه سهم در مدت طولانیتری در کانال حرکت کند، این امر خبر از معتبرتر بودن کانال میدهد. در نتیجه میتوان تثبیت روند سهم را از این مسئله برداشت کرد.
روند کانال قیمت به چه صورتی تشخیص داده میشود؟
آنچه که نشاندهنده صعودی یا نزولی بودن روند کانال است، شیب نمودار قیمت است. زمانی که کانال قیمت صعودی است این امر نشاندهنده وجود خط روندی با شیب مثبت و روبه بالاست. این مسئله نشان میدهد که روند قیمت به گونهای است که شاهد افزایش قیمت در سهام هستیم.
اما زمانی که قیمت سهام روند نزولی را تجربه میکند، کانال نزولی خواهد بود. یعنی نمودار سهم با هر تغییر با افت قیمت مواجه میشود و از میزان ارزش دارایی کاسته میشود.
با این تفاسیر میتوان دریافت که فایده استفاده از کانال در تحلیل تکنیکال چیست. خطوط حمایت و مقاومت که محدوده کانال منظور از استراتژی کلی در روند نزولی را مشخص میکنند، میتوانند سیگنالهایی صادر کنند.
به این ترتیب معاملهگر میتواند از این سیگنالها استفاده کند و سرمایهگذاریهای سودآوری را بر این اساس انجام دهد. معاملهگران علاوه بر توجه به شکست کانال، میتوانند داخل کانال نیز به معامله بپردازند.
با خروج سهم از کانال چه اتفاقی میافتد؟
در چنین شرایطی دو حالت پدید میآید. سهم یا سقف کانال را میشکند یا کف آن را. اگر نمودار از سمت بالای کانال خارج شود، نشاندهنده حرکت صعودی است. به این ترتیب هدف قیمتی به اندازه عرض کانال خواهد بود.
اما زمانی که نمودار قیمت از کف کانال خارج شود، مشخص است که هدف قیمت به سمت پایین حرکت خواهد کرد. میزان آن مجددا به اندازه عرض کانال خواهد بود.
درک مفهوم کانال قیمت در تحلیل تکنیکال کانالیزه
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال با وجود دو نیروی عرضه و تقاضا شکل میگیرد. میزان عرضه و تقاضاست که میتواند موجب ایجاد روند نزولی، صعودی یا خنثی شود. این دو نیرو میتوانند کانال را در بلندمدت تشکیل دهند. زمانی که عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد، کانال نزولی خواهد بود.
اما اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، کانال یک روند صعودی را طی میکند. کانالها در بازههای زمانی متفاوتی پدید میآیند. کانال قیمت میتواند در اوراق بهاداری نظیر معاملات آتی، صندوق سرمایهگذاری، صندوق قابل معامله و سایر موارد نیز ایجاد شود.
تکنیکالیستها از الگوهای نموداری بسیار استقبال میکنند. آنها از این الگوها بهره میبرند تا بتوانند در معاملات تصمیمگیری بهتری انجام دهند.
زمانی که پرایس اکشن در یک سهام، چند کف و سقف ایجاد کند که بتوان یک الگوی مشخص را به این روش تشخیص داد، با ترسیم این سقفها و کفها، کانال قیمت ایجاد میشود.
کاربردهای کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
شکسته شدن یکی از دو خط اصلی کانال، نشانه تغییرات مهم در سهام است.
خط روند اصلی در کانالهای صعودی خط کف کانال و در کانالهای نزولی، خط سقف کانال است. اگر کانال صعودی در جهت نزولی شکسته شود، مفهوم آن ادامه روند قیمت در جهت مخالف کانال (یعنی نزولی) است. کانالیزه
به این ترتیب برخی از معاملهگران پس از برخورد نمودار قیمت با سقف کانال صعودی، اقدام به فروش میکنند. البته این احتمال نیز وجود دارد که کانال همسو با روند فعلی خود نیز شکسته شود و با شتاب بیشتر به روند کنونیاش ادامه دهد.
یکی دیگر از کاربردهای کانال این است که میتوان بر اساس آن به ضعیف بودن روند پی برد. گاهی نمیتوان کانال را به وسیله نقطههایی که در سهم وجود دارد، ترسیم کرد . به این ترتیب این مسئله اخطاری است که خبر از ضعف روند میدهد.
تحلیل کانال قیمت کانالیزه
سرمایهگذاران معمولا بیشتر سود خود را از سهامی دریافت میکنند که مسیر قیمتی مشخصی را در کانال دنبال میکند. در روندهای صعودی با تشخیص موقعیت خرید صحیح میتوان به سودهای فراوانی دسترسی پیدا کرد.
زمانی که کانال قیمت ترسیم میشود، سرمایهگذار چنین انتظار دارد که سهام با نزدیک شدن به محدوده پایین کانال، مجددا روندی صعودی را تجربه کند. چنین مسئلهای به سرمایهگذار کمک میکند تا سهام را در قیمت پایین خریداری و از این مسئله کسب سود کند.
در یک کانال صعودی، سرمایهگذاری که پیشبینی میکند سقف کانال شکسته خواهد شد، اقداماتی را با توجه به این امر در نظر میگیرد. شکست سقف کانال موجب افزایش قیمت دارایی میشود. به این ترتیب سهامدار داراییهای خود را نگهداری میکند تا بتواند سود بیشتری کسب کند.
اما زمانی که سهام در محدوده کانال نوسان کند و نتواند سقف را بشکند، میتوان دارایی را فروخت. همچنین میتوان یک معامله شورت را هنگامی که قیمت در سقف کانال قرار دارد، انجام داد و به سود رسید.
منظور از شورت کردن آن است که معاملهگر دارایی را در قیمتی مناسب بفروشد؛ به آن امید که بتواند در آینده و با ریزش سهم، آن را در قیمتی پایینتر خریداری کند.
آیا از کانال قیمت نزولی هم میتوان سودآوری کرد؟
قطعا بله. هنر یک معاملهگر آن است که دقیقا در شرایطی سودآوری کند که باقی افراد از آن عاجزند. در یک کانال نزولی، معامهگر مترصد آن است که به محض رسیدن قیمت به محدوده سقف کانال، معامله را شورت کند. کانالیزه
چنانچه قیمت به پایین کانال برسد و کمتر شود، سهامدار میتواند با خرید مجدد همان سهم در قیمت پایینتر به سود برسد.
به علاوه سهامدار میتواند در یک کانال نزولی، با پیشبینی شکست کانال در جهت صعودی، سهامی را خریداری کند. سپس با رشد قیمت، آن را به فروش برساند و کسب سود کند. کانالیزه
برخی از معاملهگرانی که ریسکپذیرتر هستند، با استفاده از تحلیل تکنیکال در جهت مخالف روند حرکت میکنند. این امر بسیار خطرناک است و میتواند سهامدار را متضرر کند. طبیعی است که در صورت سودآوری، میزان سود نیز در این روش بسیار بالا خواهد بود. کانالیزه
استراتژی و روشهای خروج از معاملات چه هستند و چگونه در آن خبره شویم؟
یکی از لذتهای معاملات روزانه موفق، افزایش تعداد معاملات سودآور و مشاهده رشد منحنی سرمایه است. البته برعکس این موضوع نیز برای معاملات ناموفق و کاهش سرمایه نیز صادق است. در آخر، انجام معاملات ترکیبی از تجربه، صبر، نوسان بازار و مدیریت ریسک یا روشهای خروج از معاملات است که نتیجه معاملات و افزایش سرمایه بلندمدت شما را تعیین خواهد کرد.
اما اگرچه معاملات روزانه میتواند سودآور باشد، اما نکات بسیار ریزی وجود دارند که این نوع معاملات را از معاملات نوسان گیری یا بازههای زمانی بلندمدت جدا میکند. یکی از مشخصترین این نکات، فکر کردن و تصمیمگیری سریع است.
همانطور که در ادامه مقاله توضیح داده خواهد شد، تصمیمگیری در خصوص زمان خروج از بازار، حوزهای است که اغلب معاملهگران جدید در معاملات روزانه با آن مواجه هستند. در این مقاله، دستورالعمل کلی برای این دست از تریدرها به منظور دستیابی به اهداف خود و به طور کل، زمانبندی خروج از بازار را ارائه خواهیم داد.
روشهای خروج از معاملات
تصمیم به خروج از بازار معمولا بسیار به موارد احساسی، به ویژه برای تریدرهای تازهکار وابسته است.
شاید در آستانه چهارمین معامله سودآور متوالی یا سومین معامله همراه با ضرر خود قرار دارید. تمام اضطراب پیرامون این نکته که در آستانه ضرر قرار دارید یا احساس ناآرامی که بعد از روند مطلوب شما را در نظر بگیرید. این شرایط را با نیاز به تصمیمگیری سریع در بازه زمانی کوتاه ترکیب کنید، تا بدانید که چرا بررسی خروج به موقع از بازار میتواند برای معاملهگران بسیار مهم و ضروری باشد.
اگرچه بازههای زمانی بلندمدت میتوانند به معاملهگران امکان دهند که زمان بیشتری برای فکر کردن داشته باشند، اما تصمیم مهمی همانند خروج نهایی از بازار، برای این افراد یک مهارت لازم است؛ زیرا تاخیر در تصمیمگیری و اقدام میتواند منظور از استراتژی کلی در روند نزولی هزینه زیادی برای آنها به دنبال داشته باشد.
یکی از روشها برای پرداختن به این مشکل، استراتژی خروج قطعی است که تمام حدس و گمانها را از بین میبرد و شاید حتی به شما امکان دهد تا استراتژی خود را به صورت یک رویه خودکار تبدیل کنید. اما این موضوع میتواند یک اشتباه مهلک باشد.
چرا خروج قطعی، پاسخ مناسبی نیست؟
قطعیت کامل در معاملات به ندرت میتواند در بلندمدت باعث سودآوری شود. با توجه به ماهیت پرنوسان و بیثبات بازارها، در نظر گرفتن تمام احتمالات تقریبا غیرممکن است، چه برسد به یک برنامه خروج که مناسب تمام معاملات باشد.
این نکته را به خاطر داشته باشید که ما در صدد ارائه رویکردی هستیم که تمام استراتژیهای از قبل تعریف شده برای تمام معاملات را شامل شود؛ زیرا معاملهگران به دنبال این هستند تا فکر کردن را به عنوان یک اقدام برای هماهنگ شدن با ماهیت سریع معاملات در بازههای زمانی کوتاهمدت حذف کنند. به عبارت سادهتر، تمایلی به صرف وقت برای فکر کردن برای معاملات خود نیستند. این موضوع برای معاملهگران بسیار منطقیتر است که گاهی اوقات هدف از پیش تعیین شدهای برای معاملات مبتنی بر شرایط بازار و پیامدهای آن داشته باشند.
در ادامه به مثالی میپردازیم که در آن، استراتژی معاملاتی شامل الگوهای کندل استیک در نظر گرفته شده است.
اگر معاملهکنندهای در صدد فروش در روند نزولی در بازه زمانی ۱۵ دقیقهای باشد، بررسی سطوح حمایتی و مقاومتی صورتی رنگ به عنوان هدف قطعی قابل قبول نیست.
اما با انجام معاملات بیشتر، سریعا متوجه خواهید شد که هر معاملهای مناسب داشتن هدف سودآور نخواهد بود.
نمودار فوق، سختی انتخاب یک هدف قطعی از پیش تعیین شده را برای هر معامله نشان میدهد.
در این مثال، یک الگوی صعودی داریم که فاصله کمی با وارد شدن به سطح قیمت مشکلساز دارد و میتواند به عنوان هدف قطعی برای معامله کوتاهمدت عمل کند.
همانطور که مشاهده میکنید، نوسان مورد نظر ارزش بسیار بیشتری نسبت به هدف تعیین شده خواهد داشت.
رویکرد بهتر میتواند شامل استراتژی خروج انعطافپذیری باشد که میتواند شما را به هدف ۱ برساند و به معامله امکان دهد که تا هدف ۲ ادامه یابد و بقیه سود را کسب کند.
رویکرد انعطافپذیرتر برای انجام معاملات، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر، میتواند دشوارتر از داشتن هدف قطعی بدون فکر و بررسی باشد. اما موفقیت واقعی انجام معاملات، به شدت به منظور از استراتژی کلی در روند نزولی مهارتهای معاملاتی غریزی و بداهه وابسته است که به شما امکان میدهد تا مطابق با شرایط بازار پیش بروید و معاملات خود را بر اساس ساز و کارهای بازار مدیریت کنید.
ما نه هدف قطعی و نه رویکرد انعطافپذیر را برای تمام معاملات توصیه نمیکنیم. یکی از بهترین روشها برای از بین بردن اضطراب موجود در معاملات و خروج از آنها، استفاده از هر رویکرد بر اساس مزایای آن به جای پیروی از یک قانون مشخص است.
این موضوع بدان معنا است که با شرایطی مواجه خواهید شد که باید سریعا تصمیم بگیرید که از معامله خارج شوید. این موضوع ما را به نکته بعدی میرساند.
یادگیری خوانش بهتر بازار
مهارتی که باید یاد بگیرید و در آن خبره شوید، قابلیت خواندن نوسانات قیمت از روی نمودار و پیروی از تاثیراتی است که هر کندل استیک میگذارد. اغلب اوقات، حتی معاملهگرانی که نوسانات قیمت را بر اساس استراتژیهای مختلف دنبال میکنند، تحلیلهای خود را محدود کرده و به نقاط و زمانهایی دقت میکنند که میدانند در آن نقطه میتوانند وارد معاملات شوند.
این موضوع باعث میشود که در تمام اوقات از ریتم بازار پیروی کنید. بازههای زمانی کوتاهتر، فرصتهای بسیار بیشتری را امکانپذیر میسازد. اگر زیاد معامله میکنید، احتمالا به یک یا چند ابزار معاملاتی معدود تمرکز میکنید که به شما امکان میدهند تا نوسانات قیمت را در کل دوره معاملاتی دنبال کنید.
دانستن این موضوع که قیمت در چه شرایطی است و دلیل آن چیست، نه تنها میتواند در معاملات با سودآوری بالقوه، بلکه در مدیریت معاملات نیز مهم باشد؛ زیرا هر چه تصمیمات بیشتر بر اساس دانش و منطق باشد، سطح اضطراب شما مخصوصا در هنگام تصمیمگیری در خصوص خروج از معاملات را کاهش میدهد.
فارغ از این که سطوح حمایتی و مقاومتی یا خطوط روند را در نظر میگیرد، گاهی اوقات بهترین رویکرد برای مدیریت یک معامله، مشاهده تاثیر آن معامله است. در این مقاله بیان کردیم که چگونه یک رویکرد انعطافپذیر میتواند به شما امکان دهد تا خروج بهتر خود را زمانبندی کنید. شناخت بازار میتواند به شما در خصوص خروج منطقی از معاملات کمک کند.
اتکا به نوسان قیمت برای خروج از معاملات میتواند شامل صبر کردن برای وقوع یک کندل استیک خاص باشد، تا سمت و سوی بازار را نشان دهد یا حتی تاثیر بسته شدن یک کندل استیک باشد.
مثال فوق را برای بیان بهتر این نکته منظور از استراتژی کلی در روند نزولی منظور از استراتژی کلی در روند نزولی در نظر میگیریم:
در مانع اول، شاهد بسته شدن قیمت در روند نزولی و سپس بازگشت به سطحی هستیم که کندل استیک بسته شده، هنوز در محدوده سطح مقاومتی یا حمایتی قرار دارد. در سطح مقاومتی دوم، شاهد افزایش قیمت بدون توقف هستیم.
ایجاد سفارشهایی نظیر حد ضرر لزوما به معنای محدود کردن صبر شما به مقدار مشخص نیست؛ زیرا شرایط بازار ممکن است اجرای چنین سفارشهایی را غیرممکن سازد.
صبر کردن و مشاهده نحوه بسته شدن کندل استیکهای نزولی در این سطوح، میتواند دلایل منطقی برای معاملهگران به منظور باقی ماندن در این معامله را ایجاد کند.
شناخت نوسان قیمت و نقش کندل استیکها و الگوهای نمودار، میتواند کمک شایانی به مدیریت معاملات کند. این موضوع، یک راهکار بینقص نیست؛ زیرا بازار همواره سرشار از غافلگیری است، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر با ماهیت پرنوسانتر. اما در اکثر موارد مدیریت معاملات، این شناخت و دانش میتواند منجر به تصمیمگیریهای منطقی از جانب شما شود.
هنگامی که خروج از معاملات منطقی است، شرایط بعد از آن کمتر باعث نگرانی و اضطراب میشود. از اینها گذشته، شما نهایت تلاش خود در خصوص خوانش بازار را انجام دادهاید. هر چند، بهترین مزیت داشتن شناخت کافی از نوسان قیمت در خصوص خروج از معاملات، قابلیت اعتماد به غریزه خود در زمان مناسب است.
از آنجایی که اکثر کسانی که معاملات زیادی انجام میدهند باید به تصمیمگیری غریزی خود اتکا و اعتماد کنند، شناخت نوسان قیمت، به آنها امکان میدهد تا توازن بینقص و کاملی بین اتکا به غریزه خود و تاثیر عوامل بیرونی به دست آورند.
نتیجه گیری
ارتباط خبره شدن در معاملات کوتاهمدت و استفاده همزمان از مدیریت ریسک نکته بسیار مهمی است.
ما درباره رویکردهای مشخصی صحبت کردیم که باید به صورت غریزی در شما شکل بگیرد، تا به شما امکان دهد تا تصمیمگیریهای سریعی داشته باشید. متاسفانه هیچ جایگزینی برای تجربه و به کارگیری دانش خود در این بازار پویا و فعال وجود ندارد.
معاملهگران اغلب زمان بسیار زیادی را برای تمرین در نسخههای آزمایشی معاملات یا انجام معاملات با مقادیر کم صرف میکنند.
اگرچه این محیطها و شرایط به شما کمک میکنند تا در استراتژی معاملاتی خود بازنگری کنید، اما هرگز نمیتوانند محیط واقعی تصمیمگیریهای معاملاتی با سرمایههای واقعی را شبیهسازی کنند. هنگام بررسی نکات معاملاتی نظیر خروج مناسب که شامل احساسات انسانی هستند، توصیه میشود که در شرایط واقعی و در حساب معاملاتی واقعی خود تمرین کنید.
معامله گری به سبک حرکات قیمتی ( Price Action )
درک روند کلی بازار برای انجام معاملات موفق بسیار حیاتی است ; اگر پروسه بازار تعیین نشود ; معاملات کور کورانه خواهند بود ; ریسک معاملات در خلاف روند بازار از معاملات در جهت روند بسیار بیشتر است ; برای همین ; قبل از هر کاری بایستی روند بازار را معین کرد .
تشخیص روند بازار کار آسانی است ; معامله گر برای تعیین روند همواره باید به دو نکته توجه کند : کف ها و اوج های قیمتی ; منظور از کف قیمتی ; پایین ترین سطح قیمت در نمودار است ; و منظور از اوج های قیمتی ; بالاترین سطوح قیمت در نمودار است .
به طور کلی در روند نزولی ; با کاهش قیمت ; شاهد کف های قیمتی جدیدی هستیم که نسبت به کف قیمتی قبلی در سطوح پایین تری قرار دارند ; و همچنین اوج های قیمتی نمودار هم نسبت به اوج های قبلی پایین تر هستند .
این ساختار کلی روند نزولی است و هر موقع که به ساختار نزولی اشاره می شود ; منظور کف ها و اوج های قیمتی جدیدی است که پایین تر از سطوح قبلی بازار قرار دارند ; در نمودار زیر به راحتی می توان این مفهوم را درک کرد .
هر چند این روش برای تعیین روند بازار به نظر ساده می آید ; ولی این مهمترین و مطمئن ترین روش برای تعیین روند بازار است .
بدیهی است که عکس روند نزولی ; روند صعودی است ; یعنی در روند صعودی ; اوج های قیمتی جدید ; بالاتر از اوج های قیمتی قبلی قرار دارد ; و کف های قیمتی جدید هم بالاتر از کف های قبلی قرار گرفته اند .
نحوه تشخیص روند دار بودن بازار
تشخیص اینکه بازار روند دار است یا بدون روند کار آسانی است ; فقط کافی است مطالب بالایی را در نمودار پیاده کنید ; اما سخت ترین کار ; یافتن زمان خروج بازار از فاز خنثی ( بدون فرآیند ) و شروع روند جدید است .
قدرت تشخیص شروع روند جدید یک مزیت رقابتی خوب برای معامله گر محسوب می شود ; که می تواند سود های بزرگتری را نسبت به معاملات عادی در پی داشته باشد .
برای مثال ; وقتی روند جدید شروع می شود ; معامله گر می تواند از دومین اصلاح قیمتی بازار وارد معامله شود و تا زمانیکه روند ادامه دارد ; سود کند ; مسلما سود چنین معامله ای بسیار بیشتر از معاملاتی خواهد بود که از اصلاح سوم یا چهارم بازار شروع شده اند.
در اینجا روشی که به کمک آن شروع روند جدید را پیش بینی خواهیم کرد ; از طریق شکسته شدن ; اولین اوج قیمتی یا اولین کف قیمتی بازار است .
وقتی اولین اوج قیمتی بازار شکسته شد ; یعنی روند صعودی جدیدی آغاز شده است و وقتی که اولین کف قیمتی شکست ; روند نزولی جدیدی در بازار آغاز شده است .
اجازه دهید با بررسی چند مثال این موضوع را بررسی کنیم .
به طور کلی ; معامله گران مبتدی بازار بایستی در جهت روند معامله کنند ; این امر به موفقیت معامله گر بسیار کمک می کند ; هر چند شاید تعداد معاملاتی که در جهت روند صورت می گیرند ; کم تر باشد ; ولی درصد موفقیت معاملات بسیار بالا خواهد بود .
در این میان ; تشخیص بازار های بدون روند می تواند اندکی سخت و گاها فریب دهنده باشد ; بازار بدون روند ; یا خنثی ; بازاری است که حرکات قیمتی در میان یک حمایت و مقاومت در حال نوسان باشد .
بیشتر بخوانید:
آپارات استراتژی معاملاتی در بورس آموزش استراتژی معاملاتی ایچیموکو آموزش اکسپرت نویسی فارکس استراتژی سیستم های معاملاتی فارکس استراتژی معاملاتی استراتژی معاملاتی آتی سکه استراتژی معاملاتی ایچیموکو
اغلب در بازار خنثی شاهد هستیم که حرکات قیمتی چندین بار به سطح حمایت یا مقاومت برخورد می کنند ; بدون آنکه از محدوده دامنه نوسانی خارج شوند .
همان طور که در نمودار زیر هم دیده می شود ; کندل های قیمتی در داخل دامنه نوسانی باقی می مانند ; ابزار رسم شکل در پلتفرم های معاملاتی می تواند به کمک معامله گر آید ; در عکس پایینی می توان دید که رسم مستطیل آبی رنگ برای مشخص کردن دامنه نوسانی چقدر مفید است .
به نمودار بالایی توجه کنید ; بازار چندین بار به کف دامنه نوسانی یا همان محدوده حمایتی برخورد کرده است ; همچنین سقف دامنه نوسانی یا محدوده مقاومتی هم چندین بار از سوی بازار لمس شده است .
هر وقت که چنین شرایطی را در بازار مشاهده کردید ; می توانید با اطمینان بگویید که بازار بدون روند یا خنثی است .
در ابتدای کار توصیه می شود که از معامله در بازار های بدون روند خودداری کنید ; اما ما در ادامه این دوره آموزشی الگوهای بازگشتی حرکات قیمتی را ارائه خواهیم کرد که می توانند درصد موفقیت معاملات عکس یا خلاف روند را بالا ببرند ; اما فعلا توصیه می شود برای موفقیت بیشتر در ابتدای کار ; در جهت روند بازار معامله کنید .
بیشتر بخوانید:
استراتژی معاملاتی اسکالپ استراتژی معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت استراتژی معاملاتی بورس استراتژی معاملاتی پایپو استراتژی معاملاتی پرایس اکشن استراتژی معاملاتی چیست استراتژی معاملاتی در بورس
زمانیکه به دنبال معامله در بازار هستید ; تشخیص روند بازار به شما کمک شایانی خواهد کرد ; دلیل این امر ; حمایت مومنتوم بازار از معاملات شماست ; وقتی در مسیر مومنتوم بازار قرار دارید ; یعنی می دانید که بازار دست خریداران ( صعودی ) است یا فروشندگان ( نزولی ) ; و همین امر به تنهایی می تواند موفقیت معامله شما را تضمین کند .
یکی از استراتژی های موفق در استفاده از روند بازار بدین شکل است که منتظر اصلاح بازار باشید و سپس به دنبال یافتن یکی از الگو ها یا همان سیگنال های حرکات قیمتی باشید .
این یکی از موثرترین روش ها برای معامله در بازار است ; اگر به این شرایط ; حمایت یا مقاومت بازار را هم اضافه کنید ; ایده آل ترین وضعیت را برای ورود به بازار در اختیار خواهید داشت ( اصل انطباق ) .
نمودار بالا به خوبی نشان می دهد که روند کلی بازار صعودی است و وقتی که قیمت تا حمایت ( مقاومت قبلی بازار ) اصلاح شده ; الگوی کندل پوششی صعودی ظاهر شده است ; این بهترین زمان برای خرید است ;.
منظور از استراتژی کلی در روند نزولی
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
دیدگاه شما