فروش سخت یعنی این که عددهای مورد تقاضای مشتریها کم است؛ مثلاً ۱۰۰ دلار در روز. در حد مشتریهای بزرگ هم تخفیف زیاد میخواهند.
رصد مالیاتی خرید و فروش طلا
کسب و کار نیوز- یکی از موارد مشمول قانون مالیات بر عایدی سرمایه، معاملات طلا است که زیر ساخت های زیادی برای به مرحله اجرا رسیدن نیاز دارد. طلا یک کالای مصرفی نیست و تنها موردی که در طلا هنگام فروش از بین می رود اجرت ساخت آن است و اصل کالا قابل خرید است، بنابراین مالیات بر ارزش افزوده باید از اجرت ساخت محاسبه و اخذ شود.
شایلی قرائی
به گزارش کسب و کار نیوز ، در همین رابطه حجت اله فرزانی کارشناس اقتصادی می گوید: نحوه محاسبه این مالیات، براساس صورتحسابهای الکترونیکی صادره در زمان خرید و اختلاف آن با صورتحسابهای صادره در زمان فروش است. به جهت جلوگیری از سوداگری، درصد مالیات برای نگهداری دارایی مورد نظر، کمتر از یکسال معادل ۳۵ درصد و بیش از یکسال براساس ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم، کاهش مییابد، به گونهای که تا سال پنجم به بعد، حداقل خواهد شد.
او ادامه داد: زیرساخت صورتحسابهای الکترونیکی در حال حاضر بابت مسکوکات سکه و طلا براساس کد ملی که در فاکتورها درج میشود، لحاظ خواهد شد، یعنی بخشی از زیرساختهای لازم عملیاتی شده است. اما نحوه محاسبه و اینکه مبنای قیمتی برای سایر منسوجات طلا به چه ترتیبی خواهد بود، در هالهای از ابهام است.
این کارشناس اقتصادی در ادامه بیان کرد: در این قانون، معادل گرمی طلای ۱۸ عیار مبنا قرار گرفته و براساس نرخ اعلامی بانک در تاریخ خرید و فروش لحاظ میشود که این مساله نیز به پیچیدگیهای محاسبه میافزاید. از جمله موارد چالش برانگیز دیگر، این است که دوره ۵ سال و بیشتر را مشمول تعدیل شده با تورم میدانند. یعنی میخواهند برای دوره بیش از ۵ سال، آثار تورم را در عایدی بر سرمایه حذف کنند. اما با توجه به اینکه کشور ما دچار تورم بالایی است، میطلبد که بند تعدیل، برای مدت زمان ۵ سال، کوتاهتر شود. زیرا گرفتن مالیات از بخشی که به علت افزایش سطح عمومی قیمتها رخ داده، خیلی منطقی نیست.
او گفت: در این قانون به کارپوشههای افراد اشاره شده است که از این بابت تعبیه شدن زیرساختهای آن در سازمان امور مالیاتی، جای سوال خواهد بود. فرزانی گفت: در این پایه مالیاتی، صورتحسابهای الکترونیکی مبنای محاسبه قرار میگیرند. اما باید در نظر داشت که طلا میتواند موارد ثبت نشدهای نیز داشته باشد که شناسایی را دچار مشکل میکند. بنابراین، این طرح در این موارد نیازمند بازبینی است. به ویژه اینکه موارد غیر ثبتی و الکترونیکی و زیرساختهای فناوری اطلاعات ما در سطح پایین قرار دارند که خود این موضوعات مزید بر علت خواهد شد و بی نظمیهایی را ایجاد میکند.
کاهش دلالی با مالیات ستانی
حسین محمودی اصل، کارشناس اقتصادی
در اکثر کشورها قانون مالیات بر عایدی سرمایه اعمال می شود. این قانون موجب می شود از اصل بازدارندگی قوانین مالیاتی در جهت کاهش دلالی استفاده شود. همچنین منابع به سمت فعالیت های مولد اقتصادی هدایت شود. در کشور ما نیز با تاخیر بسیار ناشی از لابی سنگین دلالان و سوداگران، کلیات این قانون در مجلس تصویب شده و در طول یک تا دو هفته آینده نیز جزئیات آن بررسی و به تصویب خواهد رسید.
قانون مربوطه می تواند به جز موضوع هدایت گری نظام مالیاتی از فعالیت های دلالی مالیات اخذ کند. اشخاصی با دلالی در بازار مسکن، طلا، ارز و خودرو سودهای چند صد درصدی به جیب می زنند. این افراد نه مالیاتی می پردازند و نه اینکه تاثیر مثبتی بر بخش اقتصادی دارند. همچنین موجب ایجاد التهاب در بازار، رونق دلالی، کاهش سرمایه گذاری و تضعیف تولید می شوند. این در حالی است که کارمندان در حالی که در زیر خط فقر زندگی می کنند با کوچکترین دریافت حقوق یا اضافه کار بایستی مالیات بپردازند. از سوی دیگر تولیدکنندگان نیز برای کالاهای خود مالیات بر ارزش افزوده و مالیات عملکرد ۲۵ درصدی پرداخت می کنند.
در مجموع بسیاری از ثروتمندان امروزی از راه دلالی، رانت خواری، سوداگری و احتکار که رویکردی ناثواب و نامطلوب در کسب ثروت است به منابع رسیده اند. پس هم باید از چنین فعالیت هایی مالیات اخذ شود و هم اینکه مالیات سنگین بایستی فضای بازدارنده در حوزه دلالی ایجاد کند. باید منابع را به سمت کسب روزی شرافتمندانه از طریق فعالیت های اقتصادی مولد با پرداخت مالیات مربوطه پیش برد.
البته برای فعالیت های جزئی و خرید و فروش های خرد و معمولی مالیاتی اخذ نخواهد شد. مثلا در حوزه مسکن، خانه اول، در حوزه خودرو، خودرو به تعداد افراد خانواده و در حوزه طلا و ارز خرید و فروش در عرف معمولی یک خانوار مثلا حدود ۸۰ گرم معاف از مالیات خواهد بود. از طرفی دیگر برای فعالان صنف مربوطه نیز معافیت هایی لحاظ خواهد شد. اما حضور، سرمایه گذاری و دلالی در این حوزه ها مشمول مالیات می شود تا منابع به سمت تولید و بورس در جهت تامین مالی بخش مولد اقتصاد هدایت شود.
به نظر می رسد مسوولین و مردم نباید تحت تاثیر القائات منفی و جوسازی دلالان مفت میلیاردر شده و کاسبان ثروت بادآورده قرار بگیرند. همچنین در مطالبه حق و حقوق خود از بخشی که هم به اقتصاد ضربه وارد می کنند، هم ترس ایجاد کرده و هیچ مالیاتی پرداخت نمی کنند قرار نگیرند.
میلیاردر شدن سه جوان تهرانی با فروش زمین های مرده و بی صاحب
۳ جوان تهرانی و در کمتر از سه سال بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان کلاهبرداری کردند.
به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، سه پسر جوان ابتدا که به فکر کلاهبرداری در قالب فروش زمینهای بلاصاحب یا فروش زمینهای دارای سند سرقتی افتادند فکر نمیکردند کارشان به جایی برسد که ۱۰۰۰ میلیارد تومان مثل آب خوردن را در کمتر از سه سال به دست آورند. آنها فکر همه جا را کرده بودند جز دفترچه اطلاعات ملکهای فروخته شده که راز کلاهبرداری هزار میلیاردیشان را برملا کرد.
چندی قبل پلیس تهران در جریان کلاهبرداریهای میلیاردی اعضای یک باند فروش زمینهای دولتی، بلاصاحب و حتی دارای صاحب قرار گرفتند. اواخر تیر ماه یک زن با مراجعه به پلیس شهرک غرب در شکایتش به ماموران گفت: دنبال زمین مرغوب برای باغ، ویلا و کشاورزی بودیم که از طریق یک واسطه با مرد میانسال آشنا شدیم. او ادعا کرد زمین مرغوبی را در ملایر دارد و حاضر است زیر قیمت واقعی که ۲۰ میلیارد است به ما ۱۳ میلیارد بفروشد و چون عجله دارد باید زودتر این کار را انجام دهیم. واسطه معامله هم هر روز به ما فشار میآورد که زود باشید که این ملک هلو است و ممکن است از دستتان برود، همین حرفش باعث شد ما به موضوع شک کنیم و با بررسی توانستیم صاحب اولیه زمین را پیدا کنیم. وقتی به او تلفن زدیم او در کمال ناباوری گفت زمین متعلق به خودش است و سندش به سرقت رفته است. ما هم که فهمیدیم چه کلاه گشادی داشت در سرمان میرفت، تصمیم گرفتیم شکایت کنیم.
با احضار مالک زمین ملایر به اداره پلیس، مرد جوان گفت: چند ماه قبل خودروام در پرند مورد سرقت قرار گرفت و سند ملکی در ملایر، سند خودرو و مدارک شخصی ام سرقت شد، تا اینکه زن جوانی زنگ زد و ادعا کرد میخواهد زمین را بخرد، شوکه شدم، اما بعد متوجه شدم سارقان سند را جعل و در حال فروش هستند. این ملک مسکونی است و در صورتی که کامل ساخته شود ۵ میلیارد میارزد، اما آنها داشتند ملک مرا ۱۳ میلیارد میفروختند.
دلال و فروشنده قلابی دستگیر شدند
به گزارش جامعه ۲۴ ، با این شکایت بلافاصله واسطه معامله از سوی پلیس دستگیر شد. مرد ۶۶ ساله با بیان اینکه بازنشسته بود و برای سه پسر جوان کار میکند، گفت: آنها ملک به من معرفی میکردند و برایشان دنبال مشتری میگشتم، اگر مشتری پیدا میکردم و معامله جوش میخورد یک میلیارد میگرفتم. من میدانستم دارند کار خلاف میکنند، اما زندگی خرج دارد و من هم دخلم به خرجم نمیخورد. در ادامه ماموران به مردی ۶۰ ساله برخورد کردند که از سوی متهمان به عنوان فروشنده زمینها و خانهها معرفی میشد، با دستگیری این فرد مشخص شد او جاعل حرفهای است که علاوه بر کار جعل، نقش مالک زمینهای بلاصاحب را برای اعضای اصلی باند بازی کرده و میلیاردی پول دریافت میکند. مرد میانسال گفت: من خودم سند را سفید میکردم و اطلاعات خودم را مینوشتم، یا شناسنامه سرقتی را به نام خودم میکردم، هر جعلی بود من انجام میدادم.
در ادامه ماموران با کشف دفترچهای از فروشنده زمینها متوجه شدند اعضای این باند تا الان بالغ بر ۳۰ زمین چند ده میلیاردی را فقط در محله شهرک غرب فروخته اند. در یک فقره فقط در سعادت آباد متهمان ۷ هزار متر زمین را با گرفتن ۶۰ میلیارد تومان قولنامه کرده و فرار کرده بودند. همچنین زمینی را در اهواز ۳۵ میلیارد و زمینی را در نمک آبرود ۷ میلیارد فروخته بودند. بر اساس محتویات دفترچه بیشترین زمینها در منطقه غرب و به ویژه شهرک غرب و سعادت آباد بود.
با تکمیل پازل پرونده فروش زمینهای بلاصاحب یا دارای صاحب که اسنادش به دست کلاهبرداران رسیده است، پلیس توانست سه پسر جوان را که با ایجاد آژانس املاک این کار را کرده و سرکرده اصلی باند بودند، در شمال شهر شناسایی و دستگیر کند. با دستگیری این سه جوان زیر ۳۰ سال مشخص شد آنها با این ترفند به راحتی ۱۰۰۰ میلیارد تومان به جیب زده اند.
کلاهبرداران ۱۰۰۰ میلیاردی
رسول سرکرده باند در مورد فعالیت باندشان گفت: ما همگی در کار ملک سر رشته داشتیم، من به پوریا و افشین پیشنهاد دادم ملک مرده پیدا کنیم و زیر قیمت بفروشیم. به همین خاطر ملکهای مرده، زمینهای خالی یا بعضا خانههایی که مالک نداشتند را شناسایی و با کمک آن دو پیرمرد میفروختیم. در سر قرار معمولا ۳۰ درصد قیمت ملک را میگرفتیم و بعد ناپدید میشدیم. فقط در یک معامله، زمین عباس آباد را ۲۵۰ میلیارد تومان فروختیم. اعضای این باند که هنوز جزئیات بیشتری از جرایمشان مشخص نشده است، در بازداشت هستند تا جرایم احتمالی بیشتر آنها کشف شود.
سلطان بیتکوین در ایران چه کسی است؟
با داغ شدن بحث بیتکوین بسیاری از افراد کنجکاو بودهاند که در کشورمان چه کسانی این ارز رمزنگاری شده دلالان میلیاردر چه میخواهند را دنبال میکنند و سرمایه خودشان را در این راه به کار گرفتهاند. فضای قانونی این ارزها به خصوص بیتکوین در ایران واضح نیست و نهاد قانونگذار برای آنها راه مشخصی را تعیین نکرده است. تنها جملاتی که مسئولان راجعبه ارزهای رمزنگاری شده گفتهاند، همگی سرشار از هشدار بوده است.
من و شما همین تازگیها با بیتکوین آشنا شدهایم؛ یعنی درست از وقتیکه در خبرها خواندیم چیزی به اسم پول الکترونیکی یا ارز رمزنگاری شده به وجود آمده و ارزش آن با سرعتی عجیبوغریب در حال بالا رفتن است. با این حال قبل از من و شما خیلیها از مدتها قبل دنبال کار را گرفته بودند. بالاخره شمع اقتصادی است و هزار رحمت و منفعت. برخلاف آنهایی که فکر میکنند الان میشود پاچههای شلوار را بالا زد و مثل جویندگان طلا، کیلو کیلو سود به جیب زد، قدیمیها میگویند کارکردن با بیتکوین خیلی هم ساده نیست. اطلاعات و سواد و وقت و … میخواهد.
دقیقاً به همین دلیل است که مسئولان و مدیران اقتصادی مملکت پشت سر هم اطلاعیه میدهند و هشدار پشت هشدار که مردم! مراقب باشید پولهایتان به باد نرود. اگر حرف آنها را قبول ندارید شاید صحبتهای کسی که از سال ۹۲ مشغول سروکلهزدن با سکههای مجازی بوده، بتواند قانعتان کند که نمیتوان بیگدار به آب زد. این گفتوگو بهشرط گمنام ماندن بیتکوین باز قصه انجام شده است.
الان چقدر بیتکوین داری؟
۷۲ هزار و ۱۱۱ بیتکوین؟ به ریال حساب میکنی یا تومان؟
یعنی الان داریم با یک سوپر میلیاردر حرف میزنیم؟ به مقیاس دنیای واقعی چقدر پول داری الان؟
حدود ۱۳ میلیون دلار. البته این مقدار بالقوه است نه بالفعل.
چرا بالقوه؟
بالقوه را از این نظر گفتم دلالان میلیاردر چه میخواهند چون اگر تعریف سادهاش را در نظر بگیریم، در اصل بیتکوین اعتباری است که داری اما آیا این اعتبار همه جا مورد قبول است؟ اگر فراگیر شد و همه جا آن را شناختند، بله ارزش زیادی پیدا میکند اما الان در واقع این طور نیست. شما اکانتی داری که بر مبنای عددی شارژ شده. پول حقیقی و کاغذی با پشتوانه بانکی دادی و اکانتی خریدی که میگویند ارزش دارد. حالا جایی میتوانی در زندگی واقعی از این اعتبار استفاده کنی؟ فعلاً آنقدری که ساده میتوانی اکانتت را شارژ کنی، نمیتوانی از اکانت شارژشدهات بولی بگیری.
در خارج از کشور مثلاً میتوانی از دستگاه کارتخوان هم استفاده کنی یا حتی متل عابر بانک پول نقد تبدیل شده برداری. آدمی که صاحب این اندازه بیتکوین در ایران است با مالک بیتکوین در خارج چقدر تفاوت دارد؟
اگر ما یک شهر آرمانی با ارزهای رمزنگاری شده را در نظر بگیریم، وضعیت فعلی ایران شاید زیر پنج درصد باشد ولی و مثلاً در کشورهای دیگر میشود روی ۳۰ تا ۴۰ درصد حساب باز کرد. در ایران فعلاً میتوانی با آن بازی کنی تا عدد خوبی به دست بیاوری یا اینکه ارتباطات بالایی داشته باشی و بتوانی عددهای بزرگ را جابهجا کنی.
بازی کنیم؟ بازی کردن با بیتکوین یعنی چی؟
قضیه خیلی شبیه بورس است. من میتوانم تحلیل کنم و پیشبینی کنم که قیمت در حال پایین آمدن است. پس شروع میکنم به خریدوفروش تا نشان دهم تقاضا وجود دارد. این یک جور بازی با پول به حساب میآید که در نوع خود هیجان هم دارد. البته که دسته دیگری هم هستند که یک راست سراغ ماینینگ میروند. این دسته از همان روز اول کلی کارت گرافیک و سختافزار میخرند تا مثلاً در ماه عددی به دست بیاورند. یک زمانی در آمریکا بحث کشف طلا زیاد رایج بود. در آن داستان کی سود کرد؟ کسی که بیل و کلنگ میفروخت. الان شما سری به بازار سختافزار بزنی، به سختی میتوانی کارت گرافیک پیدا کنی.
خود تو هیچ وقت برای خرید بیتکوین پول ندادهای؟ ماین کردی؟
من یک بار در آوریل ۲۰۱۳ خریدم ولی درصد زیادی از موجودیام را از ماین بقیه کوینها و تبدیل آنها به بیتکوین کسب کردم چون بخشی از بقیه کوینها را میتوانی بعد از مدتی با بیتکوین عوض کنی
در آن زمان قیمت بیتکوین چقدر بود؟
حدود ۳۰۰ دلار بود. تقریباً میشد سال ۹۲ که قیمت دلار در آن زمان سه هزار تومان بود.
الان که قیمت بیتکوین این همه بالا رفته، هنوز میشود با ماین کردن، سرمایه به دست آورد؟
ماین ربط مستقیم به سختی شبکه و سختی شبکه ربط مستقیم به تعداد افراد در حال تلاش برای یک باید صد البته که الگوریتم و تعداد کوین و تعدا تراکنش هم دخالت دارد. برای شروع، ماین کردن در خیلی از شرایط اصلاً عاقلانه نیست مگر اینکه طرف برق مجانی و یک سری سرمایه زیاد اولیه داشته باشد. الان ماین کوینهای دیگر خیلی خوب است و بعدش باید آنها را تبدیل به بیتکوین کرد. کوینهایی مثل اتریوم، بیتکوین کش، بیتکوین گلد، مونرو، زی کش، الکترونیوم و بقیه…
یعنی یک نفر که تازهکار است و تازه قصد افتادن در این وادی را دارد، چه کارهایی باید انجام دهد؟
اول اینکه باید مدت قابل توجهی را واقعاً صرف مطالعه کند. باید صددرصد آموزشها را به زبان انگلیسی ببیند. اگر نمیتواند و متوجه انگلیسی نیست، به نظر من وارد نشود بهتر است چون با یک بازار جهانی روبهرو هستیم که اولین نیازش همین راه و روش ارتباط با بقیه و سایتهای خارجی است. دومین پیشنیاز داشتن اطلاعات کامل از سختافزارها، نحوه محاسبه میزان برق و انرژی و کلکهای کاهش انرژی است. در مرحله بعدی باید تجهیزات خرید و یک هفته تست کرد. بعد از یک هفته نتایج را برای یک ماه درنظر بگیرید و حساب و کتاب کنید که دخل و خرج با هم میخواند یا نه. ضرر مالی که زیاد نیست اما بیشتر باید به هزینه برق توجه کرد. بعد از اینها تازه میتوان استارت کار را زد.
گفتی کار بیتکوین غیر از سواد انگلیسی بالا و وقت آزاد، به سیستم کامپیوتری و سختافزار خوب هم نیاز دارد. چه جور سیستمی لازم میشود؟
ما الگوریتمهای مختلفی داریم؛ عموماً الگوریتمهای کریپتونایت و Ethash نیاز به تعداد زیادی کارت گرافیک دارند، مثلاً هشتتا به بالا تا راندمان خوبی داشته باشند. الگوریتم مستقیم 256-SHA به CPU نیاز دارد. البته که یک ترکیب خاص هم نیاز دارد.
حالا اینهمه دردسر متحمل شدیم، بابت چی؟ خریدوفروش بیتکوین در ایران وجود دارد؟
درواقع بهصورت رسمی آزاد نیست. تا سال قبل میشد با صرافیهای خاصی صحبت کرد اما الان ممنوع شده و آنها قبول نمیکنند. فروشش سخت است و آدم خاص خودش را میخواهد.
فروش سخت یعنی چی؟
فروش سخت یعنی این که عددهای مورد تقاضای مشتریها کم است؛ مثلاً ۱۰۰ دلار در روز. در حد مشتریهای بزرگ هم تخفیف زیاد میخواهند.
بیشترین پول واقعی که از این راه به دست آوردی چقدر بوده؟
بیشترین عدد برای تراکنش ۲۲ میلیون تومانی بوده. طرف حدود یک بیتکوین میخواست.
الان چه کسانی در ایران ممکن است، مشتری بیتکوین باشند؟
یکی از مبانی ارزهای دیجیتال این است که مشخصات اصلی گیرنده و فرستنده مشخص نیست. همه چیز براساس یک آدرس کیف پول انجام میشود اما مشخصات کارت بانکی و اسم و بقیه مشخصات درگیر نیست. یک سری سایتها هستند برای خریدوفروش سیستمهای وب. اینها نمیخواهند کسی بداند، کی هستند. مثلاً سایت خرید V P N هست یا سایت درخواست حمله دی داس به سایت یا حتی سایت دریافت آموزشهای هک. اینها یک آدرس کیف پول گذاشتهاند و میگویند فلان قدر بزن؛ تا تأیید بشود و کانفرم بخورد، سرویس را ارائه میدهند. البته دزدی و کلاهبرداری هم زیاد است. طرف پول را بگیرد دیگر هیچ راهی برای پیگیری نیست. در روش دوم خرج کردن بیتکوین در ایران برای عددهای بزرگ کاربرد دارد. مثلاً با شرکتهای چینی میشود وسیله خرید و وارد کشور کرد. البته ممکن است مشکل واردات پیدا کنید، مثلاً میدانم گوشی موبایل را نمیشود به این روش خرید ولی سختافزار و قطعات کامپیوتری را چرا. روش دیگر که خیلی کثیف است، همان مورد استفاده در پولشویی و کارهای خلاف قانون و مقررات است.
کسی که در ایران بیتکوین دارد، در خارج از کشور چه چیزهایی میتواند با آن بخرد؟
به نوشته هفت صبح،با توجه به این که ما تحریم هستیم. مسلماً خرید سرویسهای بدون نیاز به واردات فیزیکی گزینه اول است. در ایران میتوان خیلی راحت از سرویسهای مبتنی بر بیتکوین در بقیه کشورها بدون محدودیت جفرافیایی خرید کرد. در بعضی کشورها دیدهام حتی ATM هست و میتوان به شکل قانونی این ارز مجازی را به کش تبدیل کرد.
تا به حال فکر کردی میتوان بازاریابی کرد و بیتکوینها را به شرکتهای بزرگ فروخت؟
شرکتهای بزرگ خیر، چون بهصورت رسمی نیاز دارند تا مدارک مالیشان را برای مالیات ارسال کنند. با بیتکوین فعلاً نمیتوان چنین کاری کرد، شاید شرکت بزرگ و شناخته شدهای بتواند باواسطههایی، کاری با بیتکوین انجام دهد اما در حقیقت آنها هم درنهایت کار تبدیل ارز مجازی به پول نقد را انجام میدهند.
پس تو با بیتکوینهایی که داری فعلاً فقط V P N میخری؟ یا مثلاً استیکر برای تلگرام؟
نه! الان میشود از چندتایی سایت، هاستینگ و دامنه با بیتکوین خرید. میشود رفت نیجریه و ماشین خرید. توی خارج حتی پمپ بنزین با امکان پذیرش ارز دیجیتالی راه انداختهاند. ولی در ایران هنوز نمیتوانیم چیز در درست و حسابی بخریم.
پس برای چی این همه دردسر میکشی؟ برای هیجان؟
اولش دردسر دارد ولی وقتی واردش شوی و راه و چاه کار را یاد بگیری، خودش جلو میرود، هیجان قوه محرکه است اما اتفاقاً طمع آدم را جلو میبرد. قطعاً شرایط اینطوری نمیماند. این سیستمهای بلاک چین و ارزهای مجازی نهادینه میشوند و این تازه شروع کار است. یک درصد هم فکر نمیکنم روزی این قضیه بیتکوین و ارز مجازی نابود شود.
روزی چقدر برای این کار وقت میگذاری؟
الان شاید یکی دو ساعت. شاید هم یک روزهایی اصلاً کاری به کارش نداشته باشم. یک مواقعی تنها آمار را نگاه میکنم تا ببینیم اوضاع خوب پیشرفته یا نه.
دلالان میلیاردر چه میخواهند قبلاً چی؟ با چقدر میزان وقت توانستی اینقدر بیتکوین جمع کنی؟
شاید آن اوایل که بالاخره تجربه نبود، مجبور میشدم تا صبح بیدار بمانم، باید مدام مراقبت میکردم دمای دستگاه بالا نرود. یا اینترنت قطع نشود. اگر استخر افت کرده باشد، باید سریع آن را عوضی کنی.
قطع شدن اینترنت خطر بزرگی است؟
سیستم ماین یک سری محاسبهگر را متصل میکند به یک استخر (Pool). وقتی اینترنت نباشد- یعنی نمیتوانی. گاهی مرتب پیغام خطا میدهد و بعضی استخرها قطع و وصلی زیاد دارند. اگر درخواست ناقص فرستادی IT را بن میکنند. برای همین بهتر است از اشتراک اینترنت با پینگ مناسب استفاده کرد، کل کار خیلی حجم مصرف نمیکند؛ شاید در ماه ۵۰ مگابایت! ولی ثباتش مهمتر است.
استخر یعنی چی؟
برای ماینینگ استفاده میشود. در حقیقت به گروهی از استخراجکنندگان بیتکوین گفته میشود که با یکدیگر کار میکنند. باهم در تعامل هستند و به انجام بلاکها و تقسیم کردن جایزهها مشغول میشوند.
استخر ایرانی هم داریم؟
نه. آسیایی داریم ولی توی ایران هیچ استخری نیست
یک بار گفتی خریداران ایرانی دنبال تخفیف گرفتن هستند؛ یعنی چقدر تخفیف؟
طرف میگوید مثلاً ۱۰ تا بیتکوین میخرم اما با ۵۰ درصد تخفیف روی قیمت، در عوض کل پول را نقد میدهم، موارد اینجور زیاد است که البته بیشتر یک واسطه یا همان دلال مسئله را مطرح میکند. این دلال روی خریدوفروش فاکتورسازی میکند تا سود خودش را بردارد. حتی مورد هست که تا ۹۰ درصد تخفیف خواسته باشند.
تا حالا چند تا مشتری داشتی؟
اگر بگویی چندتا دلال داشتنی بهتر است. یک نفر هست مدام خرید میکند و خودش آنها را بین بقیه یخش میکند. اینجوری برای من هم بهتر است چون حوصله سروکله زدن با آدمهای زیاد را ندارم.
الان فکر میکنی کارت ارزش زمانی را که برای ماین کردن صرف کردی داشته؟
جدای از همه اتفاقهایی که برای خیلی از مردم رخ میدهد و امکان دارد ضرر کنند، اینکه بیتکوین همه جا شناخته شده باشد، به نفع آنهایی است که خیلی وقت روی آن گذاشتهاند. من فکر میکنم سال ۲۰۱۸ واقعاً ارزش وقتیکه گذاشتم مشخص شود.
آخرین مشتریای که داشتی چه کسی بود؟
یک نفر که قصد داشت چند سری ماشینآلات معدن وارد کند. هنوز قیمت و قرارداد نهایی نشده ولی تعداد زیادی بیتکوین درخواست کرده بود.
علی دایی از کدام حق صحبت می کند؟ | پول کدام هنرتان را میگیرید؟
قراردادهای سوپر میلیاردی فوتبالیستها نهتنها با درآمد سایر اقشار نمیخواند بلکه با درآمدهای حاصل از خود فوتبال هم هیچ سنخیتی ندارد.
به گزارش همشهریآنلاین، درست در روزهایی که موج اعتراض علیه دستمزدهای نجومی و باورنکردنی فوتبالیستها و مربیها به اوج خودش رسیده، عدهای مشغول ایستادن در مقابل هواداران فوتبال و القای این باور عجیب هستند که «هر» درآمدی، «حق» فوتبالیست است. ظاهرا علی دایی هم به همین گروه تعلق دارد؛ مردی که در دوران مربیگری، رقمهایی نجومی بهعنوان دستمزد دریافت میکرد و همواره بیشتر از نتیجهگرفتن، به «متمم» قرارداد اهمیت میداد.
شنیدن چنین جملهای از زبان یک بیزینسمن چندان عجیب بهنظر نمیرسد اما این نوع نگاه با آن جایگاه مردمی که علی دایی برای خودش متصور است، تناقض بزرگی دارد. حمایت از قراردادهای فاجعهباری که نه فوتبالی هستند و نه با منطق سازگاری دارند، چیزی به جز ضربهزدن به حال و آینده فوتبال ایران نیست. چهکسی این «حق» را به یک فوتبالیست میدهد که در سختترین روزهای اقتصادی کشور، برای باشگاهش شاخ و شانه بکشد و به محض دریافت میلیاردها تومان پول، بوسهزدن به لوگوی همان باشگاه را شروع کند؟ اصلا چطور کسی میتواند خودش را معیار سنجش «حق» بداند. مگر نه اینکه این حق باید با آمار فنی و بازدهی مالی سنجیده شود؟ آیا فقط حق فوتبالیستهاست که چنین رقمهایی دریافت کنند؟ آیا علی دایی در مورد معلمان، کارگران، روزنامهنگاران، کارمندها و. هم چنین دیدگاهی دارد؟ اصلا بیشتر این فوتبالیستها چه کار بزرگی انجام دادهاند که سزاوار دریافت این رقمهای حیرتآور شدهاند؟ غیر از اینکه در شبکههای مجازی ژست تعصب به راه انداخته و به هوادارها رؤیا فروختهاند؟ خیلی از آنها در فوتبال ایران خودشان را بیرقیب و ممتاز میدانند اما حتی از لیگهای عربی حاشیه خلیجفارس دیپورت میشوند. ایستادن جلوی این ارقام، باید به یکی از اولویتهای فوتبال ایران تبدیل شود؛ قبل از آنکه همهچیز را در امروز و فردای این فوتبال، ببلعد.
فقط دستمزد مثل خارجیها
بسیاری از بازیکنان شاغل در لیگ برتر، خودشان را از هر نوع مقایسه فنی با بازیکنان اروپایی مبرا میدانند و این مقایسه را از اساس نفی میکنند اما وقتی نوبت به دریافت دستمزد میرسد، دست از مقایسه برنمیدارند. فوتبالیست اروپایی اگر دستمزد بالایی میگیرد، در مقابل روی مسائلی مثل فروش لباس، حق پخش تلویزیونی، حق تصویر و. درآمدزایی قابلتوجهی برای باشگاهش دارد. در فوتبال ایران اما کدام بازیکن را میشناسید که حتی به اندازه یک میلیون تومان به افزایش درآمدهای تجاری باشگاه کمک کرده باشد؟ هزینه سرسامآوری که برای این بازیکنها صرف میشود، چطور باید بهحساب باشگاه برگردد؟ آیا اصلا تیمی در فوتبال ایران با تراز مالی مثبت سالانه وجود دارد؟ این نکته را هم از یاد نبریم که در اروپا دستمزدهای کلان نسبت به متوسط درآمدها، تنها سهم عده معدودی از ستارههای بزرگ است. در ایران اما بازیکنی که در حوالی ۳۰ سالگی حتی یکبار هم برای تیم ملی بازی نکرده، شروط میلیاردی پیش روی باشگاهها میگذارد. وادادگی مدیرعاملها، اختلافات همیشگی باشگاهها و عدماتحاد میان آنها و همچنین افرادی که مدام روی تئوری عجیب و بیمنطق «هر رقمی حق فوتبالیست است» اصرار میورزند، سال به سال شرایط فوتبال ایران را سختتر میکنند. باشگاههای ایرانی عادت کردهاند که بدون درنظرگرفتن توانایی مالی، در شروع هر فصل چنین ریخت و پاش گستردهای داشته باشند اما در پایان همان فصل با مجموعهای از شکایتها و محرومیتها روبهرو شوند. در این فوتبال، فقط بازیکنها هستند که روزبهروز پول پارو میکنند. خود فوتبال اما هر روز فقیرتر، لاغرتر و کمرویاتر میشود.
مردم راضیاند؟
کاش امثال علی دایی به این سؤال پاسخ بدهند که رقمهای نجومی و عجیب بازیکنها از چه راهی تامین میشود؟ اگر همه باشگاهها در فوتبال ایران خصوصی بودند، هیچکس نمیتوانست در رقم قرارداد آنها دخالتی داشته باشد اما تا زمانی که این پولها مستقیما از جیب مردم تامین میشود، مردم هم حق دارند از این هزینهها راضی نباشند. هواداری که با پیوستن به یک سامانه پیامکی ماه به ماه به جیب باشگاه پول میریزد، هواداری که سهام تیم محبوبش را در بورس میخرد و جیب باشگاه را پر میکند یا کارگری که در یک کارخانه فولاد عرق میریزد، حق دارند از این وضعیت در قراردادهای فوتبال ناراضی باشند. هیچکس هم نمیتواند صدای آنها را نشنیده بگیرد و این حق را از آنها دریغ کند. این «پول مردم» است که این چنین بیحساب و کتاب، به پای فوتبالیستها ریخته میشود. آنها با پول مردم، هر روز حریصتر میشوند و هر حساب و کتابی را هم زیر سؤال میبرند. این رقمها نه با داشتههای فوتبال ایران همخوانی دارند و نه با توانایی فنی بازیکنها میخوانند. این رقمها نتیجه جولان دلالها در فوتبال ایران هستند که هر روز نیز بیشتر از گذشته قدرت میگیرند؛ جماعتی که یک ویترین زیبا، توخالی و بدون عمق را به فوتبال ایران هدیه میکنند.
«ایستادن در کنار مردم را با هیچ پست و مقامی عوض نمیکنم.» این جمله علی دایی در یکی از مصاحبههای پرشمار اخیر ستاره سابق تیم ملی است اما او در همین مصاحبه، عملا در مقابل مردم ایستاده و به حمایت از دستمزدهای غیرمنطقی فوتبالیها پرداخته است. این رقمها امروز به دغدغهای جدی در بین هواداران فوتبال تبدیل شدهاند. این وضعیت به هیچ قیمتی نباید ادامه پیدا کند. همزمانی بازشدن پنجره نقلوانتقالات و بستهشدن درهای منطق، فوتبالیستها را فربه و فوتبال را رنجور کرده است.
رویای سیاه سود میلیاردی بیتکوین/نقشه دلالان برای سرمایههای خرد
رویای کسب سودهای میلیاردی از بیتکوین، راه موسسات اعتباری غیرمجاز را تداعی میکند که به سیاهچالی از مالباختگان رسید؛ اکنون هم دلالان ارزهای دیجیتال از نبود نظارت سود میبرند.
به گزارش خبرنگار مهر، معاملات بیتکوینی این روزها فکر بسیاری را به خود مشغول کرده است؛ به خصوص آنهایی که میخواهند راه یک ساله را یکشبه پیش روند و برای خود، سودآوری بالایی را داشته باشند، غافل از اینکه، حتی دنیا هم این روزها سرمایهگذاری بر روی بیتکوینها را توصیه نمیکند.
معاملات در خرید و فروشهای بیتکوینی مجازی است که شاید هر فردی که پولش را به حساب معاملهگران سوداگر میریزد، باید سودش را هم در رویا و دنیای مجازی، پیگیری کند؛ یعنی سودی در کار نیست که هیچ، اصل پول را هم دیگر باید در رویا در دسترس دانست.
برخی از معاملهگران حتی به درستی مفهوم بیت کوین یا همان ارزهای رمزنگاری شده را هم نمیدانند؛ چه رسد به اینکه از پشتپرده و معاملاتش خبر داشته باشند و البته هستند کسانی هم که این روزها، با تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال، سود خود را محاسبه و دنبال میکنند. همان کسانی که به گزارشات منفی در رسانهها در حوزه معاملات پرریسک بیتکوین، واکنش نشان میدهند و از سودهای میلیاردی خود، نگرانند. غافل از اینکه، تبلیغات مثبت آنها برای معاملات بیتکوینی، ممکن است اندک سرمایه عدهای را به باد فنا دهد.
داستان البته مربوط به ایران نمیشود؛ این روزها همه دنیا بر این باورند که معاملات بیتکوینی یکی از پرریسکترین معاملات است و تمامی مقامات مسئول در حوزه پولی و مالی بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا هم، نسبت به آن هشدار میدهند، آنها بر این باورند که این معاملات قابل اتکا نیست و هنوز هم آن را به رسمیت نمیشناسند.
کارنامه عملکردی معاملات بیتکوین و قیمت آن هم، به خوبی این امر را تداعی میکند که نوسانات ارزهای رمزنگاری شده، آنقدر زیاد است که نمیتوان از آن به عنوان یک معامله سودآور یا حتی زیانآور یاد کرد؛ به خصوص اینکه افت قیمتی طی هفتههای گذشته همه را شگفتزده کرده است.
اما نکته حائز اهمیت در این میان، دفاع برخی از معاملهگران از معاملات است، به ویژه افرادی که اکنون، سودهای خوبی را هم از این طریق به دست آورده و با اندک اشرافی که به معاملات بیتکوینی دارند، وارد این دریای پرتلاطم شدهاند؛ اما آنگونه که همه هشدار میدهند، این سودآوری چندان ماندگار نخواهد بود.
یکی از معاملهگران بیتکوینی در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال برای خرید و فروش بیتکوین استفاده میکنم و تا به حال هم سود خوبی بردهام؛ بنابراین نباید با بدبینی نسبت به بیتکوین، ذهن فعالان این عرصه را مشوش کرد.
وی میافزاید: در فضای نامساعد کسب و کار این روزهای بازار، بیتکوین محل خوبی برای کسب درآمد است و به نظر هم نمیرسد که دولت هم با آن مخالف باشد، چراکه اگر مخالف بود تا به حال برای نظارت بر این معاملات، کاری میکرد؛ پس بانک مرکزی هم موافق با این روند است که بیت کوین جریان داشته باشد.
او در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر که ریسک ناشی از معاملات بیت کوین را چطور در معاملات خود پوشش میدهید می گوید: تا به حال که برای من جز سود، چیز دیگری نداشته است و بنابراین به نظر من ریسکی هم ندارد، ضمن اینکه سرمایه گذاری من مطمئن است و مبلغی از پول و سودی که به دست آورده ام را دوباره در معاملات بیت کوینی به کار می گیرم.
در این میان برخی سرمایهگذاران خارجی هم، بیتکوین را کلاهبرداری نامیده و بر این باورند که رشد بیت کوین، از «حبابی شدن قیمت پیاز گل لاله» هم بدتر است و پایان خوشی ندارد. در این میان یک گروه دیگر هم در میان این دو گروه موافقان و مخالفان بیتکوین قرار دارد که نه میگویند این بهترین راه سرمایهگذاری است و نه آن را بدترین راه سرمایهگذاری میدانند .
حتی میلیاردر معروف، مارک کوبان هم گفته است که اشکال ندارد تا ۱۰ درصد از پسانداز خود را در سرمایهگذاریهایی با ریسک بالا شامل بیتکوین و اتروم هزینه کنید. او گفت: شما فقط باید تظاهر کنید که این پول را کلا از دست دادهاید و سپس مریم مقدس را صدا کنید ! تونی رابینس هم در مورد سرمایهگذاری در بیتکوین نظر خاص خود را دارد؛ این مانند رفتن به لاسوگاس (و قمار کردن) است؛ دلالان میلیاردر چه میخواهند پول سریع و آسان .
سرمایهداران بزرگ خارجی توصیه میکنند افراد تنها روی چیزی شرطبندی کنند که از عهده از دست دادن آن بربیایید. اگر سود کردید که چه بهتر، اما اگر ضرر کردید شما تنها سرمایههای غیر ضروری خود را از دست دادهاید .
در عین حال، ناصر حکیمی، معاون بانک مرکزی هم می گوید که به نهادهای نظارتی از جمله دادستانی و قوه قضاییه نامه نوشته شده تا بر این معاملات نظارت کند، چراکه به اعتقاد او، معاملات بیت کوینی ریسک بالایی دارد. او به مردم هم توصیه می کند که سرمایه های اندک خود را در این فضا به کار نگیرند و سرمایه گذاری در بیت دلالان میلیاردر چه میخواهند کوین را با ریسک بالا همراه بدانند.
البته به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بانک مرکزی باید سرعت عمل بیشتری در تدوین قوانین مرتبط با بیت کوین داشته باشد و اینکه مقامات این بانک، وعده تدوین قوانین و دستورالعمل ها، تا پایان امسال را می دهند، شاید چندان مناسب نباشد، چراکه سرعت فراگیری این دلالان میلیاردر چه میخواهند معاملات، روز به روز بیشتر می شود و آنگاه شرایط را برای مدیریت ممکن است سخت کند.
بر همین اساس است که باید سرعت عمل در واکنش به چنین مسائلی از سوی سیاستگذار پولی و مالی کشور بیشتر شود تا مشابه برخی مسائل دیگر، شاهد حضور دیرهنگام دولت در مدیریت پدیدههای این چنینی نباشیم.
دیدگاه شما