ابزاری برای پوشش ریسک (هِج)
شنبه, 30 مهر 1401
اخبار خوشه ها
گفتگوي خبري
تجارب موفق
ابزارهاي پوشش ريسك
در سالهای اخیر، بازارهای آتی و اختیار معامله، در دنیای مالی و سرمایه گذاری، اهمیت روزافزونی پیدا کرده است. اکنون به سطحی از نوآوری مالی رسیده ایم که ضروری است همه متخصصین در امور مالی و همچنین شرکتهای بزرگ تولید و خدماتی از چگونگی کارکرد این ابزارها، نحوه استفاده از آن ها و همچنین سازوکار تعیین قیمت در این بازارها آگاه باشند. بر این اساس در این مقاله ابتدا به بیان مختصری از انواع قراردهای رایج بازارهای مالی پرداخته میشود و سپس موارد پرکاربرد آنها در صنعت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1 انواع قراردادهای آتی و اختیار معاملات
1.1 قراردادهای آتی (future contracts)
قرارداد آتی توافقنامهای مبتنی بر خرید یا فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص می باشد. در کشورهای مختلف، بورسهاي زیادی برای معامله قراردادهای آتی وجود دارند. بورس شیکاگو (CBOT) و بورس تجاری شیکاگو (CME) در آمریکا، دو نمونه از بزرگترین بورس های آتی در آمریکا می باشند.
برای توضیح نحوه پیدایش قراردادهای آتی، نوعی از قراردادهای آتی که موضوع آن ((ذرت)) است و در بورس تجاری شیکاگو معامله میشود، اشاره میکنیم. یک سرمایه گذار ممکن است، در ماه مارس به کارگزار خود خرید 5,000 بوشل ذرت را به تحویل در ماه ژوئیه سفارش دهد. این دستور باید فوراً به یک معامله گر بورس شیکاگو منتقل شود. امکان دارد، همزمان سرمایه گذار دیگری در کنزاس (Kensas) به کارگزار خود، فروش 5,000 بوشل ذرت را به تحویل ماه ژوئیه سفارش دهد. این سفارشات نیز باید به معامله گر بورس شیکاگو منتقل شود. با ملاقات حضوری دو معامله گر و توافق بر سر قیمت معین، این معامله انجام میشود.
در این حالت گفته میشود، سرمایهگذار نیویورکی که توافق کرده است، تا غلات تحویل ماه ژوئیه را بخرد، به اصطلاح ((موقعیت یا موضع معلاملاتی خرید)) را و سرمایه گذار دیگر که توافق کرده است، تا غلات تحویل ماه ژوئیه را بفروشد، اصطلاحاً ((موضع معاملاتی فروش)) اتخاذ کرده است. قیمت مورد توافق طرفین را ((قیمت قرارداد آتی)) می گویند. البته لازم به ذکر است که این مبادلات تجاری در چارچوب قوانین تعریف شده هر کشوری صورت می پذیرد که احتمال نکول طرفین قرارداد را بسیار کاهش خواهد داد.
1.2 پیمان¬های آتی (Forward contracts)
پیمان آتی از آن جهت که توافقی است مبتنی بر خرید یا فروش یک دارایی در زمانی معین در آینده و با قیمت مشخص، شبیه قرارداد آتی است. اما وجه تمایز این دو در آن است، که قراردادهای آتی در بورس (بازارهای متشکل و تحت نظارت سازمان بورس) معامله می شوند و پیمان های آتی در بازارهای فرابورس (بازاری که تحت نظارت سازمان بورس کشور نمی باشد) مورد داد و ستد قرار میگیرند که تحت قوانین تعریف شده داخلی می باشد.
1.3 قراردادهای اختیار معامله (Option contracts)
به طور کلی می توان حق اختیار معامله را به دو دسته تقسیم کرد؛ ((اختیار خرید)) و ((اختیار فروش)). یک اختیار خرید در واقع این حق (و نه الزام) را به دارنده آن می دهد، که دارایی موضوع قرارداد را با قیمت معین و در تاریخ مشخص یا قبل از آن ، بخرد. به همین ترتیب، یک اختیار فروش به دارنده آن این حق را میدهد، که دارایی موضوع قرارداد را با قیمت معین و در تاریخ مشخصی و یا قبل از آن بفروشد. قیمتی را که در قرارداد ذکر می شود، ((قیمت توافقی)) یا ((قیمت اعمال)) و تاریخ ذکر شده در قرارداد را، اصطلاحاً ((تاریخ انقضا)) یا ((تاریخ سررسید اختیار معامله)) مینامند.
لازم به ذکر است که یک ورقه اختیار معامله به دارنده آن ((حق)) یا ((اختیار)) انجام کاری را می دهد؛ نه اینکه او را ((ملزم)) به انجام کاری کند. این ویژگی وجه تمایز ورقه اختیار معامله از قراردادهای آتی است. دارنده قرارداد آتی با ((موضع پیش خرید)) به خرید دارایی با قیمت معین و در زمان مشخصی در آینده متعهد میشود. ولی دارنده ((اختیار خرید)) امکان این انتخاب را دارد که دارایی پایه را با قیمت معین و در زمان معین در آینده بخرد یا خیر.
1.4 فروش استقراضی (short sale)
نوعی از معامله در بازار مالی است که شما دارایی را می فروشید که در مالکیت شما نیست. به بیانی دیگر، سهامی را می فروشیم که نداریم و باید برای تحویل آن سهام به خریدار، آن سهام را به عاریت بگیریم. حاصل این معامله آن است که ((وضعیت باز)) ایجاد می شود. در تاریخی در آینده باید سهام را بخریم و به کسی بدهیم که از وی به عاریت گرفته ایم. بدین ترتیب وضعیت باز، بسته میشود. فروش استقراضی در مورد برخی دارایی های سرمایهای امکان پذیر است.
فرض کنید سرمایه گذار سفارش فروش 500 سهام IBM را به کارگزار خود می دهد. کارگزار دستورات وی را با استقراض سهام از یک مشتری و فروش آن در بازار به شیوه رایج، انجام می دهد. سرمایهگذار فوق می تواند ((موقعیت فروش)) یا موضع معاملاتی فروش خود را تا زمان دلخواه حفظ کند، چرا که همیشه سهام برای استقراض وجود دارد. سرمایه گذار می تواند در هر زمانی موضع معاملاتی خود را با خرید 500 سهام IBM ببندد. این اقدامات در حساب مشتری، که از او سهام قرض گرفته شده بود، منعکس می شود. اگر قیمت سهام کاهش پیدا کرده باشد، سرمایهگذار سود می برد و اگر قیمت سهام بالا رفته باشد، سرمایهگذار متحمل زیان می گردد.
سرمایه گذار در موقعیت فروش استقراضی سهام، باید هر نوع درآمد متعلق به این سهام، مثل سود تقسیمی یا بهره را که معمولاً به سهام فروخته شده تعلق می گیرد، به کارگزار بپردازد. کارگزار هم به نوبه خود این عواید را به حساب مشتری که سهام را قرض داده است، واریز می کند.
به عنوان مثال در صنایع کشور، کارخانجاتی وجود دارند که از ظرفیت امکانات موجود (مانند نیروی کار، نیروی برق، گاز، حق های انشعاب و امتیازات) خود به طور کامل و حتی کمر از 30 درصد استفاده می¬کنند، بر اساس روش فوق این شرکت¬ها می¬توانند ظرفیت بلااستفاده خود را از طریق یک قرارداد فروش استقراضی در اختیار شرکت¬های دیگر (بر اساس درخواستهای ارسال شده) قرار داده و یک مبلغ مشخص به عنوان هزینه اجاره طی زمان تعریف شده دریافت نمایند؛ از طریق این راهکار علاوه بر استفاده از ظرفیت¬های راکد شرکتها، یک تراکنش مالی نیز برای شرکت عرضه کننده ایجاد می¬گردد که این موضوع سبب گردش نقدینگی و مانع بلاک شدن سرمایه¬ها (مانند امتیازات و حق های انشعاب و . ) خواهد شد.
1.5 انواع معاملهگران
عملکرد بازارهای آتی و پیمانهای آتی و اختیار معاملات، به طور قابل توجهی موفقیت آمیز بوده است. مهمترین دلیل آن، توانایی این بازارها برای جذب تعداد کثیری از انواع معامله گران و ایجاد قابلیت نقدینگی فراوان برای انجام مبادلات است، به طوری که چنانچه سرمایه گذاری بخواهد یک موقعیت معاملاتی اتخاذ کند، معمولاً مشکلی در یافت طرف دوم قرار داد ندارد.
سه گروه عمده معامله گران را میتوان پوشش دهندگان ریسک، سفته بازان و آربیتراژگران در نظر گرفت. پوشش دهندگان ریسک با استفاده از قراردادهای آتی، پیمان های آتی و اختیار معاملات به دنبال کاهش ریسکی هستند که از حرکت بالقوه آتی در یک متغیر (مانند ارز یا نقدینگی و. ) ناشی میشود. سفته بازان از پیش بینی، جهت حرکت آتی قیمت، در یک متغیر بازار استفاده میکنند. آربیتراژگران با اتخاذ موقعیتهای متناسب در دو یا چند بازار مختلف، به دنبال کسب سود بدون ریسک هستند.
2 سایر ابزارهای نوظهور مالی
در این بخش به برخی از نوآوری¬های ﺟﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﻱ ﻣﺸﺘﻘﺎﺕ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺧﻮاهیم ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ ﺑﻪ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﻲﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﻪ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﻳﺴﻚ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ، ﺭﻳﺴﻚﺁﺏﻭﻫﻮﺍ، ﺭﻳﺴﻚ ﻗﻴﻤﺖ ﺍﻧﺮﮊﻱ ﺍﻧﺘﺸــﺎﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪﺍﻧﺪ.
2.1 مشتقات اعتباری
ﻣﺸﺘﻘﻪﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺷﺎﻣﻞﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻱ ﺍﺳﺖﻛﻪ ﺑﺎﺯﺩﻩ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻣﺆﺳﺴــﻪ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﻳﺎ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﻫﺪﻑ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺍﻭﺭﺍﻕ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺭﻳﺴﻚﻫﺎﻱ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻳﺴﻚﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩ.
2.2 مشتقات آب و هوا، انرژی و سایر امتیازات
عملکرد برخی از شرکت¬ها در ارتباط تنگاتنگ با نحوه وضعیت آب و هوا یا انرژی و . است. لذا همانگونه که این شرکتها خود را در مقابل ریسک نرخ برابری ارزها یا ریسک نرخ بهره مصون می دارند، لازم خواهد بود تا خود را در مقابل ریسک¬های دیگر نیز پوشش دهند.
یکی از کارکردهای مهم ابزارهای مالی، ایجاد شرایطی جهت پوشش ریسک شرکت ها در برابر تغییرات آب و هوای و انرژی و .. است. مشتقات مربوط به موارد مذکور، ابزارهای نوظهور مالی هستند که به دلیل کاربرد فراوانشان در سال های اخیر بسیار مورد توجه و استفاده قرار گرفته¬اند.
این ابزار مالی برای شرکتهای طراحی شده است که در مصرف بیش از حد تعریف شده و یا مصرف کمتر از آنرا دارند. به طور مثال، ممکن است دو شرکت در یک شهرک صنعتی قرار داشته باشند که به نحوی که شرکت اول به دلایل گوناگونی مصرف برقی بسیار پایینتر از حد مجاز داشته باشد و شرکت دوم به دلیل تولید بیشتر و یا نوع فعالیت خود مصرف بیشتر از حد مجاز تعریف شده دارد. در این شرایط شرکت اول می¬تواند در چارچوب قوانین تعریف شده مازاد مصرف برق خود را طی قراراداد اختیار به شرکت دوم منتقل کند.
این نوع قراردادها را می¬توان برای انرژی (برق، بخار آب و ..) فاضلاب، امتیازات ویژه موجود شرکت¬ها و سایر موارد استفاده نمود به نحوی که موجب پوشش ریسک شرکتها در برابر تغییرات غیر قابل پیش¬بینی گردد.
البته لازم به ذکر است که به منظور شفافیت و سهولت مبادلات، می¬بایست یک نهاد مستقل (مانند سازمان بورس برای بازار سهام)، زیرساخت¬ها و بستر مناسب برای این چنین معاملاتی را مهیا نماید تا سرمایه¬گذاران بتوانند به راحتی و با اطمینان بالا معاملات خود را انجام دهند.
منابع:
مباني مهندسي مالي و مديريت ريسك، جان هال، مترجم سجاد سياح و علي صلح آبادي.
مديريت سرمايه گذاري، بادي و كين، مترجم دکتر سید مجید شریعت پناهی- فرهادی.
هج کردن (Hedging) چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از راهکارهای معاملاتی برای کم کردن ریسک در بازار فارکس هج کردن است. هج کردن یا پوشش ریسک یکی از با ارزش ترین استراتژیهای سرمایه گذاری است که برای مدیریت نقدینگی و ریسک بالا طراحی شده است. از قراردادهای فیوچرز گرفته تا صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله (ETF) و تمامی بازارهای مالی، این استراتژی به شما کمک میکند تا یک سرمایه گذاری مطمئن داشته باشید. در واقع پوشش ریسک به عنوان بیمه برای مقابله با جنبههای مختلف مالی از جمله عرضه، تقاضا، نرخ بهره و غیره عمل میکند.
علاوه بر این، وقتی بلند مدت بر روی یک دارایی سرمایه گذاری میکنید، استفاده از این استراتژی ضروری میشود. با این وجود بسیاری از سرمایه گذاران چیزی درباره ماهیت پوشش ریسک و عملکرد آن نمیدانند. اگر شما نیز یکی از این سرمایه گذاران باشید این مقاله مناسب شماست.
هج کردن (Hedging) چیست؟
هج کردن یا پوشش ریسک یک استراتژی مدیریت ریسک است که در آن سرمایه گذاران و تریدرها از ابزارهای مالی برای مقابله با خطرات و ریسک بازارهای مالی استفاده میکنند. این استراتژی با معاملات مشتقه، آپشن و فیوچرز کار میکند. آپشن و فیوچرز به توسعه استراتژیهای سرمایه گذاری برای ضرر و زیان کمتر و سود مناسب کمک میکنند.
از آنجایی که این استراتژی ریسک را کاهش میدهد، شما میتوانید از سرمایه گذاری خود سود بیشتری کسب کنید. به همین دلیل همواره پیشنهاد میشود برای سرمایه گذاریهای بلند مدت از این استراتژی استفاده کنید. به صورت کلی هج کردن به حالتی گفته میشود که تریدر بر روی دو احتمال متضاد در بازار، به صورت همزمان پوزیشن معاملاتی میگیرد. برای مثال، تریدر به طور همزمان بر روی نماد معاملاتی EUR/USD هم خرید و هم فروش میکند.
برای مثال:
بیایید نحوه عملکرد پوشش ریسک را با ذکر یک مثال مرور کنیم.
در بازار فارکس اگر جفت ارز EUR/USD را خریدید(BUY کردید) و در این معامله ضرر کردید؛ برای هج کردن باید در این معامله پوزیشن SELL باز کنید. همچنین میتوانید با توجه به همبستگی جفت ارزها در سایر جفت ارزها مثل USD/JPY پوزیشن BUY بگیرید. همچنین پوزیشن SELL بر روی GBP/USD نیز می تواند انتخاب خوبی باشد.
توجه کنید که مثالها در مورد جفت ارزهایی بود که در دسته جفت ارزهای اصلی قرار می گیرند. این جفت ارزها روزانه میانگین جابجایی قیمت، مشخصی دارند و برای اینکه بتوانید ریسک معامله ضررده را کم کنید معامله دوم هم باید از بین جفت ارزهای اصلی باشد تا سرعت حرکتی نسبتا برابر با جفت ارز اول داشته باشد.
مساله ارزش پیپ و حجم پوزیشن موضوع بسیار مهم دیگری است که باید آن را هم در انتخاب جفت ارز معامله دوم در نظر بگیرید. هجینگ به خودی خود فرآیند پر ریسکی است که استفاده از آن نیازمند توجه به نکات مهمی است.
اصلی ترین عامل در استراتژی معاملاتی هجینگ تشخیص صحیح روند است. باید مراقب بود که جفت ارزهای معاملاتی دارای همبستگی مناسب باشد.
راههای متفاوت پوشش ریسک
معاملات فوروارد (Forwards)
قرارداد فیوچرز محبوبترین ابزار مشتقه در پوشش ریسک است. در این قراردادها، دو طرف توافق میکنند که داراییها را در تاریخ مشخص و با قیمتی خاص بفروشند یا بخرند. این یک توافقنامه غیر استاندارد است که نیازی به تدوین هیچ گونه شرایط و ضوابط تحت سازمان تنظیم مقررات اقتصادی ندارد.
بیایید برای درک بهتر این موضوع یک مثال معمولی را در نظر بگیریم. تصور کنید که شما یک تریدر نفت خام هستید. شما میخواهید نفت خود را به قیمت بشکهای 60 دلار بفروشید؛ اما قیمت نفت بین بشکهای 50 تا 65 دلار متغیر است. با در نظر گرفتن این موضوع، میتوانید با یک شرکت تجاری قراردادی غیر استاندارد امضا کنید تا نفت خود را به مدت 6 ماه به قیمت بشکهای 60 دلار بفروشید. در چنین شرایطی حتی اگر قیمت نفت ابزاری برای پوشش ریسک (هِج) به بشکهای 55 دلار کاهش پیدا کند شما همچنان نفت خود را به قیمت توافقی بشکهای 60 دلار خواهید فروخت.
فیوچرز
پوشش ریسک با فیوچرز کم و بیش مانند قرارداد فوروارد است. با این حال، این هج کردن با یک توافقنامه استاندارد برای فروش یا خرید داراییها در قیمت و تاریخ توافق شده صورت میگیرد. مانند یک قرارداد فوروارد، میتوانید با طرف دیگر در تاریخ و قیمت مشخص قرارداد امضا کنید. تفاوت در این است که شما فقط میتوانید با یک مقدار استاندارد از داراییها سر و کار داشته باشید.
مثال بالا را دوباره در نظر بگیرید، این قرارداد به شما اجازه میدهد نفت خام را به قیمت بشکهای 60 دلار بفروشید، اما طبق قرارداد فقط میتوانید 100 بشکه بفروشید. بعد از تمام شدن تعدادی که از قبل درباره آن توافق کردید، باید نفت خود را به قیمت لحظهای بشکه نفت در بازار بفروشید.
بازارهای پول
بازار پول یکی از ارکان اصلی بازارهای مالی است. در بازارهای پولی، میتوانید داراییهای مالی را با موعد پرداخت کمتر از یک سال بفروشید و بخرید. این تکنیک توسط مشاغل برای حفظ کردن قیمت ارز بر اساس ارز داخلی در هنگام معامله استفاده میشود.
فواید پوشش ریسک
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک اصلیترین مزیت هج کردن در بازارهای مالی است. بازارهای مالی دارای ریسکهای مالی مختلفی از جمله تغییر در ارزها، ارزش داراییها، عوامل اقتصادی و سیاسی است. بنابراین، سرمایه گذاری پوششی، سود شما را حفظ کرده و از سرمایه شما در برابر ریسکهای بازار مالی محافظت میکند.
نقدینگی بالا
سرمایه گذاریهایی که در آنها از پوشش ریسک استفاده میشود نقدینگی و سود مارجین بیشتری نسبت به سایر استراتژیهای سرمایه گذاری دارد. زیرا این استراتژی امکان سرمایه گذاری در چند دارایی مالی را به شما داده و نقدینگی را افزایش میدهد. نقدینگی با کاهش مشکلات مالی افزایش پیدا میکند.
هزینه مارجین کمتر
سرمایه گذاریهایی که در آنها از پوشش ریسک استفاده میشود مکانیزم قیمت انعطافپذیری را به سرمایه گذاران ارائه میدهند. در پوشش ریسک، در مقایسه با سایر استراتژیهای سرمایهگذاری، به هزینه مارجین کمتری نیاز دارید. در این حالت حتی اگر قیمتها به طور مداوم در حال کاهش باشند، میتوانید با قربانی کردن مارجین کمتر، از سرمایه خود در برابر ریسک محافظت کنید.
دسترسی به صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله (ETF)
علاوه بر داراییهای مالی رایج، پوشش ریسک همچنین به سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله نیز کمک میکند. صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله مانند صندوقهای سرمایه گذاری مشترک است اما سودآوری بالا و ریسک پایین را ارائه میدهد. سرمایه گذاریهایی که در آنها از پوشش ریسک استفاده میشود، از سرمایه شما در برابر تورم، ریسک نرخ ارز و سایر محدودیتهای مالی محافظت میکند.
جمع بندی
پوشش ریسک در بین سرمایه گذاران جهانی محبوبیت پیدا کرده است. اگردر صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله، فارکس یا سایر بازارهای مالی سرمایه گذاری میکنید، هج کردن به حفاظت از سرمایه در برابر ریسکهای بازار کمک میکند.
به زبان ساده، هج کردن به منظور کاهش ریسک ابزاری برای پوشش ریسک (هِج) سرمایه گذاری به خصوص در معاملات فارکس توسط مدیران صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله، تریدرها و شرکتها استفاده میشود. این استراتژی نه تنها ریسک را کاهش میدهد؛ بلکه همچنین فرصتهای کوتاه مدت و بلند مدت مختلفی را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد. بنابراین اگر میخواهید در یک دارایی مالی سرمایه گذاری کنید؛ باید از پوشش ریسک استفاده کنید.
تعیین نسبت بهینۀ پوشش ریسک قراردادهای آتی سکه: رهیافت مقایسهای
هدف این پژوهش، محاسبۀ نسبت بهینۀ پوشش ریسک قرارداد آتی سکۀ بهار آزادی با استفاده از روشهای مختلف اقتصادسنجی و مقایسۀ کارایی نتایج آنها با یکدیگر است. الگوهای استفادهشده عبارت است از OLS، VAR، VECM که نسبت بهینۀ پوشش ریسک را بهصورت ایستا و ثابت در طول زمان تخمین میزند و الگوهای چندمتغیرۀ گارچ شامل CCC-GARCH، DCC-GARCH انگل و DCC-GARCH تز و تسو است که نسبت بهینۀ پوشش ریسک را بهصورت متغیر در طول زمان تخمین میزند. دورۀ زمانی مدّنظر از تاریخ 05/09/1387 تا 11/03/1394 است و در این بازه از قیمتهای نقدی و آتی سکۀ بهار آزادی استفاده شده است. برای افزایش همبستگی بین بازدههای آتی و نقدی در محاسبۀ نسبت بهینۀ پوشش ریسک علاوه بر بازده روزانه از بازده هفتگی نیز استفاده شده است. درنهایت، مقایسۀ معیار کارایی برای الگوهای مختلف نشان میدهد استفاده از الگوهای چندمتغیرۀ گارچ در بازدههای روزانه، عملکرد بهتری دارد؛ اما در بازدههای هفتگی این الگوها، کارایی بیشتری نسبت به الگوهای ایستا نمیتواند حاصل کنند.
کلیدواژهها
20.1001.1.23831170.1396.5.3.13.1
عنوان مقاله [English]
Determining the Optimal Hedge Ratio of Gold Coin Futures; A Comparative Approach
نویسندگان [English]
- S. Babak Ebrahimi 1
- Ali Tasbihi 2
1 Assistant Professor at the Department of Financial Engineering, Faculty of Industrial Engineering K.N.Toosi University of Technology, Tehran,Iran
2 MSc Student, Department of Financial Engineering, Faculty of Industrial Engineering K.N.Toosi University of Technology, Tehran, Iran
چکیده [English]
The aim of this study is to calculate the optimal hedge ratio of gold coin future contrasts with different econometric methods and compare their hedging effectiveness with each other. Used models are OLS, VAR and VECM that estimate the hedge ratio to be static over the time and multivariate GARCH models that estimate the hedge ratio to be vary over the time. The studied time period was from Tuesday, November 25, 2008 to Monday, June 01, 2015 and we have used the future and spot prices of gold coin in this period. To increase the correlation between future and spot returns we have calculated the optimal hedge ratio with weekly returns in addition to daily returns. Finally, the comparisons show that the use of multivariate GARCH models leads to better performance in daily returns but in weekly returns, static models have better results.
کلیدواژهها [English]
- Hedge ratio
- Minimum variance
- Future contracts
- Hedge effectiveness
- Multivariate GARCH models
اصل مقاله
مقدمه
سکۀ بهار آزادی یکی از مسکوکات طلای قانونی در جمهوری اسلامی ایران است که در مقایسه با سایر داراییها (ابزاری برای پوشش ریسک (هِج) نظیر املاک و مستغلات) خاصیت نقدشوندگی بسیار زیادی دارد؛ از اینرو، ریسک ناشی از نوسانهای قیمت سکۀ طلا ازجمله مقولاتی است که ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی این حوزه را به خود مشغول کرده است. بهدلیل نوع دارایی از لحاظ سرمایهای (غیرمصرفی) بودن و بهتبع آن، نوسان ذاتی قیمت داراییهای سرمایهای (بهدلیل فعالیتهای سفتهبازی بر آن) و نیز ارتباط مستقیم قیمت سکه با چندین مؤلفۀ بهشدت متغیر مانند قیمت جهانی طلا، نرخ ارز، سیاستهای کنترل بازار بانک مرکزی، بازده بازارهای رقیب و عوامل دیگر، این کالا همواره نوسان قیمت در خور توجهی دارد و لزوم بهکارگیری استراتژی برای پوشش نوسانهای قیمت آن، روزبهروز بیشتر احساس میشود. ابزارهای مالی مختلفی مانند بیمهنامه، قرارداد تحویل آینده (سلف)، قراردادهای سواپ [1] ، قراردادهای اختیار معامله [2] و همچنین قراردادهای آتی [3] برای رسیدن به هدف کاهش رویارویی با ریسک استفاده میشوند. در این میان، مشتقات مالی، نقش ویژهای در تعیین استراتژی پوشش ریسک ایفا میکنند. ازجمله مشتقهای مالی که در این زمینه کاربرد دارند، قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله و قراردادهای سلف هستند. در این میان، سادهترین و مشهورترین ابزار پوشش ریسک، استفاده از قرارداد آتی است. ریسکهای مختلفی را با استفاده از قرارداد آتی میتوان کاهش داد که از آن جمله به ریسک کالا، ریسک اعتباری، ریسک نرخ ارز، ریسک نرخ بهره، ریسک سهام و غیره میتوان اشاره کرد. قرارداد آتی، توافقنامهای مبنی بر خرید و فروش یک دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص است؛ بهعبارتدیگر، در بازار آتی، خرید و فروش دارایی پایۀ قرارداد براساس توافقنامهای انجام میشود که به قرارداد استاندارد تبدیل شده است و در آن به دارایی با مشخصات خاصی اشاره میشود. در این حالت، چنانچه فرد به هر دلیلی، کاهش قیمت را نامطلوب بداند، در بازار معاملات آتی، موقعیت فروش را باید اتخاذ کند که در آن صورت، مقدار معینی از دارایی پایه را در آینده با قیمت مشخص باید به خریدار تحویل دهد. دو طرف قرارداد آتی بهطورمعمول به دو گروه پوششدهندگان ریسک و سفتهبازان تقسیم میشوند. پوششدهندگان ریسک از مواجهشدن با تغییرات نامطلوب قیمت داراییها پرهیز میکنند و میکوشند ریسک حاصل از نوسان قیمت را به حداقل برسانند؛ در حالی که سفتهبازان به استقبال ریسک میروند. نقش سفتهبازان بهعهدهگرفتن ریسکی است که پوششدهندگان نمیخواهند آن را به عهده بگیرند.
اشخاصی که نوسان قیمت برای آنها نامطلوب است، با بهرهگیری از قرارداد آتی، استراتژیهای متعددی را برای پوشش ریسک میتوانند اتخاذ کنند. یک استراتژی بهظاهر مناسب این است که فرد به میزان داراییای که قصد پوشش ریسک نوسان قیمت آن را دارد، موقعیت تعهدی در بازار قرارداد آتی اتخاذ کند که به آن استراتژی پوشش ریسک ساده گفته میشود. مطالعات متعدد نشان میدهد این استراتژی برای پوشش ریسک لزوماً کارآمد نیست؛ زیرا استراتژی پوشش ریسک ساده نسبت پوشش ریسک [4] را یک در نظر میگیرد که در تمام شرایط بهینه نیست. نسبت بهینۀ پوشش ریسک عبارت است از نسبت حجم موضع معاملاتی قراردادهای آتی به مقدار ریسکی که در معرض آن است؛ بهعبارتدیگر، نسبت بهینۀ پوشش ریسک، تعیینکنندۀ تعداد قراردادهای آتی است که فرد باید برای مقابله با نوسان قیمتها در برابر یک قرارداد نقدی نگهداری کند. اکنون، پرسشی که پیش میآید این است که از چه تعداد قرارداد آتی برای پوشش ریسک نوسانهای قیمت سکه باید استفاده شود.
مبانی نظری
نسبت بهینۀ پوشش ریسک را در سال 1960 برای نخستین بار، جانسون [5] براساس نظریۀ نوین سبد سرمایهگذاری با معیار حداقل ریسک معرفی کرد [13]. ادرینگتون [6] (1979) اولین کسی بود که از روش حداقل مربعات معمولی [7] برای تخمین نسبت بهینۀ پوشش ریسک با استفاده از قیمتهای قرارداد آتی استفاده کرد [6]. کاهل و تومک [8] (1983) از روش میانگین واریانس [9] برای ایجاد توازن بین بازده و ریسک استفاده کردند [15]. هاوارد و آنتونیو [10] (1984) نسبت بهینۀ پوشش ریسک شارپ را معرفی کردند [11]. آنها با هدف حداکثرکردن تابع مطلوبیت به جای حداقلکردن ریسک موفق به محاسبۀ نسبت بهینۀ پوشش ریسک شدند. جانکوس و لی [11] (1985) کاربرد چهار روش مختلف پوشش ریسک شامل حداکثرسازی سود، حداقلسازی واریانس، حداکثرسازی مطلوبیت و الگویی با فرض حذف فرصتهای آربیتراژ را بررسی کردند [14]. بولرسلو [12] (1986) الگوی گارچ [13] را برای براساس ویژگی دستهبندی نوسانهای سریهای زمانی مالی در طول زمان ارائه کرد [2]. تا پیش از معرفی این روشها، نسبت پوشش ریسک بهصورت یک مقدار ثابت و ایستا در طول دورۀ پوشش ریسک در نظر گرفته میشد. بیلی و مییرز [14] (1991) نسبت بهینۀ پوشش ریسک را برای شش کالا در ایالات متحده با استفاده از الگوی گارچ دومتغیره محاسبه کردند [1]. آنها برای نخستین بار، نسبت بهینۀ پوشش ریسک را بهصورت متغیر با زمان در نظر گرفتند. گوش [15] (a1993) الگوی حداقل مربعات معمولی را با الگوی تصحیح خطا [16] با استفاده از دادههای شاخصهای S&P500، Dow Jones، NYSE مقایسه کرد [9]. علاوه بر آن، گوش (b1993) استراتژیهای پوشش ریسک را در بازارهای فرانسه، بریتانیا، آلمان و ژاپن بررسی کرد و نتیجه گرفت نتایج بهدستآمده با استفاده از الگوی تصحیح خطا بهتر از نتایج الگوی OLS هستند [10]. پارک و سویتزر [17] (1995) قرارداد آتی شاخصهای S&P 500 و Toronto 35 را بررسی کردند [20]. نتایج این مطالعات نشاندهندۀ برتری الگوهایی است که نسبت پوشش ریسک را بهصورت متغیر با زمان محاسبه میکند. درمقابل، بیستروم [18] (2003) [4]، لین و همکاران [19] (2002) [17]، موسا [20] (2003) [18]، کوپلند و ژو [21] (2010) [5] و تعدادی از منتقدان معتقد بودند محاسبۀ نسبت پوشش ریسک از روش OLS نسبت به روشهای پیچیدهتر برتری دارد. آنها همچنین به این نکته اشاره کردند که از منظر هزینه و فایده، روشهای پیچیدۀ متغیر با زمان بهدلیل تحمیل هزینۀ معاملاتی اضافی با کاهش کارایی مواجه میشوند. وانگ و سو [22] (2010) ثبات نسبت بهینۀ پوشش ریسک را برای شاخص سهام کشورهای ژاپن، هنگ کنگ و کره برای دورۀ زمانی بحران مالی و پیش از آن محاسبه کردند [25]. کریشان [23] (2011) کارایی پوشش ریسک را برای قرارداد آتی شاخصهای S&P500، CNX و Nifty محاسبه کردند [21]. وانگ [24] و همکاران (2014) روش نسبت پوشش ریسک حداقلکنندۀ واریانس روند زداییشده را ارائه کردندکه توانایی اندازهگیری نسبت بهینۀ پوشش ریسک را در بازههای مختلف زمانی دارد [24]. مشاهدات آنها نشان میدهد نسبت پوشش ریسک محاسبهشده و کارایی پوشش ریسک مرتبط با آن در بازههای مختلف زمانی متفاوت است که این ویژگی میتواند پاسخگوی نیاز افراد با افق سرمایهگذاری متفاوت باشد. ژو [25] (2015) نسبت پوشش ریسک را برای شاخص صندوق سرمایهگذاری مستغلات در چهار کشور توسعهیافته (استرالیا، اروپا، ژاپن و ایالاتمتحده) محاسبه کرد [26]. نتایج تحلیل بروننمونهای نشان داد در محاسبۀ نسبت پوشش ریسک، روشهای پیچیدۀ متغیر بازمان مانند روشهای گارچ چندمتغیره لزوماً به نتایج بهتر در مقابل روشهای ایستا منجر میشوند. درنهایت، نظر واحدی مبنی بر برتری یکی از روشهای محاسبۀ نسبت پوشش ریسک بین پژوهشگران وجود ندارد. لین و همکاران [26] (2016) اثربخشی نسبت بهینۀ پوشش ریسک 20 کالا مختلف را بررسی کردند [16]. پژوهش آنها نشان داد در استفاده از دادههای روزانه، نسبت پوشش ریسک متناسب با توزیع بازده نقدی کالاها تغییر میکند.
برای استخراج نسبت بهینۀ پوشش ریسک درابتدا، باید یک تابع هدف، معرفی و با بهینهکردن آن نسبت بهینۀ پوشش ریسک استخراج شود. براساس این، نسبت بهینۀ پوشش ریسک به دو گروه اصلی روشهای حداقلکنندۀ ریسک و روشهای حداکثرکنندۀ مطلوبیت تقسیمبندی میشود. در روشهای حداقلکنندۀ ریسک نسبت پوشش ریسک با تعریف یک معیار برای اندازهگیری ریسک و حداقلکردن آن استخراج میشود. معیارهای مختلفی برای اندازهگیری ریسک وجود دارد که ازجملۀ آنها واریانس، ارزش در معرض ریسک [27] ، ضریب جینی تعمیمیافته نسبت به میانگین [28] و شبهتعمیمیافته [29] را میتوان نام برد که با حداقلکردن آن نسبت پوشش ریسک به دست میآید. محدودیت اصلی روشهای حداقلکنندۀ ریسک این است که بازده مدّنظر را نادیده میگیرند؛ اما واقعیت این است که در سبد دارایی علاوه بر ریسک باید به بازده نیز توجه کرد. روشهای حداکثرکننده به مطلوبیت ریسک و بازده سبد دارایی بهطور همزمان توجه میکنند. از مهمترین روشهای حداکثرکنندۀ مطلوبیت به نسبت شارپ [30] ، روش میانگین-واریانس، ضریب میانگین- [31] MEG و میانگین- [32] GSV و روش حداکثر مطلوبیت مدّنظر میتوان اشاره کرد.
آشنایی با انواع استراتژیهای پوشش ریسک مالی در ارزهای دیجیتال
استراتژیهای مربوط به پوشش ریسک مالی جهت به حداقل رساندن هزینه گام برداشتن در جهت عکس روند بازار طراحی شدهاند. اگر قرار باشد از افول بازار سهام واهمه داشته باشید و یا تنها به دنبال حفظ وضع موجود شرایط کاری خود در بازاری نا پایدار باشید، میتوانید بهره زیادی از انواع مختلف استراتژیهای پوشش ریسک مالی ببرید.
اگر به تازگی با مفهوم استراتژی پوشش ریسک مالی آشنا شدهاید، در مطلب حاضر قصد داریم تا اطلاعاتی مفیدی در خصوص این نوع از استراتژی ها در اختیارتان قرار دهیم.
احتمالا بارها شنیدهاید که سرمایه گذاران بحران زده در حال خرید سودهای تحت الحمایه و پوشش ریسک مالی هستند. این کار یکی از راههای دریافت سهام پوشش ریسک مالی است. البته راههای دیگری هم برای حمایت از کسب و کار شما وجود دارد.
اگر به دنبال استفاده از مشتقات استراتژیهای پوشش ریسک مالی هستید، تنها هنگامی میتوانید از این دست استراتژیها استفاده نمایید که رویکردی بالا به پایین اتخاذ کنید. اگر به دنبال اتخاذ رویکرد بالا به پایین هستید، باید از قرار گرفتن در موقعیتهایی که شما را در معرض مواجهه با انتخاب ابزار غلط برای ابزاری برای پوشش ریسک (هِج) جلوگیری از معاملات قرار میدهند، اجتناب کنید.
در مطلب حاضر، به دنبال توضیح استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس و چگونگی استفاده آسان از بسیاری از ارزها هستیم که در استراتژی پوشش ریسک مالی مورد استفاده قرار میگیرند هستیم. اما ابتدا اجازه دهید تا در مورد چیستی خطر و استراتژی پوشش ریسک یا همان خطر مالی صحبت کنیم.
مفهوم پوشش ریسک در مباحث مالی:
اساسا، بحث پوشش ریسک مالی زمانی به میان میآید که شما به دنبال جبران ریسک و ضرر هستید. به علاوه، پیش از آغاز یک کسب و کار تحت پوشش ریسک مالی باید مطمئن شوید که میان دو معامله آغاز شده نوعی همبستگی منفی وجود دارد.
به عبارت دیگر، استراتژیهای پوشش ریسک مالی این شانس را در اختیار شما قرار میدهد که میزان شکست و باخت مالی خود را با استفاده از استراتژی توقف باخت محدود نمایید.
توقف باخت مالی یکی از ابزارهای مهم مورد استفاده در تجارت فارکس جهت محدود سازی ضرر مالی ناشی از پیش نرفتن محاسبات تجاری بر اساس برنامههای از پیش تعیین شده به حساب میآید. اگر شما نتوانید افول در کسب و کار خود را از طریق استفاده از ابزار توقف باخت مالی مدیریت کنید، آنگاه نمیتوانید متوقع دستیابی به موفقیت در بلند مدت باشید.
کار استراتژیهای پوشش ریسک مالی نیز در راستای همین ابزار و محدود سازی ضرر وارده مالی به سرمایه گذاران و تجار است. مزیت پوشش ریسک مالی این است که شما میتوانید در صورت عدم دستیابی به موفقیت در یک معامله تجاری از مدل تجاری با پوشش ریسک مالی جهت پوشش ضررهای وارده به خود استفاده نمایید.
اما بزرگترین سوء تفاهم موجود در میان تجار خرد این است که فکر میکنند استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس به معنای قرار دادن کسب و کار تازه آغاز شده یک سرمایه گذار تحت پوشش این سیستم است. در شرایط حرفهای، استراتژی پوشش ریسک، شامل یک سرمایهگذاری ثانویه میباشد که قیمت آن، همواره در جهت عکس سرمایهگذاری اولیه حرکت میکند.
برای مثال سرمایهگذار میتواند، با تنظیم قرارداد آتی، سهام خود را به قیمتی مشخص در آینده به فروش رساند. در این صورت نوسانات بازار، تاثیری بر قیمت سهام خریداری شده، نخواهد داشت و سرمایهگذار این سهام را در زمان آتی، با قیمتی مشخص، به فروش خواهد رساند. گرچه پوشش ریسک، تنها محدود به فروش در قیمتی مشخص، از طریق قرارداد آتی نیست.
سرمایهگذار همچنان میتواند با ورود به دو بازار، که افت و خیز قیمتها در بازارهای مورد نظر، اغلب در جهت عکس یکدیگر حرکت میکنند، ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهد. برای مثال سرمایهگذار میتواند از یک سو با خرید ارز، (برای نمونه دلار آمریکا) در بازار فارکس و از سوی دیگر، خریداری فلزات گران بها، (برای نمونه طلا) ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهد.
تنها استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس نیاز به خرید و فروش همزمان در همان جفت دارد. پوشش ریسک مالی فارکس بیشتر برای توقف سود یا زیان در هنگام معامله استفاده میشود. بنابراین، اگر شاخص بازار رو به افزایش است و شما از آن عقب هستید هستید، ممکن است بخواهید موقتا موقعیت خود را حفظ کنید تا بازار به نفع شما باز گردد.
این تنها یک بخش موضوع برای درک این است که مبادله فارکس چیست.
تجار و معامله گران همچنین میتوانند به تکنیک تله فکر کنند. یعنی زمانی که ما به طور کامل با بن بست مواجه میشویم، میتوانیم هفتهها و ماهها بدون حرکتی رو به جلو، کسب و کار عادی و ساکن خود را ادامه دهیم. با این حال، هنگامی که دوباره فکر کنید و عوامل دیگر مانند هزینه حمل را در نظر بگیرید، استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس میتواند ناگهان منجر به ایجاد تلفات بزرگتر شود.
بیایید در حال حاضر به هسته و پیچ و مهره اجزای انواع استراتژیهای مختلف پوشش ریسک بپردازیم.
انواع استراتژیهای پوشش ریسک مالی:
اگر بخواهید از استراتژی پوشش ریسک مالی با بهره گیری از واسطه فارکس استفاده نمایید، این کار امکان پذیر نخواهد بود. دلیل آن هم این است که استفاده از پوشش ریسک مالی در سال ۲۰۰۹ توسط CFTC ممنوع اعلام شده است. با اینحال، اگر بخواهید میتوانید با استفاده از قوانین و مقررات FIFO از ارزهای مختلف برای پوشش ریسک مالی تراکنشهای خود استفاده نمایید.
اکنون، میخواهیم یکی از استراتژیهای پوشش ریسک مالی فارکس را به شما معرفی کنیم که می توان از آن در بهره گیری از پوشش ریسک مالی مناسب استفاده کرد. ممکن است این مطلب را چند بار بخوانید و باز هم فکر کنید که هیچ وقت آن را نخواندهاید.
تنها کافی است تا به یاد آورید که هنگامی که شما یک ارز مشخص را خریداری میکنید، همواره همان ارز را خریداری خواهید نمود و ارز دیگری را نیز خواهید فروخت. بر عکس، زمانی که شما همواره ابتدا یک ارز را به فروش میرسانید، ارز دیگری به جای آن خواهید خرید. بنابراین، این یکی از کارهایی است شما باید انجام دهید.
اجازه دهید یکی از نمونههای استراتژیهای پوشش ریسک را که در آن شما دلار آمریکا و ین ژاپن خریداری میکنید را بررسی کنیم. اگر بخواهید از استراتژی های پوشش ریسک استفاده نمایید باید دلار و یورو بخرید. اما در صورتیکه بخواهید یورو و ین بخرید باید بدانید که سیستم دلار هر دو را بی اثر خواهد کرد.
اکنون برای استفاده از پوشش ریسک مالی باید یورو و ین خود را بفروشید.
این سه تراکنش در مجموع یک پوشش ریسک مالی را برای شما به وجود خواهند آورد.
اما سوال اینجاست که چرا این سه با یکدیگر یک پوشش ریسک مالی را به وجود خواهند آورد؟
دلیل چنین رخدادی این است که در سیستم یورو شما هر دو گزینه خرید و فروش را در اختیار دارید. در سیستم دلار نیز اکنون گزینههای خرید و فروش را در اختیار دارید و این موضوع در مورد ین ژاپن هم صدق میکند. این نمونهای از یک پوشش ریسک مالی کامل است و همچنین نمونهای کامل از استراتژیهای پوشش ریسک مالی که از سیستم چند ارزی بهره میگیرد.
توجه داشته باشید که به هنگام استفاده از این استراتژی، تکنیک اصلی این است که مطمئن شوید که امکان خرید و فروش تراکنشهای مالی را در اختیار دارید که یکدیگر را ملغی میکنند. نمودار زیر تعدادی از پوششهای ریسک مالی جایگزین را نشان میدهد که شما میتوانید از آنها نیز بهره بگیرید.
اکنون به استراتژیهای پوشش ریسک مالی دیگر توجه نمایید:
استراتژیهای پوشش ریسک مالی طلا
اگر به دنبال حفاظت از خود در برابر تورمهایی با نرخ بالا هستید، طلا میتواند پوشش ریسک مالی مناسبی برای شما ایجاد کند. قیمت طلا به هنگام از کنترل خارج شدن تورم، میتواند سود سرشاری را نصیب شما کند. اما طلا هم پوشش ریسک مالی ضعیفتری در برابر دلار به حساب میآید. به عبارت دیگر، میان قیمت طلا و دلار ارتباط معکوسی وجود دارد. اگر قیمت طلا بالا برود، قیمت دلار افت خواهد کرد و بر عکس.
به لحاظ تاریخی، ابزاری برای پوشش ریسک (هِج) طلا همواره نوعی سرمایه معادل پول به حساب میآمده است. به همین دلیل هم پوشش ریسک مالی مناسبی در برابر افت دلار و یا تورمهای شدید به حساب میآید.
پوشش ریسک مالی اختیارات
اختیارات از دیگر پوشش های ریسک مالی به حساب میآیند که به شما کمک میکنند تا از اندوخته تجاری خود محافظت کنید. شما میتوانید این نوع از استراتژی را با فروش یک گزینه اتخاذ کرده و با خرید یک گزینه دیگر ادامه دهید و بالعکس. گزینهها همچنین یکی از ارزان ترین روشها برای محافظت از سرمایه تجاری شما هستند.
استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس با استفاده از دو جفت ارز
بسیاری از استراتژیهای پوشش ریسک مالی وجود دارند که میتوانید به عنوان یک معامله گر فارکس از آنها استفاده کنید. شناخت رابطه قیمت بین جفت ارزهای مختلف میتواند به کاهش ریسک کمک کرده و استراتژی های پوشش ریسک مالی شما را اصلاح کند.
با استفاده از دو جفت ارز مختلف که همبستگی مثبت و یا رابطه منفی دارند، می توانید نوعی پوشش ریسک مالی ایجاد کنید.
به عنوان مثال سیستم ارزی دلار – یورو تا ۸۳ درصد با دلار – ین وابستگی معکوس دارند. در این صورت، میتوانید دلار – یورو را برای بلند مدت خریداری کرده و برای کوتاه مدت نیز ارزهای دلار – ین را انتخاب نمایید. تنها مشکل این استراتژی این است که شما در معرض سیل تورم ناشی از یورو و ین قرار خواهید گرفت.
به عبارت دیگر، اگر استراتژی های یورو در برابر دیگر ارزها باشد، آنگاه موقعیتی پیش خواهد آمد که سیستم یورو – دلار دیگر نمیتواند دلار – ین را خنثی کند.
استراتژی پوشش ریسک مالی نفتی
برخی ارزها به شکل مستقیم تحت تاثیر قیمت ارز قرار دارند. یکی از نمونههای مهم این دسته از ارزها دلار کانادا است. معمولا نوعی همبستگی مثبت میان قیمت نفت و نرخ دلار کانادا در بازار وجود دارد. زمانی که قیمت نفت بالا می رود، قیمت دلار آمریکا و دلار کانادا پایین میآید.
در این صورت، میتوانید از استراتژی پوشش ریسک مالی نفتی برای پوشش ریسک مالی خود در مبادله دلارهای کانادا و آمریکا استفاده نمایید. شما همچنین میتوانید از دلار کانادا و آمریکا در بلند مدت استفاده کرده و از موقعیت نفت در کوتاه مدت بهره ببرید.
نتیجه گیری:
تجار خرد عمدتا بنا به دلایل روانشناختی به کسب و کار خود روی میآورند و نه این دلیل که کسب و کار آنها الزاما خوب و پر سود است. با استفاده ابزاری برای پوشش ریسک (هِج) از استراتژیهای پوشش ریسک مالی میتوانیم به این احساس دست پیدا کنیم که حداقل در مورد زمینه فعالیت تجاری خود اشتباه نمیرویم. تنها زمانی را صبر کرده و سپس وقتی همه چیز رو به راه شد، این استراتژیها را کنار گذاشته و به توسعه کسب و کار خود ادامه میدهیم.
این مهم نیست که شما کدام یک از استراتژی های پوشش ریسک مالی را مورد استفاده می دهید، مهم این است که متوجه باشید که هیچ چیز مجانی به دست نمیآید. استفاده از استراتژی های پوشش ریسک مالی درست مانند بیمه شما در برابر باخت و ورشکستی عمل می کند.
استراتژی پوشش ریسک مالی فارکس راهی مناسب برای حد اقل رساندن ریسک تجاری کسب و کار شماست. این استراتژی نه تنها شما را در برابر خطرات ناشی از باخت مالی حفظ می کند، بلکه می تواند برای شما سودزا نیز باشد.
ابزاری برای پوشش ریسک (هِج)
شنبه, 30 مهر 1401
اخبار خوشه ها
گفتگوي خبري
تجارب موفق
ابزارهاي پوشش ريسك
در سالهای اخیر، بازارهای آتی و اختیار معامله، در دنیای مالی و سرمایه گذاری، اهمیت روزافزونی پیدا کرده است. اکنون به سطحی از نوآوری مالی رسیده ایم که ضروری است همه متخصصین در امور مالی و همچنین شرکتهای بزرگ تولید و خدماتی از چگونگی کارکرد این ابزارها، نحوه استفاده از آن ها و همچنین سازوکار تعیین قیمت در این بازارها آگاه باشند. بر این اساس در این مقاله ابتدا به بیان مختصری از انواع قراردهای رایج بازارهای مالی پرداخته میشود و سپس موارد پرکاربرد آنها در صنعت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1 انواع قراردادهای آتی و اختیار معاملات
1.1 قراردادهای آتی (future contracts)
قرارداد آتی توافقنامهای مبتنی بر خرید یا فروش دارایی در زمان معین در آینده و با قیمت مشخص می باشد. در کشورهای مختلف، بورسهاي زیادی برای معامله قراردادهای آتی وجود دارند. بورس شیکاگو (CBOT) و بورس تجاری شیکاگو (CME) در آمریکا، دو نمونه از بزرگترین بورس های آتی در آمریکا می باشند.
برای توضیح نحوه پیدایش قراردادهای آتی، نوعی از قراردادهای آتی که موضوع آن ((ذرت)) است و در بورس تجاری شیکاگو معامله میشود، اشاره میکنیم. یک سرمایه گذار ممکن است، در ماه مارس به کارگزار خود خرید 5,000 بوشل ذرت را به تحویل در ماه ژوئیه سفارش دهد. این دستور باید فوراً به یک معامله گر بورس شیکاگو منتقل شود. امکان دارد، همزمان سرمایه گذار دیگری در کنزاس (Kensas) به کارگزار خود، فروش 5,000 بوشل ذرت را به تحویل ماه ژوئیه سفارش دهد. این سفارشات نیز باید به معامله گر بورس شیکاگو منتقل شود. با ملاقات حضوری دو معامله گر و توافق بر سر قیمت معین، این معامله انجام میشود.
در این حالت گفته میشود، سرمایهگذار نیویورکی که توافق کرده است، تا غلات تحویل ماه ژوئیه را بخرد، به اصطلاح ((موقعیت یا موضع معلاملاتی خرید)) را و سرمایه گذار دیگر که توافق کرده است، تا غلات تحویل ماه ژوئیه را بفروشد، اصطلاحاً ((موضع معاملاتی فروش)) اتخاذ کرده است. قیمت مورد توافق طرفین را ((قیمت قرارداد آتی)) می گویند. البته لازم به ذکر است که این مبادلات تجاری در چارچوب قوانین تعریف شده هر کشوری صورت می پذیرد که احتمال نکول طرفین قرارداد را بسیار کاهش خواهد داد.
1.2 پیمان¬های آتی (Forward contracts)
پیمان آتی از آن جهت که توافقی است مبتنی بر خرید یا فروش یک دارایی در زمانی معین در آینده و با قیمت مشخص، شبیه قرارداد آتی است. اما وجه تمایز این دو در آن است، که قراردادهای آتی در بورس (بازارهای متشکل و تحت نظارت سازمان بورس) معامله می شوند و پیمان های آتی در بازارهای فرابورس (بازاری که تحت نظارت سازمان بورس کشور نمی باشد) مورد داد و ستد قرار میگیرند که تحت قوانین تعریف شده داخلی می باشد.
1.3 قراردادهای اختیار معامله (Option contracts)
به طور کلی می توان حق اختیار معامله را به دو دسته تقسیم کرد؛ ((اختیار خرید)) و ((اختیار فروش)). یک اختیار خرید در واقع این حق (و نه الزام) را به دارنده آن می دهد، که دارایی موضوع قرارداد را با قیمت معین و در تاریخ مشخص یا قبل از آن ، بخرد. به همین ترتیب، یک اختیار فروش به دارنده آن این حق را میدهد، که دارایی موضوع قرارداد را با قیمت معین و در تاریخ مشخصی و یا قبل از آن بفروشد. قیمتی را که در قرارداد ذکر می شود، ((قیمت توافقی)) یا ((قیمت اعمال)) و تاریخ ذکر شده در قرارداد را، اصطلاحاً ((تاریخ انقضا)) یا ((تاریخ سررسید اختیار معامله)) مینامند.
لازم به ذکر است که یک ورقه اختیار معامله به دارنده آن ((حق)) یا ((اختیار)) انجام کاری را می دهد؛ نه اینکه او را ((ملزم)) به انجام کاری کند. این ویژگی وجه تمایز ورقه اختیار معامله از قراردادهای آتی است. دارنده قرارداد آتی با ((موضع پیش خرید)) به خرید دارایی با قیمت معین و در زمان مشخصی در آینده متعهد میشود. ولی دارنده ((اختیار خرید)) امکان این انتخاب را دارد که دارایی پایه را با قیمت معین و در زمان معین در آینده بخرد یا خیر.
1.4 فروش استقراضی (short sale)
نوعی از معامله در بازار مالی است که شما دارایی را می فروشید که در مالکیت شما نیست. به بیانی دیگر، سهامی را می فروشیم که نداریم و باید برای تحویل آن سهام به خریدار، آن سهام را به عاریت بگیریم. حاصل این معامله آن است که ((وضعیت باز)) ایجاد می شود. در تاریخی در آینده باید سهام را بخریم و به کسی بدهیم که از وی به عاریت گرفته ایم. بدین ترتیب وضعیت باز، بسته میشود. فروش استقراضی در مورد برخی دارایی های سرمایهای امکان پذیر است.
فرض کنید سرمایه گذار سفارش فروش 500 سهام IBM را به کارگزار خود می دهد. کارگزار دستورات وی را با استقراض سهام از یک مشتری و فروش آن در بازار به شیوه رایج، انجام می دهد. سرمایهگذار فوق می تواند ((موقعیت فروش)) یا موضع معاملاتی فروش خود را تا زمان دلخواه حفظ کند، چرا که همیشه سهام برای استقراض وجود دارد. سرمایه گذار می تواند در هر زمانی موضع معاملاتی خود را با خرید 500 سهام IBM ببندد. این اقدامات در حساب مشتری، که از او سهام قرض گرفته شده بود، منعکس می شود. اگر قیمت سهام کاهش پیدا کرده باشد، سرمایهگذار سود می برد و اگر قیمت سهام بالا رفته باشد، سرمایهگذار متحمل زیان می گردد.
سرمایه گذار در موقعیت فروش استقراضی سهام، باید هر نوع درآمد متعلق به این سهام، مثل سود تقسیمی یا بهره را که معمولاً به سهام فروخته شده تعلق می گیرد، به کارگزار بپردازد. کارگزار هم به نوبه خود این عواید را به حساب مشتری که سهام را قرض داده است، واریز می کند.
به عنوان مثال در صنایع کشور، کارخانجاتی وجود دارند که از ظرفیت امکانات موجود (مانند نیروی کار، نیروی برق، گاز، حق های انشعاب و امتیازات) خود به طور کامل و حتی کمر از 30 درصد استفاده می¬کنند، بر اساس روش فوق این شرکت¬ها می¬توانند ظرفیت بلااستفاده خود را از طریق یک قرارداد فروش استقراضی در اختیار شرکت¬های دیگر (بر اساس درخواستهای ارسال شده) قرار داده و یک مبلغ مشخص به عنوان هزینه اجاره طی زمان تعریف شده دریافت نمایند؛ از طریق این راهکار علاوه بر استفاده از ظرفیت¬های راکد شرکتها، یک تراکنش مالی نیز برای شرکت عرضه کننده ایجاد می¬گردد که این موضوع سبب گردش نقدینگی و مانع بلاک شدن سرمایه¬ها (مانند امتیازات و حق های انشعاب و . ) خواهد شد.
1.5 انواع معاملهگران
عملکرد بازارهای آتی و پیمانهای آتی و اختیار معاملات، به طور قابل توجهی موفقیت آمیز بوده است. مهمترین دلیل آن، توانایی این بازارها برای جذب تعداد کثیری از انواع معامله گران و ایجاد قابلیت نقدینگی فراوان برای انجام مبادلات است، به طوری که چنانچه سرمایه گذاری بخواهد یک موقعیت معاملاتی اتخاذ کند، معمولاً مشکلی در یافت طرف دوم قرار داد ندارد.
سه گروه عمده معامله گران را میتوان پوشش دهندگان ریسک، سفته بازان و آربیتراژگران در نظر گرفت. پوشش دهندگان ریسک با استفاده از قراردادهای آتی، پیمان های آتی و اختیار معاملات به دنبال کاهش ریسکی هستند که از حرکت بالقوه آتی در یک متغیر (مانند ارز یا نقدینگی و. ) ناشی میشود. سفته بازان از پیش بینی، جهت حرکت آتی قیمت، در یک متغیر بازار استفاده میکنند. آربیتراژگران با اتخاذ موقعیتهای متناسب در دو یا چند بازار مختلف، به دنبال کسب سود بدون ریسک هستند.
2 سایر ابزارهای نوظهور مالی
در این بخش به برخی از نوآوری¬های ﺟﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﻱ ﻣﺸﺘﻘﺎﺕ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺧﻮاهیم ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ ﺑﻪ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﻲﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﻪ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﻳﺴﻚ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ، ﺭﻳﺴﻚﺁﺏﻭﻫﻮﺍ، ﺭﻳﺴﻚ ﻗﻴﻤﺖ ﺍﻧﺮﮊﻱ ﺍﻧﺘﺸــﺎﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪﺍﻧﺪ.
2.1 مشتقات اعتباری
ﻣﺸﺘﻘﻪﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺷﺎﻣﻞﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻱ ﺍﺳﺖﻛﻪ ﺑﺎﺯﺩﻩ ﺣﺎﺻﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻣﺆﺳﺴــﻪ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﻳﺎ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﻫﺪﻑ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺍﻭﺭﺍﻕ، ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺭﻳﺴﻚﻫﺎﻱ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻳﺴﻚﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩ.
2.2 مشتقات آب و هوا، انرژی و سایر امتیازات
عملکرد برخی از شرکت¬ها در ارتباط تنگاتنگ با نحوه وضعیت آب و هوا یا انرژی و . است. لذا همانگونه که این شرکتها خود را در مقابل ریسک نرخ برابری ارزها یا ریسک نرخ بهره مصون می دارند، لازم خواهد بود تا خود را در مقابل ریسک¬های دیگر نیز پوشش دهند.
یکی از کارکردهای مهم ابزارهای مالی، ایجاد شرایطی جهت پوشش ریسک شرکت ها در برابر تغییرات آب و هوای و انرژی و .. است. مشتقات مربوط به موارد مذکور، ابزارهای نوظهور مالی هستند که به دلیل کاربرد فراوانشان در سال های اخیر بسیار مورد توجه و استفاده قرار گرفته¬اند.
این ابزار مالی برای شرکتهای طراحی شده است که در مصرف بیش از حد تعریف شده و یا مصرف کمتر از آنرا دارند. به طور مثال، ممکن است دو شرکت در یک شهرک صنعتی قرار داشته باشند که به نحوی که شرکت اول به دلایل گوناگونی مصرف برقی بسیار پایینتر از حد مجاز داشته باشد و شرکت دوم به دلیل تولید بیشتر و یا نوع فعالیت خود مصرف بیشتر از حد مجاز تعریف شده دارد. در این شرایط شرکت اول می¬تواند در چارچوب قوانین تعریف شده مازاد مصرف برق خود را طی قراراداد اختیار به شرکت دوم منتقل کند.
این نوع قراردادها را می¬توان برای انرژی (برق، بخار آب و ..) فاضلاب، امتیازات ویژه موجود شرکت¬ها و سایر موارد استفاده نمود به نحوی که موجب پوشش ریسک شرکتها در برابر تغییرات غیر قابل پیش¬بینی گردد.
البته لازم به ذکر است که به منظور شفافیت و سهولت مبادلات، می¬بایست یک نهاد مستقل (مانند سازمان بورس برای بازار سهام)، زیرساخت¬ها و بستر مناسب برای این چنین معاملاتی را مهیا نماید تا سرمایه¬گذاران بتوانند به راحتی و با اطمینان بالا معاملات خود را انجام دهند.
منابع:
مباني مهندسي مالي و مديريت ريسك، جان هال، مترجم سجاد سياح و علي صلح آبادي.
مديريت سرمايه گذاري، بادي و كين، مترجم دکتر سید مجید شریعت پناهی- فرهادی.
دیدگاه شما