چرا باید در معاملات حد ضرر داشته باشیم؟
یکی از راه های موفقیت در بورس ایران، رعایت حد ضرر تعیین شده است. بازار بورس هم مانند بسیاری از بازارهای مالی دیگر ممکن است گاهی اوقات بسیار زیان ده باشد. شما همیشه باید در نظر داشته باشید که حفظ اصل سرمایه اهمیت بیشتری نسبت به کسب سود دارد و اگر می خواهید یک معامله گر موفق باشید باید احتمال وقوع ضرر ناشی از معاملات را هم همیشه در نظر داشته باشید. ممکن است شما سهمی را بخرید و سپس قیمت آن کاهش پیدا کند. سوال اصلی اینجاست که ما تا چه زمان و چه قیمتی باید یک سهم را نگهداری و یا اقدام به فروش آن نماییم. با تعیین حد ضرر شما می توانید پاسخ این سوال را پیدا کنید. هر معامله گری بالاخره زمانی ضرر می کند و این امر کاملا طبیعی است. مهم نیست که شما چقدر ضرر کرده اید. مهم این است زمانی که اوضاع بازار چندان خوب نیست و شما ضرر می کنید چه برخوردی انجام می دهید. زمانی که قیمت ها سقوط می کنند، اگر به موقع از بازار بیرون بیاییم، از بیشتر شدن ضرر جلوگیری کرده ایم و در واقع سرمایه اولیه خود را از دست نداده ایم. متاسفانه بسیاری از معامله گران اعتقادی به حد ضرر ندارند. به همین خاطر زمانی که در یک معامله موفق می شوند، خوشحالند و زمانی که شکست می خورند سعی دارند دلیل و توجیه بیاورند. آنها اگر این روند را ادامه دهند، قطعا سرمایه زیادی را از دست می دهند. پس برای جلوگیری از این کار اول باید بدانند که حد زیان چیست؟ تا بتوانند در آینده آن را رعایت کنند.
حد ضرر چیست؟
برا اینکه بدانید چه زمانی باید سهامی را خریداری کنید و چه زمانی باید آن را بفروشید؟ نیاز به تجربه و اطلاعات فراوانی دارید. قبل از خرید هر سهام شما باید روند، سطح حمایت و مقاومت و شاخص های دیگر را بررسی کنید تا بفهمید که این سهم سودده است یا نه. گاهی اوقات شما انتظار دارید که با خرید سهامی، قیمت آن افزایش پیدا کند اما خلاف این امر اتفاق می افتد و شما می بینید که قیمت سهم رو به کاهش است. در اینجا یا استراتژی معاملاتی شما مشکل دارد یا در محاسبات اشتباهی رخ داده است و یا اینکه برخلاف روند بازار آن را خریداری کرده اید. خب، حالا دو راه دارید: اول اینکه صبر کنید تا کاهش قیمت سهم تمام شود و بالاخره روزی به قیمت اولیه خود یا بالاتر از آن برسد. دو اینکه بعد از اینکه مقداری کاهش یافت آن را بفروشید تا دچار ضرر و زیان بیشتری نشوید. نگهداری سهام ریسک زیادی دارد و باید با انجام تحلیل های مختلف تصمیم به انجام این کار بگیرید. در اینجا خروج از سهم شاید عاقلانه تر باشد. یک سرمایه گذار کارکشته قبل از خرید یک سهم حد ضرر و استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس حد سود آن را مشخص می کند. زمانی که به سود مورد نظر رسید می تواند آن را بفروشد چون همانطور که می دانید هیچ سهامی تا ابد صعودی نیست. حالا اگر قیمت سهام اف کرد و به حد ضرر رسید. باید سریعا از سهم خارج شد. ممکن است بازار برای مدت زیادی کلا روند نزولی بگیرد در این زمان بهتر است شما سرمایه خود را به طور کامل خارج کنید و تا زمانی که اوضاع عادی نشده است، سرمایه گذاری نکنید.
قبل از شروع به سرمایه گذاری در بورس باید چند نکته را مشخص کنید. زمان ورود و یا خروج از یک سهم، سودی که در ذهن دارید و ضرری که حاضر هستید آن را بپذیرید. حد ضرر ابزاری است که معامله گران می توانند با بهره گیری از آن در صورتی که سود مورد نظر محقق نشد از زیان بیشتر و نابودی سرمایه اولیه جلوگیری کنند. یک معامله گر حرفه ای همیشه برای خود حد ضرر و حد سود را مشخص می کند. معامله گرانی که از این کار سر باز می زنند در واقع برنامه ای برای سرمایه گذاری و مدیریت ریسک ندارند. برای حفظ سرمایه اولیه خود باید حد ضرر صحیح را پیدا کنید و به آن پایبند باشید. فراموش نکنید که یک سرمایه گذار موفق همیشه حد زیان را رعایت می کند. شما باید به حد ضرر خود پایبند باشید. بله، ممکن است چند سال بعد این سهم بسیار سود آور شود اما واقعا چطور می توانید چند سال آینده را پیش بینی کنید؟ پس هدف اول شما این است که نگذارید سرمایه اولیه تان از دست برود. اگر معامله شما به آن حد ضرر تعیین شده رسید، سریعا از آن خارج شوید.
تفاوت یک معامله گر حرفه ای با یک معامله گر غیر حرفه ای در زمینه حد ضرر
یکی از تفاوت های مهم معامله گران حرفه ای و غیر حرفه ای در حد ضرر این است که معامله گران غیر حرفه ای پس از اینکه به حد ضرر می رسند و از معامله خارج می شوند، اگر ببیند که دوباره بعد از مدت کوتاهی قیمت سهام افزایش یافته است، حد ضرر خود را تغییر می دهند و دوباره از آن سهام می خرند اما یک معامله گر حرفه ای در این لحظه به دنبال مشکلات استراتژی معاملاتی خود می گردد تا اینکه دوباره این مشکل رخ ندهد و اگر قیمت آن سهم افزایش یافت خیلی سریع دوباره سراغ آن نمی رود. او در این لحظه باید تحلیل کند که چرا این اتفاق رخ داده است؟ سپس باید تصمیم بگیرد که آیا تمایلی به خرید مجدد این سهم دارد یا خیر.
فایده دیگر تعیین حد ضرر
فرض کنید که یک سهی خریده اید و از قیمت آن کاسته می شود. اگر قیمت این سهم به عنوان مثال بعد از یکسال به قیمت اولیه و یا مقداری بیشتر برگردد. شما از نظر معاملاتی ضرر نکرده اید اما از نظر فرصت های سرمایه گذاری چرا. در این مدت شما می توانید با سرمایه خود سهام بسیار ارزشمند تری بخرید و سود بیشتری کسب کنید اما حالا دیگر آن موقعیت های سودآور را از دست داده اید. پس حواستان باشد که این وسیله همیشه برای حفظ سرمایه نیست، گاهی اوقات شما سرمایه خود را حفظ می کنید اما فرصت های بسیار با ارزش تری را از دست می دهید.
ترفند جبران ضرر بورس و نکات آن
ترفند جبران ضرر بورس
سؤالی که برای خیلی از سرمایهگذاران بهخصوص در یک سال اخیر ایجاد شده است این میباشد که در بورس ضرر کردهام چه کنم؟
ارزش سهامتان هر روز در حال کم شدن است؟ میخواهید سهمتان را بفروشید اما نمیتوانید تصمیم بگیرید که الان فرصت خوبی هست یا نه؟
میخواهید برای جبران ضرر در بورس و سهام خود کاری انجام دهید ولی نمیتوانید درست تصمیم بگیرید؟ نمیدانید پیش از متحمل شدن ضرر بیشتر سهم را بفروشید یا نگهداری آن به نفع خواهد بود؟
تنها چیزی که میدانید این است که میخواهید سرمایه خود را حفظ کنید، و به دنبال راهی برای جبران ضرر در بورس هستید، میخواهید پولتان را در یک بازار سودآور سرمایهگذاری کنید.
در سال ۲۰۰۷ هنگامی که حباب مسکن ترکید و سهام هجوم خود را به بازار خرسی آغاز کردند، بسیاری از سرمایهگذاران حتی نتوانستند هیچ واکنشی نشان دهند تا اینکه ارزش سهام 50٪ تا 60٪ کاهش یافت.
در این مقاله میخواهیم در مورد زمان فروش سهام صحبت کنیم و سپس در مورد روش فروش که برای هر نوع سرمایهگذار مفید است، همچنین در مورد ترفند جبران ضرر بورس توسط دولت بحث میکنیم.
استراتژی فروش موفق برای یک شخص ممکن است برای شخص دیگری مفید نباشد.
مهم است که در مورد فروش انتقادی بیندیشید. سبک سرمایهگذاری خود را بشناسید و از این استراتژی برای حفظ نظم و انضباط استفاده کنید و احساسات خود را از بازار دور نگه دارید.
وقتی ارزش سهام پایین میآید، سرمایهگذاران مانند بسیاری دیگر در بحران مالی 2008-2007 – با خود میگویند: “وقتی سهام به قیمتی که در ابتدا خریداری کردم میرسد، منتظر میمانم و نمیفروشم. از این طریق، حداقل متحمل ضرر نخواهم شد.
اول از همه، هیچ تضمینی برای بازگشت سهام وجود ندارد. انتظار برای رسیدن به نقطه صفر (نقطهای که سود آن برابر با ضرر است) میتواند بازدهی شما را به طور جدی فرسایش دهد.
البته، ما وسوسه شدن و حس شما را درک میکنیم. اما کاهش ضرر و زیان شما میتواند از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
سهمی که 50٪ کاهش یابد باید 100٪ افزایش یابد تا ضرر از بین برود! ایا ضرر بورس جبران میشود ؟ درصد جبران ضرر در بورس چقدر است ؟
گر سهمی را خریداری کرده و در ۱۰ درصد ضرر هستید، در معامله بعدی خود باید ۱۱ درصد سود کنید تا به سرمایه اولیه خود برسید و بتوانید جبران ضرر سرمایه را داشته باشید.
درصورتیکه سهم شما وارد زیان ۱۵ درصدی شده است، برای کسب سد باید استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس در معامله بعدی خود حدود ۱۸ درصد سود کسب کنید تا به نقطه قیمت سربهسر برسید.
به همین ترتیب برای جبران ضرر در بورس و سهام در ضرر خود طبق جدول فوق باید عمل کنید.
بسیاری از سرمایهگذاران ریاضیات ساده را فراموش کرده و ضررهای بیشتری از آنچه تصور میکنند را متحمل میشوند. آنها به اشتباه معتقدند که اگر سهام 20٪ کاهش یابد، باید به همان درصد افزایش یابد تا به قیمت سربهسر برسند. این بدان معنا نیست که بازگشت هرگز اتفاق نمیافتد. بعضی اوقات سهام ناعادلانه ریزش کرده و ارزش خود را ازدستدادهاند.
اما دوره انتظار در سهام میتواند متفاوت باشد. سهمی که پتانسیل بهتری دارد، رشد سریعتری هم خواهد داشت و جبران ضرر در بورس زودتر اتفاق خواهد افتاد. همیشه به فکر پتانسیل آینده باشید. در مورد گذشته نمیتوانید کاری انجام دهید، پس دیگر از آن دست بکشید!
جلوگیری از ضرر در بورس
در همه دنیا بازار بورس جز سرمایه گذاری پر رسیک محسوب می شود. چون در بورس همیشه احتمال ضرر وجود دارد و امکان ندارد شخصی وارد بورس شده باشد و سهم خریده و همیشه استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس سود کرده باشد. بنابراین ضررها را باید به عنوان بخشی از این کار قبول کنید. اما باید ضررهایتان کم و سودهایی که میکنید زیاد باشد تا در نهایت از میزان سرمایه تان کم نشود. به همین خاطر باد راهکارهای لازم مرتبط با اینکه چگونه در بورس ضرر نکنیم را بررسی نماییم.
برخی افراد هستند با تمام آگاهی و شناختی که نسبت به بورس دارند و میتوانند رفتار بازار را تحلیل کنند، باز هم مانند یک مبتدی دچار ضرر میشوند و با این سؤال روبرو میشوند چرا در بورس ضرر کردم؟ یکی از عمده دلایل ضرر افراد مبتدی و افرادی که به اشتباه تحلیل میکنند، عدم رعایت سه نکته مهم و اصولی زیر است:
1. نداشتن استراتژی معاملاتی
2. نداشتن مدیریت سرمایه
3. عدم پایبندی به حد تضرر
در وهله اول یک سرمایهگذار باید استراتژی معامله داشته باشد. یعنی باید بداند این سهام را برای چه هدفی و با چه قیمتی خریداری میکند؟ میزان حد ضرر در این نوع سهم چه میزان است و به چه قیمتی میخواهد سهم را بفروشد؟
در مرحله بعدی با استفاده از یک مدیریت سرمایه میتواند پرتفو خود را طبق یک الگوی خاص چیدمان کند. و در نهایت عدم پایبندی به حد تضرر خود و گمان این موضوع که سهم خریداری شده تا حدی ضرر کرده و مجدد به قیمت اصلی خود باز میگردد. همین امر موجب میشود تا میزان حد تضرر خود را هر بار تغییر دهد.
امکان نداردکه فردی بتواند ادعا کند تمام معاملاتی که در بورس انجام داده است سود ده بودند و همیشه در خرید هایش سود کرده است. زیرا بازار بورس نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا جزء بازارهای سرمایهگذاری پر ریسک محسوب میشوند.
به همین خاطر افرادی که به این بازار وارد میشوند باید این را بپذیرند که ضرر بخشی از این بازار است. اما برای اینکه در این بازار خیلی متضرر نشوید، این نکته را در نظر داشته باشید که در معاملاتتان باید درصد سودی که بدست میآورید از درصد ضررهایتان بیشتر باشد.
در این مقاله به چند اشتباه رایج در بازار سرمایه گذاری بورس و پاسخ به سوال چگونه در بورس ضرر نکنیم اشاره شده است و امید داریم که با مطالعه آن شما مرتکب چنین اشتباهاتی نشوید و بتوانید در این عرصه به سود و موفقیت دست پیدا کنید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی میتواند ساده یا پیچیده باشد و برای طراحی آن، مسائلی از قبیل سبک سرمایهگذاری (سرمایهگذاری رشدی یا ارزشی)، ارزش بازار، تحلیل تکنیکال، شاخصهای بنیادی، صنایع خاص، تنوع سبد سرمایهگذاری، مدتزمان سرمایهگذاری، ریسکپذیری، اهرم مالی و غیره در نظر گرفته شود.
نکته: استراتژی معاملاتی باید بر مبنای دادههای عینی و تجزیهوتحلیل بیطرفانه تنظیم شود و معاملهگر کاملا به آن پایبند باشد. در عین حال، این استراتژی باید انعطافپذیری لازم را داشته باشد و بتوان در شرایط مختلف، آن را بازبینی کرد و در صورت لزوم، بخشهایی از آن را تغییر داد.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی انواع مختلفی دارند، اما اکثرشان بر مبنای تحلیل تکنیکال یا بنیادی طراحی میشوند. چیزی که بین استراتژیهای معاملاتی مشترک است این است که همه آنها به اطلاعات و دادههای قابلسنجش تکیه دارند و امکان ارزیابی دقیق آنها بر مبنای اطلاعات تاریخی وجود دارد. به زبان خودمانی، استراتژی معاملاتی نباید به چیزهایی مثل احساسات شخصی، توصیه دیگران، سیگنال خرید یا فروش تحلیلگران معروف، رمل و اسطرلاب و چیزهایی از این قبیل وابسته باشد و بنیان آن باید مفاهیمی باشد که بشود با عدد و رقم آنها را سنجید و مقایسه کرد.
استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال
آن دسته از استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند از تعدادی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تصمیمگیری درمورد خریدوفروش بهره میگیرند. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که همه اطلاعات و دادههای مربوط به سهام و اوراق بهادار دیگر در قیمت خلاصه میشود و قیمت همیشه روند مشخصی دارد.
نمونهای از یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال میتواند خریدوفروش بر اساس «میانگینهای متحرک» باشد. این استراتژی میتواند از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت کمک بگیرد و هر جا که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، نشانه خرید (یا فروش) باشد.
استراتژی معاملاتی بر مبنای تحلیل بنیادی
همانطور که میشود حدس زد، بنیان استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل بنیادی شاخصهای بنیادی است. تحلیلگران بنیادی همواره فهرستی از شاخصهای بنیادی دارند و سهمهای مختلف را بر اساس این فهرست میسنجند تا فرصتهای مناسب برای سرمایهگذاری را پیدا کنند. چنین فهرستی میتواند شامل شاخصهایی از قبیل نسبت «P/E» (پیبهای یا قیمت به سود)، رشد درآمد، رشد سودآوری، نسبت بدهی و غیره باشد.
برای نمونه، تحلیلگر بنیادی ممکن است طبق استراتژی معاملاتی خودش، سهامی را که نسبت «P/E» آنها کمتر از ۷ باشد برای بررسی بیشتر مناسب تشخیص بدهد. در مراحل بعدی، این سهمها باید فیلترهای دیگر، مانند ارزش بازار، رشد فروش و غیره، را پشت سر بگذارند و در نهایت سهمهایی که از همه این فیلترها عبور کرده باشند، برای سرمایهگذاری انتخاب میشوند.
استراتژیهای معاملاتی دیگر (تابلوخوانی و…)
یکی دیگر از انواع استراتژیهای معاملاتی، بهویژه در بازار ایران، بر مبنای «تابلوخوانی» طراحی میشود. همانطور که میدانید، تابلو هر سهمی اطلاعات بسیار زیادی از قبیل حجم معاملات، قیمتهای پیشنهادی استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس خریداران و فروشندگان، حجم معاملات حقیقی و حقوقی، تعداد خریداران حقیقی و حقوقی و بسیاری موارد دیگر را در اختیار معاملهگران میگذارند. بعضی از معاملهگران طبق تجربهای که در طول سالهای معاملهگری به دست آوردهاند، بر مبنای فاکتورهای تابلو استراتژیهای معاملاتی طراحی میکنند که بهویژه برای معاملات کوتاهمدت کاربرد دارد.
نمونهای از این نوع استراتژیهای معاملاتی میتواند این باشد استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس که افزایش ناگهانی حجم خرید یا فروش را شرط اصلی برای خرید یا فروش در نظر بگیرد. در مراحل بعدی این استراتژی، ممکن است به نکتههایی از قبیل ارزش بازار و سرانه خرید حقیقی دقت شود و در نهایت سهم مناسب برای خرید انتخاب شود.
بهترین استراتژی معاملاتی برای معامله در بورس ایران
مطمئن باشید که چنین چیزی وجود ندارد! اگر هم وجود داشته باشد، برای همیشه مناسب نخواهد بود. بهترین استراتژی معاملاتی همانی است که معاملهگر بر مبنای عادات و علایق شخصی و متناسب با درجه ریسکپذیری خودش طراحی میکند و با جزئیات آن بهقدری آشناست که میتواند در شرایط مختلف و در صورت لزوم، گوشهوکنار آن را کمی تغییر بدهد تا استراتژیاش همیشه منطبق با شرایط روز باشد.
اما میشود کلیات یک استراتژی معاملاتی منطقی را در ۳ مرحله زیر خلاصه کرد؛
مراحل طراحی استراتژی معاملاتی در بازار سرمایهگذاری
- قبل از هر چیز باید یک «واچلیست» یا «فهرست سهمهای زیر نظر» تهیه کنیم که معمولا شامل پنجاه الی صد نماد برجسته بازار است. باید دقت کنیم که ارزش بازار نمادهای این فهرست در محدودهای باشد که خودمان مشخص میکنیم. مثلا نماد شرکتهایی را در این فهرست قرار میدهیم که ارزش بازار آنها بالای ۱۰ هزار میلیارد تومان باشد.
نکته: سودآوری مهمترین شاخصی است که میتواند سرمایهگذار را در برابر تلاطمهای بازار سرمایه بیمه کند. شرکتی که سود بسازد و این سود را یا بین سرمایهگذاران تقسیم کند و یا با این سود طرحهای توسعهای خود را پیش ببرد، همواره میتواند گزینه مناسبی برای این فهرست اولیه باشد. اما شرکتی که زیان انباشته بالایی داشته باشد و در آینده نزدیک چشماندازی برای رفع مشکلات اساسی آن وجود نداشته باشد (که متأسفانه نمونههای آن در بورس ایران زیاد است) نباید وارد این فهرست شود. - سپس باید نمادهای این فهرست را از نظر بنیادی بررسی کنیم و ببینیم کدام نمادها شرایط مناسبی برای سرمایهگذاری دارند. این بررسی میتواند شامل مقایسه «P/E»، ارزیابی مقدار فروش ماهانه و سالانه، سنجش رشد مقدار فروش، مقایسه حاشیه سود و شاخصهایی از این قبیل باشد.
- گام نهایی خرید سهام منتخب در قیمت مناسب است. بعد از اینکه سهام مورد نظرمان را انتخاب کردیم، باید تلاش کنیم که این سهمها را در قیمتهای مناسب شکار کنیم. البته استراتژی معاملاتی ما باید امکان خرید پلهای را بدهد؛ به این معنا که باید اصول مدیریت سرمایه را هم در استراتژیمان در نظر داشته باشیم و تمام پولمان را در یک معامله خرج نکنیم و همیشه احتمال بدهیم که قیمت سهام مورد نظرمان ممکن است روزهای بعد پایینتر هم بیاید و فرصت مناسبتری برای خرید در اختیارمان بگذارد.
مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر
هدف اصلی استراتژیهای معاملاتی این است که از سوگیریهای رفتاری در تصمیمگیریهای مالی جلوگیری و سودآوری مناسب و پایدار تضمین شود. به بیان سادهتر، وقتی استراتژی معاملاتی مشخصی داشته باشیم و در تمام شرایط به این استراتژی پایبند بمانیم، خطر تصمیمگیریهای هیجانی تهدیدمان نخواهد کرد.
پس میشود مهمترین مزیتهای پایبندی به استراتژی معاملاتی را اینگونه خلاصه کرد:
- جلوگیری از سوگیری رفتاری در سرمایهگذاری
- خریدوفروش سهام بر مبنایی مشخص
- دوری از خریدوفروش هیجانی
- بازدهی مناسب و پایدار در بلندمدت
معایب نداشتن استراتژی معاملاتی
اگر برای خریدوفروش سهام قاعده مشخصی نداشته باشیم، ممکن است بهراحتی دچار ترس یا طمع شویم و نتوانیم سهمی را بهموقع بخریم و بهموقع بفروشیم. مثلا ممکن است سهمی را در نقطه نامناسبی بخریم و بعد از ۱۵درصد افت، آن را بفروشیم و رشد سهم درست بعد از فروش ما آغاز شود. برعکس، ممکن است سهمی را بخریم و بعد از ۱۰درصد زیان، به امید آغاز روند صعودی، آن را نگه داریم و بهمرور بیشتر و بیشتر در ضرر فرو برویم.
همچنین ممکن است بعد از رسیدن به هدف قیمتی مورد نظر، طمع کنیم و به امید سود بیشتر، سهم را بیش از حد نگه داریم. در این صورت ممکن است بهراحتی تمام سودمان را از دست بدهیم. معایب نداشتن استراتژی را میتوانیم به این صورت خلاصه کنیم:
- تصمیمگیریهای هیجانی و دور از منطق سرمایهگذاری
- عدم شناسایی سود در زمان مناسب و از دست دادن سود
- پایبندنبودن به حد ضرر و افزایش زیان
- بازدهی نامناسب و همراه با نوسان
- و در نهایت، از دست دادن آرامش در زندگی شخصی
جمعبندی
در این مطلب با فلسفه استراتژی معاملاتی آشنا شدیم و دیدیم که میشود استراتژیهای مختلفی برای حضور در بازار سرمایه طراحی کرد. با کلیات یک استراتژی معاملاتی مناسب آشنا شدیم و دیدیم که نداشتن چنین طرحی میتواند به از دست دادن سود، ضرر کردن و حتی از دست دادن آرامش ذهنی منجر شود. بیراه نیست اگر بگوییم درک اهمیت استراتژی معاملاتی از داشتن استراتژی مهمتر است، چون اگر چنین نیازی را درست درک کنیم، حتما به دنبال طراحی استراتژی مناسب خواهیم رفت و همواره استراتژیمان را ارزیابی خواهیم کرد تا بتوانیم آن را با شرایط روز متناسب کنیم.
آشنایی با نرم افزار استراتژی تستر (بورس تستر)
استراتژی تستر یا بورس تستر یک نرم افزاری است که معاملات شما را در بازار بورس و ارز شبیه سازی می کند. این برنامه طراحی شده است تا بتوانید معاملات سودده انجام دهید. با استفاده از این نرم افزار می توانید استراتژی خود را برای معاملات دستی و اتوماتیک ایجاد کرده و آن را تست و تصحیح کنید. ویژگی های نرم افزار استراتژی تستر به شرح زیر است:
- استراتژی معاملاتی خود را جهت رسیدن به یک سود ثابت و مداوم تست کرده و بهبود بخشید.
- نسبت به استراتژی خود اعتماد به نفس داشته و بنابراین می توانید سریعا نسبت به فرصت های معاملاتی واکنش نشان دهید و در زمان خرید و فروش از اشتباهات خود جلوگیری کنید.
- در مدت زمان کمی می توانید تبدیل به یک معامله گر حرفه ای شوید.
نرم افزار استراتژی تستر چیست؟
مراحل کارکرد نرم افزار استراتژی تستر
نرم افزار استراتژی تستر بورس به معنای واقعی یک برنامه کاربردی است و برای تست کردن استراتژی های معاملاتی به کار می رود. از طریق نرم افزار کارایی استراتژی قبل از اقدام به معامله واقعی مشخص می شود. این نرم افزار از مهمترین ابزارها در صنعت بورس می باشد.
معامله گر ها با استفاده از این روش بارها سود کرده اند. زیرا استراتژی خود را قبل از اجرا در نرم افزار بورس تستر یا استراتژی تستر آزمایش کرده اند. همچنین معامله گران می توانند خودشان استراتژی معاملاتی شان را طراحی کنند.
در هر صورت نیاز است تا قبل از معامله، استراتژی را تست کنید. سوالی که مطرح است: چرا تست کردن استراتژی معاملاتی توسط نرم افزار امری ضروری است؟
اولین دلیل برای تست کردن استراتژی، جلوگیری از ضرر است. اما جلوگیری از ضرر به تنهایی کافی نیست. در اینجا دلایلی را مطرح می کنیم که نشان می دهد معامله گران باید همیشه استراتژی هایشان را تست کنند.
اگر می دانید استراتژی معاملاتی تان توسط استراتژی تستر آزمایش شده و نتیجه بدون خطا و اشتباه است. بنابراین در پوزیشن خوبی قرار گرفته اید و می توانید با اعتماد به نفس بالایی در بازار بورس معامله کنید.
این چیزی است که هر معامله گری باید آن را داشته باشد. به همین دلیل همیشه توصیه می شود قبل از شروع کار با استراتژی، ابتدا در پلت فرم های دمو خرید و فروش کنید.
انتظار نمی رود تا معامله گران در تمام فرصت های معاملاتی شرکت کنند. تمام معاملات سود ده نیستند، اما ممکن است تشخیص آن دشوار باشد. هر استراتژی تست شده توسط نرم افزار استراتژی تستر این اطلاعات را در اختیار شما قرار می دهد که چه اندیکاتور ها، محیط معاملاتی، جفت ارز ها و تایم فریم های ریسک پذیر هستند.
استفاده از استراتژی تستر تنها راهی است که نشان می دهد آیا استراتژی معاملاتی تان نیاز به تعدیل دارد یا خیر. به عنوان مثال معامله گر ها بعد از مدتی نیاز به ایجاد برخی تغییرات در استراتژی پیدا می کنند تا آن را به اندازه کافی با نیاز خود متناسب کنند.
استراتژی تستر یا بورس تستر
شرکت مهد سرمایه به عنوان تنها نماینده در ایران جهت ارائه این نرم افزار و انجام امور پشتیبانی آن میباشد که فارسی سازی این نرم افزار هم توسط مجموعه مهد سرمایه انجام شده و با نام بورس تستر در اختیار معامله گران قرار داده است. این نرم افزار به شما کمک می کند تا در زمان کم معامله گر با تجربه ای شوید و کیفیت معاملات خود را افزایش دهید.
بورس تستر به چه نحوی میتواند نتایج معاملات شما را بهبود بخشد؟
بهبود معاملات در استراتژی تستر
هر سیستم معاملاتی را در شبیه ساز استراتژی تستر آزمایش و بررسی کنید. این امر به شما اجازه می دهد تا تشخیص دهید کدام سیستم معاملاتی برایتان سود آور تر است. به فرضیات اعتماد نکنید و حتما استراتژی هایتان را تست کنید.
با استفاده از این نرم افزار یاد می گیریم چطور بدون تلف کردن وقت میزان ضرر و معاملات ضرر ده را کاهش دهیم. استراتژی خود را در زمان نزولی بودن بازار نیز بررسی کنید و نتیجه گیری های خود در مورد مدیریت ریسک یادداشت کنید. بورس تستر به شما کمک می کند تا در زمان کم درک بهتری از عملکرد بازار داشته باشید.
نرم افزار بورس تستر انعطاف پذیر و واقع بینانه است.
در نرم افزار استراتژی تستر می توان اسپرد و سواپ ها را برای هر جفت ارز تعریف کرد. نرم افزار بورس تستر با شبیه سازی، نتایج خیلی واقع بینانه ای ارائه می دهد. چون هر بروکری را می توانید شبیه سازی کنید.
بخش داده های پیشرفته نرم افزار شامل داده تاریخی از بروکر های مختلف است. بورس تستر این امکان را به شما می دهد تا با انعطاف پذیری بیشتری آموزش دیده و استراتژی تان را تست کنید.
شما حتی گزینه ای برای تنظیم پارامتر های استراتژی بدون متوقف کردن عمل شبیه سازی دارید! همچنین می توانید در یک زمان واحد بیش از یک EA را تست کنید و ضمنا هر آنچه در زمان شبیه سازی اتفاق می افتد را مشاهده کنید.
نرم افزار بورس تستر بهترین راه حل در بازار معامله گری می باشد، این یک تصادف نیست: ما خودمان معامله گر هستیم و برای اولین بار نرم افزار استراتژی تستر را برای پیشرفت معاملات خودمان فارسی سازی کردیم.
مجموعه گسترده ای از اندیکاتورها و اسیلاتور ها در نرم افزار استراتژی تستر موجود است :
- Moving Average یا میانگین حرکت
- باند بولینگر
- MACD ها
- Pivot Points یا نقاط محوری
- Parabolic-SAR
- RSI
- Stochastic
- Alligator
- و خیلی اندیکاتور های دیگر.
چرا نرم افزار شبیه ساز بازار یا استراتژی تستر نتیجه بخش است؟
بک تست در نرم افزار استراتژی تستر
غالبا گفته می شود ۹۵% از معامله گران بورس و فارکس تمام پول های خود را در اولین سال از دست می دهند. بنابراین پس چه چیزی میتواند باعث موفقیت معامله گر شود؟ در مصاحبه ها، بهترین معامله گر های تاریخ به اتفاق آرا به اهمیت بک تست تاکید دارند.
بک تست به معنی استفاده از داده های تاریخی بازار سرمایه می باشد (سوابق تغییرات قیمت). با استفاده از بک تست نحوه عملکرد استراتژی معاملاتی را در زمان های گذشته تعیین می کنیم. هیچ ضمانتی وجود ندارد، اما استراتژی که در ماه های اخیر نتیجه خوبی را به همراه داشته است معمولا در آینده نیز سود ده و نتیجه بخش خواهد بود.
بک تست هم به صورت دستی و هم به صورت اتوماتیک صورت می گیرد. نرم افزار بورس تستر هر دو مورد را مهیا کرده است. البته از طریق خود متاتریدر ۴ نیز می توان استراتژی را تست کرد ولی امکانات آن به گستردگی نرم افزار استراتژی تستر نمی باشد.
انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس و راه مدیریت آن
تقریبا همه ما با مفهوم ریسک آشناییم و در زندگی روزمره خودمون با این مفهوم سروکار داریم. البته ریسک فقط به زندگی روزمره و تصمیمات مربوط به اون محدود نمیشه و شما در بسترهای دیگهای هم با اون استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس مواجه میشین. یک دسته از بسترهایی که مفهوم ریسک در اون از اهمیت دوچندانی برخورداره، بسترهای مالی محسوب میشه که سرمایه شما در اونها دخیله!
وقتی که شما قصد سرمایهگذاری در هر بستر مالیای رو داشته باشین، ریسک مربوط به اون سرمایهگذاری جزو مهمترین عواملی هست که روی تصمیمات شما تاثیر زیادی میگذاره و اگه شما در سنجیدن این ریسک دقت کافی رو به خرج ندین، باید انتظار مواجهه با عواقب اون رو هم داشته باشین. با اینکه این عواقب در اکثر مواقع صرفا مالی هستن اما ممکنه کنترل اونها از دست شما خارج شه؛ پس به هیچ عنوان نباید اهمیت این مسئله رو نادیده بگیریم.
اولین قدمی که باید در این راستا برداشت، آشنایی با انواع ریسک هست تا بتونیم ریسک سرمایه گذاری در بورس رو بهتر بسنجیم و خودمون رو برای پذیرفتن اون آمادهتر کنیم. به همین دلیل در این مطلب از کارگزاری حافظ به بررسی انواع ریسک در سرمایه گذاری میپردازیم تا شما بیشتر از هر زمان دیگهای با این مفهوم آشنا شین.
انواع ریسک در بازار بورس
مهمترین مرحله برای رسیدن به یک درک مناسب از مفهوم ریسک، آشنا شدن با انواع اون هست. اهمیت این موضوع به این دلیله که شما برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از ریسک سرمایه گذاری در بورس آگاه باشین و تصمیمات خودتون رو با توجه با این نکته اتخاذ کنین.
قبل از هر چیز باید یک تعریف از ریسک در بسترهای مالی داشته باشیم. اصولا به فاصلهای که میان انتظار ما از نتیجه و نتیجه واقعی وجود داره، ریسک گفته میشه و هرچه فاصله این دو بیشتر باشه، در واقع ما ریسک بیشتری رو متحمل میشیم. ریسک رو بهصورت کلی میتونیم به ۲ دسته اصلی تقسیم کنیم که مبنای این تقسیمبندی، مقیاس ریسک و نقش ما در کنترل اون هست. در ادامه با بررسی کامل هر ۲ مورد، اطلاعات لازم برای مواجهه با اونها رو در اختیار شما میگذاریم.
ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک به کلیت بازار برمیگرده و کنترل اون از دست ما خارجه! این نکته به این معنیه که شما نمیتونین انتظار این ریسک رو داشته باشین و صرفا از ایجاد اون مطلع میشین. پیشبینی قطعی این نوع ریسک سرمایه گذاری در بورس غیرممکنه و به همین دلیل، مدیریت اون قبل از وقوع هم نشدنی هست.
به عنوان مثال شروع جنگ یکی از ریسکهای سیستماتیک هست که هیچ فردی در بازارهای مالی و بورس، در کنترل اون نقش نداره و مسائلی فراتر از کنترل ما باعث شکلگیری اون میشن. از بقیه ریسکهای سیستماتیک میتونیم به مسائلی مثل نرخ تورم یا سیاستهای اقتصادی نظام حاکم اشاره کنیم که سرمایهگذارها در شکلگیری اونها هیچ نقشی ندارن.
ریسک غیرسیستماتیک
وقتی که ریسک موردنظر ما مربوط به یک سهام یا صنعت خاص باشه، میتونیم اون رو در دسته ریسکهای غیرسیتماتیک قرار بدیم؛ چون ما میتونیم در مقابله یا کاهش اونها نقش ایفا کنیم. هر ریسک قابلکنترل و قابلپیشبینی در این دسته قرار میگیره و ما قادر هستیم تا برای مدیریت اون برنامهریزی کنیم و استراتژی معاملاتی خودمون رو بر این اساس بچینیم.
به عنوان مثال ریسک مربوط به تحولات قیمتی سهام یک شرکت فرآوردههای غذایی، یک ریسک غیرسیستماتیک هست که شما با بررسی دقیق اون میتونین این ریسک رو تا بیشترین حد ممکن کاهش بدین یا در صورت نیاز با خروج بهموقع، اون رو کاملا از بین ببرین.
البته انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس رو میشه به دستههای کوچکتری هم تقسیم کرد که در ادامه با مرور برخی از اونها بهصورت خلاصه، به شما در درکشون کمک میکنیم:
ریسک نرخ ارز: تغییر نرخ ارز یکی از ریسکهایی هست که میتونه روی سرمایهگذاری شما تاثیر مستقیم داشته باشه. البته این تغییرات در سهامِ مجموعههایی که با خارج از کشور در تبادل مستقیم هستن، بهشکل واضحتری دیده میشه.
ریسک سبد: این ریسک به تنوع سبد سهام شما برمیگرده و هر چه این سبد از تنوع کمتری برخوردار باشه، شما ریسک سبد بیشتری رو متحمل میشین. بنابراین شما با افزایش این تنوع میتونین ریسک سبد رو تا حد خیلی زیادی مدیریت کنین.
ریسک نرخ بهره: وقتی که ارزش سرمایهگذاری شما تحتتاثیر تغییر نرخ سود قرار میگیره، در واقع شما این ریسک رو متحمل شدین. به عنوان مثال اگه نرخ بهره بانکها به یکباره افزایش پیدا کنه، افرادی که بر روی اوراق مشارکت سرمایهگذاری کرده بودن، برخلاف سرمایهگذارهای بازار سهام، بدون ریسکپذیری به سود میرسن.
ریسک شخصی: ریسکها فقط به عوامل بیرونی منحصر نیستن و تحولات شخصی هم میتونه یک نوع ریسک برای شما به حساب بیاد. مثلا اگه شما به علت نیاز به جراحی تصمیم به فروش سهامی که قصد نگهداریِ بلندمدت از اون رو داشتین، بگیرین، این ریسک شامل حال شما شده و شما به این دلیل متحمل ضرر یا سود میشین.
ریسک سیاسی: تصمیماتی که نظام سیاسی حاکم اتخاذ میکنه و با این تصمیمات باعث شکلگیری موجهای مختلفی در بازار سرمایه میشه، یک نوع ریسک سرمایه گذاری در بورس هست که شما تحتتاثیر اون قرار خواهید گرفت.
ریسک تجاری: فرض کنین که یک کمپانی در مدیریت هزینههای عملیاتی خودش با مشکل مواجه شده و دیگه نمیتونه حقوق کارکنان خودش رو پرداخت کنه. در این شرایط احتمالا افراد سرمایهگذار در این کمپانی متحمل ضرر میشن و این ضرر یکی از نتایج ریسک تجاری هست که این افراد موقع خرید سهام اون رو پذیرفتن.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
جالبه بدونید که صرفا ریسک سرمایه گذاری در بورس دستهبندی نمیشه و افراد هم از نظر میزان ریسکپذیری به دستههای مختلفی تقسیم میشن. این نکته افراد رو از لحاظ میزان ریسکپذیری به ۳ دسته تقسیم میکنه که این دستهها عبارتند از:
افراد ریسکگریز: از اسم این گروه این برداشت میشه که اونها از پذیرش ریسک فراری هستن اما تعریف این دسته کمی متفاوته. افراد ریسکگریز نسبت به بقیه دستهها در ازای نرخ بازگشت بیشتری حاضر به قبول ریسک هستن و تا حد ممکن سعی میکنن که از پذیرش ریسک در معاملاتشون خودداری کنن.
افراد خنثی نسبت به پذیرش ریسک: افراد حاضر در این گروه از لحاظ میزان ریسکپذیری در میان ۲ دسته دیگه قرار میگیرن و موضعی خنثی نسبت به پذیرش ریسک دارن. در واقع ارزش هر معامله برای این افراد معادل با ارزش اسمیِ اون سهام یا اوراق هست.
افراد ریسکپذیر: وقتی که شما دیدگاه جسورانهتری در معاملاتتون داشته باشین و در ازای سود بیشتر، ریسک بیشتری رو متحمل شین، در این دسته قرار میگیرین. افراد ریسکپذیر در پذیرش ریسک سریعتر عمل میکنن اما این نکته به این معنی نیست که اونها بدون بررسیِ دقیق شرایط، حاضر به پذیرش ریسک هستن.
ارتباط ریسک و بازده سرمایه گذاری
وقتی ما از ریسک صحبت میکنیم، باید بدونیم که سر دیگه این داستان بازدهی قرار داره. در واقع بدون انتظار بازدهی، پذیرش ریسک یک عمل بیهوده محسوب میشه و صرفا وجود بازدهی هست که ریسکپذیری رو توجیه میکنه. ارتباط ریسک و بازدهی سرمایه گذاری رو میشه یک ارتباط مستقیم در نظر گرفت و این دو بهصورت مستقیم روی هم تاثیر میگذارن.
این نکته به این معنیه که شما با پذیرش ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری رو هم از سرمایهگذاری خودتون به دست میارین و اگه در معاملات خودتون ریسکپذیری کمی داشته باشین، درنهایت هم باید به همین تناسب انتظار بازدهی رو از سرمایهتون داشته باشین. مثال واضح این ارتباط رو هم میشه در بازارهایی مثل بازار دلار و طلا مشاهده کرد که افراد با سرمایهگذاری در اونها، سود بیشتری رو نسبت به سرمایهگذاریهای ایمنتری مثل سپردهگذاری در بانک به دست میارن.
البته این رابطه دوطرفه هست و پذیرش ریسک بیشتر در برخی از موارد هم باعث متحمل شدن ضرر بیشتره.
راهکارها و استراتژیهای مدیریت ریسک سرمایه گذاری
حالا که با انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس بیشتر آشنا شدیم، زمان اون رسیده تا مروری هم بر راهکارهای مدیریت اونها داشته باشیم تا شما این ریسکها رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید.
برنامهریزی در معاملات و بررسی بازار
مهمترین نکتهای که به شما در مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس کمک میکنه، برنامهریزی دقیق در معاملاتتون هست. اگه شما بسترهای سرمایهگذاریتون رو با بررسی دقیق انتخاب کنین و برای ورود و خروج از موقعیتتون هم استراتژی داشته باشین، ریسکی که متحمل میشین، بهترین نتایج رو براتون به همراه داره.
رعایت قانون یک درصد
یکی از مرسومترین استراتژیهایی که در مدیریت ریسک تاثیر زیادی رو داره، قانون یک درصد هست که خیلی از فعالان بازارهای مالی برای کاهش ریسکهای غیرضروری از اون استفاده میکنن. این قانون به این شکله که شما نباید بیشتر از یک درصد سرمایهتون رو بر روی یک معامله صرف کنین. یعنی اگه شما یک سرمایه صدهزار تومانی رو در اختیارتون دارین، در هر معامله باید صرفا هزار تومان سرمایهگذاری کنین.
البته خیلی از افراد با رشد سرمایه خودشون این درصد رو هم کاهش میدن و تنوع رو در سرمایهگذاریهای خودشون بیشتر میکنن.
تعیین حد ضرر و سود
راهکار آخری که شما میتونین در این راستا از اون استفاده کنین، استراتژی های جلوگیری از ضرر در بورس تعیین حد ضرر و سود هست. این موضوع به شما کمک میکنه تا در زمان مقرر از موقعیت خودتون خارج شین و همین عامل از متضرر شدن شما جلوگیری میکنه. البته شما باید این ۲ سطح رو با بررسی دقیق تعیین کنین تا درنهایت بهترین نتیجه رو به دست بیارین.
جمعبندی
مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس یکی از مهمترین مسائلی هست که شما باید به عنوان یک سرمایهگذار اون رو مدنظر داشته باشین و خودتون رو برای مدیریت ریسکهای مختلف به بیشترین آمادگی برسونین. به همین دلیل در این مطلب از کارگزاری حافظ علاوه بر مرور انواع ریسک، استراتژیهای مدیریت این ریسکها رو هم مورد بررسی قرار دادیم تا شما در این مسیر با کمترین چالش غیرمنتظره روبهرو شید.
دیدگاه شما