تاثیر منفی افزایش نرخ بهره بین بانکی بر بازار سرمایه
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی گفت: افزایش نرخ بهره بین بانکی میتواند تاثیر منفی بر بازار سرمایه داشته باشد.
مجتبی کریمی در گفتوگو با خبرنگار ایراسین با بیان اینکه نرخ بهره بین بانکی به صورت غیرمستقیم بر بازار سرمایه تاثیرگذار است، اظهار کرد: زمانی که بانکها با کمبود منابع مواجه میشوند، (در شرایط فعلی که نرخ بازه سپردهها ثابت است) برای تامین منابع مالی مورد نیاز یا اقدام به تنزیل اوراق بهادار نزد بانک مرکزی کرده و یا از سایر بانکها منابعی را تحت عنوان وام دریافت میکنند.
وی افزود: نرخ بهره بین بانکی هزینه وامی است که یک بانک از سایر بانکها دریافت میکند، بنابراین افزایش نرخ بهره بین بانکی بدین معنی است که مجموع بانکها کمبود منابع بیشتری پیدا کردهاند و این کمبود منابع ناشی از جذب کمتر منابع نسبت به تخصیص منابع موجود است.
این کارشناس اقتصادی گفت: اخیرا به واسطه کنترل نرخ سود سپردهها، بانکها با کاهش منابع جذب شده مواجه شدند. از طرفی با توجه به رشد بازار سرمایه در ابتدای سال بیشتر منابع به سمت این بازار جذب شد، بنابراین تامین مالی از طریق بازار سرمایه در دستور کار قرار گرفت.
کریمی افزود: این روند در شش ماه نخست سال مورد استفاده قرار گرفت، اما در شش ماه دوم با توجه به اشباع بازار سرمایه و آغاز روند نزولی، نقدینگی تا حدی دوباره از سمت بازار سرمایه به سمت بانکها در حال حرکت و هدایت شدن است.
وی ادامه داد: این حرکت نقدینگی به سمت شرایط مالی بانکها را بهبود میبخشد. بنابراین احتمال کاهش نرخ بهره بین بانکی به همین دلیل وجود دارد. دادههای بانک مرکزی نیز نشان میدهد نرخ بهره بین بانکی دوباره به کانال ۲۰ تا ۲۲ درصد بازگشته است و از روند صعودی که پیش اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار از این به دلیل مشکلات بانکها به وجود آمده بود برگشته است.
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: هدف گذاری نرخ بهره بین بانکی بازگشت این نرخ به مقادیر زیر ۲۰ درصد (حدود ۱۸ درصد) است تا بانکها از نظر تامین مالی با مشکلی مواجه نباشند و بتوانند منابع را به درستی اختصاص دهند.
کریمی در پاسخ به این سوال که آیا افزایش نرخ بهره بین بانکی میتواند منجر به افزایش سفته بازی در اقتصاد شود؟ گفت: مسلما بله. افزایش نرخ بهره بین بانکی در واقع قیمت تامین منابع مالی بانکها را افزایش میدهد. قطعا بانکها نیز برای اینکه مانع زیاندهی خود شوند باید به نوعی این افزایش هزینه های تامین مالی را جبران کنند، وگرنه این مسئله با نمود پیدا کردن در ترازنامه بانکها ریسک آنها را افزایش میدهد.
وی اضافه کرد: در مقابل اگر بانکها بخواهند این ریسک را به سمت مصرف کنندگان منابع مالی یا همان وام گیرندگان منتقل کنند، باید نرخ بهره وامها را افزایش دهند. در این صورت تمایل افراد به وام گرفتن کاهش مییابد. به بیان دیگر زمانی که نرخ بهره اسمی از محدوده 18 درصد فعلی به مقادیر نزدیک به 25 تالی 30 درصد افزایش یاید، توجیه دریافت وام برای بسیاری از وام گیرندگان از بین میرود.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه این مسئله در نهایت به کاهش سرمایهگذاری در اقتصاد منجر میشود، تصریح کرد: کاهش سرمایهگذاری به نوبه خود باعث تشدید رکود و در نهایت کاهش تولید ناخالص ملی میشود.
کریمی ادامه داد: بنابراین این مسئله به صورت غیرمستقیم بر بازار سرمایه تاثیرگذار است. در صورتی که افزایش نرخ بهره بین بانکی باعث افزایش نرخ بهره وامها و کاهش سرمایهگذاری شود، با نمود در ترازنامه شرکتهای بورسی بر بازار سرمایه تاثیر منفی خواهد گذاشت.
تقویت احتمال افزایش نرخ بهره امریکا؛ بازار جهانی طلا قرمز شد
افزایش سوددهی اوراق خزانه داری آمریکا و تقویت احتمال افزایش نرخ بهره در این کشور سبب شد تا قیمت طلا روز گذشته شاهد کاهش باشد.
به نقل از رویترز، قیمت هر اونس طلا در پایان معاملات روز جمعه با 0.25 درصد کاهش به 1817 دلار و 94 سنت رسید. قیمت فلز زرد در پایان معاملات آتی دیروز برای تحویل در ماه فوریه هم با 0.27 درصد کاهش به 1816 دلار و 50 سنت رسید.
سوددهی اوراق قرضه ده ساله خزانه داری آمریکا دیروز تقویت شد و ارزش دلار نیز 0.4 درصد در برابر ارزهای رقیب شاهد افزایش بود. این عوامل سبب گرانتر شدن طلا برای خریدارانی شد که با ارزهای اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار غیردلاری خرید می کنند.
پس از انتشار آمارهایی که نشان می داد میزان خرده فروشی در آمریکا طی ماه دسامبر 1.9 درصد افت کرده و شهروندان این کشور به دلیل مشکلات موجود در زنجیره عرضه کالاها و رشد سریع موارد ابتلا به سویه اومیکرون با کمبود کالا مواجه شده اند قیمت طلا برای مدت کوتاهی شاهد رشد بود.
علیرغم افزایش ارزش دلار در روز جمعه، کاهش کلی ارزش این ارز در هفته اخیر سبب شد تا قیمت طلا شاهد رشد هفتگی بیش از یک درصدی باشد. در وضعیت رشد تورم طلا به عنوان محل امنی جهت سرمایه گذاری مطرح می شود، اما بالا رفتن نرخ بهره که فدرال رزرو برای آن برنامه ریزی می کند هزینه فرصت سرمایه گذاری در بازار طلا را بالا می برد.
موسسه تی دی سکیوریتیز در یادداشتی نوشت: «با توجه به اینکه بازارها در نهایت تمام تمرکز خود را معطوف تصمیمات و اقدامات فدرال رزرو کرده اند، محدود شدن حجم ورود سرمایه احتمالا سبب خواهد شد تا قیمت طلا در هفته های آتی آسیب پذیر شود.»
پیشبینی بازارهای جهانی از کاهش قیمت طلا
دنیای معدن: قیمت طلا در روز جمعه (۱۴ اکتبر) بیش از یک درصد کاهش یافت و به سمت بدترین هفته خود از اواسط آگوست پیش رفت که با تقویت دلار آمریکا کاهش یافت و نگرانی فدرال رزرو با افزایش شدید نرخ بهره برای مهار اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار تورم ادامه خواهد داشت.
به گزارش دنیای معدن، قیمت طلا و نقره در اوایل معاملات روز جمعه آمریکا کاهش یافت. این دو فلز گرانبها در رابطه معکوس قوی با شاخص قدرتمند دلار آمریکا به تجارت خود ادامه میدهند. طلای دسامبر آخرین بار با ۱۶ دلار کاهش به ۱۶۶۱ دلار و ۱۰ سنت و نقره دسامبر ۰.۲۵۸ دلار کاهش یافت و به ۱۸.۶۵ دلار رسید.
دلار آمریکا در برابر رقبای خود بیش از ۰.۶ درصد افزایش یافت و شمش با قیمت دلار را برای خریداران خارجی گرانتر کرد. گزارش داغ شاخص قیمت مصرفکننده ایالاتمتحده، شاخصهای سهام ایالاتمتحده را به شدت کاهش داد.
دانیل غالی، استراتژیست کالا در TD Securities اظهار کرد که قیمت طلا به طور فزایندهای با حرکت دلار مرتبط است و ممکن است تا ۱۶۰۰ دلار در هر اونس کاهش یابد.
دادههای روز پنجشنبه نشان داد که قیمتهای مصرفکننده آمریکا در ماه سپتامبر بیش از حد انتظار افزایش یافت و باعث میشود تا موارد مهم را در اختیار فدرال رزرو قرار داد تا یک افزایش بزرگ دیگر نرخ بهره را ارائه دهد و در نتیجه بدترین هفته طلا در نزدیک به دو ماه گذشته را رقم زد.
طلا نسبت به افزایش نرخهای ایالاتمتحده بسیار حساس است که بازده اوراق قرضه را افزایش میدهد و هزینه فرصت نگهداری طلای بدون بازده را افزایش میدهد. شاخص بازدهی خزانهداری ۱۰ ساله ایالات متحده تقویت شد و بر طلا تاثیر گذاشت.
بر اساس گزارش رویترز، مقامات فدرال رزرو ایالات متحده اخیراً موضع تهاجمی خود را در مورد سیاست پولی تکرار کردهاند که بازار عمومی را به دلیل ترس از رکود معلق ایالات متحده ویا جهانی ناآرام نگه داشته است. گزارش شاخص قیمت مصرفکننده روز پنجشنبه حاکی از آن است که فدرال رزرو در مورد اعتقادش مبنی بر اینکه تورم هنوز تحت کنترل نیست درست است.
ارتباط نرخ بهره با بازار رمزارزها
شاید از زبان معامله گران کوتاه مدت رمزارزها از جمله بیت کوین شنیده باشید که در یک روز خاص معامله نکنید چون مقامی از فدرال رزرو آمریکا قرار است سخنرانی کند و سیاست های پولی جدید و مخصوصا نرخ بهره را اعلام کند. یا اینکه در ساعت خاصی قرار است آمارهای بیکاری یا شاخص های مصرف کننده منتشر شود. آیا باید به صحبت های آنها گوش کنیم؟ اگر هولدر رمزارزها هستیم یعنی معاملات بلندمدت انجام می دهیم یا اصلا برای پس اندازهای طولانی مدت به خرید رمزارزها فکر می کنیم، باید به این اخبار اقتصادی که تحلیل بنیادی لقب گرفته اند اهمیت دهیم؟ اصولا کدام متغیرهای اقتصاد کلان یا سیاست های پولی بر بازار رمزارزها موثر است؟
همینجا بگویم که این یک موضوع بسیار بحث برانگیزی است که از نظر علمی و آماری توافقی بر سر آن نیست و نظر هر کس به تجربه ی شخصی او بیشتر ارتباط دارد تا تحقیقات آماری با نتایج قاطع. بیایید کمی بیشتر بررسی کنیم.
عوامل موثر بر قیمت بیتکوین
می دانید که ارزش ارزهای فیات سنتی متاثر از مبانی کلان اقتصادی کشور صادرکننده ی آن ارز یا پول است. اما بیت کوین یک ارز دیجیتال کاملاً غیرمتمرکز است. هیچ مرجع مرکزی مسئول ارزش بیت کوین نیست و بیت کوین به کشور خاصی مرتبط نیست. این ویژگی منحصر به فرد برای هر نظریه پرداز یا فعالی که به دنبال بررسی رفتار قیمت بیت کوین بر اساس مجموعه ای از عوامل اساسی فرضی است، مشکلی جدی ایجاد می کند. تا به امروز، اجماع عمومی اقتصاددانان کلاسیک بر این بوده است که بیت کوین باید به عنوان نوعی دارایی سفته بازانه، سرمایه گذاری بسیار پرخطر و نه یک ارز کامل یا سرمایه گذاری بلندمدت در نظر گرفته شود. طرفداران بیتکوین و رمزارزها البته نظری برخلاف این دارند و تاریخچه ی ده ساله بیتکوین و اهمیت و رشد سریع آن را دلیل ادعای خود می دانند.
مقالات اقتصادی مجموعه وسیعی از عوامل شرطی را بررسی کرده اند که به طور بالقوه بر شکل گیری قیمت بیت کوین تأثیر می گذارد، از جمله تعامل بین عرضه و تقاضا، بنیادهای خرد بازار مانند شتاب قیمت بیت کوین، نسبت معاملات در صرافی ها، قیمت طلا، توجه یا عدم توجه عمومی به اخبار بیت کوین، احساسات بازار، نرخ هش شبکه به عنوان معیاری برای اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار قدرت محاسباتی مورد استفاده برای استخراج بیت کوین، اخبار مربوط به اقدامات نظارتی، توسعه مالی جهانی، قیمت نفت، نرخ بازده بلندمدت و اخبار مربوط به بیکاری و کالاهای بادوام و…
هر کدام از موارد بالا به طور جداگانه بر قیمت بیت کوین تاثیراتی دارند اما هنوز هیچکس نتوانسته فرمولی برای تجمیع اثرات این فاکتورهای مختلف بر قیمت بیتکوین و بازار رمزارزها پیدا کند. در واقع معلوم نیست این کار اصلا شدنی باشد.
تاثیر نرخ بهره بر قیمت بیتکوین
به طور ساده گفته می شود کاهش نرخ بهره باعث خروج پول از بانکها و افزایش تورم و افزایش قیمت کالاها از جمله بازار سهام و بیتکوین می شود. به طور خاص در مورد سیاست های پولی و مهمترین آنها یعنی نرخ بهره هم عده ای معتقدند که همبستگی قوی بین دو وجود دارد در حالی که عده ای دیگر معتقدند که رابطه ی معنادار و بلندمدتی را نمی توان بین نرخ بهره و قیمت رمزارزها پیدا کرد و چه نرخ بهره صعودی باشد چه نزولی بیتکوین راه خودش را می رود. بسیاری از مطالعات با نظر دوم موافقند و به این نتیجه رسیده اند که در سطح کلان و در دراز مدت نمی توان بر اساس اخبار کلان اقتصادی در مورد خرید یا نگهداری یا فروش رمزارزها تصمیم گیری کرد. اما در کوتاه مدت چطور؟
عوامل اقتصادی واقعا موثر بر قیمت بیتکوین
اختلاف بین اقتصاددانان همیشه هست اما این به این معنا نیست که هیچ موردی نباشد که بتوان بر سر آن توافق کرد. در بازه های کوتاه مدت می توان از اخبار اقتصادی مختلفی انتظار داشته باشیم که در نوسانات قیمت تاثیر گذار باشند.
به عنوان مثال مهمترین خبری که بر قیمت بیت کوین موثر است اخبار مربوط به رگولیشن یا تنظیم مقررات بیت کوین است. به طوری که روزهایی که اخباری مربوط به تنظیم مقررات بیت کوین منتشر می شود، از ساعاتی قبل به شدت بازار نوسانی می شود و واکنش نشان می دهد. این مسئله طبیعی و مربوط به ذات مقررات گریز و غیرمتمرکز بیت کوین است و بسیاری از فعالان بازار نسبت به هر گونه محدود سازی استفاده از بیت کوین یا آزادسازی و تسهیل مقررات آن مثل قوانین مالیاتی مربوط به دارندگان رمزارزها، حساس هستند.
مسئله ی دیگر اخبار مربوط به امنیت رمزارزهاست. یافته ها نشان می دهد از جمله موثرترین اخبار بازار رمزارزها خبرهای مربوط به هک شدن یک صرافی بزرگ در مقیاس کلان یا خبرهای مشابه است. البته از یاد نبریم که تاثیر این اخبار بسته به بزرگی هک شدن متفاوت و البته معمولا کوتاه مدت است و باعث اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار نوسانات شدید اما مقطعی می شود.
مورد تاثیر گذار دیگر آن چیزی است که اصطلاحا سنتیمنت یا احساسات فعالین بازار نامیده می شود. این فاکتور عموما از طریق بررسی های آماری در شبکه های اجتماعی و جستجوهای اینترنتی قابل اندازه گیری است و هنگامی که احساسات غالب مثبت باشد نوسانات بازار در جهت مثبت افزایش می یابد. احساسات خنثی یا منفی معمولا اثر کمتری در جهش مثبت و منفی قیمتها دارد و عموما بی تاثیر در نظر گرفته می شود.
رکود تورمی چیست؟
زمانی که یک اقتصاد نرخ بیکاری بالا به همراه رکود یا رشد منفی و همچنین افزایش قیمتها را تجربه کند، رکود تورمی اتفاق میافتد. ممکن است به طور جداگانه، راه حلهایی برای مقابله با رکود و تورم وجود داشته باشد. اما پیدا کردن راه حل برای رکود تورمی چالش برانگیز است. از یک طرف، رکود اقتصادی یا رشد منفی با افزایش عرضه پول، و مقرون به صرفهتر کردن وام گرفتن پول برای مشاغل (نرخ بهره پایین) میتواند کنترل شود. پول بیشتر به معنای توسعه بیشتر و نرخ اشتغال بیشتر است که میتواند از رکود جلوگیری کند یا آن را کاهش دهد.
از طرف دیگر، اقتصاددانان و سیاستمداران اغلب سعی میکنند با محدود کردن عرضه پول، اقتصاد را کند کنند تا از تورم رو به رشد جلوگیری کنند. این کار را میتوان با افزایش نرخ بهره انجام داد و وام گرفتن پول را گرانتر کرد. مشاغل و افراد کمتر وام میگیرند و خرج میکنند و در نتیجه کاهش تقاضا، قیمتها دیگر رشد نمیکنند.
زمانی که یک اقتصاد علاوه بر رکود دچار تورم میشود، زندگی بسیار دشوار خواهد شد. بیایید نگاهی دقیقتر به این بیندازیم که رکود تورمی چیست، چه چیزی باعث آن میشود و چه راهحلهایی میتوان برای مقابله یا حل آن پیاده کرد.
رکود تورمی چیست؟
رکود تورمی یک مفهوم کلان اقتصادی است که توسط سیاستمدار بریتانیایی و صدراعظم خزانه، ایین مکلود در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. این اصطلاح ترکیبی از دو واژه “رکود” و “تورم” است که به اقتصادی با رشد کم یا منفی، بیکاری و افزایش قیمت اشاره دارد.
مدیریت رکود تورمی برای یک دولت یا بانک مرکزی دشوار است؛ زیرا راهحلهای اقتصادی سنتی که برای رسیدگی به شرایطهای مختلف به طور جداگانه استفاده میشوند ممکن است شرایط را برای موقعیتهای دیگر را بدتر کند.
تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور، که مستقیماً با نرخ اشتغال در ارتباط است، اغلب برای اندازهگیری رشد اقتصادی استفاده میشود. هنگامی که تولید ناخالص داخلی خوب نیست و تورم در حال افزایش است، رکود تورمی میتواند منجر به یک بحران مالی بزرگتر شود.
مقایسه رکود تورمی با تورم
همانطور که در بالاتر اشاره کردیم، رکود تورمی ترکیبی از تورم به همراه رکود یا رشد منفی است. تورم اصطلاحی است که میتوان آن را به طربق مختلف تعریف کرد؛ اما بیشتر به افزایش قیمت کالاها و خدمات اشاره دارد. تورم ممکن است به عنوان کاهش قدرت خرید یک ارز نیز تعریف شود.
رکود تورمی به چه دلیل اتفاق میافتد؟
رکود تورمی زمانی اتفاق میافتد که همزمان با کند اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار شدن اقتصاد و کاهش کمیت کالاها و خدمات، قدرت پول کاهش مییابد. عواملی که منجر به رکود تورمی میشود بسته به سابقه تاریخی و دیدگاههای مختلف اقتصادی متفاوت است. مدلهای پولگرا، کینزی و کلاسیک جدید از جمله نظریهها و دیدگاههایی هستند که رکود تورمی را به روشهای مختلف توضیح میدهند. بیایید چند نمونه از آنها را بررسی کنیم.
تضاد سیاست پولی و مالی
بانکهای مرکزی مانند فدرال رزرو ایالات متحده، با کنترل عرضه پول بر اقتصاد تأثیر میگذارند. این کنترل به اصطلاح سیاست پولی شناخته میشود. هزینههای دولت و سیاستهای مالیاتی که به عنوان سیاستهای مالی شناخته میشوند نیز تأثیر مستقیمی بر اقتصاد دارند. از سوی دیگر، ترکیب متناقض سیاست مالی و پولی ممکن است منجر به تورم خارج از کنترل و توسعه اقتصادی کند شود. رکود تورمی ممکن است ناشی از ترکیب هر اقداماتی باشد که مخارج مصرفکننده را محدود میکند و در عین حال عرضه پول را افزایش میدهد.
به عنوان مثال، یک دولت ممکن است با افزایش مالیات و جمعیت خود را با درآمد قابل عرضه کمتری مواجه کند. بانک مرکزی ممکن است همزمان با تسهیل کمی (چاپ پول) و کاهش نرخ بهره درگیر باشد. در حالی که بانک مرکزی مقدار پول را افزایش میدهد که به طور کلی منجر به تورم میشود، اقدامات دولت تأثیر منفی بر رشد خواهد داشت.
معرفی ارز فیات
پیش از این، اکثر اقتصادهای بزرگ ارزهای خود را به طلا متصل کرده بودند. اما استاندارد طلا سیستمی بود که پس از جنگ جهانی دوم کاملا کنار گذاشته شد. پایان استاندارد طلا و جایگزینی آن با ارز فیات، هرگونه محدودیت در عرضه پول را لغو کرد. اگرچه این امر ممکن است اداره اقتصاد را برای بانکهای مرکزی آسانتر کند، اما خطر تورم و قیمتهای بالاتر را نیز افزایش میدهد.
افزایش قیمت عرضه
رکود تورمی همچنین میتواند ناشی از افزایش سریع قیمت تولید محصولات و خدمات باشد. این امر به ویژه در مورد انرژی صادق است و به عنوان شوک عرضه نامیده میشود. مصرفکنندگان نیز تحت تأثیر افزایش قیمت انرژی که اغلب با قیمت نفت مرتبط است، قرار میگیرند. در صورتی که هزینه تولید کالاها بیشتر باشد و قیمتها افزایش یابد و مصرفکنندگان به دلیل گرمایش، حمل و نقل و سایر مخارج مرتبط با انرژی درآمد کمتری داشته باشند، احتمال رکود تورمی بیشتر است.
بهترین راه برای مقابله با رکود تورمی چیست؟
پول گرایان
پول گرایان (اقتصاددانانی که معتقدند تنظیم عرضه پول مهمترین عنصر برای کنترل است) ادعا میکنند که مهمترین عامل برای کنترل تورم است. یک پول گرا در این شرایط ابتدا عرضه پول را کاهش میدهد. در نتیجه تقاضا برای محصولات و خدمات کمتر میشود و قیمتها کاهش مییابد. اشکال این است که این رویکرد باعث رشد نمیشود. رشد باید بعداً با ترکیبی از سست بودن سیاست پولی و مالی ایجاد شود.
سیاستهای طرف عرضه
گروه دیگر از افزایش عرضه اقتصادی از طریق کاهش هزینهها و افزایش کارایی حمایت میکند. کنترل قیمت انرژی (در صورت امکان)، طرحهای بهره وری و یارانههای تولید همگی به کاهش هزینهها و تقویت عرضه کلی اقتصاد کمک میکنند. این امر باعث کاهش هزینههای مصرفکننده، افزایش فعالیت اقتصادی و کاهش بیکاری میشود.
راه حل مبتنی بر بازار آزاد
برخی از اقتصاددانان معتقدند که اجازه دادن به بازار آزاد برای مقابله با رکود تورمی بهترین راه حل است. از آنجایی که مشتریان قادر به خرید اقلام نیستند، عرضه و تقاضا در نهایت هزینههای فزاینده را حل خواهند کرد. در نتیجه، تقاضا کاهش مییابد و تورم کاهش مییابد.
بازار آزاد همچنین با تخصیص مؤثر کارگران به کاهش بیکاری کمک خواهد کرد. با این حال، اجرای این استراتژی ممکن است سالها یا دههها طول بکشد و مردم را در شرایط زندگی اسفناکی قرار دهد. همانطور که کینز زمانی گفت:
رکود تورمی چگونه میتواند بر بازار کریپتو تأثیر بگذارد؟
مشخص کردن پیامدهای رکود تورمی بر روی بازار ارزهای دیجیتال کمی چالش برانگیز است. با این حال، اگر فرض کنیم که سایر شرایط بازار ثابت بماند، میتوانیم چند فرض اساسی داشته باشیم.
رشد حداقل یا منفی
اقتصادی که به سختی در حال گسترش یا کاهش است منجر به رکود درآمد یا حتی کاهش میشود. کاربران پول کمتری برای سرمایهگذاری در این شرایط خواهند داشت. از آنجایی که سرمایهگذاران خردهفروش میخواهند برای نیازهای روزمره به پول دسترسی داشته باشند، این ممکن است منجر به کاهش خرید ارزهای دیجیتال و افزایش فروش شود. سرمایهگذاران بزرگ نیز در نتیجه توسعه اقتصادی ضعیف یا منفی، قرار گرفتن در معرض داراییهای با ریسک بالاتر، مانند سهام و ارزهای دیجیتال را کاهش میدهند.
اقدامات دولت برای مقابله با رکود تورمی
معمولاً دولت تلاش میکند ابتدا تورم را مدیریت کند، سپس به حل مشکل رشد و بیکاری رسیدگی کند. تورم ممکن است با کاهش عرضه پول که میتواند به روشهای مختلفی انجام شود کنترل شود؛ یکی از آنها افزایش نرخ بهره است.
وقتی افراد پول خود را در بانکها نگهداری میکنند، نقدینگی کاهش مییابد و وام گرفتن گرانتر میشود. با افزایش نرخ بهره، سرمایهگذاریهای پرریسک و با بازده جذابیت خود را از دست میدهند. در نتیجه، در دورههای افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول، کریپتوها ممکن است با کاهش تقاضا و قیمت مواجه شوند.
هنگامی که تورم تحت کنترل باشد، دولت به دنبال افزایش رشد میرود. اینکار معمولاً از طریق تسهیل کمی و کاهش نرخ بهره انجام میشود. به دلیل افزایش عرضه پول، عواقب آن بر بازارهای رمزنگاری مطمئناً سودمند خواهد بود.
افزایش تورم
به گفته بسیاری از سرمایهگذاران، بیت کوین میتواند یک محافظ در برابر افزایش نرخ تورم باشد. نگه داشتن پول خود در فیات بدون ایجاد سود، ارزش واقعی آن را با افزایش تورم کاهش میدهد. برای جلوگیری از این امر، بسیاری اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار از مردم برای صرفهجویی در قدرت خرید خود و حتی کسب درآمد در دراز مدت به بیت کوین متوسل شدهاند. به دلیل محدودیت عرضه و در دسترس بودن آن، سرمایهگذاران بیت کوین را به عنوان یک ذخیره ارزش قوی میدانند.
این پوشش ریسک برای سرمایهگذارانی که بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال را در طول زمان جمعآوری کردهاند، ممکن است به درستی کار کند. از سوی دیگر، کریپتو بهعنوان یک محافظ تورم ممکن است در بازههای زمانی کوتاهتر، بهویژه در دورههای رکود تورمی، خوب عمل نکند. دلایل دیگری مانند افزایش پیوند بین ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی نیز باید در نظر گرفته شود.
رکود تورمی در بحران نفت ۱۹۷۳
سازمان کشورهای عربی صادرکننده نفت (اوپک) در سال ۱۹۷۳ تحریم نفتی را بر مجموعهای از کشورها اعمال کرد. این تصمیم در واکنش به حمایت جامعه بینالمللی از اسرائیل در طول جنگ یوم کیپور اتخاذ شد. قیمت نفت در نتیجه کاهش شدید عرضه نفت افزایش یافت که منجر به محدودیتهای زنجیره تأمین و هزینههای مصرفکننده بالاتر شد. در نتیجه نرخ تورم به شدت افزایش یافت.
بانکهای مرکزی در کشورهایی مانند ایالات متحده و بریتانیا نرخ بهره را برای تقویت توسعه اخبار نرخ بهره و تاثیر آنها بر بازار اقتصادی کاهش دادند. نرخ بهره پایینتر وام گرفتن پول را آسانتر میکند و مردم را تشویق میکند که به جای پس انداز، پول بیشتری خرج کنند. با این حال، افزایش نرخ بهره و تشویق مشتریان به پسانداز یک تکنیک رایج برای کاهش تورم است.
با توجه به اینکه هزینههای نفت و انرژی بخش عمدهای از درآمدهای کاربران را تشکیل میدهند و کاهش نرخ بهره نتوانسته رشد کافی را تحریک کند، بسیاری از کشورهای غربی شاهد تورم و رکود شدید بودند.
نتیجه گیری
رکود تورمی یک اتفاق نادر برای اقتصاددانان و سیاستگذاران است، زیرا تورم و رشد منفی به ندرت همزمان رخ میدهند. ابزارهای ضد رکود اغلب باعث ایجاد تورم میشوند، در حالی که استراتژیهای ضد تورم میتواند منجر به توسعه اقتصادی کند یا منفی شود. در زمان رکود تورمی، ارزیابی پیشینه اقتصاد کلان و متغیرهای متعدد آن مانند عرضه پول، نرخ بهره، عرضه و تقاضا و نرخ بیکاری بسیار مهم است.
دیدگاه شما