بورس به این زودیها منفی نمیشود
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: مجموعهای از عوامل مانند حمایت دولت، ورود شرکتهای جدید و داراییهای دولت به بورس، اقبال مردم به این بازار نشان میدهد که مسیر معاملات بورس به این زودیها نزولی نمی شود.
محمدرضا سرافراز روز دوشنبه افزود: اگر قرار باشد روند معاملات بورس را با منطقهای بنیادی و عملکرد شرکتها مورد بررسی قرار دهیم باید گفت رشد موجود در بازار بسیار سریعتر از رشدهای انتظاری رخ داده است
وی ادامه داد: فعالان بازار رشد این روزهای بورس را با جریان ورود نقدینگی توجیه میکنند و نمیتوان چندان عوامل بنیادی خاصی را برای رشد اخیر بورس در نظر گرفت.
سرافراز با بیان اینکه جریان ورود نقدینگی به بورس روزانه به یک هزار تا یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان رسیده است، اظهار داشت: با توجه به افزایش تقاضا در بورس زمینه افزایش اقبال فعالان بازار به سمت سرمایهگذاری در این بازار فراهم شده است.
این کارشناس خاطرنشان کرد: رکود موجود در بازارهای موازی با بازار سرمایه، رشد مداوم بورس از سال گذشته تاکنون و نیز رفع انتظارات بورس به لحاظ رشدی باعث ادامه رشد شاخص بورس در این بازار شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه حمایت دولت از بورس باعث اطمینان بیشتر برای سرمایهگذاری در این بازار شده است، افزود: عرضههای اولیه در روزهای اخیر باعث تاثیرگذاری بیشتر بر روند صعودی این بازار شده است و به نظر میرسد دولت قصد دارد برخی از سهمهای متعلق به خود را در قالب صندوقهای ETF وارد بورس کند.
سرافراز اظهار داشت: نظر دولت نسبت به بازار سرمایه به عنوان یک بازار مولد مثبت است که این موضوع باعث تاثیرگذاری بیشتر بر روند صعودی معاملات بورس میشود.
این کارشناس بازار سرمایه پیشبینی خود از روند معاملات بورس را اینگونه بیان کرد: در وضعیت کنونی روند بازار غیرقابل پیشبینی است اما چشم اندازهای موجود از این بازار نشان میدهد عوامل محدود کنندهای برای رشد بازار وجود ندارد اما با توجه به ورود گسترده نقدینگی به این بازار صعود شاخص بورس ادامهدار خواهد بود.
وی با بیان اینکه اکنون در بورس با اقبال سهامداران خرد و صدور چشمگیر کدهای سهامداری همراه هستیم، گفت: ورود عجیب نقدینگی به بازار از جمله مسایلی است که نشان میدهد بازار سرمایه، بازاری قابل اتکا است اما اینکه این رشد تا کجا ادامه دارد و چه زمانی شاخص بورس وارد فاز استراحت و اصلاحی میشود غیرقابل پیشبینی است.
این کارشناس بازار سرمایه به ریسکهای تهدیدکننده معاملات بورس اشاره کرد و افزود: روزانه بین ۸۵ تا ۱۰۰ هزار سهامدارر جدید وارد بورس میشوند، این سرمایهگذاران نیاز به دانش جدید دارند و عدم اطلاعات لازم میتواند به عنوان یکی از ریسکهای بزرگ برای سرمایهگذاران در این بازار تلقی شود و سرمایه آنها را به مخاطره بیندازد.
وی به سازمان بورس که در صدد برنامهریزی های لازم برای آموزش افراد تازه وارد به بورس است، اشاره کرد و گفت: همه نهادهایی که میتوانند مسئولیت آموزش را داشته باشند باید وظیفه خود را در این زمینه به خوبی انجام دهند، به افراد تازه وارد توصیه میشود که به صورت مستقیم وارد سرمایه گذاری در بورس نشوند و از طریق نهادهای مالی سبدگردانها و صندوقهای سرمایه گذاری اقدام به ورود سرمایههای خود در این بازار کنند تا از این طریق ریسک سرمایهگذاری در این بازار کاهش پیدا کند.
سرافراز اظهار داشت: اگر افراد بدون دانش وارد بورس شوند به طور حتم لطمات جبران ناپذیری متوجه سرمایه آنها خواهد شد.ایرنا
مردم بدون دانش وارد بورس نشوند
مدیرعامل بانک صنعت و معدن:
نقدینه -حسین مهری:اقبال عموم مردم به بورس و ورود به بازار سرمایه بیشتر شده و افراد درحال آشنایی بااین بازار هستن وفرهنگ سازی واطلاع رسانی میتواند به این بازار تعمیق دهد و سرمایه ها را بسمت جهش تولید هدایت کند
به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، دکتر مهری درخصوص شرایط این روزهای بازار سرمایه گفت: خوشبختانه ما امسال و سال گذشته شاهد تحولاتی در بازار سرمایه بودیم، هم از جهت کمی و هم از جهت کیفی و هم از جهت تنوع محصول می بینیم که سبدها و محصولات مختلفی تعریف می شود؛ بازار عمق پیدا کرده و تازه به این بازار توجه می شود زیرا می تواند تأمین مالی برای واحد های صنعتی، تولیدی و حتی استارت آپ ها که امید به شرکت های دانش بنیان بسته اند، انجام دهد.
وی افزود: از نظر بنده رشد بازار سرمایه درآینده به صورت قبل نخواهد بود چون در چندماه اخیر جهش بالایی رخ داده و این جهش شاید در آن مقطع لازم بوده ولی از این به بعد رشد شرکتها، رشدهای مقطعی خواهند بود و اغلب سهام ها به تدریج وارد مرحله اصلاح خواهند شد و به سمت واقعی شدن پیش خواهند رفت.
دکتر مهری یادآور شد: شرکت هایی که تا به حال تمایلی برای ورود به بازار سرمایه و بورس نداشتند، در حال حاضر نه تنها علاقه مند شدند بلکه تمایل دارند تا سریع تر بتوانند مراحل را طی کنند و به بازار سرمایه وارد شوند این اتفاق به خودی خود برای کشور اتفاق خوبی است چراکه در اکثر کشورهای توسعه یافته دنیا بازار سرمایه، بازار پر رونقی است و برخی از شرکت های دانش بنیان در همان کشورها ارزش بسیار بالایی در بورس دارند و خوشبختانه ما هم در کشورمان کم کم به این سمت در حال حرکت هستیم و بازار سرمایه محل مناسبی برای تامین سرمایه واحدهای تولیدی خواهد بود.
دکتر مهری درخصوص عملکرد بانک صنعت و معدن نیز افزود: ما سال گذشته وضعیت نسبتاً مناسبی داشتیم و شاخص هایمان در اکثر موارد رشد خوبی کردند و خوشبختانه بالای ۱۰۰ درصد رشد را تجربه کردیم به طور مثال در بحث پرداخت تسهیلات در ۴ ماهه ابتدای سال با وجود اینکه در فروردین و اردیبهشت سال جاری همه جا به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شده بود ولی ما در پرداخت ها ۴۷ درصد رشد داشتیم و سعی کردیم بانک صنعت و معدن تعطیل نباشد و معتقد بودیم که باید در این شرایط حمایت بیشتری از صنعت و معدن کشور داشته باشیم تا با مشکل روبه رو نشوند.
مدیرعامل بانک صنعت و معدن تصریح کرد: از ابتدای سال تمرکزمان در بانک صنعت و معدن بر روی بحث سرمایه در گردش واحدها و تولید محصولات مرتبط با کرونا بود که خوشبختانه ۶۳۰۰ هزار میلیارد ریال در این حوزه پرداخت تسهیلات داشتیم و این نوید را می دهیم که این روند تا پایان سال ادامه خواهد داشت و امیدواریم که بتوانیم حمایت جدی تری در این شرایط سخت داشته باشیم.
وی تأکید کرد: اولویت اول ما در پرداخت ها، تأمین سرمایه در گردش واحدهای صنعتی و معدنی است. دومین اولویتی که ما در سال ۹۹ برای خودمان تعریف کردیم، طرح های نیمه تمامی است که پیشرفت بالای ۸۰ درصد دارند و۷۰ طرح را هدف گذاری کرده ایم تا امسال تأمین اعتبار کرده و حمایت کنیم که به بهره برداری برسند.
وی ادامه داد: بعد از آن طرح های توسعه ای که زنجیره را تکمیل می کند و ارزش افزوده ایجاد می کند در اولویت است و در آخر طرح های صادرات محور و اشتغال زا مطرح هستند. این ها سیاست ها و اولویت هایی است که در بانک صنعت و معدن دنبال می شود و طبیعتاً بانکداری دیجیتال یکی از اهداف استراتژیک و یکی از ابرپروژه های بانک صنعت و معدن است که در این حوزه مفتخر به کسب رتبه دوم در بین سایر بانک ها بودیم.
دکتر مهری همچنین در ادامه این گفتگو درباره عرضه و واگذاری شرکت های زیرمجموعه طبق دستور اخیر رییس جمهور اذعان داشت: یکی از اقداماتی که ما در سال گذشته انجام دادیم واگذاری شرکت های بورسی و غیر بورسی و همچنین اموال و املاک مازاد بانک بود و موفق شدیم از ابتدای سال ۹۸ تاکنون سهام شرکت سیمان مازندران شرکت توسعه صنعت و تجارت و صندوق مالی تکنولوژی را واگذار کنیم و از شرکتهای وابسته نظیر نخ خمین و شرکت لاستیک پارس و کاغذ کارون خارج شویم.
وی عنوان داشت: مجموع فروش اموال و املاک تملیکی بانک از سال ۱۳۹۴ تا پایان سه ماهه اول سال جاری حدود ۴۸۰۰ میلیارد ریال بود که از این میزان بیش از ۳۰۰۰ میلیارد ریال یعنی ۶۳ درصد آن مربوط به ۱۵ ماه منتهی به پایان خرداد ماه سال۹۹ بوده و امیدواریم شتابی که در فروش اموال مازاد از سال گذشته ایجاد شده است در سال جاری نیز ادامه یابد.
دکتر مهری اظهار داشت: در سال گذشته دارایی های بانک را هفت نوبت آگهی کردیم و حجم بالایی از اموال تملیکی را واگذار کردیم امسال هم این روند ادامه دارد و پس از آن شرکتی برای واگذاری نداریم. سیاست های دولت سیاست های درستی است و ما نباید بنگاه داری کنیم و نیز به دنبال این هستیم که از شرکت هایی مانند فولاد بافق و صنایع شیمیایی ایران با نماد شیران و سرمایه گذاری آتیه دماوند با نماد واتی خارج شویم که برای واگذاری آنها چندین بار آگهی شده و واگذار خواهند شد تا این منابع در راستای تقویت قدرت تسهیلات دهی به بخش تولید قرار بگیرند.
دکتر حسین مهری مدیرعامل بانک صنعت و معدن ایجاد صندوق های ETF توسط دولت را کار ارزشمندی دانست و خاطر نشان کرد: مردمی کردن اقتصاد پیرو یکی از سیاست های کلانی بود که مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد مقاومتی ابلاغ کردند و امیدوارم این جریانات تداوم داشته باشد و سهام شرکت های بزرگ به مردم واگذار شود. این صندوق ها اقتصاد کشور را مردمی می کند، تصدی گری دولت را در این اوضاع کاهش می دهد، به بازار سرمایه عمق می بخشد و باعث می شود که مردم مستقیم وارد بورس نشوند و سود خوبی نصیب مردم گردد.
ثروت جدیدی خلق نمیشود
حامد قدوسی، استادیار اقتصاد مالی در انستیتو فناوری استیونس به سیاستمداران هشدار میدهد که «رشد اسمی قیمت سهام را با رشد حقیقی اقتصاد اشتباه نگیرند و تصور نکنند که بهاصطلاح کیک اقتصاد بزرگ شده است». او درباره تشویق مردم به سرمایهگذاری در بورس هم میگوید: «بدترین کاری که دولت میتواند بکند نشان دادن حمایت از بورس و القای این تصور است که دولت همیشه پشت شاخص بورس ایستاده است و مانع از افتادن آن میشود.»
حامد قدوسی، استادیار اقتصاد مالی در انستیتو فناوری استیونس به سیاستمداران هشدار میدهد که «رشد اسمی قیمت سهام را با رشد حقیقی اقتصاد اشتباه نگیرند و تصور نکنند که بهاصطلاح کیک اقتصاد بزرگ شده است». او درباره تشویق مردم به سرمایهگذاری در بورس هم میگوید: «بدترین کاری که دولت میتواند بکند نشان دادن حمایت از بورس و القای این تصور است که دولت همیشه پشت شاخص بورس ایستاده است و مانع از افتادن آن میشود.»
بورس تهران در ماههای اخیر با اقبال بیسابقهای مواجه شده و دولت نیز مرتباً مردم را تشویق میکند که بهجای سرمایهگذاری در بازار ارز یا طلا، پساندازهایشان را به بازار سرمایه وارد کنند. شواهد و آمارها نشان میدهد که با موج بزرگی از سهامدار شدن مردم ایران مواجهیم. به نظر شما آیا این تحول را میتوان بهعنوان یک نقطه عطف در اقتصاد ایران بهحساب آورد؟ مردم بدون دانش وارد بورس نشوند آیا -آنطور که مسوولان بورس میگویند- بازار سرمایه در ایران در حال عمق گرفتن است؟
در عین حال که باید از این فرصت تاریخی برای گسترش بازار سرمایه در ایران استفاده کرد، ولی راستش من اینقدر خوشبین نیستم یا باید بگویم نباید به این چیزی که هست راضی باشیم. در همه جای دنیا بخشی از سبد سرمایهگذاری خانوارها مستقیم یا غیرمستقیم در بورس است. این اتفاق چند نتیجه مثبت دارد: اولاً افراد را به اتفاقات و سیاستهای اقتصادی حساستر میکند چون نتیجه تصمیمات و سیاستها را مستقیماً در ارزش سبد و دارایی خود میبینند. ثانیاً، ریسکهای بخش حقیقی اقتصاد را از طریق مشارکت در بازار مالی بین آحاد جامعه پخش میکند مردم بدون دانش وارد بورس نشوند و بالطبع هم به آنها پاداش بازده بالاتر میدهد و نهایتاً میتواند تامین مالی را برای برخی شرکتها تا حدی آسانتر کند. ولی نکته اساسی این است که بین مشارکت و سرمایهگذاری افراد عادی در بازار مالی و «بورسبازی» آنان تفاوت بگذاریم. روند عمومی دنیا این بود که افراد بهجای سرمایهگذاری مستقیم، از طریق نهادهای واسطهای مثل صندوقهای مبادلهشده (ETF)، صندوقهای شاخصی (Index Funds)، یا صندوقهای مشترک (Mutual Funds) و امثال آن وارد بازار سهام شوند و خودشان مستقیماً وارد مدیریت سبد سرمایهگذاری و بدتر از آن تلاش برای بازده مازاد در بورس نشوند.
فراموش نکنیم که مبادلات سوداگرانه در بازار ثانویه بهاصطلاح یک بازار با جمع صفر است، مردم بدون دانش وارد بورس نشوند یعنی پس از کسر بازده کل بازار -که از عملکرد بخش حقیقی اقتصاد یعنی جریان نقدی شرکتها میآید- دیگر مازاد اضافهای در بازار نیست. در چنین بازاری امکان ندارد که «همه» بتوانند سود مازاد و فراتر از سود عادی و متوسط بازار بگیرند، چون سود مازاد یک عده به معنی سود کمتر عده دیگری است. در نتیجه بورسبازی افراد عادی جمعیت کشور فقط هدر دادن وقت و انرژی و سرمایه انسانی در این بازار خواهد بود.
پس جمعبندی من این است که گسترش مشارکت مردم در بازار مالی مفید ولی تشویق افراد عادی به خریدوفروش فعالانه و مدیریت سبد دارایی و بورسبازی کار اشتباهی است و تجربه دنیا هم نشان داده که راهش این نیست. جالب است دقت کنیم که مطالعات نشان میدهد اکثریت مطلق معاملهگران خرد پس از یک دورهای و با زیان از بازار خارج میشوند!
در سالهای اخیر و طی رفتارهایی ادواری، صاحبان سرمایه در ایران هر چند وقت یکبار به یکی از بازارهای دارایی هجوم بردهاند. گویی همواره در جستوجوی یافتن پناهگاهی تازه برای محافظت از سرمایه خود در برابر تهدیدهای تورمی و بیارزش شدن پول ملی بودهاند. کدام تحولات و سیاستهای اقتصادی به شکلگیری این موجهای ادواری کمک کرده است؟
چند عامل. اولی رشد شدید نقدینگی، شوکهای بازار نفت خام و شوکهای تحریم و بهتبع آنها ترس از تورمهای بالا و جهش نرخ ارز است که باعث مردم بدون دانش وارد بورس نشوند میشود ارزش پساندازهای بدون ریسک (مثل حسابهای پسانداز) در طول زمان با خطر مواجه شود. ثانیاً، مساله کمبود دارایی یا Asset Shortage که باعث میشود افراد نتوانند بدون وارد شدن در مسابقه سرمایهگذاری، با سهولت و با هزینه کم بخشی از پسانداز خود را مستقیماً در ابزارهای مالی سرمایهگذاری کنند که آنها را در مقابل تورم پوشش میدهد. مثلاً ما اگر اوراق متصل به تورم (Inflation-linked Bonds) بهصورت فعال داشته باشیم، افراد میتوانند مستقیماً این اوراق را بخرند و مطمئن باشند که مستقل از اینکه نرخ تورم چقدر است، سال آینده ارزش اسمی پول آنها حداقل بهاندازه تورم و اندکی بیش از آن رشد کرده است. در غیاب ابزارهای گسترده و آسان، مردم مجبورند که با تلاش زیاد به دنبال معدود فرصتهایی بگردند که به نظر آنها فرصتهای جذاب سرمایهگذاری هستند. عامل سوم هم ناکارایی بازارهای مالی و مقرراتگذاریهای اشتباه است که فرصتهای آربیتراژ یا کسب سود ناگهانی میدهد و افراد را وسوسه میکند که در این بازارها وارد شوند. مثلاً برای سالها شکلهایی از پیشفروش سکه چنین فرصتی را میداد یا زمانی پیشفروش خودرو حاوی سود بالایی بود. در یک محیط رقابتی و باز، اصولاً چنین فرصتهایی شکل نمیگیرد که مردم را هم تشویق به ورود به این مسابقهها کند.
کمی هم از زاویه مردمی که میخواهند ارزش پول و سرمایهشان را حفظ کنند، به ماجرا نگاه کنیم. به هر حال در اقتصادی که نه امکان ایجاد و توسعه کسبوکارهای خرد بهسادگی فراهم است، نه میتوان پول را در بانک سپردهگذاری کرد و بهره بانکی معقولی دریافت کرد؛ و حفظ ارزش پول در بازارهای موازی مثل ارز هم در یکی دو سال اخیر با دشواریهای زیاد و مانعتراشیهای امنیتی مواجه شده، چه گزینه واقعبینانه دیگری برای حفظ ارزش پول وجود دارد؟ به این مردم چه توصیهای میتوان کرد؟
بسیار سوال خوبی است. در واقع در این بحث هیچ ایرادی در سطح خرد و فردی به مردم وارد نیست، چون همانطور که گفتید متاسفانه با بسته شدن راه سرمایهگذاری مولد در خیلی حوزهها و نگرانی از تورم بالا، مردم مجبورند که به دنبال راهی برای حفظ ارزش داراییشان باشند و نگرانیشان کاملاً قابل درک و فهم است. منتها وظیفه ما هم این است که تذکر بدهیم که در یک بازار محدود و با جمع ثابت، همه افراد جامعه نمیتوانند این کار را بکنند، مگر اینکه بازار اینقدر وسیع و در دسترس شود که همه افراد بتوانند بخشی از پساندازشان را در آن سرمایهگذاری کنند (همان کاری که در دنیا اتفاق افتاده است). پس اگر میخواهیم به مردم کمک کنیم، باید قوانین را اصلاح کنیم که عرضه سهام در بازار اولیه خیلی گستردهتر از الان باشد و داراییهای موجود بتواند پاسخ تقاضای سرمایهگذاری ریسکی جامعه را بدهد. در این بحث، توجه به تفاوت بازده فعال (Active) و منفعل (Passive) خیلی مهم میشود. موضعی که من از آن دفاع میکنم، سهیم کردن اکثریت جامعه در سرمایهگذاری «منفعل و بلندمدت» در بازار دارایی است. این روش نهتنها پسانداز آنها را در طول زمان رشد میدهد و تا حد خوبی در مقابل تورم و شوکهای ارزی محافظت میکند، بلکه خودشان را هم درگیر رقابتها و استرسهای بیهوده نمیکند. سرمایهگذاری فعال (مثلاً چیزی که نوسانگیری نامیده میشود) ممکن است یک عده خیلی معدودی - خصوصاً مدیران صندوقها- را پولدار کند ولی در کلان کارکردی ندارد چون به لحاظ ریاضی و اقتصادی هیچ راهی وجود ندارد که «همه از میانگین عملکرد کل بازار بالاتر باشند». به این خاطر نباید دچار مغلطه تعمیم خرد به کلان شد و سودهای ناشی از مدیریت فعال را به کل جامعه تعمیم داد و این توهم را ایجاد کرد که همه میتوانند اینقدر سود کنند.
ثروتمند شدن در ایران طی سالهای اخیر یا از طریق بهرهمندی از رانت ممکن شده یا از طریق سوار شدن بر امواج تورم. احساس برنده بودنی که افراد از این سواری تورمی به دست میآورند البته قابل توجه است، اما واقعیت این است که در این مسیر خلق ثروت واقعی رخ نمیدهد. کسانی (از جمله شما) تاکید دارند که رشد و افزایش عمق بازار سهام کمکی به تامین مالی تولید نمیکند. با توجه به نامساعد بودن پیشبینی محیط کسبوکار ایران و رکود حاکم بر بخش تولید، آیا این جابهجایی عظیم سرمایه در اقتصاد ایران میتواند به تضعیف بیشتر بخش مولد اقتصاد بینجامد؟
بله، بنده همواره بر چند واقعیت ساده تاکید کردهام هر چند شنیدن آنها برای عدهای خوشایند نیست. واقعیت اول این است که بازار سهام چه در ایران و چه در کشورهای دیگر نقش بسیار اندکی در تامین مالی بنگاهها دارد. عمده تامین مالی بنگاهها از مسیر بازار بدهی (در کشورهای بازارمحور) یا نظام بانکی (در کشورهای بانکمحور) است. به نظرم این یک خطای کلیدی در ذهنیت سیاستمداران ما بوده که عبارت «بازارمحور» را با «بازار سهام» خلط کردهاند. در حالی که حتی در کشورهای بهاصطلاح بازارمحور (مثل آمریکا)، مسیر مردم بدون دانش وارد بورس نشوند اصلی تامین مالی بنگاهها بازار بدهی و اوراق قرضه است و نقش بازار سهام برای تامین مالی بسیار اندک است. در واقع باید تاکید کنیم که «بازار سرمایه» خیلی اعمتر از «بازار سهام» است و متاسفانه بخش خیلی مهم «بازار بدهی» آن در کشور ما تقریباً مفقود و بسیار کوچک است.
نکته دوم که قبلاً هم اشاره کردم، ماهیت جمع صفر مبادلات در بازار ثانویه است که در آن بهواسطه مبادلات مازاد یا ثروت جدید چندانی خلق نمیشود و هرچه هست، مازادی است که در بخش حقیقی تولید شده و از طریق سود سهام یا افزایش قیمت سهام به سهامداران میرسد و در کل بازار توزیع میشود. متاسفانه چند عامل مثل انتظارات تورمی بالا، برخی پدیدههای مالیه رفتاری و نیز اطلاعات نامتقارن و تاثیر آن روی قیمتگذاری سهام، گاهی باعث رشد قیمت اسمی سهام میشود و به اشتباه افراد را به این جمعبندی میرساند که انگار در داخل بورس ثروت جدیدی خلق شده است. در حالی که بازار ثانویه بورس خودش منبع خلق ثروت نیست و صرفاً آیینهای است که ارزش بخش حقیقی را منعکس میکند (ضمناً اشاره کنیم که به خاطر مقررات محدودکننده قانون تجارت ایران، حتی بازار اولیه هم -برخلاف تصور عدهای- چندان منبع تامین مالی برای شرکتها نیست). اینها هشدارهای مهمی است که باید به سیاستمداران داد که رشد اسمی قیمت سهام را با رشد حقیقی اقتصاد اشتباه نگیرند و تصور نکنند که بهاصطلاح کیک اقتصاد بزرگ شده است.
دولتمردان در تشویقهایی که برای دعوت مردم به سرمایهگذاری در بورس انجام میدهند روی این تاکید میکنند که میخواهند مردم را از منافع بازار سهام برخوردار کنند، اما غالباً از ریسک موجود در این بازار حرفی نمیزنند. به نظر میرسد برای بسیاری از سرمایهگذاران خرد، ورود به این بازار نوعی بختآزمایی تضمینشده (از سوی دولت) به حساب میآید. با توجه به اینکه در میانمدت یا بلندمدت این ریسک قطعاً خود را در بازار نشان خواهد داد؛ تبعات سرخوردگی ناشی از متضرر شدن در برابر این ریسک را چه میدانید؟
نکته خیلی مهمی است. ما همیشه بحث اقتصاد مالی را با تاکید بر این نکته آغاز میکنیم که بازده بالا میوه پذیرفتن ریسک بالاست وگرنه در غیاب ریسک، بازده حقیقی تعادلی بازار بسیار اندک -و در روزگار فعلی نزدیک به صفر- خواهد بود. این هشدار را باید به مردم داد که سرمایهگذاری در بورس همه جای دنیا بسیار پرریسک است و هیچ تضمینی نیست که دارایی آنها یکشبه با افت شدید مواجه نشود. بدترین کاری هم که دولت میتواند بکند نشان دادن حمایت از بورس و القای این تصور است که دولت همیشه پشت شاخص بورس ایستاده است و مانع از افتادن آن میشود. افت و خیز شاخص بورس امری طبیعی است چون این شاخص چشمانداز آینده اقتصاد را منعکس میکند و مرتب با رسیدن اخبار و اطلاعات جدید خودش را بهروز میکند. باید دقت کرد که تجربه منفی که در موسسات مالی-اعتباری رخ داد دوباره تکرار نشود وگرنه هزینه ثروتمند شدن یک عده از جیب آحاد جامعه - خصوصاً اقشار محروم که به این بازارها دسترسی ندارند- داده خواهد شد.
شما از توصیف «بورسبازی» استفاده و تاکید کردید که تشویق افراد عادی به خرید و فروش و مدیریت سبد سرمایه کار اشتباهی است. اما این دقیقاً اتفاقی است که در بازار سرمایه ایران در حال رخ دادن است. دوستی نقل میکرد که در زمان مراجعه به پزشک، هنگامی که در حال شرح وضعیت بیماری خود بوده، پزشک بهجای گوش دادن به شرح حال او، همزمان از طریق اینترنت مشغول بررسی و خرید و فروش سهام بوده است. از اینگونه تجربهها در مشاغل دیگر هم مشاهده شده و حتی کسانی از شغل روزمره خود استعفا کرده یا ابزار کارشان را فروختهاند تا «وارد بورس شوند». خوب است کمی بیشتر در این باره صحبت کنیم که چرا ورود افراد عادی به خرید و فروش سهام اشتباه است و چه تبعاتی خواهد داشت؟
شما با همین داستانی که تعریف کردید لب مطلبی را که میخواستم بگویم بهخوبی بیان کردید. از همین مثال برای تبیین آن چیزی که در اقتصاد به آن «رقابت بیحاصل» (Wasteful Competition) میگوییم، استفاده میکنیم. برخلاف رقابتهای کلاسیک (مثلاً بهبود کیفیت یا کاهش قیمت)، ما نوعی از رقابت بر سر تقسیم منابع ثابت را داریم که در ادبیات انتخاب عمومی در مورد آن مفصل بحث شده است. در این رقابتها انرژی و تخصص و وقت افراد بهجای اینکه صرف کار اصلی خودشان و خلق مازاد جدید برای جامعه باشد، صرف درگیر شدن در رقابت برای گرفتن سهم بزرگتری از یک کیک با اندازه ثابت است. در نتیجه تلاش هر نفر، نتیجه تلاش فرد دیگر را خنثی میکند و در کلان قضیه جامعه نهتنها فایدهای از این تلاشها نمیبرد، بلکه بخشی از بهرهوری حقیقی منابع انسانی و فنیاش را هم از دست میدهد.
حالا این جنبه کلان قضیه بود ولی قضیه کلی جنبه روانی هم دارد. بازار دارایی -بنا به ماهیتش- بسیار پرتلاطم است چون مرتب دارد آخرین اطلاعات را پردازش و در قیمتها منعکس میکند. درگیر شدن افراد در نوسانات روزمره قیمت سهام، میزان زیادی استرس اضافه به زندگی آنان وارد میکند. در حالی که کسی که مثلاً سهامش را از طریق یک صندوق و بهصورت بلندمدت و حرفهای مدیریت میکند، فقط نتیجه عملکرد صندوق را هر از چندی (مثلاً در پایان سال) بررسی میکند و خودش را در معرض ریسک دائمی قرار نمیدهد. نکته نهایی هم اینکه مدیریت درست ریسکهای بازار سهام نیازمند دانش تخصصی، دسترسی به دادههای کافی و نیز امکان بهرهگیری از برخی ابزارهای مالی است که لزوماً در دسترس افراد عادی نیست. در نتیجه مدیریت شخصی پورتفولیو ممکن است باعث تخصیصهای ناکارا و تحمیل ریسکهای اضافه به افراد شود.
با این مقدمات است که من مشارکت افراد را از طریق نهادهای واسط مالی - و نه فعالیت مستقیم در بازار سهام- توصیه میکنم.
همانطور که اشاره کردید، تجربه پرهزینه موسسات مالی-اعتباری غیرمجاز که با تحمیل تورم به کل جامعه بهویژه دهکهای کمدرآمد به پایان رسید، پیش چشم ماست. پیشتر هم کسانی درباره احتمال تکرار این تجربه در بورس هشدار دادهاند. به نظر شما چه شباهتهایی میان این دو تجربه وجود دارد؟
اصل شباهتشان این است که واقعیت «بده-بستان بین ریسک و بازده» را برای جامعه پنهان میکند و مردم تصور میکنند که به حمایت دولت میتوانند سودهای بالا به دست بیاورند بدون اینکه در زیان و شکست آن شریک باشند! این پدیده اگر جا بیفتد بسیار خطرناک و پرهزینه است. افراد را به سودهای بالای بدون زحمت -ولی در واقعیت از جیب اقشار ضعیف- عادت میدهد و دولت را هم بهجای تمرکز روی کار و وظیفه اصلی خودش، تبدیل به نگهبان داراییهای ریسکی بقیه میکند و البته میدانیم که دولت این هزینهها را از جیب خودش نمیدهد بلکه نهایتاً از جیب جامعه پرداخت میکند.
حالا اگر این واقعیات را نگوییم، مردم (خصوصاً اقشار ضعیف و کمدرآمد) ممکن است اندک پسانداز و دارایی خود را وارد بورس کنند بدون اینکه توجه کنند که ممکن است بخش مهمی از آن را از دست بدهند. این اتفاق -متاسفانه- برای خانوارها میتواند خیلی پرهزینه باشد. مثلاً باعث شود که خودرو یا طلا یا حتی سرپناه خود را بفروشند و راهی بازار سهام کنند و در صورت افت قیمت، همان پسانداز مطمئن خودشان را که از قبل آن مطلوبیت مصرفی هم دریافت میکردند از دست بدهند.
آشنایی مردم با بازار بورس موجب هدایت سرمایه ها به سمت جهش تولید
حسین مهری:اقبال عموم مردم به بورس و ورود به بازار سرمایه بیشتر شده و افراد درحال آشنایی بااین بازار هستن وفرهنگ سازی واطلاع رسانی میتواند به این بازار تعمیق دهد و سرمایه ها را بسمت جهش تولید هدایت کند
به گزارش ایبِنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بانک صنعت و معدن، دکتر مهری درخصوص شرایط این روزهای بازار سرمایه گفت: خوشبختانه ما امسال و سال گذشته شاهد تحولاتی در بازار سرمایه بودیم، هم از جهت کمی و هم از جهت کیفی و هم از جهت تنوع محصول می بینیم که سبدها و محصولات مختلفی تعریف می شود؛ بازار عمق پیدا کرده و تازه به این بازار توجه می شود زیرا می تواند تأمین مالی برای واحد های صنعتی، تولیدی و حتی استارت آپ ها که امید به شرکت های دانش بنیان بسته اند، انجام دهد.
وی افزود: از نظر بنده رشد بازار سرمایه درآینده به صورت قبل نخواهد بود چون در چندماه اخیر جهش بالایی رخ داده و این جهش شاید در آن مقطع لازم بوده ولی از این به بعد رشد شرکتها، رشدهای مقطعی خواهند بود و اغلب سهام ها به تدریج وارد مرحله اصلاح خواهند شد و به سمت واقعی شدن پیش خواهند رفت.
دکتر مهری یادآور شد: شرکت هایی که تا به حال تمایلی برای ورود به بازار سرمایه و بورس نداشتند، در حال حاضر نه تنها علاقه مند شدند بلکه تمایل دارند تا سریع تر بتوانند مراحل را طی کنند و به بازار سرمایه وارد شوند این اتفاق به خودی خود برای کشور اتفاق خوبی است چراکه در اکثر کشورهای توسعه یافته دنیا بازار سرمایه، بازار پر رونقی است و برخی از شرکت های دانش بنیان در همان کشورها ارزش بسیار بالایی در بورس دارند و خوشبختانه ما هم در کشورمان کم کم به این سمت در حال حرکت هستیم و بازار سرمایه محل مناسبی برای تامین سرمایه واحدهای تولیدی خواهد بود.
دکتر مهری درخصوص عملکرد بانک صنعت و معدن نیز افزود: ما سال گذشته وضعیت نسبتاً مناسبی داشتیم و شاخص هایمان در اکثر موارد رشد خوبی کردند و خوشبختانه بالای ۱۰۰ درصد رشد را تجربه کردیم به طور مثال در بحث پرداخت تسهیلات در ۴ ماهه ابتدای سال با وجود اینکه در فروردین و اردیبهشت سال جاری همه جا به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شده بود ولی ما در پرداخت ها ۴۷ درصد رشد داشتیم و سعی کردیم بانک صنعت و معدن تعطیل نباشد و معتقد بودیم که باید در این شرایط حمایت بیشتری از صنعت و معدن کشور داشته باشیم تا با مشکل روبه رو نشوند.
مدیرعامل بانک صنعت و معدن تصریح کرد: از ابتدای سال تمرکزمان در بانک صنعت و معدن بر روی بحث سرمایه در گردش واحدها و تولید محصولات مرتبط با کرونا بود که خوشبختانه ۶۳۰۰ هزار میلیارد ریال در این حوزه پرداخت تسهیلات داشتیم و این نوید را می دهیم که این روند تا پایان سال ادامه خواهد داشت و امیدواریم که بتوانیم حمایت جدی تری در این شرایط سخت داشته باشیم.
وی تأکید کرد: اولویت اول ما در پرداخت ها، تأمین سرمایه در گردش واحدهای صنعتی و معدنی است. دومین اولویتی که ما در سال ۹۹ برای خودمان تعریف کردیم، طرح های نیمه تمامی است که پیشرفت بالای ۸۰ درصد دارند و۷۰ طرح را هدف گذاری کرده ایم تا امسال تأمین اعتبار مردم بدون دانش وارد بورس نشوند کرده و حمایت کنیم که به بهره برداری برسند.
وی ادامه داد: بعد از آن طرح های توسعه ای که زنجیره را تکمیل می کند و ارزش افزوده ایجاد می کند در اولویت است و در آخر طرح های صادرات محور و اشتغال زا مطرح هستند. این ها سیاست ها و اولویت هایی است که در بانک صنعت و معدن دنبال می شود و طبیعتاً بانکداری دیجیتال یکی از اهداف استراتژیک و یکی از ابرپروژه های بانک صنعت و معدن است که در این حوزه مفتخر به کسب رتبه دوم در بین سایر بانک ها بودیم.
دکتر مهری همچنین در ادامه این گفتگو درباره عرضه و واگذاری شرکت های زیرمجموعه طبق دستور اخیر رییس جمهور اذعان داشت: یکی از اقداماتی که ما در سال گذشته انجام دادیم واگذاری شرکت های بورسی و غیر بورسی و همچنین اموال و املاک مازاد بانک بود و موفق شدیم از ابتدای سال ۹۸ تاکنون سهام شرکت سیمان مازندران شرکت توسعه صنعت و تجارت و صندوق مالی تکنولوژی را واگذار کنیم و از شرکتهای وابسته نظیر نخ خمین و شرکت لاستیک پارس و کاغذ کارون خارج شویم.
وی عنوان داشت: مجموع فروش اموال و املاک تملیکی بانک از سال ۱۳۹۴ تا پایان سه ماهه اول سال جاری حدود ۴۸۰۰ میلیارد ریال بود که از این میزان بیش از ۳۰۰۰ میلیارد ریال یعنی ۶۳ درصد آن مربوط به ۱۵ ماه منتهی به پایان خرداد ماه سال۹۹ بوده و امیدواریم شتابی که در فروش اموال مازاد از سال گذشته ایجاد شده است در سال جاری نیز ادامه یابد.
دکتر مهری اظهار داشت: در سال گذشته دارایی های بانک را هفت نوبت آگهی کردیم و حجم بالایی از اموال تملیکی را واگذار کردیم امسال هم این روند ادامه دارد و پس از آن شرکتی برای واگذاری نداریم. سیاست های دولت سیاست های درستی است و ما نباید بنگاه داری کنیم و نیز به دنبال این هستیم که از شرکت هایی مانند فولاد بافق و صنایع شیمیایی ایران با نماد شیران و سرمایه گذاری آتیه دماوند با نماد واتی خارج شویم که برای واگذاری آنها چندین بار آگهی شده و واگذار خواهند شد تا این منابع در راستای تقویت قدرت تسهیلات دهی به بخش تولید قرار بگیرند.
دکتر حسین مهری مدیرعامل بانک صنعت و معدن ایجاد صندوق های ETF توسط دولت را کار ارزشمندی دانست و خاطر نشان کرد: مردمی کردن اقتصاد پیرو یکی از سیاست های کلانی بود که مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد مقاومتی ابلاغ کردند و امیدوارم این جریانات تداوم داشته باشد و سهام شرکت های بزرگ به مردم واگذار شود. این صندوق ها اقتصاد کشور را مردمی می کند، تصدی گری دولت را در این اوضاع کاهش می دهد، به بازار سرمایه عمق می بخشد و باعث می شود که مردم مستقیم وارد بورس نشوند و سود خوبی نصیب مردم گردد.
نوسان بازار سهام طبیعی است | سهامدار باید مسئولیت سود و زیانش را بپذیرد
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با اشاره به اینکه نوسان ذات بازار سهام است، گفت: فردی که وارد این بازار میشود باید مسئولیت ضرر و زیان را بپذیرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا حسن قالیباف اصل درباره شرایط بازار بورس و امکان تداوم روند رو به رشد آن گفت: از آنجایی که قیمت سهام یک شرکت تابع عومل مختلفی مانند شرایط داخلی شرکت، وضعیت صنعت، اقتصاد و… است، افراد باید پیش از ورود به بازار سرمایه و خرید و فروش سهام آموزشهای لازم را ببینند.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با بیان اینکه سرمایه گذاران باید در دوره های آموزشی برگزار شده در بازار سرمایه و بورس شرکت کرده و از پندهای آموزشی ارائه شده در صداوسیما برای خرید و فروش سهام استفاده کنند، افزود: فایل های آموزشی بسیاری در سایت های مختلف موجود است که مردم می توانند از آن استفاده کنند.
قالیباف با بیان اینکه سرمایهگذار مسئول سود و زیان در بازار سرمایه و بورس است، اظهار کرد: مردم باید آگاهانه وارد بورس شده و مطالعه داشته باشد در غیر این صورت به مشاوران دارای مجوز، صندوق سرمایه گذاری، شرکتهای سبد گردان و … مراجعه کرده و سرمایه گذاری غیرمستقیم انجام دهند.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با بیان اینکه هیچ فردی نمی تواند پیش بینی دقیقی از رشد یا سقوط سهام در بازار سرمایه و بورس داشته باشد، اضافه کرد: نوسان ذات بازار است و فردی که وارد آن می شود باید مسئولیت ضرر و زیان را بپذیرد.
وی گفت: با وجود این که بازار سرمایه جزو بازارهای پیچیده است، برخی میپندارند فقط با دریافت کد بورسی، می توانند به راحتی در این بازار خرید و فروش کنند. از آنجایی که افرادی که در این بازار مشغول هستند، زیرک و باهوش هستند بنابراین اگر فردی بدون اطلاعات دقیق وارد آن شود، دچار ضرر و زیان می شود.
قالیباف با بیان اینکه مردم نباید پول موردنیاز برای نیازهای اساسی مانند خرید خودرو، مسکن و کسب و کار را وارد بازار سرمایه و بورس کنند، تصریح کرد: مردم میتوانند پولی که در بانک پس انداز کرده و به آن نیاز ندارند و مازاد بر نیاز است را وارد بازار سرمایه کنند تا دچار استرس و خسران نشوند.
دیدگاه شما