اصول پایه طراحی استراتژی معامله در بازار فارکس
مجله افیکس کار: یکی از مهم ترین موضوعات در زمینه تجارت موفق در بازار فارکس، داشتن یک استراتژی معامله می باشد. در اینترنت، شما می توانید استراتژی های زیادی مانند فیبوناچی، بریک آوت و غیره را ببینید. اما نمی توانید در بازار فارکس با این استراتژی ها پول کسب کنید. برای داشتن بهترین استراتژی تجاری، باید روحیه، اهداف، برنامه و رویای خود را در نظر بگیریم.
بعد از تعیین اهداف خود در بازار فارکس، گام بعدی درک این مساله است که هیچ قانون و استراتژی ثابتی در بازار فارکس وجود ندارد. همه چیز متغیر است، همه چیز در حال حرکت است، هیچ معجزه یا استراتژی وجود ندارد که بتواند به شما کمک کند یک میلیونر بشوید.
بازار فارکس یک بازار با بیش از ۵ تریلیون دلار حجم روزانه است. ما باید مانند یک متخصص در این بازار رفتار کنیم و مهارت ها و استراتژی خود را برای تجارت فارکس بهبود بخشیم.
بهترین شاخص تحلیل تکنیکال برای استراتژی شما
تحلیل تکنیکال فارکس پر از شاخص ها، الگو ها و دیگر ابزار های مفید برای تحلیل بازار فارکس می باشد. بهترین راه برای استفاده از تحلیل تکنیکال یافتن روندها است. بدون روند، ما نمی توانیم هیچ کاری انجام دهیم، باید روند را مشخص کنیم. روند صعودی، روند نزولی، محدوده. مفید ترین استراتژی تجاری استراتژی روند است.
شما یک روند صعودی را در یک دارایی پیدا می کنید. آن را می خرید و سود زیادی بهتان می دهد. بعد این روند رو به کاهش است. شما یک دارایی دارای روند نزولی را پیدا می کنید. آن را می فروشید و مثل یک گنج می شود.
چگونه روند ها را پیدا کنیم؟ رایج ترین شاخص ها برای یافتن روند ها میانگین متحرک است. میانگین متحرک 50 و 100 روزه به طور متوسط توسط بهترین معامله گران حرفهای مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر میانگین متحرک، شما می توانید از شاخص الیگیتور، نوارهای بولینگر ، ایچیموکو و … استفاده کنید.
بیایید درباره مراحل طراحی استراتژی معامله در فارکس اطلاعات کسب کنیم:
اول: الگوهای بازار را تشخیص دهید
هر بار که به چارت یا نمودار قیمتی بازار نگاه میکنیم، میتوانیم سناریوها و الگوهای مختلف بازار را تشخیص دهیم. مهم نیست که کدام تایم فریم باشد، تمامی بازارها رفتارهای مشابهی را در طول زمان به نمایش میگذارند.
برای مثال بازار وارد فاز کف یا اوج سازی میشود و در یک محدودهای نوسان میکند. سپس از این محدوده خارج میشود و اصطلاحاً شکست روی میدهد. سپس بازار در قالب پولبک به سطح شکسته شده برخورد میکند و سیگنال ورود به معامله صادر میشود.
شاید تصور کنید که این صرفاً یک تئوری است. اما در واقعیت هم همین اتفاق میافتد. کافی است یک نمودار یا چارتی را باز کنید و از دید تکنیکال به آن نگاه کنید. خیلی زود متوجه خواهید شد که تمام مراحل و الگوهای بازار را میتوانید تشخیص دهید.
الگوی اصلی بازار
روند: ابتدا روند بازار نزولی است. یعنی قیمت به تدریج پایین می آید.
فاز خنثی/ تجمع (Accumulation): در این قسمت روند اصلی بازار متوقف و بازار وارد دامنه محدود نوسانی شده است. در این مرحله به قطعیت نمی توان گفت که روند اصلی بازار به پایان رسیده است. معمولا در این مرحله فروشندگان توان پایین کشیدن بازار را ندارند و در عین حال بسیاری از فروشندگان در حال تثبیت سود و خروج هستند. همزمان با خروج فروشندگان هم خریداران در حال ورود به بازار هستند و اصطلاحا خریداران در حال تجمع در بازار هستند.
شکست جعلی: این مرحله یک شکست جعلی را نشان می دهد. بدین ترتیب در نمودار فوق، در انتهای روند نزولی، بازار وارد فاز خنثی شده و سپس یک شکست جعلی روی داده است. از این رو می توان گفت که روند نزولی به پایان رسیده است.
شروع روند جدید: بازار بعد از ثبت شکست جعلی به درون فاز خنثی بازگشته است. در ادامه قیمت سقف فاز خنثی را شکسته و روند صعودی جدید به راه انداخته است.
فاز خنثی/توزیع (Distribution): طبق تصویر بالا، سرعت روند صعودی کاهش یافته و در ادامه بازار وارد فاز خنثی شده است. در این مرحله، خریدارانی که در طول روند صعودی وارد بازار شده بودند، از بازار خارج می شوند و بازار آماده روند جدید می شوند.
شکست جعلی: در این مرحله نیز، بازار به بالای سقف فاز خنثی عبور می کند و یک شکست جعلی دیگر یا اوج قیمتی جدید ثبت می کند. در ادامه بازار به فاز خنثی باز می گردد و بعد از شکست کف فاز خنثی حرکت نزولی به راه می اندازد.
دوم: ابزار و اندیکاتور مناسب برای تشخیص الگوی بازار
الگوی بازار | ابزار و اندیکاتور مناسب |
کف سازی و اوج سازی (فاز خنثی) | حمایت/مقاومت و اسیلاتورها |
شکست | حمایت/مقاومت ، اندیکاتورهای مومنتومی |
پولبک | حمایت/مقاومت ،میانگین متحرک،خطوط روند |
شروع روند | اندیکاتورهای مومنتومی،میانگین متحرک،خطوط روند |
فاز خنثی یا بدون روند | حمایت/مقاومت ، اسیلاتورها،خطوط روند |
پایان روند | اندیکاتورهای مومنتومی،میانگین متحرک،خطوط روند |
اوج یا کف بازار | اسیلاتورها،خطوط روند،الگوهای نموداری |
بازگشت یا تغییر روند | حمایت/مقاومت،میانگین متحرک،خطوط روند |
اشتباه رایج تریدرهای تازه کار:
یکی از اشتباهات بزرگ معامله گران تازهکار این است که یک یا چند اندیکاتور تکنیکال را انتخاب میکنند و در تمامی چارتها از آن استفاده میکنند و هیچ توجهی هم به فاز یا چرخهای که بازار در آن قرار دارد، نمیکنند. شما باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنید که کار با آنها را به خوبی بلد هستید و میدانید که برای کدام چرخه بازار مناسب هستند.
به طور مثال، اندیکاتور میانگین متحرک بهترین اندیکاتور برای دورههای روند دار بازار است و اگر بازار بدون روند باشد یا وارد فاز خنثی شود، اندیکاتور میانگین متحرک هم کارایی خود را از دست خواهد داد.
در واقع اندیکاتورهای مومنتومی تنها در دورههایی که بازار روند دارد به کار میآیند. پس اگر بازار در فاز اصلاح یا پولبک باشد، اندیکاتور میانگین متحرک هم ارزیابی غلطی از بازار ارائه خواهد کرد.
بر همین اساس باید در انتخاب ابزار و اندیکاتور سعی کنید اول اندیکاتورها و چرخههای بازار را خوب بشناسید و سپس بر اساس وضعیت بازار، اندیکاتور مناسب را انتخاب کنید. اگر میخواهید در این حرفه موفق شوید، باید در مهارتهایی که لازم است به درجه استادی برسید.
سوم: انتخاب تایم فریم مناسب
وقتیکه میخواهید با الگوهای خاص بازار معامله کنید، میتوانید این الگوها را در انواع مختلف تایم فریمها پیدا کنید. مهم نیست که در کدام تایم فریم الگویی را تشخیص دهید، تئوریهای تکنیکال در تمام تایم فریمها کارایی دارند.
با این حال باید توجه داشته باشید که هیچ تایم فریم خوبی در بازار وجود ندارد. یعنی نمیتوان گفت که تایم فریم مثلاً چهارساعته بهترین تایم فریم است. شما باید تایم فریمی را انتخاب کنید که با سبک ترید شما همخوانی دارد.
اگر سبک معاملاتی شما به گونهای است که دوست دارید با نوسانات بیشتری از بازار درگیر شوید، میتوانید از تایم فریمهای کوتاهتر استفاده کنید. اما اگر یک استراتژیست هستید و صبوری بخشی از شخصیت شماست، میتوانید از تایم فریمهای بالاتر استفاده کنید.
چهارم: نتیجه گیری
وقتی مشخص شد در کدام تایم فریم و با کدام ابزار و در کدام چرخه از بازار معامله خواهید کرد، زمان آن رسیده که همه چیز را جمعبندی کنید. با این حال این پایان کار نیست.
شما باید قوانین ورود و خروج و مدیریت سرمایه و معامله را هم به استراتژی اضافه کنید. بدون این استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ قوانین، استراتژی شما ناقص خواهد بود. قوانین مربوط به ورود به معامله، تعیین حد سود و حد ضرر، خروج از معامله و مدیریت سرمایه را تعریف کنید. نباید این قوانین را زیر پا بگذارید. با تعریف این قوانین کار طراحی استراتژی معاملاتی هم تمام شده و شما میتوانید استراتژی را تست کنید.
ستاپ های پرایس اکشن لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار طبق پرایس اکشن تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در پرایس اکشن در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری پرایس اکشن ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی در پرایس اکشن
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا پرایس اکشن روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت پرایس اکشن
2- ستاپ شکست ناموفق پرایس اکشن
3- ستاپ پولبک بعد از شکست پرایس اکشن
4- ستاپ پولبک ساده در روند پرایس اکشن
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون پرایس اکشن
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت پرایس اکشن در شرایطی ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگران پرایس اکشنی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF در پرایس اکشن لنس بگز
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است و معامله گران پرایس اکشن باید در این امر، توانایی کسب کنند.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB) لنس بگز
در این ستاپ پرایس اکشن، قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB پرایس اکشن لنس بگز ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، پرایس اکشن همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)
این ستاپ پرایس اکشن، ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB در پرایس اکشن لنس بگز بود.
یعنی ستاپ پولبک پرایس اکشن لنس بگز، یک ستاپ در راستای روند است.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل پرایس اکشن و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل پرایس اکشن کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین در پرایس اکشن
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB پرایس اکشن لنس بگز ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در پرایس اکشن، نقاط قوت و استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی پرایس اکشن لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را در پرایس اکشن طراحی نمود.
پرایس اکشن در بورس چیست؟ الگوهای پرایس اکشن
یکی از روشهای مورد استفاده برای پیشبینی قیمت سهام، تحلیل تکنیکال است. در این مطلب سعی داریم یکی از استراتژیهای معاملاتی کاربردی در این روش تحلیلی را شرح دهیم. پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که تنها بر اساس تحرکات واقعی قیمتی مورد استفاده قرار میگیرد. پرایس اکشن در واقع تلاش میکند نظم حاکم بر بازار را به روشی بهتر نشان دهد تا معاملهگر با ترکیب نوسانات قیمتی، حجم معاملات و الگوهای نموداری تصمیم بگیرد کدام معامله را انجام دهد.
استراتژی پرایس اکشن چیست؟
همان طور که اشاره کردیم، پرایس اکشن روشی است که تحرکات قیمتی بازار را بررسی میکند. یکی از مزیتهای این روش این است که در هر بازاری قابل استفاده است. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که برای استفاده از استراتژی پرایس اکشن، باید درک بالایی از بازار داشته باشیم.
در هر نمودار و چارتی، اطلاعات فراوانی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان روند حرکت سهام را پیشبینی کرد. به جای استفاده از اندیکاتورهای پیچیده تکنیکالی و استراتژی معاملاتی، میتوان تنها از تحرکات قیمتی استفاده کرد. زمانی که خود را از اندیکاتورها خلاص کنیم تنها چیزی که باقی میماند قیمت است. اگر مدت زیادی است که با اندیکاتورها تحلیل کردهاید، شاید رها کردن آنها سخت باشد اما آشنا شدن با پرایس اکشن دریچهای جدید برای تحلیل سهام به روی شما باز میکند. برای معامله از طریق پرایس اکشن لازم است با استراتژیهای کاربردی آن آشنا شویم.
مفاهیم اولیه
قبل از معرفی الگوهای معامله پرایس اکشن لازم است به توضیح چند مفهوم مهم بپردازیم:
کندل استیک (الگوهای شمعی)
الگوهای شمعی، الگوهای کوتاهمدتی هستند که برای پیدا کردن حد ضرر و حد سود به کار میروند. شکل زیر ساختار یک کندل استیک را به شما نشان میدهد:
نکته اصلی برای در نظر گرفتن الگوهای شمعی این است که هرکدام حاوی اطلاعات قابل اتکا و پیام مهمی هستند و باید به لایههای نهفته موجود در این نمودارها دقت کرد.
روند صعودی، نزولی و خنثی
روند صعودی سادهترین شکل در نمودارها است و قطعا شما به عنوان یک معاملهگر با این روند آشنا هستید. یک روند صودی زمانی ایجاد میشود که گروهی از الگوهای شمعی شروع به گسترش به سمت بالا و راست نمودار کنند.
روندهای نزولی برای بسیاری از معاملهگران مطلوب نیستند و بر خلاف روند صعودی حرکت میکنند.
روند نزولی در الگوهای شمعی
در بازارهایی با روند خنثی بیشترین احتمال از دست دادن پول وجود دارد زیرا انتظارات شما با روند بازار همسو نیست. در این حالت همچنین کسب بازدههای زیاد هم غیر محتمل است. مهمترین نکتهای که باید در این شرایط بازار در نظر داشته باشید این است که در پایین محدوده بخرید و در بالای آن بفروشید.
انواع استراتژی پرایس اکشن چیست؟
حال که با مفاهیم اولیه آشنا شدیم، میتوانیم به بررسی استراتژیهای معامله از طریق پرایس اکشن بپردازیم:
الگوی کندل بازگشتی (Reversal Bar Pattern)
الگوی کندل بازگشتی صعودی: قیمت lowکندل پایینتر از کندل قبلی است و کندل دوم در قیمت بالاتری بسته میشود.
الگوی کندل برگشتی نزولی: قیمت high کندل بالاتر از کندل قبل است و کندل دوم در قیمت پایینتری بسته میشود.
در الگوی صعودی، قیمت low کندل قبل به عنوان حمایت عمل میکند و باید به اندازهای قوی باشد و قیمت را به اندازهای بالا ببرد که بالاتر از قیمت بستهشده کندل قبلی، بسته شود.
در الگوی نزولی، قیمتhigh کندل قبل به عنوان مقاومت عمل میکند و به اندازهای باید قوی باشد تا بتواند قیمت را پایین بیاورد که از قیمت بستهشده کندل قبلی پایینتر بسته شود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی در روند صعودی
- فروش در پایین کندل نزولی در روند نزولی
کندل بازگشتی کلیدی (Key Reversal Bar)
الگوی کندل بازگشتی کلیدی صعودی: در این الگو کندل زیر قیمت low کندل قبل باز میشود و بالای قیمت high آن بسته میشود.
الگوی کلیدی بازگشتی نزولی: در این الگو کندل بالای قیمت high کندل قبل باز و پایین قیمت low کندل قبل بسته میشود. این الگو یک بازگشت واضح را نشان میدهد.
کندل بازگشتی کلیدی یک شکاف قیمتی دارد. شکاف قیمتی نزولی یک نیروی قدرتمند به سمت پایین است. زمانی که بازار این نیروی نزولی را با قدرت رد میکند، نشان میدهد که بازار تمایل به بازگشت دارد.
در مقابل زمانی که یک شکاف صعودی به یک مقاومت میرسد، بازار تمایل دارد به روند نزولی بازگردد. در واقع یک الگوی بازگشتی کلیدی یک قدرت برگشتی است که بازگشت بازار را نشان میدهد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل بازگشتی کلیدی
- فروش در پایین کندل بازگشتی کلیدی
کندل درمانده (Exhaustion Bar)
الگوی درمانده صعودی با یک شکاف نزولی آغاز میشود. سپس قیمت به سمت بالا حرکت میکند و در نزدیکی بالای کندل قبل بسته میشود. الگوی درمانده نزولی با یک شکاف قیمتی صعودی باز میشود و سپس قیمت به سمت پایین میرود و در نزدیکی پایین کندل قبل بسته میشود. در هر دو مورد شکاف قیمت کامل نمیشود. همچنین در این الگو حجم معاملات بسیار زیاد میشود.
همان طور که از نام این الگو مشخص است، کندل درمانده خستگی و درماندگی بازار را از روند گذشته نشان میدهد. بعد از این که بازار از نزول خسته شد، صعود قدرت پیدا میکند و بالا میرود. همچنین زمانی که از صعود خسته میشود، بازار به سمت پایین میرود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی درمانده
- فروش در پایین کندل نزولی درمانده
الگوی پین بار (Pin Bar)
در الگوی پین بار صعودی، دم پایین کندل بیشترین اندازه را دارد. در الگوی پین بار نزولی، دم بالا بیشترین اندازه کندل را دارد.
این الگو بینی پینوکیو را نشان میدهد و با دم بلند، حمایت یا مقاومت پیش رو را میشکند تا معاملهگران را به دروغ وارد معامله کند.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای پین بار صعودی وقتی که از حمایت باز میگردد.
- فروش در پایین پین بار نزولی وقتی که از مقاومت باز میگردد.
الگوی دو کندل بازگشتی (TwoBar Reversal)
الگوی دو کندل بازگشتی صعودی یک کندل نزولی است که بعد از آن یک کندل صعودی قوی قرار داد. الگوی دو کندل بازگشتی نزولی یک کندل صعودی قوی است که بعد از آن یک کندل نزولی قوی وجود دارد. این الگو از دو کندل قوی که برخلاف هم هستند تشکیل میشود. همه الگوهای دو کندل بازگشتی یک مشخصه دارند. بازگشت از یک حمایت با الگوی صعودی و یا بازگشت از مقاومت با یک الگوی نزولی.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالاترین نقطه کندل دوم در حالت صعودی
- فروش در پایین نقطه کندل دوم در حالت نزولی
سه کندل بازگشتی (ThreeBar Reversal)
الگوی سه کندل بازگشتی صعودی:
_ یک کندل نزولی
_ یک کندل با سقف و کف پایینتر
_ یک کندل صعودی با کف بالاتر که بالاتر از کندل قبلی بسته میشود.
الگوی سه کندل بازگشتی نزولی:
_ یک کندل صعودی
_ یک کندل با سقف و کف پایینتر
_ یک کندل نزولی با سقف پایینتر که پایینتر از کندل قبل بسته میشود.
الگوی سه کندل بازگشتی یک نقطه بازگشت را نشان میدهد و در مقایسه با سایر الگوهای بازگشتی، به علت وجود کندل سوم، برای تایید روند حالت محافظهکارانه و قطعیت بیشتری را دارد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای آخرین کندل در حالت صعودی
- فروش در پایین آخرین کندل در حالت نزولی
پولبک سه کندل (ThreeBar Pullback)
پولبک سه کندل صعودی: سه کندل متوالی نزولی در یک پولبک صعودی
پولبک سه کندل نزولی: سه کندل متوالی صعودی در یک پولبک نزولی
شناسایی این الگو به آسانی انجام میشود. زمانی که بازار در روند خود حرکت میکند، نگه داشتن یک پولبک مخالف روند سخت است. بنابراین بعد از پولبک سه کندل الگو به روند خود ادامه میدهد. یک توقف کوتاه و ادامه روند صورت میپذیرد.
بیشتر بخوانید: پولبک چیست
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای کندل صعودی بعد از سه کندل متوالی نزولی
- فروش در پایین آخرین کندل در حالت نزولی
الگوی کندل داخلی (Inside Bar)
یک الگوی کندل داخلی کاملا در محدوده کندل قبل از خود قرار میگیرد. به عبارت دیگر کندل دوم قیمت low و high کمتری دارد. این الگو محدوده و نوسان قیمت دارد. یک توقف در سطح قیمت وجود دارد و در هیچ دو طرف قدرت روند کاملی ندارد.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید زمانی که الگو از پایین یا بالای کندل دوم شکسته میشود.
- فقط در جهت روند بازار (خرید یا فروش) وارد معامله شویم.
- منتظر شکست الگوی درون کندلی باشیم و در شکست آن معامله کنیم.
الگوی کندل خارجی (Outside Bar)
الگوی کندل خارجی مخالف الگوی کندل داخلی است. کندل دوم در این الگو باید از محدوده کندل قبل خود بیشتر باشد. به این معنی که قیمت low و high بیشتری داشته باشد. در این الگو یک محدوده قیمتی و نوسانی کوتاهمدت وجود دارد و قدرت را در دو طرف الگو نشان میدهد. در اغلب موارد این که روند صعودی پیروز میشود یا روند نزولی مشخص نیست و تنها میتوان از نوسان بازارمطمئن بود.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
منتظر شکست الگوی کندل خارجی و محو شدن آن باشیم (مخصوصا آنهایی که کندل دوجی را نشان میدهند یا مخالف روند حرکت میکنند).
این الگو دارای ۷ کندل است. اگر آخرین کندل کوچیکترین کندل متوالی باشد، یک الگوی NR7 تشکیل میشود. سایر کندلها دارای قیمت های high و low متفاوتی هستند. همانند الگوی کندل داخلی این الگو نیز کاهنده نوسانات است. با ظاهر شدن ۷ کندل به جای یک کندل در الگوی کندل داخلی، الگوی NR7 یک نشانه قوی از کاهش نوسان است.
اگرچه الگوی کندل داخلی هیچ نشانهای از قدرت در دو طرف را نشان نمیدهد، الگوی NR7 ممکن است به جهت بالا یا پایین حرکت کند. در چنین مواردی این الگو یک حمایت قیمتی با کاهش نوسان نشان میدهد.
همان طور که بازار بین محدوده انقباض و انبساط قیمت نوسان میکند، الگوی NR7 به ما هشدار میدهد که از هیجان روندها دوری کنیم.
چگونه بر اساس این الگو معامله کنیم؟
- خرید در بالای شکست ایجاد شده الگو در روند صعودی
- فروش در پایین شکست ایجاد شده در روند نزولی
سخن آخر
حال که با استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن آشنا شدیم، باید به این موضوع توجه کنیم تنها یادگیری این استراتژی برای انجام معاملات کافی نیست. در نظر گرفتن شرایط بازار و بررسی عوامل تاثیرگذار دیگر نیز ضرورت دارد و نمیتوان تنها به نتایج حاصل از تحلیل کندلها اکتفا کرد.
سبک ICT پرایس اکشن چیست؟⚡آموزش بهترین الگوهای معاملاتی در آن
سبک ict پرایس اکشن که به inner circle trader نیز مشهور است یکی از سبکهای پرایس اکشن بهحساب میآید. این استراتژی معاملاتی توسط شخصی به اسم مایکل هادلستون به وجود آمده است، او چندین سال بهعنوان تحلیلگر در مؤسسات مالی مشغول به کار بوده است. مایکل هادلستون نتایج تجربه خود را در این استراتژی معاملاتی وارد کرد که با یادگیری این سبک میتوان با توجه به روند قیمتی رفتار معاملهگران بزرگ و مؤسسات را بررسی کرد.
در ادامه مقاله از آکادمی پارسیان بورس مشهد، برگزار کننده دوره جامع آموزش صفر تا صد پرایس اکشن، درباره این موضوع که سبک ict پرایس اکشن چیست؛ صحبت کردیم. همچنین به طور مفصل الگوهای مورد استفاده در این استراتژی معاملاتی را بررسی کردیم و هریک را با مثال و شکل توضیح دادیم که بیشتر با روندهای مورد بررسی در این استراتژی معاملاتی آشنا شوید.
پرایس اکشن چیست؟
قبلاً به طور مفصل راجع به این موضوع که پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد صحبت کردیم و در این مقاله قصد داریم به سبک ict پرایس اکشن بپردازیم. اما به طور خلاصه میتوان گفت پرایس اکشن درواقع حرکت قیمت اوراق بهادار، رمز ارزها و یا نرخ تبادل جفت ارزها در طول زمان است.
بسیاری از معاملهگران که معاملات کوتاه مدت انجام میدهند، از تکنیکهای پرایس اکشن و الگوی کندلها جهت پیشبینی قیمت استفاده میکنند. اما پرایس اکشن فقط در تایم فریمهای کوتاه کاربرد ندارد و در تایم فریمهای طولانیتر نیز استفاده میشود. درواقع تحلیل تکنیکال یک رویکرد است که از پرایس اکشن مشتق شده است. معاملهگران با تفسیر قیمتها در طول زمان، تلاش میکنند روندهای قیمت را پیشبینی کنند.
در پرایس اکشن تمرکز بیشتر بر روی کندلها، خطوط مقاومت و حمایت، تثبیت شدن کندل، تغییر روند و… است و برای تحلیل الگوهایی نیز وجود دارد که این الگوها شامل موارد زیر است.
سبک ICT پرایس اکشن چیست؟
در این بخش قصد داریم بحث کنیم سبک ICT پرایس اکشن چیست و چه کاربردی دارد. درواقع در این سبک رفتار تریدرهای بزرگ و رفتار مؤسسات مالی را در نظر میگیرند. این افراد برای کسب سود تلاش میکنند بازار را هیجانی کنند و سعی میکنند با حرکت دادن قیمت به نقاط نامطمئن هیجان در بین تریدرهای خرد ایجاد کنند.
این افراد قیمت را از یک محدوده مشخص جدا میکنند و با بالا و پایین کردن قیمت در این معاملات سود میکنند. درواقع با یادگیری این سبک از معامله قادر خواهید بود، حرکات مؤسسات و بازارگردانان را پیشبینی کنید که این کار از فریب خوردن معاملهگران جلوگیری میکند.
اما این سؤال پیش میآید که سبک ICT پرایس اکشن در چه بازارهایی کاربرد دارد. باید گفت که این سبک در تمامی بازارهای مالی نظیر بازار ارز دیجیتال، سهام، بورس ایران، بازار فارکس و… کاربرد دارد و میتوان از این سبک استفاده کرد.
بنیانگذار سبک ICT پرایس اکشن
بنیانگذار این سبک از پرایس اکشن مایکل هادلستون (Michael Huddleston) است که به این سبک، سبک ICT پرایس اکشن مایکل نیز میگویند. او چندین سال در مؤسسات مالی و بانکها فعالیت کرده است و یکی از تحلیلگران سرمایه در این مؤسسات بود. از این رو این فرد توانست رفتارهای این بانکها و مؤسسات مالی بزرگ را شناسایی کند.
در نهایت او پس از سالها تجربه در این بازار در کنار مؤسسات بزرگ، سبک خودش را به جهان و دنیای معاملهگران در بازارهای بزرگی مثل فارکس معرفی کرد. هنوز سبک او بهعنوان یک سبک پرطرفدار در بازارهای مالی شناسایی میشود. او با بیش از 30 سال سابقه معاملاتی به بیش از 50 هزار دانشجو سبکها معاملاتی خود را یاد میدهد.
استراتژی ICT چگونه عمل میکند؟
همانطور که گفته شد در این سبک از معاملات افراد معمولاً سعی میکنند سفارشهای قیمت را طوری قرار دهند که برای مدتی خطوط حمایتی و مقاومتی و یا خط روند بشکند و یا مخالف خطوط روند حرکت کند و با این کار سعی در گول زدن معاملهگران خرد را دارند. از این رو در پرایس اکشن به سبک ict سعی شده است با بررسی و شناسایی رفتار این افراد از هیجانی شدن و شکست در معاملات جلوگیری شود.
برای آشنایی با سبک ICT پرایس اکشن باید ابتدا با ساختار مارکت آشنا شوید. برای رسم نمودار قیمت در واحد زمان از نمودارهای شمعی استفاده میشود. با توجه به نمودار هر بازار، ساختار آن از روندهای صعودی و نزولی تشکیل شده است. در روندهای صعودی با پیشروی روند به قلههای بالاتر HH میرسیم و در روند نزولی به کفهای پایینتر یعنی LL میرسیم.
اما اتمام روند صعودی و نزولی و شروع روند جدید چه زمانی است؟ وقتی با یک روند صعودی در یک بازار مواجه هستیم بازار یک مستقیم به بالا حرکت نمیکند و اصلاح هم دارد. درواقع قیمت بعد از صعود به یک HH (Higher High) میرسد سپس بعد از اصلاح اندکی قیمت نزول کرده و به یک HL (Higher Low) میرسد. و دوباره این روند طی شده اما برای این که روند شکسته نشود باید HH جدیدی که ایجاد میشود قیمت بیشتری از HH قبلی داشته باشد. به بیانی دیگر سقف بعدی باید از سقف قبلی بالاتر باشد در غیر این صورت روند شکسته شده و عوض میشود.
اما در سبک ict پرایس اکشن، مایکل هادلستون معتقد است بازار گردانها به این راحتی اجازه نمیدهند تریدرهای خرد متوجه شکست روند شوند و قصد دارند قیمت را به حد ضرر تریدرها برسانند و سپس قیمت را به اوج رسانده و از معامله سود ببرند. از این رو ما در این مقاله از سرفصل های دوره آموزش فارکس در مشهد مفاهیمی معرفی میکنیم که با آن، با این سبک از پرایس اکشن بیشتر آشنا شوید.
تجمیع (Accumulation)
در روند نزولی پس از شکست روند بلافاصله روند جدید که روند صعودی است شروع نمیشود و نمودار در یک محدوده رِنج نوسان میکند و تا مدتی تغییری در روند ایجاد نمیشود که به این مرحله تجمیع گفته میشود. علت این حرکت ثابت نگهداشتن قیمت برای جمعآوری سفارشها است.
پس از آن قیمت دوباره روبه پایین شکسته میشود و کمی از محدوده رنج فاصله میگیرد و این کار باعث میشود حد ضرر تریدرهای زیادی شکسته شود و سهام این تریدرها در کف توسط مؤسسات خریداری میشود. پس از آن قیمت شروع به صعود کرده و روند صعودی جدید را شروع میکند. پس با سبک ict پرایس اکشن در مرحله تجمیع آشنا شدیم.
باز تجمیع (Re-Accumulation)
زمانی که روند صعودی است اما سفارشها کم است آنگاه مؤسسات برای جمعآوری سفارشهای بیشتر بازار را به حالت رِنج در میآورند. فرق این مدل با مدل تجمیع این است که در مدل تجمیع اگر بازار نزولی باشد تغییر روند داریم و روند بازار صعودی میشود ولی برای باز تجمیع بازار صعودی است اما سفارشها کم است برای صعودیتر کردن بازار مؤسسات، بازار را در حالت رِنج قرار میدهند و پس از جمعآوری سفارشها دوباره بازار به حرکت صعودی خود ادامه میدهد.
توزیع (Distribution)
در سبک ict پرایس اکشن برخلاف روش تجمیع اگر روند صعودی شکسته شود به آن توزیع گفته میشود. درواقع پس از یک روند صعودی برای شکست آن ابتدا قیمت در یک محدوده رنج نوسان میکند و پس از آن قیمت صعود میکند و در قیمت بالا سهامداران کلان که مؤسسات هستند سهام و یا اوراق بهادار و یا ارز خود را به تریدرهای هیجانزده میفروشند. پس از این کار قیمت نزول کرده و این سهامداران خرد هستند که ضرر میکنند و گول مؤسسات را میخورند.
باز توزیع (Re-Distribution)
در یک روند نزولی اگر سفارشها کم باشد قیمت در یک نقطه خاص درجا میزند تا سفارشهای بیشتری جمعآوری شود سپس بازار به روند خود ادامه میدهد. در این چهار مدل ما کمبود سفارشها داریم. اگر بعد از تغییر روند و درجازدن قیمت کمبود سفارش نداشته باشیم حرکت صعودی یا نزولی با توجه به روند قبلی شکل خواهد گرفت اما اگر در روند جدید باز هم کمبود سفارش داشته باشیم، باز تجمیع و باز توزیع برای جمعکردن سفارشهای بیشتر رخ میدهد.
استفاده از ابزار فیبوناچی
از این ابزار بر روی نمودار قیمت یک سهم استفاده کنید و این ابزار را در نقطه شروع حرکت روند قرار دهید. در این ابزار نقاط 0.62 و 0.79 نیز وجود دارند اما بین این نقاط در سبک ict پرایس اکشن نقطهای به اسم OTE وجود دارد که این محدوده بهترین و بهینهترین محدوده برای خرید است.
مزایا و معایب سبک ICT پرایس اکشن
برای بیان مزایای سبک ict پرایس اکشن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اجرای ساده و همه فهم این سبک پرایس اکشن درواقع میتوان بدون هیچ اندیکاتور و تحلیل پیچیده روند بازار و حرکات مؤسسات را پیشبینی کرد.
- بررسی مرحله به مرحله حرکات بازار و تحلیل آن
- بررسی نوسانات قیمتی و تغییراتی که بر اساس نقدینگی به وجود میآید.
برای بیان معایب پرایس اکشن به سبک ict میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- این ساختار کلی و برای روندهایی با تایم فریم بالا است و برای روند با تایم فریم پایین عمل نمیکند.
- باز هم ممکن است بازارگردانان و مؤسسات بهگونهای عمل کنند که ما را فریب دهند و این مفاهیم قطعیت ندارد.
نتیجهگیری
در این مقاله سعی کردیم راجع به سبک ict پرایس اکشن صحبت کنیم و الگوهای این استراتژی معاملاتی را شرح دهیم. اما باید این نکته را در نظر گرفت که این استراتژیها معاملاتی قطعی نیستند و ممکن است استراتژی معاملاتی، اندیکاتورها، خبر بنیادی حاکی از صعود باشد ولی بازار نزولی شود. پس هیچ قطعیتی راجع به استراتژیهای معاملاتی وجود ندارد. درواقع این یکی از سبکهای رایج در پرایس اکشن سبک ICT است که به ما کمک میکند بازار را بهتر تحلیل کنیم و رفتار مؤسسات را پیشبینی کنیم اما نتایج تحلیلها قطعی نیست.
نحوه معامله در بازار رنج به زبان ساده و عامیانه
در حال حاضر افراد معمولا با روندها و نحوه معامله در بازارهای صعودی و نزولی آشنا شده اند ولی بازارهای رنج شرایطی متفاوت از بازارهای نزولی و صعودی دارد و لازم است برای فعالیت در این بازار، نحوه معامله در بازار رنج را بلد باشید. بازار رنج به بازاری که روند مشخصی ندارد و نوسان های موقت و در چهارچوبی خاص دارد گفته می شود و به همین لحاظ نحوه معامله در بازار رنج با بازارهای رونددار فرق می کند و در این مطلب ابتدا دقیق تر خواهیم گفت که بازار رنج چیست و در ادامه نیز شما را با نحوه معامله در بازار رنج آشنا خواهیم کرد که نکات ساده ولی کاربردی در آن نهفته است، پس تا انتها همراه کد بورسی بمانید.
نحوه معامله در بازار رنج
بازارهای مالی همواره روندی را دنبال می کنند که این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. در واقع حالت خنثی یا رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی به صورت معمول بیشتر دیده می شود. بازارها تنها در ۳۰ درصد اوقات ترند یا روند می شوند و در سایر اوقات خنثی هستند. این واقعیت برای تریدرهایی که به دنبال یافتن تغییرات قیمت عمده هستند، مشکل به وجود می آورد. در سایر زمان ها بازارها تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت نمایند. یک رنج تریدینگ وقتی اتفاق می افتد که بازار به طور مداوم در یک برهه زمانی خاص بین دو قیمت یا سطح در نوسان باشد.
دقیقا مانند پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکان پذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در همه چارچوب های زمانی وجود دارند؛ از نمودارهای کوتاه مدت پنج دقیقه ای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه. به صورت معمول در زمان پیگیری روند، معامله گران با مسیر کلی روند همسو می شوند و در افت های یک روند صعودی، خریداری کرده و در آغاز روندهای نزولی، به فروش می رسانند. از طرفی استراتژی رنج تریدینگ این اجازه را به معامله گران می دهد که هر دو کار را به صورت هم زمان انجام دهند؛ چرا که بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص نوسان انجام خواهد داد و نه خیلی افزایش قیمت خواهیم داشت و نه خیلی کاهش قیمت را تجربه خواهیم کرد.
منظور از بازار رنج چیست؟
به صورت کلی می توان گفت که این شرایط شک و تردید را در بازار نشان می دهد. در این موقعیت هنوز نقدینگی برای آغاز یک حرکت پرقدرت در بازار وجود ندارد و همچنین اخباری که در بازار شنیده می شود نیز متضاد و مبهم است و در نتیجه سهامداران گیج هستند. یکی از حائز اهمیت ترین تفاوت های بین بازار رنج و رونددار این است که حجم معاملات در بازارهای رنج کم تر می باشد.
در بازار رنج شرایط به شکلی است که می بایست به سودهای کم در محدوده ۱۰ الی ۲۰ درصد قناعت کرد. هنگامی که در بازاری رنج قرار داریم، اگر معامله گر به دنبال سودهای بسیار بزرگ باشد، همین سود های کوچک در چهارچوب را نیز از دست می دهد. نکته حائز اهمیت دیگری که در این بازارها باید به آن توجه داشته باشید، این است که باید حد ضرر خود را در بازار رنج بزرگ تر از بازارهای رونددار قرار دهید، لذا بهتر است در بازارهای خنثی، حد ضرر کمی پایین تر از کف محدوده رنج باشد.
درست است که در بازارهای خنثی، سقف ها و کف ها نظم مشخصی ندارند، ولی دو حالت ویژه در چنین بازاری وجود دارد. در این حالات، قله ها و دره ها از نظم خاصی پیروی می کنند که در قالب الگوهای اصلاحی می توان آن ها را مورد بررسی قرار داد. این الگوها، الگوهای اصلاحی مثلث و کانال افقی نام دارند. به صورت معمول در انتهای یک حرکت رونددار چنین الگوهایی شروع می شوند. در نهایت یک حرکت پرشتاب دیگر ایجاد می شود. به عبارتی این الگوها نشان خواهند داد که بازار در بین دو حرکت رونددار استراحت می نماید.
معامله در بازارهای رنج چگونه است؟
در ابتدا لازم است تریدر رنجی را که در آن معامله می شود، تشخیص دهد. به صورت معمول قیمت باید حداقل ۲ بار از یک محدود حمایتی برگردد و همچنین ۲ بار از محدوده مقاومتی خارج شود تا بتوانیم نتیجه گیری کنیم که در بازار رنج و خنثی قرار داریم و در غیر این صورت، به احتمال زیاد قیمت در یک روند صعودی در حال ایجاد یک کف قیمت بالاتر و یک اوج قیمت بالاتر است یا در یک روند نزولی در حال ایجاد یک اوج قیمت پایین تر و استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ یک کف قیمت پایین تر خواهد بود.
همین که رنج را تشخیص دادید، باید به دنبال موقعیتی برای خرید و وارد وضعیت شدن برای استفاده از این بازار رنج بگردید. در این راستا هم می توانید به صورت دستی وارد وضعیت شوید و در سطح حمایتی خرید خود را انجام دهید و در سطح مقاومتی بفروشید، هم می توانید از سفارش لیمیت برای ورود به وضعیت در جهت درست در زمانی که بازار به سطح مقاومت یا حمایت می رسد استفاده نمایید. در ادامه ۴ روش ورود به پوزیشن های رنج را شرح دادیم؛
۱) استفاده از پرایس اکشن برای ورود به پوزیشن : وقتی که شرایط بازار برای انجام معامله مناسب باشد، پرایس اکشن نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد. با استفاده از سیگنال های پرایس اکشن برای ترید در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، می توان معامله را به بهترین و مطمئن ترین شکل انجام داد ولی یکی از بهترین روش ها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکست های نامعتبر قابل انجام است. وقتی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما بسیار بالاست.
در اکثر محدوده های رنج بازار، حداقل یک سیگنال با استفاده از شکست ها ایجاد می شود که سیگنالی قوی محسوب می شود. بدین ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت می کند و به سمت دیگر محدوده رنج می رود. بیشتر تریدرها به دنبال آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج تعیین نمایند، ولی چنین معاملاتی به صورت معمول به ضرر تریدر منجر خواهد شد. وقتی که شاهد یک شکست معتبر در محدوده رنج بازار هستیم، قیمت حداقل چند روز بیرون از محدوده رنج بسته می شود.
در واقع بعد از آن شاهد یک پولبک خواهیم بود و چنانچه این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، می توانیم این طور بگوییم که سطح موردنظر نگه داشته شده است. این شرایط می تواند شکست محدوده رنج را تایید کند. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که به منظور پیش بینی شکست محدوده رنج، هیچ روشی تعبیه نشده است، لذا باید صبر کنید تا شکست اتفاق افتد و بعد از آن برای انجام کار درست اقدام کنید.
۲) استفاده از حد ضرر در معاملات رنج : دقیقا مانند هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز الزامی می باشد. اصل رنج تریدینگ این است که قیمت ها با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار می کنند و به این خاطر که قیمت ها به صورت معمول تنها به این نقاط محدود نمی شوند، رنج های معاملاتی تریدرهای زیادی را جذب می کنند که بدین ترتیب می توانند موجب افزایش نوسان شوند.
لذا قیمت بین این نقاط نوسان خواهد کرد و معامله گران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گسترده تر اطراف این نقاط هستند و کاهش چشم گیر در حجم معاملات ایجاد خواهد شد. با این تصمیم، تریدرها زیادی از بازار خروج می کنند تا معاملات موفق خود را انجام دهند. برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر توجه به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه رنج خیلی تنگ باشد، آن وقت نقطه استاپ لاس در فاصله لازم، امکان دار ضریب ریسک به پاداش مناسب به وجود نیاورد.
۳) معامله در زمان شکست رنج : وقتی که بازار برای مدتی طولانی در محدوده های تنگ و فشرده نوسان داریم، نهایتا روند قیمت با حرکت به سمت بالا یا پایین، این محدوده را خواهد شکست. در نظر داشته باشید که بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت، حرکتی قدرتمند را آغاز خواهد کرد. چنانچه از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که به دنبال این اتفاق دیده خواهد شد، ابعادی بزرگ دارد.
در نظر داشته باشید که هر چقدر زمان رنج زدن بازار بیشتر باشد، حرکت بعدی نیز اندازه بزرگ تر خواهد داشت. با چشم خود نیز قادرید این موضوع را درک کنید. کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا بتوانید حرکت عمودی قیمت را در گام های بعدی مجسم کنید. قیمت یک حرکت عمودی را حداقل به اندازه این چرخش ۹۰ درجه، ثبت می کند.
۴) استفاده از اندیکاتورها در هنگام رنج تریدینگ : معامله کردن در یک رنج تنها به سطوح حمایت و مقاومت احتیاج دارد، ولی امکان استفاده از اندیکاتورها هم در آن وجود دارد. بعضی از اندیکاتورها، مانند شاخص قدرت نسبی یا همان RSI، استوکاستیک، و یا شاخص کانال کالایی یا همان CCI می توانند به منظور تایید شرایطی مانند خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که بیشتر تغییرات قیمت را در بالا یا پایین رنج معاملاتی همراهی می کنند، مورد استفاده قرار گیرند.
عملکرد معامله گر در بازارهای خنثی
در زندگی روزمره ما همیشه و به هر طریقی در حال انجام معاملات مختلف هستیم. به عنوان مثال در خرید مایحتاج روزانه هم به نوعی معامله می کنیم. به صورت کلی افراد صبر می کنند تا قیمت ها کاهش یابد و به کف نزدیک شود و در ادامه خرید خود را انجام می دهند. در بازار نیز معامله گری در شرایط رنج دقیقا به همین صورت است و باید خریدهای خود را در نزدیکی کف کانال رنج انجام دهید. در این حالت به صورت معمول خریدها در قیمت های منفی و حتی در صف فروش انجام می شود و بعد از آن زمانی که قیمت به سقف محدوده رنج می رسد، این توانایی را دارید که سهامی را که با قیمت پایین خریده اید، گران تر به فروش برسانید. در حقیقت می توان گفت در این بازارها قاعده “خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا” یا همان احمق بزرگ تر حکم فرما خواهد بود.
مثلا در بازار بورس به صورت کلی در شرایطی که قیمت به کف محدوده رنج می رسد، شاهد آنیم که اخبار و شایعات منفی فراوانی در مورد سهام شرکت ها به گوش می رسد. در این زمان سهم ها با صف فروش روبرو خواهند شد. فشار عرضه سنگین می شود و قیمت به کف محدوده رنج برخورد می کند. در این زمان معامله کردن در فشار ترس و اضطراب موجود در بازار کار آسانی نیست و معامله گران قادر نیستند به سادگی احساسات خود را کنترل نمایند. هنگامی که تریدر بتواند خلاف جهت آب شنا کند، می تواند به موفقیت دست یابد. یک تریدر حرفه ای می بایست در بازارهای رنج به صف های فروش حمله کند نه در صف های خرید سنگین و پست سر معامله گران دیگر قرار بگیرد!
این بدین معنی است که وقتیکه معامله گران از ریزش بازار هراس دارند و نگران از دست دادن سرمایه های خود هستند، شما می توانید برای خرید اقدام نمایید. در این شرایط نگران تفاوت بین تحلیل خود و دیگران نباشید، به این خاطر که در بازارهای مالی به صورت معمول بیشتر افراد در اشتباهند! این موضوع هم در بازار رنج و هم در بازار رونددار دیده می شود.
لذا هنگامی که بازار به سقف خود نزدیک شد و همه معامله گران از سودهای حاصل شده رضایت داشتند و به آینده امیدوار بودند، شما باید بترسید و محتاطانه عمل کنید که این یعنی باید بتوانید سودهای کوچکی را که تا به امروز کسب کرده اید را سیو سود کنید. اگر دوست دارید آموزش سیو سود در بورس را می توانید از طریق این مطلب به صورت رایگان و به زبانی ساده یاد بگیرید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
شناسایی بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مواردی است که تریدرهای برای معامله و فعالیت در این نوع بازار باید حتما به آن تسلط کافی را داشته باشند. همان طور که گفتیم، هنگامی که قیمت ها در یک بازه زمانی در محدوده ثابتی نوسان می کند، بازار در شرایط رنج قرار دارد، ولی وقتی که شاهد تشکیل کف و سقف هایی در قیمت های بالاتر یا پایین تر هستیم، بازار روند صعودی و یا نزولی دارد که با توجه به قله های و کف های قیمتی می توان این موضوع را دقیقا تشخیص داد.
برخلاف تصور بعضی از تریدرها بر این باورند که در بازار رنج معامله کردن کار درستی نیست، ولی نکته ای که در این خصوص وجود دارد اینجاست که این بازار هم می تواند مثل بازارهای رونددار برای شما سود به همراه داشته باشد، ولی تریدرها می بایست بتواند شرایط را به درستی شناسایی کنند تا در ابتدا ضرر نکنند و در عین حال سود نیز به دست آورند. چنانچه از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که در پی این رویداد به وجود خواهد آمد، ابعادی بزرگ دارد. در چنین شرایطی کافی است طول محدوده رنج را در ذهن خود به میزان ۹۰ درجه بچرخانید تا از میزان حرکت عمودی قیمت در گام های بعدی قیمتی اطلاع یابید.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، نحوه معامله در بازار رنج خدمت شما عزیزان شرح دادیم.
همچنین اگر دوست دارید نحوه ترید ارزهای دیجیتال + نکات شگفت انگیر معامله رمزارزها را یاد بگیرید، این مقاله بهترین و سریع ترین راه برای این کار است.
دیدگاه شما