اقتصاد و توسعه
ارايه مطالب و جزوات آموزشي به دانشجويان در زمينه مباحث اقتصادي
فصل دوم اقتصاد كلان: حسابداري درآمدد ملي
حسابداري درآمد ملي
توليد ناخالص ملي (GNP) : مجموع ارزش پولي كالاها و خدمات نهايي كه توسط عوامل توليد يك كشور در يك مدت زمان معين (معمولا يكسال) در داخل و خارج كشور توليد ميشود.
توليد ناخالص داخلي (GDP) : مجموع ارزش پولي كالاها و خدمات نهايي كه در داخل مرزهاي يك كشور توسط عوامل توليد داخلي و خارجي در يك مدت زمان معين (معمولا يكسال) توليد ميشود.
خالص درآمد عوامل توليد از خارج (A) : اختلاف بين GNP و GDP كه از تفاضل درآمد عوامل توليد داخلي از خارج و درآمد عوامل توليد خارجي در داخل بدست ميآيد. (نكته : از ملي ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج كسر شود ، داخلي بدست ميايد)
درآمد عوامل توليد خارجي در داخل - درآمد عوامل توليد داخلي از خارج A =
استهلاك (D) : قسمتي از درآمد كه بنگاهها براي تعمير و يا جايگزيني ماشينآلات و ساختمان فرسوده و كهنه كنار ميگذارند. استهلاك اختلاف بين توليد ناخالص ملي GNP و توليد خالص ملي NNP و يا توليد ناخالص داخلي GDP و توليد خالص داخلي NDP است. (نكته : از ناخالص ، استهلاك كسر شود ، خالص بدست ميايد)
D = GNP – NNP , GNP = NNP + D , NNP = GNP – D
D = GDP – NDP , GDP = NDP + D , NDP = GDP – D
ماليات غير مستقيم (TI) : مالياتي كه مستقيما بر روي كالا و يا خدمات وضع ميشود ، مثل ماليات بر سيگار و نوشابه و ماليات بر مصرف و يا ارزش افزوده كه در حال حاضر در ايران اعمال ميشود. در مقابل اين ماليات ماليات مستقيم قرار دارد كه مستقيما بر درآمد فرد و يا شركت وضع ميشود.
يارانه يا سوبسيد (Sub) : پرداختهاي كه از سوي دولت به صورت بلاعوض به مصرفكنندگان و يا بنگاهها صورت ميگيرد.
خالص ماليات غير مستقيم (NT) : از تفاضل ماليات غير مستقيم (TI) و يارانه يا سوبسيد (Sub) بدست ميآيد.
قيمت بازار (m) : مخارج مصرفي خانوارها و بنگاهها هنگام خريد كالاها و خدمات بر اساس قيمت بازار هر كالا يا خدمت است كه از كل قيمت بازار به اندازه ماليات غير مستقيم به دست دولت و مابقي به دست توليد كنندگان و صاحبان عوامل توليد ميرسد. پس قيمت بازار برابر است با قيمت عوامل (f) بهاضافه ماليات غير مستقيم. m= f + NT
قيمت عوامل يا قيمت پايه (f) : پرداخت به عوامل توليد (يا ارزش افزوده) برابر است با قيمت بازار منهاي ماليات غير مستقيم (چون ماليات غير مستقيم به دست دولت ميرسد). f= m – NT (نكته: از قيمت بازار ، NT كسر شود ، قيمت عوامل بدست ميايد)
توليد به قيمت بازار : برابر است با توليد به قيمت عوامل بهاضافه NT
توليد به قيمت عوامل يا پايه : برابر است با توليد به قيمت بازار منهاي NT
روشهاي محاسبه توليد ناخالص داخلي :
الف. روش توليد يا ارزش افزوده
ارزش افزوده بخش كشاورزي VAag ، ارزش افزوده بخش نفت VAo ، ارزش افزوده بخش صنعت VAIn ، ارزش افزوده بخش خدمات VAs ، كارمزد احتسابي K ، خالص ماليات غير مستقيم NT ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج A ، استهلاك D
مطلوبست محاسبه موارد زير:
الف. توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل GDPf
ب. توليد ناخالص ملي به قيمت عوامل GNPf
ج. توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm
د. توليد خالص ملي به قيمت بازار NNPm
د. درآمد ملي NI (يا توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf )
سوال : چرا جمع توليد يا ارزش افزوده بخشهاي اقتصادي ميشود توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل GDPf ؟
ب. روش درآمد يا توزيع
= NNPf جمع درآمد صاحبان عوامل توليد نيروي كار،زمين، سرمايه و مديريت بشكل حقوق، اجاره، بهره و سود NI =
سوال : چرا جمع درآمد صاحبان عوامل توليد ميشود توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf يا درآمد ملي NI ؟
ج. روش مخارج يا هزينه
C مخارج مصرف خصوصي ، G مخارج مصرفي دولت ، I سرمايه گذاري ناخالص ( I شامل دو جزء است : I1 سرمايهگذاري ثابت و I2 يا Iup تغيير در موجودي انبار يا سرمايه در گردش، I=I1+I2 ) ، NX خالص صادرات ( NX برابر است با صاردرات منهاي واردات، NX=X-M ) ، W اشتباهات آماري ، A خالص درآمد عوامل توليد از خارج ، D استهلاك ، NT خالص ماليات غير مستقيم
مطلوبست محاسبه موارد زير:
الف. توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار GDPm
GDPm= C + G + I + NX + W
ب. توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm
ج. توليد خالص ملي به قيمت بازار NNPm
د. درآمد ملي NI (يا توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf )
سوال : چرا جمع مخارج بخشهاي اقتصادي ميشود توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار GDPm ؟
نمونه سوال حسابداري درآمد ملي
1. به سوالات زير پاسخ دهيد:
الف. تفاوت توليد ناخالص ملي GNP با توليد ناخالص داخلي GDP
ب. تفاوت توليد خالص داخلي NDP با توليد ناخالص داخلي GDP
ج. تفاوت توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm با توليد ناخالص ملي به قيمت عوامل GNPf
2. اگر در يك اقتصاد فرضي ارزش توليد بخش كشاورزي 15500، ارزش توليد بخش نفت 35000، ارزش توليد بخش صنعت 24000 ، ارزش توليد بخش خدمات 66000 ، كارمزد احتسابي 3000 ، خالص ماليات غير مستقيم 2100 ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 2500- و استهلاك 1300 باشد.
مطلوبست محاسبه موارد زير:
الف. توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل GDPf
ب. توليد ناخالص ملي به قيمت عوامل GNPf
ج. توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm
د. توليد خالص ملي به قيمت بازار NNPm
ﻫ. درآمد ملي NI (يا توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf )
3. اگر در يك اقتصادي مصرف 2000، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 100- ، مخارج دولت 400، استهلاك 200، سرمايه گذاري 8500 ، اشتباهات آماري 50- ، صادرات 700، واردات800 و خالص مالياتهاي غير مستقيم 80 باشد
توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار برابر است با .
توليد ناخالص ملي به قيمت بازار برابر است با .
توليد خالص ملي به قيمت بازار برابر است با .
توليد خالص ملي به قيمت عوامل برابر است با .
درآمد ملي برابر است با .
4. اگر در يك مدل اقتصادي ارزش افزوده بخشهاي كشاورزي ، نفت، صنعت و خدمات به ترتيب 155، 350، 240 و 660 و كامزد احتسابي 30 باشد اگر خالص مالياتهاي غير مستقيم 21 ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 25 و استهلاك 13 باشد.
توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل برابر است با .
توليد ناخالص ملي به قيمت بازار برابر است با .
توليد خالص ملي به قيمت بازار برابر است با .
توليد خالص ملي به قيمت عوامل برابر است با .
درآمد ملي برابر است با .
5. اگر در يك اقتصاد فرضي درآمد صاحبان عوامل توليد از محل حقوق، اجاره، بهره و سود به ترتيب 60، 20، 12، 45 واحد و خالص مالياتهاي غير مستقيم 8 ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 6 و استهلاك 3 واحد باشد.
درآمد ملي برابر است با .
توليد خالص ملي به قيمت عوامل برابر است با .
توليد خالص ملي به قيمت بازار برابر است با .
توليد ناخالص ملي به قيمت بازار برابر است با .
توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار برابر است با .
توليد ناخالص داخلی Gross Domestic Product - GDP
توليد ناخالص داخلی Gross Domestic Product - GDP
در ميان شاخصهاي اقتصاد كلان، توليد ناخالص داخلي از اهميت ويژهاي برخوردار است. زيرا نه تنها بهعنوان مهمترين شاخص عملكرد اقتصادي در تجزيه و تحليلها و ارزيابيها مورد استفاده قرار ميگيرد، بلكه بسياري از ديگر اقلام كلان اقتصاد محصولات جنبي محاسبه و برآورد آن محسوب ميگردند.
كل ارزش ريالي محصولات نهايي توليدشده توسط واحدهاي اقتصادي مقيم كشور در دوره زماني معين ( سالانه يا فصلي ) را توليد ناخالص داخلي مينامند.
هريك از محصولات توليد شده در اقتصاد بهمنظور تبديل به محصول نهايي چندين مرحله را طي ميكنند. مثلاً نان، بهعنوان يك محصول نهايي كه مستقيماً به مصرف ميرسد، از مراحلي مانند توليد گندم و آرد ميگذرد. روشن است كه در محصولات پيچيده صنعتي تعداد مراحل تبديل يا فراوري بيشتر است. بهرحال در برآورد توليد ناخالص داخلي بايد ارزش محصول نهايي ( نان ) را مورد استفاده قرار داد، زيرا ارزش آرد در آن مستتر است، چنانكه ارزش گندم بطور ضمني در آرد وجود دارد. اگر ارزش هر يك از اين مراحل را جداگانه در توليد ناخالص داخلي منظور كنيم در واقع ارزش محصولات توليد شده در اقتصاد را بيشتر از ميزان واقعي برآورد كردهايم. به همين دليل در تعريف بالا بر كلمه نهايي تاكيد شده است.
در عمل ميتوان ارزش محصول توليدي در هر مرحله را منظور كرد بهشرطي كه در هر مرحله تنها ارزش جديد توليد شده را به ارزش مرحله قبل اضافه نمود. در مثال نان، در صورتي كه ارزش گندم و آرد توليد شده براي توليد يك قرص نان به ترتيب برابر 10 و 15 ريال بوده و ارزش يك قرص نان نيز 20 ريال باشد، در آن صورت ميزان ارزش جديد ايجاد شده در هر مرحله برابر با 10 ، 5 (=10-15) و 5 (=15-20) ريال خواهد بود كه جمع آن 20 ريال و برابر با ارزش محصول نهايي ( نان ) ميباشد. با اين مثال روشن ميشود كه جمع ارزشهاي جديد ايجاد شده در هر مرحله، معادل ارزش محصول نهايي است.
مطابق با مثال بالا، گندم در توليد آرد و آرد در توليد نان مورد استفاده قرار ميگيرد. آرد و نان ستاندههاي هر مرحله از توليد هستند. از طرف ديگر به محصولي كه خود بهمنظور توليد محصول ديگر مورد استفاده قرار گرفته و در فرايند توليد كلاً به مصرف ميرسد، محصول واسطه و به اين فرايند مصرف واسطه گويند. تفاضل ارزش ستانده و مصرف واسطه همان ارزش جديد ايجاد شده يا ارزشافزوده است. بهمنظور محاسبه توليد ناخالص داخلي ارزشافزوده هر فعاليت بر اساس روش فوق استخراج شده و در نهايت از جمع ارزشافزودههاي كل اقتصاد، توليد ناخالص داخلي بدست ميآيد.
در صورتيكه در يك اقتصاد فرضي دو نوع كالاي نهايي ( نان و گوشت ) توليد شود، ارزش توليد ناخالص داخلي برابر خواهد بود با ارزش واحد منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ دو محصول مذكور در مقدار توليدي آنها. به بيان ديگر اگر در همان اقتصاد فرضي 1000 قرص نان و 500 كيلو گوشت به ارزش واحد 20 و 40 ريال توليد شود، ارزش توليد ناخالص داخلي عبارتست از:
40000 = (40*500) + (20*1000)
به عبارت ديگر ارزش توليد ناخالص داخلي به قيمتهاي جاري 40000 ريال ميباشد ، زيرا قيمت نان و گوشت، قيمت دوره يا سال جاري است. اگر در سال بعد 1000 قرص نان و 500 كيلو گوشت به قيمتهاي 25 و 50 ريال توليد شود، ارزش توليد ناخالص داخلي برابر خواهد بود:
50000 = (50*500) + (25*1000)
مقدار بدستآمده نسبت به سال قبل از رشدي معادل 25 درصد برخوردار ميباشد. با اين وجود رشد فوق حاصل افزايش مقدار توليد محصولات نبوده، بلكه حاصل افزايش قيمت محصولات است. اگر بخواهيم اثر افزايش قيمت را از محاسبات سال بعد حذف كنيم بايد مقدار توليد محصولات را در قيمتهاي معيار يا قيمتهاي پايه (در اين مثال قيمتهاي سال قبل) ضرب كنيم. در اينصورت به همان رقم 40000 ريال مي رسيم كه گوياي اين است كه توليد واقعي اقتصاد صفر درصد رشد داشته يا اصلاً رشدي نداشته است. به فرايند حذف اثر تغييرات قيمت محصولات از نتايج محاسبات ملي، محاسبات به قيمتهاي ثابت ميگويند. آنچه كه در ادبيات اقتصادي به رشد اقتصادي يا رشد توليد ناخالص داخلي موسوم است، بر محاسبات به قيمتهاي ثابت استوار است. بنابراين وقتي گفته ميشود در برنامه پنجساله توسعه اقتصادي رشد متوسط توليد ناخالص داخلي 8 درصد هدفگذاري شده است منظور رشد 8 درصدي بر اساس محاسبات به قيمتهاي ثابت است.
به روش محاسبه يا برآورد توليد ناخالص داخلي كه توضيح ساده آن ارائه گرديد، روش توليد گفته ميشود. در حسابهاي ملي ايران روش توليد (جمع ارزشافزودهها) بهعنوان روش اصلي محاسبه توليد ناخالص داخلي مورد استفاده قرار ميگيرد.
علاوه بر روش توليد، روشهاي هزينه نهايي و سهم عوامل توليد دو روش شناخته شده ديگر در برآورد توليد ناخالص داخلي ميباشند. در روش هزينه نهايي، با جمع هزينههاي نهايي واحدهاي اقتصادي، توليد ناخالص داخلي برآورد ميگردد. در واقع ميتوان فرض كرد كه محصولات توليد شده در داخل (توليد ناخالص داخلي) به صورتهاي مختلف به مصرف ميرسد. بطور مشخص، اين محصولات يا به مصرف نهايي خانوار و دولت ميرسند، يا سرمايهگذاري (ثابت و درگردش) ميشوند، يا صرف صادرات به ديگر كشورها ميگردند. از آنجا كه در مصرف، سرمايهگذاري و حتي صادرات، كالاهاي وارداتي نيز يافت ميشود، با كسر كردن كل رقم واردات از جمع اقلام مذكور، توليد ناخالص داخلي بدست ميآيد كه بايد معادل توليد ناخالص داخلي محاسبه شده از روش توليد باشد. بهطور خلاصه در روش هزينه نهايي توليد ناخالص داخلي از رابطه زير بدست ميآيد:
در رابطه فوق Y توليد ناخالص داخلي، C P مصرف خصوصي، CG مصرف دولت، I تشکيل سرمايه ناخالص (سرمايهگذاري ناخالص)، X صادرات و M واردات ميباشد.
ذكر اين نكته لازم است كه توليد ناخالص داخلي بدست آمده از روش هزينه نهايي به قيمت بازار بوده و به اندازه خالص مالياتهاي غيرمستقيم با توليد ناخالص داخلي به قيمت پايه كه از روش توليد بدست مي آيد متفاوت است. به عبارت ديگر:
خالص مالياتهاي غيرمستقيم + توليد ناخالص داخلي به قيمت پايه = توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار
روش سهم يا درآمد عوامل توليد، سهمي است كه هريك از عوامل دخيل در فرايند توليد كسب ميكنند. در اين روش با جمع جبران خدمات پرداختي و مازاد عملياتي (شامل سود عملياتي، خالص بهره پرداختي و اجاره منابع طبيعي) توليد ناخالص داخلي محاسبه ميگردد.
ا قلامي مانند توليد ناخالص سرانه، توليد (درآمد) ناخالص ملي، درآمد (خالص) ملي و درآمد سرانه از مشتقات توليد ناخالص داخلي ميباشند كه روابط محاسباتي مربوط به هريك عبارتند از:
خالص درآمد عوامل توليد از خارج + توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار = توليد (درآمد) ناخالص ملي
استهلاك - درآمد ناخالص ملي = درآمد خالص ملي
يادآور ميگردد كه همه اقلام سرانه حاصل تقسيم رقم اصلي به جمعيت كشور ميباشند.
صورت سود و زيان چيست؟
بدون شك حسابداري بدون صورتهاي مالي تقريبا غير ممكن و بدون كاربرد ميگردد. صورت سود و زيان مهمترين و اولين گزارش مالي است منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ كه نشان دهنده عملكرد مالي يك شركت در يك دوره زماني مشخص است، كه از طريق كسر هزينهها از درآمدها، صورت سود يا زيان محاسبه ميگردد. در واقع صورت سود و زيان، يكي از اظهارنامههاي مالياتي محسوب ميگردد كه كه مشخص كننده درآمد، هزينهها و سود و زيان يك شركت تجاري براي يك دوره خاص است. لازم به ذكر است كه صورت سود و زيان بايد قبل از اظهارات مالي ديگر براي صاحبان سرمايه محاسبه شده و گزارش داده شود. در اين مقاله قصد داريم به معرفي صورت سود و زيان و انواع بخشهاي آن و روش محاسبه آن بپردازيم. ابتدا تعریفی از صورت سود و زیان به دست می دهیم. سپس کاربردها و روش محاسبه سود و زیان را بیان خواهیم کرد.
در ادامه انواع صورت های سود و زیان شامل صورت سود و زیان جامع و صورت سود و زیان انباشته و در نهایت صورت سود و زیان تلفیقی را معرفی خواهیم کرد. پس از آن نحوه محاسبه صورت سود و زیان شرکت های بازرگانی و صورت سود و زیان شرکت های تولیدی را بیان خواهیم داشت.
تعريف صورت سود و زيان
همانطور كه گفته شد صورت سود و زيان يكي از اساسيترين صورتهاي مالي است كه درآمدها و هزينههاي ايجاد شده در يك شركت را در يك بازه زماني مشخص شده مثلا يك فصل يا يك سال مالي تهيه و گزارش مينمايد و همراه با دو صورت مالي ترازنامه و صورت جريان وجوه نقد ارائه ميگردد. به صورت سود و زيان، صورت حساب درآمد و هزينه، و صورت عمليات نيز گفته ميشود. براي به دست آوردن صورت سود و زيان ناخالص يك واحد اقتصادي، مقدار هزينههاي غيرعملياتي از مقدار فروش كسر ميگردد و عدد به دست آمده سود و زيان شركت در دوره مورد نظر را نمايش ميدهد.
صورت سود و زيان بینش ها و بصیرت های بسيار مهمي را در خصوص چهار عامل حیاتی و مهم يعني درآمدها، هزينه های تخصیص یافته، سود و زيان به بار آمده در اختيار تصمیم گیرندگان و صاحبان سهام و مدیران ارشد قرار ميدهد. صورت سود با درآمد يا همان فروش آغاز شده و با درآمد خالص به پايان ميرسد و بنا به همين دليل است كه مهمترين عاملي است كه توجه سرمايهداران را به خود معطوف مينمايد، چرا كه درآمد مثبت يا همان سود، نشانگر افزايش حقوق صاحبان سهام و درنتيجه افزايش ارزش كلي است در حاليكه درآمد خالص منفي يا ضرر، نشانگر كاهش ارزش سهام خواهد بود.
ارائه صورت سود و زيان چه كاربردي دارد و هدف از آن چيست؟
يكي از اصليترين اهداف آن ارائه گزارش از فعاليتهاي كسب و كار يك شركت به سهامداران مورد نظر است تا ميزان سودآوري فعاليتهاي شركت براي آنها مشخص گردد. صورت سود و زيان علاوه بر اينكه محاسبه مينمايد كه يك شركت سودده يا زيانده بوده است، با نشان دادن ميزان سودآوري يك شركت موفق، سرمايهگذاران و وام دهندگان را ترغيب مينمايد تا بتوانند سرمايهگذاري خود را در شركتهاي با سودآوري بالا انجام دهند.
روشهاي ارائه سود و زيان
انواع روشهاي ارائه سود و زيان را ميتوان به دو روش تك مرحلهاي و دو مرحلهاي طبقه بندي نمود كه در زير شرح داده شده است:
روش تك مرحلهاي
در اين روش تك مرحلهاي، ابتدا كليه درآمدها ليست شده سپس تمامي هزينهها به انتهاي ليست اضافه ميگردد. در نهايت از كسر كردن مجموع هزينهها از مجموع درآمدها، سود و زيان قبل از كسر ماليات مشخص خواهد گرديد.
روش دو مرحلهاي
در روش دو مرحلهاي، در آغاز تمامي درآمدها و هزينههاي عملياتي مربوط به آن کسب وکار ليست شده و از كسر نمودن آنها از هم، سود يا زيان ناويژه محاسبه ميگردد. در مرحله بعدي، درآمدها و هزينههاي غيرعملياتي نيز به ليست اضافه شده و در نهايت از تفاضل نتيجه به دست آمده از اين دو مرحله، سود يا زيان قبل از كسر ماليات مشخص ميگردد.
چنانچه مجموع درآمدها از مجموع هزينهها بيشتر بوده، فعاليت شركت سودآور و در غير اين صورت فعاليت شركت زيانده محسوب ميگردد.
تعریف انواع صورت سود و زیان
به طور کلی در موضوع صورت سود و زیان با سه عبارت کلیدی مواجه می گردیم. صورت سود و زیان جامع، صورت سود و زیان انباشته و صورت سود و زیان تلفیقی. در این بخش به طور کلی هر یک از این موارد را توضیح می دهیم.
صورت سود و زیان جامع
صورت سود و زیان مربوط است به سود یا زیانی که رخ داده است یا اصطلاحا محقق شده است. بنابراین ما دو نوع سود و زیان داریم. سود و زیانی که عملا اتفاق افتاده است و سود یا زیانی که در عمل محقق نشده است. منظور از صورت سود و زیان در حالت عادی آن است که همه آنچه تحقق یافته است باید در صورت سود و زیان درج گردد. اما در صورت سود و زیان جامع موارد محقق نشده یا رخ نداده نیز درج می گردد.
گاهی اوقات تصمیم گیرندگان اصلی، هیئت مدیره یا صاحبان سهام می خواهند از سود یا زیان تحقق نیافته نیز با خبر گردند. در این صورت اعلام می کنند که نیاز به صورت سود و زیان جامع دارند. اما صورت سود و زیان جامع شامل چه بخش هایی است؟ همان طور که از نامش پیداست، صورت سود و زیان جامع شامل صورت سود و زیان معمولی می گردد. علاوه بر آن، سایر درآمدها و هزینه هایی که شناسایی شده اند نیز باید به تفکیک آورنده شوند. بخش آخر هم شامل تعدیلات سنواتی می گردد.
منظور از سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده چیست؟ این ها آن بخش از درآمدها یا هزینه ها هستند که از تغییر ارزش بدهی ها یا دارایی ها پدید می آیند. به عنوان نمونه دارایی های ثابت مشهود را می توان مجددا مورد ارزیابی قرار داد. بنابراین با افزایش یا کاهش ارزش آن ها، سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده کاهش یا افزایش می یابند. به این بخش از فعالیت حسابداران تجدید ارزیابی دارایی ها نیز گفته می شود.
بخش آخر هم مربوط است به تعدیلات سنواتی. این بخش شامل تغییر در رویه حسابداری و یا اصلاحاتی است که در اشتباه هات رخ داده است. باید بپذیریم که حسابداری نیز مانند هر مهارت دیگر با اشتباهات و خطاهایی مواجه است. این بخش از صورت سود و زیان جامع اصلاح اشتباهات را پوشش می دهد.
حساب سود و زیان انباشته یا صورت سود و زیان انباشته
در این جا تلاش داریم تا تفاوت حساب سود و زیان انباشته را با سود و زیان معمولی و سود و زیان جامع بیان کنیم. حساب سود و زیان انباشته یک نوع حساب دائمی است. یعنی در یک سال مالی بررسی نمی گردد، بلکه در طی سال های متمادی سود و زیانی انباشته می گردد که به آن سود و زیان انباشته می گویند. پس سود و زیان سنواتی حسابی است که به طور دائمی مانده آن به سال بعد منتقل می گردد. فرقی نمی کند که نوع شرکت چه باشد. در تمامی انواع شرکت ها به یک شیوه محاسبه و در صورت صود و زیان جامع درج می گردد.
ویژگی مهم دیگر حساب سود و زیان انباشته خنثی بودن آن است. طوری که در طول مدت زمانی که محاسبه می گردد می تواند بدهکار یا بستانکار گردد. در صورت سود و زیان معمولی که موضوع اصلی این مقاله است از حساب سود و زیان انباشته خبری نیست. تنها در صورت سود و زیان جامع می توان اثر حساب سود و زیان انباشته را یافت.
صورت سود و زیان تلفیقی
صورت سود و زیان تلفیقی زمانی معنا پیدا می کند که با بیش از یک شرکت مواجه باشیم. مثلا یک هلدینگ از شرکت مادر و چند شرکت زیر مجموعه تشکیل شده است. برای محاسبه صورت مالی تلفیقی یکپارچه همه این شرکت ها از صورت سود و زیان تلفیقی استفاده می گردد. این امر برای محاسبه فعالیت مالی کل هلدینگ یا مباحث مالیاتی آن به کار می آید.
برای محاسبه صورت سود و زیان تلفیقی باید عملیات حسابداری بین شرکت ها را کسر کرد تا فعالیت مالی خالص کل به دست آید. برای این منظور، باید درآمدی که ناشی از فروش کالا و خدمات است، دارایی های نقدی و غیر نقدی، بدهی ها و هزینه های جاری شرکت های زیرمجموعه را محاسبه نمود. پس از آن تجمیع آن ها را با شرکت مادر به صورت تلفیقی برآورد نمود.
نکته مهم در این میان آن است که برای تهیه صورت مالی تلفیقی، شرکت مادر یا همان شرکت اصلی به همراه تمامی شرکت های زیر مجموعه آن یک کل واحد را شکل می دهند و یک واحد اقتصادی یکپارچه محسوب می گردند.
صورت سود و زیان شرکت تولیدی
اصول کلی برای تهیه صورت سود و زیان شرکت تولیدی همانند دیگر شرکت هاست. در اینجا به تفاوت هایی که صورت سود و زیان تولیدی دارد اشاره می کنیم. در ابتدا یاداور می گردیم که صورت سود و زیان بر خلاف ترازنامه مربوط به یک دوره زمانی است. بنابراین باید در ابتدای صورت سود و زیان، دوره زمانیی که این صورت سود و زیان معین گردیده است مشخص گردد. در حقیقت ترازنامه تصویر لحظه ای از عملکرد مالی کسب و کار است و سود و زیان تصویری از یک دوره زمانی است.
فرمول های لازم برای محاسبه صورت سود و زیان شرکت تولیدی به شرح ذیل است:
حاشیه سود برابر است با تفاضل فروش خالص و بهای تمام شده کالاهای فروخته شده
سود عملیاتی خالص برابر است با تفاضل حاشیه سود ناخالص و هزینه های فروش و منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ اداری
سود خالص قبل از مالیات برابر است با سود عملیاتی خالص به علاوه درآمدهای دیگر منهای هزینه های دیگر
سود یا ضرر خالص هم به این شیوه محاسبه می گردد: سود خالص قبل از مالیات منهای مالیات بر درآمد
صورت سود و زیان شرکت بازرگانی
صورت سود و زیان شرکت های بازرگانی یا موسسات بازرگانی نیز از قواعد استاندارد حسابداری پیروی می کند. برای محاسبه سود و زیان شرکت بازرگانی باید مراحل ذیل را طی کنیم.
یکم. در گام اول باید فروش خالص را محاسبه کنیم. برای این منظور مانده حساب فروش را از تخفیفات نقدی که اعمال کرده ایم و برگشت از فروشی که رخ داده است و تخفیفاتی که لحاظ کرده ایم کم می کنیم.
دوم. در گام بعدی بهای تمام شده کالای فروش رفته را برآورد می کنیم. در این خصوص باید موجودی کالای اول دوره و خرید خالص را طی دوره با هزینه های حمل کالا جمع کنیم. خرید خالص طی دوره به این شکل محاسبه می گردد: خرید را باید از کلیه برگشت از خریدها، تخفیفات اعمال شده و تخفیفات نقدی خرید کسر نماییم. اکنون کلیه موارد بالا را از موجودی کالای پایان دوره کسر می کنیم تا بهای تمام شده کالای فروش رفته محاسبه گردد.
سوم. در این مرحله می توان سود یا زیان ناخالص را محاسبه نمود. برای این کار بهای تمام شده کالای فروش رفته را از فروش خالص کسر می نماییم.
چهارم. در گام آخر باید هزینه های عملیاتی مانند هزینه های فروش و هزینه های اداری را از سود یا زیان ناخالص کم کنیم. در این مرحله سود یا زیان خالص مشخص می گردد.
بخشهاي مختلف تشكيل دهنده صورت سود و زيان
درآمدها يا ميزان فروش
منظور از درآمد فروش همان واریزها یا دریافتی های یک شركت از فروش محصول يا خدماتی است که طی یک دوره مالی عاید آن شرکت گردیده است كه در قسمت بالايي صورت سود و زیان درج می گردد. اين مقدار محاسبه شده ، ناخالص است و هزينههاي مربوط به توليد كالاي فروخته شده يا ارائه خدمات در آن لحاظ نميگردد. برخي از شركتها ممكن است داراي درآمد چندگانه باشند كه مجموع اين درآمدها به كل درآمد اضافه ميگردد.
بهاي تمام شده كالاي فروش رفته
بهاي تمام شده كالاي فروخته شده نشان دهنده هزينههاي مرتبط با توليد و فروش محصولات است. علاوه بر اين اگر شركت ارائه دهنده خدمات باشد، اين بخش به عنوان هزينه فروش صورت سود و زيان شركت خدماتي ثبت ميگردد. اين بخش از صورت حساب سود و زيان خروجي حسابداري صنعتي يك شركت است. بهاي تمام شده عمدتا شامل نيروي انساني، مواد اوليه، سربار توليد و ساير هزينههاي ديگر مانند استهلاك است.
سود ناخالص
سود ناخالص در واقع با كم نمودن بهاي تمام شده كالاي فروش رفته، از درآمد فروش محاسبه ميشود.
هزينههاي اداري عمومي و فروش
هزينههاي عمومي و اداري عمدتا شامل هزينههاي زير است:
اين بخش از هزينهها شامل تمام هزينههاي غيرمستقيم ديگر می گردد که مرتبط با اداره و مدیریت كسب و كار است. اصليترين اجزا آن عبارت است از حقوق و دستمزد كاركنان غير توليدي، هزينههاي جاري شامل بيمه و هزينههاي ماموريت و غیره. در برخی از موارد هزينه استهلاك نيز جزء لحاظ ميگردد كه ممکن است در هر شرکت متفاوت باشد.
سود عملياتي، سود قبل از بهره و ماليات
اين بخش نشان دهنده سود قبل از بهره، ماليات و استهلاك است كه با كم نمودن هزينههاي اداري و عمومي، به جز ماليات، از سود ناخالص محاسبه ميگردد.
هزينههاي مالي، بهره
اكثر كسب و كارها جهت راه اندازي يا ادامه حيات به تسهيلات نياز دارند. اين تسهيلات با توجه به نوع كسب و كار و مرجع پرداخت كننده بهرههاي متفاوتي دارند. هزينههاي بهره شامل آن بخشي از اقساط است كه جز اصل پول نبوده و به بانك يا تسهيل دهنده پرداخت ميشود.
سود قبل از ماليات
در اين بخش با كسر نمودن هزينه بهره از درآمد عملياتي محقق ميگردد. درآمد قبل از كسر ماليات آخرين رديف نهايي قبل از رسيدن به درآمد خالص است.
ماليات
ماليات بر درآمد بخشي است كه متناسب با نوع فعاليت كسب وكار شركت توسط نهادها و سازمان های دولتی محاسبه، بررسی و اخذ می گردد كه به صورت معمولي درصدي از درآمد خالص پيش از كسب ماليات است. لازم است بدانيد كه اگر شركتي زيانده باشد و قبل از كسر ماليات زيانده بودن آن مشخص گردد، به آن شركت ماليات تحقق نخواهد گرفت. این در صورتی است که شرکت بتواند با اسناد مالی دقیق و مثبته زیان ده بودن خود را اثبات نماید.
سود خالص
درآمد يا سود خالص از كم نمودن ماليات بر درآمد، از درآمد قبل از ماليات به دست ميآيد كه به ترازنامه منتقل ميگردد.
انواع سود در گزارش سود و زيان
به طور كلي صورت سود و زيان داراي سه نوع سود به شرح زير است. لازم به ذكر است كه مهمترين بخش سود و زيان، قسمت پاياني آن يعني سود يا زيان ويژه است كه نتيجه يك شركت را نشان ميدهد و با مطالعه و بررسي آن ميتوان متوجه شد كه نتايج فعاليت كسب و كار يك شركت سودآور يا زيانده بوده است.
سود ناخالص
اين نوع سود از كسر ميزان فروش كالا از هزينههاي تمام شده كالا محاسبه ميگردد.
سود عملياتي
سود عملياتي كه به آن سود قبل از كسر ماليات نيز گفته ميشود از كسر سود ناخالص از هزينههاي اداري عمومي فروش و هزينههاي استهلاك ساختمان و اثاثيه قابل محاسبه است.
سود خالص
محاسبه سود خالص پس از انجام عملیات های فوق کار دشواری نیست. با کسر مالیات از درآمدهای غیر عملیاتی مانند سود بانکی تعلق یافته به همراه هزینه های غیر عملیاتی که از سود عملیاتی کم شده است می توان سود خالص را محاسبه نمود.
انواع هزينهها در گزارش سود و زيان
در صورت سود و زيان چند نوع هزينه داريم كه به شرح زير است:
- هزينههاي پرداخت شده بابت حقوق و دستمزد كاركنان
- هزينههاي مصرف شده جهت توليد و فروش كالاهاي به فروش رسيده
- هزينههاي در نظر گرفته شده جهت استهلاك ساختمان و تجهيزات موجود در شركت
محاسبه سود و زیان در نرم افزار حسابداری هوفر
تمامي شركتها و كسب و كارها موظفاند كه در پايان دورههاي مختلف صورت سود و زيان خود را محاسبه نمايند، چرا كه با استفاده از صورت سود و زيان است كه مديران كسب و كارها قادر خواهند بود جهت ادامه فعاليت بخشهاي مختلف شركتشان، تصميمات مهم و جدي را براي آينده اتخاذ نمايند. البته علاوه بر مديران، سهامداران و سرمايهگذاران شركت نيز جهت بررسي فعاليتهاي مالي شركت به آن نياز دارند.
در نرم افزار حسابداری ابری هوفر، امکانات فراوانی برای محاسبه سود و زیان در نظر گرفته شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با نرم افزار هوفر دموی نرم افزار را به صورت رایگان مشاهده نمایید:
منظور از سود دقیقا چیست؟
سود همیشه به عنوان یک مفهوم جذاب در ذهن افراد شناخته شده است. اما اینکه سود خالص چیست . چه تفاوتی با سود ناخالص دارد، موضوعی است که در این مطلب به آن میپردازیم.
سود خالص
مبلغی است که پس از کسر هزینههای عملیاتی، غیر عملیاتی و مالیات از مجموع درآمدها در طول یک دوره مالی عاید آن شرکت میگردد. در واقع آنچه پس از احتساب کل هزینههای شرکت، باقی میماند سود خالص میگویند. این معیار همچنین برای محاسبهی سود هر سهم نیز مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل است که در اکثر مواقع بهجای واژهی سود خالص از درآمد خالص شرکت استفاده میکنند.
سود ناخالص
به مابه التفاوت درآمد و هزینههای ساخت محصول یا ارائه خدمات سود ناخالص میگویند.
سود ناخالص، میزان کارایی یک شرکت در استفاده از نیرویکار و مواد اولیه در تولید محصولات یا ارائه خدمات را ارزیابی میکند.
تفاوت سود ناخالص و سود خالص
سود خالص شامل تمامی هزینههای مربوطه اعم از هزینههای مستقیم و غیر مستقیم در طی یک دوره مالی میباشد اما سود ناخالص حاصل کسرکلیهی هزینه های مستقیم از درآمد دوره مالیاتی است.
سود خالص و ناخالص علاوه بر تفاوت در مفهوم در کارکرد هم با یکدیگر متفاوت هستند.
تفاوت سود خالص و ناخالص در خصوص تصمیمات اساسی
سود ناخالص عملکرد خوشبینانه یک شرکت را نشان میدهد، و این سود برای اتخاذ تصمیمگیریهای اساسی قابل اعتماد نیست و هر بنگاه برای ارائه تصویر واقعی از عملکرد خودش نیازمند برآورد سود خالص است.
تفاوت سود خالص و ناخالص در مانده اعتبار
در مانده اعتبارات سود ناخالص نشاندهنده میزان برتری فروش محصولات نهایی یک مجموعه نسبت به خریدهای اولیه آن است و سود خالص نشان دهندهی تراز اعتباری سود و زیان است به عبارت دیگر بیانگر معیاری برای سودده یا زیانده بودن شرکت با احتساب مجموع درآمدها و کلیهی هزینهها بهعلاوه بهره و مالیات است.
محدودیت های استفاده از سود ناخالص و اهمیت آن
سرمایهگذاران در بررسی درآمدهای شرکتهای خصوصی اقلام هزینهها را که در ترازنامه غیراستاندارد میباشند را باید تشخیص داده و خودشان از بین آنها مواردی را که در مجاسبه سود ناخالص به کار میروند تفکیک کنند چرا که صورت درآمد استانداردی که توسط موسسات خدمات مالی ارائه میشود ممکن است با مقادیر سود ناخالص تفاوت داشته باشد و این صورتها سود ناخالص را به عنوان بخشی جدا نمایش میدهند که تنها برای شرکتهای دولتی قابل دسترسی است.
سود ناخالص برای حسابداری شرکتها بسیار مهم است به دلیل اینکه سود ناخالص به طور مستقیم با هزینهی محصول فروخته شده در ارتباط است و کارایی شرکت را نشان میدهد و برای تصمیمات موسسه بسیار حائز اهمیت است.
هدف از محاسبه سود خالص و ناخالص
هدف از محاسبه سود خالص بررسی قطعی میزان کارایی عمیاتی و نشاندهنده سودده بودن یا نبودن شرکت است و همچنین ارزش سرمایهگذاری و مدت پرداخت سود سهام را تعیین میکند.
محاسبه سود ناخالص به سرمایهگذاران چشماندازی حدودی از عملکرد شرکت ارائه میدهد و برای بررسی و کنترل هزینههای تولید بر سود از آن استفاده میشود.
اهمیت و نکات مهم حاشیه سود
تجزیه و تحلیل حاشیهی سود مهم است چرا که میتواند به تعیین افزایش، کاهش یا توقف تولید کمک کند و همچنین افزایش سود حاصل از تولید یک واحد اضافی را نشان میدهد.
این معیار سود برای سرمایهگذاران به عنوان شاخصی از سلامت مالی، مهارت مدیریت و پتانسیل رشد استفاده میشود.
انواع مختلفی از حاشیه سود منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ وجود دارد ( حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی) اما مهمترین و رایجترین آن، حاشیه سود خالص است که پس از حذف تمامی هزینهها محاسبه میشود.
در بررسی حاشیه سود شرکت ها و مقایسه آنها با همدیگر حتما به این موضوع دقت کنید که مدل کسبوکار ها یکسان باشد چون اگر اینطور نباشد مقایسه ما بینتیجه خواهد بود.
اگر چه حاشیه سود کم بیانگر ضعف یک شرکت است اما در برخی موارد حاشیه سود میتواند دورهای باشد.
تحلیلگران با بررسی حاشیه سود و بررسی صورتهای مالی در دورههای مختلف به افزایش یا کاهش منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ میزان ارزش ذاتی سهام پی میبرند؛ بنابراین مهم است که حاشیه سود با دقت بالایی انجام شود.
محاسبه حاشیه سود در بررسیهای مالی کاربردهای زیادی دارد ممکن است یک شرکت در صورتهای مالی ارائه شدهی خود، حاشیه سود را کمتر یا بیشتر از حد معمول خود در نظر گرفته باشد. به همین خاطر علیرغم گزارشات موجود در سایت شرکتها، سهم بازار، نحوه بازاریابی، تیم مدیریت و …. آن شرکت را نیز رصد کنید.
حاشیه سود خالص
نسبت سود به فروش شرکت را حاشیه سود خالص میگویند؛ حاشیه سود به شکل درصد بیان میشود و بیانگر شرکت چه مقدار از هر یک فروش را در حساب مربوط به درآمدها نگهداری میکند.
حاشیه سود خالص یکی از پارامترها و اصلاحات مهم در تحلیل بنیادی سهام شرکتها میباشد و معمولا برای یک معاملهگر میزان سود و ضرری که در یک معامله کوتاه مدت یا بلند مدت داشته است مهم است.
حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص نشان دهندهی این است که تیم مدیریت یک شرکت، چطور موفق به درآمد تولیدی از هزینههای مختص همان فعالیت شده است و همچنین بیانگر مدیریت شرکت در زمینه سودسازی کارآمد است.
حاشیه سود یکی از معیارهای سودآوره که نشاندهندهی درصد درآمدی است که بیش از هزینه کالاهای فروخته شده است.
سود ناخالص درمقابل حاشیه سود ناخالص
توجه به حاشیه سود که از طریق سود ناخالص بهدست میآید بسیار مهم است، چون که مقایسه سود ناخالص فصلی یا سالیانه میتواند گمراهکننده باشد؛ این معیار برای مقایسهی بازدهی تولیدات شرکت در طی زمان حائز اهمیت و مفید است.
کاربرد حاشیه سود خالص و ناخالص در بورس
کاربرد حاشیه سود در بورس به نوع تحلیل بستگی دارد، و لازم به ذکر است که کاربرد حاشیه سود بیشتر برای تحلیلگران بنیادی مهم است چرا که از حاشیه سود ناخالص و خالص شرکتها برای پیشبینیهای خود استفاده میکنند؛ و تحلیل بنیادی نسبت به تحلیل تکنیکال سختتر و دشوارتر است چرا که دقت بالاتر، حرفهای تر، کاربردیتر و همچنین دارای خطای کمتری میباشد.
حاشیه سود یکی از پارامترهای مهم در بورس میباشد، که توانایی یک شرکت در کنترل هزینهها را به ما نشان میدهد.
یکی از سیگنالهای بسیار مهم تشخیص سهام ارزنده در بورس محاسبه حاشیهی سود و مقایسهی آن با دورههای قبل است اما صرفا تنها تکیه بر این نکته برای خرید سهام درست نیست؛ نکته مهم دیگر این است که حاشیه سود برای شرکتهایی که در حال ضرر هستند چندان مفید نیست چون که چنین شرکتهایی هیچ سودی ندارند.
سخن پایانی
و در آخر، سود خالص و سود ناخالص با این واقعیت باهم متمایز میشوند که سود ناخالص برای نشان دادن پیشرفتکار و با مقایسه با سود خالص قابل قضاوت و بررسی است.
برآورد سود خالص و ناخالص برای هر مجموعهای حائز اهمیت است و دانستن تمایز بین سود ناخالص و سود خالص برای خوانندگان صورتهای مالی ضروری و مهم است و آشنا شدن با این اصطلاحات در نمایش سودآوری واحد بسیار کاربردی میباشد.
بررسی در خصوص حاشیه سود که نشاندهندهی پیشرفت یا پسرفت شرکتها و افزایش یا کاهش ارزش ذاتی سهام است بسیار دقت بالایی میخواهد و باید در دورههای زمانی معینی حساب شود.
معرفی تمامی صورت های سود و زیان
نام دیگر صورت سود و زیان، صورت درآمد و هزینه است. صورت سود وزیان، یکی از صورت های مالی حسابداری است؛ اگر می خواهید اطلاعات بیشتری در مورد انواع صورت های مالی حسابداری به دست بیاورید مقاله صورت های مالی را از دست ندهید.
صورت حساب سود و زیان بر مبنای حسابداری تعهدی تهیه می شود. این یعنی اینکه درآمدها زمانی شناسایی می شوند که تحقق یافته باشند، به عبارت دیگر زمانی که وجه نقد دریافت گردید درآمد هم شناسایی می شود. هزینه ها هم در این روش زمانی شناسایی می شوند که پرداخت شده باشند، خواه برای هزینه های گذشته باشد و یا هزینه های آتی.
همچنین در محاسبه سود و زیان، سود سهام پرداخت شده به سهامداران عادی به عنوان هزینه و درآمد حاصل از صدور سهام به عنوان یک درآمد شناسایی نمی شوند. مبادلات بین موسسه و مالکانش به طور جداگانه در گزارش حقوق صاحبان سهام نمایش داده می شود.
صورتحساب سود و زیان، به خوبی بیانگر میزان سود یک شرکت در پایان سال مالی است و شرکت ها موظف اند در پایان سال مالی، صورت سود وزیان خود را منتشر و با گزارش سود و زیان، میزان سودآوری خود را به سهامداران اطلاع دهند. در صورت سود و زیان، مواردی مانند میزان فروش شرکت ها، میزان هزینه های آن ها و سایر اطلاعات با اهمیت مربوط به عملکرد شرکت قابل مشاهده است. حالا که می دانید صورت سود و زیان چیست، باید در مورد این گزارش و نحوه محاسبه فرمول سود و زیان اطلاعات کسب کنید.
تهیه گزارش سود و زیان+فرمت صورت سود و زیان
گزارش و تهیه صورت سود و زیان به دو روش یک و دو مرحله ای تهیه می شود.
در صورت سود و زیان یک مرحله ای ابتدا کلیه درآمدها و در ادامه کلیه هزینه ها در زیر آن ها آورده می شود و در نهایت از تفاضل آن ها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات نمایش داده می شود.
در صورت سود و زیان چند مرحله ای، ابتدا درآمدهای عملیاتی و سپس هزینه های عملیاتی در زیر آن ها آورده می شود سپس از تفاضل این دو سود یا زیان ناویژه به دست می آید. در مرحله بعد درآمدهای غیرعملیاتی و هزینه های غیرعملیاتی آورده می شود که نتیجه تفاضل این مرحله و مرحله قبل به سود و زیان قبل از کسر مالیات می رسیم. حالا که با نقش هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان آشنا شدید، نوبت به دانستن فرمول محاسبه سود و زیان در حسابداری می رسد. البته امروزه با وجود نرم افزار حسابداری تهیه صورت سود و زیان، آسان شده است. شما می توانید با کمک نرم افزار های حسابداری، گزارش صورت و سود و زیان را اتومات تهیه و چاپ کنید.
فرمول محاسبه سود و زیان در حسابداری چیست؟
در محاسبه سود و زیان در حسابداری، ابتدا درآمدها محاسبه می شود و سپس هزینه ها از آن کسر می گردد.
⌈هزینه های دوره مالی – درآمد دوره مالی = سود دوره مالی⌉
در صورت فزونی درآمد به هزینه شرکت سود داشته است.
⌈درآمدهای دوره مالی – هزینه دوره مالی = زیان دوره مالی⌉
با در نظر گرفتن این فرمول می توانید به پاسخ پرسش با کسر هزینه ها از درامد چه چیزی به دست می اید برسید؛ در صورت فزونی هزینه به درآمد شرکت متحمل زیان شده است. بعد از آشنایی با نحوه محاسبه سود و زیان، به بحث انواع سود حسابداری می پردازیم.
معرفی انواع سود حسابداری + سود حسابداری چگونه محاسبه می شود؟
منظور از عملکرد مالی، فعالیت هایی است که به نوعی باعث تغییر در دارایی، بدهی ها و سرمایه گردد. همچنین انواع سود در صورت سود و زیان به سه دسته تقسیم می شود:
1- سود ناخالص در صورت سود و زیان
برای رسیدن به پاسخ پرسش سود ناخالص در صورت سود و زیان بیانگر چیست، باید فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید. سود ناخالص در صورت سود و زیان، از کسر میزان فروش کالا از هزینه تمام شده کالا به دست می آید و معادله آن به شکل زیر است:
⌈سود ناخالص = هزینه تمام شده کالا – میزان فروش کالا⌉
2- سود عملیاتی
سود عملیاتی در حسابداری یا سود قبل از کسر مالیات، از کسر سود ناخالص از هزینه های هزینه های اداری عمومی فروش و هزینه های استهلاک ساختمان و اثاثیه به دست می آید. فرمول سود عملیاتی به صورت زیر است.
⌈سود عملیات= هزینه استهلاک – هزینه های هزینه های اداری عمومی فروش – سود ناخالص⌉
3- سود خالص
محاسبه سود خالص با کسر مالیات از درآمدهای غیرعملیاتی (مواردی نظیر سود بانکی) بعلاوه هزینه های غیرعملیاتی کسر از سود عملیاتی به دست می آید. فرمول سود خالص به صورت زیر است:
⌈سود خالص = مالیات – درآمدهای غیرعملیاتی + هزینه های غیرعملیاتی – سود عملیاتی⌉
مهم ترین بخش حساب سود و زیان قسمت پایانی آن، یعنی محاسبه سود شرکت یا زیان ویژه است که نتیجه فعالیت یک شرکت را نشان می دهد و با مطالعه آن می توان فهمید که نتایج فعالیت کسب و کار سودآور بوده یا زیان ده.
اقلام صورت سود و زیان چیست؟
در ادامه شما را با اقلام و اجزای صورت سود و زیان آشنا می کنیم:
بیشتر بدانید: روش برآورد سود و زیان انبار با اکسل
1- درآمد یا میزان فروش در جدول صورت سود و زیان
درآمد فروش بیانگر عایدی شرکت از فروش محصول یا خدمات است که در قسمت بالای صورت نوشته می شود. این مقدار ناخالص بوده و هزینه های مرتبط با تولید کالای فروخته شده یا ارائه خدمات در ان لحاظ نمی شود. در این بین برخی از شرکت ها نیز دارای درآمد چندگانه هستند که مجموع این درآمدها به کل درآمد اضافه می شود.
درآمد حاصل از فعالیت اصلی موسسه در صورت سود زیان نوشته می شود. سؤال اصلی اینجاست که درآمد اصلی و فرعی چیست؟ برای روشن شدن موضوع را با مثالی ادامه می دهیم؛ صاحب یک پمپ بنزین را فرض کنید، درآمد اصلی حاصل از فروش بنزین به دست می آید همچنین در کنار جایگاه بنزین یک مغازه نیز وجود دارد که درآمد حاصل از آن به عنوان درآمد فرعی ثبت می شود.
2- بهای تمام شده کالای فروش رفته یا هزینه های فروش
هزینه های فروش نشان دهنده هزینه کالاهای فروخته شده، و یا خدمات ارائه شده در طول دوره حسابداری است. از این رو برای یک موسسه خرده فروشی، هزینه فروش برابر خواهد بود با مجموع موجودی در آغاز دوره به اضافه خرید در طول دوره منهای موجودی انتهای دوره. بهای تمام شده کالای فروخته شده نشان دهنده، هزینه های مستقیم مرتبط با تولید و فروش محصولات است.
همچنین اگر شرکت ارائه دهنده خدمات باشد، این بخش یه عنوان هزینه فروش ثبت می شود. این بخش از جدول صورت سود و زیان خروجی حسابداری صنعتی یک شرکت است. بهای تمام شده عمدتا شامل نیروی انسانی، مواد اولیه، سربار تولید و سایر هزینه های دیگر مانند هزینه استهلاک در صورت سود و زیان است.در صورتی که موسسه تولیدکننده محصولی باشد هزینه های فروش علاوه بر موارد بالا شامل هزینه های محتمل شده برای تولید محصول که در طول دوره است. هزینه های تولید مانند: دستمزد مستقیم یا کار مستقیم، مصرف مواد مستقیم، استهلاک کارخانه و ماشین آلات، سربار ساخت و …
3- سایر درآمدها در جدول سود و زیان
سایر درآمدها شامل درآمدی می شود که از فعالیت اصلی موسسه، به دست نمی آید به عبارت دیگر فعالیت فرعی موسسه است. به طور مثال درآمد مغازه کنار جایگاه پمپ بنزین فروشی.
نکته: درآمد حاصل از سود سپرده موسسه در بانک و یا درآمد حاصل از فروش ارزهای خارجی جزو درآمد فرعی موسسه است.
4- هزینه های توزیع و فروش در صورت سود و زیان
هزینه های توزیع و فروش شامل هزینه های محتمل شده برای ارائه کالا از محل موسسه به مشتریان است مانند: هزینه بازاریابی و نقل و انتقال محصول. اکثر کسب و کارها هزینه هایی مربوط به فروش کالاها یا ارائه خدمات دارند. این هزینه ها عمدتا شامل بازاریابی، تبلیغات و ترویج مصرف است که با یکدیگر گروه بندی می شوند زیرا تمامی آن ها هزینه های مشابه صرف شده جهت افزایش فروش است.
5- هزینه های اداری
هزینه های اداری به طور کلی از هزینه هایی است که به طور مستقیم در تولید و عرضه کالا و خدمات ارائه شده توسط موسسه نیست. مانند هزینه های مربوط به مدیریت و پشتیبانی. هزینه های عمومی و اداری عمدتا شامل هزینه های بخش فروش، خدمات عمومی و بخش اداری است. این بخش از هزینه ها دربرگیرنده تمام هزینه های غیرمستقیم دیگر مرتبط با اداره کسب و کار است. اصلی ترین بخش های آن شامل حقوق و دستمزد کارکنان غیر تولیدی، هزینه های جاری اعم از بیمه و هزینه های ماموریت و… است. هزینه استهلاک نیز گاهی در این بخش لحاظ می شود اما بسته به تصمیمات شرکت متفاوت است.
نمونه هایی از هزینه های اداری در صورتحساب سود و زیان در حسابداری عبارت اند از:
- هزینه حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی
- هزینه های حقوقی و حرفه ای
- استهلاک ساختمان اداری
- اجاره بهای دفاتر مورداستفاده برای مدیریت
- هزینه بخش های مالی، بخش منابع انسانی و بخش مدیریت
6- سایر هزینه ها
شامل هزینه هایی است که در دسته هزینه ها آورده نمی شود. کسب و کارها غالباً هزینه های دیگری دارند که مختص صنعت آن ها است. هزینه های دیگر ممکن است شامل مواردی از قبیل توسعه فناوری، تحقیق و توسعه (R&D)، غرامت مبتنی بر سهام یا Stock-Based Compensation که بطور خلاصه با SBC نمایش داده می شود. هزینه های اختلال در ارزش، سود و زیان ناشی از فروش سرمایه گذاری ها و بسیاری از هزینه های دیگر باشد که خاص یک صنعت یا شرکت است.
7- هزینه های مالی
هزینه های مالی معمولاً از بهره وام های دریافتی و بهره اوراق قرضه تشکیل می شوند.
8- مالیات بر درآمد
هزینه مالیات بردرآمد شناسایی شده در طول دوره به طور کلی از سه عنصر زیر تشکیل شده است:
- مالیات برآوردی دوره فعلی
- مالیات دوره قبل
- هزینه مالیات معوق
9- هزینه استهلاک در صورت سود و زیان
استهلاک بیانگر هزینه های غیر نقدی است که توسط حسابداران ایجاد گردیده است. دلیل استفاده از این نوع از هرینه که عملا به صورت نقدی پرداخت نمی شود بحث مالیات است. با کسر این هزینه از سود خالص می توان مالیات پرداختی شرکت را کاهش داد. این هزینه توسط روش های استاندارد ارائه شده و بر اساس قانون مالیات های مستقیم و غیر مستقیم محاسبه می گردد. دارایی های بلند مدت یک شرکت همچون تجهیزات، ساختمان ها، وسایل نقلیه و … ممکن است در طول زمان دچار کاهش ارزش شده و هزینه استهلاک به آن تعلق گیرد.
هدف استفاده از صورتحساب سود وزیان چیست؟
اقلام با اهمیت صورت سود و زیان شامل درآمدها و هزینه است. صورت سود و زیان اندازه گیری عملکرد یک نهاد در طول دوره حسابداری را فراهم می نماید. عملکرد یک نهاد را در صورت سود و زیان می توان در منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ شرایط زیر ارزیابی نمود به عبارت دیگر کاربرد و دلیل طبقه بندی در صورت سود و زیان در موارد زیر است:
- تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت
- تغییر در حاشیه سود ناخالص، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره
- افزایش یا کاهش در سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره
- مقایسه سودآوری واحد تجاری با دیگر سازمان های فعال در صنایع و یا بخش مشابه
- موجودی کالا در صورت سود و زیان
- موجودی کالا در مؤسسات بازرگانی قسمت عمده و قابل توجه دارایی های موسسه را تشکیل می دهد.
- موجودی کالا هم در ترازنامه به عنوان دارایی و هم در سود و زیان به عنوان بهای تمام شده کالای فروش رفته محاسبه می گردد، به همین دلیل موجودی کالا در صورت سود و زیان از اهمیت بالایی برخوردار است.
بیشتر بدانید: روش محاسبه صورت سود و زیان به چه شکل است؟
صورت سود و زیان جامع چیست؟
صورت سود و زیان جامع یکی از صورت های مالی مهم است که تمامی درآمدها و هزینه های شناسایی شده را به تفکیک اجزای تشکیل دهند آن ها نمایش می دهد. این درآمد و هزینه ها قابل انتساب به صاحبان سرمایه هستند. هدف آن ارائه کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده در یک دوره مالی است و تمرکز اصلی آن بر هزینه های عملیاتی در صورت سود و زیان است.
در اینجا صورت سود و زیان دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره ازجمله درآمدها و هزینه های تحقق نیافته است.اما اگر اجزای صورت سود و زیان جامع محدود به سود یا زیان خالص دوره و تعدیلات سنواتی باشد، ارائـه صورت حساب سود و زیان جامع ضرورتی ندارد. در این موارد باید یادداشتی ذیل صورت سود و زیان دوره، مبنی بر عدم لزوم ارائـه صورت سود و زیان جامع الصاق شود.
از آنجا که تهیه سود و زیان جامع دربرگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده، اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است، سود یا زیان خالص دوره مالی به عنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد. این بدان معنی است که صورت سود و زیان در حسابداری دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفصیل نشان می دهد و سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده، به طور جداگانه در صورت سود زیان جامع انعکاس می یابد. سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده شامل موارد زیر است
الف. درآمدها و هزینه های تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش دارایی ها و بدهی هایی که اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات به نحو مستمر نگهداری می شـود و به موجب استانداردهای حسابداری مربوط مستقیماً به حقـوق صاحبـان سرمایـه منظـور می شود (از قبیل درآمدهـا و هزینه های ناشی از تجـدیـد ارزیابی دارایی های ثابت مشهود).
ب. درآمدها و هزینه هایی که طبق استانداردهای حسابداری به استناد قوانین آمره مستقیماً در حقوق صاحبان سرمایه منظور می شود (از قبیل مابه التفاوت های حاصل از تسعیر دارایی ها -واژه تسعیر در معامله های ارزی شرکت ها در هنگام تبدیل دو واحد پولی به یکدیگر به کار می رود.-و بدهی های ارزی موضوع ماده 136 قانون محاسبات عمومی).
موارد مندرج در ردیف های الف و ب، سود یا زیان جامع سال را تشکیل می دهد. تعدیلات سنواتی (مشتمل بر آثار انباشته تغییر در رویه های حسابداری و اصلاح اشتباه ) حسب مورد از سود یا زیان جامع سال کسر یا به آن اضافه می شود تا سود وزیان جامع شناسایی شده در فاصله تاریخ صورت های مالی دوره قبل و پایان دوره مالی جاری به دست آید. برای درک بهتر و بیشتر صورت سود و زیان جامع، مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی به زبان ساده را مطالعه کنید.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان در این است که ترازنامه تصویری لحظه ای از عملکرد کسب و کار ارائه می کند به این معنی که وضعیت مالی یک بنگاه اقتصادی را در یک لحظه مشخص می کند و فقط در همان تاریخ نشان می دهد. در ترازنامه ستونی با نام تاریخ وجود دارد که نشان دهنده تاریخ وقوع یک رویداد مشخص است. اما صورت سود زیان وضعیت مالی بنگاه اقتصادی را در یک بازه زمانی یا دوره مالی نشان می دهد. در واقع صورت سود و زیان تمام وقایع منتهی به دوره مالی را گزارش می کند.
منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟
نسبت های مالی مقادیر عددی هستند که به منظور بدست آوردن اطلاعات معنادار، از صورتهای مالی یک شرکت استخراج می شوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه؛ صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی؛ برای آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود؛ سودآوری ؛ نرخ بازگشت؛ ارزش گذاری و غیره استفاده می شود.
نسبت های مالی به دسته بندی های اصلی زیر تقسیم بندی می شوند:
- نسبت ارزش بازار
کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال می کند:
1. پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، به منظور کشف سرنخ هایی است که موجب پیشرفت موسسه می شود. برای مثال یک افزایش نرخ بدهی-به-دارایی می تواند نشان دهنده ی زیربار بودن شرکت با بدهی باشد و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه شود.
2. امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه ی نسبت های مالی با رقبای اصلی به منظور شناسایی اینکه کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوطه دارد؛ کاربرد دارد. برای مثال مقایسه ی بازده دارایی بین شرکت ها به یک تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند که چه دارایی هایی از شرکت به طور موثری مورد استفاده قرار می گیرد.
استفاده کنندگان از نسبت های مالی شامل استفاده کنندگان داخلی و خارجی می باشند:
استفاده کنندگان خارجی : تحلیلگران مالی؛ سرمایه گذاران خرده فروشی؛ اعتباردهندگان، رقبا؛ مقامات مالیاتی؛ مقامات نظارتی و ناظران صنعت
استفاده کنندگان داخلی: مدیر تیم، کارمندان و مالکان
نسبت های نقدینگی
نسبت های نقدینگی نسبت های مالی هستند که توانایی یک شرکت را برای پاسخ به تعهدات بلندمدت و کوتاه مدت اندازه گیری می کنند. نسبت های نقدینگی متداول عبارتند از:
نسبت جاری توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با دارایی های جاری را اندازه گیری می کند:
نسبت جاری= دارایی های جاری/ بدهی های جاری
نسبت سریع /آنی acid-test : توانایی شرکت در پرداخت بدهی های بلند مدت را با دارایی های زودنقدشونده ارزیابی میکند:
نسبت آنی = دارایی های جاری – موجودی انبار/بدهی های جاری
نسبت نقدینگی توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت با پول نقد و معادل آن را ارزیابی میکند:
نسبت نقدینگی = پول نقد و معادل آن / بدهی های جاری
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی اندازه گیری تعداد دفعاتی است که شرکت می تواند بدهی های جاری اش را با وجه نقد دریافت شده در دوره مالی پرداخت کند:
نسبت جریان نقدینگی عملیاتی = جریان نقدینگی عملیاتی / بدهی های جاری
نسبت های مالی اهرم
نسبت های مالی اهرم مقدار سرمایه دریافت شده از بدهی را اندازه گیری می کنند. به عبارتی دیگر نسبت های مالی اهرم به منظور ارزیابی سطح بدهی شرکت استفاده می شوند. نسبت های مالی اهرم عبارتند از:
نسبت بدهی = مجموع بدهی ها/ کل دارایی ها
نسبت بدهی به سهم، وزن کل بدهی و بدهی های مالی را به ازاء سهم صاحبان سهام محاسبه میکند:
نسبت بدهی به سهام = کل بدهی ها / حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره تعیین می کند که یک شرکت به چه آسانی می تواند هزینه ی بهره را بپردازد:
نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی/هزینه های بهره
نسبت پوشش خدمات به بدهی مشخص می کند که یک شرکت چگونه می تواند بدهی های خود را در برابر تعهدات بپردازد:
نسبت پوشش خدمات به بدهی = درآمد عملیاتی / کل خدمات بدهی
نسبت های بهره وری
نسبت های بهره وری که به نسبت های مالی فعالیت نیز معروف است به منظور اندازه گیری اینکه یک شرکت چقدر از دارایی ها و منابع خود استفاده میکند، استفاده می شود. نسبت های بهره وری متداول عبارتند از:
نسبت گردش دارایی توانایی شرکت برای فروش دارایی های خود را اندازه گیری می کند:
نسبت گردش دارایی = فروش خالص / مجموع دارایی ها
نسبت گردش انبار تعداد دفعاتی که در یک دوره مالی موجودی کالا فروخته می شود و جایگزین می شود را اندازه گیری می کند:
نسبت گردش انبار = هزینه ی کالای فروخته شده / میانگین موجودی کالا
نسبت گردش حسابهای دریافتنی تعداد دفعاتی در دوره مالی است که یک شرکت می تواند دریافتی ها را به وجه نقد تبدیل کند :
نسبت گردش حسابهای دریافتنی = فروش اعتباری خالص / میانگین حساب های دریافتنی
نسبت روزهای فروش در انبار، میانگین تعداد روزهایی است که یک شرکت می تواند انبار خود را قبل از فروش محصولات به مشتریان نگه دارد:
نسبت روزهای فروش در انبار = 365 روز/ نسبت گردش انبار
نسبت های سوددهی
نسبت های سوددهی توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سودسهام ، دارایی های ترازنامه ؛ هزینه های عملیاتی و سهام را اندازه گیری می کند. نسبت های مالی سودهی متداول عبارتند از:
نسبت سود ناخالص ؛ سود ناخالص یک شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا میزان سود یک شرکت پس از پرداخت بهای تمام شده ی کالای فروش رفته نشان داده شود:
نسبت سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص
نسبت حاشیه عملیاتی، درآمد عملیاتی یک شرکت را با فروش خالص مقایسه می کند تا بهره وری عملیاتی مشخص شود:
نسبت حاشیه عملیاتی = درآمد عملیاتی / فروش خالص
نسبت بازگشت دارایی، میزان بهره وری و کارایی یک شرکت را در استفاده از دارایی ها برای ایجاد سود را اندازه گیری می کند:
نسبت بازگشت دارایی = درآمد خالص / کل دارایی ها
نسبت های ارزش بازار
نسبت های ارزش بازار به منظور ارزیابی قیمت سهم هر سهامدار شرکت استفاده می شود. انواع متداول نسبت های ارزش بازار عبارتند از:
نسبت ارزش دفتري به نسبت سهم ، ارزش هر سهم یک شرکت را بر مبنای سهم سهامداران محاسبه می کند:
نسبت ارزش دفتری به نسبت سهم = حقوق صاحبان سهام / کل سهام در دست سهامداران
نسبت عملکرد سود سهام؛ میزان سود سهام نسبت به سهامداران را نسبت به ارزش بازار در هر سهم اندازه گیری می کند:
نسبت سود سهام = سود سهام به ازا هر سهم / قیمت سهام
نسبت درآمد به ازاء هر سهم، میزان درآمد خالص هر سهم به ازاء سهام در دست سهامداران را اندازه گیری میکند.
نسبت درآمد به ازای هر سهم = سود خالص / مجموع سهام در دست سهامداران
دیدگاه شما