خبر ويژه
معاون مالی بانک صادرات ایران خبر داد پایان زیان انباشته در بانک صادرات ایران احمد فاضلی، معاون مالی بانک صادرات ایران، گفت: بانک صادرات ایران نهتنها در صورتهای مالی میاندورهای و سالانه مربوط به سال ۹۹ زیان انباشته ندارد، بلکه سود قابلتوجهی شناسایی میشود. به گزارش روابط عمومی بانک صادرات ایران، احمد فاضلی افزود: بانک صادرات ایران امسال شرایطی در صورتهای مالی خود ارائه خواهد کرد که در ۶۸ سال گذشته در این بانک بینظیر بوده است. این اتفاق را سهامداران بانک بهزودی در صورتهای مالی میاندورهای و بهمراتب بهتر و قویتر در صورتهای مالی سالانه شاهد خواهند بود. وی خاطرنشان کرد: به تمام کسانی که از بانک صادرات ایران تسهیلات دریافت میکنند این نوید را میدهیم که با تغییر، افزایش و بهبود نسبت کفایت سرمایه به درستی و با اطمینان در خدمت تسهیلاتگیرندگان هستیم. تولیدکنندگان واقعی میتوانند روی بانک صادرات ایران بهعنوان یک بانک مطمئن حساب کنند. فاضلی گفت: خوشحالیم که توانستیم ۲۰ درصد سهام شرکت سرمایهگذاری گروه مالی سپهر صادرات «وسپهر» را در بورس عرضه اولیه کرده و این موفقیت بزرگ را رقم بزنیم و یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری را برای عرضه به سهامداران عام ارائه کنیم. وی اظهار کرد: اطمینان داریم استقبال مناسبی که از سهام «وسپهر» در بازار سهام صورت گرفته به این خاطر است که فعالان بازار بورس براساس اطلاعات اقدام به معامله در این بازار میکنند. معاون مالی بانک صادرات ایران اضافه کرد: «وسپهر» این قابلیت را دارد که سهامداری که وارد شده و این سهم را خریداری میکند، امنیت سرمایهگذاریاش تأمین شود. امنیت از این منظر که ارزش سهمش نهتنها کاهش پیدا نمیکند، بلکه افزایش قابل توجه خواهد داشت و این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که بازار را نیز دچار هیجان نخواهیم کرد. فاضلی گفت: بازارگردانی «وسپهر» بهصورتی کارا و مؤثر صورت خواهد گرفت و به نحوی رفتار خواهد شد که بازار دچار التهاب نشود. ولی از سهممان در زمانهای مناسب و همراه با بازار حمایت میکنیم. تمام تلاش ما این خواهد بود که واسطهگری و سفتهبازی از بازار بورس رخت بندد. ما تلاش کردیم در بازارگردانی سهام سرمایهگذاری گروه مالی سپهر صادرات این اتفاق رخ دهد و درصد قابلتوجهی سهم برای این امر اختصاص دادیم. وی افزود: شرکتهای بزرگی در زیرمجموعه گروه مالی سپهر صادرات وجود دارد که مقدمات برای عرضه اولیه سهام آنها در بورس فراهم شده که امیدواریم این مهم تا پایان سال اتفاق بیفتد.
خامی : بانک گردشگری جزء بانکهای سودده در بورس است در جلسه مجمع عمومی عادی بهطور فوقالعاده بانک گردشگری که با حضور اکثریت سهامداران برگزار شد، صورتهای مالی منتهی به 29 اسفند سال 1398 به تصویب رسید. به گزارش روابط عمومی بانک گردشگری، ابتدا مرتضی خامی، مدیرعامل بانک گردشگری، گزارشی از عملکرد هیئتمدیره بانک را به سهامداران حاضر در جلسه مجمع ارائه کرد. مرتضی خامی در گزارش خود ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس تصریح کرد: هیئتمدیره بانک گردشگری تلاش کرد تا تأثیر شرایط تحمیلی بیرونی را به حداقل برساند و مانع از افزایش پیامدهای ناشی از شرایط اقتصادی به بانک شود ضمن اینکه توانست با تکیه بر سیاستهای کلان خود جزء بانکهای سودده در بورس باشد. او افزود: مرحله اول افزایش سرمایه بانک گردشگری تا 15هزار میلیارد ریال بود که در نیمه نخست سال 99 محقق شد و ورود به مرحله دوم افزایش سرمایه در سال جاری در دستور کار بانک قرار گرفته است.
بورسهای کالایی چگونه به کاهش تورم کمک میکنند؟
بورسهای کالا و انرژی حتی در ادبیات پولی میتوانند سرعتگیرهای برجستهای در برابر تورم کالاها باشند که با توجه به دادوستد نزدیک به ۱۴ درصدی کل نقدینگی کشور در سال گذشته در این دو بازار، قطعا جایگاه مهمی در اقتصاد کلان خواهند داشت. پتانسیل کاهش تقاضای پول در تامین مالی کالامحور، کاهش سرعت چرخش نقدینگی در بازار کالاهای پذیرش شده در بورس کالا و انرژی با افت جذابیت سفتهبازی و تقلیل واسطهگری، پتانسیل ایجاد ابزارهای مالی پوشش ریسک و حمایت از خریدار مواد اولیه و فروشنده محصول نهایی در کنار تجمیع پایه پولی در فرآیندهای معاملاتی و مکانیزم تسویه و افت سرعت گردش پول از جمله مواردی است که میتواند به کاهش تورم منجر شود.
به گزارش «کالاخبر»؛ حمایت از تولید اما مهمترین اثر ضدتورمی بورسهای کالایی است که با تامین مالی تولیدکننده آغاز شده و با فروش محصول پایان میپذیرد. مکانیزم انبارها و شفافیت موجودی در کنار سهولت و سرعت بالای انتقال اطلاعات با افزایش کارآیی بازارها از دیگر ویژگیهای حمایتکننده از کاهش تورم به شمار میرود آنهم در شرایطی که هر لحظه میتوان آخرین وضعیت عرضه، تقاضا و قیمت یک ماده اولیه حتی برخی محصولات نهایی را مشاهده کرد و با متوسط سال یا بازه زمانی سال قبل مقایسه کرد؛ مزیتی است که برای اهل فن بسیار ارزشمند است. عجیب آنکه این نقش برجسته تاکنون از نگاه بسیاری از تصمیمسازان اقتصادی در کشور مخفی مانده است.
وضعیت بورس کالا و انرژی در آینه ارقام
ارزش معاملات بورس کالا در سال گذشته به نزدیکی ۳۵۰ هزار میلیارد تومان رسید. همچنین ارزش معاملات بورس انرژی نیز به ۱۳۰ هزار میلیارد تومان بالغ شد؛ یعنی ارزش معاملات کل، در این دو بازار ۴۸۰ هزار میلیارد تومان بوده که با احتساب نقدینگی ۳ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومانی، شاهد در اختیار داشتن گردش ۱۴.۵ درصد از نقدینگی در بورسهای کالایی رسمی در کشور (بر مبنای آمارهای روزهای پایانی سال گذشته) هستیم. این در حالی است که حجم اعظم ارزش دادوستد در بوررسهای کالایی رسمی در کشور به بازارهای فیزیکی مربوط بوده که نشان میدهد، دادوستد واقعی کالایی در این بازارها وجه غالب در حجم معاملات است؛ یعنی بخش واقعی اقتصاد را میتوان به وضوح در این بازارها مشاهده کرد. به صورت دقیقتر ارزش معاملات در بازار فیزیکی بورس کالا ۳۰۵ هزار میلیارد تومان و برای گواهی سپرده کالایی ۸.۵ هزار میلیارد تومان است و رقم معاملات در بازار فیزیکی بورس انرژی نیز چیزی نزدیک به ۱۲۰ هزار میلیارد تومان است که جمعا به ۴۳۳.۵ هزار میلیارد تومان میرسد. از سوی دیگر آخرین رقم اعلامی از پایه پول (حجم پول) در گردش ۶۵۲ هزار میلیارد تومان بوده است. بنابراین ۶۶.۵ درصد از پایه پولی در کشور در بازارهای کالایی رسمی در سالجاری چرخش کرده است. این ارقام به وضوح جایگاه بازارهای رسمی کالایی در اقتصاد کشور را نشان میدهد. بنابراین با بازارهایی سر و کار داریم که به هیچ وجه قابل نادیدهگرفته شدن نیستند. این در حالی است که ارزش معاملات سالجاری در بورس کالا رشد ۱۲۹ درصدی داشته و این رقم در بورس انرژی افزایش ۱۵۰ درصدی را نشان میدهد آنهم در شرایطی که حجم دادوستد در هر دو بازار افزایشی بود.
برآوردهای آماری از نسبت ارزش معاملات به تولید ناخالص داخلی در کشور نشان میدهد که باز هم جایگاه بورسهای کالایی را در اقتصاد نمیتوان نادیده گرفت. در آمارهای مخابره شده تا اواسط اسفند سال گذشته؛ تولید ناخالص داخلی با قیمتهای ثابت سال ۹۰ رقمی نزدیک به ۴۸۰۶ هزار میلیارد تومان است که اگر این نرخ را با احتساب دلار ۲۰ هزار تومانی و برآورد تولید ناخالص داخلی ۴۰۰ میلیارد دلاری لحاظ کنیم، به رقم ۸۰۰۰ هزار میلیارد تومان میرسیم؛ یعنی ارزش معاملاتی دو بورس کالا و انرژی در سالجاری ۶ درصد تولید ناخالص داخلی است.
با توجه به موارد فوق و در سناریوهای مختلف، در مورد یک هفتم تا یک هفدهم اقتصاد ایران صحبت میکنیم. بنابراین به وضوح میتوان گفت که تصمیمسازان اقتصادی راهی ندارند جز اینکه این دو بازار را بسیار جدی بگیرند و هر رخداد در این بازارها را باید به عنوان یک سیگنال بسیار اثرگذار ارزیابی کنند.
سرعتگیر تورم کالاییها در ادبیات پولی
از چند مسیر میتوان بورسهای کالایی ایران را در ادبیات پولی سرعتگیر تورم به شمار آورد که مهمترین آن سفتهبازی در بورس را بشناسیم حمایت از تولید است که از تامین مالی واحدهای تولیدی (سلف استاندارد موازی) و حتی نیمهتمام (به کمک صندوق پروژه) آغاز شده و تا خرید مستمر مواد اولیه (خرید اعتباری) و فروش محصول (خرید دین) ادامه مییابد. در این شرایط منابع مالی مورد نیاز از بازار تامین شده و به صورت مرسوم، فشاری بر بانکها با رشد تقاضای پول وارد نمیشود. این در حالی است که سفتهبازی در بورس را بشناسیم نظارت بر این شیوههای معاملاتی و ابزارهای مالی بسیار بیشتر از نظام بانکی است و فضای چندانی برای انحراف منابع وجود ندارد. همچنین به کمک ابزارهای مالی همچون گواهی سپرده کالایی، صندوقهای سرمایهگذاری کالایی و حتی اوراق مشتقه، پتانسیل پوشش ریسک تولیدکننده نیز در دسترس خواهد بود. از سوی دیگر تامین ملزومات تولید حتی برق و مواد اولیه در بازارهای رسمی کالایی از سهولت بالاتر و قیمت پایینتری برخوردار است.
با توجه به معامله مستقیم بین تولیدکننده و مصرفکننده واقعی در بورسهای کالایی، پتانسیل واسطهگری کاهش یافته که این نکته به افت هزینه مبادله و امنیت معاملات منتهی شده و از آن مهمتر سرعت گردش پول در یک بازار خاص را کاهش میدهد. تبعیت کامل از قوانین پولشویی، فرآیند شفاف و البته اندکی زمانبر تسویه وجوه و رهگیری رفتار خریدار و فروشنده با ناچیزبودن امکان انحراف از ویژگیهای دیگر معاملات در بورسهای کالایی است. همچنین قوانین بالادستی شرایطی را فراهم آورده تا جذابیت معاملات در بازارهای رسمی کالایی افزایش یابد که یکی از این موارد معافیتهای مالیاتی یا خروج از شمول قیمتگذاری رسمی است. افزایش شفافیت معاملات و امکان رهگیری آنها در کنار سختگیریهای قانونی موجب شده تا واسطهگری در بورس کالا و انرژی به حداقل ممکن کاهش یابد یا با تجمیع قراردادهای ثانویه در یک بازار مشخص، امکان سرایت گردش نقدینگی به بازارهای مشابه، موازی و رقیب را تضعیف کند. به عنوان یک نمونه کاهش محسوس امکان معاملات آربیتراژی (کسب سود از اختلاف نرخ یک کالا در دو بازار مختلف) در ابزارهای مالی بورس کالا حتی در اوج بهای ارز را شاهد بودیم که نشانهای از بلوغ این بازار و پتانسیل کاهش تکانههای قیمتی در تلاطمهای اقتصادی بوده است.
موارد فوق در حالی است که با افزایش وزن بازارهای کالایی با تقویت حجم عرضه و رشد ارزش معاملات، تکانههای قیمتی تعدیل شده و از سیگنالهای واقعی همچون قیمتهای جهانی بیش از قبل تاثیر میپذیرند. به عنوان مثال هر چه میگذرد اثر قیمتهای نیمایی در نرخهای مورد معامله افزایش یافته و تاثیر بهای آزاد ارز در تقاضای ثبت شده کاهش مییابد تا جایی که میتوان گفت به صورت گام به گام و با افزایش حجم عرضهها، رقابت برای خرید در حال فروکش کردن است. استمرار این روند به این معنی خواهد بود که تقاضای هیجانی با محوریت تورم انتظاری به مرور زمان کمرنگ خواهد شد ولی به رشد مستمر عرضهها همگام با افزایش تقاضای واقعی نیاز خواهیم داشت که بعضا به الزام به واردات منتهی میشود.
اینکه بازارهای رسمی در حال بزرگتر شدن بوده و قیمتگذاری دستوری پله بهپله کمرنگتر از قبل میشود و تصمیمسازان اقتصادی توجه بیشتری به واقعیتهای بازار به خرج میدهند، خود یکی از خروجیهای موفقیت بازارهای رسمی کالایی است. اگرچه نظارت مستمر بر این بازارها در چارچوب مقررات بالادستی نیز در کسب این مقبولیتها بیاثر نبوده است.
شفافیت اطلاعات در ادبیات بازارها
اگرچه تورم را یک داده پولی محسوب میکنیم ولی در ادبیات اقتصاد خرد کشور فاصله قیمتی بین تولیدکننده تا مصرفکننده نهایی یکی از دلایل مهم رشد قیمتهاست که مورد انتقاد بسیاری از مدیران برجسته اقتصادی قرار گرفته تا جایی که در رشد نرخ، به ندرت میتوان انتقاد از عملکرد دلالی را در ادبیات مسوولان مشاهده نکرد. این واقعیت از آن جهت بسیار مهم است که تجربیات خوبی در بازارهای کالایی رسمی در این خصوص وجود دارد. کاهش هزینه معامله سالهاست که یکی از مهمترین مزیتهای بورسهای کالایی به شمار رفته و با حذف انتظاری واسطهگری، قیمت تمام شده برای مصرفکننده نهایی کاهش مییابد. اگرچه دستیافتن به این مهم به معنی آن است که یک ریسک نهادینه شده در بازارها مخصوصا بازار محصولات کشاورزی تضعیف خواهد شد.
شفافیت اطلاعاتی و دقیقتر انتقال آزادانه اطلاعات قیمتی یکی از واقعیتهای برجسته در بازارهای کالایی است و زمانی که یک خریدار یا عامل توزیع به سادگی قیمتهای معاملات از مبدا یا انبار را در اختیار داشته و میداند این کالا را میتواند از یک انبار خاص با موقعیت جغرافیایی مشخص و قیمت معین خریداری کند، فضا برای اعمال نفوذ قیمتی به حداقل خود کاهش مییابد. این فرآیند در مورد تولیدکننده (مخصوصا) در بازار محصولات کشاورزی نیز صادق است و حتی خودنمایی برجستهتری خواهد داشت. وقتی یک تولیدکننده همچون یک کشاورز میداند که بهای کالای تولیدی خود برای تحویل در یک انبار خاص با کیفیت مشخص چه میزان است، دیگر تمایلی به فروش به هر قیمت ندارد آنهم در شرایطی که در این فرآیند نقش واحدهای خرید (حقالعملکاری) همچون تعاونیها برجستهتر شده و امکان کاهش فاصله قیمتی بین خرید اولیه تا فروش نهایی سفتهبازی در بورس را بشناسیم را کاهش میدهد. به صورت سادهتر در شفافیت قیمتها یک کشاورز تولید خود را به هر قیمتی به فروش نرسانده و یک خریدار هم نیاز خود را با هر قیمتی تامین نمیکند و در صورت وجود فاصله قیمتی، بسیار سادهتر میتواند کالای خود را از مبدأ خریداری کرده یا در انبارهای مشخص به فروش برساند. این ویژگی به خوبی در بازار زعفران خودنمایی کرده است و امکان گسترش به بازارهای دیگر را خواهد داشت.
این در حالی است که امکان پیشفروش هم در بازارهای کالایی وجود دارد و امکان تعریف بازار مالی و انتشار گواهی کالایی نیز وجود خواهد داشت. بنابراین مشکل تامین مالی حتی با محوریت عوامل خرید و فروش نیز مرتفع شده و شفافیت واقعی و امکان تامین مالی قطعی با پیشفروش محصولات ایجاد خواهد شد.
اما شفافیت اطلاعاتی که یکی از ارکان بازار کامل است را میتوان یکی از توانمندیهای بازارهای رسمی کالایی همچون بورس کالا در عدمرشد انفجاری قیمتها دانست آنهم در شرایطی که تجمیع معاملات در یک بازار با افزایش حجم داد و ستد، پتانسیل افزایش قیمتهای هیجانی را تقلیل میدهد.
اما در لایه دوم تعریف شاخص قیمتی را باید در نظر گرفت که چیزی فراتر از ادبیات مرسوم است. به عنوان سفتهبازی در بورس را بشناسیم سفتهبازی در بورس را بشناسیم مثال در بورسهای برجسته در جهان همه روزه قیمت اعلام میشود مثلا برای فلزات یا محصولات کشاورزی، قیمت اعلامی روزانه همین شاخص قیمت است که از متوسط حجم دادوستد در بازارهای نقدی (گواهی سپرده) برای تحویل از انبار استخراج میشود. حال فرض کنیم برای بسیاری از محصولات کشاورزی یک شاخص قیمت داشته باشیم که از مکانیزم معاملات استخراج شده و امکان تامین کالا با همان قیمت حتی در حجمهای بزرگ وجود داشته باشد. در این شرایط حتی در فرآیندهای خردهفروشی هم فضای چندانی برای رشد قیمتها باقی نمیماند، آنهم در وضعیتی که حتی برای کالاهای کشاورزی میتوان شاخص قیمت داشت تا در خردهفروشی محصولات نیز خریدار یا فروشنده نهایی با علم به قیمتهای رسمی اقدام به معامله کند.
موارد فوق اگرچه در نگاه اول اندکی بلندپروازانه به نظر میرسد ولی در شرایطی که بازار محصولات کشاورزی نزدیک به ۵۰ سال اخیر با واسطهگری و تفاوت نرخ بین تولیدکننده و مصرفکننده نهایی روبهروست استفاده از این مکانیزم از یک سو توجیهپذیر است و از سوی دیگر به حمایت واقعی از بخش کشاورزی منتهی میشود.
برخی از پتانسیلهای کاهش تورم کالاییها با بلوغ بازارهای رسمی کالایی عبارتند از:
تسهیل تامین مالی تولیدکنندگان و حمایت از بخش مولد اقتصاد
ارتقای مکانیزم انبارداری و شفافیت در موجودی انبارها و مواد اولیه
افزایش کارآیی بازارهای کالایی با سهولت و سرعت بالای انتقال اطلاعات
خرید مستمر مواد اولیه از روش فروش اعتباری؛ فروش محصول با بهره بردن از قراردادهای خرید دین
تامین ملزومات تولیدی نظیر برق و مواد اولیه
افت هزینه مبادله و امنیت معاملات
کاهش محسوس پتانسیل انجام معاملات آربیتراژی میان بازارهای موازی و رقیب
افزایش وزن بازارهای کالایی با تقویت حجم عرضه و رشد ارزش معاملات
کاهش تدریجی ورود تقاضای هیجانی به بازارهای رسمی کالایی با محوریت متعادل شدن تورم انتظاری
افت سرعت گردش نقدینگی با کمرنگ شدن جذابیت سفتهبازی و تقلیل واسطهگری
پوشش ریسک ناشی از تغییرات قیمت با طراحی و اجرای ابزارهای مالی- کالایی
حمایت از خریدار مواد اولیه و فروشنده محصول نهایی
تسهیل مکانیزم تسویه و تجمیع پایه پولی در فرآیندهای معاملاتی
بهرهگیری از معافیتهای مالیاتی با انجام معاملات در بستر رسمی بازارهای کالایی
رقابت بازار مسکن و بورس به کجا ختم می شود؟
مسئله انتخاب بازار مقصد برای سرمایهگذاری در شرایطی که نرخ تورم نزدیک ۵۰درصد شده و نرخ سود سپرده نیز به مراتب پایینتر از تورم است، تبدیل به یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث بین فعالان اقتصادی و مردم عادی که در پی حفظ ارزش دارایی خود هستند، شده است.
به گزارش بیداربورس بحث رقابت بین بازارهای موازی سفتهبازی در بورس را بشناسیم در اقتصاد همواره به عنوان یکی از مناقشات بین فعالان بازارها بوده است. اما در طول ماه های اخیر این مناقشه در ایران تشدید شده؛ به گونهای که عدهای از فعالان بازارهایی نظیر بورس، مسکن و ارز و حتی اخیرا کریپتوکارنسی در شبکه های اجتماعی و گاهی در عرصه عمومی با یکدیگر به بحث و جدل می پردازند.
یکی از مهمترین دوگانه هایی که این روزها در فضای بازارهای موازی ایران شکل گرفته، دوگانه مسکن-بورس است، به نحوی که بسیاری از سرمایه گذاران بورسی، طرف مقابل را به تحرکات مخرب بر علیه بازار سرمایه متهم میکنند. اما این تحرکات مخرب چیست و آیا موضع هیچ یک از دو طرف ماجرا منطقی است؟
ابراهیم نوایی کارشناس و فعال بازار سرمایه با اشاره به درگرفتن بحث هایی پیرامون انواع گزینه های سرمایه گذاری در این روزهای اقتصاد ایران، اظهار کرد: بحث سرمایه گذاری در یکی از بازارهای مولد یا غیرمولد این روزها در اقتصاد ما خیلی داغ است، علت باب بودن و علت فراگیر شدن آن هم موضوع تورم افسار گسیختهای است که در اقتصاد ما همه را رنج و عذاب میدهد.
وی ادامه داد: از طرفی ما چهار بازار برای سرمایهگذاری افراد حرفه ای یا برای سرمایهگذاری عامه مردم داریم و این چهار بازار عبارتند از؛ بازار مسکن، بورس، بازار سکه و ارز و بازار سرمایه گذاری در سپردههای بانکی. از بین این گزینهها بازار سپرده بانکی به دلیل این که سود سپردههای بانکی نسبت به تورم بسیار پایینتر است مورد وثوق جامعه قرار نمیگیرد، اما بازار ارز و سکه به دلیل این که امنیت سرمایهگذاری در این بازار به دلیل حفظ شرایط این شیوه سرمایهگذاری، مورد خطر است و با ریسک بالایی همراه است.
این فعال باسابقه بورس اظهار کرد: از طرفی بانک مرکزی هم تلاش میکند با دخالت و اخذ مالیات از افرادی که در این بازار سفتهبازی میکنند جلوی رشد ناهماهنگ با اقتصاد کشور را بگیرد و در عین حال سرمایهگذاری در این بازار به دلیل این که شرایط اقتصادی کشور را متلاطم میکند چندان مورد توجه سرمایهگذاران نیست و خطراتی هم که اشاره شد برای سرمایهگذاران وجود دارد.
نوایی با اشاره به دو بازار بورس و مسکن یادآور شد: اما در این بین دو بازار بیشتر مورد توجه هستند؛ به صورت سنتی بازار املاک و به صورت ساختاریافته بازار سرمایه، دو حوزهای هستند که جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران دارند. متأسفانه طی ماههای اخیر و هفتههای قبل شاید افرادی در بازارهای مالی حس رقابت این دو بازار را بیش از پیش مورد توجه قرار داده و سعی میکنند با زیر سئوال بردن یکی از این دو حوزه، بازار دیگری را مورد توجه قرار بدهند.
وی افزود: عدهای بازار ملک را مورد توجه قرار میدهند و تحلیلهای اقتصادی را در کنار صحبتهای خودشان را میگذارند. این عده بورس را یک بازار غیرقابل اتکا نامیده و حوزه مسکن را بازاری غیرحبابی میدانند. از طرفی بازار بورس در شرایطی که متأسفانه سال 99 خیلیها را متضرر کرد در شرایط غیرقابل اتکا نزد عموم سرمایهگذاران قرار دارد.
این فعال بازار بیان کرد: این در حالیست که باید این دو بازار را در کنار هم قرار داده و مزایا و معایب آنها را بشناسیم و تشخیص دهیم که کدام بازار شرایط بهتری برایسرمایهگذاری توسط فردی که قصد حفظ ارزش داراییهایش را دارد، داراست. بازارهای مالی یک تعریف دیگری هم دارند که باید سرمایهگذار به آن اتکا کرده و برای شناخت از سرمایهگذاری خود به آن تکیه کند؛ آن هم بازارهای تفکیک بازار متشکل و غیرمتشکل مالی است.
بازارهای غیرمتشکل بازارهایی هستند که صرفاً عرضه و تقاضا، قیمت را برای معامله تعیین میکند اما بازارهای متشکل را قوانین دیگری هم در کنار عرضه و تقاضا تحت تأثیر خود قرار میدهد. از نظر قانونی بورس یک بازار متشکل است چرا که یک سازمان رگولاتوری به نام سازمان بورس وظیفه نظارت بر رفتار معاملهگران را دارد وظیفه دخالت و آییننامه گذاری برای ناشران را دارد. از طرفی هم شرکتهایی که به عنوان شرکتهای فعال در بورس در این مجموعهها فعالیت میکند تحت نظارت سازمان بورس قرار دارند.
نوایی با اشاره به ویژگی های بازار املاک و مستغلات عنوان کرد: اما در بازار مسکن به دلیل این که صرفاً بازار عرضه و تقاضا است ما یک چنین رگولاتوری نداریم و بازار مسکن یک بازار غیرمتشکل است. بازارهای غیرمتشکل به دلیل نوع ساختارشان شدیداً و با سرعت زیاد حبابی میشوند. در بازار مسکن صرف احتکار و عدم فروش و قیمتگذاری چند سرمایهگذار عمده میتواند قیمت آن بازار را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. در حالی که در بازارهای متشکل این نقیصه به خاطر حضور رگولاتور مرتفع شده است.
فعالان بازار مسکن شاهد هستند قیمت مسکن در منطقه یک تهران با قیمت مسکن در خیلی از شهرهای بزرگ دنیا برابری میکند. در حالی که طبق بررسیها شرایط سکونت در منطقه یک تهران از نظر امکانات رفاهی و ترافیکی و آلودگی فاصله بسیار زیادی با شهرهای گران جهان دارد، پس نباید این شرایط باعث یک قیمت برابر شود.
این نشان دهنده حبابی است که در قیمت مسکن در ایران و خصوصا در تهران و در مناطق مرفهنشین تهران وجود دارد. در حالی که فعالان بازار مسکن به این موضوع اعتقاد نداشته و تلاش میکنند این حباب وجود قیمتهای بالاتر از ارزش ذاتی مسکن را با معاملات بین خودشان کاور کنند و بپوشانند و نادیده بگیرند. در سفتهبازی در بورس را بشناسیم بازارهای مالی خصوصا در بازار بورس و اوراق به دلیل معاملاتی که بین معاملهگران و فعالان نهادی و شرکتهای سرمایهگذاری برقرار شده و معاملاتی که انجام میشود همیشه یک شرایط مشخص و یک قیمت شفاف دارد و یکی از پتانسیلهای سرمایهگذاری همین موضوع است.
چرا که سرمایهگذار به راحتی شرایط سرمایهگذاری اش را میتواند با قیمتهایی که به لحظه میتواند تصمیمگیری کرده و معامله کند تطبیق داده و انتخاب کند، چه سرمایهگذاری را در صنعتی و به چه شکلی انجام بدهد در حالی که این نقیصه در بازار ملک وجود دارد که سرمایهگذار بین دو ملک در یک منطقه و در یک شرایط مشابه نمیتواند برای انتخاب تأثیر مشخصی بگذارد و فروشنده و خریدار صرفا با تفاهم قیمتگذاری خودشان را برای معامله به هم دیکته میکنند.
این فعال بازار سرمایه با اشاره به ایراد دیگری که در بازار مسکن وجود دارد، یادآوری کرد: نقیصه دیگری که در بازارهای ملک وجود دارد این است که برای پساندازهای اندک و زیرارزش یک قطعه ملک، امکان سرمایهگذاری وجود ندارد. در حالی که در بورس با حداقل سرمایه امکان سرمایهگذاری وجود دارد. این هم نقیصهای است که رقابت بین این دو بازار را کاملا متفاوت میکند.
وی افزود: اما چرا باید این دو بازار را با یکدیگر مقایسه کرد؟ اصلاً دلیلی برای مقایسه این دو بازار وجود ندارد. بازار ملک به صورت سنتی نزد ایرانیان یک بازار سنتی سرمایهگذاری است، در حالی که سرمایهگذاری در بازار ملک هیچ اثر مولد در تولید ناخالص کشور و ایجاد اشتغال ندارد. صرفاً یک سرمایهگذار ملکی را میخرد شاید برای حفظ ارزش دارایی و شاید برای ایجاد ارزش افزوده و بعد از یک مدت با ایجاد ارزش افزودهای که صرفا به دلیل تورم است آن ملک را میفروشد. در حالی که در بازارهای مالی سرمایهگذار با شراکت در یک موسسه و شرکت و مرکز تولیدی تلاش برای مولدسازی سرمایههای اندک میکند. بنابراین نه تنها این دو بازار نمیتوانند رقیب هم باشند بلکه بازار ملک یک بازار محدود با رشد محدود به دلیل نوع فعالیت و منطقه جغرافیایی، فعالیت سرمایهگذار قرار دارد در حالی که اگر بورس هیچ محدوده فعالیتی برای سرمایهگذار وجود ندارد.
این فعال بازار سهام یادآور شد: سرمایهگذار میتواند در صنایع مختلف که اصلا هیچ تطبیقی برای شناخت آن نیاز ندارد صرفا براساس صورتهای مالی یا ابزارهای دیگر سرمایهگذاری کند و از منافع آن سرمایهگذاری خود استفاده ببرد. اما مشکل اینجاست که چرا این دو بازار برای معرفی خودشان تلاش به وارد آوردن هجمه به بازار دیگر میکنند. چرا بعضی از فعالان و یا تحلیلگران این حس را دارند که برای ارزندگی سرمایهگذاری خودشان را به رخ سایرین بکشند فکر میکنند با کوبیدن بازار رقیب، نیازشان برآورده میشود.
بازار ملک خواهان و سرمایهگذاران خاص خود را دارد و بازار بورس هم چون یک بازار شناخته شدهای نزد سرمایهگذاران ایرانی کمتر است و فعالین خاص خودش را دارد. امیدوارم از این به بعد افرادی که به عنوان تحلیلگر تلاش میکنند بازارهای مالی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند به جای عناوینی مثل حباب در بازار، یک بازار دیگر برای معرفی بازار خودشان از پتانسیلهای بازار خودشان به تحلیل بپردازند و نه برای این که تلاش کنند بازارهای دیگر را به تزلزل بکشند و تحقیر کنند و بازارهایی که مورد نظر خود را ارزندهتر نشان دهند.
نوایی افزود: ارزندگی را سرمایهگذار تشخیص میدهد؛ ارزندگی را فعالین اقتصادی تشخیص میدهند. وظیفه تحلیلگران باید صرفا نمود واقعی پتانسیلهای یک بازار باشد. تحلیلگران وظیفه دارند واقعیتها و پتانسیلهای هر بازاری را نشان دهند، نه اینکه با عنوانی مثل وجود حباب در بازار دیگر، بخواهند بازار خودشان مورد توجه قرار گیرد.
این فعال اقتصادی به اهمیت و نقش نرخ ارز در بازارهای موازی اشاره کرده و بیان کرد: یک نکته دیگری هم وجود دارد و آن هم اثر نرخ ارز در این دو بازار است؛ اثر قیمت ارز که به دلیل تورم بر این دو بازار موثر هستند هم باید مورد توجه تحلیلگران قرار میدهند. در ساخت مسکن اثر نرخ ارز قسمتی از عملیات و مصالح مورد نیاز مسکن را تحت تأثیر قرار میدهد ولی دستمزد و قسمتی از تولیدات مسکن به دلیل داخلی بودن از اثر نرخ ارز کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند.
در حالی که در بورس این پتانسیل وجود دارد که شرکتهای صادرات محوری برای سرمایهگذاری انتخاب شده که اثر رشد نرخ ارز مستقیما بر میزان سودآوری این شرکتها اثرگذار است. سرمایهگذار باید برای هدف سرمایه گذاریاش یک خط و یک مسیر مشخصی را معین کند. اگر صرفا با هدف حفظ ارزش دارایی و حفظ ارزش دارایی نسبت به ارز تلاش میکند قطعا سرمایهگذاری در بازار به دلیل این پتانسیل ارجحیت دارد.
این فعال بازار در پایان خاطرنشان کرد: اما اگر این فعال بازار تشخیص میدهد بازاری که غیرمتشکل است و صرفا براساس عرضه و تقاضا قیمتها میتواند رشد کند و پتانسیل احتکار آن دارایی میتواند کمک به رشد داراییاش کند میتواند روی بازار ملک دید سرمایهگذاری داشته باشد. اما از آن جایی که سرمایهگذاری در ملک همانطور که پیشتر اشاره شد، شرایط خاصی دارد که باید سرمایهگذار جمیع جهات را برای این هدف در نظر گرفته و سرمایهگذاری اش را از خطرات احتمالی محفوظ نگه دارد.
Страница «شیعه صفوی را بهتر بشناسیم» есть на Facebook. Войдите, чтобы связаться с شیعه صفوی را بهتر بشناسیم.
Страница «شیعه صفوی را بهتر بشناسیم» есть на Facebook. Войдите, чтобы связаться с شیعه صفوی را بهتر بشناسیم.
🔺 یک تحلیلگر مسائل اقتصادی: شبکههای اقتصاد زیرزمینی بورس ایران را مدیریت میکنند
عباس هشی، تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: لازم است بگوییم بورس ما چند اشکال اساسی دارد؛ ابتدا آنکه تصمیمگیر اصلی دولت است ولی گرداننده آن شبکههای اقتصاد زیرزمینی هستند که بیش از ۶۰ درصد اقتصاد کشور و ۸۰ درصد ارزهای صادرات غیرنفتی در دست آنهاست. به واقع اینها با پول و نفوذ، بر وضعیت اقتصادی تاثیر به سزایی دارند.
وی ادامه داد: مورد دوم آن است که بازارسازهای ما هم دیگر بازارگردانان ثبت شده نزد بورس نیستند، در هر حال حاضر صندوقهای ما متشکل از افراد غیرمرتبط با سهام شرکتها هستند و سفتهبازی میکنند. البته اکثریت اعضای شورای بورس هم از بازار سرمایه انتخاب شدهاند و تصمیم میگیرند سهم بخرند، بفروشند یا مشاوره دهند. این در حالی است که معاملات آنها تحت کنترل نیست و آنها ذینفع هستند.
پیش بینی بازار بورس تا پایان سال 99/بورس تهران چقدر از نقدینگی مردم را جذب کرد؟
حجم گسترده ورود نقدینگی به بورس تهران باعث جذابیت این بازار علاوه بر مردم برای دولت شده است اما ورود دولت به بازار باری عرضه سهام های خود می تواند یک اتفاق مثبت و یا یک تهدید برای سهامداران باشد.
به گزارش تیتربرتر؛ بازار بورس تهران از نیمه های سال گذشته تاکنون با انبوهی از ورود نقدینگی مواجه شده است و البته اخباری مبنی بر عرضه های سهام دولتی و تداوم عرضه اولیه ها و همچنین آزادسازی سهام عدالت در جذابیت بازار بی تاثیر نبوده است.
بنابر نظر تحلیلگران بازار سرمایه، ورود نقدینگی همچنان دامنه است و حتی با فراهم شدن امکان خرید و فروش سهام عدالت، افزایش هم می یابد و همین امر سبب رشد دامنه دار بازار بورس می شود و هیچ جای نگرانی نیست. در صورتی که بازار وارد فاز اصلاحی هم بشه چندان اثرگذار بر افت شاخص ها نخواهد بود چون نقدینگی ها اجازه ریزش را نمی دهد.
شاخص بورس تهران یک میلیونی شد
شاخص بورس تهران یک میلیونی شد
بورس تهران دقایقی پیش از سطح تاریخی یک میلیون واحدی گذشت. شاخص تا این لحظه رشد 23 هزار واحدی را ثبت کرده است.
میزان نقدینگی جذب شده در بورس تهران ظرف دو ماه
میزان نقدینگی جذب شده در بورس تهران ظرف دو ماه
از ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ تا ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ که حباب دارایی ها در بورس ایجاد شده، در مجموع ۶۰ هزار میلیارد تومان سفتهبازی در بورس را بشناسیم نقدینگی (توسط اشخاص) حقیقی به بورس تهران و فرابورس ایران وارد شده است. البته در شرایط عادی انتظار ورود حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی به بورس می رفت.
کل ورود نقدینگی حقیقی به بورس تهران و فرابورس ایران ۱.۲۶ درصد کل ارزش این بورس ها و حدود ۲ درصد افزایش ارزش جاری آنها در چهار ماه اخیر است که نمی تواند عامل صعود نامتناسب و غیرمنطقی ارزش بازار سرمایه باشد.
بر این اساس اندازه حباب دارایی ها در بورس از حجم نقدینگی کشور فراتر رفته است.
تشکیل ابرحباب دارایی ها در بازار سرمایه ، در نتیجه مداخله بنگاه های خصولتی بورسی و بانکها و دست اندرکاران بازار سرمایه و با تبانی دولت صورت گرفته است. حجم ناچیز ورود نقدینگی اشخاص حقیقی خیلی کوچکتر از آن است که منجر به تشکیل حدود ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان حباب دارایی (معادل حجم نقدینگی) در بورس شود. آن چه تحت عنوان هجوم نقدینگی مردم عنوان می شود، فریبی نئولیبرال برای توجیه تخریب ساختارهای اقتصادی کشور جهت تامین منافع اقلیتی خاص بیش نیست.
حمایت دولت از بازار بورس در شرایط کرونایی
حمایت دولت از بازار بورس در شرایط کرونایی
بیماری کرونا همچنان ادامه دارد. همان طور که اصرار مقامات مسئول بر اهمیت بازار سهام نیز ادامه دارد. بنابراین به نظر میرسد روند بازارها احتمالا همچنان مثل چند وقت اخیر باشد. حتی در چند روز اخیر اظهارات مقامات دولتی درباره بورس بیشتر هم شده است.
رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه شرایط پولی و ارزی کشور در وضعیت مناسبتری نسبت به دو سال پیش قرار دارد، گفت: شرایط بازار سرمایه امکان خوبی برای بهبود شرایط تأمین مالی در کنار تأمین کسری بودجه، از راه عرضه سهام بنگاهها و اموال مازاد و مهمتر از همه، انتشار هدفمند و مدیریت شده اوراق بدهی، که هر دو ضد تورمی هستند، فراهم کرده است.
رئیس جمهور هم از ظرفیت عرضه زمین و معادن دولتی در بورس سخن گفته و اظهار کرده است: در زمینه بورس هم چیزهایی در بورس نیاوردیم که باید به آن فکر کنیم مثلاً هیچ وقت فروش زمین را در بورس قرار ندادیم. دولت زمینهای بزرگ را در اختیار قرار دارد یا نیروی مسلح در اختیار دارند و مثلاً میبینید یک پادگان، ۱۰ کیلومتر در ۳ کیلومتر در حالی که نصف آن برای آن نیروی مسلح کافی است، نصف این زمین را عرضه کند یا دولت زمینهای بزرگی دارد و یک بخشی مورد نیاز است و بقیهاش را میتواند عرضه کند. معادن هم همینطور و معادن بسیار زیادی در کشور داریم که مشخصات این معادن روشن و قیمتگذاری شود و بورس وارد شود و شفاف و معلوم شود که ما بتوانیم علاوه بر سهام خود معادن در بورس عرضه کنیم و یک تحول بزرگی درست شود.
در همین حال به نظر میرسد عرضه اولیههای جدید بورسی هم همچنان پابرجا هستند. رئیس مرکز روابطعمومی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی از ورود شرکت سرمایهگذاری صندوق فولاد پس از شستا به بازار سرمایه خبر داده است.
بازار سرمایه فرصتی برای بهبود شرایط مالی در کنار تامین کسری بودجه
عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی در یادداشتی در فضای مجازی اظهار داشت: «تلاشهای بانک مرکزی و کمکهای دولت به همراه تلاش بانکها در بهبود وضعیت ترازنامههای خود، شرایط پولی و ارزی کشور را درمناسبترین وضعیت نسبت به دو سال پیش قرارداده است.»
وی افزود: «امروز شرایط بازار سرمایه امکان خوبی برای بهبود شرایط تامین مالی در کنار تامین کسری بودجه، از راه عرضه سهام بنگاهها و اموال مازاد و مهمتر از همه، انتشار هدفمند و مدیریت شده اوراق بدهی، که هر دو تورمی هستند، فراهم کرده است که امید است دولت از آن استفاده کند.»
رئیس کل بانک مرکزی اضافه کرد: «با توجه به گزارشهایی که از فعالیتهای بخشهای کشاورزی، صنعت، معدن و خدمات، به خصوص خدمات مدرن و مبتنی بر دانش و فناوریهای نوین میرسد، قطعا امسال شاهد تحولات قابل توجهی در عرصه تولید ملی خواهیم بود. اما باید اذعان کرد که اقتصاد کشورمان روزهای سخت و در عین حال تعیین کنندهای را میگذراند. اطمینان دارم این شرایط سخت قابل مدیریت است.»
همتی اضافه کرد: «شرایط فشار حداکثری و محدودیتهای تحریمی بیش از حد تصور است، که شاید بتوان آن را در زمره جنایت علیه بشریت نامید.»
وی گفت: «منکر برخی ناکارآمدیها نیستم ولی با این همه، نباید در برآورد موفقیت ارکان اقتصادی کشور در مقابله با فشارهای حداکثری، دچار اشتباه شویم.»
همتی تصریح کرد: «ملت ایران از گردنه سخت تلاطمات گذشته و آنچه بدخواهان از تنش در بازار ارز، تلاطم در نظام بانکی و کمبود کالاهای اساسی دنبال میکردند، نه تنها حاصل نشده، بلکه وضعیت ایران امروزه و در حین عبور از بحران کرونا از بسیاری از کشورها مطمئنتر و آرامتر است. یقینا ملت بزرگ ایران با قدرت مشکلات باقی مانده را نیز با موفقیت پشت سر خواهد گذاشت.»
پیش بینی بازار بورس تا پایان سال 99
پیش بینی بازار بورس تا پایان سال 99
علی کاشمری، دارای دکترای تخصصی اقتصاد مالی از دانشگاه پوترا مالزی است. او دبیر اسبق انجمن علمی اقتصاد، مالی و حسابداری (EFA) دانشگاه های جنوب شرق آسیا و عضو انجمن بین المللی اقتصاددانان ایران (IIEA) است. عمده فعالیتهای پژوهشی و تحقیقی کاشمری بر حوزه اقتصاد دفاعی و حوزه های پولی و بانکی متمرکز است.
او معتقد است، افزایش رونق در بازار بورس در حال حاضر بسیار به نفع دولت است، از آن لحاظ که سهام بسیاری از شرکتهای دولتی را که دولت در نظر دارد به بورس وارد کند و از طرفی سهام عدالت را که بخشی از بنگاههای آن در بورس وجود داشته اند ارزش سهامشان بالارفته و دولت عملکرد خود را در خصوص افزایش ارزش سهام عدالت مثبت نشان خواهد داد.
وی باور به علاقمندی دولت برای حفظ رونق در بورس دارد.
کاشمری با هشدارهایی به سهامداران خرد، توصیه هایی به آنها دارد از جمله اینکه دست به حرکات هیجانی نزنند، به شایعات توجه نکنند، تحلیلهای بنیادی و تکنیکال را فرابگیرند، دارایی های خود را برای ورود به بورس نفروشند و سبد متشکل از سهامهایی با ریسکهای مختلف تشکیل دهند .
- به نظر شما، رونق بورس چقدر میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند؟
- آزادسازی سهام عدالت چقدر در این خصوص موثر است؟
- حرکتهای اخیر دولت نشان میدهد تمایلش به بورس با نگاه مذکور بیشتر شده، ارزیابی شما چیست؟
در یک اقتصاد ایدهآل، ریسک سرمایهگذاری از طریق بازار بورس کاهش پیدا میکند. اگر بازارهای سرمایهگذاری مانند بورس وجود نداشته باشند، داراییهای سرمایهگذاری از پروژههای بزرگ و بلندمدت خارج شده و رشد اقتصادی هم به تبع آن کم میشود. بورس از طریق جمعآوری نقدینگی برای بنگاهها، امکان سرمایهگذاری بلندمدت را فراهم میکند. خریداران هم میتوانند با خرید سهام شرکتها در بورس، در تعداد زیادی از بنگاهها سرمایهگذاری کنند و اقتصاد را در جهت مولد حرکت داده و در افزایش رشد اقتصادی کشور کمک کنند. مواردی که گفتم یک تعریف کاملا علمی، ساده و خوشبینانه از سازوکار بورس است که تمایل دولت به ترغیب مردم برای فعالیت در بورس را توجیه میکند. افزایش رونق در بازار بورس در حال حاضر بسیار به نفع دولت است، از آن لحاظ که سهام بسیاری از شرکتهای دولتی را دولت در نظر دارد به بورس وارد کند و از طرفی سهام عدالت را که بخشی از بنگاههای آن در بورس وجود داشته اند ارزش سهامشان بالارفته و دولت عملکرد خود را در خصوص افزایش ارزش سهام عدالت مثبت نشان خواهد داد.
- آیا حذف صفرها از پول ملی در حال و آینده بورس تاثیرگذار است؟ نحوه اعمال آن در شاخصها چطور خواهد بود؟
- پیشبینی شما از آینده بورس ایران چیست؟
- حدوداً چه ماه؟
- به دلایل خود در این خصوص اشاره می کنید.
اگر اقتصاد کشور دچار اختلال باشد و سفتهبازی در بازار بورس بر خلاف روند طبیعی اقتصاد، افزایش پیدا کند، اوضاع مقداری پیچیدهتر میشود. به عبارتی وقتی تقاضای مثلا خرید سهمی در بورس افزایش پیدا میکند قاعدتا باید به این علت باشد که انتظار و اعتماد از آینده آن بنگاه مثبت است. به بیانی دیگر بنگاهها با انتشار آمار مالی خود به خریداران نشان میدهند که اوضاع ما خوب هست پس بیایید سهامدار ما شوید و خریداران نیز با خرید سهام ایشان انگاری به این بنگاهها اعتبار هم میدهند.
- اما واقعا چطور میشود با این قبیل فریبها مقابله کرد؟
اول آنکه افرادی که در بورس اوراق بهادار هیچ تجربه یا علمی ندارند، مستقیما اقدام به فعالیت نکنند. رفتارهای هیجانی این افراد حتی به ضرر خودشان در سود و زیان کسب شده نیز خواهد بود.
- اگر موضوع فریب را بتوان کنترل کرد چطور؟ آیا بورس در شرایط فعلی کارگشا است؟
در اینکه بورس اوراق بهادار یکی از بهترین راه های تامین سرمایه برای ارتقای تولید کشور در سطح کلان و ملی است شکی نیست ولی از طرفی دیگر باید توجه داشت تا چقدر منجر به سود یا زیان خریداران عادی (مردم معمولی فعال در بورس) میشود؟
- در چنین شرایطی مردم چه باید بکنند؟
اول آنکه باید درک کنند بورس بازاری یک شبه مانند بازارهای غیر مولد نیست و باید در آن صبور باشند و با هر سفتهبازی در بورس را بشناسیم کاهش و افزایش قیمت، حرکتی هیجانی در فروش و خرید انجام ندهند. در تصمیمات خود به هیچ یک از حرفهای بمباران اطلاعاتی در فضای مجازی و دوست و آشنا در این خصوص اتکا نکنند. مثلا خیلی اتفاق میافتد که شایع شود فلان سهمی بر اساس فلان متد و تحلیلهای علمی رشد خواهد داشت، ولی باید در نظر داشت نتیجه این تحلیلها هیچ یک قطعی نیست. مثلا اخیرا شایع شد شاخص بورس به فلانی عددی که برسد قیمتها اصلاح میخورند، ولی با اینکه هیچ دلیل علمی نداشت، قدرت شایعه منجر به تردید خریداران و ریزش قیمتها طی چند روز شد. متاسفانه قدرت شایعات در حال حاضر این بازار زیاد است.
دوم؛ آنکه تحلیلهای بنیادی و تکنیکال را فرا بگیرند که حداقل نیاز به یکی دو سال مطالعه و تجربه دارد. توجه داشته باشند که هر چه دانش خود را افزایش دهند، ریسکشان نیز کمتر میشود. افراد موفق در این بازار، سالها دروس تخصصی مخصوص آن را میخوانند.
سوم؛ خریداران عادی برای فعالیت در بورس به هیچ وجه داراییهای خود را نفروشند. ممکن است در یک حساب سرانگشتی، بازده بورس مثلا بالاتر از افزایش قیمت ملک یا ماشین یا زمین باشد، به همین دلیل بعضی افراد تصمیم به فروش دارایی خود میکنند اما باید بدانند با جمیع ریسکهایی که اشاره کردم ممکن است بازده بالای بورس موقتی باشد و شاید با جمع سود حاصله (فرضا بالا هم باشد) و اصل پولشان حتی نتوانند همان ملک یا دارایی قبلی را در چند ماه آینده مجدد بخرند.
- تا پایان سال 99 این بازار همچنان سودزا خواهد بود، آیا احتمالاتی می تواند این پیش بینی شما را تغییر دهد؟
افزایش سوددهی بازار بورس و ادامه این روند قطعا مرتبط با برخی از سیاستهای دولت ، روابط بین المللی و وضعیت سایر بازارهای موازی است که به نظرم، در سال آینده سیاستهایی از قبیل کاهش نرخ سود بانکی، فارغ شدن دولت از سهامهای دولتی و سهام عدالت، اقبال بیشتر سرمایه گذاران به بخش املاک و زمین و همچنین افزایش قیمت در بازارهایی مثل خودرو و بازارهای مختلف صادراتی و وارداتی می تواند جریان نقدینگی را از بازار بورس خارج کرده و به سمت بازارهای پربازده تری حرکت دهد. براین اساس خیلی از افرادی که در سال 99 در این بازار فعال شدند این امکان وجود دارد که سرمایه خود را از بورس خارج کرده تا بتوانند از طریق سفته بازی در سایر بازارهای موازی بازده کوتاه مدت خود را افزایش دهند.
دیدگاه شما