سرمایه همان پولی است که یک کسب و کار در اختیار دارد تا برای پیشبرد فعالیتها و عملیات روزانه خود بپردازد و رشد آینده خود را تأمین کند.
ماشین حساب بورس - نسخه آزمایشی
بعد از یادگیری تحلیلهای مختلف در بورس، محاسباتتون رو چطور انجام میدید؟
تمامی محاسبات این نرم افزار دقیقا مانند هسته مرکزی معاملات بورس انجام میگیرد
ویژگی های برنامه:
انجام محاسبات مربوط به بورس ، فرابورس ، تسهیلات مسکن ، اوراق مشارکت بورسی ، اوراق مشارکت فرابورسی
محاسبه و نمایش کارمزد قیمت سهام چگونه محاسبه میشود خرید با احتساب حداکثر کارمزد
محاسبه و نمایش کارمزد فروش با احتساب حداکثر کامزد
محاسبه قیمت تمام شده خرید
محاسبه قیمت تمام شده فروش
تخمین بازه قیمت فردا
محاسبه تعداد سهم قابل خرید
نمایش درصد سود و زیان
به مثالهای زیر دقت کنید:
1-اگر 6000 سهم از بورس با قیمت 1715 ریال بخرید و با قیمت 1741 ریال بفروشید چقدر سود کرده اید؟
2-اگر 6000 سهم از فرابورس با قیمت 1715 ریال بخرید و با قیمت 1741 ریال بفروشید چقدر سود کرده اید؟
طبق محاسبات ماشین حساب معمولی شما باید مبلغ 156,000 ریال سود کرده باشید اما در
مورد 1
شما نه تنها سودی نبرده اید بلکه مبلغ 1495 ریال هم ضرر کرده اید
و در مورد 2
شما مبلغ 1620 ریال سود کرده اید
همانطور که می بینید با اینکه مبلغ فروش از مبلغ خرید بیشتر است و توقع سود دارید اما کارمزد های اعمال شده در خرید و فروش باعث این تفاوت در پیش بینی سود و زیان شما خواهد شد.
با استفاده از نرم افزار ماشین حساب بورس محاسبات مربوط به خرید و فروش سهام بورسی ، فرابورسی، تسهیلات مسکن ، اوراق مشارکت بورسی و اوراق مشارکت فرابورسی به راحتی قابل انجام است.
صفر تا صد محاسبه مبلغ سود تقسیمی سهام عدالت در سال ۹۹
تهران- ایرنا- اطلاعات منتشر شده شرکتهای بورسی سهام عدالت در سامانه کدال درخصوص سود تقسیمی سال مالی منتهی به ۱۳۹۹ حکایت از پرداخت ۳۵۲ هزار تومان سود برای پرتفوی (سبد سهام) ۵۳۲ هزار تومانی و پرداخت ۶۶۵ هزار تومان برای پرتفوی یک میلیون تومانی دارد.
به گزارش روز سهشنبه ایرنا از سازمان بورس و اوراق بهادار، مبلغ سود شناسایی شده قابل تقسیم سهام عدالت در سال مالی ۱۳۹۹ و واریز آن به حساب سهامداران سهام عدالت از جمله موضوعاتی است که در چند روز اخیر همراه با انتشار خبرهایی از واریز احتمالی سود سهام عدالت تا پایان سال، سردرگمی و ابهاماتی را ایجاد کرده است.
سهامداران سهام عدالت براساس ارزش دارایی پرتفویشان در چهار دسته یک میلیون تومانی، ۵۳۲، ۴۹۲ و ۴۵۲ هزار تومانی تقسیم میشوند که هر کدام از این سهامداران به میزان دارایی خود از سود سال مالی شرکت ها برخوردار میشوند. از مجموع ۴۹ شرکت موجود در پورتفوی سهام عدالت، ۳۶ شرکت بورسی با توجه به پایان سال مالی، تاریخ برگزاری مجامع و همچنین براساس ارزش پرتفوی سهامداران، اقدام به توزیع سود به حساب سهامداران خود خواهند کرد.
نکته اساسی در ارتباط با توزیع سود سهام عدالت سال مالی ۱۳۹۹، زمان برگزاری مجامع شرکتهای موجود در پورتفوی سهام عدالت است. از آنجا که پایان سال مالی این شرکتها متفاوت است و همچنین با توجه به قانون تجارت که شرکتها موظف به برگزاری مجمع تا «چهار ماه پس از پایان سال مالی» هستند و با درنظر گرفتن اینکه شرکتها مهلت هشت ماههای بعد از برگزاری مجمع برای پرداخت سود تقسیمی را به حساب سهامداران دارند، از اینرو زمان واریز سود شرکتهای موجود در سامانه سهام عدالت نه تنها متفاوت است، بلکه با توجه به سال مالی و زمان برگزاری مجمع، ممکن است فرصت واریز سود تا سال آتی نیز ادامه یابد.
بر این اساس، بررسیهای مبتنی بر تصمیمات مجامع شرکتهای بورسی موجود در پرتفوی سهام عدالت منتشر شده در سامانه کدال، سود تقسیمی (DPS) سال مالی منتهی به ۱۳۹۹ برای سهامدارانی که پرتفوی آنها به ارزش ۱۰میلیون ریال است، مبلغ ۶ میلیون و ۶۵۹ هزار ریال (معادل ۶۶۵ هزار تومان) برآورد شده است.
همچنین، سود تقسیمی سال مالی منتهی به ۱۳۹۹ برای سهامدارانی که پرتفوی آنها به ارزش ۵ میلیون ۳۲۰ هزار ریال است، مبلغ ۳ میلیون و ۵۲۲ هزار ریال (معادل ۳۵۲ هزار تومان) تخمین زده میشود.
هزینه سرمایه چیست و با چه فرمول هایی محاسبه میشود؟
برای هر کسب و کاری، هزینه سرمایه یکی از اجزای مهم حسابداری و تحلیل مالی محسوب میشود. برای کسب و کارهایی که با موفقیت امور مالی خود را مدیریت می کنند، هزینه سرمایه باید کمترین میزان ممکن باشد. در ادامه این مطلب در مورد هزینه سـرمایه و اهمیت آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. همچنین فرمول محاسبه هزینـه سرمایه را با ذکر چند مثال توضیح میدهیم تا شما نیز بتوانید برای کسب و کار خود، هزینه سرمایهتان را حساب کنید.
فهرست مطالب
سرمایه چیست و چرا مهم است؟
سرمایه معنای بسیار گسترده ای دارد و می تواند شامل هر چیزی باشد که به صاحبش ارزش یا منفعت میبخشد. برای مثال، یک کارخانه و ماشین آلات آن، مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع یا داراییهای مالی یک کسب و کار یا یک فرد را باید سرمایه در نظر گرفت. هرچند میتوان خود پول را به عنوان سرمایه تعریف کرد، اما سرمایه اغلب با پول نقدی مرتبط است که برای مقاصد تولیدی یا سرمایه گذاری به کار گرفته میشود.
سرمایه همان پولی است که یک کسب و کار در اختیار دارد تا برای پیشبرد فعالیتها و عملیات روزانه خود بپردازد و رشد آینده خود را تأمین کند.
به طور کلی، سرمایه یک جزء حیاتی برای اداره یک کسب و کار و تضمین کننده رشد آن کسب و کار در بلندمدت است. سرمایه یک کسب و کار ممکن است از عملیات تجاری آن حاصل شود یا از طریق قرض یا فروش سهام تامین شود. هنگام بودجه بندی، همه کسب و کارها، فعال در هر حوزهای و در هر اندازهای، معمولاً بر سه نوع سرمایه تمرکز میکنند: سرمایه در گردش، سرمایه سهام و سرمایه قرضی. در صنایع مالی، یک کسب و کار سرمایه تجاری خود را به عنوان جزء چهارم شناسایی میکند.
هزینه سرمایه چیست؟
منظور از هزینه سرمایه میزان بازدهی یا بازگشت سرمایهای است که یک شرکت از یک سرمایه گذاری خاص انتظار دارد تا ارزش مصرف منابع را داشته باشد. به عبارت دیگر، هزینه سرمایه، نرخ بازگشت یک سرمایه را برای ترغیب سرمایه گذاران برای تامین مالی یک پروژه تعیین میکند.
هزینه سرمایه برای محاسبه حداقل بازدهی یک شرکت به کار میرود که برای توجیه انجام یک پروژه بودجه ریزی سرمایه، مانند ساخت یک کارخانه جدید، ضروری است. اصطلاح “هزینه سرمایه” توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران استفاده میشود، اما همیشه ارزیابی این موضوع است که آیا یک تصمیم پیش بینی شده میتواند با هزینه آن توجیه شود یا خیر. سرمایه گذاران همچنین ممکن است از این اصطلاح برای اشاره به ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری در رابطه با هزینه و خطرات آن استفاده کنند.
هزینه سرمایه تا حد بسیار زیادی به نوع تامین مالی شرکتها بستگی دارد. یک شرکت یا کسب و کار میتواند از طریق وام، اعتبار و یا از طریق فروش سهام سرمایه خود را تامین کند. با این حال، اکثر شرکتها ترکیبی از روشهای مختلف تامین مالی را به کار میگیرند. بنابراین هزینه سرمایه، از میانگین موزون تمام منابع مالی یک شرکت حاصل میشود.
منابع هزینه سرمایه
- سرمایه حاصل از فروش سهام
- سرمایه سهام ترجیحی
- اقراض و دیون
- سود انباشته
چرا هزینه سرمایه اهمیت دارد؟
بیشتر کسب و کارها برای رشد و توسعه خود تلاش میکنند و ممکن است گزینهها و راههای زیادی را امتحان کنند: گسترش و توسعه یک کارخانه، حذف کردن یک رقیب، ایجاد یک محصول یا سرویس جدید، ایجاد و راه اندازی شعب بیشتر و بزرگتر و… . قبل از اینکه شرکت در مورد هر یک از این گزینه ها تصمیم بگیرد، هزینه سرمایه برای هر پروژه پیشنهادی را تعیین میکند.
تعیین هزینه سرمایه نشان میدهد که چقدر طول میکشد تا هزینههای یک پروژه تسویه شوند و در آینده، چقدر قرار است به صاحبان شرکت و سهامداران آن سود بدهد. البته چنین پیش بینیهایی همیشه تخمینی هستند. اما در هر صورت، هر شرکت و کسب و کاری باید از یک روش و قاعده منطقی برای انتخاب بین گزینهها پیروی کند.
از دیدگاه یک سرمایه گذار، هزینه سرمایه ارزیابی میزان بازدهی است که میتوان از خرید سهام یا هر سرمایه گذاری دیگری انتظار داشت. این یک مقدار تخمینی است و ممکن است شامل بهترین و بدترین احتمالات باشد. یک سرمایه گذار ممکن است به نوسانات (بتا) نتایج مالی یک شرکت نگاه کند و نتیجه بگیرد که آیا هزینه سرمایه گذاری در این سهام با بازده احتمالی آن توجیه میشود یا خیر.
- هزینه سرمایه بر تصمیم گیری مدیران شرکت برای سرمایه گذاری تأثیر میگذارد.
- هزینه سرمایه بر ارزش گذاری شرکت تأثیر میگذارد. شرکتهایی که هزینه سرمایه آنها روبه رشد و افزایش است میتوانند ریسکهای بالاتر و ارزش کمتری داشته باشند.
- هزینه سرمایه نرخ تنزیل شرکت را تعیین میکند. تحلیلگران مالی اغلب از میانگین موزون هزینه سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل جریانهای نقدی آتی شرکت در تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) استفاده میکنند.
تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل
هزینه سرمایه و نرخ تنزیل تا حدودی مشابه هستند و به همین دلیل اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. اما این دو اصطلاح تفاوتهایی نیز با هم دارند. هزینه سرمایه اغلب توسط بخش مالی و حسابداری یک شرکت محاسبه میشود و توسط مدیریت برای تعیین نرخ تنزیل (یا نرخ مانع) استفاده میشود. نرخ تنزیل نقطهای است که باید شکسته شود تا یک سرمایه گذاری توجیه منطقی داشته باشد.
هزینه سرمایه یک محاسبه نسبتاً ساده از نقطه سر به سر یک پروژه است. با استفاده از محاسبه هزینه سرمایه، تیم مدیریت نرخ تنزیل را تعیین میکند. در واقع، از طریق محاسبه هزینه سرمایه و نرخ تنزیل، مدیران تصمیم میگیرند که آیا یک پروژه میتواند به اندازه کافی بازدهی داشته باشد که نه تنها هزینههای آن را بازپرداخت کند، بلکه به سهامداران شرکت نیز سود برساند.
مفهوم هزینه سرمایه اطلاعات کلیدی است که برای تعیین نرخ مانع یک پروژه استفاده میشود. شرکتی که یک پروژه بزرگ را آغاز میکند باید بداند که پروژه باید چقدر پول تولید کند تا هزینههای راه اندازی و اجرای آن را جبران کند و سپس به تولید سود برای شرکت ادامه دهد.
مولفه های هزینه سرمایه
هزینه سرمایه از سه مولفه یا عنصر اصلی تشکیل میشود:
بازده ریسک صفر
بازده ریسک صفر در مورد نرخ بازگشت مورد انتظار، در زمانی صحبت میکند که یک پروژه هیچ ریسک مالی یا تجاری نداشته باشد.
پاداش در ازای ریسک تجاری
ریسک تجاری با تصمیمات بودجه بندی سرمایهای که یک شرکت برای فرصتهای سرمایه گذاری خود اتخاذ میکند، تعیین میشود. بنابراین، اگر شرکتی پروژهای را انتخاب کند که دارای ریسک بیش از حد معمول باشد، بدیهی است که تأمینکنندگان سرمایه نرخ بازدهی بالاتری را نسبت به نرخ معمولی میخواهند یا تقاضا میکنند.
بنابراین میزان پاداش در ازای ریسک نقش مهمی در محاسبه هزینه سرمایه ایفا میکند، زیرا هزینه سرمایه را افزایش میدهد. اما این پاداش باید چقدر باشد؟ این بستگی به تصمیمگیری مدیران در انتخاب پروژه شرکت دارد و حتی شاید ربطی به اهداف و مقاصد شرکت و اینکه چقدر میخواهند پروژه ارزش بازار خود را افزایش دهد نداشته باشد.
پاداش در ازای ریسک مالی
ریسک مالی با الگوی ساختار سرمایه شرکت مرتبط است. در اینجا، پاداش به حجم بدهیهایی که شرکت بر ذمه دارد وابسته است. هر چه سرمایه حاصل از دیون و بدهیهای یک شرکت بیشتر باشد (در مقایسه با شرکتی که بدهی نسبتاً پایینی دارد) در معرض ریسک بیشتری نیز خواهد بود.
نحوه محاسبه هزینه سرمایه
هر شرکتی، در هر حوزه و صنعتی که فعالیت میکند، میانگین هزینه سرمایه متفاوتی دارد. طبق تحقیقاتی که در دانشکده کسب و کار استرن نیویورک انجام شد، در صنعت ساخت و ساز، هزینه سرمایه بالایی لازم است، چیزی حدود 6.35 درصد. در حالی که در حوزه خرده فروشی مواد غذایی، هزینه سرمایه رقم نسبتا کوچکی است، چیزی حدود 1.98 درصد.
برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)، ابتدا باید هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنید که با فرمولهای زیر به دست میآیند:
1- هزینه بدهی
هزینه بدهی به نرخ بهره پرداخت شده برای هر بدهی مانند وام مسکن و اوراق قرضه اشاره دارد. هزینه بهره، سود پرداختی به بدهی جاری است.
در اینجا، هزینه بدهی برابر است با کل بدهی تقسیم بر هزینه بهره ضربدر 1 منهای نرخ مالیات حاشیه ای.
2- هزینه حقوق صاحبان سهام
هزینه حقوق صاحبان سهام به این موضوع اشاره دارد که آیا بازگشت سرمایه لازم و مدنظر شرکت از یک سرمایه گذاری معین حاصل شده است یا خیر. همچنین، هزینه حقوق صاحبان سهام نشان دهنده میزان تقاضای بازار در ازای مالکیت دارایی و در نتیجه حفظ ریسک مالکیت است.
هزینه حقوق صاحبان سهام توسط مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) تقریب زده میشود:
Rf همان نرخ بازگشت بدون ریسک است.
Rm نرخ بازگشت بازار است.
و بتا، میزان برآوردشده ریسک یا نوسانات ارزش است.
3- میانگین موزون هزینه سرمایه
هزینه سرمایه بر مبنای میانگین موزون هزینه بدهی (WACC) و هزینه حقوق صاحبان سهام استوار است.
E ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت است.
D ارزش بازار دیون و بدهیهای شرکت است.
V مجموع E و D است.
Re هزینه حقوق صاحبان سهام است.
Rd هزینه بدهی است.
و Tc نرخ مالیات بر درآمد است.
نمونه هایی از هزینه سرمایه
همان طور که گفتیم، هزینه سرمایه در صنایع مختلف متفاوت است. برای مثال، در میان شرکتهای داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی، تولیدکنندگان فولاد، شرکتهای نرمافزار اینترنتی و شرکتهای نفت و گاز یکپارچه هزینه سرمایه بالاست. این صنایع تمایل دارند سرمایهگذاری قابل توجهی به بخشهای تحقیق، توسعه، تجهیزات و ایجاد و راه اندازی کارخانه اختصاص دهند.
از جمله صنایعی که هزینه سرمایه کمتری دارند میتوان به بانکهای پول محور، شرکتهای برق، موسسات سرمایهگذاری املاک و مستغلات و شرکتهای تامین انرژی آب و برق اشاره کرد. چنین شرکتهایی ممکن است به تجهیزات کمتری نیاز داشته باشند یا شاید از جریانهای نقدینگی کاملا ثابت بهره ببرند.
شرکتهایی که به طور کارآمد و موثر عمل میکنند باید هزینه سرمایه کمتر یا برابر با رقبای خود در همان صنعت داشته باشند. در اینجا، چند مثال برای روشن کردن هزینه سرمایه و نحوه محاسبه آن مطرح میکنیم:
مثال 1
شرکت نیوهومز در صنعت املاک و سرمایه گذاری در این حوزه فعالیت میکند و در حال تجزیه و تحلیل بازسازی آشپزخانه و حمام در 25 خانه آپارتمانی است. هزینه بازسازی این 25 آپارتمان 30 میلیون دلار خواهد بود و پیش بینی میشود برای پنج سال آینده، سالانه 5 میلیون دلار به نفع شرکت صرفه جویی شود. اما این ریسک جزئی نیز وجود دارد که بازسازی خانههای جدید نتواند کل 5 میلیون دلار در سال را به نفع شرکت ذخیره و صرفه جویی کند. از طرف دیگر، نیوهومز میتواند روی اوراق قرضه پنج ساله سرمایهگذاری کند که همان میزان ریسک را دارد و بازدهی 10 درصدی در سال دارد.
انتظار میرود که پروژه نوسازی 16٪ در سال (5,000,000 دلار الی 30,000,000 دلار) بازدهی داشته باشد. پس پروژه نوسازی، نسبت به اوراق قرضه پنج ساله، سرمایه گذاری بهتری محسوب میشود، زیرا نرخ بازگشت موردنظر شرکت از 10 درصد عبور میکند و این میزان، از سرمایه گذاری در هر جای دیگری، برای شرکت نیوهومز سود بیشتری به همراه میآورد.
مثال 2
شرکت Gold که تازه تأسیس شده است برای خرید دفتر و تجهیزات لازم برای انجام کار خود نیاز به جذب 1.5 میلیون دلار سرمایه دارد. این شرکت 800000 دلار اول را با فروش سهام تامین میکند. سهامداران تقاضای بازگشت 5 درصدی سرمایه گذاری خود را دارند، بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام 5 درصد است.
در گام بعدی، این شرکت 700 اوراق قرضه را به قیمت 1000 دلار میفروشد تا 700000 دلار باقیمانده سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. افرادی که این اوراق را خریداری میکنند انتظار بازدهی 10 درصدی دارند، بنابراین هزینه بدهی شرکت 10 درصد است.
ارزش کل بازار شرکت Gold یک و نیم میلیون دلار و نرخ مالیات شرکتی آن 25 درصد است. میانگین موزون هزینه سرمایه را میتوان به صورت زیر محاسبه کرد:
بنابراین، میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت گلد 6.1 درصد است.
نرم افزار حسابداری محک به ساده تر شدن محاسبات شما کمک میکند
همان طور که دیدید، هزینه سرمایه برای تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. این افراد انتظار دارند تا شرکتها و کسب و کارها اطلاعات دقیق و موثقی در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند و آنها را به یک سرمایه گذاری مطمئن و سودآور ترغیب کنند. محاسبه هزینه سرمایه نیاز به اطلاعات درست و البته مهارت دارد.
به شما پیشنهاد میکنیم تا با کمک ابزارهای نوین مالی، مثل نرم افزار حسابداری محک، اطلاعات لازم را تهیه و گزارشات موردنیاز را در اختیار افراد ذیصلاح قرار دهید.
قیمت سهام چگونه محاسبه میشود
در بورس اوراق بهادار خمس چگونه محاسبه میشود؟ با توجه به اینکه سر سال خمسی، فرد دارای سهام چند شرکت است که معمولاً نماد معاملاتی چند تا از آنها به دلایل رایج، مثل حسابرسی متوقف است و معلوم نیست چه وقت و با چه قیمتی باز میشود، یا اینکه سهم به قیمت روز خریدار ندارد و باید صبر کرد تا در روزهای آینده قیمت به حدی پایین بیاید که خریدار داشته باشد. (طبق قانون، هر روز قیمت فقط پنج درصد میتواند تغییر کند تا بتوان قیمت واقعی سهم قیمت سهام چگونه محاسبه میشود را محاسبه کرد).
ملاک در محاسبهی سهام، قیمت روز آن است و در فرضی که تشخیص قیمت واقعی آن مشکل بوده و نمیتوان حدس زد که سهام با چه قیمتی فروش میرود، لازم است با مراجعه به دفتر مرجع تقلید، در اینباره مصالحه صورت گیرد.
همچنین، اگر مالک سهام، در سر سال خمسیاش، به جهت عدم وجود خریدار نتوانست خمس سهامش را بپردازد، میتواند هر زمان که خریدار پیدا شد، خمسش را پرداخت کند.
ضمائم:
پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی سیستانی(مد ظله العالی):
ملاک قیمت فعلی آنها با شرایط فعلی میباشد.
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(مد ظله العالی):
در مورد اول که اصل قیمت معلوم نیست باید با مصالحه، تعیین خمس شود و پرداخت گردد و در مورد دوم که خریدار ندارد، پرداخت خمسش سر سال خمسی واجب نیست. هر زمان که خریدار پیدا شد خمسش را پرداخت نماید.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(مد ظله العالی):
معیار در تخمیس سهام، قیمت روز آن است و در فرضی که تشخیص قیمت واقعی آن مشکل باشد با مجتهد باید مصالحه شود.
حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی(مد ظله العالی):
باید قیمت سهام به مقداری که مطمئن هستید خریدار دارد محاسبه شده و خمس آن پرداخت گردد و مجموع ارزش مادی سهام خود را بعد از پرداخت خمس محاسبه کرده و چنانچه تا سال خمسی آینده مجموع ارزش مالی سهام افزایش پیدا کرده باشد به مقدار افزایش پیدا کرده خمس تعلق میگیرد.
[1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، علوی گرگانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
ارزش بازار (Market Cap) چیست و چه ارتباطی با قیمت دارد؟
شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که منظور از «ارزش بازار» یا همان «Market Capitalization» چیست؟ در این مقاله به زبان ساده و با مثالهای کاربردی به توضیح این مفهوم مهم در بازارهای سرمایه میپردازیم.
تعریف ارزش بازار
ارزش بازار برابر است با تعداد واحدهای یک سهام یا دارایی، ضرب در قیمت هر واحد از سهام یا دارایی.
به عنوان مثال اگر قیمت هر واحد بیت کوین ۱۰,۰۰۰ دلار باشد و تعداد بیت کوینهای در گردش ۱۷,۰۰۰,۰۰۰ میلیون باشد، ارزش بازار بیت کوین برابر است با ۱۰,قیمت سهام چگونه محاسبه میشود ۰۰۰ ضربدر ۱۷,۰۰۰,۰۰۰ که مساوی است با ۱۷۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار یا به عبارتی ۱۷۰ میلیارد دلار.
در مورد سهام و داراییهای دیگر هم همین رابطه وجود دارد. به عنوان مثال اگر قیمت سهام یک شرکت ۱۰۰ تومان باشد و ۱ میلیون برگه سهم منتشر کرده باشد، مارکت کپ آن، برابر با ۱۰۰ میلیون تومان خواهد بود.
ارزش کل بازار یا همان مارکت کپ، تکنیکی ریاضی برای تعیین ارزش یک بازار است. برخلاف عقیده بسیاری از مردم که فکر میکنند قیمت نمایانگر ارزش است، حقیقت چیز دیگری است.
به عنوان نمونه، در زمان نگارش این مقاله، قیمت هر واحد ریپل فقط ۰.۳۲ دلار است، اما قیمت هر واحد لایت کوین به حدود ۱۰۰ دلار میرسد. از آنجایی که تعداد واحدهای در گردش ریپل (XRP) بیش از ۴۲ میلیارد واحد است و لایت کوین فقط حدود ۶۲ میلیون واحد در گردش دارد، مارکت کپ ریپل بزرگتر است و در نتیجه ریپل در رده بالاتری نسبت به لایت کوین قرار میگیرد.
اگر یک سرمایهگذار تازهکار ارزش کل بازار را درک نکند، ممکن است فکر کند که لایت کوین بازار بزرگتری نسبت به ریپل دارد زیرا قیمت آن بیشتر است. اما همانطور که در عکس فوق میبینید، عرضه ریپل بسیار زیاد است و با توجه به این حجم از عرضه، طبیعتا نسبت به لایت کوین قیمت پایینتری دارد. پس قیمت یک دارایی نمیتواند معیاری در جهت تشخیص اعتبار و بزرگی بازار باشد.
هماکنون ارزهای دیجیتال زیادی وجود دارند که به قیمت بیش از ۱۵۰۰ دلار میرسند اما نسبت به ارزی مثل لایت کوین که قیمتش فقط ۱۰۰ دلار است، در جایگاه بسیار پایینی قرار دارند. بنابراین مارکت کپ معیاری مهم در اعتبار و بزرگی یک بازار است و قیمت به تنهایی تعیین کننده نخواهد بود.
ارزش بازار چه چیزهایی را نشان میدهد؟
اگر چه شاید ارزش بازار فقط یک رقم معمولی به نظر برسد اما در خود اطلاعاتی را جای داده است که به سرمایهگذاران کمک شایانی میکند. مهمترین نکاتی که از ارزش بازار به دست میآید عبارتند از:
ریسک سرمایهگذاری
به طور کلی و از نظر تئوری، ارزش بازار با ریسک سرمایهگذاری رابطه معکوس دارد، یعنی هر چقدر که ارزش کل بازار یک دارایی بیشتر باشد، سرمایهگذاری در آن خطر کمتری را برای سرمایهگذاران به دنبال خواهد داشت.
در بازار بورس، سهام شرکتها به سه دسته «کم ارزش»، «ارزش متوسط»، و «پر ارزش»، تقسیم میشوند.
در بحث سهام شرکتهای با ارزش، سرمایهگذاران با خطرات کمتری در سرمایهگذاری مواجهاند. از طرف دیگر شرکتهای کم ارزش، خطرات بیشتری را متوجه سرمایهگذاران میکند، چرا که احتمال شکست چنین شرکتهایی بالاست. از طرف دیگر این شرکتها با اعطای مزایا و پاداشهای بیشتر، سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری تشویق میکنند.
در بحث ارزهای دیجیتال هم همین موضوع صدق میکند. سرمایهگذاری در قیمت سهام چگونه محاسبه میشود بیت کوین از نظر تئوری ریسک کمتر در مقابل سرمایهگذاری در یک ارز دیجیتال گمنام دارد.
از سوی دیگر، پایین بودن ارزش کل یک سهام یا یک ارز دیجیتال به این معناست که آن دارایی برای افزایش قیمت به اندازه مثلا ۵۰% به حجم سرمایه کمتری در مقایسه با یک دارایی که حجم بازار بیشتری دارد، نیاز دارد.
به طور کلی میتوان گفت که هر چقدر مارکت کپ یک دارایی پایینتر باشد، ریسک بالاتری دارد اما در صورت صعودی شدن، معمولا سودآوری خیلی خوبی خواهد داشت. یادمان نرود که هر چقدر ریسک کمتر شود، پاداش هم کمتر خواهد شد.
توانایی دستکاری در بازار
یکی از جنبههای ارزش کل بازار، دستکاری های موجود در بازار است. بازارهای کم ارزش معمولاً بیشتر خود را در معرض دستکاری بازار قرار میدهند. فعالان سودجو ممکن است بتوانند با در اختیار گرفتن تعداد کافی از یک ارز، بازار آن را دستکاری نمایند. بر اساس کتابی نوشته «ادوین لفرور» که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد، در سالهای ابتدایی بازارهای سهام، بسیاری از کسانی که در بازار فعالیت میکردند، توانستند از این کار، سود بسیار زیادی کسب کنند.
بررسی میزان اهمیت یک فناوری در بازار
میتوان پروژههایی با کاربردها و اهداف و تکنولوژیهای مشابه را پیدا کرده و با جمع کردن مقدار مارکت کپ آنها و مقایسه آن با کل سرمایه موجود در بازار، میزان اهمیت و سهم یک نوع تکنولوژی در این بازار را سنجید.
مثلا میتوان در بازار بورس، ارزش تمام شرکتهای فناوری موجود در بازار بورس را محاسبه کرد و میزان اهمیت این موضوع در بازار را درک کرد.
در بازار ارزهای دیجیتال هم مثلا میتوان با جمعآوری ارزش بازار ارزهای دیجیتالِ حریمخصوصی محور یا همان پرایوسی کوینها (مانند مورنو، دش، زی کش و ..)، کل حجم سرمایه موجود در این حوزه را بدست آورد و آن را با کل سرمایه موجود در بازار ارزهای دیجیتال مقایسه کرد و دید کلی نسبت به جایگاه و اهمیت پرایوسی کوینها کسب کرد.
سکههای مرده در ارزهای دیجیتال
در حوزه ارزهای دیجیتال، سکههای مرده یکی از فاکتورهای تعیینکننده در محاسبه ارزش کل بازار است. برخی از افراد کیف پول خود را گم میکنند و برخی نمیتوانند کیف پولهای نابودشده خود را بازیابی کنند. اشکالات سیستمی از دیگر عواملی هستند که باعث از بین رفتن سرمایههای یک فرد میشوند. از طرف دیگر هکرهای ممکن است اقدام به دزدیدن سرمایههای فعالان بازار کنند.
درواقع فرمول دقیقتر محاسبه مارکت کپ به شکل زیر است:
ارزش بازار = (تمام سکههای در گردش – سکههای مرده) * قیمت فعلی
متأسفانه روش کارآمدی برای محاسبه و تعیین میزان سکههای مرده وجود ندارد.
سخن پایانی
ابزارهای بسیاری در اختیار سرمایهگذاران قرار دارد که میتوانند برای دستیابی به اطلاعات از آنها بهره گیرند. ارزش بازار نیز یکی از همین ابزارهاست. این ابزار دورنمایی بلند مدت از این ارزها را برای سرمایهگذار روشن میکند. همانطور که گفتیم، مارکت کپ یکی از معیارهای اصلی در تعیین بزرگی و اعتبار یک بازار و دارایی است و نمیتوان فقط به قیمت اتکا کرد. با بررسی این معیار میتوان تصمیمات بهتری برای سرمایهگذاری گرفت.
دیدگاه شما